سایر منابع:
سایر خبرها
همسر شهید فلاحی: چ ربطی به تیمسار ندارد
که این اتفاق افتاده است و همه شهید شده اند. آن شوک دیگر بی نهایت برای من بزرگ بود و باور نمی کردم، تا اینکه برادرم و اقوام با لباس مشکی آمدند و شهادت ایشان بر من مسلم شد و بیهوش شدم و مرا به بیمارستان بردند. بعد از تشییع جنازه چه شد؟ به ما گفتند که امام می خواهد همه خانواده را ببیند که ما هم به اتفاق رفتیم. امام آن روز چه گفتند؟ به شخص بنده چیزی نگفتند. همه را مورد تبریک و ...
قتل مردی توسط زن 26 ساله
...،آن را آتش زدیم و بلافاصله با سرعت از محل دور شدیم. صبح روز بعد هنگامی که بچه ها سراغ پدرشان را گرفتند به آنها گفتم که پدرتان برای تعمیر ماشین بیرون رفته است، دست و پایم را گم کرده بودم نمی دانستم چکار کنم، سعی کردم به خودم مسلط شوم و با حفظ خونسردی به کلانتری مراجعه و اعلام نمودم همسرم شب گذشته از منزل خارج و تاکنون مراجعت ننموده است. سه روز بعد ماموران پلیس آگاهی جسد نیمه سوخته ...
نویسنده ای که کربلا را مثل کف دستش می شناسد+ تصاویر
... شما را نویسنده، شاعر و پژوهشگر می دانند، اما بهتر نیست با توجه به 124 کتابی که درباره کربلا نوشته اید، شما را یک کربلاشناس بدانیم؟ وجه شاعری ام را بیش تر دوست دارم و مایلم مرا شاعر بدانند تا نویسنده و پژوهشگر. همان یک شبی که در حرم امام حسین علیه السلام، قصیده می خوانم، به همه کارهایم ارزش می دهد. قصیده خوانی شما در شب عاشورا چه آداب و ترتیبی دارد؟ شب عاشورا ...
200 شهید گمنام را به خانواده هایشان رساندم
فرزندش دانش آموز است و به مدرسه رفته است. اگر نیم ساعت این بچه دیر کند، مادر کلافه می شود. اگر بشود یک ساعت و این یک ساعت یک شب تا صبح... حالا ما در کشورمان پدر و مادرهایی داریم که سی و چند سال است که همان یک شب تا صبح آن پدر و مادر را تحمل می کنند. گاهی بعضی از همکاران و هم رشته های خودم به من اعتراض می کردند که این همه رشته هست که درآمدزا هست. چرا سراغ آن ها نمی روی؟ جنگ دیگر تمام شده است. من به ...
اشعار شب دوم محرم؛ ورود به کربلا
این به بعد ماهِ حرم آفتاب باش عباس جان مراقب این با حجاب باش این دختران من که بیابان ندیده اند در عمر خویش خار مغیلان ندیده اند یک لحظه هم ز خیمه ی طفلان جدا نشو جان رباب از دم گهواره پا نشو توهستی و اهالی این خیمه راحتند در زیر سایه ات همه در استراحتند توهستی و به روز حرم شب نمی رسد چشم کسی به قامت زینب نمی رسد ...
آمرین به معروف تنها مانده اند
این بود که اجازه ندهد خون شهدا پایمال شود. با این حال این همسر شهید از وضعیت فرهنگی جامعه نگران است و می گوید جامعه به حال خود رها شده است. خودتان را معرفی بفرمایید و از ویژگی های شخصیتی شهید مسعود مددخانی برایمان بگویید؟ بنده شهناز فیروزی، همسر شهید مسعود مددخانی هستم. یک سال و نیم است که از زمان شهادت ایشان می گذرد. ایشان فردی با گذشت، آرام و منظمی بود و در همه کارها برنامه ...
بعد از خواستگاری با هیچ کس مشورت نکردم
از دیار خود ازدواج کرد و اکنون بعد از گذشت 27 سال از آن روزها، هیچ پشیمانی در لحن و کلام او نسبت به تصمیم اش نمی توان یافت. مدتی پیش میزبان ایشان و همسر جانبازشان در خبرگزاری دفاع مقدس بودیم و ساعتی را به گفت وگو نشستیم. در ادامه ماحصل گفت و گو با عذرا خدادادی همسر پاسدار جانباز محمدجواد وفائی فرد را از نظر می گذرانید: *** ** پدرم مسن ترین رزمنده شهرمان بود ...
مداحی، مقتل و اشعار اول محرم
حقانیت راه و جهاد خویش دلاورانه می جنگید. مسلم،آن روز، کربلایی در درون کوفه به وجود آورد! تعدادی از یارانش به شهادت رسیدند و خود نیز پس از آن همه درگیری و جنگ، مجروح شده بود. سختی مبارزه، عده ای را به خانه های خود کشاند. تهدیدهای حکومت، عده ای دیگر را از میدان جهاد و تعهدات بیعت به خانه و زندگی آسوده کشاند. تبلیغات گسترده هم در روحیه عده ای دیگر تزلزل و ضعف پدید آورد. در نتیجه، شب هنگام، مسلم بن ...
بنیاد در آینه مطبوعات
آسمان بلند کرد و خدا را شکر گفت. آرزوی دیگرش هم سفر به کربلا بود که نصیب جسم خاکیاش نشد. همواره می گفت بعد از ازدواج، اول بچه، بعد کربلا، بعد هم شهادت. می گفتم اینگونه حرف نزن. می گفت: ما کارهایمان برای خداست و در نهایت هم به آرزوی شهادتش رسید. او ادامه می دهد: شهدا جای خودشان را گرفتند و رفتند، انشاءا... ما بتوانیم رهرو خوبی برایشان باشیم و راهشان را ادامه دهیم. با وضعی که امروز در مملکت ...
خبرنگاری را برای شغل خانگی رها کردم
16 مهر در محله پیروزی تهران و بچه آخر خانواده است. در دانشگاه خبرنگاری خوانده و بعد از چندسال کار خبری حالا یک دختر4 ساله به نام ستاره دارد. من به واسطه اینکه بچه آخر بودم. معمولا کارهای خانه روی دوشم نبود. به خاطر همین هیچ وقت آشپزی نمی کردم. شاید فقط دوبار ماکارونی درست کردم. برای همین در جلسه خواستگاری مادرم به خانواده شوهرم گفت که نجمه چیزی بلد نیست. اما وقتی آدم مسئولیت قبول می کند ناچار همه ...
شب اول؛ سفیر شهید ...
15 رمضان سال 60 هجری است. حسین (ع) می خواهد به 12 هزار نامه با بیش از 22 هزار امضا که از جانب کوفیان رسیده است، پاسخ بدهد. همه گفته اند بیا . اما حسین (ع) این جماعت را یک بار آزموده است و خوب به یاد دارد که با پدرش چه کردند. اما نمی خواهد پیش داوری کند. شاید کوفه رنگ دیگری یافته است. حالا در پی سفیری است که هم امین باشد، هم با تدبیر تا به سوی کوفیان برود و از نزدیک جویای اوضاع و احوال جامعه کوفی ...
آیت الله اشرفی اصفهانی یار و یاور امام(ره) بود
العاده مؤثر بود. وی علاوه بر تشویق جوانان در عزیمت به جبهه های دفاع مقدس و دعوت مردم برای کمک به جبهه ها، خود نیز عملاً مدافع و مجاهد بود. ایشان به رغم کهولت، چندین بار در جبهه های نبرد حاضر شد. وقتی می گفتند شما جلوتر نروید، چون ممکن است دشمن ببیند و حادثه ای رخ دهد، می فرمود: خون من که از خون این بچه ها بالاتر نیست، بگذارید شاید من هم در جبهه ها شهادت نصیبم گردد، شاید آن چیزی که سال هاست به دنبال آن ...
صادقیان؛پرایدسواری هم لذت خودش را دارد / با جدایی ام استقلال مرا می خواست
سرمایه گذاری کنی و من هم تصمیم گرفتم ماشین خودم را بفروشم و خدا را شکر علی آقا هم کمکم کرد و توانستم خانه ای بخرم و الان چون از خانه تا محل تمرین 10 دقیقه تا یک ربع راه است، سعی کردم فقط ماشینی زیر پایم باشد و با آرامش می روم سر تمرین و برمی گردم. جایی هم نمی روم و راضی هستم. * پرایدسواری سخت نیست؟ - لذت خودش را دارد. همه می دانند من از چند سال پیش، تند تند هر دو، سه ماه یک ...
استاد صمدی آملی: حضرت مسلم(س) چگونه به شهادت رسید؟/ شور هیجان عزاداری ها باید همراه با معارف دینی باشد
.... شعیان عالم، چشم به ایران دارند این جا پایتخت جهان شیعه است. به برکت انقلاب امام، فداکاری شهدا و تا امروز بر اساس محوریت مقام رهبری می بینید که محور واحد، چه برکتی دارد. امروز افغانستان و پاکستان به طور کلی مشوش است. کشور ها گرفتارند و تمام حکام و سیاسیون جهان به غارت دشمن رفته اند. حکام مسلمانان، همه اسیر هوس بازی مستکبران جهان شده اند. فقط در ایران است که با یک محوریت ...
رهبر عزیزمان مرزبان بزرگ راه امام و آرمان امام و آیینه تمام نمای امام راحل هستند
و هم ما. امام دست مرا گرفت و فرمود من خودم هم ایشان را درنظر داشتم شما به کسی چیزی نگویید. یک هفته بعد حکم تمشیت امور سپاه و ارتش از سوی امام برای مقام معظم رهبری صادر شد. آیینه تمام نمای امام من مقام معظم رهبری را آیینه تمام نمای امام می دانم. هم سیره ، هم سنت ، هم در منش ، هم در روش و هم درمرام وکلام ، همه " امام گونه " است. مهمترین سند اینجانب رفتار وگفتار ومنش رهبری طی ...
با شورا مشکلی ندارم،فکر هم نمی کنم شورا با من مشکلی داشته باشد/اصل تیم داری را قبول ندارم/باید به حمل و ...
داریم سقوط نکنیم. بهتر است اصلا این تیم را نداشته باشیم تا این که مدام فکر کنیم چطور سقوط نکند. این قدر حد انتظارات ذهنی مردم را پایین نگه نداریم، کمی توسعه یافته تر فکر کنیم. دیارمیرزا همه ی مشکلات داماش پول است؟ این طور که شما می گویید نیست. به نظر شما آن چه که در اصفهان رخ داده فقط با پول انجام شده؟ ب ه هیچ وجه. اگر به طور کلان نگاه کنیم شاید اصلا در آن جا مدیریت هزینه ...
وقایع ماه محرم الحرام
ماه محرّم الحرام، روز عاشورا: 1. شهادت امام حسین علیه السلام در این روز در سال 61ه که روز شنبه یا دوشنبه بوده، آقا ومولایمان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام در سن 58 سالگی (ویا 56ویا 57 سالگی) بعد از نماز ظهر، مظلومانه وبا حالت تشنگی وگرسنگی در زمین کربلا به شهادت رسیدند. 1این روز، روز باریدن خون از آسمان است، و روزی که شهادت اهل بیت واصحاب امام حسین علیه السلام در آن به ...
مصاحبه با حامی
خورده است. راجع به شکست هایتان برایمان بگویید و اینکه چطور با آنها کنار آمدید؟ بله من هم مثل همه شکست هایی را در زندگی کاری و شخصی ام تجربه کردم. مثلا یکی از آهنگسازهایی که با ایشان همکاری موفقی داشتم سال ها پیش قول چند تا کار را به من داده بودند و من به آن قطعات، هم به شعر و هم به ملودی دلبستگی پیدا کردم؛ اما آن چند تا کار از من گرفته شد و چند کار دیگر به من دادند. آن زمان پس گرفتن آن ...
معلم قرآن بود و درس شهادت می داد
. رفت یک گونی بزرگ پیاز و سیب زمینی گرفت. گفت من این همه کار انجام دادم فقط برای اینکه اجازه بدهی من به جبهه بروم. وقتی قبول کردم خیلی خوشحال شد. همین که با هم صحبت کردیم، لباسش را پوشید. گفتم صبر کن از زیر قرآن ردت کنم. گفت حاجی ات همیشه قرآن همراهش است. گفت کردستان که درس می دادم، جای پول یک پیرا هن جیب دار خواسته بودم تا قرآن را در جیبش بگذارم. دیگر او را ندیدم تا دو، سه روز بعد خبر شهادتش را ...
بالاترین ظلم، ظلم به خود است/ باید دائم در پناهگاه الهی باشیم
از هر طریقی وارد می شود. ما مگر چقدر عمر می کنیم؟ مثلاً صد سال عمر می کنیم، اوّلاً خیلی از این عمر را در خواب هستیم، 15 سال هم که بچّه بودیم، در جوانی هم که در جهل بودیم، بعد هم تجربه نداریم، فرمودند: التجربة فوق العلم . امّا شیطان ملعون و رجیم، تجربه زیادی دارد. او حتّی انبیاء را هم خواسته زمین بزند. أبانا آدم و أمّنا حوا را هم وسوسه کرده است، فَأَزَلَّهُمَا الشَّیْطانُ عَنْها . من و تو خیلی کوچک ...
مرد سیاست و کارهای اجرایی نبودم
خانه گذشت. همه سریک سفره می نشستیم، منتهی هرکس سرجای خودش. چیری که بیشتر از همه مشخص بود، جای پدربزرگ و مادر بزرگ بود که بالای سفره می نشستند وتا آنها نمی آمدند کسی دست به غذا نمی زد، پدربزرگم در عین اقتدار فوق العاده مهربان بودو حواسش به همه چیز بود. تمام هفت سالی که ما در این خانه بودیم در کنار پسر عمو هایم به بازی و شادی های کودکانه گذشت تا بچه ها رسیدن به سن مدرسه و رفتند ...
کامیون عراقی رزمندگان را به وجد آورد
...، شروع کرد به سمت ما شلیک کردن، به طوری که ما نمی توانستیم سرمان را بالا بیاوریم، نفس ها در سینه حبس شده بود، همه بچه ها پشت یک تپه کوچک پناه گرفته بودیم، محمدرضا که وضعیت را این طور دید، به من گفت: من می خواهم بروم بالای تپه تعجب کردم، محمدرضا هم معطل نکرد سریع به سمت قله حرکت کرد، چهارلول هم او را مورد هدف قرار داد، من پیش خودم گفتم با این وضعیت او زنده نمی ماند، چند دقیقه بعد من هم به اتفاق ...
مصاحبه ای با دکتر محمد کیانوش راد/فعال سیاسی اجتماعی
شاه در مدرسه، شعار جویده گفته شدة چاپید شاه را می گفتیم. در سال پنجاه و دو، محاکمه خسرو گلسرخی و کرامت الله دانشیان را در تلویزیون و در منزل عمویم دیدم و مثل اکثر مردم، از ایستادگی گلسرخی لذت می بردم و استنادش به اسلام علی (ع) مرا سرمست می کرد. بد نیست بدانید به دلیل مخالفت مادرم، ما بعد از انقلاب و با پیروزی انقلاب اسلامی، تلویزیون خریدیم. اگر چیز خوبی در من باشد همه اش از پدر و مادرم ...
گلچین شب هفتم محرم حاج محمود کریمی
کرد به سمت پسرش ناگهان دید سرش سمت عقب برگشته پدرش مات شده سمت مقابل نظرش بچه ها دست بابا خونی شده گمونم شیش ماهه قربونی شده بعد از آن روز سرش را به سر نیزه زدند همه جا زود تر از باد رسیده خبرش مادرش دید ولی سوخت کنار ناقه بی تعادل شد و از نیزه زمین خورد سرش حرمله از سر پر خون تو نان در آورد ...
گلچین شب چهارم محرم حاج محمود کریمی
شوم پنجاه و چهار سال بزر گت نمو ده ام انصاف ده برای تو مادر نمی شوم خواهر نبود ه ای که ببینی چه می کشم حال مرا بپرس که بهتر نمی شوم گر زندگی دوباره بیا بم به دهر دون سو گند بر برادر خواهر نمی شوم من هر چه هست دختر زهرای اطهرم با من بگو به نجمه برابر نمی شوم من در نیابت از جگر اخضرم هنوز یادت بماند که تو را مادرم هنوز من ذوالفقار ...
قصه تلخ قاچاقچی و دخترم!
دستوری به من نمی داد. توانایی فکر کردن را از دست داده بودم. فکر کردم قبلا دخترم را از دست داده ام... فکر کردم فقط 10 سال دارم. او تصمیم گرفت که به کارکنان فرودگاه چیزی نگوید، چرا که مایا برای سوار شدن مشکلی نداشت و اگر او زبان باز می کرد، ممکن بود خطری جدی موجه دختر شود. برادر زیزیت در خارج از فرودگاه بود. او سعی کرد تا خواهرش را آرام کند. آن ها قرار گذاشته بودند که پول را ...
گفتگویی متفاوت با همسر آیت الله مهدوی کنی
...> خوشبختانه بچه ها راه ما را دنبال کردند. هم از نظر برنامه زندگی در خانه و خانواده و بعد هم در الگوگیری در زمینه کارهای فرهنگی شان، راه ما را ادامه دادند و این چیزی جز عقیده و ایمان نیست. بچه ها هم پدرشان و هم مرا قبول داشتند. هیچ وقت جلوی بچه ها بحث و برخوردی نداشتیم.البته پشت سر هم همین طور بود. همیشه به تفاهم می رسیدیم، در حالی که خیلی جاها هم تفاوت داشتیم. ایشان خیلی راحت زندگی می کردند و هیچ ...
مهتاب کرامتی؛ فرشته نیکوکار سینمای ایران
.... حس خوب یک انتخاب فعالیت های متعددی که دارم باعث شده تا کمتر بتوانم فیلم بازی کنم اما گاهی مانند سال گذشته این فرصت پیش می آید که بیشتر به حرفه محبوبم بپردازم. تمام کارهایی را که سال گذشته انجام دادم دوست دارم. راستش چند سالی هست که دیگر طوری انتخاب می کنم که بعدها نه اینکه پشیمان بشوم اما دست کم حس خوبی نسبت به تجربه های حرفه ای ام داشته باشم. خدا را شکر یکی از کارهای ...
چرا استاندار ساروی نداشته ایم ؟
دانشگاه هستم. در سن 22 سالگی در سال 1380 ازدواج کردم و یک دختر 7 ساله دارم. -از چه زمانی وارد حیطه ی رسانه شدید و به فعالیت های رسانه ای روی آوردید؟ + من علاقه ی خاصی به خواندن روزنامه داشتم؛ آن هم از دوران دبیرستان. از آن دوران اکثر روزنامه ها را از همه ی طیف ها می خواندم اما برای فعالیت رسانه ای خودم از سال 1389 وارد جرگه ی خبرنگاری و رسانه شدم. -در فضای رسانه ای ...
رفیق جدانشدنی و بی انتهای تمام انسان ها
که بعدها مثلاً بزرگ می شود، این طور می شود، آن طور می شود، عروسش می کنم، دامادش می کنم و ...، این ها آرزو است. حضرت در ادامه نیز می فرمایند: اگر آرزو نبود، حتّی هیچ باغبانی درختی را نمی کاشت. طبعاً او آرزو دارد که این درخت، میوه بدهد، بعد میوه ها را بچیند، به بازار ببرد، بفروشد و به واسطه آن، خانه درست کند و ازدواج بچّه اش مهیّا شود و ... . لذا آرزو همیشگی است و همه آرزو دارند ...