سایر منابع:
سایر خبرها
علی اکبر بدرقه کردم علی اصغر تحویل گرفتم!
دستش که گویی ساعت داشت نگاهی انداخت و گفت مادر من باید بروم. بعد رفت کنار برادر و همسرش با آن ها هم صحبتی کرد و بعد در باز شد و زکریا از خانه خارج شد. در خواب گفتم زکریاجان دستت درد نکند که آمدی خیلی آرام شدم. از خواب بیدار شدم. آرامش زیادی در وجودم پیدا شده بود. با همه این انس و علاقه ای که بین شما و فرزندتان وجود داشت، آیا شده بود برای شهادتش دعا کنید؟ من در این 9 سال خدمت ...
آشنایی با امیر روستایی بازیکن پرسپولیس
زیادی کار کردم که از همه آنها تشکر می کنم، اما آقای سید مهدی جعفری در تیم امیدهای پیکان خیلی روز فوتبالم تاثیرگذار بودند با هیچ بازیکن بزرگی عکس نگرفتم،پله پله بالا آمدم و رشد کردم و به خواسته هایم رسیدم به همین خاطر هم هیچ وقت با بازیکن بزرگی عکس گرفتم چون به خودم نگرفتم،باید روزی خودم بازیکن بزرگی شوم، شاید خیلی ها بگویند این خودخواهی هست اما باور کنید اینطور نیست و نوعی هدفگذاریم است ...
روایت فارس من | زندگی و زمانه یک دامپزشک؛ حیوانات هم مخلوقات خداوند هستند
ماه و نیم است که کتاب هایم دارد خاک می خورد. جو ترسناکی ایجاد شده و همه ناامیدند و از انصراف حرف می زنند. 5- با همسرم دچار مشکل شدم. برای اینکه تمام مدت مجبور بودم درس بخوانم. همسرم می گوید تو دوباره نشستی کتاب دست گرفتی. من کار خودم را به روزی سه ساعت تبدیل کرده بودم. صبح تا شب درس می خواندم. حالا لطمه های شدیدی به زندگی شخصی ام وارد شده و احساس درماندگی می کنم. با خودم می گویم این ...
اقدام شوم زن متاهل با مرد افغان در خانه دختر دندانپزشک
بودم و مهسا را از قبل می شناختم. روز حادثه مهسا به پارک آمد و از من خواست تا برای اسباب کشی خانه خواهرش به آنها کمک کنم. من هم سوار خودرو او شدم و به خانه ای در سعادت آباد رفتیم. دقایقی نگذشته بود که دیدم مهسا به سمت شاکی حمله کرد و کتری آب جوش را روی سر و صورتش پاشید بعد هم در حالی که او جیغ می کشید دست و پایش را بست و شروع به سرقت اموال با ارزشش کرد. من که به صورت غیرقانونی وارد ...
توطئه پزشک زیبایی و خانم مهندس برای ازدواج
عاشق شوهرم بودم و حتی به او گفتم که اگر آن زن را که کتایون نام دارد رها کند، او را می بخشم، اما فایده ای نداشت تا اینکه شوهرم پیشنهاد داد مهریه ام را ببخشم و از او جدا شوم. او کم کم ارتباطش را با من کم کرد و بیشتر با کتایون بود و به خانه نمی آمد و می خواست با رفتارهایش مرا خسته کند تا از او جدا شوم و از طرفی هم با توجه به ظاهرش فهمیدم که کتایون او را معتاد کرده است. سرقت میلیاردی از ...
روایت محمد برومند، هنرمند تئاتر کودک از رفت و برگشت به پایتخت
تا زمانی که زنده ام همچنان برای بچه ها کار کنم. گفتید از ده سالگی کار کودک را شروع کردید. چه شد؟ در چه شرایطی بودید که به این سمت آمدید؟ من خودم را خیلی مدیون کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان می دانم. نزدیک خانه ما در سه راه کاشانی یک کتابخانه کانون بود که هنوز هم هست. من تمام بچگی ام را در آنجا گذراندم. آن زمان کانون خیلی خوب بود، چون انواع کلاس های تئاتر، عکاسی، فیلم سازی ...
حسین زارع؛ از سبزی فروشی در تبریز تا سرآشپزی در گوگل
که بیایید دور هم جمع شویم؛ دوست های جان جانی خودم و این خیلی معروف شده بود. در این یک سال خب همه می دانستند که نه جواب تلفن می دادم و نه با آن ها رابطه داشتم. فقط تنها چیزی که یادم است این است که یک روز بلند شدم رفتم نزدیک خانه ام، هولفودز، و یک چیز هایی خریدم و آوردم خانه و غذا درست کردم و تلفن کردم به سه چهار تا از دوستانم که بیایید، شام درست کرده ام. بعد از یک ساعت، سی و چند نفر ...
نظام دوست: از اینکه نقش مامان نیاز به من پیشنهاد شد ناراحت شدم/ کرونا را جدی بگیرید
شدم از اینکه وقتی ما بازیگرانی در این سن داریم که توان بازی هم دارند، چرا برای این نقش با من تماس گرفتند! این ناراحتی را به صاحبان این مجموعه انتقال دادم و آنها جواب دادند که چون این نقش فانتزی است، ما دوست داشتیم شما آن را بازی کنی! بعد هم گفتند که حالا برو بیشتر فکرهایت را بکن و من گفتم به یک شرط حاضر به قبول این نقش هستم که برایم تست گریم و لباس بگذارید! در نهایت وقتی خودم را در آیینه با آن ...
چنگیز جلیلوند: آب و خاک خودم را دوست دارم
زده ولی دل من برای اینجا لک می زند. گاهی که به دیدن شان می روم، بعد از 5 روز دوری از اینجا، دیوانه می شوم. عاشق این خاک، مردم و همه چیز اینجا هستم. او آرزو می کند خداوند تن سالمی به او ببخشد تا بتواند دینی را که به دوستداران صدایش احساس می کند، ادا کند و سپاسگزار محبت شان باشد: امیدوارم با کارهای خوبی که در سینما ارایه می دهم، جوابگوی محبت هایشان باشم. صدای محکم و با صلابت او که به مرد حنجره طلایی شهرت پیدا کرد، در گوش علاقه مندان هنر هفتم، ماندگار است. ...
پریودم قطع نمیشه، چه کاری لازمه بکنم؟
سوال مخاطب نی نی بان: سلام، بنده 32 ساله هستم 4 دوره هست به خاطر pcoقرص سیپروترون کامپاد استفاده می کنم، این دوره یک روز قبل از تمام شدن قرصهام دچار خونریزی خفیف شدم، در اصل 3 روز زودتر پریود شدم الان 12 روز هست که خونریزی دارم البته خیلی خفیف، لباس زیرم کثیف نمیشه اما دستمال که استفاده می کنم خونی هست، چیکار باید بکنم؟ممنونم میشم راهنماییم کنید. پاسخ دکتر نوشین نظری، متخصص زنان و زایمان: دوست عزیز علل متعددی مطرح است که بسته به سن، وزن، شرایط معاینه و شرایط هورمونی شما تشخیص متغیر است، لذا با توجه به طولانی شدن دوره حتما به متخصص زنان مراجعه کنید. ...
سرگذشت تلخی که فردین برای سامیه 19 ساله در فسا رقم زد
خوشگذرانی و تفریح می گذشت تا اینکه یک روز سحر گفت با پسری به اسم آرمین دوست شده است. از آن روز به بعد تفریحمان تغییر کرد و دوست شدن با پسری خوش تیپ مثل آرمین هدف من و سونیا شد و من هم خیلی زود با فردین آشنا و دوست شدم. از آن به بعد؛ بیشتر اوقاتم را با فردین سپری می کردم و اضطراب نفس کشیدن در جمع اعضای خانواده با وجود فردین برایم کمتر شده بود. اما همه این اوقاتی که من به بیهودگی گذراندم ...
رفاقت با یک شهید مرا از منجلاب گناه بیرون کشید/ از بی بندوباری به خدمت در اردوهای جهادی رسیدم
دوست می شدم و صحبت می کردیم و می خندیدم! دیگر رسماً سیگاری شده بودم همدمم و با یک دخترخانمی هم دوست شده بودم که بعد از یک مدت جدا شدیم و این مسئله خیلی به من ضربه زد و از لحاظ روحی خیلی آسیب دیده بودم و مصرف سیگارم بالاتر رفته بود. شاخص: در ادامه راه چه اتفاقاتی افتاد؟ سوم دبیرستان هشت تا درس را تجدید شدم و رسماً دیگر کل زندگی را رها کرده بودم و خودم هم بلاتکلیف و ...
در پی حقیقت مرگ امین
...: کاش کسی پیدا شود و حقیقت را بگوید. یکی از دوستان امین همان شب بازداشت شد ولی خیلی زود او را آزاد کردند. از همه دوستانش تحقیق کرده اند. آنها همگی یک حرف را می زنند. این که امین مواد مصرف کرد و خودش را کشت. اما به گفته همسایه ها شب حادثه از خانه امین صدای دعوا و درگیری طولانی مدت شنیده شده بود. به گزارش فکرشهر، شهروند آنلاین نوشت: اشک نمی ریزد. تمام سعی خود را می کند تا بتواند ...
دورهمی ممنوع
از خانه خارج نشوید و اجازه حضور بستگان به منزل تان را هم ندهید. می گوید ساعت حدود 9 شب بود که زنگ خانه به صدا درآمد، وقتی از آیفون نگاه کردم دیدم خواهرم با بچه هایش پشت در هستند، گفتم خواهر ببخشید کودکم سرما خورده می ترسم که شما هم این ویروس را از او بگیرید شرمنده نمی توانم در را برایتان باز کنم. مکالمه که تمام شد به حدی ناراحت شدم که گویی یک پارچ آب یخ روی بدنم ریخته بودند ...
چنگیز جلیلوند: آب و خاک خودم را دوست دارم + فیلم
نتیجه دلخواهش برسد. این هنرمند که شیفته سرزمین مادری است، از عشق به مام میهن هم می گوید: آب و خاک خودم را دوست دارم، عاشق این ملک هستم و به هیچ شیوه ای نمی توانم رهایش کنم. عزیزترین کسان من در آمریکا هستند، نوه هایم که دل شان برای من لک زده ولی دل من برای اینجا لک می زند. گاهی که به دیدن شان می روم، بعد از 5 روز دوری از اینجا، دیوانه می شوم. عاشق این خاک، مردم و همه چیز ...
جرارد: همسرم می خواهد قید مربیگری را بزنم
خودم را صد در صد وقف آنها کنم. چه وقتی زمانش می رسد؟ کسی چه می داند؟ الکس دوست دارد همین فردا این اتفاق بیافتد!" جرارد و الکس کوران در سال 2007 با هم ازدواج کردند و سالهاست که رابطه گرمی با هم دارند. جرارد در ادامه افزود:" الکس همیشه از من حمایت کرده است و به من روحیه می دهد.او همیشه به من کمک کرده تا بلند شوم.او در این مسیر کنار من است.او دوست ندارد که مسائل مربیگری را به درون خانه بروم اما هر مربی یا بازیکنی بگوید "همه مسائل را درون ماشین می گذارم و به خانه نمی برم" قطعا دروغ می گوید. ...
کد 99؛ مرز باریک مرگ و زندگی
.... همسرم و دختر و پسرم هم مبتلا شدند و در آن لحظات به خودم فکر نمی کردم. بعد از 9 روز مرخص شدم و هنوز هم با عوارض این بیماری دست و پنجه نرم می کنم. او که این روزها برای معاینه به بیمارستان شهدای تجریش می رود از دیدن حجم بالای بیماران بدحال دلش برای کادر درمان می سوزد و نمی داند چطور به مردم هشدار دهد که فاصله مرگ و زندگی مثل یک تار مو باریک است. ...
دوست دارم لژیونر شوم – ایسنا
...، آینده بسیار خوبی در انتظار فوتسال و فوتبال بانوان استان خواهد بود. -سقف خواسته های شما چیست؟ دوست دارم بهترین هافبک وسط ایران باشم و اگر شرایط فراهم شود دوست دارم لژیونر شوم. اگر هم حقم بود، تمام تلاشم را برای رسیدن به پیراهن تیم ملی خواهم کرد. -مهمترین مسئله در مسیر توسعه فوتبال بانوان را چه می دانید؟ برخورداری از حامی مالی از معضلات قدیمی و همیشگی ...
زمانی که مربی تراکتور شدم بلیت آمدن مربی خارجی هم گرفته شده بود/ جدایی از این تیم تاوان اشتباه خودم بود
آن طرف هم اگر بازی مساوی می شد همه چیز سر مربی خراب می شد. بعد هم شرایط طوری شد که اخراج شدم. الهامی در واکنش به طرح این موضوع که به نوعی از تراکتور نیز اخراج شد، بیان کرد: از باشگاه تراکتور اخراج نشدم. بعضی مواقع شاید یک نفر یک کار خوب انجام دهد و بعدش هم چند کار بد، اما آن کار خوبش جاودانه می ماند. من به هر حال محروم بودم. من جزو مربیانی هستم که اگر شش ماه محروم شوم، خودم دیگر در تیم ...
ماجرای دزد خواب آلود!
آخر خانواده و به قول معروف ته تغاری بودم بیشتر از خواهران و برادران دیگرم مورد توجه قرار می گرفتم، به طوری که هیچ کس به من کاری نداشت و من هر گونه که دلم می خواست رفتار می کردم. تا این که در دوران دبیرستان و به پیشنهاد یکی از دوستانم که مقداری تریاک به همراه داشت، پای بساط مواد مخدر نشستم. از آن روز به بعد گاهی در منزل یکی از دوستانمان جمع می شدیم و به بهانه درس خواندن، مواد مخدر مصرف می کردیم. از ...
ماجرای درگیری فیزیکی دخترِسگ گردان با شهروند رشتی/ آیا پارک های رشت جای خانم های محجبه نیست؟!
قرار است همه سگ را دوست داشته باشند؟! یکی هم از این حیوان می ترسد، جای چوب زده خوب می شود اما از آن مسئولی دلم گرفته است که به من می گوید چرا به پارک رفتی؟ مگر من در ترکیه قدم می زدم من در پارک نزدیک خانه خودم و در یک فضای بزرگ، مردمی و شلوغ پیاده روی می کنم. رشیدی با اشاره به اینکه 9 بار اربعین به کربلا رفتم و در4 سفر از این سفرها تنها و بدون همسرم بودم گفت: مگر می شود در مملکت خودم ...
دلیل عادی شدن مصرف گل بین برخی نوجوانان
حادثه 24 - دخترک با لحنی ملامت گر گفت: مامان اون حشیش نبود گل بود. جلوی چشم خودم آماده کرد و مصرف کرد. تو فرق گل و حشیش را نمی دانی!! مقابل مادر و دختری می نشینم که مشغول بگو مگو با هم هستند. دختر که بعد از چند روز فقدان در منزل دوستش پیدا و به پلیس آگاهی منتقل شده بود، رو به من کرد و با عصبانیت گفت: خسته شدم از بس توی خانه حبس ام کرده بود و اجازه نمی داد از خانه بیرون بروم ...
داستان باور نکردنی زندگی بازیکن جوان استقلال
باوجوداینکه وضعیت مالی ام زیر صفر بود دلم برای فوتبال تنگ شده بود و دوست داشتم یک بار دیگر این فرصت را به خودم بدهم که توانایی های خودم را در فوتبال محک بزنم. *چطور شد که سر از تراکتور درآوردی؟ رابط: در همین گیرودار بودم که از یکی از رفقایم شنیدم که تراکتورسازی بعد از باز شدن پنجره نقل و انتقالاتی اش قصد دارد از افراد مختلف تست به عمل بیاورد. انگار دنیا را به من داده بودند، اما ...
ما با اندیشه رهبر انقلاب درباره هنر بزرگ شدیم مردم لبنان از اثر هنری حزب الله درباره کرونا استقبال خوبی ...
در پایان نامه کارشناسی ارشد بالاترین نمره را در تاریخ دانشگاه گرفتم و نمره 95 را از 100 کسب کردم؛ آن وقت رئیس دانشکده و همه حاضران به من گفتند که ما خیلی به شما احترام می گذاریم که هیچ وقت از آرمان های خود دست بر نداشتید. من در محیطم با سختی های زیادی مواجه شدم زیرا از یک طرف خیلی سخت بود که یک فرد مذهبی مسئله هنر را بپذیرد و از سوی دیگر افرادی که مذهبی نیستند می پرسند که آیا این فرد در حالی ...
آزادی مرد اعدامی بعد از 13 سال
خودشان و دو فرزند مقتول درخواست قصاص کردند. بعد از آن ها متهم در جایگاه قرار گرفت و گفت: همسرم من را دوست نداشت و طلاق می خواست. من دو بچه از او داشتم و نمی خواستم جدا شوم. همیشه از من ایراد می گرفت و می گفت تو پیری و دلم نمی خواهد با مردی که دندان هایش زرد است و به سلامتی و ظاهرش نمی رسد زندگی کنم. من را طلاق بده تا با یک مرد جوان و زیبا ازدواج کنم. وقتی این حرف ها را گفت خیلی ناراحت شدم. درست است که ...
لطیفی: مدیران گل ریحان فوتبالی نیستند/ مربی نیستم که با جذب بازیکن درآمدزایی کنم
علی لطیفی در گفت و گو با خبرنگار فوتبال و فوتسال گروه ورزشی باشگاه خبرنگاران جوان ، درباره کناره گیری خود از هدایت تیم فوتبال گل ریحان البرز اظهار داشت: با هزاران امید و آرزو به گل ریحان آمدم، اما متاسفانه شرایط به گونه ای پیش رفت که مجبور شدم از هدایت تیم کناره گیری کنم. من بهترین و آینده دار ترین مربیان ایران را با خودم به گل ریحان آوردم. در این مدت کوتاه از حدود 2000 بازیکن تست گرفتیم و از ...
نباید با برد پرسپولیس احساس غرور کنیم
نیستند مشکل خودشان است، باید زودتر شروع می کردند. به این ترتیب همه تیم ها ضرر می کنند. به جز دو سه تیم خوب کشور بقیه تیم ها زودتر شروع کردند. هر چه زمان مسابقات عقب تر برود بیشتر ضرر می کنیم. وی در مورد اینکه هواداران پیکان ناراحتی زیاد خودشان را از جدایی او در فضای مجازی نشان دادند گفت: نمی دانم چه بگویم. خیلی دوست داشتم در تیم خودم بمانم و بازی کنم ولی نمی شد. همیشه برای پیکان آرزوی موفقیت دارم اما واقعا دیدم نمی توانم ادامه بدهم. فکر می کنم روزی دوباره به پیکان تیم برمی گردم و دوباره همه توانم را برای آن می گذارم. ...
بانوی کارآفرین محله امیرالمؤمنین (ع): پیشرفت گلشهر آرزوی من است
این حرفه را از خانم هایی که در خانه کار می کردند آموختم. اولین درآمدم از این رشته را همان زمان به دست آوردم. همین باعث شد تا به ادامه کار امیدوارم شوم و اشتیاقم روز به روز بیشتر شد. می خواستم مدرک رسمی این حرفه را بگیرم؛ ولی باید تا پانزده سالگی صبر می کردم. فنی و حرفه ای زودتر از آن به کسی مدرک نمی داد. هم زمان با درس کار خانگی را دنبال کردم. از نوزده سالگی آموزش حرفه ای این رشته را شروع کردم. آن ...
معرفی کتاب نه آبی نه خاکی
پایانی آزادی اش از این دنیا... . خوبی تمام این خاطرات این است که شما با شکل واقعی از جنگ و رزمنده ها مواجه می شوید. رزمندگانی که همانند همه ی انسان ها زندگی می کنند. معصوم نیستند و گاها خطا هم می کنند. اما فرقشان با ما در این است که در لحظه ای که باید، به درست ترین انتخاب دست می زنند و پر می گشایند. این ویژگی و صادقانه بودن خاطرات جذابیت کتاب را دوچندان کرده است. دست نوشته های این شهید ...