بیوگرافی فاطمه امینی بازیگر سریال آخر خط
سایر منابع:
سایر خبرها
شباهت های شهید چمران و حاج قاسم سلیمانی
ایشان کویر را مطالعه کردم. همسر من شهید ابو الحسن فاضل رضوی در امریکا یک جایی مشغول بود که بعدها فهمیدم ساواکی های زیادی در آنجا حضور داشتند به صورت مخفیانه کتاب های شریعتی را مطالعه می کرد. یک روز در برکلی بچه های انجمن اسلامی همایشی را برپا کرده بودند. بعد از اینکه این همایش تمام شده بود من در خانه ای که متعلق به انجمن اسلامی بود حضور داشتم تلفن آنجا زنگ خورد و کسی نبود که پاسخ بدهد من ...
زمان پخش سریال آخرخط؛ شاخ های مجازی در خانه و محله ای سنتی
فرارو- قسمت دوم سریال آخر خط، سریالی که پخشش را از جمعه 30 خرداد ماه در شبکه ی سه سیما شروع کرد و قرار است در 30 قسمت هر روز ساعت 20:45 روی آنتن برود، پخش شد. علی رضا مسعودی نویسنده و کارگردان این سریال است. او که در آخر خط برای اولین بار کارگردانی را تجربه می کند پیش از این به عنوان نویسنده، بازیگر و استند آپ کمدین شناخته شده بود و بعد از مسابقه ی خنداننده ی برتر برنامه ی خندوانه نام ...
روایتی از یک جهادگر شهید/به من گفت در را ببندی از دیوار می روم
برنامه های گروهی ما شرکت کند .مانعی برای این کار ندیدم .گفتم ما بسیجی هستیم و از حضور کسی که بخواهد همراهی مان کند استقبال می کنیم .جلسه بعد محمد علی را با خودشان آوردند . خوش قد و بالا بود و نگاه نافذی داشت .رفتارش بی تکلف ،صمیمی اما همراه با نزاکتی مثال زدنی بود .خیلی زود با بچه های دیگر گروه جوش خورد و عضو ثابت برنامه نماز جماعت و جلسه های مطالعه و بحث شد . مربی محمد علی می گوید شوق ...
آخرین کسوف قرن بر عرشه بوم
دنبال سایه ماه در زمین می چرخند. کسوف حلقوی در انقلاب تابستانی آخرین کسوف کامل بیستم مرداد 78 اتفاق افتاد. انسیه عرفانی دکترای کیهان شناسی هم که برای دنبال کردن رصد به کیش آمده یادش می آید که آن زمان تازه منتظر جواب کنکورش بود. برنامه رصد خورگرفت زنده از تلویزیون پخش می شد که ناگهان آنتن رفت. توی آن گرما به پشت بام رفتیم اما درست نشد که نشد. لنگ ظهر بود و مادرم را مجبور کردم ...
دوچرخه سواری که پیام رسان شهداست +عکس
.... در یک سفر 6 هزار کیلومتر را رکاب زدم قبل از آن به یاد پدر، از سر مزارشان در روستای فیض آباد تا محل شهادتشان در شلمچه رکاب زدم، بعد مسئله خدابیامرز ننه مراد پیش آمد، گزارش خبری و مستندی که از تلویزیون پخش شد را دیدم و این انگیزه ای شد که به دیدار این مادر شهید بروم، بعد از آن به جنوب سیستان و بلوچستان رفتم و با خانواده شهید سبیل اخلاقی که اهل سنت بود دیدار کردم، او تنها ...
زحمات کادر درمان در مراحل تست کرونا از زبان یک پژوهشگر غسّال
فعال فرهنگی اهل شیراز که خودش در دوران کرونا تجربه جهاد سلامت را با حضور در برنامه تغسیل اموات کرونایی تجربه کرده، در این متن به تقدیر از زحمات کادر درمانی حاضر در آزمایشگاه های تست کرونا پرداخته است. به زعم او، این بخش از زحمات کادر درمان در جهاد مدافعان سلامت، کمتر در رسانه ها منعکس شده است. مرکز بهداشت شهدای انقلاب شیراز جهاد؛ ادای دین به روح الله بعد از دو بار حضور ...
از بازگشت "نقد سینما" و "مخاطب خاص" تا رقابت "عصر جدید" و "ایرانیش"
اهالی سینما، پخش می کند و بعد از نمایش، فیلم توسط کارشناس تحلیل می شود. این برنامه روز بعد ساعت 2 بامداد تکرار خواهد شد. عناوین فیلم های این هفته عبارتند است از: پیغام رسان ، سامورایی ، جزیره شاتر ، خواهران غریب ، ون سان دوستدار شما ، تماس ، شیوع و روز شیطان . * پخش ویژه برنامه کسوف ، در روز یکشنبه، 1 تیر، ساعت 9صبح ، به مدت 120 دقیقه یکی دیگر از برنامه های این شبکه با شروع ...
30 سال بعد از شبی که رودبار دل ایران را لرزاند؛ شوت، گل، زلزله
بعد از چند دقیقه دستور از سوی مدیران وقت صداوسیما آمد که پخش مسابقه ادامه پیدا کند. با این حال لحن صدای ما کاملا تغییر کرد و قرار شد خیلی آرام، بدون شادی و بدون هیجانات مرسوم فوتبالی گزارش را پیش ببریم. در آن لحظات سنگین تمام فکرمان این بود که بالای سر ما روی زمین چه اتفاقی افتاده است. نه می دانستیم مرکز زلزله کجاست و نه از حال خانواده هایمان و مردم زلزله زده خبر داشتیم. شب هولناکی بود ...
از کوچ شیرازی ها به کنیا تا هجرت کنیایی ها به قم؛ شیخ علی مویگا روایت می کند
وارد یکی از کلاس ها شدیم؛ دیدیم بچه ها رو به قبله ایستاده اند و دارند زیارت آل یاسین(ع) می خوانند! من متوجه ماجرا شدم اما شیخ مدرسه، نه. از بچه ها پرسید: چه کار می کنید؟ گفتند: زیارت آل یاسین(ع) می خوانیم. پرسید: از کجا یاد گرفته اید؟ بچه ها گفتند: از مهدی تی وی. اینجا خوب است بگویم در کنیا، تلویزیون هر روز برنامه کودک ندارد و فقط آخر هفته برنامه کودک پخش می شود. اما ما در مهدی تی وی، هر ...
اکشن های مهیجی که علاقه مندان به تیکن باید ببینند
بازسازی شده. این فیلم با بازی بروس ویلیس می تواند جایگزین مناسبی برای فیلم ربوده شده باشد چرا که خط کلی داستان به فیلم ربوده شده شبیه است. ویلیس نقش مردی را بازی می کند که بعد از حمله گروهی که منجر به کشته شدن همسر و به کما رفتن دخترش می شود، به فکر انتقام جویی می افتد. برابر ساز The Equalizer این فیلم سینمایی اقتباسی از یک برنامه تلویزیونی در دهه 80 میلادی است که دنزل ...
همه برنامه های تلویزیون در تابستان/ پخش سریال های جدید شاهرگ و آخر خط
، فریده سپاه منصور، اشکان اشتیاق، داریوش سلیمی، غزال وکیلی، مهسا باقری ، فاطمه امینی و... در سریال 26 قسمتی آخر خط به ایفای نقش پرداختند. *** شبکه پنج از ساخت ایران 1 می گوید سریال ساخت ایران به کارگردانی محمدحسین لطیفی هر شب ساعت 23 از شبکه پنج سیما پخش می شود. در این سریال خواهیم دید: غلامحسین ، دزد خرده پایی است که روزی از روزها شاهد تصادف اتومبیل با مردی میانسال ...
دست پر رادیو در تابستان 99
دقیق دستور العمل های ستاد ملی مبارزه با کرونا تعدادی از برنامه های شاخص خود را برای پرداخت به موضوعات خاص فصل تابستان در جدول پخش جانمایی کرده است. برنامه ایستگاه نود و هشت ، با رویکرد برنامه ریزی اوقات فراغت، مشاوره های آموزشی با در نظر گرفتن فراغت سالم برای رده های سنی و خانواده های محترم در فصل تابستان است، برنامه دکه نیز برنامه ایی نمایشی با هدف تفریح و سرگرمی و رویکرد استفاده بهینه از ...
ماجرای چاپ و توزیع قرآن های آمریکایی در کویت
، نافع برای مردم باشد و اگر احتیاج نداشتند نافع برای خود خواهد بود. توفیق حاصل شد تا در برنامه بسیار ارزنده دست خط حضور پیدا کنم. حقیقتاً در پرتو انقلاب باید جامعه و اشخاص مشق اصلی زندگی را از اسلام عزیز و مکتب اهل بیت عصمت و طهارت (ع) از طریق رسانه ملی فراگیرند. امیدوارم این برنامه و این حضور گامی هر چند ناچیز در تحقق این امر بوده باشد. از همه دست اندرکاران و مسئولین محترم برنامه خصوصاً مجری فهیم و ...
معرفی و بررسی سریال آخر خط / اولین تجربه کارگردانی علیرضا مسعودی
در 28 قسمت، 45 دقیقه برای پخش از شبکه سوم سیما تولید شده است تا پایان تیرماه 1399 ادامه خواهد داشت. کارگردانی سریال آخر خط بر عهده علیرضا مسعودی، نویسنده و کارگردان مشهور سینما و تلویزیون ایران است، علیرضا مسعودی یا همان علی مشهدی که به بهانه حضور در قسمت های مختلف برنامه خندوانه و اجرای استندآپ هایش در بین عموم مردم مشهور است، پس از سالها نویسندگی و همکاری با کارگردانان مطرحی نظیر ...
خاطرات رزمندگان جنگ های نامنظم استان بوشهر (2)
یوسف بختیاری از رزمندگانی است که در دی سال 1359 در قالب ستاد جنگ های نامنظم در کنار شهید دکتر مصطفی چمران در منطقه دشت آزادگان به نبرد با دشمن متجاوز پرداخت. به گزارش خبرنگار دفاع پرس از بوشهر، یوسف بختیاری از آزدگان هشت سال دفاع مقدس در 23 مهر سال 1342 در بوشهر به دنیا آمد و از رزمندگانی است که در دی سال 1359 در قالب ستاد جنگ های نامنظم در کنار شهید مصطفی چمران در منطقه دشت آزادگان به نبرد با دشمن متجاوز پرداخت. در ادامه به بیان قسمت دوم خاطراتی از حضور وی در جبهه جنگ های نامنظم در کنار شهید چمران می پردازیم. بین ما و عراقی ها 30-40 متر بیشتر فاصله نبود سرانجام درگیری شروع شد، تعدادی از ما، از رو به رو به عراقی ها حمله کردیم و تعدادی از بچه ها نیز همراه با شهید علیرضا، از سمت راست به آن ها حمله کردند، چیزی از حمله ما نگذشته بود که عراقی ها پا به فرار گذاشتند، عده ای از آن ها را اسیر کردیم. ظاهراً در همان موقع که نیرو های اسلام روی تپه های الله اکبر با عراقی ها درگیر بودند، برخی از آن ها به تصور اینکه ما هم عراقی هستیم می آمدند، وقتی با آن ها درگیر شدیم، تعدادی از آن ها که با ما فاصله داشتند، فرار کردند و تعدادی از آن ها را نیزتوانستیم اسیر کنیم در مجموع حدوداً 56 نفر از عراقی ها را اسیر کردیم و دو نفر از بچه ها را بالای سر آن ها گذاشتیم. شهید علیرضا، با شهید چمران تماس گرفت و اطلاع داد: ما این منطقه را تسخیر کرده ایم از او خواست برای ما کمک بفرستد و نیرو هایی که به فرماندهی راشد بودند روی مین رفته بودند و حدوداً 25 نفر از آن ها شهید و بقیه مجبور به عقب نشینی شده بودند. ساعت 12 ظهر بود که پاتک بعثی ها، شروع شد، تعداد 30 دستگاه تانک عراقی در حال آمدن به طرف ما بودند. شهید چمران آن موقع دستور عقب نشینی داده بود و گفته بود: هیچ کس به کمک شما نمی آید و همه می گویند شما عراقی هستید شهید علیرضا به سمت ما آمد و گفت: باید شهدا را بیرون بیاوریم دو نفر از رزمندگان، به نام های شهید محمد حسن جمهوری و سید احمد غفوری شهید شده بودند، با چند نفر از بچه ها برانکارد را برداشتیم و زیر آتش دشمن رفتیم و شهدا را روی نفربر عراقی که به غنیمت گرفته بودیم گذاشتیم. قرار شد که آن نفربر توسط یکی از بچه های سپاه که می توانست با آن کار کند، حرکت داده شود؛ اما او وقتی وارد نفربر شد، نتوانست آن را روشن کند. در همین حین متوجه چهار عراقی دیگر شدیم که زیر بوته ها پنهان شده بودند. آن ها را از زیر بوته ها بیرون آوردیم و تعداد اسرا به 60 نفر رسیده بود. همه اسرا را همراه با دو نفر از بچه ها به عقب برگرداندیم، پس از آن، بعد بیسیم زدیم و گفتیم: این ها عراقی هستند نه نیرو های خودی . ساعت یک بعد از ظهر بود، نه آب داشتیم، نه مهمات 30 دستگاه تانک به ما حمله کردند. هر لحظه امکان محاصره ما بود دستور عقب نشینی از شهید چمران صادر شد، ناچار عقب نشینی کردیم و نتوانستیم شهدای خود را به عقب منتقل کنیم یکی از نیرو های کهن سال نیز مجروح شده بود که با یک اسیر عراقی به عقب فرستاده شد. تعدادمان 28 نفر شده بود حوالی ساعت 5 -4 بعد از ظهر بود که به نیرو های ارتش رسیدیم، دیگر رمق راه رفتن نداشتیم، آن ها از ما پذیرایی کردند و بعد از استراحت کوتاهی به سبحانیه بازگشتیم. تقریباً 12 ساعتی استراحت کرده بودیم که مجدداً شهید چمران آمد و گفت: یک بار دیگر باید روی تپه های شحیطیه حمله کنیم نیرو ها با اینکه در عقب نشینی اکثراً پاهایشان تاول زده بود و خیلی هم خسته بودند، با عشق آماده شدند. شهید علیرضا ماهینی اعلام کرد: باید فردا عصر عملیات دیگری روی همان تپه های شحیطیه انجام دهیم؛ ولی این بار از طرف شرق حمله خواهیم کرد هم تپه ها را تثبیت می کنیم و هم شهدا را به عقب برمی گردانیم علیرضا در ادامه گفت: اگر کسی خسته است می تواند در عملیات شرکت نکند همه بچه ها باتفاق اعلام آمادگی کردند و زود تجهیزات را آماده کردیم این بار شهید چمران هم همراه ما آمد و سوار ماشین شدیم و به سوی تپه ها حرکت کردیم. فاصله ما تا آنجا حدوداً 10 کیلومتر بود ساعت تقریباً 5 بعدازظهر بود که از ماشین پیاده شدیم شهید چمران گفت: گزارش رسیده که عراقی ها در حال عقب نشینی از تپه های شحیطیه هستند، ولی باید آمادگی خود را حفظ کنید . قرار بود بعد از این که تپه ها را گرفتیم آنجا را تحویل ارتش بدهیم، زمانی که به سمت تپه ها می رفتیم شهید چمران در جلو حرکت می کرد و شهید علیرضا پشت سر او بود. شهید چمران تأکید داشت که هر جا که او پا می گذارد، ما نیز دقیقا همان جا پا بگذاریم؛ زیرا آنجا رامین گذاری کرده بودند. همین که به تپه ها رسیدیم، عراقی ها را دیدیم که در حال عقب نشینی به طرف بستان بودند ما نیز آن جا را تصرف کردیم. بعد از عملیات بچه های هوا نیروز به کمک ما آمدند و شب را آن جا ماندیم و فردا بعداز ظهر با شهدای خود به عقب بازگشتیم و پس از آن برای مرخصی به بوشهر رفتیم. در آن زمان که بنی صدر رئیس جمهور و فرمانده کل قوا بود در عملیات تپه های الله اکبر به بچه های جنگ های نا منظم، خیانت کرد؛ زیرا قرار بود که ارتش ما را پشتیبانی کند، ولی هرچه ما توسط بی سیم می گفتیم که ما منطقه را گرفته ایم باورشان نمی شد و به همین بهانه ما را پشتیبانی نکردند و ما مجبور شدیم که به عقب برگردیم. بعد از مرخصی اول که به جبهه برگشتم، خیلی احساس دلتنگی می کردم یکی از دوستانم به نام شهید سید احمد غفوری بود او از من بزرگتر بود و خیلی او را دوست داشتم، با این که خانواده اش وضع مالی خوبی داشتند، خودش خیلی خاکی و با مرام بود. سیداحمد غمخوار من بود با هم درد دل می کردیم، روزی به من گفت: می دانی من چه طوری به جبهه می آیم ؟ گفتم: نه ، گفت: من وقتی از خانه بیرون می آمدم، به خانواده می گفتم که به جهاد سازندگی می روم و در نامه هایی که می نویسم، نیز می گویم؛ که در آنجا هستم. چون اگر بدانند، اجازه نمی دهند وقتی که به مرخصی می روم، خانواده ام خیلی گرم با من برخورد می کنند و خیلی به من محبت می کنند. این چند روزی که به مرخصی می رفتیم با بچه های دیگر به خانه شهید علیرضا ماهینی یا اسماعیل ماهینی، حاج رضا محمدی یا علی بختیاری می رفتیم و به بچه های مسجد قرآن و توحید سر می زدیم. من خودم مسئول پایگاه مقاومت امام حسین (ع) بودم آن جا را از جعفر پورکبگانی تحویل گرفته بودم مدتی نیز مسئول گروه مقاومت (امام محمد تقی (ع) بودم. چند روز مرخصی را به همین صورت می گذراندیم و دوباره با مینی بوس به جبهه برمی گشتیم که ستاد جنگ های نامنظم قبل از برگشت ما محور بعدی را برای ما مشخص کرده بودند. وقتی از جبهه به مرخصی می آمدیم در همان روز های اول، برای رفتن به جبهه دلمان بی قراری می کرد با توجه به اینکه همه بچه ها باهم به مرخصی می آمدیم در آن زمان به این حالمان اصلاً فکر نکرده بودم، خداوند جذبه ای در خط مقدم ایجاد کرده بود که هرکه به جهاد می آمد اکثرا به این حالت مبتلا می شدند. ما با دو شهید به شهر می آمدیم، ولی با تعداد بیشتری به جبهه بر می گشتیم این هم خودش معجزه ای بود که کسی از شهید شدن نمی ترسید و تازه خون شهید به جامعه نشاط و نترسی تزریق می کرد. اوایل تیرماه سال 1360 بعد از چند روز مرخصی به جبهه برگشتیم، این بار ستاد جنگ های نامنظم برای بچه های گروه بوشهر شهید علیرضا خط منطقه پایین تپه های شحیطیه در نظرگرفته بودند. چند روزی در آنجا مستقر شده بودیم یک تراکتور کوچکی در خط مقدم بود به من تحویل دادند من هم با آن وسایل تدارکاتی برای بچه ها از بنه تدارکاتی تحویل می گرفتم و به خط می رساندم. قرار شد عملیاتی روی هلاویه انجام گیرد. علی رضا تعداد 18 نفر را برای عملیات از ما جدا کرد. از جمله شهید کمان، شهید میر سنجری، شهید احمد جلالی، حاج نجف شاکردرگاه، حاج فرامرزحیدری و رحیم ماهینی بودند. در تاریخ 1360/3/31 بود که خبر شهادت دکتر چمران به ما رسید و ما از این بابت خیلی ناراحت شدیم. در همین حین نیز خبر زخمی شدن علیرضا به ما رسید، مدتی در آنجا بودیم که به علت شهادت مقدم ، مسئول خط طراح کرخه نور، ما را به آن منطقه بردند. این منطقه حدوداً سمت راست سوسنگرد قرار داشت. وقتی به آنجا رسیدیم بچه هاپی ارتش در حال پدافند از آنجا بودند زمین آن منطقه کفی و صاف بود بچه های جهاد سازندگی در حال احداث خاکریز بودند. ما هم شروع به ایجاد سنگر کردیم چند روزی به ماه مبارک رمضان بیشتر باقی نمانده بود، شب تا به صبح نگهبانی می دادیم و روز ها استراحت می کردیم، بچه های اطلاعات نیزروی خاکریز با دوربین منطقه را زیر نظر داشتند. صبح که می شد، چون عراقی ها دید داشتند، آتش توپخانه و خمپاره را به طرف ما مرتب شلیک می کردند به همین دلیل سعی می کردیم از خاکریز ها بالا نرویم؛ زیرا فاصله ما با آن ها کمتر از یک کیلومتر بود. ماه رمضان فرا رسید شهید حسین مقاتلی، سید محمد جعفری و من و دو نفر دیگر که در یک سنگر بودیم، تصمیم گرفتیم که قصد 10 روز کرده و روزه بگیریم به ما می گفتند: نباید روزه بگیرید، چون هر لحظه امکان دارد به شناسایی بروید و روزه شما باطل می شود ؛ ولی ما توکل به خدا کردیم تصمیم گرفتیم که روزه بگیریم وقتی به ما ناهار می دادند آن را برای افطار و شام خود را برای سحر می گذاشتیم. شهید غلامحسین موجی که خیلی شوخ طبع بود سنگر اجتماعی ما با آن ها و شهید علیرضا و اسماعیل ماهینی نزدیک هم بود. غلامحسین هر موقع نگهبان می شد و خمپاره ای نزدیکی های سنگر آن ها به زمین می خورد شروع می کرد به فریاد زدن که سرم ترکش خورد و به پایین می آمد و، چون شب بود و کسی او را به خوبی نمی دید همه با ناراحتی دور او جمع می شدند، ولی او بعد از چند دقیقه بلند می شد و می گفت: شوخی کردم تا این که شب ششم یا هفتم ماه مبارک رمضان بود که صدای فریاد غلام حسین بلند شد که می گفت: مجروح شده ام گفتیم: او شوخی می کند و این چندمین باری است که چنین چیز می گوید ؛ ولی بعد از نیم ساعت دیدیم که آمبولانس آمد و او را به بهداری برد. شهید علیرضا و اسماعیل ماهینی و من و اسماعیل کمان و سید محمد جعفری و محمود باشی و علی بختیاری آنجا بودیم که او را به بیمارستان منتقل کردند. عصر روز دهم ماه رمضان بود شهید علیرضا گفت: من می خواهم به اهواز بروم شما نمی آیید ، چون 10 روز، روزه ی ما تمام شده بود به همراه او رفتیم و گفتیم: سری هم به غلام حسین بزنیم به بیمارستان هتل نادری رسیدیم، ما رو به روی درب بیمارستان ایستادیم و شهید علی رضا به همراه اسماعیل ماهینی به داخل رفتند، وقتی که برگشتند، خیلی ناراحت بودند گفتند: غلامحسین خیلی حالش بد است و نمی گذارند کسی به ملاقاتش برود به مدرسه شهید جلالی رفتیم و شب را همان جا ماندیم. روز بعد نزدیکی های غروب بود که زنگ زدند و گفتند: غلامحسین شهید شده است ، شهید علیرضا از من پرسید: آیا می توانی رانندگی کنی ؟ من با این که گواهینامه نداشتم؛ ولی می توانستم رانندگی کنم گفتم: بله می توانم کمک راننده باشم . به بیمارستان رفتیم و یک وانت بار به ما دادند و گفتند: شهید غلامحسین را پشت آن بگذارند و یخ و پتو دورش بپیچید و تا صبح او را به بوشهر برسانید ، ساعت 9 شب بود که حرکت کردیم نزدیکی های دیلم که رسیدیم راننده خیلی خسته شده بود من به او پیشنهاد کردم تا کمکش کنم تا ساعت 8 صبح رانندگی کردم، شهید را به بیمارستان فاطمه زهرا (س) بوشهر تحویل دادیم و خانواده اش نیز به بیمارستان آمده بودند، غلامحسین را تشییع کردند من و راننده به خانه خودمان رفتیم و 2-3 ساعتی استراحت کردیم و دوباره به اهواز برگشتیم. یک روز با شهید اسماعیل کمان و شهید ناصرمیرسنجری و یکی دو تا از بچه ها در حال درست کردن سرویس بهداشتی بودیم در همین حال شهید چمران آمد و در نزدیکی ما ایستاد و پرسید چه کار می کنید ؟ به او گفتیم: در حال سنگر ساختن هستیم لبخندی زد و رفت. ادامه دارد... انتهای پیام / ...
تحریف خاطرات موتورسواران چمران در ماه عسل / جلیل پاکوتاه چگونه جانباز شد+فیلم
که تعدادش از ما بیشتر می شد. همان موتورها ما را که بچه های اتابک، گمرک و گیشا بودیم، وسوسه کرد برویم جبهه و زیر نظر دکتر چمران در ستاد جنگ های نامنظم فعالیت کنیم. از موتورها برای شناسایی نقاط دشمن، حمل دیده بان ها و رساندن پیام استفاده می شد. همه جور آدمی هم در بینمان بود، از بچه های انقلابی تا آن ها که خط و ربطشان با ما نمی خورد و آن هایی بودند که شب ها در عروسی ها تک چرخ می زدند و مجلس گرم م ...
شهید چمران؛ نمونه مدیر انقلابی
می باید در جبهه ها باشم تا روحیه بچه ها تضعیف نشود. او معتقد نبود به اینکه مثلاً خودش پشت میز بنشیند، سپس به بچه ها بگوید که شما بروید فداکاری کنید و فلان عملیات را انجام دهید. دکتر می گفت من می باید در عملیات و برنامه ها پیشقدم شوم تا بچه ها هم با میل و فداکاری بیشتری کارها را انجام دهند . [2] آفت های انقلابی بودن اما هنرِ مدیریتی شهید چمران و فرماندهانِ شهیدی چون او، تنها ...
شوق دیدن نسل فراموش شده
. البته فقط نیم رخ نبود. برنامه های دیگری هم داشتیم، مثل اکسیژن که شهاب حسینی آن را اجرا می کرد و بعد در دهه 80، برنامه کوله پشتی که فرزاد حسنی اجرای آن را به عهده داشت و مثل دو برنامه قبلی، آن برنامه هم دوست داشتنی بود و مخاطبان زیادی داشت. در این صفحه قرار است از این برنامه ها بگوییم و استقبالی که از آنها شد و حاشیه هایی که برای آنها وجود داشت و خط شکنی هایی که این برنامه ها داشتند. در روزگار نفوذ ...
معیشت 80 درصد طلاب زیر خط فقر/ فقط 10 درصد روحانیون زندگی مرفهی دارند/بانک ها از مسیر خود خارج شده و ...
به گزارش شهرآرانیوز ، استاد حوزه علمیه با بیان اینکه "تنها 10 درصد از روحانیون زندگی مرفهی دارند"، می گوید: وضع معیشتی طلاب قبل از انقلاب خیلی بهتر بود. الان حقوقی که طلبه می گیرد، دو برابر را روی این حقوق بگذارد نمی تواند اجاره خانه خود را بدهد. وضع معیشتی 80 و بلکه بیش از 80 درصد طلاب بسیار پائین تر از خط فقر است. همزمان با ایام شهادت امام جعفرصادق (ع)، برنامه تلویزیونی دستخط مصاحبه ...
پیوس: برخی مدیران و مربیان با هم زد و بند می کنند/ اطرافیان دهداری در حد تیم ملی نبودند
مقطع آقای پروین بازی من را در ورزشگاه شهید شیرودی دیده بود و بعد از بازی آقای قره باغی و همینطور توکلی را به رختکن تیم فرستاده بود تا با من برای حضور در پرسپولیس صحبت کنند. بعد از آن به یک نمایشگاه ماشین رفتم تا با آقای پروین قرارداد امضا و برای پرسپولیس بازی کنم. *چطور شد که تصمیم گرفتید در باشگاه راه آهن تست بدهید؟ من ابتدا در تیم فوتبال بانک ملی تست دادم اما یک مربی آمد و ...
تلویزیون؛ متهم خاموش
حق پخش؛ شاه کلید همه دعواها بزرگ ترین درد تیم هایی که می گویند لیگ نباید ادامه پیدا کند بی پولی است و بزرگ ترین دلیل بی پولی در فوتبال ایران، تلویزیون! صداوسیما سال هاست به رایگان از سفره فوتبال ارتزاق می کند. پخش رایگان مسابقات با بیننده های چند میلیونی و کسب سود هنگفت از محل آگهی ها، فوتبال را به دکان دونبش تلویزیون تبدیل کرده، اما جام جم به این مقدار هم اکتفا نمی کند. در همین سه ماه ابتدای سال اگرچه ظاهرا مسابقات رسمی در ایران تعطیل بود، اما برداشت های تلویزیون از خوان فراخ فوتبال ادامه داشت. در تعطیلات نوروز شاهد پخش فصل ششم سریال پایتخت بودیم؛ مجموعه ای که بخش قابل توجهی از داستان آن درحاشیه لیگ برتر فوتبال می گذشت و حتی تصاویر واقعی از بازی پرسپولیس- نساجی در آن مونتاژ شده بود. پایتخت که یکی از غول های پولساز تلویزیون است، به همین راحتی برای پیشبرد داستانش از برند دو باشگاه محبوب در ایران استفاده کرد، بدون اینکه حتی یک ریال هزینه بپردازد. همچنین در طول همین سه ماه ...
پیام پیونگ یانگ به کاخ سفید با انهدام یک ساختمان
را چشم و گوش بسته و آماده به فرمان چین، پکن یا حتی تهران بدانیم! کره شمالی دفتر ارتباطات با کره جنوبی در کائسونگ را منفجر کرد کشمکش های لفظی بین سئول و پیونگ یانگ بالاخره اوج گرفت و کره شمالی به تهدید خود مبنی بر انهدام دفتر ارتباطات با کره جنوبی عمل کرد. تنش در مناسبات دو کشور در پی پخش هوایی شب نامه از سوی کره جنوبی افزایش یافته است. کره شمالی خبر از احتمال حضور نظامی مجدد در مناطق ...
کاهش هزینه های مالی تولید در صنایع پتروشیمی
داخل ورود کنیم و عملیات احداث واحد سولفورزدایی پتروشیمی ایلام را با اتکا بر دانش فنی داخلی کلید بزنیم. بابایی گفت: در سال های اخیر برخی شرکت ها با هدایت این شرکت خط تولید را به مرور ایجاد و بعد فرآیند بومی سازی را آغاز کرده اند. این بومی سازی تجهیزات از طرح متانول خارک با ساخت مبدل و کولرهای هوایی آغاز و به جایی رسیده که در حال حاضر تقریبا تمامی تجهیزات ثابت و بخشی از تجهیزات دوار در داخل کشور ...
برنامه های درسی شنبه 31 خرداد شبکه آموزش
تهران (پانا) - جدول زمانی پخش برنامه های درسی دانش آموزان ابتدایی و متوسطه در روز شنبه 31 خرداد ماه 99 از طریق شبکه آموزش اعلام شد. برنامه تلویزیونی آموزش مکمل برای مقاطع مختلف تحصیلی که ازطریق شبکه آموزش در روز شنبه 31 خرداد ماه 1399 پخش می شود به شرح زیر است: شبکه آموزش ابتدایی: ساعت 11 : بازگشایی مدرسه تلویزیونی تابستانی با حضور رضوان حکیم زاده معاون ...
اخبار مهم امروز فرهنگ و هنر برنا
...> مجموعه تلویزیونی آخر خط به نویسندگی و کارگردانی علی مسعودی، از امشب روی آنتن شبکه سه می رود. مهمانان امشب (جمعه) برنامه دورهمی مشخص شدند برنامه دورهمی امشب با حضور دو مهمان از شبکه نسیم پخش می شود. برنامه ای از گروه اجتماعی شبکه پنج سیما؛ زندگی فوتبالی کودکان کار در برنامه شکلات تلخ برنامه "شکلات تلخ" به تهیه کنندگی و کارگردانی مجتبی احمدی، روزهای شنبه و سه شنبه ساعت 13:30 و روزهای یکشنبه و چهارشنبه ساعت 30 دقیقه بامداد روی آنتن شبکه پنج می رود. ...
جدول پخش شبکه ها تابستانی شد/ قاب رنگارنگ شبکه ها در ایام تابستان
وره ای موفق از حضور بر آنتن شبکه دو را در ایام رمضان تجربه کرده بود، بر عهده دارد که شنبه ها ساعت 23:30 روانه آنتن می شود. * فصل جدید مجموعه نمایشی بچه محل (عموپورنگ) به تهیه کنندگی مسلم آقاجانزاده در ایام تابستان هر روز ساعت 18:45 روانه آنتن خواهد شد. * در انتهای الوند به تهیه کنندگی امیرحسین آذر نیز به صورت برنامه صبحگاهی و شبانگاهی شنبه تا چهارشنبه به ترتیب ساعت 7:30 ...
چرا رپرهای ایرانی فقط به هم فحش می دهند؟! + عکس
و انفرادی) از جی جی و سیجل و خلسه هم به فروش گذاشته شد و تا الان که ترک های زدبازی منتشر شدند هنوز آلبومای جی جی منتشر نشدند. رپر حکومتی و رپر توییتری اما... قبل از انتشار مجاز، برنامه ای از شبکه 3 پخش شد که درباره راهیان نور بود و سهراب ام جی هم در آن (منطقه جنگی) جضور داشت. البته این اتفاق برای 4-3 ماه پیش بود، اما به تازگی از تلویزیون پخش شد. مهدیار هم در یک توییت، ام جی ...
انتقاد امام جمعه کرج از اجرای نادرست برنامه های فرهنگی
مشکلات منطقه محروم حصار اقدام داشته باشند / خدمات و فعالیت ها به مردم اطلاع رسانی شود نکته استانی: طبق برنامه ای که دارم و به مناطق مختلف استان سرکشی می کنم، فرصتی شد بر اساس شکایتی که شده بود به منطقه محروم حصار و کمتر مورد توجه سری بزنم. لازم است مسئولین مربوطه متوجه مشکلات عدیده ای که منطقه خط چهار حصار دارد باشند و با سرعت بیشتری نسبت به مالکیت عرصه ی املاک، تصفیه خانه لوکال ، جمع آوری ...