اعتراف بوکسور جوان درباره علت به قتل رساندن دوستش؛ شکست عشقی تبهکارم کرد!
سایر منابع:
سایر خبرها
شهاب حسینی با ظاهری متفاوت درکنار پسرش + عکس
گام بردارد و بنابراین موضوع را با خانواده ام در میان گذاشتم و مصمم به ازدواج شدم. دیگر تکه دوم زندگی ام را پیدا کرده بودم. بعد از صحبت های اولیه و رسم و رسومی که در این رهگذر طی می شود، بعد از 4-3 ماه نامزدی، عقد کردیم اما شرایط برگزاری جشن عروسی را نداشتم، از طرفی مایل بودم استقلال در زندگی را با برگزاری جشن توسط خودم آغاز کنم؛ به همین دلیل 3 سال طول کشید تا ما به جشن عروسی برسیم. من ...
گفت وگو با ابوالقاسم عتیقه چی، نقاش: دِین خودم را به مولانا ادا کردم
...... زمانی در حدود 10 سال پیش نمی دانستم مولانا کیست و مثنوی چیست. تعدادی کاست خریدم از شهرام ناظری. من آن زمان نقاشی می کردم. شروع کردم به گوش کردن آهنگ های شهرام ناظری. کف اتاقم می خوابیدم و آهنگ های ناظری را می گذاشتم و به سقف نگاه می کردم و به خلسه فرو می رفتم. لحظاتی اشک از چشمانم جاری می شد. خیلی علاقه مند شده بودم. کتاب غزلیات شمس را خریدم و شروع کردم به خواندن. یک روز داشتم ...
دستبرد به خودروها در پوشش ضایعاتی!
مسئولیت یک خانواده را به عهده بگیرم. چند سال داری؟ 27 ساله هستم. مشهدی هستی؟ نه! در یکی از روستاهای مرزی منطقه صالح آباد خراسان رضوی به دنیا آمدم و در همان جا بزرگ شدم. چه شد که به مشهد آمدی؟ بعد از مرگ پدر و مادرم خیلی تنها شدم و برای یافتن شغلی مناسب به پیشنهاد یکی از دوستانم به مشهد آمدم، ولی به این روز دچار شدم. فرزند چندم خانواده هستی؟ من تک فرزند ...
روزهای عاشقانه مدیر سایت شرط بندی رنگ باخت
مشغول کار شدم. با این که سن و سال کمی داشتم اما در میان هم صنفانم اسم و رسم پیدا کردم و با اعتبارم در بازار کم کم کارم رونق گرفت و در 24 سالگی تصمیم به ازدواج گرفتم. همیشه در زندگی ام احساس تنهایی و کمبود محبت و عاطفه داشتم و با ازدواج می خواستم به گونه ای تنهایی ها و کمبود های دوران کودکی ونوجوانی ام را جبران کنم. به پیشنهاد مادرم به خواستگاری یکی از دختران فامیل رفتم و بعد از پایان دوران نامزدی ...
یادداشت های ناصرالدین شاه، جمعه 11 بهمن 1246؛ یکبار از توی نی ها آهو درآمد، گرفته زنده آوردند... بسیار ...
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : سرویس تاریخ انتخاب ؛ امروز باید رفت مسیله. صبح رفتم حمام، سرد بود. خیلی ایستاده، به زحمت گرم شد. بعد از حمام رخت پوشیده سوار شدیم. با امیرآخور و غیره [و] نسقچی باشی صحبت کنان رفتم. آقا مستوفی [مستوفی الممالک] چاهِ زیادی می کند؛ پُرزور کار می کردند، می خواهد از آب کرج به دیر ببرد، آبادی کند. سواره ها را مرخص کرده، در دامنه ماهور سیاه پرده نشسته، ناهار خوردیم. میرزا نظام و دکتر [میرزا حسین پسر میرزا احمد طبیب افشار از اطبای حضور ناصرالدین شاه (شرح حال رجالة ص 801)] بحث کردند، خندیدیم. افشاربیک هم آمده بود. بعد از ناهار اغ ...
2روایت در یک پرونده آدم ربایی عجیب
وقت قبل با زنی 42ساله به نام سمانه آشنا شدم. قصدمان ازدواج بود اما سمانه نقشه اخاذی در سر داشت. وی ادامه داد: من مغازه دار هستم و سمانه خبر داشت که تعدادی کتاب نفیس در مغازه ام دارم. روز حادثه 2نفر وارد مغازه ام شدند و با تهدید کتاب ها را سرقت کردند. آنها گفتند که از طرف سمانه اجیر شده اند و سمانه مدارکی علیه من دارد که اگر با آنها نروم آبرویم را می برد. سوار بر خودروی پژوی 2مرد شدم و آنها 3ساعتی ...
ادعای آدم ربایی پس از سرقت 70 میلیون تومانی
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان ، چند روز قبل مرد جوانی به پلیس رفت و از ربوده شدنش خبر داد. او گفت: من یک مغازه فروش کرکره برقی دارم مدتی قبل در فضای مجازی با زنی به نام بیتا که 5 سال از خودم بزرگتر بود آشنا شدم. بعد از مدتی به او علاقه مند شدم و تصمیم به ازدواج با او گرفتم. رابطه ما ادامه داشت تا اینکه امروز وقتی داخل مغازه ام بودم، بیتا به همراه دو مرد وارد مغازه ام شدند. ...
خودکشی نفیسه روشن وقتی طلاق گرفت ! + فیلم و عکس
. فصل هایی مانند تابستان یا عید نوروز. گاهی اوقات من، هم مرد خانه ام و هم زن خانه. یکسری مسئولیت ها بر دوش خود من است. اوایل ازدواج پول آب و برق خانه را نمی دادم و منتظر می نشستم که خودش بیاید بدهد اما بعد از یک مدت متوجه شدم که پرداخت نکردن قبض ها می تواند منجر به قطع شدن آب و برق شود. (خنده) خیلی سخت است. یکی از پررنگ ترین سختی هایش کجاست؟ – یکی از پررنگ ترین سختی ...
قتل مرد متاهل 38 ساله ای که عاشق دختر 18 ساله شد
مرد راننده بلافاصله موضوع را به پلیس گزارش داد و بدین ترتیب با حضور شبانه کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی در کنار قاضی ویژه قتل عمد مشهد تحقیقات در این باره آغاز شد. جسد مربوط به مردی حدود 38 ساله بود که آثار درگیری روی پیکرش حکایت از وقوع جنایتی هولناک داشت. در همین حال پزشکی قانونی زمان مرگ وی را چندین ساعت قبل از کشف جسد تشخیص داد. دو روز بعد از کشف جسد ...
انقلاب در قلب تهران شکوفا شد
.... مردم فریاد می زدند و نیروهای ارتش مقابلمان ایستادند. مردم فریاد می زدند ارتش به این... هرگز ندیده ملتی. همان زمان، یکی از دوستانم، محسن طباطبایی ، تیر به دستش خورد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی یکی از اعضای کمیته شهید شاه آبادی بودم. سال 59 یکی از برادران سپاه به منزل ما آمد و گفت: اعضای یک خانه تیمی را به همراه مجموعه ای از اطلاعاتشان گرفته ایم؛ نام شما جز افرادی بود که منافقان قصد ...
صحنه های دردناک تر از جبهه را در مدرسه زینبیه دیدم
...، ولی بالاخره خونم را در راه این انقلاب می دهم. جشنی به رنگ خون 11 بهمن 1365 و یک روز قبل از بمباران مدرسه زینبیه، جشن تولد یکی از دوستان شهلا بود که در پی بمباران شهر میانه توسط بعثی ها، بمبی به منزل دوست شهلا هم اصابت می کند و تعدادی از همکلاسی هایش به شهادت می رسند. شهلا بعد از اطلاع از این حادثه گفت: ای کاش من هم به جشن تولد می رفتم و شهید می شدم. در همان روز 11 ...
فرار سارقان مسلح بعد از دستبرد به منازل مردم
را در اختیار آن ها قرار دادم و آن ها هم پس از سرقت تمامی اموالم، مرا داخل یکی از اتاق ها حبس کردند و بعد به سرعت از محل گریختند تا اینکه دقایقی بعد در را باز کردم و موضوع را به پلیس خبر دادم. مأموران پلیس در بررسی های صحنه حادثه متوجه شدند سارقان همان باند پنج نفره سارقان مسلح هستند که چهارشنبه به خانه مرد دیگری دستبرد زده بودند. مأموران در بررسی دوربین ها مشاهده کردند که در این سرقت ...
روز به یاد ماندنی آزادی
اهالی تکه دهم پایتخت در محدوده خیابان آزادی رفتیم و با آنها درباره خاطرات این تاریخی ترین روز قرن حاضر گفت وگو کردیم. چند وقتی بود که مدارس به دلیل تظاهرات تعطیل شده بود. سال 57 دوم دبیرستان بودم و مدرسه ما (مهر باختر) که بعدها به رضوان تغییر نام داد، در خیابان آذربایجان مابین خیابان خوش و آزادی بود. هم جواری مدرسه با کانون شلوغی ها و تظاهرات و به قولی بگیر و ببندها چندان برای خانواده ...
عباس آرزوی شهادت داشت/راهپیمایی را برای آینده فرزندانش شرکت می کرد
مانند اکثر دختران آن سالها به صورت کاملا سنتی با عباس ازدواج کردم و به خانه اش رفتم. عباس در یک عکاسی کار می کرد. جوان مهربان و مومنی بود و همین موارد کافی بود که پدرم به ازدواج ما رضایت بدهد. فقط 15 سالم بود و از کارهای عباس چیزی متوجه نمی شدم در واقع اوایل اصلا در جریان کارهایی که می کرد نبودم. نمی دانستم به راهپیمایی می رود یا اعلامیه ای چیزی دارد. او یک مرد سربه راه و کاری بود و همین ...
مبارز انقلابی که در درگیری مردم عباس آباد کرج با گارد شاه نابینا شد/ وقتی فرمانده سربازش را هم در ...
طول کشید تا پایم خوب شود. آن زمان در ظاهر خوب شدم، اما هر روز بینایی ام کمتر و کمتر می شد. بعد از مدتی شب کوری گرفتم و شبها جایی را نمی دیدم. دکتر که رفتم، تشخیص دادند که عصب بینایی ام در کف پا پاره شده بوده و میب ایست همان زمان پیوندش میزده اند. سیددکتر فقط پوست پایم را بخیه زده بود. در بیمارستان هم جز عوض کردن باند زخم و دادن دارو، کار دیگری برایم نکرده بودند. کار کردن در مغازه، با چشمی که هر روز کم بیناتر می شد، برایم سخت بود. عاقبت هم بر اثر همان زخم کهنه، نابینا و خانه نشین شدم. انتهای پیام/ س ...
خط فرضی از زشتی دروغ و پنهانکاری می گوید
آن فیلم ساخته شد و توانست جزو فیلم های برتر خانه سینما شود. از همین زمان به بعد مراودات و معاشرتم با اهالی سینما بیشتر شد. آقای شیردل به من می گفت که چون معماری خواندم می توانم در سینما فیلم بسازم و بعد تصمیم گرفتم کلاً شکل کاری خودم را عوض کنم و به جای اینکه در ایران سینما بخوانم، دو سال زبان خواندم و بعد برای ادامه تحصیل به ایتالیا رفتم. درس سینما خواندید؟ بله. منتها علاوه بر ...
درخواست قاتل: پول ندارم دیه را قسطی کنید
سرویس حوادث جوان آنلاین: 12 مهر سال 92، مأموران پلیس تهران از مرگ مشکوک مردی 24 ساله به نام شاپور در بیمارستان آیت الله کاشانی باخبر و راهی محل شدند. اولین شواهد نشان داد مرد جوان در پارک ارم با اصابت ضربه چاقو زخمی و بعد از انتقال به بیمارستان فوت کرده است. همچنین مشخص شد که ضارب پس از وقوع حادثه از محل متواری شده است. با انتقال جسد به پزشکی قانونی یکی از دوستان شاپور که در محل حضور ...
قتل حیثیتی در پارک ارم + عکس
در درگیری چاقو یکی از انها را گرفتم و یک ضربه به او زدم.ولی واقعا قصد قتل نداشتم. وی ادامه داد: من ورزشکارم و در پیک موتوری کار می کنم. بعد از این ماجرا بلافاصله با همسرم به خانه برگشتم. من صبح روز بعد دوباره به پارک ارم رفتم و پرس و جو کردم و متوجه شدم پسر جوان در بیمارستان جان سپرده است. من شوکه شده بودم. چون واقعا نمی دانستم ضربه چاقو چطور موجب مرگ وی شده است.من در مدتی که فراری ...
تکرار دهقان فداکار در مشهد
آسیب دیده و اطلاع آن به مسؤولان راه آهن از تکرار فاجعه قطار و مرگ ده ها مسافر جلوگیری کرد. اگر آن روز محمدمهدی و دوستانش در حوالی ریل راه آهن بلاک زوج خط قطار تهران-مشهد، فوتبال بازی نمی کردند شاید هیچ کس متوجه آسیب دیدگی ریل نمی شد و 25دی یا روزهای پس ازآن، شاهد خروج قطار تهران- مشهد از ریل و وقوع یک فاجعه تمام عیار بودیم. دنبال توپ می رفتم که متوجه شکستگی ریل شدم ...
ناگفته های ازدواج امام خمینی (س) با همسرش از زبان حاج علی ثقفی
اینها را پس گرفت و راهی نداریم جز اینکه تحمل کنیم. خدا به شما هم اجر بدهد. ما تعجب کردیم که فکر می کردیم برای خانم امکان حرف زدن نیست چطور یکباره به سخن آمد. *قبل از انقلاب، اولین حرکت های انقلابی از سال 42 شروع شد؟ بله. *از همان زمان شما به انقلاب پیوستید؟ سال 42 من 17 ساله بودم. آن زمان دبیرستان بودم و درس می خواندم و بعد دانشگاه رفتم. در دبیرستان ...
گوهر خیراندیش چرا کرونا گرفت / در صحنه فیلمبرداری چه شد؟! + جزییات
کرونا را راهی بیمارستان کرد. به گزارش گروه چهره ها رکنا: بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون ایران از چند روز پیش هم به دلیل ابتلا به ویروس کرونا راهی بیمارستان شد. در آخرین پست اینستاگرامی خود درباره بیماری اش و چه طور به این بیماری دچار شد اینطور نوشت: ای وای که چقدر متاسف و گریان شدم .تسلیت به خانواده میناوند نازنین و همچنین تسلیت میگم به فوتبالیست های عزیز ومردم ...
اعدام پسر جوان به خاطر زن خائن / فریبا دروغ گفته بود
در ادامه جسد برای تعیین هویت به پزشکی قانونی منتقل شد. یک روز بعد زن 40 ساله ای به نام فریبا به اداره پلیس رفت و گزارش ناپدید شدن همسرش مهدی را اعلام کرد. او در این باره گفت: شوهرم پس از صرف افطاری به قصد رفتن به خانه مادرش از منزل خارج شد و از آن به بعد دیگر خبری از او ندارم. مشخصات اعلام شده توسط فریبا شباهت زیادی به مشخصات جنازه کشف شده داشت از این رو زن جوان به پزشکی قانونی رفت و هویت همسرش ...
ساشا سبحانی کیست؟! / آقازاده پرحاشیه از زندگی لاکچری تا دستگیری!
...> بعد از یک سال کار در آنجا، کارمند یک شرکت خصوصی شدم ای ها همه از زرنگی خودم بوده و هیچ موقع از رانت پدرم استفاده نکرده ام. حتی وقتی ماموریت پدرم تمام شد من در ونزوئلا ماندم و تا 22 سالگی تنهایی زندگی و کار می کردم. یکی از دوست های صمیمی ام ، پسر آقای چاوز رییس جمهوری سابق ونزوئلا بود ، این ها همه از زرنگی خودم بود و اصلا ربطی به اینکه پدرم سفیر بود نداشت.من دوست دارم خیلی ...
پشیمانی فروتن از طلاق/ کنایه فامیل مدیری برای قمار باز شدنش
خوشحال بودم که توانستم نقش را اینقدر باور پذیر بازی کنم. فروتن درباره ازدواجش گفت: 25 ساله بودم،در تلویزیون تبریز کار می کردم.نیاز به یک گوینده داشتیم و دختر جوانی برای تست آمد و از او تست گرفته شد. بعد از مدتی باهم ازدواج کردیم و حاصل آن یک دختر است که دخترم پزشک است. وی افزود: بعد از چند سال ما از هم جدا شدیم. البته اگر عقل حالا را داشتم و اتفاقات بعدی را پیش بینی می کردم فکر نمی کردم باید جدا شوم. با اولین تنش ها فکر کردم مگر چند سال زندگی می کنیم که باید تحمل کنم. اما بعد فهمیدم که بایستی تا گرد باد از زیر پا رد شود اما من جا خالی دادم و جدا شدیم. ...
قرار نیست همه فرشچیان یا داوینچی شوند
...، سال 1382 به اداره فنی وحرفه ای رفتم و در آزمون های آن شرکت کردم. در امتحانات کتبی که بسیار سخت هم بود قبول شدم، اما در آزمون عملی رد شدم. آزمون عملی در سوله بزرگی برگزار می شد و هنرجویان 4 ساعت فرصت داشتند تا همان جا اشیایی را که داخل سالن بود با شیوه های مختلف نقاشی کنند. 3 بار در این آزمون شرکت کردم و هربار هنرجویان از کار من تعریف می کردند، اما در داوری کار من رد می شد. بار سوم اعتراض کردم و ...
جراحی که شنوایی را به کودکان ناشنوا هدیه می کند
انقلابی سال 57 بودیم، به خاطر سوابقی که در دوران دبیرستان داشتم، بلافاصله به گروه های دانشجویی پیوستیم و ادامه دادیم، سال 57 با شرایط کنونی فرق می کرد و امکان این بود که برویم مارکسیسم شویم به لطف خدا نشدیم و همان راه مسلمان بودن را ادامه دادیم. مجری: از دوران دفاع مقدس هم خاطره ای دارید؟ میهمان: بله من هم مثل بقیه جوان های 20 ساله در عملیات ها بودم و مثل یک رزمنده معمولی ساده مثل ...
مادر مقتول: نمی خواهم برادرزاده ام را ببینم
متعدد چاقو به قتل رسیده است. طبق اظهارات شاهدان، پسر دایی مقتول به نام پوریا عامل این جنایت بوده که پس از درگیری اقدام به فرار می کند. هویت متهم جوان به تمامی واحدهای گشت اعلام شد. تا اینکه چند روز بعد پسر 20 ساله در مخفیگاهش شناسایی و دستگیر شد. پوریا در تحقیقات اولیه به جنایت اعتراف کرد و گفت: قصدم قتل نبود، فقط می خواستم از پسر عمه ام امیر زهرچشم بگیرم. مدتی بود که امیر ...
سعید پیردوست: 13 سال بدون پارتی بازی با مهران مدیری همکاری کردم
کدام یک را ترجیح می دهید؟ حدود پنج دهه است در این حرفه فعالیت می کنم. به یاد دارم در سریال نقطه چین حدود یک سال و نیم فیلم برداری داشتیم. در سینما زمان کمتری می گذاری و جایگاه محکم تری داری، ولی ارتباط تلویزیون با مردم زیاد است. با بازی در سریال های نقطه چین ، پاورچین و شب های برره دیده شدم، مردم خیلی به من لطف دارند و هنوز هم هر جا که می روم با بازی در نقش هایم مرا می شناسند. در سریال ...
قتل مادربزرگ با دوغ و کباب مسموم در جنوب تهران
.... چرا بازداشت شدی؟ به اتهام قتل مادربزرگ پدری ام. دوستش داشتی؟ خیلی. خیلی ناراحتم و عذاب وجدان دارم که او را کشتم. مادربزرگم مرا دوست داشت اما من با اشتباهم جانش را گرفتم. درس خواندی؟ بله. دانشجوی ترم آخر رشته برق صنعتی بودم و بعد از این قتل به زندان افتادم و درسم ناتمام ماند. معتادی؟ مدت هاست گل می کشم اما نتوانستم آن را ترک کنم. والدینت ...