سایر منابع:
سایر خبرها
شهیدی که حامی جوانان راه گم کرده سوری بود
این کتاب زندگینامه همسرم از ابتدا تا شهادت است و بخشی از زندگی خودم نیز از زمان آشنایی تا شهادت ایشان آورده شده است. شهید محمد پورهنگ چه فعالیتی داشت؟ ایشان طلبه بودند و می گفتند من از هر موقعیتی برای تبلیغ استفاده می کنم. ابتدای اعزام به سوریه کار نظامی می کرد. با توجه به روحیه و شرایط منطقه برای انجام کار فرهنگی یک الگوبرداری کوچک از شهید چمران کرد. همسرم به خانواده های جنگ ...
ادعای عجیب برای قتل همسر؛ روی سرش مار بود!
زنم قبول نمی کرد و همین موضوع باعث اختلافات ما شده بود تا اینکه بالاخره او را به قتل رساندم. متهم دیروز در اظهاراتی جدید گفت: 17 سال قبل ازدواج کردم و بعد از مداوای طولانی بچه دار شدیم. با همسرم اختلافاتی داشتیم؛ مثلا او قبول نمی کرد به شهرستان برویم، اما انگیزه قتل این نبود. من نگهبان پارکینگ هستم و 10 روز قبل در محل کارم خواب بودم که احساس کردم دارم خفه می شوم، بیدار که شدم، متوجه شدم ...
پرداخت دیه، تاوان قتل شوهر
حدود دو سال قبل زن جوانی در تماس با پلیس از قتل همسرش خبر داد و گفت: با شوهرم درگیر شدم و او را کشتم. به گزارش رکنا، پس از دستگیری متهم وی در تشریح ماجرا به بازپرس پرونده گفت: من همسر دوم سعید بودم البته همسر اولش را طلاق داده بود. او یک فرزند هم داشت و اختلاف سنی ما زیاد بود با این حال به خاطر مشکلاتی که در زندگی داشتم مجبور به ازدواج شدم. ما زندگی سختی داشتیم و خانواده فقیری بودیم ...
ماجرای زنی که شوهرش را کشت
مأموران گفت: من همسر دوم سعید هستم. او سال ها قبل از همسر اولش جدا شد و بعد با من ازدواج کرد. زمانی که سعید به خواستگاری آمد، مردی میان سال بود. من می دانستم او قبلا ازدواج کرده و جدا شده است و یک فرزند هم دارد، اما شرایط زندگی ام طوری بود که چاره ای به جز ازدواج با او نداشتم. زندگی سختی داشتم. ما خانواده فقیری بودیم و با توجه به اینکه سعید وضع مالی نسبتا خوبی داشت، تصمیم گرفتم با او ...
مرد عصبانی شوهر همسر سابقش را کشت
اختلافات شدید از همسرم جدا شدم، اما بچه هایم پیش مادرشان بودند و من هر چند وقت یکبار به دیدن آنها می رفتم. روز حادثه هم مثل همیشه برای دیدن او رفته بودم که مرد جوانی در را باز کرد. تعجب کردم و پرسیدم کیست؟ که ثریا گفت همسرم است. با شنیدن این حرف خیلی عصبانی شدم. تصور اینکه مرد غریبه ای بالای سر بچه هایم باشد برایم ناراحت کننده بود. نمی دانستی که همسرت ازدواج مجدد کرده است؟ نه ...
رابطه با خانواده همسر در دوران عقد
است که شما همیشه احترام حرف زدن با خانواده ی همسرتان را حفظ کنید و به جای شوخی های بی جا و استفاده از صفت ها و کلماتی که بین شما و دوستان تان رد و بدل می شود سعی کنید آن ها را شما خطاب کرده و در عین حال سعی کنید صمیمت تان را حفظ کنید. خیلی ها می گویند پدر و مادر همسر مثل پدر و مادر خودمان هستند، اما بهتر است شما پدر و مادر همسرتان را در همان جایگاه پدر و مادر همسرتان بدانید و رفتاری که ...
ماجرای زنی که شوهرش را کشت
، تصمیم گرفتم با او ازدواج کنم. ما 18 سال فاصله سنی داشتیم، بااین حال از زندگی با او راضی بودم، اما بعد از چند ماه از ازدواجمان متوجه شدم سعید بسیار تنداخلاق است و خیلی زود عصبانی می شود. متهم گفت: در همان زمان متوجه شدم باردار هستم. زندگی ام به طور کامل عوض شد. بچه به دنیا آمد، اما این بچه هم نتوانست رفتار شوهرم را تغییر دهد. او بسیار سخت گیر و بداخلاق بود. چندسال بعد دختر دومم به دنیا ...
سودای سرمایه گذاری بورسی خونبار شد!
این که دوسال قبل بیماری قلبی همسرم شدت گرفت و در یک روز سرد زمستانی دارفانی را وداع گفت و من در عزای او سیاه پوش شدم. با مرگ همسرم انگار نیمی از بدنم فلج شده بود و سعادت و خوشبختی را از دست داده بودم. دیگر حال و حوصله رانندگی هم نداشتم و نمی توانستم کارم را به درستی انجام بدهم. بالاخره با هر سختی و بدبختی بود یک سال پایانی خدمتم نیز تمام شد و من بازنشسته شدم .بعد از این ماجرا در خانه تنها ماندم و ...
حاج قاسم اولین کسی بود که روی سر بچه هایم دست کشید
.... گفتم: باشه بده به من. گوشی را گرفتم، یکی از همکارهای آقا مهدی زنگ زد گفت: آقا مسلم (نام جهادی همسرم در سوریه) رفته منطقه و معلوم نیست بتواند امشب برگردد خواستم اطلاع بدهم اگر شب نیامد نگران نشوید. دل شوره گرفتم فکر می کردم خب الان که غروب است، حالا کو تا شب؟ مدام با خودم می گفتم: چرا مهدی زنگ نمی زند؟ چرا حال ما رو نمی پرسد؟ کلافه بودم. به دوستش گفتم: خب همانطور که به شما خبر داد به خود من می ...
خانوادگی و بچگی
...، اما اصلا اینجوری نیست، در مورد زمان طلاق می گوید : من خیلی بهش وابسته بودم وقتی که تصمیم گرفت با من زندگی نکنه خیلی داغون شدم. نصرالله رادش بالاخره عکس همسر دوم خود را منتشر کرد، وی که علاقه ای به انتشار تمام رخ همسر دومش ندارد، در پستی برای همسرش نوشت : خدایا قدرشناسی را بمن هدیه بنما️... کلا از قدیم به کارها و هنرهای دستی علاقه زیادی دارم. خودم هم یک کارهایی در این ...
شوهر اول، قاتل شوهر دوم شد
موقت ازدواج کرده و این موضوع را از من پنهان کرده بود. شاید اگر همسر سابقم به من می گفت شوکه نمی شدم و این اتفاق نمی افتاد. از روز حادثه بگو، چه شد که دست به جنایت زدی؟ چند وقتی بود که بچه هایم را ندیده بودم. روز حادثه به خانه همسرسابقم رفتم تا بچه ها را ببینم. دلم خیلی برایشان تنگ شده بود. وقتی زنگ آپارتمان را زدم مقتول در را باز کرد. با دیدن مردی غریبه شوکه شدم. پرسیدم شما در این خانه ...
جنجال کشف حجاب روناک یونسی در آغوش همسرش + عکس و بیوگرافی
اقعیتش من خودم رو به یک اصل مهم متعهد کردم: "مهربان باشم و قضاوت نکنم!" توصیه م به شما هم همینه. چون با قضاوت، صمیمیت و مهربونی از بین آدم ها می ره، و نفرت و فاصله جایگزین می شه! آدم هایی که مدام به خودشون اجازه می دن هر حرفی بزنن، همیشه تنها می مونن! خواستم بگم: من به خاطر داشتن خانواده خوبم(همسر و فرزندم) خودم رو خوشبخت می دونم ...
بانوی جانبازی که از لندرور سپاه به وانت ضد کرونا رسید + تصاویر
انجام آزمایش و چکاپ تأکید کردند به دلیل عوارض شیمیایی که به خاطر دوران جنگ در بدنم باقی مانده، به هیچ وجه از خانه بیرون نروم. مدتی در خانه ماندم، اما نمی توانستم دست روی دست بگذارم. این ویروس روز به روز داشت مردم بیشتری را گرفتار می کرد. به محض این که حالم اندکی بهبود پیدا کرد، دست به کار شدم. در وهله اول بیت الزهرا را تعطیل کردم تا خدایی نکرده فردی در اجتماعات آنجا درگیر این بیماری نشود. با ...
حرف های تلخ مردی که لباس خونی اش، راز قتل همسر را فاش کرد
صدای دلخراش همسرم از خواب بیدار شدم و وقتی به داخل پذیرایی آمدم سایه انسانی را دیدم که از بالکن فرار کرد و بعد هم با جسد خونین همسرم روبه رو شدم. آنقدر شوکه شده بودم که لحظاتی همانجا مات و مبهوت ماندم و وقتی به خودم آمدم در خانه ام را باز کردم و از همسایه ها درخواست کمک کردم. وی گفت: احتمال می دهم افراد بی خانمان برای سرقت از بالکن وارد خانه ام شده و همسرم را به قتل رسانده اند. صحبت های همسایه ...
روایتی تکان دهنده از شهادت یک روحانی به دست داعش/ همسر شهید: این اندازه از قساوت تروریست ها برایم قابل ...
به شما رسید، مواجه شما با آن چگونه بود و چطور توانستید خودتان را بعد از شهادت دومین عزیز خانواده تان آرام و پیدا کنید؟ از طریق چند نفر از دوستان برادرم متوجه شهادت اصغر آقا شدیم. تازه یک ماه از شهادت حاج قاسم گذشته بود و هنوز همگی داغدار ایشان بودیم. شهادت سردار به قدری برای ما سنگین بود که همه حوادث از جمله شهادت برادرم را تحت الشعاع قرار داد. خودم و مادرم را با تمسک به شهادت سردار ...
همسرکشی به خاطر بی پولی
او قرار داشت. مهدی، همسر مقتول در تحقیقات به تیم جنایی گفت: همسرم به همراه دخترم داخل سالن خوابیده بود و من در اتاق خواب بودم. نیمه شب متوجه سر و صدا شدم و وحشت زده خودم را به سالن رساندم. سایه ای را در بالکن خانه دیدم و سراسیمه به سمت همسر و فرزندم رفتم اما او را کشته بودند. فکر می کنم همسرم را یکی از معتادان و بی خانمان هایی کشته است که داخل بیابان مقابل خانه مان زندگی می کند. دیشب در ...
بیوگرافی ژاله صامتی + عکس های این بازیگر و همسرش و اطلاعات زندگی شخصی و هنری
) ولی من که 48 ساعت نخوابیده بودم پس از رفتن مادر و همسرم مرتب یاس را از پتویی که در آن پیچیده شده بود در می آوردم و نگاهش می کردم و هر نیم ساعت یک بار او را در آغوش می گرفتم و دوباره روی تختش می گذاشتم. یاس هم مثل من آن شب بیدار بود و این موضوع کمی نگرانم کرد تا اینکه بالاخره زنگ زدم به بخش پرستاری و گفتم خانم پرستار نمی دانم چرا دختر من نمی خوابد در حالی که همه بچه ها خواب هستند. پرستار هم گفت خب ...
لذت عشق پس از فراق طولانی
نمی کردند به عشق آن به دانشگاه رفتم، تا سن 19 سالگی نمی توانستم از این حس دیرینه او را آگاه کنم و او از هیچ کدام این ها خبر نداشت، فقط من بودم که با دیدنش قلبم سر از پا نمی شناخت و نمی توانستم خودم را کنترل کنم، صورتم سرخ گون می شد، نفسم بالا نمی آمد ، چشمانم که به آن خیره می شد انگار که چیزی در درون گلویم گیر می کرد، یک بغض، یک حرف که باید به او بگویم تا چقدر خاطر او را می خواهم.هیچ عقده ای از ...
ازدواج دوم بابک جهانبخش فاش شد + عکس وبیوگرافی
مشورت می کنید؟ ما همه کارها را با مشورت هم پیش بردیم و همسرم در خیلی از زمان ها صبوری به خرج می دهد. در زندگی ما واقعا تعریف مکمل بودن زن و مرد به درستی تعریف می شود. واقعا همسرم در این چند ساله با تمام فصول من بوده است. رابطه تان با همسرتان چطور است؟ از نبودن ها و مشغله زیاد شما گله مند نیستند؟ همیشه به یکدیگر می گوییم که در هر شرایطی پشت هم هستیم و این که هیچوقت خودت ...
ماجراهای یک جانباز از سفر با دوچرخه
دانشگاه شدم. با وجود عوارضی که جنگ بر جسم و روحم به یادگار گذاشته بود توانستم 25 سال به جامعه خدمت کنم. متاسفانه گاهی شدت عوارض ناشی از جنگ موجب می شد که برای بهبودی وضعیتم در بیمارستان بستری شوم. پس از بازنشستگی سایکل توریست شدم پیش از اینکه یک سایکل توریست حرفه ای بشوم دوچرخه سواری کرده بودم. اما از آنجایی که همدان به دلیل تاریخچه ای که دارد یک استان تاریخی است؛ شاهد بودم که ...
همسرکشی در اوج فقر
. دیگر از این زندگی خسته شده بودم. دلم می خواست خودم را هم بکشم اما می ترسیدم. وقتی همسرم خواب بود خنجری برداشتم؛ رفتم بالای سرش. او اما خوابش سبک بود. خصوصا از زمانی که مادر شده بود به خاطر فرزندمان کم می خوابید. چشمانش را باز کرد و مرا خنجر به دست دید. با هم درگیر شدیم. تقلا می کرد و فریاد می زد اما من با بی رحمی او را کشتم. اصلا انگار خودم نبودم. با هم درگیری داشتید؟ خیلی دعوا می کردیم ...