سایر منابع:
سایر خبرها
گفتگو با آزاده قهرمانی که در نوجوانی حاضر به گفت وگو با خبرنگار بی حجاب نشد
.... من در وزارت بهداشت و درمان کار می کردم و بعد از قبولی در دانشگاه به تهران آمدم. این آزاده حماسه آفرین در پاسخ به ضیا درباره نحوه اسارتش گفت: اسارت من در عملیات بین المقدس رخ داد. قبل از این عملیات به ما گفته بودند شرایط دشواری خواهیم داشت و خواستند هرکسی نمی تواند برود. خیلی ها رفتند اما از آنجایی که من به سختی توانسته بودم وارد این فضا شوم ترسیدم دوباره به این سختی ها دچار شدم و ...
مردم حاشیه نشین ناامید شده اند
شورا به حاشیه نشینی وجود دارد؟ آیا می توانیم نسبت به عملکرد این دوره از شورای شهر در زمینه مسائل مربوط به حاشیه نشینی امیدوار باشیم؟ فخاری: هر چند که زمان سپری شده و نسبت به گذشته در شرایط تلخی به سر می بریم اما خوشبختانه در این دوره از شورای شهر نگاه ویژه ای به آسیب های اجتماعی بین همه اعضا وجود دارد. همه ما باور داریم که مسئله حاشیه نشینی وجود دارد و برخلاف گذشته برای انکار آن تلاش نمی ...
درخواست دختر 70 ساله از پدرسه زنه ای که هنوز دنبال نفقه و ارث است
فرصتی میان دیگر پرونده ها به سراغ قاضی برود... شهره درست 8 سال داشت که واژه هوو به گوشش خورد. در یک روز تابستانی مادرش با پدر دعوا می کردند و دخترک از میان سبزه ها و گل ها شنید که مادرش به اعتراض می گوید: خجالت نمی کشی روی من هوو آورده ای... من چیزی کم گذاشته بودم... مردک بی چشم و رو! از همان روز پدر شهره از خانه رفت و از آن پس هر چند ماه یکبار سری به اعضای خانواده اش می زد و هدایایی برای ...
داریوش بی قرار بود + عکس
به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق ، محمدرضا دوانی پدر شهید تازه شناسایی شده داریوش دوانی اظهار داشت: داریوش فرزند ارشد خانواده بود. خداوند علاوه بر وی، سه دختر و یک پسر به ما عطا کرد که در دوران جنگ سن و سال کمی بودند. وی با بیان اینکه من بازنشسته شرکت نفت هستم، افزود: داریوش محصل بود و 17 سال بیشتر نداشت که تصمیم گرفت به جبهه برود. زمانی که برگه اعزام را مقابل من گذاشت تا امضا کنم، به ...
خاطرات یک نوجوان بازیگوش و دردسرآفرین در جبهه + عکس
را بلد بودم وجدانم برای نیاوردن آنها راحت تر بود. کتاب وقتی مهتاب گم شد ، بار معنایی زیادی دارد و سرشار از امید برای ادامه مبارزه است. پایان بندی خاطرات با این عبارت بسته می شود: چندماه بعد در مردادماه سال 1367 جنگ تحمیلی به پایان رسید و من ماندم و یاد و خاطره صدها شهید که چشم به شفاعتشان دارم. کتاب وقتی مهتاب گم شد در 651 صفحه توسط شرکت انتشارات سوره مهر در سال 1394 به چاپ ...
مرگ هولناک پسرک 10 ماهه
داخل خون کودک خبرمی داد. همچنین آثار کبودی روی دست، پا و بدن پسرک نیز حکایت از کودک آزاری مرگبارداشت. پدر پسربچه دیروز دراین باره به خبرنگار ما گفت: همسرم به سینا غذا داد و بعد هم او را روی مبل گذاشت. من خوابیده بودم که با سر و صدای همسرم بیدار شدم.سینا همانطور که روی مبل بازی می کرد به زمین افتاده بود. بچه را طی 5 دقیقه به بیمارستان بردیم اما به ما گفتند ضربه مغزی شده و دو روز بعد هم ...
متهم به قتل یک سال پس از اعتراف: به خاطر المیرا قتل را گردن گرفتم
دربازجویی به قتل مرتضی –مقتول- اعتراف کرد و گفت: قصد کشتن او را نداشتم. فقط می خواستم مقتول را بترسانم. چراکه المیرا به من گفته بود شوهرش مرتضی او را بشدت اذیت می کند. به همین خاطرنقشه ای طراحی کردیم و المیرا به بهانه اینکه ماشینش خراب شده، شوهرش را به محل مورد نظر کشاند و من هم با شلیک چند گلوله او راکشتم. اما با گذشت یک سال از جنایت، کیوان، صبح دیروز در آخرین جلسه دفاع خود، اظهارات جدیدی ...
رسمش نیست با پیشکسوت فوتبال که با مرگ دست و پنجه نرم می کند اینگونه برخورد شود/ جهان مثل شمع جلوی چشمانم ...
به گزارش خبرگزاری فارس از مشهد، جهانگیر زنده دل پیشکسوت فوتبال خراسان این روزها در شرایطی سخت با مرگ دست وپنجه نرم می کند و این در حالی است که بیمارستان محل بستری او به دلیل عدم پرداخت هزینه های درمانی از سوی خانواده زنده دل که با مشکلات مالی روبه رو هستند، از ارائه خدمات به او خودداری می کند. طی 10 روز اخیر که جهانگیر زنده دل در بخش CCU بستری شده است، افراد و مسؤولان زیادی به عیادت او ...
حماسه سرخ در 20 سالگی + عکس
سال 96 با نشان بی همتای پدر شهید، دل حاجی پر بود؛ پر از یاد پسر، پر از شعرهای سوخته، پر از حرف های نگفتنی... مادر حسین به گونه ای دیگر از پسرش برایم حرف زد، مادر است و شوق تماشای قد و بالای پسر در رخت دامادی؛ بگذریم!... مادر است و امید تکیه بر پسر در روز پیری؛ از این هم بگذریم... مادر است و نبودن های ممتد حسین؛ از هر چه بگذریم اینجا محل توقف همیشگی چشمان اوست. جوان ورزشکار و ...
به محمدحسین گفتم به خیابان پاسداران نرو/ فکر نمی کردم پسرم اینطور بی رحمانه شهید شود
بسیار روی من اثر گذاشت و یک جور دیگری جذاب بود. می گویند: بعد منزل نبود در سفر روحانی، اگرچه ما اغلب امام را از طریق تلویزیون می دیدیم، اما ارتباط هایمان از دلهایمان بود. امام در جماران بودند و ما در جنوب شهر تهران زندگی می کردیم، اما صحبت می کردند ما عشق می کردیم، به محمدحسین هم می گفتم نفس امام به ما خورد و ما وارد این راه شدیم. *نامه ای که هرگز به دستم نرسید من ...
قاتل به خاطر دختر دم بختش از اعدام نجات یافت
مورد کشتن مقتول صحبت کرد، اما قبول نکردم تا اینکه با اصرار او به ناچار قبول کردم و او را کشتم. متهم در خصوص قتل گفت: روز حادثه جهانگیر کلید خانه مقتول را داد و گفت می خواهد با خانواده اش به سفر شمال برود. کلید را گرفتم و طبق نقشه وارد خانه شدم. مقتول در اتاق خواب روی تختخوابش دراز کشیده بود. به محض اینکه داخل اتاق شدم با میله آهنی به سرش زدم. سپس پارچه ای دور گردنش پیچاندم و او را خفه کردم. بعد از ...
وقتی کلمه بی صداست
ندارند که به اعضای خانواده خود تکیه کنند. درحالی که فرد ناشنوا هم مثل هرکس دیگری حق دارد نخواهد خانواده اش را در جریان بسیاری از مسائل شخصی قرار دهد یا نزد آنها مسائلی را مطرح کند. ایمان طوسی، کم شنواست و این روزها در شهر مشهد مدیریت یک کلینیک مددکاری را به عهده دارد؛ کلینیکی که مددکاران و روانشناسان آن هم ناشنوا هستند: من ازبچگی در مدارس عادی درس خواندم. آنجا جمله سازی یاد گرفتم اما کافی نبود و ...
رئیس جمهور دعوت مناظره حزب موتلفه اسلامی را بپذیرد
موتلفه با حزب کمونیست چین است . خیر، ما اصولا ارتباطمان با احزاب اسلامی به گونه ای است که خودمان موسس اتحادیه احزاب اسلامی هستیم و دبیرخانه اش در تهران و مسئولش هم آقای ترقی است. با آی کَپ هم که ارتباط داریم 360 حزب آسیایی است. بنابراین فقط حزب کمونیست چین نیست. آقای غفوری فرد عضو شورای مرکزی موتلفه، عضو دائم شورای مرکزی نمایندگان آی کَپ است، 15 نفرند او سال ها آنجا عضو است و تقریبا بعد از ...
برای طلبه شدن نه خوابی دیدم؛ نه برایم جذابیتی داشت/ مهریه همسرم 3500 تومان است
دیدم مسجد انبار مغازه دار کنار مسجد شده بود و سال های بعد آیة الله مجتهدی آنجا را احیا نمود. مسجد دیگر نیز نزدیک منزل ما بود که الان خاطره آن در ذهنم حاضر است که امام جماعت پس از اقامه نماز خودش درب مسجد را می بست و قفل می کرد. * آیا مکتب های قدیم را تجربه کرده بودید؟ درس جدید چه قدر خواندید؟ خانواده شما در باره تحصیل در مدارس جدید چه می گفتند؟ شش هفت ساله بودم که به ...
از دیدار اینستاگرامی تا جنایت در بزرگراه
، از آن محل رفتند و از آن روز به بعد من از فرزانه بی خبر بودم تا اینکه او من را پیدا کرد. در اینستاگرام اسمم را جست وجو کرده و برایم پیام گذاشته بود. من هم بلافاصله او را شناختم و شماره ام را برایش گذاشتم. در پی تماس هایی که داشتیم فرزانه از سرنوشت خود و مشکلات با همسرش گفت. فرزانه صاحب یک پسر دو ساله بود و من هم از زندگی هفت ساله ام زیاد راضی نبودم. به او پیشنهاد جدایی از شوهرش را دادم ...
سرقت بنز به خاطر کادوی ولنتاین
زمان سرقت حضور نداشته است. پژمان -متهم اصلی- در گفت و گو با خبرنگار ایران ازنحوه سرقت و انگیزه شان گفت. چه شد که تصمیم گرفتید سرقت کنید؟/ همه این مصیبت ها برمی گردد به خواسته های دخترمورد علاقه ام. البته من متأهل هستم ولی یکسالی می شود که همسرم خانه را ترک کرده و من با دختر جوانی ارتباط دارم. روز حادثه با افشین – یکی از همدستانم- بودم که او گفت دختر مورد علاقه اش پرسیده، کادوی ولنتاین چه ...
مرگ کودک 10 ماهه در هاله ای از ابهام/ کودک آزاری یا مرگ طبیعی!
به گزارش خبرگزاری کودک و نوجوان، روز اول اسفند ماه سال جاری بود که کودک نیمه جانی را به اورژانس بیمارستان آیت الله کاشانی آوردند. خانواده این کودک ادعا کردند که این کودک از مبل روی زمین افتاده و جانش را از دست داده است. سریعا پس از طرح شدن این موضوع در پرونده پلیس نیز به ماجرا مشکوک شد و با توجه به اظهارات اولیای دم پرونده ای در این زمینه در کلانتری 112 ابوسعید تشکیل شد و موضوع تحت ...
یک آزمون روان کاوانه؛ سن واقعی شما چقدر است؟
بخور چقدر طول می کشد تا تمام قرص ها خورده شود؟ 3. من ساعت 8 شب به تختخواب رفتم و ساعتم را کوک کردم که 9 صبح زنگ بزند وقتی با صدای زنگ ساعت از خواب بیدار شدم، چند ساعت خوابیده بودم؟ 4. عدد 30 را به نیم تقسیم کنید و عدد 10 را به حاصل آن اضافه کنید چه عددی به دست می آید؟ 5. مزرعه داری 17 گوسفند زنده داشت. تمام گوسفندهایش به جز 9 تا مردند چند گوسفند زنده برایش باقی مانده است ...
زن جوانی که به دلیل خیانت همسرش معتاد شد
خانواده اش به خانه مان آمد. پدرم مخالف ازدواج مان بود ولی با اصرار خانواده ناصر و التماس به پدرم که اجازه بدهد با جوان مورد علاقه ام ازدواج کنم. به هر ترتیبی بود، ازدواج کردیم و خدا بعد از چند سال به ما دختری داد که زندگی مان با آمدن او به کلی تغییر کرد. رابطه من وناصر خیلی خوب بود. همسرم در یک شرکت دولتی کار می کرد و بعد از مدتی با پس اندازی که در طول این سال ها جمع کرده بودیم، خانه کوچکی در جنوب ...
عادت های نوشتن اسدالله شعبانی/ وقتی بهار پنجره ام را گشود
بودم که با چوپان به صحرا بروم. یادم است که داستان سیاوش یا سیاوخش را چندین قسمت کرده بود و همیشه در قسمتی قصه را نگه می داشت و به این بهانه ده ها بار مرا به صحرا برد آخر هم پایان داستان را به من نگفت.چوپان پسری هم سن و سال من هم داشت که وقتی علاقه من به شاهنامه را می دید به همراه ما می آمد که در جنگ شهید شد. در دوران تحصیل و مدرسه، وضعیت درسی تان چگونه بود؟ فارسی و دیکته خوبی ...
وقتی وارد اتاق خواب کیومرث شدم خشکم زد | او شب ها با زنان خیابانی بود
در ارتباط بود و من از این ماجرا ناراحت بودم .چند بار به او تذکر دادم اما گوشش بدهکار نبود به همین خاطر نقشه قتل او را کشیدم و برای اجرای آن از کارگرم کمک گرفتم. وی در تشریح جزییات ماجرا گفت: روزی که قصد داشتم همراه خانواده ام برای سفر به شمال کشور بروم کلید خانه کیومرث را به علی دادم. او هم طبق نقشه وارد خانه شد و با میله آهنی به سر او زد . سپس او را با پیچیدن پارچه دور گردنش خفه کرد ...
رابطه نامشروع با همکاران مرد تا .... | پدرشوهرم را دوست داشتم نه شوهرم را!
که در یک شرکت مشغول به کار شده بودم برای آن که حس حسادت او را برانگیزم دوباره دست به اشتباهات گذشته زدم و به صورت تلفنی با دو تن از همکارانم ارتباط برقرار کردم. از آن روز به بعد درگیری های ما شدت گرفت و او با بیان ارتباطات زشت گذشته ام مرا تحقیر می کرد دیگر خانه او به جهنمی برایم تبدیل شده بود و همسرم روزهای زیادی را نزد همسر اولش می رفت. چاره ای نداشتم جز آن که سکه ها را ببخشم و طلاق بگیرم تا از این وضعیت رهایی یابم اما ای کاش.... http://www.aftabir. ...
اطلاعات مهم و گفته نشده از زلزله کرمانشاه/ ریزگردها خسارت بارتر از زلزله
در برخی معابر فرعی مشکلاتی به وجود آمد. وزارت راه و شهرسازی در سال 93 اعلام کرد که 85 دستگاه برف خوار در اختیار دارد. بعد از بررسی اکیپی که به دستوروزیر کشور برای بررسی کمبود ها در نظر گرفته شد، از برف خوار ها هم به طور صحیح و با توجه به کمبود ها و مشکلاتی که وجود دارد استفاده خواهد شد. اما این تمام کارها و تمهیدات نیست. در زمینه محیط زیست هم در حال انجام اقداماتی هستیم که البته عوامل زیادی مانند ...
3نفر از آن آسمانی ها
به سر می برد. کارمندان شرکت هم هر روز با دیدن صندلی و میز خالی همکارانشان اشک می ریزند. مهندس منفرد معاونت محیط زیست مهندسان مشاور شرکت برق مشانیر است. کسی که روی پروژه این سه نفر نظارت داشت و آن روز هم آنها را بدرقه کرد به امید این که با دستانی پر بازگردند و یک سال انتظار برای اجرای پروژه ای بزرگ به پایان برسد، اما چند ساعت بعد از بدرقه خبر تلخی شنید. خبری که هنوز بعد از گذشت یک هفته آن ...
برای هنرمندی مانند من چه کرده اید؟!
پول بوده اند، ولی کدام مسئول تا به حال آمده که بگوید من از شما کار می خرم!؟ من تنها مسئول دلسوزی که تا این لحظه با او آشنا شدم "آقای قندی" نخستین مسئول حوزه هنری اصفهان بود، او هر دوشنبه تمام هنرمندان را جمع می کرد و می نشستند دور هم گفتگو می کردند، هر ماه یک بار هم یک سفری برای هنرمندان ترتیب می داد. یادم هست سال 75 بود و من هم یک اسب خیلی بزرگی را ساخته بودم که حالت گاوصندوق داشت، آقای قندی ...
وقتی کلمه بی صداست/ ناشنوایان در مدرسه، بیمارستان، دادگاه و محل کار چه می کنند؟
ناشنوایان اغلب چاره ای جز این ندارند که به اعضای خانواده خود تکیه کنند. درحالی که فرد ناشنوا هم مثل هرکس دیگری حق دارد نخواهد خانواده اش را در جریان بسیاری از مسائل شخصی قرار دهد یا نزد آنها مسائلی را مطرح کند. ایمان طوسی، کم شنواست و این روزها در شهر مشهد مدیریت یک کلینیک مددکاری را به عهده دارد؛ کلینیکی که مددکاران و روانشناسان آن هم ناشنوا هستند: من ازبچگی در مدارس عادی درس خواندم. آنجا جمله ...
دنیاطلبان و روباه صفتان به دنبال حذف آرمان های انقلاب هستند/ از رئیس جمهور تا دانشجو، باید جوابگوی خون ...
پیرمرد خاکمال کرده بودم شستم. بعد دستم را پر از آب کردم و به طرف دهان بچه بردم. صدای گریه اش آرام شد و دهانش را به آب نزدیک تر کرد ولی سریع سرش را برگرداند و گریه اش را از سر گرفت... بی تابی بچه را که می دیدیم به بی کسی و بی پناهیش فکر می کردم و می خواست دلم بترکد. دیگر نتوانستم جلوی اشک هایم را بگیرم. رفتم توی همان وانتی که هنوز مشغول تخلیه جنازه هایش بودند. نشستم و چهره زن های کشته شده به نظرم می ...
آیت الله اشکوری: قم رو به پیشرفت است اما سیاست زدگی، ارتجاع و دوری از معنویت از چالش هاست
همچنین جد مادری بنده از علمای گیلانی ساکن نجف بود . مرحوم آیت الله سید باقر فیض بعداً به ایران مهاجرت کرد و در تهران سکنی گزید. مرحوم والد در مشهد 20 سال مجاور حضرت ثامن الحجج علیهم السلام بود و خودم در آغاز نوجوانی مشهد بودم بعد همراه پدر به نجف مشرف شدم . بعد از انقلاب اسلامی که به ایران آمدم در قم مستقر شدم ولی در برهه ای کوتاه به حوزه مشهد رفتم و از محضر بعضی از اعلام استفاده نموده ام ...
جدال دود و دم
...> پس آقای دکتر می خواهید از خودتان شروع کنید. چند سال دارید و در کجا متولد شده اید؟ من متولد سال 1318 هستم و در مشهد به دنیا آمده ام. تحصیلات دوران دبیرستان را هم در دبیرستان فردوسی مشهد گذراندم و بعد هم که دانشجو شدم و پزشکی عمومی را در دانشگاه مشهد گذراندم. نوشتن کتاب های سنگین در زمینه پزشکی که بیشتر جنبه های تحقیقاتی دارد، به طور قطع هزینه بر هستند. آیا سازمان یا انتشاراتی بودجه و ...
در خشکسالی ها چه کنیم که آب جیره بندی نشود؟
خانواده باید به فرزندانش راه حل هم توصیه کند، یعنی وزارت نیرو هم باید درخواست همکاری کند. چه همکاری؟ اگر می خواهیم مشکل آب حل شود هم دولت و هم مردم باید اقدام کنند، اما الان وزارت نیرو فقط آب روستاها را قطع می کند، از سویی چند روز پیش مدیرعامل آب تهران گفت که ما در ایران در حوزه شهری آب زیادی مصرف می کنیم، او این حرف را می زند تا از طریق آب پول بیشتری بگیرد نه اینکه آب را در شهر ...