سایر خبرها
پرونده عجیب تجاوز مرد جوان به سه زن در ویلای سرخه حصار
آیدا نیز احضار شد و با تأیید توضیحات دوستش گفت: وقتی فیروز قصد اذیت مرا داشت، مقاومت کردم، اما او فرزند کوچکم را که همراهم بود لبه پنجره برد و گفت: او را به داخل خیابان پرت می کند. آنجا بود که تسلیم شدم. مردی که متهم است به سه زن تعرض کرده، یک بار دیگر برای محاکمه به دادگاه کیفری استان تهران منتقل شد، اما جلسه دادگاه او برگزار نشد. به گزارش شرق، این پرونده سال 94 و هم زمان ...
تقاضای وام مرد تهرانی برای اعدام قاتل برادر
. قتل داماد خانواده در ابتدای جلسه متهم گفت: من از کاری که کردم خیلی پشیمانم و عذاب وجدان دارم. من و شوهر خواهرم که راننده خودرو های سنگین بود یک پول مشترک داشتیم که آن را به فردی داده بودیم تا با آن پول کار کند و به ما سود بدهد. مدتی که گذشت متوجه شدم شوهر خواهرم سود بیشتری برای خودش برمی دارد و سهم مرا نمی دهد به همین خاطر به او اعتراض کردم که با هم درگیر شدیم و ...
شیلا خداداد| جنجال عکسهای عاشقانه در آغوش همسرش + عکس و بیوگرافی
گرفته بودم و منتظر نتیجه کنکور بودم، یک روز داشتم به داروخانه می رفتم تا برای مادرم دارو بگیرم که آنجا با مسعود کیمیایی کارگردان مواجه شدم درباره سینما صحبت کردیم و ایشان پیشنهاد بازی به من دادند بعد از بازی در فیلم اعتراض مسعود کیمیایی در سال 1378 به کلاس های بازیگری آقای علی ژکان رفتم که برای من در این زمینه خیلی زحمت کشیدند حضور او در سریال مسافری از هند در سال ...
قاتل مهدی در پراید سفید چه می کرد؟
.... من هم قبول کردم و رفتم. یک سال به این روستا رفت وآمد داشتم. در کلاس های من خانم های زیادی بودند. یک روز بعد از یک سال یکی از کارآموزهایم تماس گرفتند و گفتند: ما می خواهیم برای برادرمان زن بگیریم و شما را انتخاب کردیم. کمی که با هم صحبت کردیم متوجه شدم برادرشان در یکی از روستاهای پیرانشهر رئیس پاسگاه است و در بخش مبارزه با قاچاق کالا فعالیت دارد؛ اما ده سال اختلاف سنی وجود داشت. با این حال با ...
کشاورز: خداحافظی از تیم ملی، سخت ترین تصمیم ورزشی ام بود
به من وارد شد و قبل از بازی با ایتالیا برخوردی پیش آمد و من 2 اخطاره شدم و این دیدار حساس را از دست دادم. آن شب تا صبح نخوابیدم و ناراحت این موضوع بودم. زمان بازی با ایتالیا، همراه شمسایی که او نیز بازی با ایتالیا را از دست داده بود خودم را سرزنش می کردم که چرا نمی توانم در این زمان حساس به تیم ملی کمک کنم. به مربیگری فکر می کنید؟ تا زمانی که بازی می کنم خیر. البته کلاس های ...
بازیگری که دزد شد ! / زن خائنم مرا از تهران فراری داد
درگیر این آشفته بازار زندگی باشد. خلاصه، بعد از طلاق، حضانت دخترم را به همسرم سپردم و برای فرار از این بی سر و سامانی عازم مشهد شدم تا زندگی جدیدی را آغاز کنم. با کمی جست و جو در یک شرکت تعمیرات و نصب آسانسور شغلی برای خودم دست و پا کردم و خیلی زود هم استادکار ماهر شدم. حدود سه سال در آن شرکت کار کردم اما به خاطر اعتیادم، حقوق کامل مرا نمی دادند و من هم برای آن که از بیکاری و خماری می ...
محل هزینه کرد 70 درصد "بودجه درمان ناباروری" توسط دولت مشخص نیست!
، تجسس و دخالت ایشان، احساس تبعیض و یا سرخوردگی به خاطر ترحم دیگران، احساس تنهایی و عدم حمایت های اجتماعی، کاهش رضایت از زندگی، مشکلات ارتباطی، عاطفی و سردی محیط خانه و خانواده، مشکلات مربوط به ازدواج مجدد، مشکلات مربوط به فرزندخواندگی، هزینه های بالای درمان ناباروری و مشکلات فرآیند درمان؛ در زیر برخی از واگویه های زوجین، از مشکلاتی که با آن روبرو بوده اند را می بینیم. حسرت: وقتی زن حامله می ...
استقلالی بودنم و تعصب به رنگ آبی را در همین مدت کم نشان دادم
بهمن اعلام کرد تحت هیچ شرایطی به تو رضایت نامه نمی دهیم و مجبور شدم در این تیم به فوتبالم ادامه دهم. این اتفاق مرا خیلی ناراحت کرد و حتی می خواستم از فوتبال خداحافظی کنم، اما در نهایت با صحبت های خیلی از استقلالی ها به بهمن برگشتم و به خودم قول دادم سال بعد آبی پوش شوم که این اتفاق هم افتاد. شاید جالب باشد بدانید در همان فصلی که بهمن اجازه حضور در استقلال را نداد، در اولین بازی جام حذفی با آبی ...
درگیری مرگبار پس از افطار
هر طوری شده از مادرم پول بگیرد و حتی قصد داشت وی را کتک بزند که عصبانی شدم و کنترلم را از دست دادم و به وی حمله کردم. وقتی گلویش را گرفتم، قصد کشتن او را نداشتم اما وقتی به خودم آمدم که کار از کار گذشته بود، برای همین تصمیم گرفتیم او را مخفیانه در روستای پدری مان دفن کنیم اما ماجرا خیلی زود لو رفت. به گفته سردار غلامرضا جعفری، فرمانده انتظامی استان هرمزگان، پس از اعترافات متهم برای او قرار قانونی صادر شد و تحقیقات تکمیلی در این پرونده ادامه دارد. ...
روستایی که کوچه هایش به نام مادران مزین شده
است" این عبارتی است که خانم حسین پور بر آن تاکید کرده و ادامه می دهد:در جامعه مردسالار ما قبل از هر اقدامی باید آمادگی و پذیرش انجام کار برای گروه هدفی که مد نظراست وجود داشته باشد، حالا اگر این جامعه هدف ساکنان یک روستا با عقاید و ویژگی های خاص خودشان باشد و بخواهند یک زن را به عنوان دهیار روستای خود بپذیرند کار سخت است.بنابراین من نیز با کمک و همراهی همسرم شبانه روز تلاش کردم تا خود و توانایی ...
سمیرا شبانی؛ اولین و تنها خلبان زن بالگرد در ایران
88 به روستای بارده در استان چهارمحال و بختیاری اعزام شدم تا به بچه های دبیرستانی آموزش زبان انگلیسی بدهم و بعد ها در شرکت های مختلفی برای طراحی مشغول کار شدم. خوب یادم هست که در آن روز ها برای هدفم می جنگیدم، شاید مشغول کار دیگری بودم، اما هر شب با آرزوی خلبانی می خوابیدم. بعد از چند سال با گرفتن وام و مقداری پول که خودم جمع کرده بودم، توانستم در کلاس های مرتبط با خلبانی ثبت نام و شرکت ...
در رزومه اکثر موزیسین های ایرانی که از خارج آمده اند تقلب و جعل مدرک صورت گرفته است
این موفقیت های هنری و زمانی که من در پاریس زندگی می کردم یک روز مانند یک معجزه توسط خانم بورگ هارد از دفتر آقای فون کارایان در سالزبورگ اتریش تلگرافی دریافت کردم که نوشته بودند: مایسترو فون کارایان علاقمندند تا قطعات شما را بشنوند. چنانچه قطعه ضبط شده ای دارید برای ایشان بفرستید. * یعنی شما آشنائی قبلی با ایشان نداشتید؟ چرا، من که ایشان را میشناختم ولی نمی دانستم که ایشان مرا ...
844/ شهید محمد کریم قرایی: فرزندان خود را با راه و یاد شهدا تربیت کنید
... عزیزانم من در جبهه آرپی جی زن هستم و به خاطر همین یکی از پرده های گوشم پاره شده است؛ در عملیاتی که اعزام شدیم با یاری خدا و صاحب وقت و زمان پیروز شدیم. همسرم برای من حلالیت بطلب؛ از شما می خواهم که فرزندانم را در راه ایمان به خدای یکتا راهنمائی کنی. آنها را به گونه ای تربیت کن که راه شهدا را که راه اولیا و انبیاء خداوند است ادامه دهند. همسرم اگر قسمتم شهادت بود مرا حلال کن و در ایمانت ثابت قدمت تر باش و زینب گونه رفتار کن. همگی شما را به خداوند یکتا که بهترین و بزرگترین حافظ است می سپارم. انتهای پیام/89001/ ...
ژاله صامتی | بیوگرافی بازیگر سریال زیر خاکی + تصاویر
...> همه دوست داشتنی های من یاس: هفده سال دارم و در رشته طراحی لباس درس می خوانم و طراحی و دوخت از علایق اصلی ام هستند. به موسیقی هم خیلی علاقه دارم و تار و کمانچه می نوازم. پدر و مادرم از شش سالگی من را به کلاس های موسیقی فرستادند و خیلی تشویقم کردند که حتما نواختن ساز را یاد بگیرم. در دبیرستان هم وارد رشته موسیقی شدم اما احساس کردم این رشته را می توانم خارج از محیط مدرسه هم یاد بگیرم به ...
پسر تهرانی در خانه پیرمرد تنها قاتل شد / آن مرد اسیر وسوسه های شیطان شد
دیروز در شعبه 11 دادگاه کیفری یک استان تهران حاضر شد و از قضات دادگاه کمک خواست. وی گفت :باور کنید توان پرداخت دیه را به صورت یک جا ندارم .من قصد کشتن پیرمرد را نداشتند و برای دفاع از خودم شدم او را با چاقو بزنم. او می خواست مرا تسلیم خواسته شومش کند که مقاومت کردم. وی که چندین شاهد را به دادگاه آورده بود گفت: این شاهدان را آورده ام تا شهادت دهند من و خانواده ام مالی برای ...
اکبر میثاقیان: تازه می فهمم زندگی یعنی چه!
...، محصول گفت وگویی دوساعته با اوست که از هر دری گفته است، از روز های خانه نشینی کرونا تا خاطرات سال های جوانی و صدالبته ابومسلم. ظاهرا شما یکی از افرادی هستید که به قرنطینه خانگی خیلی اهمیت می دهید. درست است که 5 ماه است از منزل بیرون نیامده اید؟ راستش را بخواهید بعد از عمل جراحی که روی پای چپم داشتم، دوسه ماه در خانه بودم و خیلی اذیت شدم. این شد که تصمیم گرفتیم با همسرم به ...
شفقتیان: فوتبال برای همه آب و نان داشت، برای من افسوس
شدید شده بودم، دارویی به نام ترانیل سیپرومین مصرف می کردم، این دارو باعث می شد عضلاتم شل شده و نتوانم به درستی حرف بزنم، این عوارض باعث شد تا برایم حرف و حدیث درست کنند که منوچهر شفقتیان معتاد است. وقتی این حرف و حدیث ها را می شنیدید چه احساسی به شما دست می داد؟ ناراحت می شدم، یک روز رفتم آزمایش اعتیاد دادم و جواب آن را که منفی بود به محمد پنجعلی نشان دادم و گفتم این هم پاسخ ...
ماجرای کلاس گذاشتن دختر یک شهید برای سردار سلیمانی
نمی دانست من هنوز بی اطلاع هستم. با ناراحتی گفت: مهدی چی شد؟ اینطور بود که خبر شهادت را متوجه شدم. *تماس گرفتم صدایت را بشنوم آقا مهدی سه شنبه صبح در حالی به شهادت رسیده که آخرین بار شنبه همان هفته بعد از شش روز بی خبری با تماس گرفت و با هم صحبت کردیم. خیلی سراغ بچه ها را گرفت و گفت دلتنگ است. 50 روز از رفتنش می گذشت و ما هم دلتنگ بودیم. گفت: به سختی تلفن پیدا کردم که فقط ...
روایت همسر مؤسس دکتر سلام از مبارزه با کرونا؛ غربت سوگواری در شهر وحشت زده
جزو سری اول مبتلایان بودیم و من نمی توانم تجاربم را تعمیم بدهم. به طور مثال ما گمان کردیم همسرم سرماخورده است و اجازه دادیم همسرم چند روز این درد را تحمل کند. چون فکر می کردیم سرماخوردگی دوره ای دارد و تمام می شود. ولی امروز کیت تشخیص وجود دارد و کسی که مشکوک به کروناست، می تواند به سرعت تست بدهد. ولی در مورد تجربه بیماری خودم و آن اقداماتی که من در دوران قرنطینه انجام دادم به ویژه ...
دیالوگی از فیلم نور زمستانی؛ ساخته اینگمار برگمان
حرف بزنم، بدون پرده پوشی. می دونی که همسرم چهار سال پیش مُرد. من عاشق او بودم. همسرم به انتهای راه رسیده بود. من از مرگ نمی ترسم، کوچک ترین دلیل برام وجود نداره که به زندگی ادامه بدم. من بعد از او باقی ماندم. نه به خاطر خودم، بلکه ماندم تا شاید به یک دردی بخورم. حرفم رو باور کن. من زمانی رویاهای بزرگی در سرداشتم. می خواستم مُهر خودم رو به دنیا بزنم. خُب، خودت تصوراتی رو که آدم ...
زن جوان: پسر دوستم در اتاق خواب مادرش مچم را گرفت
برداشته است. شاکی ادامه داد: وقتی سرقت رخ داد و من متوجه نبودن طلاهایم شدم سعی کردم جلو پسرم از دزدی حرفی نزنم. چون حدس می زدم بچه دچار استرس شود و شب ها از ترس دزد نتواند راحت بخوابد. اما چند روز قبل با همسرم در حال صحبت بودم و پسرم سرگرم تماشای کارتون. به خیال اینکه حواسش نیست با شوهرم درخصوص سرقت طلاها صحبت کردم و اینکه سرمایه چندساله مان از دستمان رفت و برایم معما بود که ...
رقیه دانشور: باید با حفظ و عمل به قرآن، به انسانیت برسیم/ حفظ قرآن، وسیله رسیدن به هدف است
همین مناسبت در پایگاه خبری تحلیلی شیرازه بنا داریم هر روز با یکی از حافظان کلام وحی گفتگویی داشته باشیم، مصاحبه های مفصلی که در آن از هر دری صحبت به میان آمده است، از آرزوهای قرآنی حفاظ کل قرآن تا ... لطفاً خودتان را معرفی کنید. رقیه دانشور هستم. در سال 61 در استهبان متولد شدم و در سال 80 در دوره های حفظ یک ساله، موفق به حفظ کل قرآن شدم. در حال حاضر هم مدیر آموزش مرکز شبانه ...
از فقر تا مکنت؛ داستان زندگی سرمایه دار لرستانی مقیم تهران
پشت بازار خرم آباد هستم. پدرم شکرعالی اهل الشتر و روستای هنام بود. 5 برادر و خواهر هستیم. سال 1337 ازدواج کرده ام و 10 فرزند دارم که همگی تحصیلات عالیه دارند. دو تن از فرزندانم در خارج از کشور زندگی می کنند. همسرم در قید حیات است و خوش بختانه زندگی خوبی داریم. خودم تحصیلات عالیه نداشته ام و حتی تا 40 سالگی قادر به خواندن و نوشتن نبودم و بعد از آن در حد خواندن و نوشتن سواد یاد گرفتم. ...
هشدار! برچسب کرونایی را شیوع ندهیم
بودم جلوی چشمم رژه می رفتند. من از تنگی نفس بیزار بودم و فوبیای مرگ بر اثر خفگی دارم. روز بعد حالم بدتر و بدتر شد و گذشته از سرفه های خشک و حالت تهوع، تبم پایین نمی آمد. برادرم مرا به بیمارستان برد و بستری شدم. دو روز بیمارستان ماندم و بقیه دوران نقاهت را در خانه گذراندم. راستش محیط بخش عفونی و ترس از بیماری و انتقال آن به خانواده خواه یا ناخواه مرا نگران می کرد ولی دکترها می گفتند استرس و ترس ...
نسرین مقانلو و شباهتش به مادر + عکس
.... روز جهانی مادر بر تمام مادران جهان خصوصا مادران ایرانی مبارک. و روح همه مادران آسمانی شاد و یادشان گرامی . بیوگرافی نسرین مقانلو نسرین مقانلو متولد یکم تیرماه سال 1347 در تهران است. او فعالیت بازیگری خود را با فیلم امید در سینما آغاز کرد و با بازی در فیلم همسر بیشتر مورد توجه قرار گرفت. او پس از بازی در فیلم نابخشوده چند سالی را خارج از کشور گذراند. وی سپس به ایران بازگشت ...
دردسرهای روبوسی علیرضا افتخاری با آقای رئیس جمهور
بزند و هر شب ضبط می کردند. به من گفتند با من بیا و من رفتم. آنجا گفتند کسی هست آواز بخواند و آقای کیان نژاد مرا معرفی کردند. در خانواده ما تعصب داشتند و پدر ما می گفت می خواهی مطرب بشودی! غزل را گرفتم و خواندم؛ بعد با اتوبوس از تهران به اصفهان رفتم و به من گفتند آواز شما پخش شد و به قولی حائز اهمیت بود و کار را شروع کردم. وی درباره ازدواجش گفت: من 55/5/5 ازدواج کردم، من می خواستم بروم ...
نویسنده کتاب عصمت : شهید عصمت نمادی از 414 شهید زن که هیچ وقت معرفی نشدند
سیدم مادر شهید بدون هیچ گونه آشنایی قبلی مرا که دید در آغوش گرفت و استقبال گرمی کرد. در مراسم رونمایی از کتاب شهیده توسط هیئت لواءالحسین، یک حس و یک جوی شهیده عصمت بوجود آورد که اشک همه حضار را درآورد، خود مادر شهید و خانواده اش نیز گریه می کردند. در راه نوشتن کتاب به چه مشکلات و سختی هایی مواجه بودید؟ سختی های نگارش کتاب عصمت به شیرینی چاپ کتاب و استقبال مخاطبان و لذتی که ...
زنان کُرد، همواره پرچمدار نیکی ها بوده اند
دارید؟ بعد از دیپلم وارد دانشگاه شدم و در رشته ی ادبیات فارسی ادامه تحصیل دادم. در این دوران با شعرآشنا شدم و گه گاه شعری هم می سرودم تا اینکه به سرودن شعر هم علاقه مند شدم و چون در جلسات شعرخوانی و شبهای شعر، پای ثابت بودم و اشعار بسیاری سرودم که مورد توجه محافل شب شعر دانشگاه واقع شد که اینک مجموعه شعری هم از خودم دارم. بازگشت دوباره شما به صدا و سیما و در بحث حرفه ای تر چگونه ...