سایر منابع:
سایر خبرها
بخشش برای رضای خدا
.... در اتاق، کارگرها خوابیده بودند. به طرف دیگر کارگاه رفتم تا نقشه انتقامم را اجرا کنم. چوب دستی که به سر آن دستمالی آغشته به بنزین و تینر بسته بودم را روی بخاری انداختم و با شعله ور شدن کارگاه، فرار کردم. روز بعد متوجه شدم یکی از کارگران در آتشی که من به پا کرده بودم کشته شده در حالی که قصد من تنها انتقام گیری از صاحبکارم بود.با اعتراف این کارگر به آتش سوزی، به درخواست اولیای دم مقتول، پرونده ...
یک داستان واقعی از بلایی که فضای مجازی می تواند بر سر نوجوانان بیاورد/مواظب فرزندانتان باشید
فرد از من خواست عکس های خصوصی و بدون لباس برایش بفرستم. او مدعی بود که فقط قصد شوخی دارد، اما وقتی عکس هایم را برایش فرستادم رفتارش عوض شد. تهدیدم کرد که اگر تن به خواسته هایش ندهم عکس های خصوصی ام را در همان گروه منتشر می کند. وحشت کرده بودم و اگر این اتفاق رخ می داد آبرویم می رفت. این بود که مجبور شدم خواسته هایش را قبول کنم. از همان زمان بود که مرد ناشناس اخاذی هایش را شروع کرد. او ...
ماجرای زندگی شهیدی که خود را سرباز امام زمان(عج) می دانست
.... وی می افزاید: از این خبر خوشحال شدم، اما همزمان دلشوره عجیبی داشتم. تا اینکه متوجه شدم همسرم در راه آزادسازی این دو شهر جانش را فدا کرده است و پیکرش رو جمعه بازگشت. پنج سال پیش در چنین روزی، سردار حسین رضایی که فرمانده ضدزرهی بود، توسط تروریست های داعشی به شهادت رسید. شروع به نماز خواندن از 7 سالگی صنمبر شعبانی مادر شهید به میزان گفت: حسین، صبح روز ...
اخلاص ملاک ارتباط حاج احمد با دیگران بود
بیمارستان بوده و کسی متوجه حضورش نشده ولوله و هیاهوی زیادی به راه افتاد. آن روز ها به هم ریختگی ها و بی نظمی های زیادی وجود داشت. با این حال مردم همدل بودند و با کمک همدیگر کار ها را پیش می بردند. تا پایان جنگ در جبهه حضور داشتید؟ من پاسدار رسمی لشکر حضرت رسول بودم و در گردان شناسایی و واحد اطلاعات حضور داشتم. بعد از جنگ ناگهان سرباز هایی که به سربازی نرفته بودند مازاد شدند و ...
۞ امام علی (ع) می فرماید:
.... ساعتی بعد وقتی آن زن از منزل ما بیرون رفت، مادرم دسته گلی را نشانم داد و گفت: آن زن برای خواستگاری آمده بود. تازه فهمیدم پسر آن زن همان جوان 20ساله ای است که از مدتی قبل در مسیر مدرسه مرا تعقیب می کرد و مدعی بود عاشقم شده است. وقتی به مادرم گفتم من آمادگی ازدواج را ندارم، با خونسردی گفت: آن پسر مغازه دار است و خانواده خوبی به نظر می رسند، در عین حال پدرت باید تحقیقات لازم را انجام ...
درس های زیادی از امام (ره) یاد گرفتم/ 29 روز در زندان شاه بودم
به گزارش خبرگزاری مهر و به نقل از فدراسیون کشتی، محمدرضا طالقانی رئیس اسبق فدراسیون کشتی و عضو هیأت رئیسه فدراسیون گفت: در کودکی چون پدرم اسم زیبای پهلوانی را به یدک می کشید، به سمت کشتی کشیده شدم. در سال 1355 و در حالی که سرباز بودم در جام جهانی آمریکا دوم شدم و پس از قهرمانی در تیم ملی در لوزان سوئیس دستم شکست و در عین حالی که داشتم کشتی گیر خوبی می شدم یک مرتبه انقلاب شد و راه من رفت به سمت ...
معصومه برده مادرشوهرش بود / بچه به دنیا آمد باید تحویلش بدهم و تنها بمانم
مادر شوهرم برایم پیغام فرستاده که مواظب باشم مویی از سر بچه ام کم نشود تا اینکه به دنیا بیاید و به آنها تحویلش دهم. معصومه زنی باردار با ضعف جسمانی شدید به مرکز مشاوره فرماندهی انتظامی استان فارس وارد شد و ماجرای زندگی خود را این گونه بیان کرد: 17 ساله بودم که "محمد" به خواستگاری ام آمد. البته حدود 3 یا 4 بار با مادرش وخواهرش به خانه ما آمدند و بعد از کلی برانداز کردن من را پسندیدند و ...
هیئت نظارت کجای پرونده عنابستانی ایستاده است؟
به خود مسلط می بودم و در همان حد عصبانیت نیز اشتباه کردم. مردم مطمئن باشند که اگر بر اساس آنچه رسانه ها گفتند، عمل کرده بودم، در همان روز اول و قبل از رسیدن به منزل استعفا می دادم. اما در این فیلم به خاطر همه کارهای کرده و نکرده عذرخواهی می کنم و از مردم حلالیت می طلبم. رسانه های معاند داخلی و خارجی هم بدانند که ما در مقابل اجرای قانون جمهوری اسلامی عزیزمان، گردنمان از مو باریک تر است. اجازه سوء ...
قاتل معاون وزیر از قصاص فاصله گرفت
شخصی رقم خورده است. با به دست آمدن این اطلاعات، یکی از شاهدان حادثه گفت: مقابل هیئت عزاداری ایستاده بودم که ناگهان متوجه شدم یک پژو پارس مشکی از مسیر منحرف شد و همان موقع دو زن سراسیمه از ماشین پیاده شدند. وقتی خودم را به آن خودرو رساندم دیدم راننده غرق خون پشت فرمان افتاده است. همزمان با انتقال جسد به پزشکی قانونی مأموران پلیس با بررسی تماس های معاون وزیر، زن جوانی را که از بستگان وی بود به عنوان ...
پلیس راهور ناجا از عنابستانی به دادستانی شکایت کرد
نکرده و در دادستانی طرح شکایت کرده است. امیدوارم نظریه دادرسی و گزارش ناجا برای بررسی در مجلس سریع تر به هیات نظارت بر رفتار نمایندگان ارسال شود. ماجرای سیلی زدن نمیانده مجلس به سرباز راهور ، هفته پیش اتفاق افتاد. او بعد از جنجالی شدن موضوع در فضای مجازی در بیانیه ای عذرخواهی کرد. نماینده مردم سبزوار در مجلس با انتشار یک ویدئو در صفحه رسمی توییتر خود گفت: قرار بود این ویدئو در ...
قتل حیثیتی معاون پارلمانی وزیر صنعت
او رفت .من هم که چادر به سر کرده بودم همراه همسرم رفتم و مریم مرا به عنوان دوستش معرفی کرد. همسرم تازه سر صحبت را باز کرده بود که اسلحه ای را که همراه داشتم از زیر چادر بیرون کشیدم و دو گلوله شلیک کردم.وقتی کنترل ماشین از دست مقتول خارج شد من و همسرم بلافاصله پیاده شدیم و فرار کردیم. این زوج در حالی در شعبه 74دادگاه کیفری سابق استان تهران غیرعلنی و پشت درهای بسته محاکمه شدند که اولیای ...
آیت الله سید محمود طالقانی؛ نستوه مثل کوه
1342) در دادگاه ، نماز را برپا کرد در دادگاه سال 43 یکی از این لوایح خیلی طول کشید و ظهر شد و آقا یک مرتبه از جا بلند شد و با صدای بلند گفت: الصلوه، الصلوه. رییس دادگاه آمد اعتراض کند، آقا گفت: از همه چیز واجب تر نماز است. شما حق ندارید مانع نماز خواندن ما بشوید. خودش راه افتاد و ملت پشت سر آقا راه افتادند و روی همان شن های محوطه ی عشرت آباد شروع کرد به نماز خواندن. ...
طناب دار از گردن عاملان 2 حادثه خونین برداشته شد
تا به آرزویم برسم، اما فقط توانستم در چند سریال و فیلم سینمایی به عنوان سیاهی لشکر بازی کنم. پس از این در کارگاه مبل سازی مشغول به کار شدم و هر روز علاوه بر تعمیر مبل، شستشوی مبل هم انجام می دادم، اما صاحبکارم هر روز بهانه می گرفت و مدعی بود که من کارگر خوبی نیستم. ما چند باری با هم مشاجره لفظی داشتیم و او همیشه مرا با حرف هایش تحقیر و به من فحاشی می کرد تا اینکه یک روز قبل از حادثه آتش سوزی با او ...
روایت یک مبارز انقلابی از تسخیر ژاندارمری محمدشهر توسط مردم/ وقتی سربازهای گارد شاه به تپه ماهورهای عباس ...
جعفرآباد و قزل قشلاق گریختند و مقدار زیادی اسلحه به دست مردم افتاد. درگیری در محدودة وسیعی بود. عرض جاده ده متر بود و امتداد لشکر یک کیلومتری می شد. سربازهای انتهای ستون که فرار کردند، مردم همه رفتند جلوی ستون. از طرف باغها هم به ارتشیها تیراندازی می شد. از دو طرف چند نفر کشته و عده ای هم زخمی شدند. سربازها بعد از فرار، تا دو سه روز در تپه م ماهورهای پشت عباس آباد پنهان شده بودند. چندی بعد ...
بخشش قاتل آتش افروز برای آرامش مقتول
، هم شست وشو اما صاحب کارگاه مرتب از کار من ایراد می گرفت و اذیتم می کرد تا اینکه بالاخره یک روز پیش از حادثه با هم درگیر شدیم و او مرا اخراج کرد. از کارگاه که بیرون آمدم، به پارک رفتم، اما جایی برای خواب نداشتم. کینه عجیبی از صاحب کارگاه به دل گرفته بودم و حدود ساعت 4یا 5صبح بود که به مقابل کارگاه برگشتم. پارچه ای را آغشته به تینر کرده و به یک چوب بستم. سپس از بالای دیوار به داخل کارگاه پریدم ...
آیا سردار رحیم صفوی بازی انتخابات را تغییر خواهد داد؟
شدیم آن ها سال چهارم بودند. ما را از روی تخت بیمارستان بردند محل سردخانه که مرده ها را می گذارند و از آنجا با یک موتورسیکلت فراری مان دادند و به خانهٔ مهندس رضا آیت اللهی که رئیس کارخانهٔ سیمان صوفیان و انقلابی بود، بردند. خانمش پزشک بود و گفت این تیر توی پایت گیر کرده است و باید جراحی شود، ولی من طب عمومی خوانده ام، او فقط می توانست آنتی بیوتیک بزند که زخم چرک نکند. مدتی آنجا بودم که بعد به ...
مردم از حقوق خاصه ناراضی هستند
رضاشاه از کشور رفت مردم هیچ گونه حمایتی نکردند. حتی ارتشی که رضاشاه درست کرده بود از او حمایت نکرد. کودتا یعنی خارج از ذهنیت مردم یک مالی را مصادره کنید و یا یک حکومتی را ساقط کنید. مشخصاً از فعالیت های خودتان قبل از انقلاب صحبت کنید؟ من سرباز انقلاب بودم. در همه جریان ها مشارکت داشتم. در دهه بیست شاهد حضور مردم در 30 تیر و کودتای 28 مرداد بودم. بعد عضو جریان های سیاسی شدم. در جبهه ملی ...
برای گفتن خیرمقدم به امام از هم سبقت می گرفتیم
...، یکهو همه جمعیت هجوم آوردند و من هم ناخواسته با آن ها همراه شدم. چند متر آن طرف تر در اولین چهار راه هلیکوپتر منتظر ایشان بود. همه تصمیم داشتیم حضرت امام را به بالگرد برسانیم، اما اختیار هیچ کسی دست خودش نبود. نه انتظامات و نه مردم واقعاً نمی دانستند چه کاری بکنند و چطور نظم را تأمین کنند. جمعیت آنقدر زیاد بود که اجازه نمی داد اتومبیل حرکت کند. اگر بگویم اتومبیل حامل امام با فشار ...
ضایعاتی که سارق خودرو از آب درآمد!
به گزارش ایلنا، دزد جوانی که با هوشیاری یکی از شهروندان وظیفه شناس، در چنگ قانون گرفتار شده است، شگرد دیگر دوستانش را برای انجام سرقت فاش کرد. در زیر گفتگویی با این سارق را می خوانید. مجردی؟ بله! هنوز ازدواج نکردم. چرا؟ معتاد شدم! زندگی ام از هم پاشید! با این وضعیت مخارج خودم را نمی توانستم تامین کنم چه رسد به این که مسئولیت یک خانواده را به عهده بگیرم. چند سال داری ...
با ستاره ها
...، جایی که تمام آرزوها برای برآمدن خورشید پیروزی شکوفا شده بود. حسین برای دیدار خواهرش به گنبدکاووس رفته بود که شلوغی ها اوج گرفت. در همان زمان خبر می دهند که چماق داران رژیم، قصد تهاجم به حمام زنانه رادارند. او به سرعت به همراه چند نفر از دوستان و آشنایان برای محافظت از آن حمام به سمت حمام شهر به راه افتادند. چماق داران با حمایت ساواک به سمت حمام هجوم بردند و با مردم درگیر شدند، زدوخوردها شدید ...
گوهر خیراندیش چرا کرونا گرفت
درگیر این کرونای لعنتی شد . لطفاً مرا دعا کنید تااز رنج این سرفه های بی امان و بی حالی وکم نفسی نجات پیدا کنم . و از بیمارستان بیرون بیام تا صحنه های پایانی سریال خوب ، بد جلف را برایتان به پایان برسانم. من فقط با عشق شما زنده ام و از تمام دوستانم و مردم نازنینم که در این مدت مرا مورد مهر بیش از حد قرار داده اند ممنون و سپاسگزارم . کاش از روز اول به توصیه دوستان نزدیکم گوش میدادم .اگر از روز اول بستری شده بودم و تحت مراقبت این اتفاق برایم نمی افتاد . بیشترین مرگ و میر از این بیماری دیر و یا نرفتن به بیمارستان است . که متاسفانه اگر میناوند عزیز زودتر به بیمارستان آمده بود شایدچنین نمیشد ...
گزیده ای از زندگینامه شهید مهدی حاج رضا بیگی
عنوان سرباز وظیفه ثبت نام کرد و بعد از گزینش و آموزش در پرندک تهران به مدت سه ماه آموزش دید و به لشکر 28 روح الله مقرر در اهواز اعزام شد و در هنگام بازگشت از عملیات لو رفته در آن منطقه و اعزام نیروهای آن منطقه به مرخصی ماموریتی در راه تصادف کرده و به علت جراحت شدید ناحیه سر به کما رفته و سپس در تاریخ 15 دی ماه 1366 به مقام شهادت نائل شد. حمید حاج رضا بیگی برادر شهید در گفتگو با خانه خشتی می ...
روایت "حسن ترک تاتاری"، مبارز انقلابی از بهمن 57 در کرج
آنها را آتش بزند. من هم با تبرزینم درختهای چنار را میشکستم و توی جاده می انداختم. وقتی جاده را بستیم، ارتشیها رسیدند. دیدند راه عبور ندارند. از طرف دیگر هم، جمعیتی حدود دو یا سه هزار نفر, از همة مناطق اطراف، آنجا آمده بودند. ارتشیها هر چه با بلندگو میگفتند: بروید عقب!، مردم راه نمی دادند. فرمانده ارتشیها گفت: بگذارید رد شویم وبرویم!مردم گفتند: نمیگذاریم! یکباره مردم و ...
پاسخی آرام بخش
فضای بحث در آن لحظه موضوع زدن هواپیما با موشک یا دزدیدن امام و همراهان بوده است که امام چنین پاسخی را می دهند. وی می گوید: در داخل هواپیما .... ، همه نگران اینکه اون فرمانده نیروی هوایی گفته هواپیما رو منهدم می کنم، منفجر می کنم، اون (یکی) گفته می برم به جزایر خلیج فارس امام را ایزوله می کنیم. این حرفا قاعدتاً تو ذهن می چرخید تو همین فضای ذهنی پس از اینکه امام بعد از صبحانه آمدند (بر جای ...
اعدام پسر جوان به خاطر زن خائن / فریبا دروغ گفته بود
می کرد. از آنجا که من به فریبا علاقه مند بودم، نمی توانستم به راحتی از کنار آزار و اذیت های او بگذرم. آخرین بار وقتی دختر بزرگ آنها به من گفت که پدرش فریبا را کتک زده خیلی عصبانی شدم و به دنبال تلافی کارش بودم. شب حادثه به خانه آنها رفتم و بعد از مهدی خواستم مرا به خانه ام برساند. حوالی اتوبان امام علی با چاقو چند ضربه به او زدم که جان باخت. سپس او را به سمت جاده ورامین بردم. نگران بودم که اثر ...
اولین مستندساز جنگی بعد از انقلاب هستم/ شروع با بخش خبر تلویزیون
های تدوین او را دست کم بگیرم ولی اینکه متوجه شدم که تکنیک های ویراستاری در ادبیات همان تکنیک های تدوین در سینماست، خیلی جالب بود. درواقع می توان گفت تقطیع و تدوین فیلم هیچ چیز تازه ای ندارد و همه چیز آن از ادبیات گرفته شده است. وی اضافه کرد: بهار سال 57 درس ما تمام شده بود و من تنها دانشجویی بودم که پایان نامه تحصیلی ام یک فیلم سینمایی بود. یک فیلم نود دقیقه ای سیاه و سفید که مرحوم ...
نمایندگان مجلس از حیث ارتکاب جرایم عمومی مصونیت ندارند
نزده است. این نماینده پس از دو روز در هفتم بهمن ماه با انتشار یک ویدئو در فضای مجازی برای حواشی رخ داده از مردم عذرخواهی کرد و گفت: قرار بود این ویدئو در نخستین ساعات بعد از واقعه منتشر شود اما دلسوزان و بزرگان بنده را به صبر و سکوت دعوت کردند تا فضا آرام و ابهامات برطرف شود. اما متأسفانه هر لحظه به ابهامات ماجرا افزوده شد و مجبور شدم آنچه رخ داده را در سایت و رسانه های خودم منتشر کنم ...
سخنان مالامال از دلتنگی و دوری/پدر جان! تا آخرین نفس حافظ رسالتت خواهم بود
حجت الاسلام و المسلمین سید محمد موسوی نژاد از دلتنگی ها و ادامه راه پدرشان می گوید.