از خدا خواستم درجا شهید شوم/دستور ولایی هاشمی رفسنجانی برای شلمچه
سایر منابع:
سایر خبرها
توصیه شهید خرازی برای حفظ اجر جهاد در راه خدا/ ماجرای سربازی که شهید خرازی را نشناخت
گروه حماسه و جهاد دفاع پرس : خوزستان در زمستان سال 1365 تحرک دیگری داشت. زمزمه انجام عملیات گسترده توسط ایران ورد زبان رسانه های گروهی شده و ماهواره های جاسوسی دنبال رد پای 100 هزار نفری می گشتند که وارد خوزستان شدند. سپاه سوم عراق در یک آماده باش کامل به سر می برد و ژنرال ماهر عبدالرشید خطوط شلمچه تا طلاییه را بیش از سایر جبهه ها زیرنظر داشت. با وجود آن همه امکانات مهندسی برای پدافند شرق بصره ...
80 درصد گارد ریاست جمهوری عراق را از بین بردیم
خرازی دستور داد از هر گردان، یکدسته نیرو جدا شود و دو گردان را تشکیل دهد. دو گردان تشکیل شد و این دو گردان را به خط پدافندی هورالعظیم بردند. این اتفاق برای همه لشکر ها افتاده بود. ما در هورالعظیم دیدیم برای بچه ها تلفن نگذاشته و عمداً بی سیم گذاشته اند. در هورالعظیم تمامی قرارگاه ها مشغول کار بودند. بالای 500 کمپرسی در حال زدن جاده بودند. وقتی این وضعیت را می دیدیم، می گفتیم حتماً عملیات در همین ...
حاج حسین ؛ مسؤولی که حواسش به همه چیز بود، از لباس و سلاح تا روحیه نیروها +فیلم
با دقت چک می کرد، برای او حتی مهم بود که لباس، کفش و حتی لباس غواصی، سلاح ها و ... رزمنده ها سالم و تکمیل باشد، برای شهید خرازی علاوه بر تجهیزات، روحیه بچه ها هم اهمیت داشت، آن روز با تک تک رزمنده های گردان یونس و همه رو زهای جنگ با رزمنده ها و نیروی زیردستش صمیمانه صحبت می کرد، می خندید و به آن ها روحیه می داد. جانی پور خاطرنشان کرد: در عملیات کربلای پنج، زیر پل شلمچه یک راه آبی بود ...
ماهی سرخ در تاریخ دفاع مقدس
1355 پس از اخذ دیپلم طبیعی به سربازی اعزام شد و با آگاهی و شعور بالای خود، نماز را در آن سفر تمام می خواند. روحیه نظامی و استعدادی که در این زمینه داشت، باعث شد تا پس از انقلاب مسئولیت هایی را در اصفهان عهده دار شود. شروع جنگ حاج حسین خرازی را به عنوان سمت فرمانده اولین خط دفاعی که مقابل عراقی ها در جاده آبادان اهواز در منطقه دار خوین تشکیل شده بود، فرستاد. در عملیات شکست حصر آبادان ...
شهید حسین خرازی؛ فرمانده ای بافکر و دارای نبوغ نظامی بالا
... هنوز قسمت مون نیست حاجی خیر ببینی، بیا پائین تا کار دست خودت و ما نداده ای، بچه های اطلاعات هستند. هرچی بشه بهت می گیم به خدا؛ رفته بود بالای دپو، خط عراقی ها را نگاه می کرد؛ با یک طرف دوربین. آن طرفش رو به بالا بود. گفت هر موقع خدا بخواد، درست می شه. هنوز قسمتمون نیست . یک دفعه از پشت افتاد زمین. دوربین هم افتاد جلوی پای ما. تیر خورده بود به چشمی بالای دوربین. خندید. گفت دیدین ...
شهید خرازی: مقابل اشاعه فساد، فحشا و بی حجابی بایستید
زدم حاج آقا شهید شد. حس می کردم از چشمانم نه اشک، بلکه خون می بارد و بی اختیار زار زار گریه می کردم. [6] خاطرات از شهید/ هنوز قسمتمون نیست حاجی خیر ببینی، بیا پائین تا کار دست خودت و ما نداده ای، بچه های اطلاعات هستن. هرچی بشه بهت می گیم به خدا. رفته بود بالای دپو، خط عراقی ها را نگاه می کرد؛ با یک طرف دوربین. آن طرفش رو به بالا بود. گفت هر موقع خدا بخواد، درست می ...
موفقیت عمیات خیبر حاصل اعتقاد و شجاعت رزمندگان اسلام بود
درآورند و البته حضور چشمگیر رزمندگان قزوینی در پیشروی و موفقیت این عملیات نقش مؤثری داشته است. شهید حسن پور سردار خط شکن بود علیرضا اکبری در میزگرد خبرگزاری مهر پیرامون عملیات خیبر اذعان کرد: از علل روی آوردن ایران به ادامه جنگ در مناطق آبی باید به این موضوع اشاره کرد که در این زمان خاص و پس از عملیات رمضان عملاً جنگ در دشت ها به بن بست رسیده بود و نمی شد کاری از پیش برد از این رو ...
روز شمار دفاع مقدس- اسفند ماه
به فرماندهی نیروها در یکی از محورهای منطقه پرداخت و سپس چندین ماه در منطقه کردستان در راه دفاع از کیان اسلامی جانفشانی نمود، شهید حسین خرازی، همزمان با آغاز جنگ و سقوط خرمشهر، به خوزستان اعزام شد و در منطقه خط شیر، فرماندهی نیروهای بسیج در مقابله با قوای متجاوز بعث را برعهده گرفت، عملیات های فرمانده کل قوا، ثامن الائمه، فتح المبین، بیت المقدس، خیبر، بدر، والفجر8 و کربلای4 و5، صحنه های فراوانی از ...
نمیدانم چرا بعد از فوت هاشمی، ولایتی از این رو به آن رو شد
چقدر محبوب بود؟ انتخاب: نمی دانم اگر تاریخ در موردش قضاوت 120:46 عملیات فریب و مسائلی که پیش آمد. ترکان: بالاخره آقامحسن جنگ شخصیتی بود... انتخاب: بالاخره قابل احترام بود. ترکان: بچه ها همه دوستش داشتند. انتخاب: شاید در یک دوره تاریخی دوستش داشتند. ترکان: نمی خواهیم بگوییم به مراتب غیربشری ببریم. ولی همه دوستش داشتند. کمااینکه الان ...
قائم مقام فرماندهی لشگر 31عاشورا که بود؟
آقا مرتضی خبر دادند که به عقبه بیاید. ایشان را با موتورسیکلت به سنگر آقای مهندس باکری آوردم. مهدی باکری به ایشان مأموریت دادند تا بروند از وضعیت حمید آقا اطلاع کسب کنند و به جای وی فرماندهی را بر عهده بگیرند و بچه ها را جمع کنند... بعد از جدا شدن از ما، تا دو ساعت در خط مقدم حضور داشت. با بی سیم با من در تماس بود، تااینکه زخمی شدن خود را اطلاع داد، ولی از شهادت ایشان اطلاعی پیدا نکردیم. آقا مهدی ...
روایت یک تخریب چی بدون مرز
، ما هم عادت کرده بودیم سر به سرش نگذاریم، سر به راه بود دیگر، همین باعث می شد برخلاف خیلی جوان های دیگر که خانواده از رفتن تا آمدنشان آشوب اند دلمان سیر و سرکه ای نباشد. اما این بار فرق کرد، یک روز، سه روز، یک هفته، کم کم همه چیز غیرعادی شد، نگران شده بودیم، در اینکه میتوانست گلیمش را از آب بیرون بکشد شکی نبود اما اینکه بدون هیچ نشانی غیبش زده بود دلمان را آشوب میکرد. همه چشم ...