سایر منابع:
سایر خبرها
آدم ربایی پایان 13 سال عاشقی
برادر دختر مورد علاقه ام با من تماس گرفت و قرار گذاشت. من که فکر می کردم آنها برای ازدواج با شیرین راضی شده اند سر قرار رفتم. ولی چون در این سال ها بارها از سوی هومن و خانواده اش تحقیر شده و کتک خورده بودم، همراه خودم سلاح بردم. وی ادامه داد: من در این 13 سال که عاشق شیرین بودم سه بار دست به خودکشی زدم. حتی آثار بریدگی رگ دستم نیز هنوز مشخص است. آن روز هم با خودم سلاح بردم تا اگر برادر ...
روایتی از داغ دل فرزندان شهید مدافع حرم
خواند که زمانی که می خواستند تکبیرة الاحرام را بگوید ترکش روی شاهرگش اصابت می کند و بی حال می شود و می افتد چند تا ذکر و یا زهرا و یاحسین می گوید، دوستانش می گفتند، گفتیم حاج حمید اقامه نماز نگفت و الله اکبر می گوید و می رود... چه کسی به شما خبر را داد؟ فردا صبح روز 30 آذر دوستی در تهران داشت که زنگ زد به من گفت حاج حمید مجروح شده، من به هم ریختم گفتم خواهش می کنم راست بگو، من می ...
دستگیری سلطان کوکائین و فروشندگان اینترنتی مواد
مواد هستی؟در نگهداری وفروش! برای این کار چقدر گیرت می آمد؟یکی دو میلیون تومان. برای چه مقدار مواد؟متهم سکوت می کند. چقدر مواد از داخل خانه ات کشف کردند؟500 گرم کوکائین. سابقه داری؟سالها قبل به خاطرخرید وفروش تریاک دستگیر شدم. مصرف مواد یا فروش؟تا به حال درعمرم لب به هیچ موادی نزده ام.آخه خودم که دستی دستی نمی خواستم زندگی ام را تباه کنم! با پول هایی که در این راه ...
صعود مادر و کودک ایرانی به هیمالیا
همین که در خانه می دود اتفاقی برایش بیفتد. با این معادلات من نباید هیچ کاری در زندگی ام انجام دهم چون ممکن است اتفاقی بیفتد! سفر مریم شایان مهر با آراد به هیمالیا این آسان گیری تنها در سفر از رودخانه نبود، مریم در تمام طول سفر این ویژگی را حفظ کرده بود و به نوعی سبک زندگی اش با این روحیه سازگار است. بااین حال همه شرایط آسودگی را هم برای پسرش در سفر مهیا کرده بود. ما در هر ...
طنز؛ بزن هشتگ زندگی با تو
بیدار شه واسه مسخره بازی تمام وسایل آرایشش رو جمع کردم بردم با خودم سر کار. دوساعت بعد زنگ زدم بهش یه کم بخندیم. گوشی رو بر نمی داشت. رفتم خونه دیدم از شدت فشار عصبی غش کرده. الناز(لایو): آرایش می کنم که می کنم. خاک بر سر بی لیاقتت کنن. بَده آدم به خودش برسه. مثل تو باشم خوبه اکبیری!؟ اصلا میدونید چیه بچه ها؟ مهران الگوی منه. با این ریخت و قیافه هنوز داره نفس میکشه. هر کی بود تا حالا ...
دنبال این هستم دانش خودم را در سطح بوکس حرفه ای بالا ببرم
...> مهدی محسنی متولد 18 اردیبهشت 1357 از محله امیرآباد تهران است. شخصیت دوست داشتنی که مهدی دارد او را در قلب همه ورزشکاران و دوستداران این ورزش مظلوم جای داده،او که بوکس خود را از 15 سالگی شروع کرده در ابتدای گپ و گفتگو از علاقه خود به خانواده اش سخن می گوید: عاشق دخترم هستم،هر زمان که وقت کنم با خانواده به مسافرت میروم، با آنها به تماشای سریال می نشینم و در کارهای خانه کمک همسرم هستم اما ...
عطش عشق خانم مدیر 51 ساله به کارمند 21 ساله اش چه کرد؟!
استخدام یکی از آشنایانش را که جوان 21 ساله ای بود در شرکت فراهم کنم. آن روز به خاطر همکارم با استخدام کیارش موافقت کردم و او به عنوان کارگری ساده در شرکت مشغول کار شد. کیارش جوان فعالی بود و همه کارهایش را با صداقت و درست انجام می داد هنوز چند ماه از استخدام او سپری نشده بود که متوجه نگاه های عاشقانه او شدم. چند روز بعد کیارش به من پیشنهاد ازدواج داد و با خانواده اش به خواستگاری ام آمد اما ...
عروس وداماد خائن دستگیر شدند +عکس
ناشناسی با لباس پلیس و یک خودرو نقره ای رنگ از خانه خارج شدند. وقتی پایین رفتم با صحنه تکان دهنده ای روبه رو شدم؛ بانوی سالخورده بشدت زخمی شده بود و مستخدم خانه به خاطر ضربه ای که به سرش خورده بود روی زمین افتاده و پیرمرد هم نای حرف زدن نداشت. برای همین به پلیس زنگ زدم. سرهنگ صفایی رئیس پلیس آگاهی استان البرز دراین باره گفت: پس ازبررسی های تخصصی و با توجه به اطلاعاتی که به دست آوردیم ...
مردسالاری در هر دوره ای وجود دارد
تصاویر و گفتگوهایشان رضایت داشتند؟ پاسخ داد: بعد از اینکه فیلم دیده شد تعداد زیادی فیلم های خانوادگی برای تدوین به من سفارش داده شد. موضوع این بود که فکر می کردند هر حرف خاله زنکی که در خانه رد و بدل می شود توانایی تبدیل شدن به فیلم را دارد! زمانیکه داشتم این فیلم را می ساختم داستان را بهشان توضیح دادم از چهره هایشان مشخص بود که به خوبی متوجه داستان شده اند. اما من اصلاً انتظار نداشتم صحبت ها اینقدر ...
روزی که آن خبر خوش رسید
هفته آخر مصدق به پزشک خود گفته بود: ان شاءالله خبر خوبی برای من بیاوری؛ ان شاءالله بیایی و بگویی که سرطان است... من از این زندگی تنها و خلوت که برایم ایجاد شده، خسته شدم. (نقل به مضمون) به گزارش شرق؛ روزی مصدق جوان که تازه پا به میدان سیاست گذاشته بود، مورد حمله و تعریض قرار گرفت و به تختخواب پناه برد. مادرش با تحکم به او گفت: بلند شو... مگر تو نمی دانی که هر کس تحصیل حقوق کرد و در ...
کیمیا علیزاده: زنان حق دارند مثل مردان به ورزشگاه بروند
گفت و گویی با کیمیا علیزاده را می خوانید: خیلی زودتر از موعد و بعد از یک جراحی سنگین به تکواندو برگشتی. درست است که زودتر از موعد به مسابقات برگشتم اما این اتفاق کاملا با برنامه رخ داد. هر روز من طبق برنامه پیش می رفتم. خداراشکر که بدنم زود جواب داد؛ اگرچه خودم در این مدت خیلی تلاش می کردم. دکتر آفتابی، فیزیوتراپم هم خیلی به من کمک کرد. حتی زمانی که در خانه بودم، حرکاتی را که ...
قربانی روزهای ابتدایی تئاتر خصوصی شدم/ دقیقا مانند قهرمان نمایش افسرده شدم
خانه تئاتر یک هیات 10 نفره با حضور اسماعیل خلج، اصغر همت ، رحمت امینی، شکرخدا گودرزی، خیام وقارکاشانی، علی پالیزدار، ایرج راد و چند دوست دیگر تشکیل شد و پس از ده جلسه سه ساعته در نهایت اعضای گروه اتهام وارده را کذب و حق را به گروه نمایشی دادند. قرار شد سه ماه به گروه ما اجرا بدهد و خسارات وارد شده را برگرداند، اما من دیگر تمایلی به اجرای در آن سالن نداشتم. هیچ اعاده حیثیتی از من صورت نگرفت.گفته می شد ...
از شب های انفرادی تا خلاصی
درگیریمان بالا گرفت و مجبور شدم او را بزنم. چند ضربه زدی؟ دقیقا یادم نیست. ولی فکر می کنم چهار ضربه به او زدم. بعد از قتل چکار کردی؟ وقتی دیدم دامادمان روی زمین افتاده، خیلی ترسیدم. برای همین فرار کردم. 6 ماه متواری بودم تا این که خودم را معرفی کردم. در آن 6 ماه چکار می کردی؟ به شهرستان های مختلف می رفتم و شب ها در خیابان ها و پارک ها می خوابیدم. ...
تسلط رویکرد حقوق بشری در مباحث مرتبط با رابطه جنسی/ نظام رسمی نباید وارد مبحث تربیت جنسی کودکان شود/ ...
، دکتر نرگس سجادیه؛ عضو هیأت علمی دانشکده روان شناسی دانشگاه تهران، دکتر فریبا علاسوند؛ عضو هیأت علمی مرکز تحقیقات زن و خانواده و دکتر عفت السادات مرقاتی خویی؛ عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران در محل مرکز تحقیقات زن و خانواده واحد تهران برگزار شد. زیبایی نژاد: در سال های اخیر ضرورت ارایه آموزش های جنسی به سه دلیل در کشور ما مطرح شده است که این دلایل عبارتند از: وقوع ناامنی های جنسی و ...
هفتمین روز از هجدهمین جشنواره تئاتر تجربه برگزار شد.
اقلیمی که زندگی میکردم و بزرگ شدم تونستم داستان رو تکمیل کنم بعد از اون لباسی رو پوشیدم که دوست دارم موسیقی ای رو اضافه کردم که دوست دارم و افرادی رو دعوت کردم برای شنیدن قصه افرادی از قشرهای مختلف و واکنش هاشون رو دیدم باهاشون حرف زدم که متوجه بشم خودشون رو کجای قصه میبینند که تقریبا همه ی افراد خودشون رو پیدا کرده بودن و هرکس داستان رو به شکل خودش میشنید و بسیار مشتاقم تا جلسه ای بنشینیم ...
14 ساعت مذاکره ذوالنوری با کروبی در حصر
پاسخ به این پرسش که آیا قرار است با میرحسین موسوی نیز دیدار کند؟ گفت: من اقدامی نکردم البته مخالف نیستم که صحبتی کنم اما اقدامی انجام ندادم. نماینده قم در پاسخ به این پرسش که آیا دیدار با کروبی بر اساس درخواست او یا کروبی صورت گرفته است؟ گفت: جرقه این دیدار و رابطه از زمانی بود که آقای کروبی در سال 89 بعد از فتنه در قم گیر افتاده بود. مردم خانه ای که ایشان در آن بودند را محاصره کرده و ...
جاودانگی در خاطرات یک ملت
برای ملی کردن صنعت نفت و قطع دست استعمار از این ثروت خداداد، سکان هدایت کشور را در دست داشت. مصدق، پیش از آنکه در روز 14 اسفندماه سال 1345 چشم از جهان فرو بندد، دورانی پر فراز و نشیب را سپری کرده بود. دنیای سیاست، او را از هنگامی که در دهه سوم زندگی اش قرار داشت، می شناخت؛ جوانی خوش قریحه که به خانواده ای اشرافی و وابسته به خاندان قاجار تعلق داشت، اما همچون جد مادری اش عباس میرزا رفتار ...
دستگیری کثیف ترین عروس و داماد در کرج + عکس
و یک خودرو نقره ای رنگ از خانه خارج شدند. وقتی پایین رفتم با صحنه تکان دهنده ای روبه رو شدم بانوی سالخورده بشدت زخمی شده بود و مستخدم خانه به خاطر ضربه ای که به سرش خورده بود روی زمین افتاده و پیرمرد هم نای حرف زدن نداشت. برای همین به پلیس زنگ زدم. سرهنگ صفایی رئیس پلیس آگاهی استان البرز دراین باره گفت: پس ازبررسی های تخصصی و با توجه به اطلاعاتی که به دست آوردیم توانستیم خیلی زود متهمان ...
وقفی از جنس علم و فناوری احیای کننده فرهنگ ایثارگری در فضای مجازی
ناچار به منزل پدری بازگشتم اما بعد از مدتی همراه مادر شوهرم دوباره به تهران برگشتم چون به جای کارورزی قبول کردند من در دانشگاه تدریس کنم ، مدتی گذشت شوهرم نیامد ناچار مادر شوهرم هم به خانه خویش در همدان بازگشت ، من بودم و یک فرزند کوچک در تهران، حالا هفت ماهه شده بودم ، یک روز که سرگرم کارهای خانه بودم همسرم آمد به خانه ، خوشحال شدم او هم خوشحال شد اما آنچنان ذوق و شعفی در او ندیدم گویا نمی خواست ...
حکایت زندگی، پشت نقاب اعتیاد میراث خمار
....خیلی دلم می خواست به آنها بگویم نگران نباشید مسئولان ما کم کم شما را به مدت یک ماه از سطح شهر جمع می کنند و به جایی منتقل می کنند تا به قول خودشان چهره شهر برای عید که قرار است مسافران نوروزی بیایند زشت نباشد. خیلی دلم می خواست به آنها بگویم از چند روز دیگر فقط برای یک ماه سرپناهی دارند تا شاید بتوانم آنها را امیدوار کنم به روزهایی که پیش رو دارند و قرار است یک ماه فقط یک ماه جا داشته ...
من بجز عشق نیاموخته ام چیز دگر
.... وقتی خاک و گل آدمی با عشق و شعر سرشته شده باشد گذران روزگار هم باید به نوعی در آن آب و گل نشو و نما کند. هجرت سایه از رشت به تهران در سال 1325 به باور من بن مایه اش همان جریانی است که روح آن در منظومه خطاب به پدرش در آن موج می زند. سایه دل شکسته از رشت به امید تنفس هوای تازه قصد تهران می کند و در خانه خاله اش، مادر گلچین گیلانی چند سال می ماند. سایه مدرسه تمدن را چنین وصف می کند: خیلی مدرسه ...
سختی های زندگی دهه شصتی ها از نگاه هنرمند سرشناس
...: به گفته پدر، خود آقای بقایی بود که پیشنهاد ساخت موسیقی این سریال را به من پیشنهاد دادند. من یک اتود زدم که مورد قبول قرار گرفت و سرانجام کار آغاز شد و موسیقی 52 قسمت سریال را ساختم. این مدرس پیانو تاکید کرد: خیلی ها هستند که مستعد هستند و نبوغ دارند اما مثل من این شانس را ندارند که دیده شوند. خود من با بازیگری در سریال این خانه دور است در سن 7 سالگی کارم را آغاز کردم. در همسران هم ...
ما مداحان در قبال مردم مسئولیم/ خیلی از شعرها و سبک ها در شأن اباعبدالله نیست
سعادت این کار را نداشتم، زیرا وقتی بزرگتر شدم، روی خواندن نداشتم و همین باعث شد تا نتوانم مداحی را بطور جدی ادامه دهم. الان هم گرچه مداحی نمی کنم اما در بساط امام حسین(ع) خادم هستم و همیشه در این فضاها حضور دارم. *حاج آقا! در مورد آقامصطفی هم برایمان بگویید، شنیده ایم که ایشان قبلا مداحی می کرده اند و هنوز هم گاهی می خوانند. بله آقاسید مصطفی پسر کوچکم قبلا مداحی می کرد و چند سالی در ...
اخبار گوناگون
طول زمان هفت سال حصر ایشان بوده که بحث ها نیز در دیدار دو نفره صورت گرفته است. وی در پاسخ به این پرسش که آیا این بحث ها و صحبت ها نتیجه داشته است، گفت: به هر حال بی نتیجه نبوده است. ذوالنوری در پاسخ به این پرسش که آیا قرار است با میرحسین موسوی نیز دیدار کند، گفت: من اقدامی نکردم البته مخالف نیستم که صحبتی کنم اما اقدامی انجام ندادم. نماینده قم در پاسخ به این پرسش که آیا دیدار با کروبی بر اساس ...
قاتل شیشه ای قصاص می شود!
پسر جوانی که در توهم شیشه ای، خاله اش را کشته و پسر هشت ساله او را هم مجروح کرده بود صبح دیروز با حکم قضات شعبه هشتم دادگاه کیفری تهران به قصاص-اعدام- محکوم شد. به گزارش ایران، رسیدگی به ماجرای این جنایت از روز بیست و یکم دی سال 94 با قتل زن جوانی در یکی از خانه های اطراف خیابان 17 شهریور تهران آغاز شد. مأموران وقتی در صحنه جنایت حضور یافتند با جسد زن 36 ساله ای به نام سارا روبه رو ...
نیمه پنهان ماه اقلیم بانو
، دلم به حال همسرم هم می سوخت. در نبود من تمام کارهای خانه را انجام می داد. کار و کاسبی را رها کرده بود. دست از زندگی شسته بود و مشغول بچه داری بود... با حالِ خرابم، برای عمل جراحی به تهران برگشتم، هیچ کس را نداشتم، به اتاق عمل رفتم، قبل از آن به پرستارها و هم اتاقی هایم گفتم شما را به خدا اگر زنده ماندم مراقب من باشید؛ من هیچ کس را اینجا ندارم. در آن عمل جراحی، گوشت پاهایم را به فکم پیوند ...
کشف جسد مرد تنها در خانه
مرگ مشکوک مرد 27 ساله در خانه اش در محله نارمک تهران، کارآگاهان پلیس آگاهی را با معمایی پیچیده روبه رو کرد. به گزارش جام جم، صبح شنبه یکی از ماموران کلانتری 127 نارمک با بازپرس سجاد منافی آذر، کشیک قتل دادسرای جنایی تهران تماس گرفت و از مرگ مشکوک مردی 27 ساله در خانه اش خبرداد. بازپرس جنایی و تیم بررسی صحنه جرم پلیس آگاهی تهران با حضور در آپارتمان این مرد مشاهده کردند اوبه ...
نگاه محافظه کارانه مطبوعات اصفهان به کاریکاتور
ازسال 73 آغاز می کند و از سال 81 با راهنمایی و تشویق مهدی تمیزی وارد دنیای مطبوعات می شود. او که از اعضای نخستین انجمن کاریکاتور ایران در اصفهان است، از فراز و فرودهای این هنر می گوید. سال 1370 آغاز ورود من به دنیای طراحی و نقاشی حرفه ای بود، اما اغلب برای خودم کار می کردم. سال 1373 بر حسب اتفاق برای خرید کتاب به مجموعه عباسی رفتم و متوجه شدم که در گالری نقش خانه حوزه هنری، نمایشگاه ...
وقتی حس تکلیف مرزهای قومیتی را درهم می شکند/عشق به ولایت؛ ویژگی شهید خاوری
، خواهر و برادرش نمی گذاشتند برای روضه به خانه همسایه بروم، تلویزیون هم خراب شده بود و حوصله ام در خانه سر می رفت. هر روز به پسرم غر می زدم که این تلویزیون را درست کن اما طفره می رفت. وی ادامه داد: دخترم نیز مدام در اتاق بود و با کسی حرف نمی زد، پسرم پیشنهاد کرد برای عاشورا در خانه مان روضه بگیریم، خیلی خوشحال شدم همه چیز را آماده کردم، در مجلس خیلی اشک ریختم، در حال خودم بود که مداح شروع کرد ...
تلاوت قرآن شهیدی که سواد خواندن و نوشتن نداشت
، آنچه را که سهم خودشان بود، به خانه می برد. راوی-دوست و همرزم شهید در تهران کار می کردیم. ماه رمضان بود و افتاده بود در اوسط تابستان. گرمای شدید، نفس آدم را می گرفت. آقای نوریان، در آن وضعیت روزه می گرفت. با این که خیلی خسته بود؛ هرگز از قرآن و عبادت هایش ترک نمی شد. از منزل، تا محل کار، دو، سه کیلومتر فاصله بود. با زبان روزه، این مسافت را پیاده طی می کرد. یک روز ...