زن جوان؛ برای فرار از فشار دستورات برادرانم تصمیم به ازدواج گرفتم
سایر منابع:
سایر خبرها
پوشش لباس خانگی دخترک نوجوان باعث تجاوز به او شد
. این دختر در شکایت خود گفت: من و او با هم دوست بودیم. یک روز او به من گفت: دلش برای من تنگ شده است، نزدیکی خانه قرار گذاشتیم و او دنبالم آمد. من لباس بیرون تنم نبود. گفت: بیا برویم لباس برایت می خرم. او من را با خود برد و یک دفعه به من حمله کرد و من را مورد آزار قرار داد . وقتی گفتم شکایت می کنم، گفت: می خواهد با من ازدواج کند و عاشق من شده است. بعد من را با خود به مغازه ای برد ...
عکس های لو رفته از الناز حبیبی در کنار همسرش + تصاویر
میزنیم بیشتر بخوانید: فیلم لو رفته از آزاده نامداری بدون حجاب در خارج از کشور+ فیلم و عکس بدون سانسور بالاخره این زندگی دوری و دوستی به جدایی و طلاق ختم شد، خانم حبیبی در برنامه دورهمی گفت : ازدواج به موقع و با آدمی مناسب خوب است من هم عاشق شدم ولی دوست ندارم خیلی درباره آن حرف بزنم ... دوست دارم خودم باشم و کاری که خودم فکر می کنم درست است انجام بدهم؛ از ...
از حاشیه خیابان ها تا لیگ اسپانیا
سنشان مجبور به خداحافظی از پرشین لیگ شده اند برای گذران وقت راهی قهوه خانه ها شده اند. هیچ وقت معتاد نخواهم شد رضا 17 ساله است و 7 سال است که وارد لیگ شده است. مادر و پدرش دستفروشند و بی سواد، اما به گفته رضا از هیچ تلاشی برای خوشبختی او و شش خواهر و برادر دیگرش دریغ نکرده اند. رضا هم درس خواندن را دوست نداشت و دور از چشم پدر و مادرش از مدرسه فرار می کرد. همان موقعی که مادرش پای پیاده ...
چگونه مانع از فروپاشی خانواده و رابطه شویم؟
Kate Northrup و همسرش مایک نیوتون پس از تولد اولین دخترشان خود جر و بحث می کردند، کیت از همسرش خواست تا به یک مشاور خانواده رجوع کنند. در واقع، هنگامی که آنها ازدواج کردند کیت به مایک گفته بود که اگر مشکلی در ازدواج و زناشویی آنها وجود داشته باشد، باید به دنبال کمک بگردند. در ابتدا، مایک نمی خواست پس از بحث های مکرر یک مشاور ازدواج و خانواده را ببیند، همانطور که بسیاری از مردان فکر می ...
آزاده ای که با یک خبر درگذشت؟!+عکس
آشنایی از راه و روش یکدیگر در مسیر زندگی داشتیم، گفت که 10 سال در اسارت بودم و جانبازم؛ به خاطر وطنم به جبهه رفتم و به همه دستورات اسلام مقیدم؛ قبول می کنید با من زندگی کنید؟ من هم با جان و دل پذیرفتم که در جاده زندگی همسفرش شوم. از دیدارمان یک هفته نمی گذشت که در سال 1377، حجت الاسلام ابوترابی ما را به عقد یکدیگر درآورد و ازدواج ما در سال 1379 صورت گرفت، چون لازم بود برای تشکیل زندگی ...
ناگفته های زن نگون بخت از شوهر شکاک
کمبود زیادی در زندگی نداشته باشیم و به تحصیلات مان ادامه بدهیم. در این میان هیچ کدام از خواهر و برادرانم نتوانستند وارد دانشگاه شوند و همه اعضای خانواده چشم به من دوخته بودند. پدرم برای آن که مرا تشویق به ادامه تحصیل کند قول داد در صورتی که در آزمون سراسری پذیرفته شوم تلفن همراه هوشمندی را به من هدیه می دهد. وقتی نتایج کنکور اعلام شد با خوشحالی خبر قبولی ام را به پدرم دادم. او هم در ...
بگذارید گمنام بمانم
هرگوشه ای از خانه می توان ردیف کتاب ها را مشاهده کرد؛ از میزی که مقابل آشپزخانه گذاشته شده گرفته تا سالن پذیرایی و نشیمن. خودش می گوید: از کودکی در محیطی بزرگ شده ام که خانواده ام به کتاب و مطالعه علاقه مند بودند. مرحوم پدرم همیشه مرا به خواندن کتاب توصیه می کرد. البته علاقه شخصی ام هم بی علت با این همنشینی من با کتاب نیست. من عاشق کتاب و مطالعه ام و هیچ وقت از خواندن سیر نمی شوم. تفریح و استراحت ...
حاشیه هایی پررنگ تر از پرونده قتل میترا استاد | نجفی هنوز در محاصره حاشیه ها
خاطر ارتباط با مردان غریبه چه قبل و چه بعد از ازدواج با نجفی و مهدورالدم بودن مقتوله اصرار می کرد. همین جنجال ها باعث شد مسعود استاد، برادر میترا، واکنش نشان دهد و با اعتراض به وکیل طباطبایی او را دروغگو خطاب کند. قرائت کیفرخواستی با ابعاد غیر علنی در دادگاه علنی تا زمان محاکمه نجفی در دادگاه کیفری استان تهران همه این حاشیه ها و به قول مدعیان افشاگری ها با کمی ...
قتل خونین در محفل پامنقلی ها/ کشف جسد جوان 37 ساله در ارتفاعات دربند
مرداد در زندان مشهد به دار مجازات آویخته شد. قتل خونین در محفل پامنقلی ها/ نوه ناخلف پس از گرفتن جان پدربزرگ و مادربزرگش توسط دوستان خود کشته شد! وقتی شوهر کردم نمی دانستم در چه مخمصه ای گرفتار شده ام. حمید نقش مردان عاشق پیشه را بازی می کرد و با وجود مخالفت پدرم برای این که مستقل شوم و از زیر فشار دستورات برادرانم رها شوم پایم را در یک کفش کردم و برای ازدواج اصرار ورزیدم. ...
ایست قلبی یک آزاده پس از شنیدن خبر درگذشت حجت الاسلام ابوترابی
...> خواهر آقا رضا، همسایه مادرم بود؛ بدین وسیله اسباب آشنایی ما فراهم شد و وی با خانواده خود به منزل ما آمد. در گفت وگویی که جهت آشنایی از راه و روش یکدیگر در مسیر زندگی داشتیم، گفت که 10 سال در اسارت بودم و جانبازم؛ به خاطر وطنم به جبهه رفتم و به همه دستورات اسلام مقیدم؛ قبول می کنید با من زندگی کنید؟ من هم با جان و دل پذیرفتم که در جاده زندگی همسفرش شوم. از دیدارمان یک هفته نمی گذشت که در ...
از حاشیه خیابان تا لیگ اسپانیا
است که ازدواج کرده و فرزندی هم در راه دارد. اما ترسی که زندگی اش را فراگرفته به لحظه خداحافظی از پرشین لیگ باز می گردد. او می گوید: ما تفریحی نداریم. خیلی از بچه هایی که به خاطر سنشان مجبور به خداحافظی از پرشین لیگ شده اند برای گذران وقت راهی قهوه خانه ها شده اند. هیچ وقت معتاد نخواهم شد رضا 17 ساله است و 7 سال است که وارد لیگ شده است. مادر و پدرش دستفروشند و بی سواد، اما به ...
سینمای علی حاتمی؛ نمونه عینی و عملی سینمای ملی
نوکران خویش نیستم، اما در عالم نقاشی بدمان نمی آمد خالق تالار آیینه ما بودیم ناصرالدین شاه: امیدوار نباش، مدرسه ی هنر مزرعه ی بلال نیست آقا، که هر سال محصول بهتری داشته باشد. در کواکب آسمان هم یکی می شود ستاره ی درخشان، الباقی سوسو می زنند. مادر (1368) پیرزنی که در سرای سالمندان زندگی می کند به خانه بازمی گردد تا روزهای پایانی عمرش را در خانه اش و کنار فرزندانش که هر ...
سریال کسل کننده بوی باران
.... زوج ترانه و سهیل نیز نماینده زوج هایی هستند که از دو طبقه اجتماعی، مالی و خانوادگی مختلف به یکدیگر علاقمند شده اند، در این میان شخصیت سهیل بی شباهت به شاهزاده سوار بر اسب سفید قصه ها نیست، پسری که به خاطر عشق نه تنها مقابل خانواده اش می ایستد بلکه از جایگاه شغلی و اجتماعی خود نیز صرف نظر می کند، البته در همین مسیر فداکاری هم کشته می شود. تحول مادر سهیل نیز بعد از آن همه ...
فقر اقتصادی و فرهنگی ریشه های کودک همسری در هرمزگان
می شود. وی با بیان این موضوع که نهایت تخلیه خشم، خودکشی است، به تشریح شرایط یکی از مراجعان خود که قربانی کودک همسری شده بود، پرداخت و بیان کرد: مشکلات کلیوی، فشار خون بالا و کندن عصبی پوست دست، عوارض ناشی از خشم در این کودک 13 ساله بود. این روانشناس فعال حوزه کودک و نوجوان از خانواده ها تقاضا کرد، از وقوع چنین ازدواج هایی جلوگیری کنند و کودکانی که به هر دلیلی گرفتار این نوع ...
سرنوشت دردناک زنی که با یک صیغه 2 ماهه به رئیس خود اعتماد کرد
... چگونه؟ مرا تا خانه می رساند، کار به من زیاد می داد تا همه بروند و بعد با حرف ها و کارهایش دل مرا به دست آورد و سرانجام قرار های بیرون کارخانه شروع شد. بچه هم از زن اولش دارد؟ بله، سه تا بچه دارد؛ یک دختر 16 ساله و یک پسر هفت ساله و یک دختر سه ساله. شما چی؟ نه، من بچه ندارم. چه شد که با او ازدواج کردید؟ بعد از چند ماه او خود را انسانی ...
روایت شهادت بانوی فرماندار ترکمن در حادثه بی تدبیری آل سعود؛ "مرجانِ" گلستان در دریای منا/ جستجوی ...
به گزارش صبح الوند ، ب ه نقل از گلستان ما ؛ بعید است هیچ وجدان بیدار و آزاده ای حادثه منا را که در روز عید قربان سال 94 اتفاق افتاد ، به این راحتی فراموش کند ، در این واقعه هزاران حاجی با اعتماد به آل سعود در بیت الله محرم شدند ، اما توسط عمال سعودی-صهیونیستی به خاک و خون کشیده شده و دریغ از جرعه ای آب که می توانست به هزاران حاجی در حال جان دادن ، حیاتی دوباره ببخشد . ...
دوست دارم نقش یک کولی را بازی کنم!
هنر وهنرمند واقعی و پیشکسوتان کشورمان دور از خانه خانواده هنری خود به سختی روزگار بگذرانند چرا که بعضی بی هنران خانه شان را تصاحب کردند! بزرگترین آرزوی زندگی تان چیست؟ سلامتی مردم و موفقیت آنان. همه جوانان خوشبخت باشند و احترام به پدر و مادر را فراموش نکنند. همیشه دعای پدر و مادر را برای خودشان داشته باشند. برکت دعای مادرم هست که باعث می شود در کارم موفق شوم، از مادرم تشکر می کنم، الهی قربانش بروم! (خنده) بیشترین هزینه زندگی ام پول تلفن است چون باید همیشه با مادرم در تماس باشم. ایشان در اصفهان هستند، خدا رحمت کند پدرم را و سایه مادرم را بالای سرمان نگه دارد. ...
آراد کوچولو روی موج رسانه ها به خانه برگشت
خواستند انجام دهم که هیچ ربطی به پرونده مان نداشت. گاهی حتی جواب درست و حسابی هم به ما نمی دادند. واقعا اگر رسانه ها وارد ماجرا نمی شدند شاید پسرم هرگز پیدا نمی شد. فشار رسانه ها و انتشار حرف های من و همسرم باعث شد که آنهایی که پسرم نزدشان بود، دلشان به حال ما بسوزد و او را تحویل بدهند. پسرتان چطور دزدیده شد؟ من و همسرم هر دو اهل بیجار هستیم. یک سال پیش ازدواج کردیم و چون در رباط کریم کار ...
آموزش جنسی کودک
اطلاعات کودک گام به گام پیش ببرید. اما اگر میزان دانش موجود کودک را نمی دانید پس باید زمان بخرید و از میزان آگاهی فرزندتان اطلاعات کسب کنید و مستقیم اطلاعات را در اختیارش نگذارید یا با موضوعات فرعی کنجکاوی فرزندتان را اغناء کنید تا اطلاعات لازم را کسب کنید: حالا که دختر/پسر من انقدر بزرگ و باهوش شده فردا باید کیک بخریم و جشن بگیریم و بعد در مورد جواب این سوال بحث کنیم. سپس در طول روز ...
هزارتوی زندگی تلخ دو کودک| آرین؛ زباله گردی که آرزو دارد مشق بنویسد
دیشب دنبالشان می گردیم از دیشب دنبالشان می گردیم تا بلاخره خبردار شدم اینجا هستند از صبح منتظرم که آنها را با خودم به خانه ببرم. می گویم بازگشتی در کار نیست اگر نگرانشان بودید دیشب ساعت 11 شب در خیابان در میان آن همه شلوغی چکار می کردند، می گوید خبر نداشتیم اگر اطلاع می دادند همان دیشب می آمدیم دنبالشان.. می پرسم مگر پدر و مادر ندارند که شما آمده اید قطعا تحویلتان ...