سایر منابع:
سایر خبرها
داستان یک ازدواج؛ سپیده و ناصر، زیر سایه شهلا
همسر فعلی ناصر محمدخانی برای اولین بار به سوالاتی درباره چگونگی آشنا شدنش با ناصرخان، ماجراهای لاله و شهلا میزان مهریه اش و ... پاسخ می دهد.
پردل بود
. روزهای جمعه هم هر 3 به کوهنوردی می رفتیم. شاید بیش از چند صد ساعت با هم دو نفری بحث می کردیم. الان افسوس می خورم که ای کاش صدای او و گفت وگوهایمان را همان زمان ضبط می کردم. بحث های ما با او و نقد و نظرهایمان 3-2 سال ادامه داشت. جلال برخی از حرف هایش را شفاهی می گفت و در کتاب و مقاله هایش نمی نوشت. کمی از شخصیت آل احمد برایمان بگویید تا سپس به جایگاه او در ادبیات داستانی بپردازیم. طی ...
نفی روایات وارد شده در مذمّت زید
حاضر شد من بروم به جهنّم و نگفت به من که بعد از خودش فرزندش باقر و پس از او فرزندش صادق امامند. به من که فرزندش بودم و این قدر به من علاقه داشت که لقمه را با دست خود به دهانم می گذاشت، نگفت امّا به تو که بیگانه دورِ غیر قریشی گفته اند، و تو فهمیده ای؟ درحالی که اگر چنین چیزی بود باید اوّل به من می گفتند. این حرف را از زید(علیه السّلام) نقل می کنند، از زبان آن کسی که جناب مؤمن الطّاق است یا زراره ...
مشکلات مهاجرت غیرقانونی یا حتا قانونی چیست؟
...، با اشاره به آتشدان حلبی شون، پرسید:نیست نامرد؟! یه جماعت زدند زیر خنده. تو کادر دوربین من 8 جوان فارسی زبان کنار آتش در حلبی آبادی کثیف و بدبو در شمال فرانسه در حال گفتگواند. — Ali Fatehi (@alifatehi_now) October 31, 2020 وی رشته توئیت خود را اینگونه ادامه داد: حدود دو سال با همکارانم مشغول ساخت مستندی با موضوع پناهجویان در کله ( جنگل کاله ) در شمال فرانسه ...
کوله پشتی گردی و داستان قدم ها و جاده ها
شعار سال : در ایران تب هیچهایکری چندسالی است که اوج گرفته؛ حتی در حال حاضر که ویروس کرونا بر جهان خیمه زده است، باز هم نتوانسته از علاقه گردشگران بکاهد و بسیاری از دوست داران سفر و گردشگری با وجود سختی ها و ترسی که این ویروس به دنبال خودش دارد همچنان به سفرهایشان ادامه می دهند. این روز ها اگر به فضای مجازی که در حوزه گردشگری و معرفی جاذبه های آن فعالیت می کنند سر بزنید با حجم بسیار بالایی از گردشگران دختران و زنان جوانی روبرو می شوید که این نوع سفر را تجر ...
وایسا مترو من می خوام پیاده شم
. یکی دو بار زیر سرم رفت و در همان حال هم مشغول نوشتن بود. تا این که بالاخره موفق شد و بچه ها از ریختن خونش گذشتند. البته خیرش چند باری به من هم رسید. یک بار ساعت نقره ای رنگ زیبایم را که تازه یک هفته بود خریده بودم گم کرد. فقط یک روز دادم دستش و همان یک روز برای منهدم کردنش کافی بود. وایسا مترو من می خوام پیاده شم از این بدتر، دستگاه MP3player ...
رونمایی از کتاب جدید فردوسی پور در نشر چشمه
؟ من صفحه اینستاگرام ندارم. نمی دانم. راجع به این موضوع فکر می کنم شاید هم روزی به اینستاگرام پیوستم. در مورد اتفاقات نود باید بگویم بدم نمی آید همچنان سکوت کنم. به قول یکی از دوستانم حرف نزده را همیشه می شود زد. به قول خانم بی کل سکوت سرشار از ناگفته هاست. بگذار فعلاً ادامه داشته باشد. فوتبال 120 چه شد؟ آن هم تعطیل شد؟ برنامه 120 تعطیل نشده بود که بخواهد دوباره شروع شود؛ من ...
عشق از دیدگاه امام صادق (علیه السلام)
بامحبت تر و هرچه بامحبت تر دیندارتر. از پیامبر (صلی الله و علیه وآله) نیز روایت است که فرمود: هر یک از شما دوست یا برادر دینی اش را دوست بدارد، پس به او اعلام کند. در حدیث دیگری همین مضمون آمده با این اضافه که؛ این اعلام دوستی، برای اصلاح و آشتی میان افراد، شایسته تر و مفیدتر است پیامدهای افراط در محبت عشق و علاقه هم آثار نیک و جهات مثبت دارد و هم اگر بی حساب و بی ...
نمی توان آل احمد را نادیده گرفت!
داستان نویسی معاصر دهه40 ایران به شمار می رود. آثار بلند آل احمد قدری با دیگر آثارش متفاوت است. نون و قلم او اثر خاصی است اما داستان نفرین زمین برای من جاذبه چندانی نداشت. او بیشتر تم یا جانمایه های سیاسی حاد را در چنین آثاری پیش می گرفت که گاهی توی ذوق می زد. اما داستان های کوتاهش را که به نظرم با تکنیک مدرن کار کرده و پیش آمده، بسیار دوست می دارم و البته زبان داستانی اش نیز غنی است. از نظر من جلال آل ...
ترابی: به پرسپولیس بدهکارنیستم،طلبکارم
. برخی دوست دارند بازیکنان را برابر هواداران قرار دهند و این کار را با دروغ و دامن زدن به یک سری مسائل انجام می دهند. این را هم بگویم که احساس کردم برخی افراد در باشگاه صحبت هایی که به صورت خصوصی با آنها انجام دادم را با اغراق تحویل فضای مجازی می دهند که این کار قشنگی نیست. آنها می خواهند بازیکنان را برابر هواداران قرار دهند. من اگر دنبال پول بودم می توانستم قبل از بازی با سایپا (آخرین بازی لیگ ...
گفتگو با همسر سوم ناصرمحمدخانی / اسم شهلا می آید، ناصر بی خواب می شود
و دوست داشتم که همسرم همه چیز را با هم داشته باشد یعنی خیلی خوش تیپ باشد، حرف زدن بلد باشد، تحصیلات داشته باشد، برای انسانیت ارزش قائل باشد و ... که وقتی با خانواده ناصر آشنا شدم، متوجه شدم که انتخابم درست بوده است. درباره واکنش خانواده ام به خواستگاری ناصرخان از من، باید بگویم خانواده ام ناصرخان را می شناختند و خیلی هم او را دوست داشتند بنابراین از این نظر مشکلی نبود. علی آقا پروین ...
فیلمهایی که به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا می پردازند
ساعت هستند. با این وجود، بخش مهمی از هنرمندان سینما که برای خودشان تعهدی نسبت به بیننده احساس می کنند، سعی می کنند در دل داستان های سرگرم کننده شان حرف دل آن ها را هم بیان کنند. با آن که بعد از این جنگ جهانی دوم و ظهور مک کارتیسم هالیوود را از وجود نیرو های مترقی خالی کرد و میدان را به دست سودجویان پول دوست داد، اما تلاش هنرمندان برای برگرداندن وضعیت به حالت سابق خود بالاخره نتیجه داد و ...
فرازهایی از وصیت نامه شهید عبدالحسین کردی فرهنگی
مدیون تو بودم و هرگز دین تو را ادا نکردم . مادرم تو نیز شیره جانت را به من دادی و به قول برادر شهیدم (حمید) این نتیجه این شیر پاک و دستان پینه بسته پدرم بود شما را به منزلگاه عاشقان (کربلا) کشاند. امیدوارم که تو نیز مرا ببخشی شیرت را حلالم کنی از تو می خواهم که صبر کنی و ارزش خود را نادیده نگیری و هر چند می دانم که کشته شدن من برایتان سخت است اما بدانید از موقعی که برادرم شهید شد من دیگر ...
امشب همه نیلوفران مشتاق روی دلبرند / جمع شقایق ها همه مست می پیغیمبرند / امشب تمام قدسیان مهمان بزم ...
، آن گاه که زمین از نعمت حضورت در کاینات برخوردار شد و آسمان به میزبانی زمین غبطه خورد . درود خداوند بر تو باد، آن گاه که خانه دوست، آکنده از عطر عاشقانگی ها شد و نجوای نمازت، دل از آسمان ربود ! درود خداوند بر تو باد، آن گاه که زبان به حمد و یگانگی خداوند گشودی و عطر توحید، کوچه های مکه را فراگرفت ! درود خداوند بر تو باد، آن گاه که زخم بی شمارت، عشق را به تماشا فرا ...
یکی از شاکیان پرونده کیوان امام: در حضور مادرش باید عذرخواهی کند/ واکنش مادر کیوان
و درست و حسابیه. استوری هایی هم که در موردشون صحبت می کردیم معمولا در مورد موضوعات فلسفی و اجتماعی بودن. عموما مطالبی رو به اشتراک می گذاشت که به نظر من پشتش یه فکر و اندیشه ای بود. رفتارش هم تو اینستاگرام و به طور مشخص در چت با من همین رو نشون می داد . چند ماهی می گذرد و گپ و گفت های مطلوبِ گاه به گاهِ اینستاگرامی، بهانه دیدار حضوری می شود؛ یه بار رفته بودم تهران و قرار بود تو اون سفر ...
مردها وقتی زنی را دوست دارند به او چه میگویند؟
چگونه فکر میکند و به او چه میگوید ؟ با این بخش همراه شوید تا جواب سوال خود را دریابید. نشانه دوست داشتن در مردان ی که عاشق همسرشان هستند شادی و خوشبختی تو خوشبختی من است رابرت ای. هایلاین می گوید، عشق وضعیتی است که در آن خوشبختی طر ف مقابل برایتان لازم و ضروری می شود .یعنی اگر کسی را دوست دارید با خوشحالی او خوشحال و با درد و غصه اش ناراحت می شوید . برای اینکه عشقتان ...
یکی از شاکیان پرونده کیوان.الف: باید در حضور مادرش عذرخواهی کند
چند ماهی می گذرد و گپ و گفت های مطلوبِ گاه به گاهِ اینستاگرامی، بهانه ی دیدار حضوری می شود؛ یه بار رفته بودم تهران و قرار بود تو اون سفر کیوان رو هم ببینم. هر وقت تهران بودم، می رفتم خونه ی یکی از دوستام و یه روز عصر هم قرار شد برم کیوان رو ببینم. اصلا قصد نداشتم که شب خونش بمونم، تصمیم داشتم دو سه ساعتی بمونم و دوباره برگردم خونه ی دوستم. من که رفتم خونش، بهم یه نوشیدنی تعارف کرد. اما نوشیدنی ای ...
کدام حزب برنده می شود؟ ، کتابی از داستان های طنز نویسنده ترکیه ای
بخشی از کتاب صوتی کدام حزب برنده می شود؟ می شنویم: گفته اند آقا مراد همه چیز را می داند. به روستا که آمدم چند شب در خانه آقا مراد مهمان بودم، او را در قهوه خانه پیدا کردم. گفتم: آقا مراد، به من گفته اند که تو خبر داری. بگو ببینیم در این انتخابات کدام حزب پیروز می شود؟ آقا مراد گفت: اصلا معلوم نمی کند. -مگر هر حزبی که قوی تر باشد برنده نمی شود؟ -نه معلوم نمی ...
داستان ضرب المثل جوجه را آخر پاییز میشمارند
سال این کار مرد کشاورز بود. در تمام این سال ها میوه ها و سبزیجات مختلفی آنجا کاشته می شد، رشد می کرد و وقتی میوه ی رسیده ای می شد چیده می شد. ولی فقط این چنار بود که در تمام این سال ها رشد کرد و بالاتر رفت و مرد کشاورز را تنها نگذاشت. یک سال کشاورز کنار درخت چنار دانه کدویی را کاشت بعد از چند روز دانه ی کدو شروع کرد به رشد کردن هر روز شاخ و برگ بیشتری می داد و نسبت به روز قبل بیشتر قد می کشید ...
مهمان خانه
که نبضم را می گرفت و سِرُمم را وارسی می کرد گفت: از آن به بعد تصمیم گرفتم نه شکار کنم نه اسب سواری. پزشکِ شما گفته ممکن است عصبِ شما پاره شده باشد و دستتان را از دست بدهید. ضاربِ شما هم فعلا در بازداشت به سر می برد. چند روز بعد که بهبودیِ نسبی پیدا کردم ، هنگامِ صبح در دفترِ محلِ کارم به کمکِ منشی مشغولِ تنظیمِ شکوائیه علیه ضارب بودم. دستم هنوز درد می کرد و حرکتش برایم دشوار بود. به منشی ام گفتم: شکوائیه را بده به من. آن را گرفتم و تکه پاره کردم و ریختم تو سطلِ آشغال ، چون جرئت نداشتم علیه آنِ مردِ اسرارآمیزِ سیگارکِش طرحِ شکایت کنم. ...
حرف های متفاوت امیرخانی
گفتم ببخشید شما سی سال پیش می خواستید چه کاره شوید؟ گفت یادم نیست، آن زمان مشغول درس و بحث و... بودم؛ گفتم همین است دیگر تو نمی دانستی می خواهی قائم مقام صداوسیما شوی اما این بدبخت می دانست می خواهد برنامه نود درست کند. یک نفر را در ایران داشتیم که به کارش علاقه مند بود و یک کار شخصی را توسعه داد و بزرگ و بزرگ تر کرد و می شد به عنوان یک نمونه موفقیت درباره اش حرف زد. واقعا نمی فهمم چرا ...
چگونه مادربزرگ شهید شهریاری زمینه ساز پیشرفت نوه اش شد؟
کنیم که در ادامه می خوانید. قبلا در گفت وگویی از نقش کلیشه ای مادر در سریال ها انتقاد کرده بودید، چه چیزی باعث شد نقش آرنوش را بپذیرید؟ بله، گفته بودم بسیاری اوقات در فیلم نامه که نقش مادر را می خوانیم نوشته مادر نسرین یا مادر سعید ، انگار این مادر به خودی خود هویت و اسمی ندارد. بی هویتی مادر، از فیلم نامه با همین که اسمی برایش در نظر نمی گیرند شروع می شود، اما در بوم و بانو ...
اعتیاد، طلاق، خودکشی و ازدواج؛ 4 سکانس از زندگی مردی که 12 سال بعد برگشت!
امشب مرا بکش آغاز بارقه های نجاتش از چنگال اعتیاد را بیان می کند: اصلاً باورم نمی شد که چگونه ترک کردم و داستان ترک کردنم این بود که شبی راه افتادم در خیابان برای دزدیدن صندوق صدقات که نمی دانم چگونه سر از حرم درآوردم و با دیدن هیئات و دسته های سینه زنی متوجه شدم که شب عاشورا است و ناگهان بدون هیچ دلیلی در کنار مجسمه هایی که به سوی حرم تعظیم کرده بودند شروع کردم به فریاد زدن رو به روی ...
روایتی از رشادت های ابرقهرمان نوجوان دفاع مقدس/ شهیدی که زبان زد رزمندگان و فرماندهان بود
. گفت: چه کار کنم کاکا! دوست داشتم برایت یک جوراب بیاورم، پایت زخم شده، داری اذیت می شوی! . گفتم: این جوراب را پیش خودت نگه دار و بشین این جا تا ما کار خودمان را انجام دهیم، وقتی به سلامت برگشتیم، چشم، جوراب را هم می گیرم . انگار با حالت پلک هایش با من حرف می زد بعدازظهر 28 مهر، وقتی داشتیم برنامه ریزی می کردیم که برویم و بزنیم به دل عراقی ها؛ همین طور که داشتیم صحبت می کردیم ...
مترجمان مشهدی از تازه ترین اثر هایی که در دست دارند، می گویند
اول باید داستان گوی خوب باشد و در درجه دوم خوراک های دیگر اعم از اطلاعات تاریخی و فلسفی به خواننده بدهد. او می گوید: شیوع کرونا باعث شد 70 درصد از جلد سوم رمانِ گورستان کتاب های فراموش شده را پیش ببرم و خواندن جلد چهارم را نیز شروع کنم. چند کتاب از نویسندگان اسپانیایی کمتر دیده شده در ایران که فکر می کنم چاپ شدن کارهایشان برای خوانندگان جذابیت بالایی را دارد نیز انتخاب کرده ام که به امید خدا بعد از پایان این مجموعه، ترجمه شان را آغاز می کنم. ...
کارگردان سریال ایلدا : همیشه دوست داشتم سریال دفاع مقدسی بسازم
...: جنس آثار دفاع مقدسی در زمان حال با گذشته تفاوت بسیار پیدا کرده است، چون در دهه 60 نیاز بود تا تولیدات شکل حماسی داشته باشند، اما بعد از اتمام جنگ موضوعات بسیاری وجود داشت که می توانست الهام بخش فیلم های بسیاری باشد، هرچند کارهایی تولید شد، اما میزان آن به اندازه ای نبود که هشت سال دفاع مقدس ما را پوشش دهد. قویدل در پاسخ به این سوال که چرا بازیگران به لهجه فارسی حرف می زدند؟ گفت ...
زندگی و مبارزات شهید آیت الله اسدالله مدنی را در کلاه پوستی ها بخوانید
می گرفت. همان طور که من یک روزگاری عاشق شده بودم، او هم حالا عاشق شده بود. هرچند راجع به فرد مورد نظر و شرایطش نم پس نمی داد یا اقلاً به من اطلاعاتی نمی داد، اما من از لابه لای حرف های خودش و دیگران، متوجه شده بودم که عاشق دختر یک فرمانده ارتشی یا چیزی شبیه به آن شده و برای همین هم تازگی ها زیاد به همدان رفت و آمد می کرد. آنچه خیلی عجیب بود، پنهان کاری اش بود و هزار فکر به سر آدم می زد ...
بدترین زبان را برای یادگیری انتخاب کردم
ولی کاربردی است و یاد گرفتنش می تواند جالب باشد. با ذوق و علاقه دوره مقدماتی زبان آلمانی را ثبت نام کردم. خیلی هم خودم را مشتاق و فرهیخته نشان می دادم. سر ساعت در کلاس حاضر می شدم و با دقت به صحبت های استاد گوش می دادم و جزوه می نوشتم. البته همه ی این ها برای دو جلسه ی اول بود. خیلی زود متوجه شدم که بدترین زبان را برای یادگیری انتخاب کردم. ...