سایر منابع:
سایر خبرها
رسانه ها در نشست بررسی توسعه نامتوازن شهر اهواز چه گفتند؟
شهرداران بعدی که متوجه اشتباهات این قرارداد شدند نتوانستند قرارداد را فسخ کنند من جمله خود آقای کتانباف در دوره قبل شهرداری . – قرار بود پیمانکار پروژه در این پارک فضاهای فرهنگی و ورزشی ایجاد کند اما دریغ از ایجاد یک وجب از این فضاها ! – تمام این محدوده توسط پیمانکار پروژه مذکور نرده کشی شده و درب پارک همیشه قفل است یعنی مردم عادی به دلیل محصور بودن پارک هیچ استفاده ای از آن ندارند و ...
متلک به همسر خون به پا کرد
داد چند روز قبل درگیری خونینی بین چند مرد جوان در حوالی خیابان اتابک رخ داده است که در جریان آن مقتول با اصابت چاقو بشدت زخمی و به بیمارستان منتقل شده است.مأموران در نخستین گام دریافتند مرد دیگری نیز در این درگیری مجروح شده است. بنابراین از مرد زخمی که بهمن نام دارد، تحقیق کردند.وی گفت: در خانه دوستم صفدر بودم که همسرش به خانه آمد و گفت چند مرد جوان مزاحم او شده اند. دوستم به خیابان رفت و با ...
صاحب صدایی که با پوآرو شناخته می شود + فیلم
حرف می زنیم و دیگری پنهان است و گوینده باید زبان پنهان را پیدا کند و این امر تلاش و پشتکار قوی و صبر می خواهد. اگر 20 سال طول می کشید باز هم دنبال گویندگی می رفتم چون به جایی رسیده بودم که باید می رفتم و عاشق بودم؛ اگر عاشق باشی تا آخر می روی و عاشقی مشکلات خود را دارد. منوچهر نوذری وقتی گفت برو بمیر اگر نمی توانی، گفتم من عاشقم و او گفت پس باید بروی دنبالش. فردی در گذشته به من گفت با اراده ای که ...
صاحب صدایی که با پوآرو شناخته می شود + فیلم
رادیو شده است، اظهار می کند: راه شب در رادیو به تازگی ایجاد شده بود و من با فرد دیگری به نام اردشیر جمالی گوینده آن بودیم. همچنین آقای نوذری استودیو کاسپین را افتتاح کرده بود و من هر روز از 9 صبح تا 19 برای کار می رفتم و ماهیانه حقوق می گرفتم. ساعت 19 تا 23 هم برای کار دوبله و سپس ساعت 23 هم به رادیو می رفتم. من نزدیک 17 یا 18 سال شب ها نخوابیدم. یکی از مدیران از من پرسید چند سال است که کار می کنی و ...
پروین: ژست های رامین رضائیان را بلد نبودم/ پاداش های تیم ملی را در بقچه مامان نصرت پنهان می کردم!
کاویانپور فحش های مودبانه می دادم اما این موضوع ربطی به بازگشت کریم باقری نداشت. فوتبال باقری حرف نداشت و همین الان هم از بسیاری جوان ها بهتر بازی می کند. به نظر من تیم ملی 98 از تمام تیم های ما بهتر بود. او در بخش دیگری از صحبت هایش اظهار کرد: زمانیکه آلن راجرز سرمربی پرسپولیس بود به اصغر ادیبی خیلی گیر می داد و حتی در بازی ای که اصغر کنار خودش روی نیمکت نشسته بود و من توپ را در زمبن لو دادم ...
سپیده توکلی در ایسنا: تنها می توان امیدوار بود
راه بودم و عملا روزی دو بار نمی توانستم تمرین کنم، چون بعد از ظهرها همیشه در ترافیک می ماندم. ولی در حال حاضر شرایط به گونه ای است که روزی دو بار تمرین می کنم. با خود ایمان می رویم با هم بر می گردیم. از این بابت نگران نیستم و شرایط برای من خوب است. محسن ربانی: جدای از این که سپیده بداند یا بفهمد یک قسمت هایی از کار را من و ایمان با هم هماهنگ می کنیم. آقای روغنی در این مدت مثل یک پرستار ...
ذائقه مردم را با خواننده های یک شبه از شعر فاخر برگردانده اند
یک شاعر انقلاب را دعوت کنند. شعر انقلاب نیاز به سرمایه گذاری دارد. یعنی تلویزیون هم در مغفول ماندن شعر و سرود انقلاب مقصر است؟ تلویزیون کارش شده تربیت خواننده، برنامه شب کوک را راه انداختند تا خواننده تربیت کنند. در دیگر برنامه ها هم مسابقه خوانندگی می گذارند. بعد می بینیم خواننده ای مطرح می شود که تا یک ماه قبلش هیچ کس او را نمی شناخت. یک بار با مدیر برنامه های یکی از همین خواننده های ...
5 روایت زنانه از کارکردن بانوان خارج از خانه
از جلوی چشمانم می گذرد. مریم زنی تحصیلکرده بود که بعد از ازدواج، همسرش از او قول گرفت که هیچ وقت کار نکند. او هم پذیرفته بود، اما بعد از گذشت چند سال پا توی یک کفش کرد که باید در کنار خانه داری به کار دیگری هم مشغول شود. خلاصه با جنگ و دعوا رضایت همسر خود را گرفت و در یک شرکت خصوصی مشغول به کار شد. اوایل کار شوق و ذوق زیادی برای کار جدید داشت. با جدیت و دقت تمام کار هایی را که به او محول می شد ...
ایجاد لحظات مفرح و شاد برای مهمان های خدا در موج جوونی
...، اجرای زنده ترانه توسط نیما عزت پور و به نویسندگی خانم ملالو و هماهنگی امیر رضازاده و به تهیه کنندگی عباس پیری هر شب ساعت 21 تا 22 از برج میلاد روی آنتن رادیو جوان پخش می شود. نقاش مدیر گروه دانش و چند رسانه ای شبکه جوان می گوید: چند شب گذشته همزمان با میلاد امام حسن مجتبی (ع) برای اولین بار، مراسم عقدکنانی در برج میلاد در بین مخاطبان به صورت زنده از آنتن پخش شد. از بین متقاضیان عروس و داماد ...
ادعیه معصومین(ع) اصیل ترین سرمایه های تربیتی
خوانده است - فرموده بودند که کاری نکرده اند مولایشان - یعنی علی علیه السلام - هر روز غش می کرد. مرحوم حاج میرزاجواد ملکی تبریزی می فرمایند: یک نفر را آوردیم تا به دست حاج ملاحسینقلی همدانی توبه کند. آقای همدانی به تعبیر من چند لحظه ای روضه برایش، برای نفسش خواند. مرحوم حاج میرزاجواد ملکی تبریزی می فرمایند: ما این جوان را 48 ساعت بعد دیدیم درحالی که به سختی شناخته می شد. معلوم می شود که ...
آیت الله روح الله خاتمی(ره)
که بر سر راهش وجود داشته، کاری را که به عهده اش بوده انجام نداده باشد و یا کار خلافی انجام داده باشد، معذرت می طلبد. مثلاً فرض کنید بنا بوده است که من به منزل شما بیایم ولی به واسطه مشکلی همچون مریضی نیامده ام. بعد هم عذر می آورم و می گویم چون مریض بودم نتوانستم بیایم، یعنی اینکه بیماری، مانع آمدن من شد. این نوعی عذر است. لذا عذر عبارت است از هر چیزی که عملی را مانع می شود و قطع می کند و می برد ...
کسی با داعش بحث می کرد، سرش را می بریدند/ به داعشی های ایرانی احترام نمی گذاشتند
کسی وارد داعش شود و بعد بخواهد از آنجا خارج شود، غرامتش فقط سر اوست و به هیچ طریقی نمی گذارند کسی از داعش خارج شود. من حدود سه ماه در آن مقر در شدادی بودم. ما در یک آسایشگاه بودیم. بالاخره ما را از آنجا منتقل کردند به عراق و به موصل رفتیم. بعد که 20 روز در موصل ماندم، از آنجا ما را بردند به هُویجه و در آنجا چندهفته آموزش دیدیم. من در همانجا یک مریضی گرفته بودم که بدنم صبح تا شب می خارید ...
"کالا" در پستوی "معانی" | کشورِ نیازمند "تو سری خور" است
چهار نفر از دکترای ادبیات که از دوستانم بودند مشورت کردم که این کالا چیست؟ اکثراً چیزهایی را گفتند که خودم پیدا کرده بودم؛ یعنی از روی فرهنگ های لغت و واژه نامه ها پیدا کرده بودم؛ خودم هم حدس می زدم که کالا در اصل باید کارا باشد؛ کارا یعنی چیزی که کارایی دارد؛ می گویند که فلانی آدم کارایی هست؛ یعنی کارآمد است و از دست او کاری می آید؛ مثلاً مفید است؛ بعد یکی از اساتید که البته در حال نوشتن پایان ...
رمضان، نشاط شبانه
.... دور سفره هر جا که دیوار بود پشتی می گذاشتند و گاهی هم روفرشی یا پتو در کنار سفره می انداختند، به خصوص جایی که بزرگ ترها می نشستند که در مجموع حس مهمانی و ضیافت به وجود می آورد، ضمن این که برای پذیرایی از مهمان هم آمادگی داشتند. از دیگر نشانه های زندگی شبانه در ماه رمضان رفت وآمد و دیدوبازدید ها بود که به سبب نبود امکان پذیرایی در روز، اغلب شب ها انجام می شد. این مهمانی ها، بعد ...
بی ریا کوشا مردا که دکتر احمدی بود
دانشجوئی ام در فوق لیسانس فلسفه در دانشگاه تهران در خدمتشان شاگردی کردم. در سالهای بعد، بسیار اتفاق افتاد که وقتی به قم می رفتم، شب را در منزلشان می ماندم و ساعتها با این مرد خوش قلب و پرحوصله به بحث می گذشت و بهره ها می رسید. حیف که در این سالها، کارم در غربت از این توفیق کاست. دلم برای آن روزها و آن حال و هوا بسیار تنگ است. امروز دیگر نه فقط آن روزها که خود دکتر احمدی هم رفته است. این قافله عمر ...
پناه بردن به یخچال در شرایط روزه!
زده سر پل ذهاب راهی کرمانشاه شدیم. هر منزل به نام یک شهید نام گذاری شده بود. آن جا حضور جلال را کاملا احساس کردم. چون سابقه فعالیت های جهادی نیز داشت، مطمین بودم، حضور دارد. هنگام افتتاح منزلی که به نام وی بود، احساس کردم در گوشه ای ایستاده، دست تکان می دهد و لبخند می زند. در شب قدر امسال نیز احساس کردم، سر سفره افطار حضور دارد. ناگهان گفتم جلال اومدی پیش ما؟ حضور فرزندم را احساس می کنم، اما وی را نمی بینم. منبع: دفاع پرس انتهای پیام/ بازگشت به صفحه رسانه ها ...
راه دور و دراز فلسفه
آشناهای دور وقتی علاقه اش به درس خواندن را دیدند، وقتی متوجه شدند پایش به حوزه باز شده، پیغام فرستادند: برو استخدام دولت بشو. .. این راهی که تو انتخاب کرده ای، راه طول و درازی است. آخرش هم فقط منبری می شوی... روضه خوان و مداح می شوی... . آشناهای نزدیک، سماجت بیشتری هم داشتند بنابراین کار را از نصیحت گذراندند و بی رو دربایستی گفتند: شما استعدادت خوب است، ولی پول نداری که درس بخوانی... درس خواندن پشتوانه مالی می خواهد...بحمدالله صدا هم نداری که بخواهی روضه خوان خوبی بشوی!... من نمی دانم عاقبت تو چه می شود... ؟ ...
گزارشی از جزئیات نشست مشترک انجمن جانبازان نخاعی و مسئولان بنیاد استان تهران
روز به آسایشگاه بروم و از آنجا خدمات بگیرم تا مشکلم حل شود اما این امکان در آسایشگاه های تهران وجود ندارد. بعد از پیگیری های لازم قرار بر این شد که اتاقی را برای مهمان در نظر بگیرند البته گفتند که خدمات پرستاری نمی دهیم و فقط از اتاق و تختش می توانید استفاده کنید. حال بین من و دیگری چه فرقی وجود دارد؟ دوستانی که در آسایشگاه به صورت شبانه روزی هستند، بر اساس نیازشان آنجا هستند و اگر خدماتی مانند ...
موسی رضایی: تنها حرفه ای که صنف ندارند مداح ها هستند
...، روحی و مداحی من موثر بودند. از آن فضا چند سال که خارج شدم و وارد هیئت که شدیم با دوستان بزرگتری آشنا شدیم و از تجربیاتشان استفاده کردیم. اما شخص شاخص در تربیتم، مرحوم حاج مجید سیب سرخی (برادر حسین سیب سرخی) بود. من سال ها با ایشان صبح را شب کردم، از این هیئت به آن هیئت می رفتیم و خارج از فضای هیئت خیلی با ایشان رفت و آمد داشتیم. به کلی در رفتار و کردارم تسلیم ایشان بودم. در مداحی کردن و در ...
درمان نتیجه بخش، خواسته اصلی دختران شین آبادی
هم به ما نگاه نمی کنند. مرادی ادامه داد: این دختران نیازمند توجه و درمان خاص هستند، آموزش و پرورش هم باید تسهیلات خوبی برای تحصیل آن ها در نظر بگیرد. اما آخرین نفر از این جمع صمیمی که میزبان ما هم بود کاک “رحمان اسماعیل پور” بود پدر “آمنه” مردی آرام و صبور، او می گفت: من در روز حادثه در عراق بودم بعد از دو روز برگشتم و به بیمارستان تبریز رفتم، آمنه 28 و نیم درصد سوختگی دارد ...
هنوز روایت فتح می بینم و اشک می ریزم/ من روشنفکر نیستم
نخواسته بود، این تکه روزنامه را کنار دیوار زده بودم، چسبیده به میز کارم و هر روز می خواندم و نگاه می کردم. بعد هم آن را به خانه آوردم. خیلی برایم عجیب بود و ما را به گزاره هایی می برد که از سنت شهادت در خودمان داریم. علاوه بر آن، عکس یک مادر ایلیاتی هم بود که هنوز هم آن را دارم، او هم یک مادر شهید بود؛ این دو کنار میزم بود. این ها به عنوان یک قطره در ذهن من بودند و وقتی که خواستم شروع بکنم از همین ...
یک منبری "ضد صهیونیست"
فراوان به حضرت مهدی(عج) و ضرورت برپایی جشن به ویژه با توجه به جولان بهائیت در ایران آن زمان، بر این رهنمود راهبردی گردن نهاد و همچون عده ای دیگر چون حجتیه ای ها اقدام نکرد که هم در قبل و هم در بعد از انقلاب آزمونی بسیار بد و رسوا دادند. کافی در پاسخ به احضار صبح روز پنج شنبه سرهنگ ازغندی رئیس کلانتری محله و در مقابل سه راه پیشنهادی او از جمله: - مثل هر سال چراغانی کنی یا مهدیه را تعطیل ...
باران که شدی مپرس
.... میثم بعد از شهادت پدرش می گفت که بابا کارهای من را خراب کرد اگر 10 روز پیش از شهادت بابا به سوریه می رفتم دیگر رفته بودم . رقیه، قبل از شهادت مصطفی، خوابی دیده بود آنهم دو سه بار. دهه محرم بود خواب دیدم همه جا برف آمده است و آقای نبی لو را در برف دیدم، با کمال تعجب، روی پوتین هایش برفی ننشسته بود. از خواب پریدم و دلواپس به میثم – پسرم – که داشت به هیات می رفت، تاکید می کردم که میثم جان ...
شهید تختی نژاد الگویی برای نسل جوان/حیات جامعه اسلامی درگرو فرهنگ شهادت است
از عمر بابرکت، عزت، بالندگی و حیات انقلاب اسلامی، باب شهادت همچنان به روی مجاهدین در راه خدا باز است. مدیر حوزه های علمیه خواهران استان هرمزگان ادامه داد: روزی سنگرهای مبارزه با دشمن شلمچه، سومار و حاج عمران بود و امروز مرزهای عقیدتی تا مدیترانه، خلیج عدن، آفریقا، آمریکای لاتین و ... گسترده شده است. وی اظهار کرد: امروز شاهد جانفشانی شهدایی از نسل و قبیله خوبان هستیم که با ...
چرا اسلام ساده زیستی مسئولان را یک ضرورت می داند؟
و با دادن یک غذای ساده به جمعی از اصحاب، مراسم عروسی پایان گرفت.(23) 3- ساده زیستی در خوراک احنف بن قیس وقتی به دربار شام رفت و غذاهای رنگارنگ را دید به گریه افتاد. معاویه گفت: چرا گریه می کنی؟ پاسخ داد: یک شب هنگام افطار خدمت علی (ع) رفتم به من فرمود: برخیز با حسن و حسین همسفره باش و خود به نماز ایستاد، وقتی نماز امام علی (ع) به پایان رسید. ظرف در بسته ای را جلوی امام گذاشتند، به ...
ماجرای ملاقات اعضای مجاهدین خلق با امام در نجف
جایگزینی خواهد آمد. در کشورهایی که پادشاهان رفته اند کمونیست ها جایگزین شده اند. برخی به ما هم در نجف همین را می گفتند. من در درس آیت الله خویی که بودم دو نفر از محترمین آقایان که هیچ ربطی هم به افکار آیت الله خویی نداشتند این موضوع را به من دوستانه می گفتند. عده ای هم یک انجمن ضد بهائیت تشکیل دادند که کار درستی بود -آن هم در زمان آیت الله العظمی بروجردی- و یک مشرب ضد فلسفی داشتند. بعد از فوت آیت الله ...
واکنش تند کاپیتان تراکتور به صحبت های رسول خطیبی
بازیکن بگیریم، من هم گفتم چشم، بدون چشم داشت تمدید می کنم ، بعد هم قول دادند که طلبم را بدهند و مالیاتم را هم پرداخت کنند، اما نکردند. من در بازی های لیگ قهرمانان آسیا هم ممنوع الخروج بودم و هر بار می خواستم از کشور خارج شوم، تعهد می دادم و بعد از بازگشت پاسپورتم را می گرفتند. زنوزی خودش می گوید کیانی بزرگ تر و کاپیتان تیم است، اما این کار برای بزرگ تر و کاپیتان تیم افت دارد. با همه این اتفاقات، من ...
کار بی نتیجه هدر دادن عمر است
مرحوم بروجردی بود. به طلبه ها می گفت شما این همه اینجا درس می خوانید و یاد نمی گیرید، بعد احمدی این ها را درکنار بزها خوانده و آنقدر هم خوب یاد گرفته است. حدود 4-5 سال در بروجرد درس خواندم و خیلی خوب پیش رفتم در آن دوران شبانه روز در مدرسه بودم و حتی شب ها هم همان جا می خوابیدم. فقط تابستان ها می آمدم روستا به برادم کمک می کردم. پس از این دوره بار سفر به قم بستم. آن زمان تازه دو جلد ...
آرزوی خانواده شهید مدافع حرم پس از شهادت
مزار شهدا می رویم و گویی این آرامش را از گلستان شهدا می گیرم و آن را به فرزندم انتقال می دهم. گویی آن دلبستگی قبل از اعزام و شهادت ایشان برگشت و هیچوقت هم دلم نمی آید بگویم من 11 سال با شهید خیزاب زندگی کردم چون به نظرم این 2 سال و اندی بعد از شهادت هم جزء زندگیمان حساب می شود و همیشه گفته ام نزدیک به 14 سال است که دارم با ایشان زندگی می کنم. دیدار رهبر تنها دلخوشی ما بعد از ...
اصفهان| وقتی مهمانان بین المللی محفل انس با قرآنِ بیت رهبری، مدافع "ایران اسلامی" می شوند
آغاز شد و چند سال است که در مؤسسه "بینه"، جلسه دارید؟ شاه میوه: از زمان دانشجویی؛ سال 62 وارد دانشگاه شدم، هفته ای دو یا سه روز تهران به دانشگاه می رفتم و سه روز آخر هفته را اصفهان بودم و در کوچه خودمان واقع در خیابان فروغی، در منزل یکی از بانیان جلسات قرآن، هر هفته جلسه داشتم، در واقع از سال 62 جلسات قرآن را آغاز کردم و بیشتر در حوزه آموزش های تجوید و صوت و لحن فعالیت داشتم، از سال 66 به ...