قسمت 2/ استالین را چندین بار دیده ام / مرد خوش صحبت و جذابی بود
سایر منابع:
سایر خبرها
اسم رمز تقلّب
دارد یا اینکه آمده کنارتان، مشکل فلان دارد؛ ولی من خودم حتّی یک بار هم یادم نیست قبل از آن قضایا با میرحسین صحبت کرده باشم تا بعد از اینکه آن قضایا اتّفاق افتاد. ما مراقب آقای میرحسین بودیم. ایشان جمعه شب ساعت 11 و خرده ای اعلام کرد من برنده هستم. دیگر کاملاً پیدا بود چه خبر است. این برای ما حکم اسم رمز را داشت. گفتیم حتماً فردا قضایا به هم می خورد و دیگر همه باید بیایند پای کار. به هرکسی که ...
پشت پرده موفقیت یک آقازاده/ مهرداد چگونه عامل دلگرمی خانواده اش شد؟
را به همدیگر نشان می دادند، دائما با خودم می گفتم نه من جا نمی زنم، دنیا هم بخواهد نمی تواند مانع من شود با تلاش و پشتکاری که حتی الان هم نمی دانم از کجا به سراغم آمد کتاب های درسی ام را می خواندم نمی گذاشتم چیزی از قلم بیافتد، صورت مهربان پدرم که همیشه صبح ها بالاسرمان می آمد یک لحظه از مقابل چشمانم کنار نمی رفت؛ نه صورت پدر و نه همان جمله همیشگی "این روزها هم تمام می شود". برای تأمین ...
حامد امیری؛ از مسابقه قوی ترین مردان ایران تا تصادف و مدال طلای پارالمپیک
. من تنها ایرانی بودم که به این رقابت ها دعوت شده بود و باید با قدرت حاضر می شدم. برای تمرین هر روز مسیر 90 کیلومتری خرم آباد به بروجرد را طی می کردم و در آنجا تمرین می کردم. شرایط تمرین در آنجا بهتر بود. آذرماه سال 90 وقتی از تمرین بازمی گشتم در جاده باریک به طرف خرم آباد درحال رانندگی بودم که ناگهان خودرو پیکانی که سبقت غیرمجاز گرفته بود، از روبه رو به من نزدیک شد و محبور شدم ماشین را به حاشیه ...
حامد امیری؛ از قوی ترین مردان ایران تا تصادف و طلای پارالمپیک
من خودم کسی بودم که گاه با رفقا می گفتم، پول که داشته باشی همه چیز داری، حتی می توانی سلامتی هم داشته باشی و اگر هم نقصی پیدا کردی می توانی با پول آن را جبران کنی! حالا که به یاد آن حرف ها می افتم می بینم چقدر جاهل بودم. بعد از این حادثه بود که متوجه شدم هیچ چیزی در این دنیا نمی تواند جایگزین سلامتی باشد. حامد لبخندی می زند و ادامه می دهد: با همه اینها خوشحالم که با اراده ای محکم دوباره ...
داستان زندگی این زن و یکی از عاشقان دشتستان/ گفت و گو با مهرانگیز احمدی ، همسر مرحوم حسن انصاری + تصاویر ...
که می ترسیدند یا اینکه می گفتند چیزی نیست؟ ترسش به آن صورت نبود؛ زمانی که برای اولین بار اعلام کردند که همه جا تعطیل شده بود، استاد اصلا ماسک نمی زدند؛ می رفتند بیرون. من هم خیلی به ایشان تاکید می کردم ماسک بزن؛ جدی بگیر؛ تا این که یک روز پدر یکی از دانش آموزانش بهش زنگ زد و اعتراض کرد که شما می آیید سر کلاس حتما ماسک بزنید. ایشان هم گفت والا خانمم خیلی بهم سفارش می کنه که ماسک بزنم ؛ گفتم ...
تالار پشتی، نماینده مجلس: بدون یک ریال بودجه دولتی می توانیم کشور را اداره کنیم / می توانیم به راحتی نفت ...
...، سیروس ناصری، آقای ظریف بود، آقای ظریف را کمتر در تهران دیدم، ایشان بیشتر نیویورک بود ولذا وقتی آقای ظریف درباره سیاست خارجه و ماموریت هایش صحبت می کرد، البته من اعتقاد داشتم دیپلماسی در زمان آقای ظریف نداشتیم. زمان دادگاه انقلاب قائمشهر چند نفر را محاکمه کردید؟ زمان ما زمان محاکمه نبود. در زمان ما محاکمه بعد از انقلاب تمام شده بود. ما در مقطعی بودیم که اصلاً محاکمه ...
قسمت 3/ در زمان صدارت موسولینی سفیر ایران در رم بودم / توقع داشت که گربه های ایتالیا هم فاشیست بشوند
آن جا داشتند به نام شولنبرگ . مرد بسیار آزاده ای بود. با من دوست بود و دوستی مان را خیلی خوب حفظ کرده بودیم. شولنبرگ بعدها به تهران آمد و مدتی سفیر در تهران بود و بعد هم سفیر مسکو شد. در همین زمان من هم در مسکو سفیر بودم و ریبن تروپ آمد و قرارداد را امضا کرد. شب بعد از امضای قرارداد مهمانی مجللی در سفارت آلمان ترتیب دادند. من وارد مهمانی شدم و طبق معمول از راه ادب به شولنبرگ که دمِ در ایستاده بود و ...
یک آدم رُبایی رعب انگیز روی آسمان ایران و در ارتفاع پست
کیا و فرهادی را بازخوانی کرده ایم. این مطلب برگرفته از صفحه اینستاگرام جعبه است. فیلمی که حاتمی کیا درباره اش می گوید: بعد از ساخت موج مرده ، وسوسه ای در من شکل گرفت که از حوزه ی سینمای جنگ فاصله بگیرم. چون از این که به من گفته می شد سینماگر جنگ هستم و فقط فیلم جنگی می سازم، همیشه گریزان بودم. با خودم می گفتم من که فقط دو فیلم دیده بان و مهاجر را در متنِ جنگ ساخته ام و باقی قصه فیلم هایم ...
روایت پیوستن جوان ترین جهادگر شیرازی به اردوی جهادی/ وقتی اردوی جهادی توفیق می خواهد
بسته شده! گفتم می شود وساطت کنی و من را هم در لیست جا بدهی؟ گفت: تلاشم را می کنم. یکی دو روزی گذشت و خبری نشد تا از طریق یکی دیگر از دوستان خواستم در لیست سید جا بگیرم. همان روز سید در گروه پیام داد که کلمه صامدون را استوری کنید... من هم استوری کردم و بعد سید استیکر گلی برام فرستاد. مقدمه ای شد تا سلامی کنم و گفتم می شود من هم به اردوی جهادی بیایم؟ و همانجا ...
گفتگو با کم سن ترین قاتل سریالی / احسان فقط 15 سال دارد + عکس
بیا چند پک بزن، خیلی حال می دهد! من هم در حالی که در خیابان قدم می زدم، حشیش کشیدم و از آن به بعد هم ادامه دادم. ولی در بازجویی ها گفتی شیشه و کریستال مصرف می کنی؟ بله! در همان 12 سالگی و زمانی که به حشیش معتاد شده بودم برای یافتن کار به تهران رفتم و در یک طباخی مشغول شدم. آن جا اتاقی بود که شب ها را در آن مکان می خوابیدم. یک روز وقتی در حال استعمال حشیش بودم یکی ...
به زنان سرزمینم می گویم قهرمان باشید اما بانو باشید!
. البته من پای هر حرفی که زدم هستم اما نکته اینجاست که باید حرف ها کامل منتقل شود. - حتی بانویی از آمریکا به من پیام فرستاده و گفته بود که من یک فرزند اوتیسم دارم و سال ها پرستارش هستم و از این صحبت شما ناراحت شدم. به او گفتم مشکلی ندارد که شما بانو هستی و مادر و فرزند اوتیسم هم باش اول مادر باش. چه اصراری است قهرمان لیفتینگ جهان باشی؟ - گاهی به من می گویند که مثلاً چرا با زن ...
توهم از کشته شدن مرد 80 ساله ای را قاتل کرد/ قتل با ضربه گلدان به پرستار
به گزارش مشهد فوری ، بعد از پیدا شدن جسد پرستار مرد 80 ساله در پشت بام خانه، ماموران به محل قتل رفتند و بعد از تحقیقات، پیرمرد را به اتهام قتل دستگیر کردند. او در بازجویی ها درباره انگیزه اش از قتل مدعی شد، مقتول قصد جانش را داشته که همین باعث شده برای خلاصی از او، مرتکب قتل شود. روح مقتول رهایم نمی کند/ قتل با گلدان در تهران حالا پیرمرد در بازداشت به سر می برد و منتظر نظریه ...
با نسل جدید طالبان آشنا شوید
به نظر می رسد طالبان 2021 مشتاق است از ارتباط خود با گروه های بنیادگرا فاصله بگیرد. حقانی ها امضا کننده توافقنامه صلح امضا شده در دوحه هستند که بر اساس آن طالبان اجازه نمی دهد گروه های اخلال گر از خاک افغانستان برای حمله به خارج از این کشور استفاده کنند. این تعهد توسط سراج الدین زمانی تکرار شد که او از گروه های مخل یاد کرد، البته بدون ذکر نام القاعده. انس اصرار شدید پدرش را برای تحصیل، به ویژه در زمینه ی آموزه های دینی به یاد می آورد. ...
تجاوز آقای خواننده به خانم آرایشگر
...> تحقیقات در این پرونده از اول مرداد ماه با شکایت دختری 25 ساله در اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران شروع شد. دختر جوان که در زمینه مشاوره پوست و مو فعالیت دارد به ماموران گفت: به دلیل فعالیت کاری ام، یک پیج در اینستاگرام راه اندازی کرده بودم. چند وقت قبل پسری جوان در دایرکت برایم پیامی فرستاد. او اوایل سوالاتی درباره ریزش موی آقایان پرسید و بعد گفت به دلیل فعالیت کاری اش قصد دارد انواع بافت های مو را ...
طالبان، فقط در کابل مهربان است
رهبران طالبان، چهره ای دلسوز و رئوف از خود در کابل نشان می دهند و حتی از نیروهای ویژه درخواست می کنند با مردم مهربان باشند اما فراتر از پایتخت، نیروهای طالبان، به سنت های قدیمی پایبند هستند و گزارش های تکان دهنده ای از قتل مقامات سابق افغان منتشر شده است. به گزارش بی بی سی، این گزارش ها در حالی به بیرون درز پیدا کرده که ذبیح الله مجاهد، سخنگوی ارشد طالبان بعد از ورود به کابل، اعلام کردکه ...
شیطان دوچرخه سوار
برای همیشه پیش من و آنها می ماند. اما دومین مورد بعد از فرار از دستم خودش را به مرد مغازه داری می رساند و بعد هم به خانواده اش و پلیس خبر می دهند. چند روز بعد از آن ماجرا در حال پرسه زنی برای شناسایی سوژه جدیدی بودم که پلیس مرا دستگیر کرد. وقتی به اداره 16 پلیس آگاهی تهران منتقل شدم کارآگاهان استعلام کردند و مشخص شد یک مورد شکایت دیگر در تهرانپارس دارم. دو شاکی هم مرا شناسایی کردند و کتمان حقیقت ...
نمکی: در سازمان غذا و دارو با مافیای شکم گنده رو به رو بودم/ کسانی که در کرونا تنهایمان گذاشتند را به ...
ما آموخت که سرمایه گذاری در بخش سلامت اولویت دار ترین سرمایه گذاری است. گرچه مدارس مهم هستند اما تعطیلی آنها اوضاع کشور را به هم نریخت اما اگر ما یک تخت کم می آوردیم همه جا بهم می ریخت. همه دورکاری کردند اما مدافعان سلامت پا بیرون نگذاشتند و 18 ماه تمام خدمت کردند و نشان دادند که اگر نباشند محوریت نظام دچار اشکال می شود. کرونا درس های دیگری هم در پساکرونا به ما خواهد آموخت. دوران سخت کرونا به ما و ...
یک روایت خاص از تجمع افغانستانی ها مقابل سفارت آلمان
مرتب می کردند، هرچه از مدارک بلااستفاده ای را که داشتند رو به دوربین جلوی خودشان در دست می گرفتند و شروع می کردند به حرف زدن. همه هم صحبت هایشان را با نام خدا شروع می کردند. دوربین اولی را که دیدم نام و نشانی روی آن نبود و من هم نفهمیدم دقیقا از کجا آمده اند و از این تجمع تصویربرداری می کنند، اما دوربین دومی که آن طرف تر حسابی جمعیت را دور خودش جمع کرده بود، برای آر. تی بود. دو پسر جوان ...
برترین های قرن با محمد صادقی: مگر می شود آدم از قهرمان ملی اش فیلم نداشته باشد
را انتخاب می کنم. یکی از خبرنگاران با پرویز صحبت کرده بود، گفته بود بهترین بازیکن ایران به نظر او، گفته بود فلانی یعنی من را گفته بود. اما من نه بخاطر اینکه مرا گفته بود انتخاب می کنم. چون با او بازی کرده بودم و هم خانه بودم و هم بازی بودم می گویم. بازیکن کاملی بود. در همه پست ها بازی می کرد. بازی با استرالیا چون من هافبک دفاعی بودم، پرویز رفت جلو و 2 گل زد. هرجا او را می گذاشتی خوب بود. ...
قسمت 1/ من وزیر خارجه ی قوام بودم که در تهران قحطی نان شد
هفدهم آذر 1321 من وزیر خارجه ی قوام السلطنه بودم که در تهران قحطی نان شد و شورش مردم گرسنه. قوام السلطنه سرهنگ ابراهیم ارفع برادر سرلشگر حسن ارفع را به هیات وزرا خواست و جلوی همه ی ما به او گفت برو مردم را به گلوله ببند. سرهنگ ارفع راست مقابل قوام السلطنه ایستاد، توی چشم های او نگاه کرد و گفت: من گرسنه را به گلوله نمی بندم. و رفت و خانه نشین شد. ...
عکس/ الناز شاکردوست چشمان گیرایش را به رخ کشید!
لحظه ی اول داخل راهروی بیمارستان و آن نگاه به پنجره. از لحظه ی نشستن پشت میز، کنار دختر مرد باسواد و نگاه به لیوان و آن اتفاق غیر معمول. از لحظه ی صحبت بامرد باسواد داخل اتاق بیمارستان، وقتی گفتی بشریت. از لحظه ی آمدن مرد باسواد به داخل اتاق خانه ی تو و آن حس و حالی که صورت تو نشان داد، حس و حالی که با نقاشی ها کامل می شد. از لحظه ای که لباس تر تمیز پوشیدی ...
اکبر ایمانی در اینستا از تراکتور فرار کرد!
. وقتی برگشتم، تمرین کردم و بعد از تمرین آقای کمالوند به من گفت روز اول نظرم روی تو مثبت بود اما الان مثبت نیست و به حاجی زنوزی هم گفتم که اگر پیشنهاد خوبی داشتی، ما هم کمک می کنیم که بروی. من با همه رک و راست هستم و مثل اینها صدا ضبط نمی کنم. من حرف درست می زنم و بعد از این حرف هم نرفتم سر تمرین چون وقتی سرمربی من را نخواهد و من می دانم دلیلش چیست و دلیلش فنی نیست، چرا باید سر تمرین بروم؟ من همه ...
جنایت های سریالی به دلیل یک خطا
قرار گذاشتم . یک ساعت بعد با مترو به آنجا آمد و به سمت قزوین حرکت کردیم. در میان راه موضوع قتل همسر و فرزندش را به او گفتم که با کیفش شروع به کتک زدن من کرد. داخل ماشین درگیر شده و به زیرگذر کنار اتوبان رفتیم و با شلیک گلوله او را نیز به قتل رساندم. بعد از این جنایت، جسد زن جوان را در داخل خودرویش به آتش کشیدم. بعد از آتش زدن جسد مهناز به آن سوی اتوبان رفته و سوار ون شده و به سمت تهران بازگشتم. در ...
در بغداد جایی ایستادم که جایگاه واقعی ایران بود
مودبانه صحبت کنند وزیر امور خارجه بیان کرد: خیلی شفاف به طرف مذاکره کننده اتحادیه اروپا گفتم آمریکایی ها تا یاد نگیرند که مودبانه با ملت بزرگ ایران صحبت کنند، از ادبیات تهدید هیچ نتیجه ای نخواهند گرفت و اگر این ادبیات را ادامه دهند پیام سازنده ای برای دولت جدید نیست. یک بار دیگر باید مرور کنند که از این رفتارهایشان توانسته اند دستاوردی برای خود به دست بیاورند. امیرعبداللهیان تصریح کرد: ما ...
روایت یک مادر پرماجرا که استارتاپی شد
استارتاپ های ایران) در تهران برگزار شد، من تنها خانم فاندر بودم و در حدوداً 16_17 تیمی که به آن مرحله رسیده بودند، من با یک اختلاف خیلی زیاد اول شدم. آن جا برای اولین بار بود که گفتم خدایا چرا زودتر نرفتم سراغ استعدادم؟ لذا دوست ندارم برای بچه های کشورم به همین منوال بگذرد و آن ها هم چنین حسرتی را روزی بخورند. ...
ثابت می کنیم فوتبال ما از آسیا جدا شده است
جا افتاده بودم و ارتباط مان با هم مناسب بود. همه این ها به من امید می داد تا بتوانم روند قبلی را برگردانم. اما درنهایت کار به جدایی کشید. به هدف هایت در برایتون نرسیدی؟ مصدومیت بدموقع مقابل منچستریونایتد در اف ای کاپ من را عقب انداخت. وقتی هم که برگشتم فشار روحی و روانی زیادی تحمل کردم. در 26 سالگی مهم ترین موضوع برای یک فوتبالیست بازی کردن است که من این موقعیت را از دست ...
گفت وگو با خواهر شهید مهدی بخشی/ زخم ترکش صورت داداش مهدی را زیباتر کرده بود!
اینجا رد شود و بویش به او بخورد این غذا برایم سم می شود. مهدی چنین خصوصیاتی داشت. چند بار جانباز شدند؟ یک بار ترکش به صورتش خورده بود و یکی از دندان هایش افتاده بود. بعد از اینکه خوب شد وقتی که می خندید در یکی از گونه هایش چال می افتاد و زیبا می شد. من به شوخی می گفتم یک کاری می کردی آن سمت صورتت هم ترکش بخورد تا زیباتر می شدی. یک دفعه ترکش به پهلویش خورد و هر دو دستش هم مجروح ...
اصولی که 4+1 و آمریکا باید انجام دهند
: خیلی شفاف به طرف مذاکره کننده اتحادیه اروپا گفتم آمریکایی ها تا یاد نگیرند که مودبانه با ملت بزرگ ایران صحبت کنند، از ادبیات تهدید هیچ نتیجه ای نخواهند گرفت و اگر این ادبیات را ادامه دهند پیام سازنده ای برای دولت جدید نیست. یک بار دیگر باید مرور کنند که از این رفتارهایشان توانسته اند دستاوردی برای خود به دست بیاورند. امیرعبداللهیان تصریح کرد: ما به صورت شفاف به طرف مقابل اعلام کرده ایم که ...
سفری دیپلماتیک که برخی حاشیه ها بر متن آن سنگینی کرد
میان علی مطهری در توییتی نوشت: عربی صحبت کردن جناب امیر عبداللهیان در اجلاس بغداد که اکثر میهمانان عرب بودند کار بسیار خوبی بود، اما ای کاش متن نطق ایشان قبلا توسط یک استاد زبان عربی اعراب گذاری می شد تا دقیق خوانده شود. زمانی که در مجلس بودم گفتم به میهمانان عرب باید به زبان عربی خوش آمد گفت نه انگلیسی و اجرا شد. در این نشست برخوردهای حاکم دبی و امیرعبداللهیان هم مورد توجه قرار گرفت ...
یونیفرم سپاه لباس دامادی پدرم در مراسم عقدش بود
می بینی دیگر نمی بینی! یعنی با پوشیدن لباس پاسداری بیشتر به جبهه می رود. پدرم تنها جایی که لباس پاسداری پوشید برای عقدش بود. جلسه خواستگاری با مادرم صحبت کرد و گفت دوسال بیشتر زنده نیستم و دقیقاً دو سال بعد به شهادت رسید. برادرم 9 ماهه بود و من جنینی یکماهه و نیمه بودم که پدرم شهید شد. مادرم خانه دار بود و همیشه می گوید هر چه دارم از همسرم است. پدرم دنبال خانم سیده برای ازدواجش بود که معلمشان واسطه ...