سایر منابع:
سایر خبرها
چشمم قربانِ یک شب!
نشستن کرد و گفت: وقتی بدانم اطرافم سفید است، آرامش گرفته و کمتر اذیت می شوم. حسین رجبی یکی از قربانیان حادثه شب چهارشنبه آخر سال 96 است که علاوه بر چشمانش، زیبایی صورت و دست هایش را نیز از دست داده است. روبروی پنجره ایستاد و گفت: خانه قبلی مان را خیلی دوست داشتم، اما به خاطر آن حادثه تلخ پدر و مادرم آنجا را فروخته و به اینجا آمدیم، هرچند خاطره آن شب تلخ هیچ گاه از خاطرم محو نمی ...
نصرالله شاه آبادی؛ خلف صالح پدر
به یاد می آورد که یک روز بعد از نماز صبح داشتم به نانوایی می رفتم که وسط راه سیدعلی و سیدحسین امامی را دیدم. سید حسین دشنه ای را نشانم داد و گفت 200 تومان خرج سمّ این کرده ام! . احمد کسروی با همان دشنه از پای درآمد. چهارسال بعد نیز عبدالحسین هژیر توسط سید حسین امامی به قتل رسید. شاه آبادی ارتباط نزدیکی نیز با امام خمینی داشت. زمانی که فرزند برادرش را به نزد آیت الله خمینی می بَرد تا به ...
همه شهروندان باید بتوانند سوار قطار انقلاب شوند/ موضوع رادیواکتیو در پرونده پدرم رد گم کنی بود/ معنای ...
گذشته است. آقای(امام) خمینی(س) نیز در بدو ورود به ایران در بهشت زهرا چنین گفت: هر کسی سرنوشتش با خودش است، مگر پدر های ما، ولی ما هستند؟ ما نمی توانیم در اجرای سیاست ها توسط نسل های جدید با اجبار عمل کنیم. متاسفانه امروز نه تنها وارد بازبینی و بررسی کارشناسی و بازبینی این مطالبات نمی شویم، بلکه چنان خط قرمزها را گسترش دادیم که حتی موضوعاتی که با انقلاب و اسلام تعارض ندارند را آنقدر حاد می ...
سرداری که یک تنه 6 ساعت جلوی داعش ایستاد
...> فرزند شهید جبار عراقی ادامه می دهد: پدرم در سال 85 فرمانده گردان امنیتی امام حسین(ع) کوت عبدالله شد که در سال 89 به عنوان گردان نمونه کشور معرفی گردید. بعد از گردان امام حسین(ع) پدر به لشکر هفت رفت و در آنجا فرمانده گردان پیاده استان و بعد از آن هم به سوریه اعزام شد. پدر، دوست داشت که به سوریه برود. ما هم او را تشویق می کردیم. ما همیشه در روضه ها به امام حسین(ع) می گوییم یا لیتنا کنا معک، این زمان ...
رنجنامه یک جانباز
...> ساعت 3:30 دقیقه صبح 6 اسفند سال 1365 نم نم باران می بارید، عملیات کربلای 5 جریان داشت، به همراه یکی از رزمندگان سوار اتومبیل بودیم، لحظه ای که برگشتم به همرزم خود چیزی بگویم، یک آن ضربه شدیدی به صورتم خورد و دیگر چیزی نفهمیدم. زنده ماندنم با نصف صورتی که از دست داده بودم خواست خدا بود. بودند افرادی که با اصابت یک گلوله اما به علت خونریزی شدید جانشان را از دست داده بودند. نخستین عمل ...
مایکل کین در آستانه 85 سالگی | هرگز از سینما بازنشسته نمی شوم
... درست است که در عمرتان فقط یک بار لب به مواد مخدر زده اید؟ بله و پنج ساعت داشتم می خندیدم. کم مانده بود روده هایم پاره شود. وقتی ساعت یک بامداد از مهمانی زدم بیرون، تنها یک گوشه ایستادم و آنقدر خندیده بودم که تاکسی ها هم سوارم نمی کردند. مجبور شدم تا خانه مان در ناتینگ هیل پیاده بروم و همان جا بود که به خودم قول دادم دیگر سراغ مواد نروم. دیگر هم نرفتم و حالا یک ضدمواد هستم. دلم ...
آزمایش خون، راز چهل ساله فرزندخوانده را فاش کرد
بیشتر شد. یک روز، آخر تصمیم گرفتم که همه اینها را از پدرم بپرسم. پیش او رفتم و همه اینها را گفتم. توقع داشتم که او همه ذهنیت من را خراب کند و بگوید که اشتباه می کنم، اما در عین ناباوری به من گفت که تو بچه واقعی ما نیستی و ما تو را چند سال پیش از یک شیرخوارگاه به فرزندی قبول کردیم. وقتی این موضوع را شنیدی چه حالی داشتی؟ راستش انگار منتظر همین جواب بودم. کمی جا خوردم، اما خیلی زود با ماجرا ...
شمارش معکوس برای اعدام قاتل خواهر
مرد میانسال، ماموران کلانتری نواب از طریق ماموران کلانتری 118 ستارخان با خبر شدند دختر جوانی در تماس با کلانتری خبر داده مادرش در خانه شان در یکی از کوچه های محله ستارخان با ضربه های چاقو به قتل رسیده است. همین سرنخ کافی بود تا مطمئن شوند مرد بازداشت شده قاتل همان زن است. با افشای راز جنایت، متهم به افسر تحقیق گفت: معتادم و دو هفته پیش از خانه ام درشمال کشور به تهران آمده و سرگردان بودم ...
حاتمی کیا:جشنواره سال هاست مصادره شده!
که من همیشه چند قدم جلوتر از نظام تبلیغی بودم و نتیجه اش مشکلاتی بود که در پخش فیلم رخ می داد. هنوز هم دست و دل عده ای از ممیزان از دادن پروانه ساخت به من می لرزد. من برای به وقت شام بارها متقاضی سفر به مناطق جنگ زده سوریه بودم؛ ولی اجازه داده نمی شد. چهره گمنامی هم نداشتم که پنهانی بروم. من برای تحقیق و صرفا دیدار از نزدیک، التماس ها به سردار قاسم سلیمانی کردم. آیا کسی به من سفارش ساخت فیلم به ...
حاتمی کیا: رودررو قراردادن فیلم سازان یک حرکت شیطنت آمیز است/ سال هاست جشنواره مصادره شده/ در بخش خصوصی ...
مشکلاتی بود که در پخش فیلم رخ می داد. هنوز هم دست و دل عده ای از ممیزان از دادن پروانه ساخت به من می لرزد. من برای به وقت شام بارها متقاضی سفر به مناطق جنگ زده سوریه بودم؛ ولی اجازه داده نمی شد. چهره گمنامی هم نداشتم که پنهانی بروم. من برای تحقیق و صرفا دیدار از نزدیک، التماس ها به سردار قاسم سلیمانی کردم. آیا کسی به من سفارش ساخت فیلم به وقت شام داده بود. بله. من سفارش پذیر هستم؛ ولی ...
راز سقوط مرگبار جوان کارخانه دار +عکس
زندگی اش آمدم. بازداشت دو دو ختر جوان متهم به قتل چون خانه او در برج قرار دارد براحتی توانستم وارد شوم. وقتی به مقابل آپارتمانش رسیدم صدای بلند زن جوان و موسیقی شنیدم. هر چه زنگ زدم کسی جواب نداد و چند دقیقه بعد نگهبان به سراغم آمد و از من خواست برج را ترک کنم. می دانستم که مهران از او خواسته تا مرا از آنجا دور کند. به ناچار به لابی برج رفتم و منتظرماندم تا به هرشکل ممکن با مهران ...
مسئولان خود دیندار باشند بعد مردم را به دین دعوت کنند/ باید گوش به فرمان رهبری باشیم تا از گردنه ها عبور ...
کرد و تا مادامی که ایشان در قم بودند من تا می توانستم از ایشان جدا نمی شدم، حالا یا به عنوان درس یا به عنوان سؤال کردن. تا ایشان رفتند تهران و من هم مرخصی نداشتم و حضورم منحصر شد به ایام تعطیلات. ایام تعطیلات که شروع می شد دیگر من فوری تهران بودم. رابطه آیت الله شاه آبادی و حضرت امام این گونه بود و ارتباط ایشان از همان درس عرفان شروع شد و تا لحظات آخر عمر پدرم ادامه داشت. امام (ره) هم به ...
سریع مثل کوییک!
رفتیم زن ها و دختر ها کنار خانه ای نوساز می ایستادند. دست به کمر می زدند و با افتخار می گفتند: اینجا را بچه های سپاه برای ما ساختند! پس من چی؟! موقع ترک روستا این مادر جلوی من را می گیرد! پس من چی؟! مترجم رفته است و کردی او هم خیلی غلیظ است! اگر اشتباه نکنم گفت که همه کسانم مردند و فقط من ماندم. یک کانکس نشان داد و گفت حالا اینجا خانه من است. چشم هایش کم سو بود. زلزله بلا بود ...
حاتمی کیا حرفی برای گفتن ندارد و آمریکایی شده!
فیلم نامه هایم از فیلم های کوتاه تا بلند همه آن چیزی است که خودم داوطلب بودم. ای کاش ساختار تبلیغی نظام چنان هوشمند بود که می توانست امثال حاتمی کیا را به سفارش بگیرد؛ ولی چه کنم که من همیشه چند قدم جلوتر از نظام تبلیغی بودم و نتیجه اش مشکلاتی بود که در پخش فیلم رخ می داد. هنوز هم دست و دل عده ای از ممیزان از دادن پروانه ساخت به من می لرزد. من برای به وقت شام بارها متقاضی سفر به مناطق جنگ زده ...
حاضر نیستم درِ هیچ سفارتخانه بیگانه را دق الباب کنم
...> مابقی فیلم نامه هایم از فیلم های کوتاه تا بلند همه آن چیزی است که خودم داوطلب بودم. ای کاش ساختار تبلیغی نظام چنان هوشمند بود که می توانست امثال حاتمی کیا را به سفارش بگیرد؛ ولی چه کنم که من همیشه چند قدم جلوتر از نظام تبلیغی بودم و نتیجه اش مشکلاتی بود که در پخش فیلم رخ می داد. هنوز هم دست و دل عده ای از ممیزان از دادن پروانه ساخت به من می لرزد. من برای به وقت شام بارها متقاضی سفر به مناطق جنگ ...
هر ماه یک بحران؛ تلخ ترین حوادث 96
مشیریه هم رفتیم، اما هیچ ردی از بچه مان پیدا نکردیم. خانواده بنیتا برای پیدا کردن دخترشان حتی نزد رمال هم رفته بودند. زن رمال هم با دیدن چهره به هم ریخته پدر و مادر جوان، پول هنگفتی از آن ها گرفت و گفت: بچه صحیح و سالم است و تا چند روز دیگر برمی گردد. اما وقتی بچه پیدا شد باید اسمش را عوض کنید . داغ این فاجعه به قدری سنگین بود که همه برای همدردی با این خانواده دست به دعا برداشتند و هر ...
6 خاطره از بازماندگان سوانح هوایی جهان
مجروح نشدن نبود. به خاطر کوبیده شدن به صندلی جلویی لگنم شکست، دست راستم خرد شد و برخی از اعضای داخلی بدنم دچار درجه سوختگی نوع یک شدند. وقتی سوخت هواپیما شعله ور بشود، کل هواپیما به جهنمی برای آدم های داخلش تبدیل می شود. تنها مسافری که در محل انفجار هواپیما زنده ماند، پسری یازده ساله بود. البته مادر و دو خواهرش کشته شدند. آن روزها 18 ساله بودم و در ذهنم روزی را می دیدم که خلبان شده ام. ...
اعترافات محمدرضا ثلاث، عامل شهادت 3 مامور نیروی انتظامی در دادگاه
...، گفت: او در 3 فقره قتل مباشرت داشته و به اخلال در نظم عمومی اقدام کرده است. وی افزود: اولیای دم گفته اند تقاضای قصاص و اشد مجازات دارند. در ادامه اولیای دم در جایگاه حاضر شدند و با اعلام شکایت از متهم درخواست قصاص کردند و قاضی پرونده از هر یک از آنها پرسید آیا حاضر به گذشت هستید؟ که این پرسش با پاسخ مخالف اولیای دم مواجه شد. لازم به ذکر است؛ ادامه جلسه رسیدگی ...
ایرادی ندارد که پسرم در آمریکا درس می خواند/ هیچ عقب نشینی در اعتقاداتم نکردم
، غیراخلاقی، غیرانسانی و دروغ محض است. ایشان یک قطره بنزین وارد نکرده و اصلا در این کار نیست. این موضوع از اساس یک دروغ است که بارها انتشار داده شد. ما که می دانیم. دست اندرکاران هم می دانند اما کسانی بابت این مسئله به دام می افتند و آزار روحی می بینند. حیف است که در جامعه ای که مبنای کار صداقت است به این کارها متوسل شویم و آدرس غلط بدهیم تا اذهان عمومی از خطایی که در یک دوره انجام گرفته منحرف شود ...
در دادگاه راننده اتوبوسی که ماموران را به شهادت رساند چه گذشت؟ از دفاعیات متهم تا تقاضای قصاص از سوی ...
مقتولین خواستار قصاص وی شدند، تقاضای قصاص متهم را دارم و در خصوص اخلال در نظم عمومی نیز خواستار اشد مجازات وی هستم، البته در خصوص سایر عناوین اتهامی پرونده در دادسرا مطرح است. به گزارش ایسنا، در ادامه جلسه دادگاه، قاضی محمدی کشکولی خطاب به اولیای دم محسن مرادی علمدار از آنها خواست که در جایگاه حضور یابند و خود را معرفی کنند. پدر محسن مرادی علمدار گفت: اهل مشکین شهر و ساکن ...
ضعیف بودن پشتیبانی در عملیات خیبر/ با اخلاص ترین افراد در واحد تخریب حضور داشتند
رفتم و نذری را که در جبهه کرده بودم را توضیح دادم، ایشان گفتند: اگر پدرت راضی نباشد نذرت درست نیست، خدمت پدر برو و ببین ایشان راضی هستند یا نه؟ ، به خانه برگشتم و برای پدرم قضیه را توضیح دادم و ایشان گفتند که من از نذر تو راضی نیستم. صالحی شریفی با بیان اینکه در دوم اردیبهشت 66 ازدواج کرده است، اظهار کرد: در زمان جنگ به یکی از دوستانم گفتم: اگر حتی یک روز از جنگ باقی بماند من در آن روز ...
محاکمه 3 پسر جوان به اتهام آزار جنسی بازیگر زن ایرانی
حبیب نیز گفت: همسرم باردار بود و به خانه مادرش رفته بود به همین خاطر چند ماه قبل از این ماجرا وقتی دوستم از من خواست همراه دختر جوان به خانه ام بیاید، قبول کردم . آنها در حضور من قلیان کشیدند و سپس خانه را ترک کردند . شبی که این دختر مدعی است ربوده و در خانه من مورد آزار قرار گرفته من در خانه حضور نداشتم. وی ادامه داد: آناهیتا گفته بود در ازای دریافت پول میلیونی حاضر به گذشت است . گمان می کنم او قصد اخاذی از ما را دارد. در پایان جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر کند. ...
معمای مرگ مشکوک زن نیکوکار
اموالش بعد از مرگ برای کارهای خیر و نیز برای بیماران کلیوی هزینه شود؛ اما دخترخوانده اش به خواسته او عمل نکرد و مدیریت اموال را خودش به دست گرفت. زن 85 ساله حتی مبلغ 120 میلیون تومان به من داد تا برای آزادی پسری که قرار بود قصاص شود اما خانواده اش از اولیای دم به شرط پرداخت دیه رضایت گرفته بودند، بپردازم. متهم میانسال ادامه داد: من هم طبق خواسته پیرزن عمل کردم، پول دیه را قرض دادم و آن ...
قاتل خواهر به طناب دار نزدیک شد
خواب بود چند ضربه به او زدم و بعد از اینکه گلویش را به سختی فشار دادم از خانه اش بیرون آمدم. متهم پس از باز سازی صحنه جرم و تحقیقات تکمیلی در شعبه دوم دادگاه کیفری دو محاکمه شد. مادر مقتول در جلسه دادگاه قاتل را بخشید، اما سه دختر مقتول برای دایی خطاکارشان درخواست قصاص دادند. حکم دادگاه پس از تأیید در شعبه 14 دیوان عالی کشور برای سیر مراحل اجرای حکم به شعبه اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران فرستاده شد. بدین ترتیب قاتل بدگمان به چوبه دار نزدیک شد و پس از پرداخت تفاضل دیه از سوی اولیای دم با طناب دار مجازات می شود. ...
دیگر ایرانی شده ام...
. خانواده من سنتی و فرهنگی بودند. پدرم مهندس بود و مادرم لیسانس ریاضی داشت. تحصیلات برای شان مهم بود. بین دختر و پسر در خانواده ما فرقی نبود، اگر هم تفاوتی قایل بودند به نفع دخترها بود. شانس من تولد و زندگی در همین خانواده بود. زن های فامیل ما در آن زمان و حتی قبل از تولد من تحصیلات عالیه داشتند. درس خواندن در خانواده من غیرعادی نبود. علاقه به درس خواندن را هم مدیون همین خانواده هستم. به نظرم ...
مادر داغدار پسرش را بخشید +عکس
مردی 50 ساله به نام محمدرضا چهارشنبه هفته گذشته در جریان دعوای خانوادگی با برادر 54 ساله اش او را در خانه ویلایی مادرشان در بلوار کاوه تهران با هفت ضربه چاقو از پای درآورد. او یک ساعت بعد از این جنایت بازداشت شد و به برادرکشی اعتراف کرد. متهم دیروز از پلیس آگاهی تهران نزد قاضی سجاد منافی آذر، بازپرس شعبه سوم دادسرای جنایی تهران منتقل شد و در جریان تحقیقات قضایی گفت: من متاهل هستم و دو ...
رفاقت با آیت الله جنتی را به احمدی نژاد ترجیح می دهم/ به نوبخت گفتم متهم ردیف سوم اعتراضات اخیر شما ...
ای دربیاوریم.چندی بعد حادثه سقوط هواپیما پیش آمد و مرحوم قندهاری فوت کرد. از آنجایی که حضرتی نماینده مجلس بود توانست مجوز بگیرد و یک دفتری در هفت تیر داشت آنجا تیم را چیدیم و آقای بهزادی سردبیر شد و من هم رئیس شورای سیاستگذاری و مشاور ارشد مدیرمسئول بودم. سرویس بین الملل، سرویس اندیشه و سیاسی زیرنظر من بود. درحال حاضر رابطه تان با اعتمادی ها چگونه است؟ با الیاس از نوجوانی ...
محمد ثلاث: درویش نیستم/ نیروی انتظامی من را کتک زد و عصبانی شدم/ اثاثیه خانه ام را به زلزله زدگان اهدا ...
متهم پرونده حادثه خیابان پاسداران گفت: بنده چند وقتی بود که در گروه دراویش بودم ولی درویش نیستم. نیروی انتظامی موظف است نظم را برقرار کند نه اینکه با چماق مردم را بزند. 17 جای شکسته روی سر من وجود دارد آنها اول چندین ضربه به من وارد کردند و باعث عصبانیت من شدند. به گزارش ایلنا، در ادامه رسیدگی به پرونده متهم عامل شهادت سه مامور نیروی انتظامی در قائله خیابان پاسداران تهران که صبح امروز ...
10 سال حبس به جرم قتل فرزند 12 ساله
.... با تحقیقات از مادر خانواده معلوم شد پدر عصبانی عامل مرگ پسرش و سوءقصد به جان او و دختر 17ساله شان است و زمانی که زن جوان قصد داشته از این آزارها جلوگیری کند، شوهرش او را نیز کتک زده است. مادر خانواده در مقابل بازپرس پرونده قرار گرفت و گفت: شوهرم وقتی به خانه آمد و متوجه شد پسرم ترقه خریده و پولش را نداده است عصبانی شد و به شدت بچه ها را کتک زد. نیمه شب شده بود اما ...
تقاضای قصاص و اشد مجازات برای راننده اتوبوس خیابان پاسداران
محمد رضا محمدی کشکولی در شعبه 9 دادگاه کیفری یک استان تهران برگزار شد. در این جلسه اولیای دم مقتولین مرادی، امامی و بایرامی و همچنین متهم پرونده م . ثلاث و رحیم ایزد یاری وکیل تسخیری متهم حضور داشتند. قاضی کشکولی در آغاز جلسه پس از تلاوت آیات، اتهام متهم را سه فقره قتل عمدی و اخلال در نظم عمومی اعلام کرد و گفت: دادگاه امروز در دو نوبت صبح و عصر ادامه می یابد. پس از سخنان قاضی ...