سایر منابع:
سایر خبرها
از پرسپولیس رفتم به استقلال تا گرسنه نمانم
بودند چه کار کردند که اگر منفورترین باشم، بگویم اتفاق بدی برایم رخ می دهد. آن قدر علیه من رای بدهند و بگویند منفورترین هستم تا از آن قدر بیشتر...؟ حتما می خواستند می ماندم و گرسنگی می کشیدم، هم خودم و هم پدر و مادرم. یک ماشین نداشتم سر تمرین بروم. نخواستم آن محبوبیتی که شب سر گشنه سر به بالین بذارم. اصلا در مملکت ما محبوبیت و معروفیت معنی ندارد. * پس 15 سال پیش ترجیح دادی منفور باشی اما ...
ثروت امام خامنه ای چقدر است؟
فرش عرش دارد و گلیم و چند تکه آسمان همه چیز ساده است مثل خانه زهرا(س) مثل خیمه حسین(ع) و حسینیه امام خمینی(ره) دارد و چفیه دارد و عصایی که چوبش از شجره طوباست و دست مجروحی که ریشه در “کف العباس” دارد حقیقتا درست هم هست؛ آیت الله خامنه ای ثروتمند ترین فرد جهان است، چون میلیون ها بسیجی جان بر کف دارد. ثروتمند ترین است، چون در عین مظلومیت، پر ...
شما پاسخ دهید؛ چرا بد رانندگی می کنیم؟
گره ترافیکی ایجاد می شود که یا خیلی دیر می رسیم یا اصلا به مقصد نمی رسیم. متاسفانه این موضوع را مردم ما نمی خواهند متوجه شوند، البته وقتی هشت سال رئیس جمهوری می گوید: قانون منی چند؟ نمی شود به مردم خرده گرفت. کوچکترین تخلفات رانندگی و رعایت نکردن قانون در ترافیک و حمل و نقل شهر اختلال ایجاد می کند و موجب تصادف می شود و همه چیز به هم می پیچد. اما اگر همه قوانین را رعایت کنند و در خط خود ...
مبغوض ترین انسان ها چه کسی است؟
از سر من دست برنمی دارد. آقا جان! شما که می دانید، شما که عین الله النّاظره هستید و اوضاع من بیچاره را می بینید، امّا چون بناست که به شما عرضه شود، بیان می کنم، آقا جان! وضعم خراب است، به دادم برس. آقا را قسم بده، بگو: آقا! به جان مادرت نرجس خاتون(س) به دادم برس. *امام زمان(عج) کدام کار را از جوانان خیلی می پسندند؟ این شب ها هم چون آقا مصیبت زده هستند، بعد از سلامت، یک چیزی هم ...
همسرم مرا از خانه بیرون کرد
شدت شوکه شده بودم. ولی از طرفی او را شناختم و متوجه شدم که این زن با کوچکترین مشکل می خواهد چنین برخوردهایی از خودش نشان دهد. برای همین همان شب تصمیم خودم را گرفتم و گفتم که برای همیشه از این زن جدا می شوم. بعد از صجبت های این مرد همسرش نیز به دادگاه احضار شد تا قاضی صحبت هایش را بشنود. ...
رنج زندگی در پانسیون
اتاق کارمند داشتم؛ به خاطر او مجبور شدم اتاق دو تخته ام را رها کنم و به این اتاق چهار تخته بیایم. هم اتاقم مدام تا صبح با تلفن حرف می زد. اصلاً ملاحظه من را نمی کرد. حالا که قرار نیست اینجا را بگیری، باید بگم خیلی خوشحالم. و بعد با خوشحالی و به پهنای صورت می خندد. فرانک، دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه غیرانتفاعی خاتم است. او هم تجربه های زیادی از پانسیون های دانشجویی دارد. او الان در ...
عبور از خط
مینیاتورهای سیاه و من، هردو در سال 1352 در تهران به دنیا آمدیم! هفت ماهه بودم که مادرم راهی زندان شاهنشاهی و مینیاتورهای سیاه دوساله بود که پدرش ممنوع القلم شد! هردو، در زمانۀ زندان، شکنجه و سانسور به دنیا آمدیم. امروز بعد از چهل و دو سال کنار یکدیگریم. با این تفاوت که گرد پیری بخش زیادی از موهای جوانی ام را سپید کرده اما مینیاتورهای سیاه با داشتنِ آن همه خاطرات تلخ، ذره ای کمر خم نکرده و سرزنده ...
جنگ ها عذابم می دهند
...، گالری ها باز بودند و ما می توانستیم کارمان را ارائه کنیم. پس از انقلاب، تا سالیان دراز، تا شروع دوره اصلاحات، تقریبا هیچ اتفاقی در حوزه تجسمی نمی افتاد. پس از اصلاحات، در گالری ها باز شد و ما پیش از آن، فرصت هایی را از دست دادیم. بعد از آن هم هر موقعیتی را به دست آوردیم، خیلی سخت برایش زحمت کشیدیم. 10، 12 سال از سال های عمر حرفه ای مان کارمان ارائه نشد. صلح، بزرگ ترین نعمت بزرگ ترین ...
ماجرای پول دستی که بانک مسکن از “ب-ز” گرفت
درب نیروهای امنیتی فرودگاه در تلویزیون دیدم که تحریم شدم و همان لحظه پلیس سوت زد و مرا گرفتند و گفتند شما صاحب شرکت سورینت دبی هستید و اگر وزارت اطلاعات نبود، نمی دانستم چه کار کنم و 9 شب در سفارت ایران خوابیدم. وی گفت: اما این داستان جالب برای همه شاید اهمیت داشته باشد. بعد از تحریم سوئیفت 15 روز دیگر قطع می شد و من مانده بودم چه کار کنم، چون قبل از تحریم 4 میلیارد یورو به حساب تامین ...
عکس یادگاری شهید مدافع حرم با مداح معروف +عکس
... *خوابی که برای سید ابراهیم دیدم شب تاسوعای امسال برای تبلیغ رفته بودم جایی. چند ساعت قبل از شهادت سید خوابش را دیدم گفت: شیخ برایم روضه بخوان و در خواب از یکی از رفقای مداح درخواست کردم روضه علمدار را برای سید بخواند. صبح سر سفره صبحانه این خواب را برای بچه ها تعریف کردم و بعد هم زنگ زدم به همان رفیقی که در خواب مداحی کرده بود، گفتم برادر این روضه را برای این بنده خدا بخوان و او هم ...
جنجال جدا شدن سر نوزاد هنگام تولد در جیرفت/ وحشتناک ترین تصادف پژو + تصاویر / هر ایرانی 130هزار تومان از ...
ماند و او را دوست دارم به هیچ عنوان رحمتی طرف حرف من نیست من احترام زیادی برای باشگاه بزرگ استقلال هوادارن فهیم و واقعی این تیم و همچنین مهدی رحمتی قائلم اما برای فوتبال ایران متاسفم که مسئولی در باشگاه بزرگ استقلال حضور دارد که حتی بلد نیست فارسی صحبت کند. من در دفتر او یک ساعت حاضر بودم و از یک ساعتی که این آقا برای من حرف زد فقط 5 دقیقه آن را متوجه شدم الان هم علیه من صحبت کرده و من این حرف ها ...
جدایی توافقی طرفین
پیروزی در هفته پنجم برابر سایپا، در هفته های بعدی ابتدا در خانه مقابل تراکتورسازی متوقف شد، سپس در زمین صبای قم با یک گل شکست خورد، بعد از آن در خانه مقابل سیاه جامگان پیروز نشد، در بازی بعدی در زمین ملوان به تساوی رضایت داد، در هفته دهم در خانه با 3 گل مغلوب استقلال تهران شد و شنبه شب هم در خانه استقلال اهواز قعرنشین، پیروزی یک بر صفر را با تساوی یک-یک عوض کرد. فرکی: خودم خواستم از سپاهان جدا ...
زندگی به سبک یک مجاهد
اسفند سال 61 عملیات شد و هادی بارش را بست و رفت جبهه. فرودین 62 وقتی از جبهه برگشت یک جشن ساده را ترتیب دادیم و به خانه هادی رفتم؛ حقوقش آن موقع دو هزار و 500 تومان بود. به رسم قدیمی ترها مادرم کلی ظرف و ظروف برایم جمع آوری کرده بود، هادی گفت: من کت و شلوار نمی پوشم ولی مادرم برایش تهیه کرد چون پدرم تازه فوت کرده بود مادرم خیلی دستش باز نبود؛ اما در حد توان و حتی بیشتر تامین کرد. آقا هادی هم یک پنکه ...
اسدا.. یکتا:نمی دانم با این همه پول که ارشاد به من می دهد چه کنم؟!!
آوردن از مغازه خارج شدم و رفتم! دیر به مراسم رسیدم و عمویم را خاک کرده بودند. به خانه رفتم و حالم اصلا خوب نبود. برای آنکه حالم بهتر شود، به تئاتر پارس رفتم. وضع مالی ام خوب نبود و یواشکی وارد تئاتر شدم. مدیر تئاتر متوجه شد و پس از آنکه برنامه تمام شد، مچم را گرفت. گفت کجا می ری؟! گفتم خانه! گفت دوست داری وارد تئاتر شوی؟! گفتم بدم نمی آد اما هیچ چیزی بلد نیستم. وی گفت به همراه گروه تمرین کنم. از ...
روایت محمد هاشمی از حاشیه سازی علیه برادرش
ترور کردند و ترور ناموفق بود، امام دستور دادند که برای ایشان محافظ بگذارند و خانه شان را عوض کنند. وقتی در ترور شخص موفق نشدند، به سراغ ترور شخصیت رفتند و شروع به شایعه پراکنی و حاشیه سازی کردند. اینکه می پرسید چرا این اتفاقات نسبت به من اتفاق نیفتاده است، من کسی نبودم که چندان در نظام تاثیرگذار باشم، نمی گویم هیچ کاری نکرده ام، خدمات کوچکی در گوشه و کنار داشته ام ولی به قول معروف، می گویند دانه فلفل ...
زادروز مرتضی احمدی، صدای طهرون قدیم!
از همنشینی با آق ستون لذت می بردند و رویش به عنوان یک رفیق حساب باز می کردند. مرضیه برومند که در ساخت مجموعه آرایشگاه زیبا با احمدی همکاری داشت پس از درگذشت وی خاطره ای جالب را تعریف کرد و گفت: ایشان به همه احترام می گذاشت و همواره حال همه را می پرسید. همیشه کوتاه و موجز سخن می گفت. ماهی یک بار حال مرا می پرسید. همیشه هنگام تحویل سال، تا به خودم بجنبم و با ایشان تماس بگیرم، آقای احمدی ...
سرنوشت تلخ دختر 25 ساله خوزستانی
مواجه می شوند و سناریوی بی پایان اشتباهات و تشخیص های متعدد ادامه دارتر می شود. *هم اکنون دچار نارسایی فوق غدد کلیوی شده ام این دختر بیماردر سردشت زیدون اظهار کرد: چون مادرم بی سواد بود تمام کارهایم را خودم انجام می دادم و خانواده ام به عنوان فقط یک همراه با من جابه جا می شوند. حکیمه پسایند افزود: به دلیل تجویز یک داروی خاص سه ماه با توجه به نامساعد بودن حالم، برای ...
فیلم:: من نمی گذرم ازت، خدا هم از تو نگذره
علی اصغر(علیه السلام) می خوانید و همچنین می توانید فیلم آن را مشاهده و دریافت کنید. مگه من مادرِ چندتا پسرم که کشتنت؟ قربون دندونای شیریت برم که کشتنت هنوزم بعضی شبا خواب می بینم شیر می خوری هنوزم نمی شینه تو باورم که کشتنت هی می گفتم به خودم، عصای دستم اصغره پیر شدم، منو سر مزار جدّش می بره کاش می شد یه بار دیگه موی تو رو شونه کنم می میرم اگه ...
متدینان انقلابی حتی اگر اقلیت هم شوند، از اکثریت غیرحزبی موثرترند
...؛ درحالی که بازار کالا را آزاد گذاشتید، اما مدل تعدیل می گوید باید همه را آزاد کرد. البته من مخالف تعدیلم، ولی اگر کسی می خواهد تعدیل را انجام دهد باید طوری این کار را انجام دهد که توازن نسبی اتفاق بیفتد. خب مجبور شدم به سیاست های آنها ایراد بگیرم که شما زیادی دارید بازاری اش می کنید. از زمان جنگ به بعد تعدیل در دستور کار دولت ها قرار گرفت. در دولت های آقای هاشمی، خاتمی، احمدی نژاد و روحانی ...
آقا به نام امام(ره) خطبه عاشورا خواند
صدها هزار نفر از فرهنگیان و دانشجویان از استادیوم سعدآباد گرد آمدند (7) و شب روز 16 آذر/ ششم محرم 1399 مردم به پیروی از بیانیه امام خمینی در باره محرم که محرم ماه پیروزی خون بر شمشیر است، برنامه تکبیر را بر پشت بام خانه های خود اجرا کردند. این برنامه از ساعت نه شب به مدت نیم ساعت اجرا شد و صدای هماهنگ مردم در تمام شهر پیچید و پیامدهای آن، تا ده شب ادامه یافت. آیت الله شیرازی نیز ضمن توصیه سربازان ...
سید مجید بنی فاطمه چگونه مداح شد؟
، چقدر خرج می شود؟ این هیات ها، این همه آدم دارند، این همه خادم دارند، این همه در طول سال کار می شود، اینها باید از کجا بیاورند؟ باید به این هیات ها کمک شود. خدا شاهد است دست گدایی من دراز است ولی همه هم می گویند این سید وضعش خوب است. الان من دارم برای محرم دوندگی می کنم، گدایی می کنم برای اینکه بتوانم جلسه ام را یازده شب برگزار کنم. همه کارهای هیاتم را هم خودم انجام می دهم و مسئولیتش هم با ...
عاشقش بودم اما برای شهادتش اشک نریختم
که مصادف با روز عزیزی است مادرم به مزارم نمی آید. آن روز مادر شهید تورجی زاده می آید. دستش را در دستت بگیر. (تأکید هم کرد که حتماً دستان مان بی واسطه چادر یا هرچیز دیگری در دست هم باشد) بعد او را از سر مزارم به مزار فرزند شهیدش برسان. جالب است که همین اتفاق افتاد. دوستان مسلم در اولین پنج شنبه شهادتش که مصادف با تاسوعا بود برای او مجلسی گرفتند و مادر شوهرم به خاطر ناراحتی روحی که بعد از شهادت ...
کیانوش عیاری: اهل معامله نیستم
حوادث مدام اتفاق می افتد. گویا نخستین بار نیروی انتظامی که در تولید این فیلم مشارکت داشت، با آن مخالفت کرد؟ نه. سرهنگ سلطانی که آن زمان رئیس ناجی هنر بود، آمد دفتر ما فیلم را دید و جلوی خودم با رئیس سازمان سینمایی وقت جواد شمقدری، مسئول بخش فرهنگی فارابی و مدیر جشنواره که مخالف شرکت فیلم در جشنواره بودند، تماس گرفت و با لحنی تند به آنها گفت، شما سواد اسلام را ندارید که این فیلم را مغایر با ...
ماجرای دیدار با مدیرعامل بانک مسکن
فرودگاه در تلویزیون دیدم که تحریم شدم و همان لحظه پلیس سوت زد و مرا گرفتند و گفتند شما صاحب شرکت سورینت دبی هستید و اگر وزارت اطلاعات نبود، نمی دانستم چه کار کنم و 9 شب در سفارت ایران خوابیدم. وی گفت: اما این داستان جالب برای همه شاید اهمیت داشته باشد. بعد از تحریم سوئیفت 15 روز دیگر قطع می شد و من مانده بودم چه کار کنم، چون قبل از تحریم چهار میلیارد یورو به حساب تامین اجتماعی ریخته بودم تا ...
اسدا.. یکتا: فردین پیغام داد که بیا کمکت کنم اما پیغام دادم از شما به ما رسیده است
پارس رفتم. وضع مالی ام خوب نبود و یواشکی وارد تئاتر شدم. مدیر تئاتر متوجه شد و پس از آنکه برنامه تمام شد، مچم را گرفت. گفت کجا می ری؟! گفتم خانه! گفت دوست داری وارد تئاتر شوی؟! گفتم بدم نمی آد اما هیچ چیزی بلد نیستم. وی گفت به همراه گروه تمرین کنم. از من خواست یک بزرگترم را همراه خودم ببرم تا رضایتنامه امضا کند. می دانستم که خانواده ام مخالفت می کنند، پس به آنها حرفی نزدم و خودم سراغ مدیر تئاتر رفتم ...
محمد هاشمی: دولت احمدی نژاد، فاسدترین دولت بود
به گزارش فتن ، مشروحگفت و گوی خبرآنلاین با محمد هاشمی را در ادامه می خوانید: شما مناصب زیادی در کشور داشته اید اما هیچگاه حاشیه هایی که در زندگی برادرتان بروز کرده، نمودی در زندگی شما و فرزندان شما نداشته است. ریشه این تفاوت در کجاست؟ چه تدبیری اندیشیدید که شما دچار این حاشیه ها نشدید؟ حاشیه های زندگی بزرگان به بزرگی آنها و میزان تاثیرگذاری ای که در جامعه دارند برمی گردد. به دنبال این تاثیرگذاری، رقیب، دشمن و مخالف بیشتری پیرامون زندگی بزرگان جمع می شوند. اینگونه افراد شروع به تخریب آن بزرگ می کنن ...
سخن ناصرخسرو چیست؟
هیچ کدام حرف آخر را نمی زند؛ چون ما شعرهایی داریم که هیچ کدام از این ترفندها در آن نیست، ولی خواننده را تکان می دهد مثل این شعر سعدی که هیچ ترفندی ندارد ولی شعر بسیار زیبایی است: گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم/ چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی دیگران منع کنندم که چرا دل به تو دادم/ باید اول به تو گفتن که چنین خوب چرایی شمع را باید از این خانه برون بردن ...
شهید حاجیه عروسی که شوهر شهیدش را از گمنامی در آورد
.... بالاخره گفت: پسرم که شهید شد نمی دانستم کجاست؟کجا دفن شده؟خیلی بی تاب بودم. چند وقت پیش خوابش را دیدم. لباس دامادی تنش بود.گفتم:پسرم داماد شدی.گفت:آره من با شهید حاجیه ساعد ازدواج کردم. قبرم کنار قبر حاجیه است. رفتم بهشت زهرا، خیلی سئوال کردم. گشتم دیدم پسرم قطعه 24دفن است کنار قبر دختر شما. نزدیک شهید چمران. نمی دانی آبجی، مامان چه حس وحالی داشت. حتی یک شب به همه شام داد. شام ...
روایت شهربانو از حضور 36 ماهه اش در جنگ
با اجازه خانواده، با او راهی دزفول شدم تا آخرین روزهای تعطیلات را در این شهر گذرانده و سپس به تهران بازگردیم. . . این جانباز زن گیلانی با بیان اینکه یک هفته قبل از آغاز جنگ به دزفول رسیدیم تصریح کرد: همان شب اول اقامت در دزفول صدای شلیک ها و شلوغی و همهمه شهر توجهم را به خود جلب کرد و پچ پچ های گاه و بیگاه خانواده زهرا در گوشه کنار خانه نیز بر نگرانی من افزود. وقتی ...
فریادهای مالباختگان شرکت صدرا مقابل ستاد سوخت کشور
تحویل داده شود. این زن ادامه می دهد: روزی که در دادسرا متوجه شدیم مدیرعامل شرکت صدرا بازداشت شده و نمی تواند خودروهایمان را تحول دهد، پسرم سکته قلبی کرد و حالش بد شد و همسرم هم در بیمارستان بستری شد. زندگی ما ویران شد و حتی خودروی پیکانمان را هم از دست دادیم. در این مدت سه سال پیگیری کردیم، اما به پولمان نرسیدیم. زن و شوهر دیگری درباره پرونده خودشان به شهروند می گویند: مدیرعامل شرکت ...