به جوان فروشنده خیلی پول دادم که عکسهایم را منتشر نکند اما او خواسته هایی ...
سایر منابع:
سایر خبرها
قتل شوهر در خواب پس از 35 سال زندگی مشترک
6 سال از من بزرگتر بود درآمدم. یکی دو سال اول زندگی خوبی داشتیم اما بعد از مدتی متوجه شدم او معتاد است. با این حال حرفی به کسی نزدم و به زندگی ادامه دادم اما هرچه از زندگی مان بیشتر می گذشت رفتارش بدتر می شد. او نه تنها مواد را کنار نگذاشت بلکه اخلاقش هم روز به روز بدتر می شد. کتکم می زد، ناسزا می گفت و خیلی با من بدرفتاری می کرد. من تازه به سن جوانی رسیده بودم و دیگر نمی توانستم رفتارهای نامناسب ...
انتشار عکس تبلیغی سارقان را گرفتار کرد
سرویس حوادث جوان آنلاین: چند روز قبل زن جوانی به اداره پلیس رفت و از سرقت صندوقچه جواهراتش شکایت کرد. شاکی در توضیح ماجرا گفت: شوهرم تاجر است و چند روز قبل برای انجام کاری به خارج از کشور رفت و من و پسرم تنها شدیم که مادرم امشب ما را برای خوردن شام به خانه اش دعوت کرد. ساعتی قبل وقتی به خانه برگشتم به سراغ جعبه جواهراتم رفتم که ساعت مچی گرانقیمتم را داخل آن بگذارم، اما جعبه جواهراتم ...
راز سرقت صندوقچه طلا در عکس اینستاگرامی زن آرایشگر
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان ، مدتی قبل زن جوانی به پلیس رفت و از سرقت صندوقچه طلاهایش خبر داد و گفت: من یک صندوقچه دارم که در آن طلا ها و ساعت های گرانقیمتم را نگهداری می کنم. شب گذشته به مهمانی رفته بودیم و کسی خانه نبود، صبح امروز به سراغ صندوقچه طلاهایم رفتم، اما متوجه شدم سرقت شده است. وی در ادامه گفت: شوهر من مهندس است و زیاد به خارج از کشور سفر می کند. چون من علاقه ...
جزئیات عملیات رهایی زن جوان گروگان گرفته شده از دست قاتل فراری در شیراز+فیلم
دستبند او را بیرون آورده و سوار آمبولانس کردیم؛ خودم همراهش بودم تا به بیمارستان رفتیم؛ دکتر اعلام کرد که تاندون دستش آسیب دیده و باید جراحی شود. تمام مراحل همراهش بودم و در نهایت تحویل دستگاه قضا شد. وی در پاسخ به دیگر پرسش فارس در این خصوص که وضعیت زن گروگان گرفته شده چگونه بود، گفت: زن جوان، زنی شجاع و باشخصیت بود؛ چادر نمازی به سر داشت و گوشه ای ایستاده بود. خوشبختانه به زن گروگان آسیبی نرسید و صحنه گروگانگیری بعد از ساعت ها تیراندازی با آزاد سازی گروگان و دستگیری گروگان گیر به پایان رسید. انتهای پیام/ ...
نبود مجید هنوز برایمان عادی نشده است/ عکس تابوتش را هم انتخاب کرده بود
درست کردن غذا بودم که صدایش زدم جواب نداد، به آرامی نگاه کردم دیدم در اتاقش را بسته و عکس پدر را در آغوش گرفته و با پدر شهیدش درد دل می کند، گفتم بیا به من کمک کن و با هم غذا درست کنیم که مرا بغل کرد و گفت داشتم به بابا می گفتم، بابا اگه بیای پنج سال تورو تنها می زارم تا متوجه بشی چقدر سخته که نیستی ، راستش خودم منقلب شدم که چه در دل این کودک هشت ساله می گذرد که چنین حرفی را از ته دل می زند؟! ...
خانواده یعنی امنیت، پناهگاه، تکیه گاه
من است ولی هیچ کس زنم نمی شود. در ادامه گفت: دخترم! تشکیل خانواده و ازدواج کردن و زن گرفتن امروزی ها با زمان ما خیلی فرق کرده، زمان ما همه چیز رسم و رسوم و قاعده خودش را داشت، من تا شب عروسی همسرم را ندیده بودم بدون حتی یک کلمه حرف زدن ولی در طول این همه سال با خوشی کنار هم زندگی کردیم. خانواده یعنی زنی که برای شوهرش تب کند و مردی که دستانش برای نان حلال درآوردن و تأمین مایحتاج زندگی ...
زوج میانسالی که با جان، مال و اولادشان به میدان جهاد آمدند! + تصاویر
از عکس دوم بگذر، جلوی همسایه ها خجالت میکشم! با شیطنت گفتم: خودم یک طوری کنارتان می ایستم که کسی نبیند برای گرفتن عکس با حاج آقا می روید. چند ثانیه ای محو حیایشان شدم، زن و شوهر میانسالی که از شرم چشم همسایه ها نمیخواستند کنار هم بایستند، با خنده اشاره دادم ماسک ها را پایین بیاورند، یک، دو، سه، خدا حفظتان کند، گرفتم. تا درِ خروجی همراهیم کردند، آقای قاسم پور با ...
راز بی بی یاخشیگل ، مامای زندگی/ درس های یک پیرزن برای نسل جوان
. پیاله های چایی را نوه دختری اش برایمان می آورد. چند روزی از تهران به روستا آمده تا کنار بی بی باشد. بی بی تعارف چایی می کند؛ کلامش پر از شور و شوق است. عذرخواهی می کنم که وقتش را گرفته ام و تشکر می کنم که قبول کرده است ما را ببیند. می گوید قزم جان! مهمان رحمت می آورد و بلا را از خانه می برد. قزم جان (دختر جان) تکه کلامش است و قبل و بعد از هر جمله می گوید. قزم جان، خداوند عالم ...
ابوالفضل نابینای حافظ قرآن برای خود آرزویی ندارد / مسئولان برای معیشت و رفع بیکاری نابینایان و ناشنوایان ...
سال 1380 تا 1382 به صورت پاره وقت و پس از آن تا 1388 به طور تمام وقت در مؤسسه مهد قرآن کریم در قسمت تست نوارهای کاست مشغول به کار بودم. به تدریج 70 درصد از شنوایی ام را از دست دادم و از سمعک استفاده می کنم. در حال حاضر برای امرار معاش، نیابتی به ختم قرآن مشغول هستم و تا چند سال قبل از طرف مؤسسه برای آموزش قرآن به مراکزی اعزام می شدم. از مسئولان درخواست دارم که زمینه های ایجاد شغل را برای نابینایان ...
اقدام متفاوت زوج کردستانی برای برگزاری مراسم عروسی در ایام کرونا + تصاویر
... می گوید: هر روز بار ها و بار ها سرنوشتم را در این چهار دیواری مرور می کنم. نگران خودم نیستم؛ نگران همسرم هستم .. پسر کوچکم اینکه بدون پدر چه می کشد! ذهنم پر است از ای کاش و ای کاش هایی که هیچ سودی ندارد، حالم بد می شود از این ای کاش ها... چشم انتظاری خانواده برای آمدن پدر، نه از سفر بلکه برای آزادی از پشت میله های زندان چه مصیبتی تلخ و رنج آور، نه برای یک خانواده بلکه برای یک جامعه دینی و اسلامی است و این انتظار بلاخره پایان می یابد و در این روز های تلخ کرونایی شادی به زندگی این خانواده لبخند می زند. ...
صدای خنده رزمندگان آخرین یادگاری برای مادرانشان شد
... من در سال 1366 وارد صداوسیما شدم منتها قبل از ورودم به صداوسیما از جبهه گزارش می گرفتم و مدیران صداوسیما نوار ها را می گرفتند و پخش می کردند. از سال 1363 برنامه های دفاع مقدسی را به صورت حق الزحمه ای می نوشتم. به منطقه که می رفتم خودم یک ضبط صوت داشتم که با آن مصاحبه می گرفتم و کاست هایش را به صداوسیما می دادم. بعد ها یک ناگرا به من دادند. این ناگرا برای صداوسیما بود. مدتی ناگرا را به منطقه ...
عروسی خوبان بدون جشن و پایکوبی
قرمز شد و این یعنی باید تصمیم دیگری می گرفتیم. این مدت خودم، پدر و همسرم هم به کرونای خفیف مبتلا شدیم اما مادرم نوع شدید را گرفت. بنابراین بخوبی می دانستیم بیمار مبتلا به کرونا با چه مشکلاتی مواجه می شود. باید بین سلامتی فامیل و دوستان و برگزاری مراسم عروسی یکی را انتخاب می کردیم واگر جشن را انتخاب می کردیم نوعی خودخواهی بود. هانیه می گوید بهترین تصمیم زندگی اش را گرفته است: پدرم گفت اگر ...
دسیسه زن خائن برای پنهان کردن قتل شوهرش/ جلال،جلوی چشمانم به سر همسرم شلیک کرد
دلیل وقتی موضوع را برای جلال-پ بازگو کردم او تصمیم گرفت تا همسرم را از میان بردارد برای همین از من خواست هر زمان با همسرم بیرون رفتیم من به او خبر بدهم! این زن 32 ساله افزود: شوهرم سرآشپز بود و روز حادثه (شنبه) روز استراحتش بود که از من خواست برای تفریح و پیک نیک به دشت و بیابان برویم و پاچین کباب کنیم! من هم خیلی زود پذیرفتم و همه لوازم و پاچین ها را آماده کردیم در همین حال من بی درنگ ...
جوان روانی:برای انتقام از دوستم همسرش را کشتم
رسیدگی به این پرونده از یک سال قبل با قتل زن جوانی به نام مائده در یک آپارتمان مسکونی آغاز شد. گزارش این قتل توسط مهران همسر این زن به پلیس داده شد. او در توضیح به مأموران گفت: روز جنایت مثل بقیه روزها صبح از خانه خارج شدم و عصر پس از بازگشت از سرکار هرچه زنگ خانه را زدم کسی در را باز نکرد. آنگاه با کلید خودم در را باز کردم و با جسد همسرم مواجه شدم. ما هیچ دشمنی نداشتیم و نمی دانم چه ...
کمک های مومنانه| کارآفرین برتری که خط تولیدی خود را از کیف به ماسک رایگان تغییر داد
تن مجوز با ما همکاری خوبی داشتند و راهکارهای خیلی خوبی پیش پای ما گذاشتند. فارس: چه توصیه ای به زنان خانه دار دارید؟ به عنوان کارآفرین کشوری به بانوان خانه دار توصیه می کنم که از مشکلات اقتصادی نهراسند. من هم زنی خانه دار هستم و به خودم افتخار می کنم که توانستم یک سری مشکلات خانواده ام را حل کنم و برای چندین زن خانه دار دیگر هم ایجاد اشتغال کنم؛ چراکه معتقدم در ا ...
دور از چشم شوهرم با دو مرد ارتباط برقرار کردم/نادر می خواهد عکس های بی شرمانه من را نشان شوهرم بدهد!
این ها بخشی از اظهارات زن 34ساله ای است که به خاطر ارتباط غیراخلاقی در فضای مجازی به مردابی سقوط کرده که اکنون برای نجات از این مرداب وحشتناک به هر رشت ه امیدی دست می آویزد. او که با کورسوی امیدی برای حفظ زندگی اش وارد کلانتری سناباد مشهد شده بود، درباره این ماجرای تاسف بار به کارشناس اجتماعی کلانتری گفت: 14 سال قبل با کیان ازدواج کردم و صاحب یک دختر شدم اما هیچ علاقه ای بین من و همسرم وجود نداشت. او مردی متکبر و خودبین بود به طوری که مرا در خانه نمی دید، حتی نظراتم را درباره هر موضوعی به تمسخر می گرفت تا جایی که آرام ...
اعتیاد مرد، انگیزه زن برای همسرکشی
. از خواب پرید؛ با همه زورش به من حمله کرد و مرا دوباره کتک زد. دیگر نتوانستم تحمل کنم و ضربه بعدی را به گردنش زدم. زن جوان در حالی که گریه می کرد، گفت: اگر بگویم پشیمان هستم دروغ گفتم؛ من خیلی اذیت شدم؛ بیش از 35 سال بود زجر می کشیدم و زجرهایی که کشیدم من را به این روز انداخت. این در حالی است که پزشکی قانونی اعلام کرد علت مرگ مقتول پارگی شریان اصلی بدن در ناحیه گردن بوده که ...
کرونایی ها زامبی نیستند/ بعد از 3 بار تست دادن باز هم کرونا مثبت بودم
علائمی نداشتم و با کرونا درگیر نشدم اما یک ماه و نیم بعد از بهبودی همسرم دچار بی حالی و درد در قفسه سینه ام شدم. به پزشک قلب و عروق مراجعه کردم و تست ورزش هم دادم ولی هیچ گونه مشکلی نداشتم و آزمایش خون دادم و متوجه شدم که غلظت خون شدید دارم و "آی جی ام" من مثبت بود و درگیر کرونا نوع حاد شده بودم. بیست و یک روز در خانه قرنطینه شدم، با فرزندانم در ارتباط بودم اما ماسک سفید در چهره ام خودنمایی می ...
رویا شوهرش را زیر پتو سلاخی کرد
ها گفت: من سی سال قبل وقتی که نوجوان بودم با پسرعمویم ازدواج کردم .اما بعد از مدتی متوجه رفتارهای بد او شدم .احمد مرد بدخلقی بود .او پس از چند سال به دام اعتیاد افتاد و رفتارهایش بدتر شد .می خواستم از او جدا شوم اما به خاطر نسبت فامیلی که با هم داشتیم نتوانستم. او بارها مرا کتک زده و تحقیر کرده بود. قتل خونین دوست در شهریار با شلیک گلوله رویا ادامه داد :سال 85 احمد درگیری در یکی ...
با جیغ و داد گفتم: مهدی شهید شده!
.... پرده جلوی در را زدم کنار. دویدم داخل خانه مادر شوهرم مستقیم رفتم سراغ تلفن. تا دیدم گوشی روی تلفن قورباغه ای گذاشته شده وا رفتم. کنار میز تلفن مثل بستنی شل شدم تا مادرشوهرم وارد شد صدای تلفن از خود بی خودم کرد. نگذاشتم به زنگ دوم برسد. مهدی بود. انگار دنیا را به من داده بودند. بعد از سلام گرمش گفت: کجایی فاطمه؟ می خندید که زنگ زدن اینجا معمولی نیست. سه بار از ته صف یک کیلومتری رسیده ...
زنی که همه هستی اش را به جبهه فرستاده بود
به گزارش گروه خبر خبرگزاری برنا، مقام معظم رهبری در خطبه های نماز جمعه در سال 66 فرمودند: من در سفر همدان که در دو سه روز، سه چهار روز قبل بودم، بعد از آن که سخنرانی کردم و آمدم، یک نامه ای به من دادند از یک خانمی که یک تکه هایی از این نامه را گفتم برای شما بخوانم. اینها نمونه های بسیار ظریفِ استثنایی است در تاریخ. البته خوشبختانه در روزگار ما اینها استثنائی نیست، اما در تاریخ حقیقتا ...
متهم: قصد انتقام داشتم
سرویس حوادث جوان آنلاین: آبان سال 98 مأموران پلیس پایتخت از قتل زن 22 ساله به نام مهوش در خانه اش باخبر و راهی محل شدند. با حضور مأموران در محل اولین بررسی ها حکایت از آن داشت زن جوان بر اثر خفگی به قتل رسیده است. با انتقال جسد به پزشکی قانونی شوهر آن زن که با مأموران تماس گرفته بود و در محل حضور داشت مورد تحقیق قرار گرفت. او به مأموران گفت: امروز صبح به محل کار رفته بودم، اما وقتی به ...
مهدی فردای همان روزی که خواب دیدم پرنده شده به شهادت رسید!
اینجا کلیک کنید انگار توی دلم قند آب کرده باشند، قبراق از پله های زیرزمین رفتم پایین. به خودم می گفتم فوق فوقش چند روزی بستری است و بعد مرخص می شود! با خوابی که دیده بودم به کمتر از شهادت فکر نمی کردم. هنوز مزه توت زیر زبانم بود. کلید لامپ را زدم. پق. شیشه های لامپ آفتابی جلوی پایم خرد و خاکشیر شد. توی مغزم چراغی روشن شد. به یاد چشم های فریده افتادم. چرا چشمانش این قدر قرمز بود؟ چادرم را ...
رنج خانواده های اتیسم برای گنج هایشان
پول دادم تا بارمو تو انبارش نگه داره وُ برای اون قسمت پیاده رو هم یه مبلغی به شهرداری دادم تا بتونم خرج دوا وُ دکتر بچه م رو در بیارم. چون حقوق کارمندی شوهرم کفاف هزینه های سنگین اتیسم رو نمیده. ” در حالی که زن جوان, بغضش را فرو می خورد و برای جاری نشدن اشک هایش, از هیچ تلاشی دریغ نمی کرد, از نگاه اغلب افراد جامعه به بچه های اتیسم و نادیده گرفتن آن ها گلایه کرد. به طوری که گفت: ” یه ...
نقشه های شوم دختر برای تصاحب اموال پدر
دختر جوان ابتدا پدرش را در بیمارستان روانی بستری کرد تا وانمود کند او محجور است و قادر به اداره اموالش نیست و از این طریق اموالش را تصاحب کند، اما وقتی در نقشه اول شکست خورد، این بار نقشه گروگانگیری کشید. به گزارش همشهری، چند روز پیش، زن جوانی راهی اداره پلیس شهر جدید هشتگرد شد و گفت که 2مرد ناشناس پدر سالخورده او را دزدیده اند. او در تشریح ماجرا گفت: همراه پدرم برای قدم زدن از خانه خارج شده ...
ادبیات هم در بیان مظلومیت خانواده مدافعان حرم قاصر است
های آن نسل را به خود اختصاص داده که هیچ گاه از ذهن شان پاک نمی شود. حمایت از نویسندگان جوان ادبیات دفاع مقدس را چطور می بینید؟ من کتابم را به یکی از انتشاراتی ها دادم و به خاطر فعالیت هایش در این حوزه تقدیر هم شده. بعد از مدتی برای نوشتن قرارداد تماس گرفتند و وقتی به دفترشان رفتم گفتند باید مبلغی را به عنوان هزینه به آن ها بپردازم. این اتفاق برای قبل از گرانی کاغذ است ...
مرد بدلکار سر تا پا در آتش از زن مورد علاقه اش خواستگاری کرد!
بکشند که ریکی از کاترینا بپرسد که آیا با او ازدواج می کند. کاترینا گفته: من عشق کارم هستم. عاشق کمک کردن به مردم هستم، ولی قبل از این آدم مناسبم را پیدا نکرده بودم. حالا خودم را مدام نیشگون می گیرم، چون باورم نمی شود که این من هستم که این اتفاقات دارد برایش می افتد. ریکی که 27 سال است به کار بدلکاری مشغول است، در آگهی های تبلیغاتی، برنامه های تلویزیونی و فیلم های سینمایی ...