سایر منابع:
سایر خبرها
قتل داماد در جشن تولد با ضربات قلوه سنگ به دست مادرزن
.... در باغ های کشاورزی کار می کردم تا خرج بچه هایم را بدهم. چند سال بود دخترت با محسن ازدواج کرده بود؟ هفت سالی می شد با هم زندگی می کردند. محسن با عموی بچه های من آشنا بود. اما بعد از این که با مرجان ازدواج کرد فهمیدیم اعتیاد دارد. پسر خیلی خوبی بود و اهل کار. من دوستش داشتم و به خاطر اتفاقی که افتاده خیلی عذاب وجدان دارم. مرجان با اعتیادش مشکل داشت. یک بار در خانه مادرشوهرش ...
رازهای سر به مهر تجاوز پسر جوان به دو دختر
شد متهم از ناحیه لگن و پا دچار شکستگی شده و حال خوبی ندارد، بنابراین بازجویی از او به تأخیر افتاد. در این میان مأموران به بررسی سوابق متهم پرداختند و متوجه شدند او چند ماه قبل نیز دختر دیگری را به همین شیوه به خانه اش برده و مورد آزار و اذیت قرار داده است. او در آن پرونده خودش را با نام دیگری معرفی کرده بود، اما اثر انگشت او نشان داد هر دو متهم یکی هستند. متهم بعد از بهبودی نسبی مورد ...
ناگفته های بهمن خاوری/قبل از رومینا دختر دیگری را فراری داده بودم +عکس و فیلم
...: بهمن خاوری می گوید: به خاطر فراری دادن رومینا اشرفی پشیمان نیستم؛ من خودم را مقصر نمی دانم. ادعاهای بهمن خاوری و همچنین نقش او در فرار رومینا اشرفی سبب شد تا پس از بازداشت به سراغ او برویم و روایت بهمن خاوری را در مورد قتل رومینا بشنویم. گفت وگو با بهمن خاوری را می خوانید. خودت را کامل معرفی کن. بهمن خاوری، اهل تالش و روستای سفیدسنگان هستم و 28 ...
بهمن خاوری: قبل از رومینا هم یک دختر را فراری داده بودم / پشیمان نیستم؛ من خودم را مقصر نمی دانم / یکی ...
جنایت تالش / بهمن خاوری به رومینا گفته بود اگر با من نیایی، آبرویت را می برم و پدر و مادرت را می کشم؛ رومینا این را به همسرم گفته بود / وقتی فرار کردند، از آنها گذشتم، اما عکس ها را در اینستاگرام گذاشتند.... اشد مجازات برای پدر رومینا اشرفی چند درصد مردم اخبار مربوط به قتل رومینا را شنیدند؟ خودت را کامل معرفی کن. بهمن خاوری، اهل تالش و روستای سفیدسنگان هستم ...
فرار از اعدام با فروش خانه پدری
مشخص شد که درگیری بین صاحب دکه به نام مهران و دوستانش و چند پسر دیگر بوده است. مهران در تحقیقات گفت: بعد از 4 سال کار کردن با مردی که دکه روزنامه فروشی داشت موفق شدم خودم یک دکه بگیرم و کار کنم. 10 روزی بود که کارم را شروع کرده بودم و دوستم نیز از شهرستان آمده بود. از چند روز قبل فردی برایم در تلگرام پیام هایی می فرستاد و مدعی بود که دختر کارفرمای سابقم دختر خوبی نیست و من حق ندارم به او ...
بدون تعارف با خانواده شهید مدافع امنیت رضا صیادی / برایم دعا کن تا شهید بشوم+فیلم
می گفت. هیچ گاه از موقعیت کاری خود برای اطرافیان حرف نمی زد. عکسش را که بر سر مزارش دیدم، به دیگر پسرم گفتم این لباس بر تن رضا چه کار می کند؟ ، و حالا که شهید شده متوجه شده ام که رضا فرمانده نوپو بوده است. وی اظهار داشت: هرگاه به خانه رضا می رفتم یا مأموریت کاری بود یا شب ها به دلیل شرایط کاری دیروقت به خانه می آمد. یک روز که به خانه اش رفته بودم با اینکه خستگی از چهره اش مشخص بود ولی ...
روایت خاطرات شهید دهه هفتادی در آخرین نماز در حلب
ناگاه صدای اذان را شنیدم و از خواب پریدم. ساعت را نگاه کردم. دیدم نیم ساعت به اذان شرعی مانده؛ هیجان تمام وجودم را گرفته بود؛ دویدم در حیاط خانه که ببینم صدای اذان از مناره مسجد است یا نه! متوجه شدم صدای اذان از داخل خانه است؛ وقتی خوب دقیق شدم؛ دیدم اذان از ساک کنار اتاق است. سراسیمه به سمتش رفتم و گوشی تلفن عباس در ساک بود؛ گرفتم، نگاهم به آن خیره شد... روی صفحه نوشته بود: اذان به وقت حلب ...
پشیمانم اما زمان برنمی گردد
ازدواج من و همسرم، رومینا به دنیا آمد. * اولین بار چه زمانی متوجه رابطه دخترت با بهمن خاوری شدی؟ یک نفر به من گفت ظرف 2 تا 3 روز دیگر دخترت فرار می کند؛ به خانه آمدم و گوشی دخترم را چک کردم متوجه شدم پیامی در این رابطه رد و بدل نشده است. *چه هنگام متوجه شدید رومینا فرار کرده است و بعد از آن چه کردید؟ یک هفته از شنیدن اینکه می خواهد فرار کند می گذشت؛ خرید کرده بودم، همسرم ...
دروغ هایی برای نابودی 2زندگی
شده بود که به خاطر اختلاف با زیبا با وی درگیر شده و او را ناخواسته به قتل رسانده است، اما در ادامه تحقیقات معلوم شد که علت اصلی این حادثه دروغ هایی بوده که پسر جوان به همسرش و خانواده او گفته بود. مادر زیبا در گفت وگو با همشهری می گوید: محمدرضا وقتی به خواستگاری دخترم آمد، گفت که لیسانس حقوق قضایی دارد و در یک شرکت کار می کند و بعد از سربازی اش قرار است به عنوان وکیل همان شرکت، کارش را ...
قتل پسر جوان به خاطر کلمه پاپی
پلیس آمد. چون رامین در پرونده دیگری متهم فراری بود، ترسید و فرار کرد و بعد ته یک کوچه از شدت خو ن ریزی روی زمین افتاد. سپس دوست افشین که در درگیری بود، در جایگاه قرار گرفت. او گفت: من در سایت دیوار آگهی داده بودم و اگر کسی کار آهنگری داشت، با من تماس می گرفت. آن روز هم از روی آگهی سایت دیوار یک نفر با من تماس گرفت. من به افشین گفتم موتورت را روشن کن و من را تا خانه مشتری ...
باورم نمی شد مهمان خانه حاج قاسم هستم
رفتم آن نامه را آوردم و نشانش دادم. نکته دیگری که خیلی تأکید داشت احترام به پدر و مادر بود. آیه قرآن مثال می زد و می گفت خدا در قرآن گفته اگر بعد از من سجده بر کسی واجب باشد آن هم به پدر و مادر است. به خودم گفتم کسی که پدر و مادرش را اینقدر محترم بدارد قطعاً به زنش هم احترام می گذارد و برای او ارزش قائل است. اصلاً همدیگر را نگاه نکردیم، فقط من یک لحظه صورت او را نگاه کردم که ابروهای پر و ...
افشای رازهای عجیب آقای بازیگر در دورهمی /پیشنهاد مهران مدیری به مهمان برای ضبط دوباره برنامه!
64 هستم و 34 سال و 10 ماه! خیلی به سن خودم حساس هستم. وی افزود:مرداد ماهی ها بسیار مهربان هستند، خودم خیلی آرام و مظلوم هستم، اما زمانی که عصبی می شوم دیگر چیزی یادم نمی آید، آخرین بار دو هفته پیش بعد از یکی دوسال عصبانی شدم. در بخشی از برنامه مدیری گفت:چیز هایی ازت می دانم که فکر نمی کنی من خبر داشته باشم. اما می گویم تمام ریش و موهات سفید است! رنگ می کنی. غفاری ...
ازدواج معصومه در 16 سالگی با پسر افغان ! / عاقبت کودک همسری!
را به زور به منزل ببرد اما من که ماجرای پرخاشگری ها و شکنجه هایش را فهمیده بودم دیگر نمی گذاشتم دخترم این شرایط را تحمل کند، اما چند روز قبل وقتی از سرکار به منزل بازگشتم متوجه شدم پسر بزرگم خواهرش را به خانه خودش برده و او را راضی کرده است تا به خانه شوهرش برگردد. وقتی در جریان حیله گری دامادم قرار گرفتم به شدت از پسرم دلگیر شدم چرا که می دانستم دامادم قصد کشتن او را دارد. هنوز در افکار خودم غرق ...
معصومیت از دست رفته
در منزل آنها بماند. از این مسئله خیلی راضی بودیم چون مهسا دیگر تنها نبود و همبازی همسن و سال خودش داشت. چند ماهی به همین روال پیش رفتیم. بعد ها هزینه ای هم برای زن همسایه در نظر گرفتیم. ماجرا از اینجا شروع شد که مهسا دیگر آن دختر شاد و سرحال نبود. با کوچک ترین مسئله عصبانی می شد و با من و پدرش بدخلقی می کرد. برای هر چیز کوچک لج می گرفت. انگار دخترم را جادو کرده بودند. احتمال دادم چیزی ...
پدر رومینا: پشیمانم
متوجه شدم ماده سفید رنگی ته استکان است؛ شک کردم؛ چای دوم را که خوردم گفتم بی مزه است؛ بعد از خوردن چای سوم؛ در همان وضعیت خوابم برد. خانمم بیدارم کرد و گفت رومینا کجاست؟ متوجه شدم رومینا در چای مواد خواب آور ریخته بود و از خانه رفته است. تا صبح گیج بودم که برادرم آمد و گفت بهمن خاوری در اینستاگرام نوشته که با رومینا فرار کرده اند. او ادامه می دهد: با آن پسر تماس گرفتم و گفتم دخترم را به تو می دهم ...
کوچه باران
...، نگاهمان افتاد به عکس بابا که انگاری داشت رفتن ما را نگاه می کرد. بابا امیر! همان موقع دل تنگی ام چند برابر شد. زدم زیر قولم. زدم زیر گریه. اوضاع مامان هم بهتر نبود اما خودش را کنترل می کرد. تازه وقتی رفتم در حیاط مدرسه و باباهای بچه ها را دیدم دلم داشت از دل تنگی ات می ترکید بابا امیر! ای کاش آن روز در بازی مان می گفتم: نه پسرم! تو نباید بری. باید بمونی و همه اش با دخترت بازی کنی، اون رو پارک ...
وقتی به اسکورت پوتین در اصفهان پیشنهاد رشوه شد + تصاویر
ان زندگی کردم. بعد از آن تصمیم گرفتیم به بجنورد بیاییم. علی از ما خواست که وسایل را جمع کنیم و برویم خودش هم انتقالی اش را می گیرد و با وسایل می آید. وقتی من رفتم تازه متوجه شدم که علی انتقالی برای مرز گرفته است و وقتی رفت تا سه ماه تمام در مرز بود و به خانه نیامد. وقتی هم می آمد ده و یا نهایتاً پانزده روز پیش ما بود و مجدد می رفت. چهل وپنج تا پنجاه روز مأموریتش به لب مرز طول می کشید. پنج روزی هم ...
اعترافات دی استفانو؛ درباره مسی و مارادونا
شهرت دست یافته بود از میوناریوس (لقب ریورپلاته) جدا شد. قرار بود در اسپانیا پا به توپ شود اما یک سوءتفاهم موجب شد میان انتخاب رئال مادرید و بارسلونا بماند. -یک راه حل کشف کردند که جایی دیده نشده بود، این که دو سال برای بارسلونا بازی کنم و دو سال برای رئال مادرید. زمانی که متوجه این موضوع شدم گفتم: این پیشنهاد را حتی کروکودیل ها هم باور نمی کنند. -کلافه شده بودم چون رسانه ها هر ...
پدر رومینا: عصبی شدم و الان زمان قابل بازگشت نیست
در خانه نیست. متوجه شدم رومینا در چای مواد خواب آور ریخته بود و از خانه رفته بود. تا ساعت هشت صبح گیج بودم که برادرم آمد و گفت آن پسر (بهمن خاوری) در اینستاگرام گفته است که ساعت 12 شب با رومینا فرار کرده اند. _ بعد از آن چه کردید؟ پدر رومینا: قبل از ظهر به پاسگاه رفتم و در زمینه آدم ربایی شکایت کردم. دوباره بعد از ظهر برای پیگیری به پاسگاه رفتم، با آن پسر (بهمن خاوری) تماس گرفتم ...
اولین اظهارات پدر رومینا
صبح برادرم آمد و گفت: آن پسر (بهمن خاوری) در اینستاگرام گفته است که ساعت 12 شب با رومینا فرار کرده اند. پدر رومینا درباره مخالفتش با بهمن خاوری هم گفت: از بهمن حرکاتی دیده بودم که تا به حال از کسی ندیده بودم. می دانستم با افرادی بدنام در ارتباط بوده است. دختری را می شناسم که قبل از ازدواج با او ارتباط داشت. او درباره علت قتل گفت: چون رومینا با یک آدم فرار کرده بود از این موضوع آن موقع گذشتم، ولی بدترین اقدام این بود که آن عکس ها را در اینستاگ ...
بررسی تفاوت انگیزه ها و ابزار قتل در جنایت های شمال و جنوب پایتخت
خواست به خانه شان بروم که متوجه نیت او شدم و گفتم فکر کشتن پدر و مادرش را از سرش بیرون کند. پسر جوان که رازش را برملا شده می دید، قتل مادرش را گردن گرفت و گفت: این دختر ده سال از من بزرگ تر است و می دانستم پدر و مادرم زیر بار ازدواج ما نمی روند. سه بار از خانه فرار کردم، حتی دست به خودکشی زدم ولی فایده نداشت. تصمیم گرفتم آنها را بکشم. به مادرم زنگ زده و خواستم تا به خانه بیاید و خودم پشت ...
اولین گفت وگو و تصاویر پدر رومینا اشرفی
من و همسرم، رومینا به دنیا آمد. _ اولین بار چه زمانی متوجه رابطه دخترت با بهمن خاوری شدی؟ پدر رومینا: آن صحنه را که دیدم، اذیت شدم. _ بهمن را چقدر مقصر می دانی؟ پدر رومینا: دخترم را فریب داد. با ابروی خانواده ما در اینستاگرام بازی کرد آدمی که شرف و غیرت داشته باشد، این کار را نمی کند. _ چه کسی مقصر است؟ پدر رومینا: مقصر اصلی خودم ...
اولین تصاویر از پدر رومینا اشرفی در زندان
پدر رومینا اشرفی گفت: من نمی خواستم رومینا را تحت فشار بگذارم و می خواستم او آزاد باشد؛ من با حجابش مشکلی نداشتم اصراری نداشتم لباس خاصی بپوشد. هر لباسی می گفت دوست دارم همان را برایش می خریدم من رومینا را دوست داشتم، ولی عصبی شدم و الان زمان قابل بازگشت نیست. گفتگو با بهمن خاوری : قبل از رومینا دختر دیگری را فراری داده بودم/ پدرم نیز مادرم را فراری داده بود! ...
جزییات جدید قتل رومینا اشرفی از زبان مادر+ عکس
مادر رومینا اشرفی در حالی که این روزها حال خوبی ندارد می گوید دخترم با گوشی موبایل من چت می کرد اما من از رابطه او با بهمن خاوری اطلاع نداشتم و قتل رومینا اشرفی دختر 14 ساله تالشی 2 ساعت پس از بازگشتن به خانه به دست پدرش رقم خورد. تهران- اقتصادبرتر- 21 خرداد 99 به گزارش #اقتصادبرتر به نقل از رکنا، مادر رومینا اشرفی به عنوان یک شاهد و یک مادر به ادعا های مطرح شده از سوی بهمن ...
قیمت بهترین بازیکنان لیگ فوتبال چقدر است؟
کرده اند. روز بازی با سایپا در خانه مصدوم شدم من صبح روز بازی با سایپا در خانه مصدوم شدم! از خواب بیدار شدم که دیدم، نمی توانم از جایم بلند شوم. پدرم آمد و گفت حاضر شو باید برویم استادیوم که گفتم اصلاً نمی توانم راه بروم. همان روز از خانه بازی استقلال و سایپا را تماشا کردم. در حالی که تیم 3 بر یک جلو بود، اما بازی را باخت، شب هم پدرم همراه با اصغر حاجیلو آمد خانه و خیلی ناراحت ...
قتل پسر جوان به خاطر ناسزاگویی به عموی مرحوم قاتل
حادثه24- پسر جوانی که به خاطر توهین و ناسزاگویی دوستش به عموی مرحوم خود وی را به قتل رسانده بود بعد از 2 سال صبح دیروز در شعبه 2 دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد. رسیدگی به این پرونده از سال 97 با کشف جسد جوانی به نام عباس در خانه اش آغاز شد. مأموران پس از اطلاع از این ماجرا به محل اعلام شده رفتند و پس از بررسی دوربین های مداربسته مشخص شد که مصطفی یکی از دوستان مقتول آخرین نفری بوده ...
آزار شیطانی لیلا توسط پسر همسایه در تهران/ این زن اعدام می شود؟!
. او می خواست مرا از خانه بیرون کند. به همین خاطر از خانه بیرون رفتم. من قبل از خروج از خانه دیدم از پیشانی مادرم خون جاری شده است. چون داروهای مادرم تمام شده بود به چند داروخانه سر زدم و بعد از چند ساعت توانستم داروهایش را بگیرم. اما وقتی به خانه برگشتم کسی در را باز نکرد. من که نگران مادرم شده بودم با آتش نشانی تماس گرفتم و بعد از بازکردن در با جسد مادرم روبه رو شدم. در حالی که تحقیقات ...
پیش داوری ها
درست حدس زده بودم، می دانستم اگر کلاه کاموایی بر سر بگذارم به پیش داوری های غلط مردم دامن می زنم، و آنها بازهم معلولیت مرا به حساب تنگدستی و نداریم می گذارند. عصر شد از دانشکده بیرون آمدم، آن روز آخرین روزی بود که در دوره کارشناسی سر کلاس رفتم. سوز برف می آمد کلاه را بر سرم گذاشتم و به راه افتادم، به یاد پدرم افتادم نخستین روزی که به دانشگاه آمدیم پدرم کارت دانشجویی را به دستم داد و ...
عکس پدر رومینا اشرفی
به گزارش راهبرد معاصر، اولین تصاویر از پدر رومینا اشرفی و بهمن خاوری، پسری که باعث فرار رومینا از خانه شده بود منتشر شد. مرگ دردناک رومینا اشرفی دختر نوجوان تالشی به دست پدرش، در هفته های اخیر به یکی از جنجالی ترین پرونده های قتل تبدیل شد که بازتاب فراوانی در جامعه پیدا کرد. این تصاویر مجموعه ای است، از روز های پس از مرگ تلخ رومینا اشرفی. پدر رومینا اشرفی گفت: من نمی خواستم ...