سایر منابع:
سایر خبرها
آیت الله العظمی مظاهری تبیین کردند: عوامل ورشکستگی اخلاقی و مالی
ای انحراف برای انسان باشد، باعث سقوط او می شود. از همه، خصوصاً جوان ها تقاضا دارم هنگام تلاوت آیۀ: اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیم ، توجه به این معنا داشته باشند. یعنی خدایا تو باید کمک کنی. خدایا گرچه همت از من است، اما توفیق از جانب توست. خدایا این هدایت که هدایت عنائیه است از جانب توست. خدایا به من کمک کن تا در راه مستقیم بمانم. به من کمک کن که حالت انحراف، چه این طرف و چه آن طرف ...
یکی از مسئولان گفت چند داور فاسد داریم
پیشرفت را به خوبی طی کنند و اکنون در لیگ برتر شاغل هستند. هیچ کسی هدایت امید استقلال را قبول نمی کرد لطیفی تصریح کرد: متاسفانه در آن مقطع میان مربیان، کادر مدیریتی و پیشکسوتان باشگاه درگیری های فراوانی بود و حتی کار به دادگاه کشید. در همان مقطع که من سرمربی بودم، بار ها و بار ها به من پیشنهاد کردند که در قبال دریافت پول فرزندشان را بازی بدهم. حتی یک بار که مدیرفنی استقلال بودم، تیم ...
حکایت شهیدی که برای نجات رزمندگان خود را به روی مین انداخت!
اموش خواهید کرد. در ضمن من دو ماه روزه قضا دارم از شما خواهش می کنم که روزه قضا مرا به هر طریقی بگیرید. (ان شاءالله) یک پاسدارم می گم الله اکبر تا جان دارم می رم در خط رهبر اما مادر وصیت با تو دارم عزیزانم به دستت می سپارم اگر خواستی تو جسم بی سر من بیا در جبهه ی جنگ در بر من در پایان از همگی می خواهم که در همه حال پیرو ...
داستان خیال انگیز سفر عاشقانه
به گام به دنبالش حرکت می کنم و در مسیر او پیش می روم. پروانه این بار برخلاف همیشه، بی نظم و سرگردان پرواز نمی کند؛ گویی می داند که اکنون باید از سرعت خود بکاهد و بال های خود را با گام های لرزان من هماهنگ کند تا فاصله مان همچنان حفظ شود و در مسیر و راه و مقصدی نامعلوم، یکدیگر را گم نکنیم. لحظاتی بعد، پیکر زیبای پروانه در روشنی نور چراغ های آویزان خیابان می درخشد و با بال های رنگارنگ و خسته اش ...
پای درد دل های چند جوان اهوازی
با کارگری 900 هزار تومن حقوق می گیریم و پارسال باید برای یک کیلو پیاز 12 هزار تومن می دادیم. باید برای اجاره یه خونه تو حاشیه شهر اهواز پنج میلیون بیعانه و ماهی 500 هزار تومن اجاره داد. زندگی واقعا سخته. خونه ما سه تا کولر داره. بارها پیش اومده که صبح زود از خواب بیدار شدیم و دیدیم لوله های کولر رو بریدن. فکرشو بکن لوله ها رو می دزدن و می فروشن. هر بار هم آقام مجبوره هزینه کنه تا دوباره همه لوله ها ...
آموزگار شهادت
بعد او هم استفاده کند. مثلاً وقتی در اول دهۀ شصت تک و توکی از رفقا که همه پدرانشان فرهنگی بودند و تمکن مالی بهتری داشتند، برای اولین بار در محل دوچرخه خریدند، او هم دوست داشت بخرد اما رویش نمی شد با پدر و مادر در میان بگذارد. مرا جلو انداخت. جلو انداختنی که قریب به هفت روز کار سنگین دروی جو با داس را بر من تحمیل کرد. پدر شرط خریدن دوچرخه را همراهی با او برای دروی مزرعۀ جو قرار داد. ایل در ییلاق بود ...
"شهری شدن رانت" خونی در رگ های شکاف درآمدی/ چگونه می توان با "اقتصادِ دانش" به جنگ فقر رفت؟
مسکونی چند ده طبقه فاصله دارند. تخمین زده می شود که حدود 300 هزار مسکن خالی در این نقطه از شهر قرار دارد که مالکان قصد فروش یا اجاره آنها را ندارند. 6200 هکتار زمین های تهران در این منطقه واقع است؛ زمین هایی که می توانست به محل اقتصاد دانش و مرکز توسعه اشتغال تبدیل شود اما از همه چیز پر است به جز اشتغال؛ البته این مشکلات الزما به شهردار تهران و اقدامات شهرداری تهران ارتباطی ندارد؛ چرا که با ...
صاحب کیف 500 دلاری کیست؟
. در تمام این سال ها هرگز اجازه ندادم کسی به مال و ناموس مردم بد نگاه کند و خودم نیز همیشه تلاش کردم دست و نگاهم را پاک نگه دارم. در این چند روز خیلی تلاش کردم صاحب کیف را پیدا کنم اما موفق نشدم از بانک ها استعلام گرفتیم تعدادی شماره تلفن به دست آوردم که همه مدعی شدند چنین شخصی را نمی شناسند. یک تلفن همراه هم به دست آوردیم که تا به حال موفق به تماس نشده ام. سرهنگ بهزاد هادی پور، رئیس بازرسی پلیس پیشگیری تهران نیز از مأمور پلیس که در یک اقدام انساندوستانه کیف پول با دلارهای کشف شده را به رئیس کلانتری تحویل داد تا صاحبش را پیدا کنند تقدیر و تشکر کرد. لینک کوتاه لینک کپی شد ...
چهره های پنهان پشتِ بار مردم
چرخم را گم کرده ام. ضامن بردم تا پلاک را باطل کنه، لباس هایم را دوباره بگیرم. داستان هاش خیلی زیاده. پلاک است دیگر، یارو سند خانه اش را برده شهرداری گرو گذاشته که به ما پلاک بدهند. این نشاسته فروشی هست اینجا؛ 20 سال است بارهای این را می برم بازار. این، بار نداشته باشد، می روم جاهای دیگر. شهرداری بین شما و ایرانی ها فرقی می گذارد؟ - شهرداری از همه پول می گیره. یک روز هم از وقتت بگذره چرخت ...
دورنما نداریم، پس می فروشیم
خیلی از آدم هایی که این روزها برای فروش و آزادسازی سهام عدالتشان اقدام کرده اند از آینده ای نامعلوم حرف می زنند. از اینکه دورنمایی از آینده ندارند و سال هاست که این سهام را دارند و حالا می خواهند اختیارش دست خودشان باشد. آنها جماعتی هستند که از مشخص نبودن مبلغی که قرار است برایشان واریز شود و از اینکه حتی زمان واریز هم مشخص نیست گلایه دارند اما با این حال ترجیح می دهند اختیار دست خودشان باشد یا بخشی از آن را بفروشند چون نمی دانند شب که ...
زوجی که به یک جشن عروسی قانع نشدند!
را با حقوق خوب و کار راحت ترک کرد؛ اما در همین ماه رمضان برایم گفت: سال گذشته در ماه مبارک رمضان وقتی روزه بوده برخی کارمندها ناهار می خوردند. تحمل این صحنه ها برایش سخت بود. یک روز که برخی کارمندها در حال خوردن ناهار بودند به او می گویند بیا مهمان ما باش. گناه خوردن روزه ات با ما. بعد از شنیدن این حرف ها ترجیح می دهد با هر سود و زیانی که شده کار مستقل و پول حلال تری را انتخاب کند. من به او و ...
درخشش بازیگرهالییود در 90 سالگی
بود و برای فرانسه معلم گرفتم و دو ماه هم پیش یک خانم کلیمی درس خواندم. ماهی 2 تومان می دادم. آقاجانم که از قم به تهران آمدند، جامع المقدمات را مدتی پیش ایشان خواندم و وقتی که ازدواج کردم، آقا به من تعلیم داد و، چون با استعداد بودم به من گفتند که احتیاج به تعلیم ندارم و شروع کردند به تدریس جامع المقدمات. همه درس های جامع المقدمات را خواندم. البته 9 سال اول هیأت خواندم و بعد از آن، جامع المقدمات. ...
از نسل حکیمان
اصلی درمانی و بستری بیماران همه در این ساختمان جدید انجام می شود. شما و پروفسور شمس از بانیان اصلی بیمارستان فارابی بودید. روزی چند ساعت در آنجا کار می کردید؟ اوایل روزی 4 ساعت کار می کردم؛ هفت صبح می آمدم و ساعت یازده می رفتم. بعد از قوانین جدیدی که برقرار شد بعضی ها به صورت نیمه وقت با حداقل هفت ساعت و کسانی که تمام وقت کار می کردند دیگر نمی توانستند مطب داشته باشند و باید تمام ...
پلیس امانتدار دلارهای گمشده را به صاحبش رساند
در یک بخش از پارک گشت زنی می کردند و من هم در بخشی از پارک گشت می زدم که ناگهان جلوی پایم یک کیف چرمی دیدم. خم شدم و کیف را برداشتم. فکر نمی کردم داخلش چیز خاصی باشد، اما وقتی آن را باز کردم دیدم داخلش 500دلار پول همراه با یک کارت شناسایی است. او ادامه می دهد: اطلاعات زیادی از صاحب کیف وجود نداشت، اما فردای آن روز از طریق همان کارت شناسایی که داخل کیف بود تلاش کردم صاحبش را پیدا کنم، اما ...
هنوز خانه و بچه ها را به حسین می سپارم
چشمم گریه بود و یک چشمم به در که حسین هم در عروسی حضور داشته باشد. هنوز خبر نداشتم که حسین شهید شده است. هنوز آفتاب نزده بود که همه فامیل آمدند و در حیاط نشستند. از طرف سپاه هم آمدند. شصتم خبردار شد که حسین شهید شده. درست بود؛ حسین 5 روز بعد از تحویل سال 1361 خورشیدی در منطقه عملیاتی شوش هنگام اجرای عملیات بزرگ فتح المبین به شهادت رسید و سه روز بعد جنازه اش را برایم آوردند و در گلزار شهدا خاک کردند ...
سمانه دوستی نیا، هنرمند نگارگر: هنرمندان نه بیمه می شوند و نه حمایت
امیرمنصور رحیمیان/شهرآرانیوز - اولِ هر نوشته ای آدم باید با خودش حساب وکتاب کند، ببیند دارد برای چه کسانی می نویسد. حالا هم اگر دارید این مطلب را می خوانید، دوست دارم این طور فکر کنم که یحتمل دستی بر آتش هنر دارید یا به هنر های تجسمی علاقه مندید. حالا فرق ندارد که شما در کدام هنر فعالیت می کنید و به کدام هنر علاقه دارید. درد همه هنر ها در این روز ها و سالیان گذشته یکی بوده است. کلمه ...
روزگار حاج ذبیح الله؛ از تکاپوی آبادی تا وقف قبرستان
باید نام تغییر کند، مادربزرگم نام ذبیح الله را انتخاب می کند و بعد از آن به همین نام بین مردم معروف شد و همه او را حاج ذبیح صدا می زنند. کار در کوره و زمین اربابشان فردی به نام شایگی بوده که از کوره دار های منطقه به حساب می آمده است، متمول و ثروتمند. پدرم مرد زیرک و زرنگی بود و در همین روستا و زیر دست ارباب بزرگ شد. با اینکه رعیتی می کرد، بر خلاف رعیت های دیگر که به کمترین ها قانع ...
توکلی: چرا نظارت در ایران ضعیف است؟
نسبت به موضوع فساد در دهه هفتاد گفت: در انتخابات ریاست جمهوری سال 1372 رقیب آقای هاشمی بودم. محور تبلیغاتم شعار عدالت اجتماعی و مبارزه با فساد بود. اما افراد موجود در بدنه اجرایی کشور به هرحال قبول نمی کردند و در عمل زیر بار نمی رفتند. وی ادامه داد: شاید باز یک دلیل به همین بیگانه بودن با فریضه امربه معروف و نهی از منکر در میان ما بازگردد؛ زیرا وقتی تعداد ناهیان منکر کم باشد، امکان ...
پدر رومینا قبلا در مورد مجازات خود تحقیق کرده بود!
دختربچه برگشته و سرِ راه، چند قرص نان گرفته به خانه ببرد. زنان روستا بوی نان می دهند؛ آغشته به رنگ اندوه. برای محبوبه هم امروز پنجشنبه غمگینی است و صورت رومینا یک لحظه از جلوی چشم هایش دور نمی شود. محبوبه، رومینا را چند بار در خانه شان دیده بود؛ وقت مشاطه گری رعنا، مادرش. مادر رومینا قبل از آن که شوهرش منع کند، در آرایشگاه روستا کار می کرد و بعد، گوشه خانه اش را کرد جایی برای بند و ابرو. آرایشگاهی ...
ماجرای حضور ناتمام امیر آقایی در سریال حریم سلطان
تاریخی پیشنهاد شد. این بازیگر درباره بازی اش در تلویزیون ترکیه گفت: خیلی طول کشید قرارداد امضا کنم؛ خیلی آنها را اذیت کردم چون پروتکل خودم را داشتم و می خواستم برگردم ایران و دوباره کار کنم. آن سریال حریم سلطان بود. تست گریم و لباس شدم و چند روز فیلمبرداری کردیم اما نگذاشتند من کار کنم؛ یک روز به من زنگ زدند که برگرد؛ گفتم یعنی چه، پاسخ دادند که شما رفتید برای فلان کانال بازی کنید. گفتم ...
ماجرای آنفالو شدن پیام نیازمند توسط آقا معلم !
که این داستان را جدی نگرفتند. روز آخر که باشگاه رفتم آقای طهماسبی بود. او گفت که این پیشنهاد آخر ماست و بیشتر از این به پیام نمی دهیم. من گفتم این حرف آخرتان است؟ گفتم من پیشنهاد دارم. آقا مجید هم 2 هفته که من مذاکره می کردم، با من تماسی نگرفت. بعد از این دو هفته گفتم دیگر دوست ندارم بمانم؛ چون بی احترامی کردند به بازیکن آکادمی خودشان. خیلی ناراحت شدم و به من برخورد. نیازمند در بخش ...
روزهای سخت رفتگران در زمانه کرونا
یکساله و دختر چهارساله اش می گوید چشم هایش برق می زند، اما زندگی برایش آن قدر سخت می گذرد که خیلی روزها حتی روی نگاه کردن به فرزندانش را ندارد. می گوید 6 میلیون تومان پول پیش خانه داده و از حقوقِ ماهی یک میلیون و 800هزارتومانی اش باید 300هزارتومان، اجاره بهای خانه اش کند؛ تو ساوه اذیت می کنن و حقوق نمی دن. اونجا کارگر بودم، اما دیدم فایده نداره. اومدم اینجا و شهرداری منو استخدام کرد. 8ماهی هست که اینجا ...
پستی و بلندی های زندگی مردی که از سیگارپیچی تا مدرسه سازی را تجربه کرده است
آمریکا داشتیم به نام آقای زریباف. وقتی پسرم را فرستادم زنگ زدم که می خواهم جواد را به ایالت فلوریدا بفرستم و این کار را کردم. بعد از آن پسر دیگرم را فرستادم و بعد از چندین سال دو خواهرشان هم رفتند. حالا دو پسر و یک دخترم در ایالت های آمریکا هستند و یک دخترم هم در هلند است و 11 نوه هم دارم که همان جا زندگی می کنند و همه موفق هستند. 2 مدرسه به نام مادر و پدر در طول زندگی پرفراز و ...
ژاله صامتی | توصیه جنجالی به دخترش برای ندیدن صحنه های 18+ در آنتن زنده + فیلم
برایم هم حکم بچه را داشت و هم مانند عروسک و اسباب بازی ام بود. (می خندد) داشتن یاس برایم تجربه ای هیجان انگیز بود که تا مدت ها وقتی او را تر و خشک می کردم و شیر می دادم با خود می گفتم یعنی این بچه منه؟ و باورم نمیشد که صاحب یک دختر کوچولو شده ام. خاطره شیرین من ژاله صامتی: یاس ساعت نه و نیم شب به دنیا آمد و خوب به یاد دارم همه خانم های آن بخش چون همان روز زایمان کرده بودند خواب ...
بی بچگی!
. زن را بگیرد و به کجا ببرد؟ این نیست که دختران یا پسرانمان نمی خواهند ازدواج کنند، همه مایل به ازدواج اند و حتی مهریه و جهیزیه هم نمی خواهند، الان رفته اند زیر سقفی نشسته اند و می خواهند نان بخرند، از کجا بخرند؟ دیگر مثل قدیم نیست که خانه پدری بنشینند؛ باید دست کم اتاقی یک خوابه داشته باشند. حالا آیا می تواند ماهی یک میلیون تومان اجاره بدهد؟ نمی تواند، چون حقوقش کمتر است. نگاه ...
شهرام شکیبا طنز را نیاز جدی جامعه در روزهای سخت می داند
. نوشتن را دوست دارم و فکر می کنم زندگی کردنم به نوشتن است؛ هرچند برای زنده ماندن فعلا کاری که بلدم، کار کردن در تلویزیون است. پیش تر هم گفته بودم که به محض اینکه به اندازه راه انداختن یک ساندویچ فروشی پول داشته باشم، قطعا سراغ آن کار خواهم رفت؛ البته آن موقع هم همچنان یک ساندویچ فروش نویسنده خواهم بود. به نظر من کسی سراغ نوشتن نمی رود، نوشتن است که سراغ آدم می آید؛ یعنی حرف هایی داری که ...
تلخ و شیرین کرونا
شد اما در این میان کسانی هم بودند که با وجود لغو کردن نظافت خانه هایشان مزد و حتی عیدی مرا دادند. تصمیم گرفتم از این به بعد برای کار به خانه هایی بروم که اگر یک روز اتفاقی برای من افتاد باز هم هوای مرا داشته باشند. فاطمه سال هاست هر روز صبح زود از رودهن راهی تهران می شود تا برای نظافت و کمک به خانه های مردم برود. آن قدر در کار دقت و وسواس دارد که خیلی زود در دل همه جا باز می کند و خیلی ...
رئیس هیات عامل مرکز نیکوکاری سیدالشهدا(ع) بندرعباس گلایه مند است / وعده هایی که با کفش آهنین هم به آنها ...
ده ها بچه یتیم را جاری می کنند . بطور مثال یکی از مسئولان در یکی از جشن ها به دو بچه یتیم قول کمک نقدی داد بعد از چندین بار که چندین شماره تلفن برای پیگیری به ما داد و هیچکدام نتیجه نداد. شرایط مالی مرکز هم خوب نبود من برای اینکه اصل اعتماد به قول مسئولان در ذهن بچه ها خراب نشود شب ها کرایه کشی می کردم که جبران بدقولی و جوگیری آقای مسئول شود. مردم به اندازه کافی از بدقولی های بیشمار دولت دلشکسته ...
روح الامین: نام لیلی را مشق می کنم
تصویر کرده ام و لاغیر. تمثال ائمه را به خاطر دارید؟ اصلا اعتقاد ندارم که مخاطب باید تصویری که من به او ارائه می کنم را بپذیرد. هیچ کسی نمی تواند ادعا کند که عین واقعیت را به تصویر کشیده است. هیچ دست و چشمی توان تصویر کردن تمام واقعیت را ندارد مگر این که هنرمند به درجات معنوی رسیده باشد. برای کسانی، چون من، هر تابلو یک تمثیل است و نقاشی کردن برایم شبیه به توسل است. مثل مداحی که زبان حال خودش را می ...