اعتیاد مرد، انگیزه زن برای همسرکشی
سایر منابع:
سایر خبرها
قتل تازه عروس بخاطر انتقام از هم مدرسه ای
پرونده متهم را به پزشکی قانونی معرفی کرد و متخصصان نیز بعد از بررسی او اعلام کردند علائمی از پارانویا در او وجود دارد، اما رافع مسئولیت کیفری نیست و با توجه به اینکه متهم با انگیزه و نقشه قبلی وارد خانه مقتول شده است و بعد هم قصد داشته قتل را پنهان کند؛ بنابراین مسئول اعمال خودش است. در ادامه صحنه قتل بازسازی شد و متهم برای بیان آخرین دفاعیات در برابر بازپرس حاضر شد. او گفت: من 33 ساله ...
قاتلی که پسربچه ای را با 89 ضربه چاقو به قتل رسانده بود+عکس
این قاتل را می خوانید. چند ساله هستی؟ متولد سال 74 هستم. از 22 سالگی تا حالا به اتهام قتل در زندانم. قبل از دستگیری شغلت چه بود؟ یک مدت در یک چاپخانه، کار صحافی می کردم، اما فقط یک مدت کوتاه بود. بعد بیرون آمدم و اغلب اوقات در خانه بیکار بودم و سرم در لاک خودم بود. گوشه ای کز می کردم و با کسی حرف نمی زدم. چرا گوشه گیری می کردی؟ 10 سالم بود. یک روز ...
ماجرای فحاشی علی پروین به بازیکن پرسپولیس
می دهند: دختر صحرا، نیلوفر... من با خود می گفتم نیلوفر چه کسی است؟ نگو رفیق (غیرقابل پخش) بوده است. حالا نگویید زن و بچه دارد و فردا شر نشود بگوید ما گفتیم. تازه آن جا متوجه شدم بچه ها با 2 دختر در خانه بوده اند. این پرونده تا 2-3- سال ادامه داشت. البته آن آرمیتا، پلیس اینترپل نیز دنبالش بود زیرا 2-3 شیخ عرب را تیغ زده بود. واقعا من هیچ کاره بودم و شاید چوب رفاقتم را خوردم. من با علی ...
آخرین خبر از قتل سودا حسن زاده خانم آرایشگر مشگین شهری
این قتل بوده و سودا حسن زاده را به خانه اش کشانده و سپس مرد مورد علاقه مریم با طناب اقدام به خفه کردن سودا کرده و سپس طلا، جواهرات و 5 میلیون تومان پول سودا را به سرقت می برند و در ادامه برادر مریم برای جابجا کردن جسد در محل حاضر شده و جسد را داخل یک پتو پیچانده و داخل صندوق عقب گذاشته و پس از انتقال به منطقه سد احمدبیگلو با بنزین اقدام آتش زدن جسد کرده اند. 3 متهم اصلی این پرونده هولناک ...
آخرین خبر از قتل سودا حسن زاده خانم آرایشگر مشگین شهری + عکس قاتلان جنازه سوخته 16+
19 اسفند سال گذشته دختر جوانی به نام سودا 28 ساله از سالن زیبایی مشگین شهر که در آن مشغول به کار بود خارج شد و به خانه یکی از دوستانش رفت اما دیگر به خانه بازنگشت.
همسر شهید مدافع حرم: نبود مجید هنوز برایمان عادی نشده است/ عکس تابوتش را هم انتخاب کرده بود
مشغول درست کردن غذا بودم که صدایش زدم جواب نداد، به آرامی نگاه کردم دیدم در اتاقش را بسته و عکس پدر را در آغوش گرفته و با پدر شهیدش درد دل می کند، گفتم بیا به من کمک کن و با هم غذا درست کنیم که مرا بغل کرد و گفت داشتم به بابا می گفتم، بابا اگه بیای پنج سال تورو تنها می زارم تا متوجه بشی چقدر سخته که نیستی ، راستش خودم منقلب شدم که چه در دل این کودک هشت ساله می گذرد که چنین حرفی را از ته دل می زند ...
زنگ بی موقع تلفن قاتل را لو داد
ساختمان قرار داشت. مأموران به سمت صدا رفتند و پس از باز شدن در یخچال صنعتی، با پسر نوجوان رو به رو شدند. متهم که چاره ای جز بیان حقیقت نمی دید به قتل پسر عمویش اعتراف کرد و گفت: از بچگی با اردلان بزرگ شدم او مثل برادر بزرگترم بود؛ چند وقت قبل با دختری به نام فتانه آشنا شدم و به او دل بستم. چند ماهی از دوستی مان نگذشته بود که متوجه شدم تولد فتانه است، اما، چون پولی برای تهیه کادوی تولد ...
آزار شیطانی دختران تهرانی در خانه مرد پلید
خواست قسمتی از مسیر را خودشان بیایند و بقیه راه را هم مجرم به دنبال قربانیان می رفت. آخرین قربانی وی دختر جوانی است که برای کار از شهرستان راهی تهران می شود و به دنبال مشاهده آگهی این فرد در فضای مجازی به دام این فرد شیطان صفت می افتد. قربانی شدن زنان جوان در فضای مجازی کارشناسان آموزش همگانی پلیس آگاهی تهران، بارها در جلسات آموزشی که برای بانوان در مساجد و سرای محلات و مدارس ...
این زن از قتل شوهرش پشیمان نیست
جوانی رسیده بودم و دیگر نمی توانستم رفتار های نامناسب او را تحمل کنم. به او گفتم نباید مواد بکشد و از اینکه همیشه در خانه مجبورم بساط مواد کشیدن او را جمع کنم بدم می آید. تا اینکه سال 85 شوهرم در یک درگیری خیابانی یک نفر را کشت و فرار کرد. من هیچ خبری از او نداشتم. سه سال فراری بود و من تنها بودم با اینکه شوهرم نبود و فکر می کردم زندگی برایم راحت تر خواهد بود، اما فشار های خانوادگی زیادی را ...
متهم: قصد انتقام داشتم
ضبط شده شوهر و برادر مقتول توانستند آن مرد را که خیاط محل بود و از سال ها قبل در آن محل زندگی می کرد، ناسایی کنند. به این ترتیب بهنام 33ساله شناسایی و بازداشت شد. متهم به پلیس آگاهی منتقل شد و تحت بازجویی قرار گرفت. او ابتدا سعی داشت پلیس را گمراه کند تا اینکه با اقرار به قتل در شرح حادثه گفت: قصد قتل نداشتم. آن روز برای گرفتن عکس به خانه مقتول رفته بودم، اما زن جوان وقتی با من روبه رو ...
با جیغ و داد به تک تکشان گفتم: مهدی شهید شده!
راه بودیم. پاک یادم رفت مجتبی را ببرم. همه فکر و ذکرم پیش مهدی بود. زنگ بلبلی را نزدم. پرده جلوی در را زدم کنار. دویدم داخل خانه مادر شوهرم مستقیم رفتم سراغ تلفن. تا دیدم گوشی روی تلفن قورباغه ای گذاشته شده وا رفتم. کنار میز تلفن مثل بستنی شل شدم تا مادرشوهرم وارد شد صدای تلفن از خود بی خودم کرد. نگذاشتم به زنگ دوم برسد. مهدی بود. انگار دنیا را به من داده بودند. بعد از سلام ...
دور از چشم شوهرم با دو مرد ارتباط برقرار کردم/نادر می خواهد عکس های بی شرمانه من را نشان شوهرم بدهد!
این ها بخشی از اظهارات زن 34ساله ای است که به خاطر ارتباط غیراخلاقی در فضای مجازی به مردابی سقوط کرده که اکنون برای نجات از این مرداب وحشتناک به هر رشت ه امیدی دست می آویزد. او که با کورسوی امیدی برای حفظ زندگی اش وارد کلانتری سناباد مشهد شده بود، درباره این ماجرای تاسف بار به کارشناس اجتماعی کلانتری گفت: 14 سال قبل با کیان ازدواج کردم و صاحب یک دختر شدم اما هیچ علاقه ای بین من و همسرم وجود نداشت. او مردی متکبر و خودبین بود به طوری که مرا در خانه نمی دید، حتی نظراتم را درباره هر موضوعی به تمسخر می گرفت تا جایی که آرام ...
مهدی فردای همان روزی که خواب دیدم پرنده شده به شهادت رسید!
اینجا کلیک کنید انگار توی دلم قند آب کرده باشند، قبراق از پله های زیرزمین رفتم پایین. به خودم می گفتم فوق فوقش چند روزی بستری است و بعد مرخص می شود! با خوابی که دیده بودم به کمتر از شهادت فکر نمی کردم. هنوز مزه توت زیر زبانم بود. کلید لامپ را زدم. پق. شیشه های لامپ آفتابی جلوی پایم خرد و خاکشیر شد. توی مغزم چراغی روشن شد. به یاد چشم های فریده افتادم. چرا چشمانش این قدر قرمز بود؟ چادرم را ...
یادداشت های ناصرالدین شاه سه شنبه 22 مرداد 1268؛ مواجهه شاه قاجار با ابزار مدرن ماساژدرمانی در حمام بادن ...
مغشوش است. بعد از گردش باغ من و امین السلطان، مجدالدوله سوار کالسکه شده بعضی از پیش خدمت ها هم مثل ادیب الملک و ابوالحسن خان در کالسکه های دیگر نشسته راندیم برای خانه منچیکف. منزل منچیکف را آن دفعه دیده بودم، بلد بودم. خانه او هم دور نبود، نزدیک بود. رسیدیم، پیاده شدیم. منچیکف آمد جلو درب پله استقبال ما. چند نفر از صاحب منصب های آلمانی مهمان دار ما همراه بودند. رفتیم توی اطاق نشستیم، چای آوردند ...
(ویدئو +16) مرد افغان بینی زنش را بُرید
جنایت ها اغلب همسر یا یکی دیگر از بستگان آن ها هستند. زرقه 28 ساله است و همسرش در حالی برای او چاقو کشیده که 10 سال از ازدواجشان می گذرد و پسری 6 ساله دارند. کتک خوردن برای او عادی شده بود اما فکر نمی کرد شوهرش تا این حد پیش برود. وی گفت: شوهرم به من گفت آدم هرزه ای هستم و من هم گفتم حرفش درست نیست. شوهر زرقه سالها با او بدرفتاری می کرد. او می گوید می خواسته از خانه فرار کند اما شوهرش بینی اش را برید. کد ویدیو دانلود فیلم اصلی ...
فرزندم را با قرآن و با خنده روانه جبهه کردم
...، به خودمان مربوط است و شما به وظیفه خود عمل کنید و من با این که سه فرزندم در سه منطقه عملیاتی مختلف بود، برای رفتن به جبهه داوطلب شدم، اما چون سه فرزندم در جبهه بودن با رفتنم موافقت نکردند و چندی بعد به فاصله 9 ماه خبر شهادت فرزندانم را بهم دادند و از خدا ممنون هستم که چنین فرزندانی داشتم. خبر شهادت: در خانه بودم و داشتم صبحانه می خوردم، ساعت 9 صبح بود. درب خانه را زدند ...
زنانی که برای دیگران بچه به دنیا می آورند
...، ماه پیش برامون یخچال خرید. بچه شون پسره و فکر کنم خیلی منتظرشن... . الان داری یک پسر را که مال خودت نیست در شکمت پرورش می دهی؟ این را من می پرسم و فرح می گوید: می دونی؟ گشنگی نکشیدی که عشق و عاشقی یادت بره. من فقط امانت دار بچه مردمم. قبل از اینکه تن بهش بدم، خیلی استخاره کردم، ترسیده بودم، می گفتم نکنه که به بچه مردم وابسته بشم، بعد دیگه خر بیار و باقالی بار کن. ولی اصلا خواست ...
متهم: از قتل شوهر معتادم پشیمان نیستم!
از محاکمه از جنبه عمومی جرم به زندان محکوم و پس از گذراندن دوره محکومیتش آزاد شد. متهم در خصوص قتل گفت: پرویز بعد از آزادی بداخلاق تر شد و همیشه با هم درگیر بودیم. اعتیادش نیز شدیدتر شده بود و بیشتر مواد مصرف می کرد. آخرین بار سر همین موضوع به او اعتراض کردم و با هم درگیر شدیم و مرا به شدت کتک زد. آنجا بود که تصمیم به قتل گرفتم. شب حادثه شوهرم خواب بود. با چاقو بالای سرش رفتم و چند ...
زن میانسال شوهرش را زیر پتو شرحه شرحه کرد/رویا:شاهرگ شوهرم را زدم و با پلیس تماس گرفتم!
به گزارش ندای گیلان ،رسیدگی به این پرونده از یک سال قبل به دنبال کشته شدن مرد 50 ساله ای به نام احمد در خانه اش در شهریار آغاز شد . همسر وی که با پ لیس تماس گرفته بود گفت شوهر معتادش را کشته است. به این ترتیب رویای 44 ساله بازداشت شد و جسد خونین همسرش به پزشکی قانونی منتقل شد. رویا در بازجویی ها گفت: من سی سال قبل وقتی که نوجوان بودم با پسرعمویم ازدواج کردم .اما بعد از مدتی ...
زن اعدامی بالای دار بخشیده شد!
نصف جهان: زن محکوم به اعدام که در درگیری خانوادگی شوهرش را کشته بود در زندان به دار آویخته شد اما چند دقیقه بعد اتفاق عجیبی رخ داد. این زن اعدامی در جریان اختلاف با شوهرش که راننده جوانی بود، او را ششم آبان 96 در خانه شان در شهر آشخانه به قتل رساند و با صحنه سازی می خواست ماجرای مرگ او را خودکشی نشان دهد که ناکام ماند و بازداشت شد. متهم در ادامه به قتل اعتراف کرد و روانه زندان بجنورد ...
گروگانگیری مسلحانه در خانه زن گناوه ای
سردار خلیل واعظی با اعلام جزئیات این خبر اظهار کرد: در چهارمین روز از آذرماه سال گذشته فردی به هویت جواد در بندر ریگ با شلیک اسلحه کلت به قتل رسید.
مهدی آمد اما با کت دامادی و شلوار فرم سپاه!
. یادم نمی آید یک بار غر زده باشم که چرا نیستی. او هم کارش را بلد بود. در یکی دو روزی که می آمد جبران مافات می کرد. با مهربانی هاش با بیرون بردن هاش، با تفریح بهش گفتم: شما که نیستی من می خوام برم کلاس طلبگی. گفت: خب برو چه اشکالی داره؟ حوزه علمیه از متاهل ها رضایت همسر می خواست. یک خرده سر به سرم گذاشت که زن باید بنشیند توی خانه و چه به این کارها، بعد خندید: برو شوخی کردم. رضایت نامه کتبی ...
قتل دلخراش دختر مشهدی با قرص برنج
استفاده کرده است اما پدر و مادر دختربچه متوفی ادعای این مرد جوان را رد کردند و گفتند که او 80-70 لیوان حاوی قرص برنج را داخل خانه قرار داده است. با این حال متهم با تفهیم اتهام قتل عمد و با قرار متناسب قضایی روانه زندان شد و تحقیقات تا روشن شدن زوایای پنهان این ماجرا ادامه دارد. قرص برنج همچنان قربانی می گیرد روز گذشته بازپرس جنایی دادسرای عمومی و انقلاب مرکز استان خراسان رضوی ...
یک بعدازظهر داغ تابستان
کندم و راهی کاخ گلستان شدم. گفتم مصاحبه را سریع می گیرم و برای دیدن فیلم، خودم را به خانه می رسانم. بیش از 15پرسش آماده کرده بودم. بعد از هماهنگی جلوی در کاخ و ورود به داخل و در مسیر مکانی که فیلمبرداری جریان داشت، خانمی را دیدم که به سمتم می آید. با نزدیک تر شدن، متوجه شدم زری خوشکام (زهرا حاتمی) است. او را به نام صدا کردم و سلامی گفتم. لبخندی زد، که حکایت از این می کرد که او را شناخته ام ...
الکل الکی!
به آن داروخانه رفته و الکل بخرم. پیش از رفتن تلفن زنگ زد، دوست دانایم بود که همیشه در هر حالتی که باشم، پاسخش را می دهم. وقتی در حال و احوال معمول گفتم می روم تا الکلی بخرم، آن هم از راه به آن دوری، گفت: عجب! الکل هم دیگر بخشی از سبد خریدمان شده است. من هم در پاسخش گفتم: و چه بخش مهم و نجات بخشی! داروخانه مسافت زیادی با خانه فاصله داشت و از آنجا که در خیابانی یک طرفه قرار گرفته بود، ناچار بودم ...
فامیل نزدیک و چپ دستی من
خورجین راست را کوبیده بودم زمین. البته کمی هم دلم برای هندوانه نگون بخت سوخت. چه رنگی هم داشت به قرمزی لاله. یادش بخیر آن روزها ، خانه مان در کوچه باغی و روبروی خانه هم باغ بزرگی بود که صاحبش پیرمردی به نام حاج غلام بود. الان سال هاست که به رحمت خدا رفته است. از آن پیرمردهای قدیمی و جدی بود که خیلی کم لبخند می زد. بنده خدا پارکینسون داشت اما با اینحال با آن دست های لرزان و آن پاهای ...
حسابگری، از اسباب جنون
پریان از آهن و اشیای تیز می هراسند و به سمت این جفت نخواهند آمد. اسماعیل، شوهر محترم که دیگر حوصله غش و حمله های محترم را ندارد، او را طلاق می دهد و با برنامه ریزی همسایه کناری اش، دختر مطلقه آنان را می گیرد. شوهر محترم نه تنها او را رها می کند، بلکه فرزند خود را نیز فراموش می کند. محترم توسط شوهرش و خانواده اش فهمیده نشد. مجنون با اینکه در خانه است، اما از خانواده اش هم طرد می شود. محترم ...
اشباح قاتل در دام پلیس
شواهد و دلایل مستند قرار گرفت چاره ای جز اعتراف پیدا نکرد و راز این جنایت وحشتناک را در حالی فاش کرد که فقط به خاطر یک سوءتفاهم و اختلاف جزئی رخ داده بود. بنابراین گزارش، با دستگیری دو برادر زن و برادر متهم به قتل (مهاجمان نقابدار) تحقیقات بیشتر توسط سرهنگ کارآگاه ولی نجفی (افسر پرونده) ادامه دارد. ...
محاکمه سه نوجوان داعشی در تهران
... در ادامه متهم ردیف سوم در جایگاه قرار گرفت. او که ایرانی است، گفت: من اتهام محاربه را قبول ندارم. آن موقع 16 ساله بودم و اشتباه کردم که عضو داعش شدم. از طریق کلیپ هایی که در تلگرام آن ها بود، با این گروه آشنا شدم. با خودم گفتم می روم آنجا عشق و حال است و ماشین های آمریکایی گران قیمت دارند. وقتی رفتم، به خانواده ام نگفتم. به دیاله که رسیدم، پشیمان شدم، دیدم اصلا آن چیزی نیست که می گفتند. یک ...