سایر منابع:
سایر خبرها
از پرسپولیس رفتم به استقلال تا گرسنه نمانم
بودند چه کار کردند که اگر منفورترین باشم، بگویم اتفاق بدی برایم رخ می دهد. آن قدر علیه من رای بدهند و بگویند منفورترین هستم تا از آن قدر بیشتر...؟ حتما می خواستند می ماندم و گرسنگی می کشیدم، هم خودم و هم پدر و مادرم. یک ماشین نداشتم سر تمرین بروم. نخواستم آن محبوبیتی که شب سر گشنه سر به بالین بذارم. اصلا در مملکت ما محبوبیت و معروفیت معنی ندارد. * پس 15 سال پیش ترجیح دادی منفور باشی اما ...
مبغوض ترین انسان ها چه کسی است؟
از سر من دست برنمی دارد. آقا جان! شما که می دانید، شما که عین الله النّاظره هستید و اوضاع من بیچاره را می بینید، امّا چون بناست که به شما عرضه شود، بیان می کنم، آقا جان! وضعم خراب است، به دادم برس. آقا را قسم بده، بگو: آقا! به جان مادرت نرجس خاتون(س) به دادم برس. *امام زمان(عج) کدام کار را از جوانان خیلی می پسندند؟ این شب ها هم چون آقا مصیبت زده هستند، بعد از سلامت، یک چیزی هم ...
مرد همسرکش در انتظار محاکمه
مأموران تأیید کرد این زن به دست همسرش کشته شده است؛ چراکه اولا جسد در حمام پیدا شده بود و دوم اینکه، قبل از قتل درگیری شدیدی بین این زوج اتفاق افتاده بود. وقتی کامران دستگیر شد به قتل اعتراف کرد و گفت: من و همسرم سال ها با هم مشکل داشتیم. من به او گفتم بیا توافقی از هم جدا شویم، اما قبول نمی کرد و من هم ناراحت بودم چون مخالفت او با جدایی باعث می شد وضع ام بدتر شود. روز حادثه وقتی بچه ها به مدرسه ...
زندگی به سبک یک مجاهد
اسفند سال 61 عملیات شد و هادی بارش را بست و رفت جبهه. فرودین 62 وقتی از جبهه برگشت یک جشن ساده را ترتیب دادیم و به خانه هادی رفتم؛ حقوقش آن موقع دو هزار و 500 تومان بود. به رسم قدیمی ترها مادرم کلی ظرف و ظروف برایم جمع آوری کرده بود، هادی گفت: من کت و شلوار نمی پوشم ولی مادرم برایش تهیه کرد چون پدرم تازه فوت کرده بود مادرم خیلی دستش باز نبود؛ اما در حد توان و حتی بیشتر تامین کرد. آقا هادی هم یک پنکه ...
نابغه قاتل جنون دارد
مادرش اعتراف کرد. در همین حال یکی از همسایه های مقتول اطلاعات بیشتری در اختیار مأموران گذاشت و گفت: مقتول همراه پسرش زندگی می کرد. هفته گذشته پسر مقتول به کشور اوکراین سفر کرد و چند ساعت قبل بود که از سفر برگشت. لحظاتی پیش از حادثه، مادرش با من تماس گرفت و گفت پسرم از سفر برگشته اما انگار حالش خوب نیست و مدام من را اذیت می کند. من هم برای پادرمیانی به خانه شان رفتم و با آنها صحبت کردم. پسر ...
سرنوشت تلخ دختر 25 ساله خوزستانی
مواجه می شوند و سناریوی بی پایان اشتباهات و تشخیص های متعدد ادامه دارتر می شود. *هم اکنون دچار نارسایی فوق غدد کلیوی شده ام این دختر بیماردر سردشت زیدون اظهار کرد: چون مادرم بی سواد بود تمام کارهایم را خودم انجام می دادم و خانواده ام به عنوان فقط یک همراه با من جابه جا می شوند. حکیمه پسایند افزود: به دلیل تجویز یک داروی خاص سه ماه با توجه به نامساعد بودن حالم، برای ...
سید مجید بنی فاطمه چگونه مداح شد؟
، چقدر خرج می شود؟ این هیات ها، این همه آدم دارند، این همه خادم دارند، این همه در طول سال کار می شود، اینها باید از کجا بیاورند؟ باید به این هیات ها کمک شود. خدا شاهد است دست گدایی من دراز است ولی همه هم می گویند این سید وضعش خوب است. الان من دارم برای محرم دوندگی می کنم، گدایی می کنم برای اینکه بتوانم جلسه ام را یازده شب برگزار کنم. همه کارهای هیاتم را هم خودم انجام می دهم و مسئولیتش هم با ...
کیانوش عیاری: اهل معامله نیستم
حوادث مدام اتفاق می افتد. گویا نخستین بار نیروی انتظامی که در تولید این فیلم مشارکت داشت، با آن مخالفت کرد؟ نه. سرهنگ سلطانی که آن زمان رئیس ناجی هنر بود، آمد دفتر ما فیلم را دید و جلوی خودم با رئیس سازمان سینمایی وقت جواد شمقدری، مسئول بخش فرهنگی فارابی و مدیر جشنواره که مخالف شرکت فیلم در جشنواره بودند، تماس گرفت و با لحنی تند به آنها گفت، شما سواد اسلام را ندارید که این فیلم را مغایر با ...
سونامی ازدواج درسن بالا ایران را در می نوردد
بعد از فوت همسرش دوباره ازدواج کرده است. او به آرمان می گوید: وقتی همسرم فوت کرد دخترهایم ازدواج کرده بودند و پسرم هم نامزد داشت و بعد از مدتی که او هم ازدواج کرد من در خانه تنها شدم. دخترها مجبور بودند برای انجام دادن کارهای خانه هر روز مسافت زیادی را بیایند و همیشه هم نگران بودند و برای همین تصمیم گرفتم دوباره ازدواج کنم. او ادامه می دهد: به نظر برای مرد و زن هیچ فرقی ندارد و هر فردی در ...
شهید حاجیه عروسی که شوهر شهیدش را از گمنامی در آورد
مامان خوب نیست. با چه مکافاتی توی خانه بند شده. امروز صبح زنگ زدم می گوید مطمئن باشم می روی بهشت زهرا. می گویم تو نگویی من خودم می روم. مادر مثل من به نبودنت عادت نکرده. هنوز فکر می کند رفته ای کردستان. یعنی دوست دارد تو کردستان باشی. دیروز به بچه ها می گفت:"شما کی می خواهید بزرگ شوید19-18سالتان شده ولی هنوز مامان جونتون براتون لقمه میگیره.حاجیه ی من سن شما بود. معلم شد.آن هم کجا. توی ...
روایت شهربانو از حضور 36 ماهه اش در جنگ
با اجازه خانواده، با او راهی دزفول شدم تا آخرین روزهای تعطیلات را در این شهر گذرانده و سپس به تهران بازگردیم. . . این جانباز زن گیلانی با بیان اینکه یک هفته قبل از آغاز جنگ به دزفول رسیدیم تصریح کرد: همان شب اول اقامت در دزفول صدای شلیک ها و شلوغی و همهمه شهر توجهم را به خود جلب کرد و پچ پچ های گاه و بیگاه خانواده زهرا در گوشه کنار خانه نیز بر نگرانی من افزود. وقتی ...
فریادهای مالباختگان شرکت صدرا مقابل ستاد سوخت کشور
تحویل داده شود. این زن ادامه می دهد: روزی که در دادسرا متوجه شدیم مدیرعامل شرکت صدرا بازداشت شده و نمی تواند خودروهایمان را تحول دهد، پسرم سکته قلبی کرد و حالش بد شد و همسرم هم در بیمارستان بستری شد. زندگی ما ویران شد و حتی خودروی پیکانمان را هم از دست دادیم. در این مدت سه سال پیگیری کردیم، اما به پولمان نرسیدیم. زن و شوهر دیگری درباره پرونده خودشان به شهروند می گویند: مدیرعامل شرکت ...
زندگی با طعم تلاش و غیرت
حصیری به سر دارد تا نور خورشید صورتش را آزار ندهد. با این کلاه آدم را یاد زن های شمالی غیرتمندی می اندازد که در بازارهای گیلان ماهی می فروشند. چون زیاد راه می رود و برای این و آن چای می برد، یک کفش کتانی پوشیده تا راحت باشد. جلو می روم و خودم را معرفی می کنم. مثل خیلی از افراد، او هم در نگاه اول از خبرنگار جماعت واهمه دارد. می گوید بچه هایش جوان هستند و قوم و خویش زیاد دارد؛ من بختیاری هستم ...
نیوشا ضیغمی
بود این که خانه خدا شبیه به هیچ جایی از دنیا نیست من روز اولی که وارد مکه شدم در شوک بودم، مانند یک قیامت واقعی است ولی شما زنده آن را تجربه می کنید، شاید شنیده باشید که در قیامت هیچ کس به فکر کسی نیست و مادر بچه اش را نمی شناسد. همه از کنار هم رد می شوند و هم را نمی بینند وهمه یکسان هستند. خانه خدا واقعا مانند قیامت است همه یکسان لباس می پوشند و هیچ تفاوتی ندارند و همه افراد به خدای واحد فکر می ...
نقش آیت الله قاضی در پیروزی انقلاب
به گزارش سرویس خبرگزاری رسا ، استاد محمدحسن عبدیزدانی، از مبارزان دیرپا و پرآوازه انقلاب اسلامی در خطه آذربایجان و شهر تبریز است. وی را سابقه ای است طولانی با شهید آیت الله سید محمد علی قاضی طباطبایی که محمل خاطرات و گفتنی های فراوان بوده و بخشی از آن در گفت وشنود پیش روی آمده است. با تشکر از جناب عبدیزدانی که در سالروز شهادت آیت الله قاضی، این گفت وشنود را پذیرفتند و ساعتی از وقت خویش را بدان اختصاص دادند . شاید در آغاز این ...
رابطه جنسی نامشروع داماد با خواهر زن و بار دار شدن دختر 13 ساله
دو بار به پزشک مراجعه میکنه که دکتر علت اون رو سال اول منارک میدونه و میگه اون طبیعیه . من حرفهای مهری رو باور میکردم چون واقعا دختر ساده و بی اطلاعی بود اما مادرش باور نمیکرد . دکتر از من خواست که کنترل کنترکشن کنم ( یعنی بررسی کنم که درد شکم مهری به درد زایمان هست یا نه ) در حال کنترل بودم که حس کردم بچه داره به دنیا میاد .به دکتر گفتم و معاینه شد و متوجه شدیم که ...
4 بار کتابت عاشقانه ایمان
.... همسرم دکتر محمد علی سلطانی استاد تاریخ و ادبیات همراه و یاور من در همه مراحل بود. من یک زن بودم و همزمان باید نقش مادر، همسر، معلم و مربی را ایفا می کردم. همه سعی و تلاشم این بود که بتوانم از عهده همه این وظایف بخوبی برآیم. همسرم زمینه کتابت اشعار شعرای کرد زبان را برای من فراهم کرد و زمانی که در کرمانشاه بودیم دیوان اشعار چند شاعر، یک دوره شش جلدی تاریخ شعر و ادبیات محلی کرمانشاه را کتابت ...
روحانیون سینمایی عجیب و غریب اند/ آدم زیادی سریال ها روحانی اند
حیدری ابهری با بیان اینکه روحانیون رسانه ندارند، عنوان کرد: سینماگران و مردم روحانیون را نمی شناسند چون روحانی رسانه ندارد. برای همین هر کس هر طور که بخواهد او را تعریف می کند. حتی مادر من نمی داند چکار می کنم. گاهی زن و بچه ما از کارمان اطلاع ندارند اما همین که کتاب های مرا می بینند، می پذیرند که دارم کار انجام می دهم. متاسفانه روحانیون رسانه ای ندارند که خود را معرفی کنند. این ...
تجلیل از قیام عاشورا موضوعی انسانی است و نه صرفا شیعی
امام باقر(ع) و امام کاظم(ع) مجلس عزا برپا می کردند. البته آن موقع چون حکومت دست غاصبان و ناپاکان بود، اختیار و آزادی عمل زیادی نداشتند و در خانه خود مراسم عزا می گرفتند. به این صورت که شعرایی را دعوت می کردند که در رسای امام حسین(ع) و فاجعه کربلا اشعاری را بسرایند و قرائت کنند. حتی پرده ای هم می زدند و زنان و بانوان خاندان به پشت پرده می آمدند که وقتی در عزای امام حسین(ع) این اشعار حزن انگیز خوانده ...
در جست وجوی هویت/یک میلیون بی شناسنامه در ایران
...، سهیلای 10 ساله و مینای 14 ساله. حوا جوان است هنوز 30 را پشت سر نگذاشته است. زیبایی اش مثل زیبایی بسیاری از دختران بلوچ از چشم های درشتش آغاز می شود. اولین کودکش مینا را در سن 14 سالگی به دنیا آورده است و حالا مینا 14 ساله است. در همان سنی که مادرش ازدواج کرده است. و باز هم مثل بسیاری از زنان بلوچ در سنین پایین راهی خانه شوهر شده و می گوید اصلا نمی دانستم ازدواج کردن چیست. اینها حرف ...
دست فروشی زنان، معضلی دیگر در کرج
شکر می کنم که توان انجام این کار رادارم. زهرا در خصوص وضعیت درآمدش گفت: شش ماهه اول سال و شب های عید درآمدمان خیلی خوب و راضی کننده است ولیکن وقتی هوا سرد یا بارانی می شود مجبورم زودتر به خانه بروم و درآمدم خیلی کمتر می شود. درآخر صحبت هایم از توقعش نسبت به مسئولین پرسیدم که آهی کشید و گفت: هر توقعی هم که داشته باشم چه فایده وقتی گوشی بدهکار حرف هایم نیست ولی ای کاش این قدر که ...
مجید بنی فاطمه: بچه های انقلابی، افراطی نیستند
؛ چون اصلا دین ما می گوید یک زن وسط این همه مرد چه می کند؟ این مهمتر است یا چوب بکشی به خاطر خدا؟ به خاطر خدا تو باید در خانه ات بمانی. این کسی که قمه می گیرد ریشه اش برمی گردد به همان کسی که امروز با یک سری مسائل مخالفت دارد و به همان ریشه انگلیسی برمی گردد. شاید هم ریشه اش کم اطلاعی باشد. - کم اطلاعی است ولی من خیلی راحت می گویم، الان کسانی را داریم که تبلیغ این کارها مثل ...
کاش چشم ام را به او می دادند
چشم چپش نابینا شده؟ همین سؤال بغض مادر را ترکاند: آرزو دارم چشم هایش ببینند. من که سواد ندارم، شما که تحصیل کرده اید و بلد هستید، از دکتری بپرسید می شود چشم هایم را به هیراد بدهم؟ من 40سالم است. خوب و بد زندگی را دیده ام. ولی هیراد هنوز بچه ا ست. وقتی پسرم نابیناست و نمی تواند ببیند، من چطور می توانم ببینم! این چشم ها چه به درد من می خورد! تصادفی که زندگی را تلخ کرد زن جوان ...
بازیکن استقلال: دیروز بیمارستان بودم/ من هم مثل هادی نوروزی می میرم!
هستم اما قبل از دربی و در تمرین تیم دیدم که همه بازیکنان خوشحال هستند و وقتی پرس و جو کردم متوجه شدم همگی 30 تا 40 درصد قراردادهایشان را دریافت کردند. فورا به فرزاد مجیدی گفتم چه اتفاقی افتاده است و او گفت هنوز هیچ کس پول نگرفته اما من دیدم که بازیکنان پولدار شدند. به همین دلیل به آنها گفتم پس من چه؟ همه باید پول بگیرند جز من؟ و محل تمرین را ترک کردم. کرار در ادامه حرف از جدایی زد و گفت ...
شب شعر قصیده های عطش با حضور شاعران آیینی + گزارش تصویری
... اینجا هوای روضه همیشه معطراست من یاس را ز دامن زهراگرفته ام این اشکها که مرهم زخم تن شماست از باده کرامت سقا گرفته ام من افتخار شاعری اهلبیت را ازدست باکفایت مولا گرفته ام قطره به قطره آب شدم در عزای تو این روضه رابه نیت دریا گرفته ام دست خودم که نیست گرفتارتان شدم کار دلست و رنگ شما را گرفته ...
کلمه رقیّه ، در اصل از ارتقاء به معنی صعود به طرف بالا و ترقّی است.
، به وصیت امام حسن (علیه السلام) به عقد امام حسین (علیه السلام) درآمده است. ( 1) مادر حضرت رقیه (علیهاالسلام) از بانوان بزرگ و با فضیلت اسلام به شمار می آید. بنا به گفته شیخ مفید در کتاب الارشاد، کنیه ایشان بنت طلحه است. ( 2) نام مادر حضرت رقیه (علیهاالسلام) در بعضی کتاب ها، ام جعفر قضاعیّه آمده است، ولی دلیل محکمی در این باره در دست نیست. هم چنین نویسنده معالی السبطین، مادر حضرت رقیه ...
اینچنین بوسنی شد کربلای رسول حیدری
عطفی ندارند و اصطلاحا از پِرتی های کتاب هستند. مثلا در روایتِ سفر شهید به عراق در جریان انتفاضه این کشور، نویسنده سطرهایی را به این اختصاص می دهد که شهید و سه نفرِ دیگر، شب را در اداره کشاورزی یکی از شهرهای اقلیم کردستان می خوابند. و خواننده منتظر است ببیند که این خوابیدن در آن اداره منجر به چه حادثه ای می شود؟ مخاطب جلو می رود و می بیند هیچ اتفاق خاصی نمی افتد!! یعنی ربطی بین روایت خواب آن شب در ...
بیوگرافی کامل شهدای کربلا
22 سال بعد از فاطمه (علیها السلام) خواستار ازدواج با زنی شجاع شد. عقیل فاطمه بنی کلاب را پیشنهاد داد. بنی کلاب در شجاعت سرنیزه ها را به بازی می گرفتند و قبایل بزرگ هم از شجاعت آنان خوف داشتند. فاطمه گوید شب خواستگاری علی(علیه السلام) از من در خواب دیدم که در باغی نشسته ام پس ماه و سه ستاره به دامن من نشستند. شب زفاف فاطمه بنت حزام به درب خانه علی(سلام الله علیه) رسید گفت: سادتی انا هنا ...
دو روایت از زندگی بی شناسنامه
مدرک هویتی ندارد. در این خانه دو خانواده زندگی می کنند. خانواده رحمان و برادر همسرش. چون شناسنامه ندارد، اجاره کردن خانه ای مستقل که مناسب خانواده او باشد کمی سخت است. معمولا در جای دیگری از شهر به بی شناسنامه ها خانه اجاره نمی دهند. حوا و زنان دیگر ساکن خانه در حیاط ایستاده اند. دختر بچه ها و دختران جوان با لباس های رنگ به رنگی که نقش های سوزن دوزی آنها کار دست حوا و عروس خانواده ...
آرش مجیدی: پدر بودن برایم خیلی جذاب است ولی..
دختر است، چه خانه پدرش باشد، چه ازدواج کند، همیشه بابا، بابا سر زبانش است. میلیشیا: من همان ابتدا دختر دوست داشتم. اصلا برایم دختر بودنش خیلی مهم بود. در کل خانواده من علاقه زیادی به دختر دارد. شاید پسرها گاهی آنقدر قلدری می کنند که پدر و مادرها می گویند کاش دختر بود. (می خندد) شاید این حرف در ذهنم باقی مانده بود، شاید هم چون خودم با مادرم رابطه خوبی داشتم، دلم می خواست این تجربه را در ...