خواستگار شیطان صفت ریحانه را با 2 مرد به حجله اجباری برد
سایر منابع:
سایر خبرها
زن مطلقه که از بهزاد بچه دار شد؛ ناچار به عقد او درآمد !
با جوانی آشنا شدم که در یک تالار عروسی کار می کرد. بهزاد با آن که شش سال از من کوچک تر بود اما در مدت کوتاهی بعد از این آشنایی از من خواستگاری کرد. او چنان خود را شیفته و عاشق من نشان می داد که گویی قرار است ماجرای شیرین و فرهاد دوباره تکرار شود. ولی من که تجربه ای از ازدواج های قبلی ام اندوخته بودم به این ازدواج نیز اصلا خوش بین نبودم به همین خاطر به خواستگاری بهزاد جواب رد دادم، اما روز بعد ...
درخواست های بی شرمانه مرد جوان از زن مطلقه در دیدارهای پنهانی !
.... به همین دلیل همواره از من می خواست تا به صورت پنهانی یکدیگر را ملاقات کنیم. اما در این میان خیلی زود متوجه شدم او قصد سوء استفاده از مرا دارد و خواسته های شومی را مطرح می کند به همین دلیل ارتباطم را با او قطع کردم ولی این ماجرا موجب کینه توزی او شد و بارها مرا تهدید کرد که مکالمات تلفنی و تصاویر دیدارهای حضوری مان را منتشر می کند وقتی به تهدیدهای او توجه نکردم چند روز قبل به همراه دو تن از دوستانش و درحالی که مست بودند به منزل ما آمدند و مرا در حضور مادرم کتک زدند و سپس مرا تهدید کرد که هر روز همین بلا را به سرم می آورد... ...
گوشه ای از جنایات تکان دهنده گروهی هم تراز با داعش / روایت مردی که تروریست ها برای سرش جایزه تعیین کردند!
مومن و باخدا بود که با عشق و محبت اهل بیت فرزندانش را بزرگ کرده بود. کودکی و نوجوانی را در کرمان گذراند و در همان ایام پدر و مادرش را از دست داد و کنار خواهر و برادرهایش زندگی کرد. هفده ساله بود که در سفری به همراه خانواده به مشهد آمدند و در منزل یکی از اقوام ماندگار شدند. همانجا برای خودش شغلی دست و پا کرد تا اینکه در سال 1344 با مادرم که از اقوام دورش بود، ازدواج کرد. با برگزاری مراسمی ساده، زندگی ...
دختر بدلکار:اگر یک شوهر عاشق هیجان پیدا کنم چه بهتر،وگرنه با یک مرد خانه دار ازدواج می کنم!
.... از هیجان اولین پرواز بگو و اینکه چه حسی در آن لحظات داشتی؟ هیچ وقت اولین پروازم را فراموش نمی کنم. آن روز قرار بود بعد از مدت ها آموزش، همراه مربی ام پرواز کنم. سوار بر ماشین بعد از پشت سر گذاشتن پیچ و خم جاده کوهستانی به نقطه ای رسیدیم که باید پرواز می کردیم. وقتی از ماشین پیاده شدم، تمام وجودم می لرزید. پشیمان شده بودم و با صدای بلند فریاد می زدم نمی خواهم پرواز کنم ...
زنی که شوهرش او را می زد و به سفر می برد تا جای کتک خوب شود
. نوشاد چند بار مرا کتک زد اما از ترس برملاشدن کار زشت خود مرا به مسافرت می برد تا آثار ظاهری کتک هایش از بین برود. او خودش نبود و هرآن چه مادر و خواهرش دیکته می کردند در زندگی مان اجرا می کرد. بعد از آغاز زندگی مشترک نیز رفتار همسرم تغییری نکرد تا این که یک بار بعد از آن که مرا به شدت کتک زد، پدرم در جریان قرار گرفت و از او شکایت کرد. اما باز هم نوشاد متعهد شد که دیگر دستش را روی من بلند نکند ...
عزت الله انتظامی: در اولین اکران گاو گریه کردم
منزل شخصی سکونت کردم که او توانست گاو خود را ده دوازده روز به چرا و صحرا نبرد و من این فرصت داده شد که راحت روی گاو مطالعه کنم. بارها صاحب گاو به طویله می آمد و وقتی می دید من در گوشه ای نشسته ام و ساعت ها گاو را زیر نظر دارم و با دقت نگاه می کنم، تعجب می کرد و گاهی با پوزخندی مرا تنها می گذاشت. کاملا تمام حرکات گاو، نگاه، و حالت های چشم او را زیر نظر می گرفتم. اینکه لحظات زیادی به نقطه ای خیره و ...
اصول سه گانه زیگموند فروید
، آقای صادق پویا زند، در اختیار کیهان لندن قرار گرفته که در چندین بخش در اختیار دوستداران قرار می گیرد. اصول سه گانه فروید زیگموند فروید مکتب روانکاوی را پایه گذاری کرد. هدف فروید این بود که شور و شوق– به ویژه شور و شوق نامعقول (خردگریز) (die irrationalen Leidenschaften) انسان را معقول (خردآمیز) (rational) ببیند. می خواست علت ها و پیش شرط های نفرت، عشق، فرمان برداری، ویرانگری ...
شوهر بی غیرتم کلید خانه را به یک مرد داده بود و او شب به سراغم آمد
به گزارش رکنا، زن غمگین می افزاید: ازدواج ما تحمیلی و نوعی معاوضه بود در واقع خانواده ها یک دختر دادند و یکی گرفتند. هنوز سیکل ام را نگرفته بودم که پدرم من را وارد زندگی مشترک کرد. پدرم مرد متمول و سرمایه داری بود برای همین افراد زیادی برای او کار می کردند و خواسته هایش را بی چون و چرا انجام می دادند. معرف شوهرم یکی از کارگران پدرم بود. زن جوان به گفته خودش تازه دست به قلم شده بود و ...
دوستم اصرار کرد که تجاوز کنم!
متین منجر شد. تا این که روز گذشته متین به سراغم آمد و مرا وسوسه کرد تا در یک ماجرای هیجانی با او شرکت کنم، زمانی که جویای ماجرا شدم متین به من گفت بیا تا متوجه شوی. همراه او شدم و او مرا به باغی در اطراف شهر برد، وارد اتاقکی شدیم دیدم که دختری با دست و پای بسته در آنجا حضور دارد و چند مرد نیز بالاسر او هستند. وی بیان کرد: متین به من گفت این دختر قرار هست حال همه ما را خوب کند به همین ...
کومله برای سر پدرم جایزه تعیین کرده بود
: پدرم در خانواده ای مذهبی و متدین بزرگ شده بود. مادرش زنی مومن و باخدا بود که با عشق و محبت اهل بیت فرزندانش را بزرگ کرده بود. کودکی و نوجوانی را در کرمان گذراند و در همان ایام پدر و مادرش را از دست داد و کنار خواهر و برادرهایش زندگی کرد. هفده ساله بود که در سفری به همراه خانواده به مشهد آمدند و در منزل یکی از اقوام ماندگار شدند. همانجا برای خودش شغلی دست و پا کرد تا اینکه در سال 1344 ...
توصیه کتاب د ن کیشوت روسی، نوشته ایوان تورگنیف (به مناسبت سالمرگ او)
خانه برگشت که انباشته از صندوق های آهن پوش بود، اولین کارش این بود که زنش را از آنجا دور کند و بر کف طاقچه گونِ پنجره بنشیند و مشغول فکر کردن شود. ظاهراً دستور غیرمنتظرهٔ خانم او را حیران ساخته بود. پس از مدتی فکر کردن از جا برخاست و کسی را سراغ کاپیتون فرستاد. کاپیتون آمد. ولی قبل از اینکه گفت و شنود آن دو را بازگو کنیم، بی مورد نخواهد بود اگر دربارهٔ تاتی یانا، که قرار بود با کاپیتون ازدواج کند ...
می ترسم بازجویم را ببینم!
خیلی ها معترض بودند. در نهایت عمدتا به واسطه ی تلاش آقای احمد توکلی که همشهری، رفیق و دوست قبل از انقلاب ما بود، ماجرا به این صورت شد که با قید وثیقه از زندان آزاد شوم ولی بعداً به روند معمول مرا محاکمه کنند. پس من زندان بعد از انقلاب را اصلاً نچشیدم، سه روز بازداشتی ولو در زندان اوین را نمی شود به معنای تجربه ی زندان در جمهوری اسلامی قرار داد! اما گزارش های فر ...
تاریخ "همایون" برادران خسرو طبع، از کالسکه تا ماشین امروز/ "برادران خسرو طبع" اولین درشکه دست ساز ایرانی ...
ماشین کورسی در آذربایجان به نام اشکودا برای حاج هاشم بود، که البته وزیر جنگ پیشه وری( کاویانی) آن را می خواست ولی استاد با زیرکی و به هر نحو که بود او را منصرف کرد و ماشین را به او نداد. وی اظهار داشت: در زمان حکومت پیشه وری نیز وقتی 9 وزیر و یک نخست وزیر پیشه وری می خواستند شبانه از شهر فرار کنند و کسی اطلاع نداشت، عصر آن روز 10 وزیر خودرو های خود را برای تعمیر به تعمیرگاه ما آوردند ...
فال روزانه 12/ 06/ 1397
اتحاد خبر: فال روزانه دوشنبه 12 شهریور 1397 چند کلمه برای آنهایی که امروز تولدشان است دوست عزیزی که 12 شهریور به دنیا آمده ای، تولدت مبارک! شما شخصی خونسرد، بی تکلف، با مسئولیت، قابل اعتماد، خلاق، باهوش و با استعداد هستید. شما معتقد هستید که باید از هر لحظه ی زندگی لذت برد و می خواهید از زندگیتان بیشترین بهره ی ممکن را ببرید. مواظب باشید تکبر و اعتماد به نفس کاذب شما را شکست ...
هامر دست ساز در کردستان به تولید انبوه می رسد/ایده ساخت چنین خودرویی از دوران سربازی شکل گرفت
خودروهای دارای دو دیفرانسیل یا بیشتر احساس شد. طراحی و ساخت خودروهای دو دیفرانسیل یا کمک دار از سالیان قبل مورد توجه خودروسازان کوچک و بزرگ دنیا بوده است و مهمترین میدان عمل این خودروها شروع جنگ جهانی دوم بود که خودروهایی ساخته و روانه میادین نبرد شدند که نام خودرو جیپ که مخفف خودرو چندمنظوره بود بر سر زبان افتاد به نحوی که پس از خاتمه جنگ تولید آن نه تنها متوقف نشد بلکه در مدل های مختلف ...
عزت الله انتظامی: در اولین اکران گاو گریه کردم
اگر الان بخواهیم با همان کادر و همان کارگردان یا با آدم های جدید فیلم گاو را بسازیم، فکر نمی کنم از این بهتر شود و ممکن نیست به این زیبایی از کار دربیاید. همه با صفا و صداقت و عشق کار کردند. نه قرار دادی بسته شد، نه صحبت دستمزدی شد، نه کسی راجع به این که اسمش کجا نوشته شود حرفی زد. اصلا صحبت شروع و پایان کار در بین نبود. فقط عشق بود عشق به کار. واقعا عشق بود که این فیلم به وجود آمد. تمام ...
روزی که ماهی سیاه کوچولو را از آب گرفتند
.... بعدها نیز برای آنان و هموندانشان زیست و تادم مرگ برایشان سرود زندگی و مبارزه نوشت. خود درباره زندگیش نوشته است: قارچ زاده نشدم بی پدر و مادر، اما مثل قارچ نمو کردم، ولی نه مثل قارچ زود از پا در آمدم. هر جا نمی بود به خود کشیدم، کسی نشد مرا آبیاری کند. من نمو کردم... مثل درخت سنجد کج و معوج و قانع به آب کم و شدم معلم روستاهای آذربایجان.. پدرم می گوید: اگر ایران را میان ایرانیان تقسیم ...
تعهد نیرو های لشکر سبب موفقیت در عملیات شد
اول ماه دریا طوفانی خواهد شد و ما هم نزدیک های نیمه دوم ماه بودیم و عملیات مان را در 10 /6 /65 شروع کردیم. پس عملیات را در روز بعد انجام دادید؟ شب اول مانور خوبی برایمان بود. در شب بعد جدول جزر و مد را درآوردیم و دیدیم 12 شب آب به ما اجازه می دهد داخل آب شویم. طوری تنظیم کردیم که وقتی حدود ساعت 4 که مد می شود بچه ها به اسکله ها برسند. ما مثل شب قبل همه برنامه ها را طراحی و ساعت ...
پاکدامن: کابوس بازی های آسیایی اینچئون 4 سال همراهم بود/ رنگ مدالم را دوست ندارم
دوره برنز گرفتید آیا این نارضایتی، شما را به سمت طلای دوره بعد می برد؟ یک زمان است که شما به توانایی خودتان واقفید و یک زمان است که از توانایی خودتان اطلاع ندارید. من در قهرمانی جهان 15 بر 14 از شمشیربازی کره ای پیش بودم، اما شکست خوردم و همین حریف من سوم جهان شد. همه می گفتند در قهرمانی جهان خوب بازی کردی و در جمع 8 نفر قرار گرفتی اما معتقدم باید مدال جهانی را می گرفتم. ...
شهید حقی: تا آخرین قطره خونم برای حفظ میهن و اسلام عزیز می جنگم
به گزارش خبرنگار دفاع پرس از خرم آباد، مرتضی حقی نهم فروردین 1340 همراه با رویش گل ها و طراوت و شادابی زمین، در زمانی که امام عاشقان سربازانش را در گهواره و قنداقه ها معرفی می کرد، در میان خانواده ای مسلمان و عامل به آداب اجتماعی، پا به عرصه حیات گذاشت و با شیر پاک مادر و عشق به علی و اولاد معصومش (ع) پرورش یافت. مرتضی هفت ساله بود که کیف و کتابش را به دست گرفت و برای کسب دانش و معر ...
سرزمینی که آدامس جای پول خرد نمی دهند +عکس
دکتر فریبرز خسروی بودیم. موقعیت پیش آمد که درباره مسائل گوناگون رشته نیز با هم گفتگویی داشته باشیم. کم کم دوستان با به پایان رسیده همایش از ما جدا می شدند و به ایران بر می گشتند. گروهی حدود 10 نفره مانده بودیم که در روز پایانی کنگره ایفلا شرکت کردیم.... قصد داشتم با نوت بوک خود اتوماسیون دانشگاه را چک کنم که دیدم شارژ نوت بوک نیست انگار در جلسه روز قبل جا گذاشته بودم. وقتی از چند نفر از کادر ...
هیجانی که یک دختر موتورسوار 18ساله تجربه می کند+ عکس
حساب شده رفته و اتفاقاً به قول معروف، شکیلا این کاره است. در این سن نفر سوم مسابقات موتورسواری بانوان شدن برای بقیه عجیب نبود؟ برای خودم هم کمی عجیب بود چون واقعاً سنم کم بود که در مسابقات کلاس A یعنی کلاس حرفه ای شرکت کردم و زیاد هم تمرین نمی کردم و تمرین حرفه ای برای مسابقات نداشتم. در مسابقات قبلی 17 ساله و زیر 18سال بودم و گفتند در رده B یعنی آماتور باشم اما من باز من در ...
دخترانی که دوست دارند روزی پلیس دنبالشان کند+ تصویر
هیجان هستم و به همین دلیل هم سراغ ماشین و سرعت رفتم. پدرم نقش زیادی در علاقه ام به اتومبیلرانی داشت. خیلی راحت به ما اجازه می داد ماشین سواری کنیم. پاهایم به زور به کلاج و ترمز می رسید و به سختی می توانستم مقابلم را ببینم اما لذت گاز دادن همان موقع جزئی از وجودم شد. وقتی به سن قانونی رسیدم اولین کاری که کردم گرفتن گواهینامه بود. بعد از گرفتن گواهینامه سوار ماشین شدم ودر خیابان های شهر هیجان ...
آرزوهای بر باد رفته
اگر طلا و جواهراتی را که به دستور و راهنمایی من دزدیدید تحویلم ندی زنده از این انبار بیرون نمیری. ادامه روز چهارشنبه آتش نشان فداکار آتش نشان اصفهانی که همراه خانواده اش برای گردش و تفریح به حاشیه شهر محلات رفته بود با دیدن یک کودک 5 ساله در حال سقوط از پرتگاه جان خود را به خطر انداخت و او را از مرگ نجات داد.اسماعیل سلیمانی پور - درباره این حادثه می گوید: در زمان ...
کفتربازان تاریخ؛ از تیمور لنگ تا شاه قاجار
توضیحاتی ارائه بدهم. گرو مسابقاتی است که کبوتربازها در تیرماه برگزار می کنند (به قول خودشان عید تیر) خیلی خلاصه هدف مسابقه این است که هر کبوترباز روی پشت بام خودش تعداد مشخصی کبوتر هوا کند و آنگاه میانگین پرواز کبوترها برنده را مشخص خواهد کرد. مدتی قبل از تیر دو کبوترباز یا گاهی بیشتر از دو نفر جایی جمع می شوند و قرار روز گرو را می گذارند. در این روز قراردادی هم نوشته می شود، که جزئیات ...
مجموعه شعرهای عاشقانه و احساسی
ش روی تو دو راه است فقط من یا من! ..........♥.......... با تو همه چیز خوب است حتی از گودی زیر چشم هایم هم دیگر خبری نیست! تو جای همه چیز را برایم پر کرده ای... محسن حسینخانی ..........♥.......... صبح است صبح خیلی زود و بیدار شدم تا دوست داشتنت را زودتر از روز های قبل شروع کنم ...
لنگ ماندن صنعت چاپ در پس قیمت های نجومی/دستان خالی از زر و سیم ثمره عشقی 30 ساله به یاران مهربان
حدود پنج سال پیش در شهر آشخانه چاپخانه ای را راه اندازی کرد اما به علت کمبود سفارشات چاپی در استان حدود دو سالی است که چاپخانه اش در سراشیبی تعطیلی و رکود قرار گرفته و در حال حاضر نیز نفس های این خط چاپ استان به شماره افتاده است و حال این صنعت برای ادامه حیاتش به حمایت مسئولان نیاز دارد. حال امروز که 11 شهریور ماه روز ملی صنعت چاپ نامگذاری شده است به همین بهانه به سراغ احمد عضدی، این ...
دختر 10 ساله با مرد 80 ساله به حجله رفت و آبستن شد
کنم دست به چنین کاری زدم و همه آبرو و اعتبارم را از بین بردم. میترا زن 42 ساله در حالی که می گفت دیگر چگونه می توانم به چشمان تنها پسرم نگاه کنم و به صدها پرسشی که در ذهن اش به وجود آمده پاسخی بدهم با چشمانی اشکبار به تشریح ماجرای زندگی اش پرداخت و به افسر پرونده اش گفت: سال ها قبل در یکی از شهرهای استان سمنان به دنیا آمدم از نظر اقتصادی در سطح بسیار ضعیفی بودیم و اعتیاد شدید پدرم به ...
کامیابی نیا: السد، استقلال را شانسی برد/ از شکست آنها ناراحت شدم
.... روی بازی هم خیلی تمرکز کرده بودم و خدا را شکر می کنم که رضایت کادر فنی را جلب کردم. * قبل از بازی با الدحیل خبر هایی می رسید مبنی بر اینکه دچار سرماخوردگی شدید شدی و احتمال دارد به بازی رفت مقابل الدحیل در قطر نرسی. واقعاً از کادر پزشکی پرسپولیس تشکر می کنم. پزشکان تیم خیلی تلاش کردند که مرا به بازی با الدحیل برسانند و خیلی زحمت کشیدند. دستشان درد نکند! * هافبک های ...
دلهره های گروگان 40میلیاردی از دخمه مرزی
قبل قرار بود برای او زمین گرانقیمتی بخریم که متوجه شدیم زمین مشکل دارد، اما مدعی بود که زمین 7 و نیم میلیاردی، 20 میلیارد تومان قیمت دارد و ما سر او کلاه گذاشته ایم. از روز آدم ربایی بگو؟ آن روز خودروی هیوندای شاسی بلندم داخل کوچه پارک بود. وقتی پشت فرمان نشستم تا به محل کارم بروم دو مرد نقابدار در را باز کردند و سوار شدند. آن ها با شوکر و سلاح سردی که همراه داشتند مرا تهدید کردند حرکت ...