سایر منابع:
سایر خبرها
سبک زندگی امیرمؤمنان علی (ع)
: هرگاه که با پیامبر (ص) به سفر می رفتیم، علی (ع) مسئول توشه و بار پیامبر بود، آن ها را از خودش جدا نمی کرد و هنگامی که در جایی منزل می کردیم توشه و اثاث پیامبر را وارسی می نمود و اگر نیاز به ترمیم و اصلاح داشت اصلاح می کرد و اگر کفش و نعلین پیامبر نیاز به تعمیر و دوخت داشت آن را انجام می داد. (بحارالانوار، ج. 37، ص. 303) این انس و ارتباط و پیوند حضرت علی (ع) با پیامبر (ص) موجب می شود تا در ...
عکاس جنگ نباید احساساتی باشد
که راننده لودر بود و جلب توجه می کرد. لودر هیولا بود و این بچه 17ساله اعزامی از کرمان جثه کوچکی داشت. هی می خندید و بچه ها می خواستند فیلم بگیرند، نمی شد. با یک تشری گفتم: این قدر نخند! گفت: چشم! اما باز می زد زیر خنده. همان موقع هواپیما ها آمدند و من و آقای نظربین از بچه های گروه نمی توانستیم داخل سنگر برویم که یکی از پشت با لگد زد تا افتادیم داخل سنگر، بعد خاک بلند و همه چیز ریخت بهم ...
راهنمای بازی فورتنایت ؛ کارتونی ولی بی رحم
...> البته باید گفت در بازی گریزی از درگیری نیست و بالاخره باید بتوانید از پس کشتن حریفان خود بر بیایید. بنابراین سعی کنید هر چند دست یک بار به نقاط شلوغ بروید و تلاش کنید سرعت و دقت خود را در بازی افزایش دهید. همیشه گوش به زنگ باشید. صدای پا و صدای ساختمان مهم ترین اطلاعاتی است که در بازی دریافت می کنید و حکم چشم پشت سر شما را دارند. همیشه نیم نگاهی به بوته های اطراف نقشه داشته باشید. مدل های بازی می ...
سعادت و نجات در چیست؟/ ماجرای دلدادگی شعیب و اشک هایش
...> اهتمام جدی بنده در درک حقایق هستی البته به دست آوردن این حال هم کار می خواهد؛ کار معنوی می خواهد، عبادت خالصانه می خواهد، ترک گناه می خواهد، محبت به مردم می خواهد، آرام بودن می خواهد که پرده ها با این مسائل، یعنی با دست عبادت، حوصله، محبت و لطف کنار برود و انسان حقایق را با چشم دل ببیند تا دیگر سرگرم دیدن جریانات و حوادث تلخ و این حباب های پوکِ بی ربط روی آب نشود. خیلی هم زیبا در دهان گناه ...
امام زمان از منظر آیات و روایات
لولیک را بخوانیم. اسم بچه هایمان را مهدی بگذاریم. نگوییم برادرم مهدی دارد، خواهرم هم مهدی دارد. خوب برادرت یخچال دارد، خواهرت هم فریزر دارد. او هم تلفن و موبایل دارد. این حرف ها نیاز نیست. در همه خانه ها زهرا باشد، فاطمه باشد، نگویید: خواهرم فاطمه دارد و برادرم علی دارد. این اسم ها کارساز است. سه هزار تا علی آباد در ایران هست. این یعنی چه؟ یعنی ایران کشور شیعه است. اینها بار دارد. امام ...
هدیه ناصرخان به کودک در استادیوم عضدی رشت
...... ساعت های نزدیک بازی رادیو اعلام کرد به دلیل باران شدید این بازی برگزار نمیشود. اما مردم پشت درب بسته استادیوم عضدی با چتر و بارانی ایستاده بودند و یا زیر دامنه و یا زیر باران... فرقی نمیکرد. مردم چشم انتظار حجازی بودند .حتی تگرگ ببارد آنها آنجا ایستاده بودند. به داخل استادیوم رفتم,کسی نبود. چند دقیقه ای استادیوم خالی را نگاه میکردم , ایستاده بودم که آقای حجازی به همراه ناظر بازی ...
شکایت بردن از روحانی جوان به آیت الله حائری/ بی دینی های آقاروح الله تکمیل شد!
وجود ندارد؟ در پاسخ گفتم: نه تا به حال در حوزه ها مرسوم نبوده در علم حکمت و یا فلسفه به کسی اجازه ای بدهند. اما چون شما دوست داشته و اصرار دارید من برای شما یک چیزی می نویسم. بعد شب نشستم با اینکه خالی الذهن بودم؛ بسیاری مطالب موعظه آمیز و نصایح اخلاقی و عرفانی در آن اجازه نامه نوشتم و یک اجازه ای دادم که اینها در علم معقول خوب هستند و به مرتبه قابل توجهی رسیده اند و آن را امضاء کرده ام. ...
بیمارستانِ "روس های ستمگر" در تهران افتتاح شد!
را در سرمای کوهستان های همدان و کرمانشاه فریاد می آورد در حالی که تعامل اجداد آن ها با حبیب الله خان قصه جمال زاده، تعاملی تلخ و ضد انسانی است؛ آن ها او را از گاری به زیر می کشند و بعد معلوم شد که حبیب را متهم کرده اند که با یک قزاق روسی که با او همسفر گاری بوده بدسلوکی کرده و پس از آنکه سر و صورتش را با شلاق خونین کرده اند سردار روسی محض ترس چشم اهالی قصبه و اطراف که با روس ها خوب تا نمی کردند ...
وقتی جواد پشتم را شکست
زحمات دو ماهه اش را برایم گفت. عالی کار کرده بود. پیشنهاد داد همراهی اش کنم. خوب بود که تجربة یک عملیات داخلی را هم داشته باشم. دو سه روزه همه چیز را حالی ام کرد. خوب که توجیه شدم گفت هر طوری که مایلم همراهش باشم. گفتم: شما مشغول یاش، منم کنارت هستم. از در و دیوار آتش می بارید. منطقة عملیاتی والفجر هشت بسیار محدود، استثنائی و کوچک بود. در محور عملیاتی یگان های خط شکن تنها فرماندة حاضر در ...
شیخ همیشه مسلح ، به روایت رسول جعفریان
شریعتمداری برگزار شده است. آقای حسنی پس از این تحصیلات به وطن خود باز می گردد تا آنچنان که خود می گوید در خدمت مردم باشد و با آنها. مدتی بعد از روستا به ارومیه می آید و با اجاره کردن خانه ای در آنجا ساکن می شود. در آنجا همسایه ای بود که با بلند کردن صدای ساز و آواز او را اذیت می کرد. هرچه تذکر داد مفید نیفتاد. یک بار اسلحه را برداشت و چند تیر هوایی کنار در خانه او شلیک کرد. در این وقت صدا کم ...
رفتار متولیان موجب شده قریب 1000 نفر از افراد شاخص منفک شوند/ تنها امید تغییر در هیأت مدیره مرکزی خانه ...
را پرسیده ام و در کمال ناباوری همواره با پاسخ منفی مواجه شده ام. مشهد فعالیتِ خوبی دارد و تئاتر شهر آنجا به شدت فعال است، کرمان خیلی خوب شده است. گیاهچی: خانة تئاتر یا مرکز هنرهای نمایشی می توانست و می تواند اطلاع رسانی اینها را با ساده ترین سازوکارها مدیریت کند. آنجا بچه ها حاضر شدند بروند زیر نظر انجمن هنرهای نمایشی. گیاهچی: نمی گویم اتفاقی که در حال ...
آمریکایی ها ایران را با کشورهای عربی اشتباه گرفتند/از 1+5 تا 1+4
سخنمان به گذشته ها کشید. او به پیشرفت چشمگیر زندگی مردم اشاره کرد و ادامه داد: ببین من امروز خانه، اتومبیل و درآمد خوب دارم، ولی وقتی بچه بودم، حتی کفش نداشتم و با پای برهنه می رفتم مدرسه، فقط من این طور نبودم، خیلی ها این طور بودند . به همین ترتیب بارها دوستان مالزیایی ام از صلح و آرامش اجتماعی و رونق اقتصادی کشورشان با قدرشناسی یاد می کردند. در حقیقت ماهاتیر با دستور کاری برای توسعه ...
خونین شهر، چشم انتظار خرمشهر
و در پارک تازه تجهیزشده جلوی خانه بازی می کنند. ادامه می دهد: 2هفته بعد از شروع جنگ، نیروهای نظامی، ما را از شهر بیرون کردند؛ می گفتند شما دست وپاگیرید. من هم رفتم دنبال پدربزرگ و همسایه بی سرپرستش. 23نفر شدیم. آنها را با خاوری که به بیرون شهر می رفت همراهی کردم. رفتیم سمت شیراز که زن و بچه ام را در جاده پیدا کردم. جمعیت مان بیشتر شد ولی شیرازی ها از ما پذیرایی خوبی کردند. همه اش فکر می کردیم ...
آیت الله مظاهری: خواص جامعه با عصای احتیاط حرکت کنند/ طلاب از انجام اعمال مباح دون شان خود بپرهیزند
ما نصیحت می کردند و می گفتند: همۀ چهل ساله ها از این جهت که در سرازیری مرگ واقع می شوند، باید محتاط باشند، امّا ما طلبه ها خیلی بیشتر باید در میان مردم محتاط باشیم. سپس در ضمن صحبت، با ناراحتی می فرمودند: ممکن است یک طلبه، جمله ای بگوید که ذنب لایغفر- گناه نابخشودنی شود، به طوری که دیگر رشتۀ ولایت بین او و خداوند قطع شود و وای به کسی که ولایتش بین خدا و خودش قطع گردد. مثلاً امام صادق ...
ناگفته های رزمنده همدانی از حماسه فتح خرمشهر/ماجرای عملیات شناسایی متوسلیان و حسن باقری در شب عملیات
تمام توان نیروها بر آزادسازی مسجد خرمشهر معطوف شد یعنی همه نیروها می گفتند برویم مسجد را آزاد کنیم. آن روز ساعت 13:30 ظهر به مسجد خرمشهر رسیدیم و شاهد حضور نیروهای مردمی بسیجی سپاهی و ارتشی در شهر بودیم حتی مردم خود خرمشهر هم که از موضوع مطلع شده بودند با فتح خرمشهر وارد شهر شدند.حقیقتا خرمشهر را خدا آزاد کرد. همه نیروها در آزادسازی آن سهم داشتند و هیچ کس نمی تواند بگوید این کار من بوده ...
واکاوی پرونده قتل زن توسط مرد عصبانی
.... معلوم نیستکه او فایل را از کجا به دست آورده اما بیش از یک ساعت مکالمه سیمین و جمشید، پر از حرف های پرشور و پراحساس، در اختیارش بود و روزی هزار بار دیوانه وار به آن ها گوش می داد. یک سال پیش از قتل، جلال الدین از سیمین و دوخواهرش شکایت می کند. مدعی می شود که سیمین با جمشید و چند نفر دیگر ارتباط دارد و خواهرانش این افراد را در اختیار سیمین قرار می دهند. جرم زنا اثبات نشد اما قاضی شعبه ...
دلیل سلام نکردن امیرالمومنین(ع) به زنان از زبان استاد
همه با هواپیما نیست. با سیگار پدربزرگ هم هست. آمد خانه امام صادق(ص)، رنگ امام پریده بود. فرمود: شما رنگتان پریده؟ فرمود: بله. گفتند: حادثه ای رخ داده؟ فرمود: بله، چه؟ من بارها به خانمم گفته بودم پشت بام نروید. چند بار گفته بودم. وارد خانه شدم دیدم باز خانم بچه به بغل به پشت بام می رود. چون چند بار تذکر داده بودم، خانم تا مرا دید که در حال بالا رفتن پشت بام است، ترسید بچه از دستش افتاد ...
ماجرای مشاهده حضرت مسیح با سربند "یا حسین"
...> راستی اگر این کار را کرد من چه کنم، چه جوابی بدهم!؟ چه عکس العملی جلوی این همه دانشجوی مسلمانِ منتظرِ سخنرانیِ من از خودم نشان دهم!؟ زیارت عاشورا و مداحی تمام می شود، نوبت به من رسیده است باید شروع کنم، امشب باید پرشور باشم و شور عاشورایی را به بچه ها منتقل کنم، امشب باید به آنها حس بدهم، حال بدهم که حداقل تا چند روز در ذهنشان و دلشان باقی بماند. شروع می کنم با نگاهی که به همه ی جمعیت می ...
جایی که نامش هنوز خونین شهر است!
عملیات را هم به محسن رضایی و صیاد شیرازی سپردند و گفتند ریش و قیچی دست خودتان، ما مطیع و آماده ایم. دیگر همه می دانستیم که باید تا یک ماه دیگر صبور باشیم و بعد هم برویم سراغ منطقه ای برای عملیات که هیچ ضرورتی برای جمع کردن چندین و چندباره نیروهای عمل کننده و حرف های اقناعی و توجیه های معمول عملیات های گذشته نیست. می دانستیم در هر کوی و برزن سخن از خرمشهر است و همه کشور چشم انتظار شنیدن ...
بدترین صفت اخلاقی دروغ است/ دروغگویان مؤمن نیستند
چه جوابی باید بدهم. انسان نباید گناه را کوچک بداند. باید انسان مراقبت کند. انسان راستگو، امین مردم می شود انسان واقعا از دروغ های بعضی ها تعجب می کند. شما خودتان منصف باشید و ببینید کسی که راست می گوید بیشتر به او اعتماد می شود یا کسی که دروغ می گوید؟! مثلا می روید هندوانه بخرید، می گوید همه هندوانه ها قرمز هستند، خوب اگر یک بار خریدیم و قرمز نبود دیگر به او اعتماد نمی کنیم. اما از ...
خُمره های شکسته
تازه قد یه دستم بهار دیده بودم. مادرم گفته بود که: - اگه یک انگشت دیگه بشمرم، موقه ی مدرسه ام می شه. خونه ی قشنگی داشتیم، با یه حیاط بزرگ و آجرفرش که یه حوض گردی وسطش بود، برا اینکه حوض تنها نباشه، مادرم چندتا گلدون سُفالی رو پیش اش گذاشته بود. پای دیوارآجریش باغچه ای پُر از گل های مخملی و کنج حیاط چند خُمر فیروزه ای که پُر بودن از خاطره. و ایوان بلندی که با دو بازوی سنگی ش سقف خونه ...
دلتنگی در سلول های چندمتری...
در بهشت بچه ها از مردها می ترسند؛ چون معمولاً مرد نمی بینند؛ از صبح که چشم شان را باز می کنند تا شب که چشم رویِ هم می گذارند، هیچ مردی را نمی بینند؛ سروکارشان فقط با مادرشان است و چند زن دیگر؛ اینجا هیچ مردی حق ورود ندارد. بچه های بهشت نه تنها مردها را بلکه تاریکی شب و روی ماه و مهتاب را هم ندیده اند و اگر هم دیده باشند، به ندرت اتفاق افتاده است. اینجا همه چیز از جنس مادر و فرزندی ست؛ چه مادرانی ...
سرمقاله های روزنامه های اول خرداد
داشتم با یک مالای میانسال گفت وگو می کردم، رشته سخنمان به گذشته ها کشید. او به پیشرفت چشمگیر زندگی مردم اشاره کرد و ادامه داد: ببین من امروز خانه، اتومبیل و درآمد خوب دارم، ولی وقتی بچه بودم، حتی کفش نداشتم و با پای برهنه می رفتم مدرسه، فقط من این طور نبودم، خیلی ها این طور بودند . به همین ترتیب بارها دوستان مالزیایی ام از صلح و آرامش اجتماعی و رونق اقتصادی کشورشان با قدرشناسی یاد می کردند. در حقیقت ...
تپش های زندگی بخش
سوم دبستان را تمام می کند که هنوز روزهای سخت بیمارستان را به یاد دارد و گاهی نیمه شب ها با کابوس بیمارستان و نفس تنگی از خواب بیدار می شود. مادر ستاره پشت تلفن می گوید: این 10 ماه هر روزش برای ما یک تجربه دردناک بود که حتی حاضر نیستم یک لحظه به آن فکر کنم. من که مادرش بودم، هر روز می مردم و زنده می شدم. وقتی او را روی تخت اتاق آی سی یو می دیدم که بدحال می شد و نفسش می رفت، من هم از حال می رفتم. مرگ ...
محمدصادق جنان صفت در کارنامه شکست روحانی نام دیگران هم ثبت می شود
اصلاحات آخرین شانس است که بتواند با دنیا حرف بزند، با شهروندان مناسبات نسبت مدارا جویی برقرار کند و راه را برای انباشت سرمایه اجتماعی و سیاسی فراهم کند و امید شهروندان را تا اندازه ای به چشم انداز روشن آینده معطوف کند. اگر حسن روحانی در اقتصاد، در سیاست خارجی، درصنعت، در بانکداری و سیاست های ارزی شکست بخورد شهروندان ایرانی با خود خواهند گفت وقتی این آدم که بهترین در میان کاندیداها بود با این ...
شهادت نواب از تلخ ترین خاطرات عمر من است
...، چون شیوه و مشی آنها با هم فرق داشت. آن روزها تلفن نبود و نمی شد با تلفن وقت بگیریم. شهید سعیدی به مشهد می آمد و من می رفتم وقت می گرفتم و ایشان نامه ها را می برد. گاهی هم من همراهی اش می کردم، چون علمای مشهد با من مأنوس تر بودند و مرا بهتر می شناختند. در سال 1344 ارتباطات شهید سعیدی با مشهد قطع شد، چون یک بار دستگیر و زندانی شد و دیگر نمی توانست مثل قبل زیاد به مشهد بیاید. در آن سال مردم ...
سفر به کشور دانمارک | سفری به سبزترین کشور اروپا
به چشم می خورد از جمله دلایلی است که سبب می شود پرداخت هزینه های گزاف سفر به این کشور را گردشگران متحمل شوند و در تمام مدت زمان اقامت در دانمارک تنها به لذت و استراحت بپردازد. لازم به ذکر است تمامی شهرها و مناطق دانمارک هم گران قیمت نیستند و می توان به شرط دوری از پایتخت آن یعنی شهر مدرن کپنهاگ با پرداخت هزینه های به مراتب کمتری هم سفر به دانمارک را تجربه نمود! به هر حال دانمارک پر است از جذابیت ...
نفرآبادی که دیگر نیست
شعار سال : در ضلع جنوب شرقی حرم حضرت عبدالعظیم(ع)، محله ای که تا چند سال پیش روح زندگی در آن جریان داشت، حالا به زخمی بر پیشانی شهرری تبدیل شده است. نفرآباد قدیمی ترین محله ای که بنیان شهرری بر اساس آن گذاشته شده حالا محله ای نیمه مخروبه است و دیگر اثری از سرزندگی و شادابی گذشته در آن نیست؛ چراکه بیشتر خانه های حیاط دار قدیمی با درخت های توت، باغچه ها، حوض های چندضلعی و پنج دری هایشان، بعد از اینکه طرح توسعه حرم حضرت عبدالعظیم(ع) اجرایی شد، وضع نابسا ...
مردانی که ماموریت شان کسب رضایت از خانواده بیماران مرگ مغزی است
بیمار مرگ مغزی رضایت دادند و پیوند انجام شد اما بعد از پیوند هم حال دختربچه همچنان بد ماند. یک روز پدرش با من تماس گرفت و گفت: من خواب دیدم اگر پدر و مادر اهدا کننده قلب بالای سر دخترم بیایند، حالش خوب می شود. خلاصه ما زنگ زدیم و از والدین اهدا کننده درخواست کردیم و خوشبختانه قبول کردند. بعد از آن دیدار واقعا حال نازنین زهرا خوب شد! انگار نیرویی این آدم ها را به هم پیوند داده بود. فرهنگ اهدا ...
عروسک بازی با حیوانات
سراغ کوچه مرغی ها را می گرفتم بعد از برانداز کردن سر تا پایم به گفتن برو جلوتر اکتفا می کردند. بالاخره کمی جلوتر سر خیابانی باریک و قدیمی چیزی که منتظرش بودم را شنیدم؛ صدا گفت: سگ، سنجاب... ارزون میدما . سریع به سمت صدا برگشتم، مردی میانسال با موهای رنگ شده اش که از ریشه سفید شده بود با دفترچه ای قدیمی و زهوار در رفته در دستش مستقیم به چشم هایم نگاه می کرد. جلو تر رفتم و پرسیدم: سنجاب چند؟ مرد بی ...