داروخانه داری که عارف شد و ماجرای مرگ غم انگیزش
سایر منابع:
سایر خبرها
برنامه های بزرگداشت عطار نیشابوری به صورت مجازی برگزار می شود
عرفانی فارسی زندگی عطار بیش از همه به دلیل فقدان اطلاعات تاریخی در پرده ابهام قرار گرفته است. وی داروسازی و داروشناسی را که در آن زمان عطاری نامیده می شد از پدرش آموخت و در عرفان نیز مرید شیخ یا سلسله خاصی از مشایخ تصوف نبوده است. از این عارف و شاعر بزرگ آثار و میراث گرانقدر در دو بخش نظم و نثر از جمله منطق الطیر، مصیبت نامه، الهی نامه، مختارنامه، تذکره الاولیا و خسرونامه به جا مانده ...
شور انگیزترین عاشقانه عطار حسن بلخاری قهی | رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی
شاعره است. اما الهی نامه که حاوی داستان شورانگیز رابعه است یکی از شاهکارهای ادب فارسی و دارای هفت هزار بیت است. می دانیم عطار و سنایی آغازگر حرکت مبارک شعر تعلیمی در عرفان و تصوف ایرانی هستند. در این عرصه حکایت و تمثیل مهم ترین و اصلی ترین نقش را به عهده دارند. به وسیله تمثیل و حکایت حکمت تنزل می یابد و در ساختاری لطف و شیرین عهده دار انتقال معانی ژرف به جان و جهان مخاطب می شود. کار ...
زندگینامه حکیم عطار نیشابوری
کِلکَم شَکِر ریزد و لیکن در سخن گفتن غلام شیخ عطارم این شعر مولانا نیز در وصف عطار و سنایی است: عطار روح بود و سنایی دو چشم او ما از پی سنایی و عطار آمدیم بیت هفت شهر عشق را عطار گشت/ ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم نیز از جمله ابیاتی است که به مولانا منسوب شده اما در انتساب آن تردید است؛ و علامه حسن زاده آملی در کتاب نامه ها بر نامه ها آن را به عارف جامی نسبت داده ...
ماجرای دیدار تاثیرگذار عطار و مولانا چه بود؟
مولوی گفته است: عطار روح بود و سنایی دو چشم او ما از پی سنایی و عطار آمدیم درباره روی آوردن عطار به عرفان گفته اند: روزی عطار در دکان خود مشغول به معامله بود که درویشی به آنجا رسید و چند بار با گفتن جمله چیزی برای خدا بدهید از عطار کمک خواست ولی او به درویش چیزی نداد. درویش به او گفت: ای خواجه تو چگونه می خواهی از دنیا بروی؟ عطار گفت: همانگونه که تو از دنیا می روی ...
نگاه عطار فراتاریخی و فرادینی است
در گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه ما پایان نامه ای بر محور جنبه های نمایشی تذکرة الاولیای عطار نوشته شد که خود من بعنوان راهنمای آن پژوهش از این همه جزییات و قابلیت های نمایشی عطار در تذکرة الاولیا شگفت زده شدم. کارهای دیگری هم در این حوزه ها انجام شده و البته پژوهش های انجام نشده هم فراوان است. چقدر تلاش کرده ایم که این مضامین داستانی را که بار نمایشی و درام دارد به صورت فیلم و سریال یا حتی انیمی ...
میراث ارزشمند عطار در فرهنگ ایرانی
نه باشیم که اندیشه ها و پرسش های یک انسان حقیقت جو را از زبان وی مطرح کرده است. وی یادآور شد: قطعاً عطار نمی تواند به همه پرسش های زمانه ما پاسخ بگوید و بسیاری از مسائلی که امروزه برای ما مطرح است، برای عطار مطرح نبود، چون ذات انسان تغییر نکرده است و با وجود تغییر نیازها، به هر حال از حیث شخصیت و سرشت بشری تفاوت چندانی با گذشته ندارد. انتهای پیام ...
مسافر هفت شهر عشق، پدید آورنده روایت های سینمایی
شیخ عطار نیشابوری عارف صوفی و شاعر ایرانی بلند آوازه ادبیات فارسی درقرن ششم و هفتم است. عطار در کدکن، یکی از بخش های تربت حیدریه امروزی به دنیا آمد و پدر و اجداد او اهل کدکن بودند.او داروسازی و داروشناسی را از پدرش آموخت و به کار عطّاری و درمان بیماران می پرداخت. وی علاقه ای به مدرسه نشان نمی داد و دوست داشت راه عرفان را از داروخانه پیدا کند. دربارهٔ گوشه گیری و تقوا پیشگی عطار، جامی نقل ...
درباره عطّار نیشابوری امیرحسین دولتشاهی
بیست و پنجم فروردین به نامِ یکی از قله های شعر فارسی نام گذاری شده است؛ به نام مردی که غزل ها و رباعی ها و مثنوی هایش، همواره در زمره مهم ترین آثارِ شعری فارسی بوده و قلندری هایش در غزل راهگشای طریقی تازه در شعر فارسی به حساب آمده است. البته در کنارِ این همه شاعرانگیِ او نباید تذکرة الاولیا یش را از یاد برد که قدرتِ نویسندگی اش را تک سواری است در میدانِ نثر عارفانه. امروز، روز شیخ فریدالدین عطّار نیشابوری است؛ شاعر، نویسنده و عارفِ ایران ...
عاقبت تلخ سردار ایرانی که برای رضای خدا شمشیر نزد
بودند که منکر توفق فطری اعراب بر سایر اقوام بودند؛ آنگونه که اعراب ادعا می کردند. شعوبیه همه اقوام عالم را مساوی می شمردند و تفاخر و تعصب عرب را مخالف اسلام و قرآن می دانستند و رد می کردند. اندیشه شعوبیه دستاویز طبقات ناراضی و پرجوش و خروش موالی می شد که نه تنها سیادت فطری اعراب را انکار می کردند، بلکه اعراب را از سایر اقوام پست تر می دانستند. شعوبیه اسلام را مختص به اعراب نمی دانستند، بلکه تاکید کرده ...
موتسارت توسط چه کسی به قتل رسید؟
اصطلاح قاتل، سالیئری هم بودند-به ده دوازده نفر هم نمی رسید. ولی همان چند نفر هم به خاطر کولاک برف، فقط تا دروازهء گورستان همراه تابوت رفتند. به احتمال زیاد ونس ویتن بود که بقیه را به برگشتن راضی کرد. وقتی گورکنان ولفگانگ آمادئوس موتسارت را در نقطهٔ ناشناخته ای به خاک می سپردند، هیچ یک از دوستان او در آنجا حضور نداشتند. بعدها کنستانسه، طبق گفتهٔ خودش، تعداد بسیاری از نامه های موتسارت را ...