افشای راز قتل زن جوان بعد از 11 سال
سایر منابع:
سایر خبرها
شاعران پاسخ هتاکان به روضه خوانی را دادند
... گفت: رندی که لات ها در جنگ. ساده دل، فکر چاره می کردند لیک در بین خوب و بد بودن علما استخاره می کردند! از بدِ روزگار، گرم نشد آبی از یاریِ ریاکاران آه، شیخ الائمه تنها ماند بین بسیاریِ ریاکاران بعد صد سال...، ای که رو کردی نجف، آرامگاه مولا را...! کاش می گفتی از کجا جوییم قبر محسن، مزار زهرا را؟ خلق ...
شهید احمدعلی نیّری ندید تا ببیند!
.... از همان زمان کودکی پای او به مسجد امین الدوله که آیت الله حق شناس امام جماعتش بود، باز شد. او یکی ازشاگردان خاص آیت الله حق شناس بود و سیر و سلوک معنوی را از 10 سالگی و در محضر ایشان آغاز کرد. مسیری که در موقع شهادتش در اسفند 1364 و در حالی که تنها 19 سال سن داشت، از او یک عارف واصل ساخته بود. به طوری که آیت الله حق شناس شب روز خاکسپاری او در قطعه 24 بهشت زهرا-سلام الله علیها- وقتی به ...
انتقام گیری خونین از دوست دوران کودکی
.... نوع ضربات و شواهد اولیه حکایت از آن داشت که این جوان خودزنی کرده است، باوجوداین جنازه برای بررسی بیشتر به پزشکی قانونی انتقال یافت و متخصصان به تحقیق درباره نوع جراحات پرداختند. آنها بعد از انجام آزمایش های لازم اعلام کردند مهرداد برخلاف تصور اولیه، خودزنی نکرده، بلکه او رابه قتل رسانده اند. به این ترتیب تحقیقات وارد مرحله ای تازه شد و کارآگاهان که حدس می زدند این قتل به دلیل خصومت شخصی ...
خبر این بود؛ پرستویی از قفس آزاد شد
به تجربه می دانند که بعد از انفجار اول، عامل انتحاری وارد می شود و کسی جرات نمی کرد برای حمل مجروحان و جنازه ها جلو برود. حجت و آقای صالحی شروع به کنار آوردن مجروحان و شهدا می کنند و همان جا از هم جدا می افتند، آقای صالحی در انفجار دوم مجروح و بیهوش می شود اما حجت در انتحاری بعدی به شهادت می رسد. بعد از این را ابوتراب تعریف می کند: در زمان انفجار در اطراف حرم بودم و با روحیاتی که از ...
می خواهم فیلمی جهانی برای رئیسعلی دلواری بسازم/ ریزش مخاطب به دلیل عقب بودن مدیریتی است که خودش توان ...
جایی ها فاصله افتاده است. او گفت به من 2 هفته زمان بدهید و 2 هفته آینده گفتند هفته بعد و هفته بعد که تماس گرفتم دیگر پاسخ نداد. من از کانال مرسوم اقدام کردم و 45 روز زمان برد تا متوجه شدم منشی ایشان چه کسی است. پیش منشی رفتم و درخواست قرار ملاقات کردم و گفتند خبر می دهند و هنوز بعد از 2 سال خبری نشده است، من نمی دانم که طرحم را به چه کسی باید ارائه دهم. یک جوان مستعد نمی تواند وارد این رسانه شود و اگر هم وارد شود باید تاوان مالی سنگینی بدهد. بنابراین انتظار نمی رود که در تلویزیون اتفاق خاصی رخ دهد. *تسنیم ...
2 قاتل پای چوبه دار مهلت 6 ماهه گرفتند
دو مرد قاتل که در دو حادثه جداگانه مرتکب قتل شده بودند برای سومین بار پای چوبه دار از اولیای دم مهلت شش ماهه گرفتند. به گزارش خبرنگار ما، نخستین متهم مرد میانسالی است که فروردین سال 85 در خیرآباد ورامین هنگام مصرف مواد مخدر مرد معتادی را به قتل رساند. متهم که چند روز قبل برای سومین بار در زندان رجایی شهر پای چوبه دار رفته بود با تلاش تیم صلح و سازش دادسرای امور جنایی تهران به سرپرستی قاضی ...
بدهی چند میلیونی رفاقت 20 ساله را خونین کرد + عکس
نوشیدنی مسموم ، در خانه اش در منطقه خیابان سازمان برنامه به شیوه خفه کردن به قتل رسانده و جنازه نیز همچنان در داخل خانه است. با اعتراف صریح متهم به ارتکاب جنایت، بلافاصله کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی و عوامل تشخیص هویت به خانه استیجاری قاتل در خیابان سازمان برنامه اعزام شدند و پس از ورود به داخل خانه، با جسد فقدانی در داخل اتاق پذیرایی روبرو شدند. در تحقیقات از متهم پرونده مشخص شد که ...
قتل زن کارمند با سیم تلفن
پرونده قتل زن کارمند که با سیم تلفن در خانه اش کشته شده بود پس از 7 سال با محاکمه تنها متهم پرونده به ایستگاه آخر نزدیک می شود. این پرونده در حالی روی میز قضات شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران قرار گرفت که متهم بار دیگر منکر ارتکاب جنایت شد. رسیدگی به این پرونده از دهم بهمن سال 89 شروع شد. مرد جوانی با پلیس تماس گرفت و از قتل همسر 30 ساله اش در خانه خبر داد. با حضور بازپرس ...
مهلت دوباره برای یک محکوم به قصاص/ قاتل: شهاب فکر می کرد دوست دخترش در خانه من است و با من درگیر شد
نزاع شبانه به بیمارستان منتقل شده است. از آنجایی که بعد از معاینات پزشکی مرگ مغزی او تأیید شده بود خانواده شهاب به اهدای عضو رضایت دادند. به دنبال اعلام این خبر موضوع به بازپرس کشیک قتل و تیم بررسی صحنه جرم اعلام شد. در بررسی های صورت گرفته روشن شد پسر جوان در درگیری با یکی از دوستانش به نام افشین به قتل رسیده است. با شناسایی افشین وی بازداشت شد و در تحقیقات به قتل اعتراف کرد ...
برخی فکر می کردند لاله زار و تئاتر پارس جایی بد و دور از شان است/با تغییر دولت در سال 84 به اصل تئاتر ...
نوشتن نمایشنامه ای به نام بلوار کشاورز، پارک لاله شد. برای همه آنها که سن شان به آن سال ها می رسد روشن است که پارک لاله تبدیل به چه محیطی شده بود؛ محیطی که همه نوع آدمی را در آن پیدا می کردی؛ در آن میتینگ سیاسی برگزار می شد، اتفاق های دانشجویی شکل می گرفت و می توانستی مواد مخدر خرید و فروش کنی و... این نمایشنامه در واقع فهم او بود از این مکان در آن سال ها، درست جایگزین قهوه خانه در آسیدکاظم. ...
اولین اعترافات هولناک بعد از قتل فجیع پدر و مادر توسط مرد شیشه ای + عکس
را صادر کرد و تحقیقات فنی در اداره 10 پلیس آگاهی تهران کلید خورد. این در حالی بود که پزشکی قانونی جراحات روی دست و پای امیر را خودزنی اعلام کرده بود. ساعت 5 عصر پنج شنبه پسر جوان که در برابر مدارک پلیسی قرار گرفته بود، پرده از قتل پدر و مادرش برداشت. امیر گفت: روز حادثه ، در پارکینگ ساختمان در حال مصرف مواد مخدر بودم که ناگهان پدرم آمد و با پا ضربه ای به وسایل استعمال مواد مخدر زد . سر ...
خواننده افغانی راز قتل همسر ایرانی اش را پس از11سال فاش کرد/با من ازدواج کرد ولی دلش با کسی دیگر بود
هنوز ساعتی از دستگیری اش نگذشته بود که وی در بازجویی ها لب به اعتراف گشود و به قتل همسر ایرانی اش اعتراف کرد وی وقتی در مقابل بازپرس محسن مدیرروستا قرار گرفت جزئیات قتل همسرش را بیان کرد. مأموران برای اطمینان از ادعاهای این مرد به بررسی قتل های سال 86 پرداختند و دریافتند اواخر اسفند سال 86 جسد زنی جوان در میان بوته زارهای اطراف بهشت زهرا کشف شده است. وی با دو ضربه چاقو ...
برگزاری مراسم تشییع جنازه مرحوم مولوی عبدالشکور کرد
به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از زاهدان ،مراسم تشییع جنازه مرحوم مولوی عبدالشکور کرد با حضور مولوی عبدالحمید، معاون عمرانی استاندار، نمایندگان مردم استان و خاش و فرماندار و علمای خاش و اقشار مختلف مردم و مسئولان استانی و محلی در مصلی بزرگ اهل سنت خاش برگزار شد. مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی امام جمعه اهل سنت زاهدان با تسلیت واقعه شهادت مولوی عبدالشکور کرد از علمای ...
بلاتکلیفی12ساله یک قاتل در زندان بخاطر فوت بستگان مقتول/او بخاطر600هزارتومان صاحبکارش را کشت
. پلیس پس از پیدا کردن جنازه و تکمیل تحقیقات به راز جنایت کینه جویانه پی برد ومتهم را بازداشت کرد. وی در بازجویی ها قتل را قبول کرد و گفت: به خاطر شرایط روحی و مالی بدی که داشتم مرتکب قتل شدم. پدر مقتول به عنوان تنها ولی دم برای او درخواست قصاص کرد.حامد درحالی که اشک می ریخت گفت: مدتی بود به عضویت شرکت هرمی گلدکوئیست درآمده و تمام پس اندازم را از دست داده بودم.وضع مالی خوبی ...
خواننده افغانی راز قتل همسر ایرانی اش را پس از 11 سال فاش کرد
به گزارش پایگاه 598 ، روزنامه ایران نوشت: هنوز ساعتی از دستگیری اش نگذشته بود که وی در بازجویی ها لب به اعتراف گشود و به قتل همسر ایرانی اش اعتراف کرد. وی وقتی در مقابل بازپرس محسن مدیرروستا قرار گرفت جزئیات قتل همسرش را بیان کرد. ماموران برای اطمینان از ادعاهای این مرد به بررسی قتل های سال 86 پرداختند و دریافتند اواخر اسفند سال 86 جسد زنی جوان در میان بوته زارهای اطراف بهشت زهرا کشف ...
احسان محمدی: آرزو می کنم صدای مردم بی صدا و رسانه باشم
رویداد24 نوشتن در کشوری که بسیاری از مدیران جز تحسین و تملق هر حرفی را دشمنی ، حسادت ، کینه ورزی و ... ترجمه می کنند کار دشواری است. خیلی دشوار به نقل از آفتاب، احسان محمدی یکی از روزنامه نگارانی است که بسیاری نوشته های متفاوت او را در روزنامه ها، خبرگزاری ها و شبکه های مجازی خوانده اند. نویسنده کتاب های گنجینه پنهان، جنگ بود و مارکز در تاکسی که کتاب هایش در نمایشگاه بین المللی کتاب به عنوان پرفروش ترین کتاب های نشر کتاب آمه و نشر قاف انتخاب شدند همیشه تلاش می کند که از نگاه مطلق به اتفاقات پرهیز کند و با ادبیاتی محترمانه به نقد صریح بپردازد. او که دانش آموخته دکترای فرهنگ و ارتباطات است از سال 79 به صورت مستمر روزنامه نگاری می کند و در بیش از 20 روزنامه سابقه فعالیت دارد اما معتقد است که نویسنده نباید در قالب خاصی محصور شود و باید از هر فضا و ظرفیتی برای رساندن صدایش به مخاطب یا رساندن صدای مخاطب به صاحبان قدرت بهره گیرد. به بهانه روز قلم با او که در شبکه های اجتماعی هم حضور پررنگی دارد به گفتگو نشستیم. آفتاب: آقای محمدی! وقتی از قلم و نوشتن حرف می زنیم قاعدتاً از خواندن و خواننده هم حرف می زنیم، نظر شما در مورد آمار مطالعه بسیار پائین و چند دقیقه ای ایرانیان چیست؟ احتمالاً دوستانی مخالف این نظر من هستند اما اعتقاد دارم مردم بسیار بیشتر از گذشته می خوانند . اگر منظور از خواندن، واژه خوانی است برخلاف چیزی که ادعا می شود ایرانیان هر روز میلیون ها واژه بیشتر از قبل می خوانند. قدیم یک قشر اهل کتابی بود که کتاب می خواند، هنوز هم آن قشر کم و بیش می خواند اما تلفن های همراه خیلی ها را اهل خواندن کرد. آفتاب: اتفاقاً برخی همین تلفن های همراه را قاتل مطالعه می دانند، شما چطور عنوان می کنید که مردم را اهل خواندن کرد. مقصود من واژه خوانی و خبر خوانی است نه مثلاً رمان کلاسیک یا کتاب های فلسفی و تاریخی. الان بسیاری از زنان خانه دار و حتی پدر و مادرهای ما که ممکن است قبلاً هرگز کتاب نمی خواندند، در گوشی های همراهشان هر روز انبوهی خبر می خوانند، واژه ها را در قالب طنز، اطلاعات عمومی و حتی مسائل خانوادگی دنبال می کنند. به نظر من نه تنها مطالعه ایرانیان کمتر نشده بلکه بسیار بیشتر از گذشته واژه می خوانند. آفتاب: اما آمار از مطالعه در حد چند دقیقه در روز خبر می دهد؟ من اصولاً به آمار در ایران خیلی اعتماد ندارم و همیشه انگار دست به نوعی پنهان کاری در مقابل آمارگیری می زنیم. سرشماری نفوس و مسکن در ایران گاهی با خطای عجیبی همراه است. سال 95 اعلام شد بیش از 90 هزار خانوار ایرانی در سرشماری شرکت نکردند و غایب بودند! یعنی جایی که شناسنامه و کارت ملی و یارانه و انسان زنده وجود دارد هم ما دقیقاً نمی دانیم جمعیت کشور چقدر است، آن وقت این آمار دقیقه ای در مورد مطالعه چطور قابل استناد است؟ اجازه بدهید من نپذیرم. الان شما جلوی هر کس را در خیابان بگیرید و بپرسید چه خبر؟ اتفاقات و حوادث روز را برایتان می گوید. اینها را همه از تلویزیون یا ادبیات شفاهی تاکسی و اتوبوس نشنیده، بلکه در گوشی همراهش خوانده و من اسم این را می گذارم مطالعه وخواندن واژه. آفتاب: انتخاب خود شما چیست؟ اینکه مخاطب کتاب هایتان را بخواند یا نوشته هایتان در فضای مجازی را؟ طبعاً دوست دارم کتاب هایم به چاپ چندم برسد اما برای من آگاهی پراکندن و رساندن صدا به مخاطب مهم است. در جریان زلزله کرمانشاه من مطلبی نوشتم که فقط در شش کانال تلگرامی بیشتر از دو میلیون بار خوانده شد. آمار عجیبی بود! اعتقاد دارم نویسنده باید از هر قالب و رسانه ای استفاده کند. همه سعی من و بسیاری از دوستان و هم فکران در روزنامه ها و سایت ها و شبکه های مجازی این است که بتوانیم صدای مردم بی صدا، مردم بی رسانه و کسانی باشیم که نادیده گرفته می شوند. گاهی می شود و گاهی نمی شود. نمی دانم عاقبت نوشتن چه می شود اما امیدوارم راه را کج نرویم. آفتاب: بعضی از نویسندگان بخصوص نسل جوان تر می گویند که ما برای دل خودمان می نویسم و مهم نیست کسی بخواند یا نخواند. شما چطور؟ اگر رقصنده برای دیده شدن می رقصد، خواننده برای شنیده شدن می خواند، لذت نویسنده هم در خوانده شدن است. اگر روزنامه نگاری دیدید که گفت برایم مهم نیست مردم نوشته های من را بخوانند یا نخوانند، شما لبخند بزنید و بگویید بله! حتماً اینطور است. اما باور نکنید! آفتاب: اگر بخواهید مهم ترین آفت نوشتن در این روزها را بیان کنید به چه نکته ای اشاره می کنید؟ یکی از آفت هایی که روزنامه نگار ایرانی را تهدید می کند آفت زیادنویسی است. ببینید کشور ما از لحاظ سوژه شاید بی همتا باشد. هر روز آنقدر سوژه در حوزه های مختلف آفریده می شود که بعضی اوقات به دوستان هم قلمم می گویم ایران بهشت نوشتن است اما به واسطه حق التحریر پایین که گاهی حتی پرداخت نمی شود نویسنده مجبور می شود چند جا کار کند و زمان برای مطالعه کم می شود و قطعاً کیفیت، تنزل پیدا می کند. آفتاب: شما چقدر به لزوم مطالعه هر روزه برای نویسنده اعتقاد دارید؟ نوشتن به نظر من ردیف کردن جملات پشت سر هم و انتخاب فعل نیست بلکه چیدمان واژه هاست. هرچقدر خورجین واژگانی شما پرتر باشد، متن شما چشم نوازتر می شود. مثل این می ماند که روی یک تاج، الماس و برلیان و یاقوت و زمرد بچینید. این هم محصول مطالعه است. اگر می خواهید یک صفحه بنویسید باید قبلش ده صفحه خوانده باشید! کمی سختگیرانه به نظر می رسد اما راه میان بُر دیگری وجود ندارد. آفتاب: در نوشته های شما همیشه کلید واژه هایی مثل امید، ایران، زندگی و تلاش دیده می شود، عمدی برای به کار بردن این واژه ها دارید؟ ببینید! این به جهان بینی آدم برمی گردد، به نظر من هر انسانی چند واژه پرتکرار در زبان یا تفکرش دارد که نوع نگاهش به زندگی را نشان می دهد. واژگانی که شما نام بردید در ادبیات من هست و از بازتکرارش به اشکال مختلف لذت می برم چون به زندگی ام معنا می بخشند. خاستگاه هر کسی و مسیری که در زندگی طی کرده در شکل گیری نوع نگاهش و طبعاً قلمش تاثیرگذار است. کودکی من در جنگ و علاقمندی ام به مسائل اجتماعی و سیاسی باعث شده به این واژه ها برسم. آفتاب: نگران این نیستید که از سوی خواننده متهم شوید که زیادی خوشبین هستید یا از واقعیات جامعه دور هستید؟ ما در جغرافیای ناامنی زندگی می کنیم، خاورمیانه یک اقلیم پرآشوب است و تقریباً روزی نیست که خبر جنگ و گلوله و عملیت انتحاری نشنویم. در زندگی روزمره هم تلاطم های اجتماعی و سیاسی و البته تنش های اقتصادی روان مردم را فرسوده است. من همه اینا را می بینم، اما اعتقاد ندارم که باید مدام آنها را بازتکرار کرد، بلکه باورم این است که برای مردم خسته از ناامیدی باید از امید نوشت. کار سختی است چون یک وقت هایی جوهر امید خود من هم می خشکد اما باید نوشت. آفتاب: جالب ترین واکنش هایی که در مورد نوشته هایتان از مخاطب گرفته اید را می توانید بگویید؟ معمولاً در نمایشگاه کتاب و مطبوعات این اتفاق می افتد. امسال مرد دنیا دیده ای که موهایش سفید بود توی نمایشگاه کتاب هم تحسین می کرد و هم می گفت به خدا می ترسم بگیرن ببرنت! تو از سر خیرخواهی می نویسی ولی اونایی که می خونن شاید اینطور فکر نکنن. مواظب خودت باش! یا مرد جوانی که کارگر بود گفت ظهرها که توی کارخونه جمع می شیم نهار بخوریم، من بلند بلند چیزهایی که توی کانالت نوشتی رو می خونم برای بقیه. یه روز بیا کارخونه ما. شما می نویسی حرف دل ماست. یعنی ما می خوایم همینا رو بگیم ولی بلد نیستیم. تو رو به فاطمه زهرا ناامید نشی. بنویس. ما دعات می کنیم. آفتاب: موردی بوده که بترسی از نوشتن؟ بله! در نمایشگاه مطبوعات جوانی از ابیانه آمده بود گفت یک سری اتفاقات توی زندگی ام افتاد می خواستم خودکشی کنم ولی نوشته های شما من را به زندگی برگرداند! راستش را بخواهید در اولین نگاه آدم باید خوشحال باشد از این اثرگذاری اما من ترسیدم. حس کردم نکند یک وقت با یک نوشته تلخ همه امید یک انسان را از او دزدیده ام و با جانش بازی کرده ام. آفتاب: درآمدها چطور است؟ خود شما از درآمد نوشتن و قلم راضی هستید؟ من دانشگاهی هستم و شغل اصلی ام نوشتن نیست برای همین همیشه کسانی که شاغل تمام وقت این حوزه هستند را نویسنده واقعی می دانم. نوشتن یکی از دشوارترین، پردردسرترین و البته کم د ...
علت تنفر از فرزند، چرا این اتفاق می افتد؟
می شود. نگاهی به اطراف می اندازم و تنها یک فرد بزرگسال می بینم که لبخند بر لب دارد، اما بعد متوجه می شوم که در حال صحبت کردن با دوستش است؛ کودکانشان در دوردست با چوب در حال مبارزه با یکدیگرند. هیچ نکتۀ خاصی در این منظره به چشم نمی آید. می توانست هر روزی از هفته در هر شهری باشد. هیچ چیز پنهانی دربارۀ این طرز فکر والدین وجود ندارد که مخفیانه آرزو دارند هرجای دیگری بودند به جز آن زمین ...
برملاشدن راز قتل زن جوانی که در بهشت زهرا کشته شد
از ماجرا من نیز به تهران رفتم و زمانیکه به تهران رسیدم با مریم تماس گرفتم و گفتم خانه ای حوالی بهشت زهرا اجاره کرده ام و از مریم خواستم آنجا بیاید، در آنجا با خودم چاقویی برای ترساندن مریم حمل کرده بودم و زمانیکه مریم رسید با او درگیر شدم و دو ضربه چاقو به وی زدم که یکی از آن ضربات به قلب مریم خورد و متواری شدم. نادر اظهاراتش به بازپرس را اینگونه ادامه داد: پس از این ماجرا در سال 93 به ...
از کار جهادی در سیستان و بلوچستان تا حضور در جبهه جنگ
شدم و طی همان یک ماه، یک درمانگاه در تربیت معلم اصفهان راه اندازی کردم و زمانی که دانشجویان مشکل پیدا می کردند بنابرتجربه ای که داشتم، هم ویزیت می کردم و هم دارو می دادم و اگر مشکل حاد بود به پزشک مراجعه می کردند. اسفند سال 60 بود که مطلع شدم عملیات بزرگی درپیش است. به سپاه اصفهان مراجعه کردم و با توجه به تجربیاتم، خیلی زود برنامه های اعزام به جبهه ام انجام شد. 7یا هشت تن از دوستان تربیت ...