اخلاص ملاک ارتباط حاج احمد با دیگران بود
سایر منابع:
سایر خبرها
عمری تکاپوی پردغدغه از دادگاه کسروی تا دادگاه هویدا!
یاد حاج احمد شهاب، در زمره اعضای قدیمی جمعیت فدائیان اسلام بود. او مبارزه و سیاست ورزی دینی را از نیمه دهه 20 آغازید و تا پایان حیاتش در خرداد 1386، به آن تداوم بخشید. وی گام های سیاست ورزی خویش را در جمعیت فدائیان اسلام و در مواجهه با احمد کسروی آغازید. بنده از سال 1324 با شرکت در جلسات فدائیان اسلام، با فضای مبارزه آشنا شدم. در آن دوره، احمد کسروی علیه مسلمات اسلام و تشیع، تبلیغ می ...
علی انصاریان: کاش قبل از مادرم بمیرم
و فرزندان دیگر فرق گذاشته است؟ صددرصد. همیشه غذایی را که من دوست داشتم درست می کند (باخنده). البته گاهی از ما می پرسید که غذا چی می خورید و ما هم اسم غذایی را می گفتیم ولی او باز هرچه را که خودش دوست داشت، درست می کرد. و پدرتان چطور؟ سال 88،87 درگیر مریضی پدرم شدم و جا دارد که اینجا از حاج محمدرضا زنوزی رئیس باشگاه گسترش هم تشکر ویژه ای داشته باشم و از فرهاد کاظمی ...
بهشت زیر پای مادران است اما دنیا زیر پای مادران شهدا/ از مادر شهید ژاپنی تا مادری که شهدا به عیادتش آمدند
، از فرهادش گفت که برایش شیرین ترین بود. مشتاق بودم بدانم چه چیزی یک جوان زرتشتی را به جبهه جنگ با دشمن کشانده که مادر، سئوالم را نپرسیده پاسخ داد: باورم نمی شد تنها پسرم که دانشجوی نمونه بود و فقط چند واحد با مهندسی عمران دانشگاه شریف فاصله داشت، تصمیم گرفته به میدان جنگ برود. از او اصرار بود و ازمن انکار. اما بالاخره با آنچه از خودم یاد گرفته بود، خلع سلاحم کرد. یک روز در میان یکی از همان بحث ...
روایتی از فعالیت ایرنا / دوره بنی صدر تا احمدی نژاد
موسسه ایران را به من داد. من به آن جا رفتم و تا دوره ای که بین ایرنا و وزیر وقت ارشاد، اختلاف ادامه داشت . پس از مدتی هم آقای کاوه اشتهاردی به عنوان مدیر مسوول جدید آمد. مدیرعامل ایرنا هم تغییر کرده بود و آقای جلال فیاضی جای آقای خادم المله را گرفته بود. من مدت کوتاهی هم در زمان آقای فیاضی معاون خبر بودم. یک روز به آقای فیاضی گفتم شما هر اطلاعاتی درباره سازمان و نیروهای آن بخواهید عین ...
سلول زندانم شبیه قبر بود!
ابوذر چهل امیرانی مسجد ابوذر وعده گاه همیشگی اهالی برای حضور در راهپیمایی هایی مثل 22 بهمن و روز قدس بوده است. انتخاباتی همچون ریاست جمهوری هم از این مسجد به صورت زنده پخش می شود و خیلی از شخصیت های ملی و مذهبی در آن سخنرانی کرده اند. نام این مسجد از زمان ترور نافرجام مقام معظم رهبری بر زبان ها افتاد، اما قبل از انقلاب هم هسته اصلی برای مبارزات مردم با رژیم شاهنشاهی بوده است. وقتی اسم ...
چشم خاور در نیزار سوخت تا ما زنده بمانیم
کردیم تا محل عبور را پوشش بدهیم. وسط این درگیری به کتف حاج حسن تیر خورد و شروع به داد و فریاد کرد. من دهان حاج حسن را گرفتم تا صدایش به بعثی ها نرسد. حاج حسن گفت بهروز! جان مش اکبر من رو ببر یه جای امن. زیر بغل فرمانده دسته را گرفتم و به محلی که کمتر در تیررس دشمن بود، بردم. 10 قدم رفتیم که ناگهان داخل یک گودال سنگر تانک سقوط کردیم. حاج حسن چند دقیقه از هوش رفت. فکر کردم شهید شد. به صورتش سیلی زدم ...
بانوان قدرتمندی که به تاجران موفق تبدیل شدند
کار در آن جا من را راضی نکرد. برخلاف صحبت های دوستانم که می گفتند من نباید از آنجا بیرون بیایم از کارم استعفاء دادم، در این زمان بود که متوجه شدم جسارت دارم، چون کار به آن خوبی را از دست داده بودم و در راهی قدم گذاشته بودم که اصلاً از عاقبت آن با خبر نبودم. دانشور گفت:، چون در طول چند سال کار خود 2-3 میلیون تومان جمع کرده بودم با یکی از دوستان خود وارد حوزه واردات و صادرات اسباب بازی ...
ضرب شست پلیس تهران به 746سارق و مالخر
... می دانی که یک سال است که صاحب پلاک را به دردسر انداخته ای؟ فکر نمی کردم که او گیر می افتد. راستش یک روز که اصلا حالم خوب نبود و خمار بودم به پارکینگ عمومی رفتم. در آنجا موتور شاکی را دیدم که ظاهرا توقیف شده بود. شماره پلاک و مدل موتور را روی کاغذی نوشتم. بعد از آن درست همان مدل موتور را سرقت کرده و پلاک را جعل کردم. بعد از آن در خیابان های تهران و حاشیه پایتخت پرسه می زدم و اقدام به ...
آرزوی حاج قاسم که برآورده شد/بوسه بر کف پای مادر
حسنیه گفت که از اقوام بود و به خاطر ابتلا به مرض سل، همه او را رها کرده بودند و پدرش این زن بیمار را به خانه آورد و تا وقتی زنده بود، مادر بدون هیچ بگومگو و اعتراضی به او خدمت کرد. و گفت که چقدر دلش می خواسته کف پای مادر را ببوسد ولی حجب و حیا مانع می شده، اما نهایتاً این توفیق حاصل می شود.گفت: بار آخری که آمدم این جا، مادرم خیلی اصرار داشت که چند روز بیشتر بمانم ولی من کار داشتم و باید ...
جزئیات دیدار دوساعته سردار سلیمانی با پوتین
جمهور پوتین به حاج قاسم گفت: “شما مرا متقاعد کردید” و تصمیم نهایی برای حضور نظامی روسیه در سوریه اتخاذ گردید. این همان چیزی است که من از حاج سلیمانی شنیدم. نصرالله گفت: به درخواست سوریه، تمام مراحل در حال انجام بود: ببینید، من تا حدودی عینی و منطقی هستم. من دوست ندارم اسطوره بسازم. اینکه گفته شود حاج قاسم سلیمانی (به تنهایی) کسی. است که پوتین را به مداخله (در سوریه) متقاعد کرد، درست نیست. من ترجیح ...
فجر 42| دیدار با شاعر پیشکسوت انقلاب/ اول شاعر بودم، بعداً سرهنگ شدم! +فیلم
زمانی برای دفاع از خاک کشورمان به جبهه رفتیم. هرچند از اوایل انقلاب هم در مبارزات بودیم. بنده نظامی بودم و با اینکه فرمانده مرکز بودم، مرخصی می گرفتم و به جبهه می رفتم. رئیس کارگزینی به من گفت: اگر اتفاقی برای شما بیفتد، خیلی بد می شود. من هم پس از سخنان او از حوزه هنری نامه ماموریت گرفتم تا در جبهه شعرخوانی داشته باشم. او به نام دوستانش که حالا در قید حیات نیستند، اشاره کرد و توضیح ...
خودروی رهبر انقلاب در دوران تبعید + عکس
...: صبح یکشنبه 12 بهمن، رهبر معظم انقلاب اسلامی، ضمن حضور در مرقد بنیانگذار کبیر انقلاب، بر مزار یاران قدیمی خویش و مبارزان انقلابی حاضر شدند. در این میان، تصویری از حضور رهبر انقلاب بر مزار مرحوم حاج احمد قدیریان منتشر شد. مرحوم قدیریان از مبارزان باسابقه بود که از سال 42 تا 57 به شیوه های متعدد با رژیم شاه مبارزه می کرد. به گزارش فکرشهر، پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی در ادامه ...
دفاع مقدس روحیه استکبارستیزی ملت های منطقه را افزون کرد
صفوی تصریح کرد: این موفقیت که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که در اوایل جنگ، نیروی نظامی نبود، به یک ارتش نظامی تبدیل شد و سه نیروی زمینی، هوایی و دریایی را شکل داد و در عملیات های مختلف بر ارتش عراق پیروز شد، مرهون مجاهدت های رزمندگان و رهبری داهیانه امام خمینی (ره) بود که یکی پس از دیگری به ارمغان آمد. رئیس پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس شهید سپهبد پاسدار حاج قاسم سلیمانی گفت: دفاع ...
گفت وگو بادکتر احمد خنجری قمی ، جانبازقطع عضو(بخش دوم و پایانی) ماجرای پزشکی و خادمی زائران حسینی!
سال جبهه و حضور در مناطق عملیاتی را داشتم. همچنین در مقاطع آخر، فرمانده گردان عملیاتی لشگر17 ابالفضل العباس(ع) بودم که نام گردان را هم خودم پیشنهاد دادم و نشان افتخار (قطع دست) را هم از ایشان گرفتم. بنابراین با این فراخوان یک دوره آموزشی علوم و معارف دفاع مقدس را با اساتید و فرماندهان سپاه از جمله محسن رضایی، سرداران شمخانی و رحیم صفوی، و از امرای ارتش امیر رشید، امیر قویدل و امیر سع ...
روز بمباران مدرسه زینبیه دلهره داشتم، ولی مانع رفتن دخترم به مدرسه نشدم
من به سمت پنجره رفتم، از پنجره مدرسه زینبیه دیده می شد، چند دقیقه بعد آژیر خطر کشیدند و وضعیت قرمز اعلام شد. من هواپیماهای عراقی که نزدیک زمین پرواز می کردند را با چشم دیدم. پدر شهیده شهربانو پورحسن خاطرنشان کرد: ترس تمام وجودم را فرا گرفته بود. می لرزیدم، عمر خود را کرده بودم و نگرانی ام بابت شهربانو بود و یادم هست حضرت مهدی (عج) را به یاری طلبیدم؛ چرا که صدای بمباران بلند شده بود و مدرسه زینبیه در دود و آتش بود. شایان ذکر است، شهیده شهربانو پورحسن در سال 1344 متولد شده و 12 بهمن ماه سال 1365 به درجه رفیع شهادت نائل آمده است. انتهای پیام/ ...
مادر؛ روایتی از مادرانه های شهدا
وییدم و بوسیدم. در یکی از مرخصی هایش برایش پیرهنی دوخته بودم که سه دکمه بیشتر نداشت روز شهادت انرا به تن داشت و من از این نشانه داودم را شناختم. مراسم تشییع داود در پنجم فروردین سال 63 برگزار شد و حاجی بعد از تشیع عازم جبهه ها شد. آنگاه که رسول و علیرضا پای به میدان می گذارد مادر صبورانه می گوید:رسولم نیز بدنبال حاجی در سال 63 عملیات بدر سالگرد برادر بزرگتر داود راهی ج ...
عکس هایی که تاریخ ساز شدند
هم اولین عکسی بود که از شهیدچمران منتشر می شد. جنگ که شروع شد رفتم خوزستان. بچه اهواز بودم و منطقه را می شناختم. فاو هم رفتم و از عملیات عکاسی کردم. ترس سرم نمی شد، فقط عاشق این بودم عکاسی کنم. هشت سال منطقه بودم. یک بار هم شیمیایی شدم نزدیکی های فاو. بمبی منفجر شد و مثل قارچ رفت بالا، زیبا بود. حواسم نبود شیمیایی زده اند و نه لباس دارم و نه ماسک. عکس گرفتم و بعد پریدم توی ...
بهزاد با گلوله تانک، تکه تکه شد
اطلاعات مربوط به وضعیت خطوط جبهه تا عمق دشمن را به فرماندهی جهت تصمیم سازی گزارش می کرد. پاتک سنگین دشمن از ابتدای صبح شروع شد بنده بالای دیدگاه بودم و برادر دانشجویی بنام کاهنی در داخل سنگر پای دکل بود. هوا و دید کاملا خوب بود شب قبل باران امده و تجهیزات مختلف نظامی ارتش بعثی کاملا برق می زد و به قول دیدبان ها لقمه چرب و نرمی در داخل و مناطق پشت پتروشیمی عراق مشاهده می کردم ...
نخستین جرقه فراگیر انقلاب در همدان چه زمانی بود؟
سیر حوادث همدان در بستر تاریخ انقلاب اسلامی تا تثبیت انقلاب اسلامی براساس اسناد و تاریخ شفاهی بررسی شده است. در انقلاب اسلامی ایران به صورت کلی و به ویژه در تاریخ انقلاب اسلامی همدان به صورت جزیی سه گروه را می توان مشاهده کرد؛ نخست علما و روحانیون مبارز از جمله شهید آیت الله مفتح، مرحوم آیت الله ملاعلی معصومی همدانی، آیت الله بنی صدر، شهید آیت الله اسدالله مدنی، مرحوم حجت الاسلام حسینی همدانی و ...، دوم نقش بازاریان که در پیوند ب ...
شهید مدافع حرمی که در دوران دفاع مقدس غواص بود + تصاویر
مشتاقانه عضو رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد و به عنوان نیروی رزمی در تیپ امام حسن مجتبی(ع) و لشکر هفت حضرت ولیعصر(عج) در ماموریت های مختلف و عملیات های بزرگ و کوچک تا پایان جنگ تحمیلی حضور مستمری داشت. وی افزود: حاج احمد از نیروهای زبده ی غواص شرکت کننده در خط شکنی عملیات های والفجر هشت و کربلای چهار بود که بارها تا مرز شهادت هم پیش رفت اما هنوز قسمتش نبود. اسکندری عنوان ...
درس های زیادی از امام (ره) یاد گرفتم/ 29 روز در زندان شاه بودم
چه کار کنیم. پیشکسوت کشتی کشور در مورد زندانی شدنش گفت: یک روز بعد از آنکه با آقای کاشانی قرار گذاشته بودیم به پاریس برویم، مأموران آمدند جلوی درب خانه ما و مرا خواستند و وقتی رفتم دم درب خانه یک کشیده به صورت من زدند و مرا دستبند زده به باغ شاه سابق بردند و 29 روز در آنجا زندانی بودم. وی در خصوص رفتنش به پاریس گفت: وقتی زندانی شدم آقایان رفتند پاریس و من بعد از سپری کردن ...
روایتی از تلاش یک رزمنده برای رسیدن به مقام شهادت در رقص دلفین ها
تیربندی و روئین تن شدن من دعا و نمازی بود که برای سلامتی امام زمان (ع) از سوی عمه ام خوانده می شد، با وجود اینکه آرزوی شهادت داشتم و بار ها شهادت هم رزمان و دوستان خودم را در طول عملیات و در مقابل چشمانم دیده بودم، اما من سالم ماندم. نویسنده کتاب همسایه دیوارها پیرامون علت نامگذاری کتاب رقص دلفین ها ابراز کرد: در زمان جنگ هنگامی که کشتی های ایران قصد وارد شدن به اسکله بندر امام خمینی (ره ...
یادی از شهید حسن خوراکیان که طبابتش را در جبهه آبادان شروع کرد
عمل می کرد، نگهبانی می داد و کار های جانبی دیگر و اوقاتی هم به عنوان رئیس بیمارستان آبادان فعالیت داشت و به طور کلی باید عرض کنم شهید خوراکیان خود را وقف انقلاب و جنگ تحمیلی کرده بود که سرانجام به آرزویی که داشت رسید. در زمان شهادت حسن، پدرم نیز در جبهه حضور داشت و ایشان پیکر شهید را به مشهد انتقال داد. می گفت: جنازه حسن را تحویل گرفتم. دوستانش گفتند اجازه بدهید ما انتقالش بدهیم، اما من ...
تهمت زنندگان به مدافعان حرم باید پاسخگو باشند/ ناگفته های جنگ توسط رزمندگان بازگو شود
هایی که به کار گرفته بودیم جزو رزمندگان برای اعزام به جبهه باشیم. حجت الاسلام بیگدلی بیان کرد: زمانی که تصمیم گرفتم عازم جبهه شوم برادر بزرگم در جبهه حضور داشت و نظر پدرم بر این بود که من در کنار خانواده بمانم تا بعد از برگشت ایشان من به جنگ بروم، اما با زبان بچگی که داشتم پدرم را تا حدودی راضی کردم با این حال در زمانی که در مینی بوس نشسته بودم تا عازم شوم، پدرم آمد و هر چه اصرار می کرد ...
مرا قسم داد تا بگذارم به سوریه برود
به گزارش جهان نیوز به نقل از میزان، بهمن ماه سال 1394، دو شهر کوچک در شمال شهر حلب کشور سوریه به نام های نُبل و الزهرا ، پس از چهار سال محاصره توسط تروریست ها، با عملیات رزمندگان مقاومت و ارتش سوریه آزاد شدند. در عملیات آزادسازی این دو شهر، نیرو های ایرانی، افغانستانی و پاکستانی نیز نقش به سزایی داشتند به طوری که 15 روز پس از شکست حصر، حاج قاسم سلیمانی در میان مردم شهر رفت و میان کودکان سوری ...
اولین شهید مفقودالاثر سپاه چه کسی بود؟
در سال 1358 در شهر ها و جبهه های درگیر در آن خطه حضور پیدا کرد. بهار 1359 سومین مأموریتی بود که وی به سنندج رهسپار می شد. ازاین رو در میان جمع پاسداران فردی مجرب و کارآزموده به شمار می آمد. احمد اصرار داشت که با لباس سپاه در عملیات حضور یابد؛ حتی پس از اسارت، کاری کرد اسلحه انفرادی اش به دست مهاجمان نیفتد. تاریخ دقیق و نحوه شهادت احمد که بی شک نخستین شهید مفقودالاثر سپاه پاسداران ...
این صدف انگار مروارید ندارد! در برنامه یه روز تازه
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به نقل از روابط عمومی شبکه پنج سیما، در بخش معرفی کتاب امروز برنامه یه روز تازه کتابی با عنوان این صدف انگار مروارید ندارد! معرفی شد. این کتاب خاطرات خودنوشت اسماعیل ابراهیمی است در پشت جلد این کتاب آمده است: می رفتم تا یک طاغوتی تمام عیار بشوم، انقلاب شد! داشتم یک انقلابی دوآتشه می شدم، انقلاب پیروز شد! رفتم جرأتم را در کردستان محک بزنم، جنگ شد ...
روایت یک مبارز انقلابی از تسخیر ژاندارمری محمدشهر توسط مردم/ وقتی سربازهای گارد شاه به تپه ماهورهای عباس ...
. آقای مهین خاکی سال 68 وارد دانشگاه شد و پس از فارغ التحصیلی در مقطع کارشناسی علوم سیاسی، در مدارس منطقة 3 کرج مشغول تدریس شد. سال 82 ادامه تحصیل داد و موفق به اخذ مدرک کارشناسی ارشد در رشته مردم شناسی از دانشگاه تهران شد. او در حال حاضر در کنار پدر مشغول دامداری است.آقای مهین خاکی به واسطة پدرش حاج احمد، که از رهبران نیروهای مردمی در جریان انقلاب بود، در متن حوادث آن سالها حضور داشته است ...
روایتی از دانش آموزان و مجروحان بمباران مدرسه زینبیه
دانش آموزان سر کلاس هم با چادر حاضر می شدند. در دوران جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق علیه ایران، مردم با مشکلات اقتصادی مواجه بودند، اما برای جبهه از هیچ کمکی دریغ نمی کردند؛ در واقع اگر دو قرص نان در سفره داشتند یکی از نان ها را به جبهه می فرستادند. آن موقع شما در چه مقطعی درس می خواندید؟ خاطراتی از فعالیت خودتان دارید؟ من زمان بمباران مدرسه زینبیه 18 ساله بودم و در کلاس ...