ترس شاکیان از اتمام دوره بازداشت موقت متهم تجاوز کیوان.الف و آزادی وی
سایر منابع:
سایر خبرها
خبر شهادت برادرم را از فامیل شوهر گرفتم!
روز به من زنگ می زد. دلم قرص می شد وقتی صدایش را می شنیدم. خیلی با هم حرف می زدیم خیلی با هم صحبت می کردیم، ولی خب دو هفته بود اصلا زنگ نزده بود. بعد همه به من دلداری می دادند. خانواده می گفتند باید صبر داشته باشی حتما یک جایی رفته که تلفن در دسترسش نیست. اینطوری بود، من هم نمی توانستم طاقبت بیاورم. همین طور دور خانه برای خودم راه می رفتم، نمی توانستم بنشینم، یک طوری شده بودم، کلا دگرگون شده بودم ...
شلیک مامور گشت ارشاد به یک زوج در پارک
به گزارش شیعه نیوز ، روزنامه شرق در گزارشی و در گفتگو با شاکیان پرونده، حادثه شلیک مأمور گشت ارشاد را بررسی کرده است. سه نفری به دفتر روزنامه آمده اند؛ زن، شوهری که به سختی پله های دفتر روزنامه را بالا می آید و دختر 1 1ماه ای که در آغوش مادر است. هشتم اردیبهشت با آنها تماس گرفته بودم تا درباره حادثه ای که گفته می شد در پارک پردیسان برایشان رخ داده با آنها گفت وگو کنم. ماریا عارفی و ...
واکنش نماینده مجلس به خبر شلیک مامور گشت ارشاد: مات و مبهوتم
...> اجازه بدهید قدم به قدم پیش برویم. شما وارد پارک پردیسان شدید و چند دقیقه بعد چه اتفاقی افتاد؟ ماشین را پارک کردیم و شاید صد قدمی راه رفتیم و از قسمت ورودی باغ وحش وارد پارک شدیم و داشتیم با همدیگر صحبت می کردیم. محو حرف های خودمان بودیم. به قول معروف شاد و شنگول رفته بودیم یک هوایی عوض کنیم. چند لحظه ای رضا دو قدم از من جلوتر رفته بود که ناگهان یک ماشین جلوی من ایستاد، از این ماشین های گشت ...
ناگفته های اردشیر زاهدی از ازدواج خود با شهناز پهلوی + عکس
...، گفتم قربان فکر کردید که علیاحضرت شما چیزی به دخترتان بدهید، گفتند اصلاً من فکری نکردم! بگذار بپرسم. بعد سؤال فرمودند و گفتند ثریا هم چیزی ندارد (ملکه)، تلفن کردم به دختر عمه ام، تلفن کردم به او در خیابان ولی آباد و گفتم اخترجان چه داری؟ برو به یک مغازه، گفت عزیزم این وقت صبح در استانبول مغازه ای باز نیست، گفتم با خودت چه چیز داری؟ گفت من یک عطر دیور دارم، گفتم این را قشنگ ببند و بیا دم مریض ...
دختر بچه خردسال در منطقه کوهسنگی مشهد به شکل دل خراش به قتل رسید
پرده اول کسی نمی د انست به چه نیت دست دخترش را گرفته و به روی پشت بام می رود. سکوت ساختمان همچون آرامش قبل از توفان بود. توفانی که قرار بود به یک باره همه چیز را با خود ببرد و خانه ای را ویران کند. همه چیز در یک چشم برهم زدن اتفاق افتاد و تا همسایگان به خودشان بیایند، آنچه که نباید اتفاق افتاد. پرده دوم صدای آژیر محل را برداشت. خودروهای پلیس یکی پس از دیگری در قاب ...
افزایش بحران در فوتبال کانادا؛ از اعتراض مدیر ورزشی تا عدم برگشت پول بلیت بازی ایران به هواداران
ما وجود دارد. ما باید از 35 سال پیش چنین درسی را یاد می گرفتیم. هیچ بهانه ای وجود ندارد که ما الان ساعت 11 شب با هم صحبت کنیم و در خصوص قراردادی حرف بزنیم که فدراسیون فوتبال کانادا باید ماه ها پیش امضا می کرد و نمی گذاشت مشکلات مالی به این شکل به وجود آید. البته این نهایت مشکل فدراسیون فوتبال کانادا نیست و وزارت ورزش با مشکل پس دادن بلیت های هواداران مواجه شده است. هوادارانی که بلیت ...
درس ادبی که شهید مدافع حرم به یک آخوند انگلیسی داد
ایشان صحبت کردم و او را توجیه کردم اما انگار این آقا نمی خواست چیزی بشنود! فقط همان جملاتی که اربابانش برای او دیکته کرده بودند را تکرار می کرد! من در مورد خیانت های آمریکا و انگلیس، به خصوص در عراق برای او سند آوردم اما او قبول نمی کرد! روز بعد و بار دیگر این آقا شروع به صحبت کرد. دوباره مشغول اهانت شد، نمی دانستم چه کنم. گفتم حالا دیگر وظیفه من این است که با این آقا برخورد کنم. چون ...
سیدجلال حرف آخر را درباره خداحافظی اش گفت
برای ورزش بتوانیم قدم های بهتری برداریم. حسینی در مورد ادامه حضورش در پرسپولیس و یا حضور در ملوان گفت: از روزی که لیگ تمام شد تا همین امروز دنبال کار مجموعه بودم و از فردا یا پس فردا با درویش و گل محمدی صحبت می کنم. وی در مورد اینکه از فوتبال خداحافظی می کنید یا نه گفت: نه. سیدجلال در مورد اینکه چقدر احتمال دارد به ملوان بروید، گفت: اصلا در مورد این مسایل صحبت نشده ...
شعبانیان: تغییر رده سنی به ضرر ما شد؛ به دنبال ارتقا جایگاه در والیبال آسیا هستیم/ حاجتمند: مقابل ...
. وی ادامه داد: پاس های خیلی خوبی گرفتیم و توانستیم بازی را خیلی خوب تمام کنیم. از طرفی سرویس های خوبی هم زدیم، خیلی خطا نداشتیم و تیم ازبکستان را از کار انداختیم. بازیکن شماره 6 تیم ملی نوجوانان دختر به احتمال رویاروی ایران با قزاقستان در دور دوم مسابقات قهرمانی آسیا اشاره کرد و گفت: سطح قزاقستان خوب است و با همت همه بازیکنان اگر مثل امروز هماهنگی داشته باشیم، به راحتی حریف مان ...
خواستگاری بازیگر زن ایرانی از یه آقای باکلاس!/عکس
پسر دارد. او در یکی از گفتگوهای خود در چند سال پیش گفته بود... پدربزرگ من نویسنده بودند. دکترای ادبیات فارسی داشتند و بسیار هم اهل کتاب و شعر. دکتر علی شین پرتو. رسم بود فامیل برای انتخاب اسم فرزندان شان سراغ ایشان می آمدند و ایشان هم اسم انتخاب می کردند. او در مورد نامش ویشکا می گوید: یعنی نعمت الهی... از همان خردسالی معنی اسمم را می دانستم چون همه می گفتند چقدر اسمت قشنگه ...
وقتی دعایی گریه کرد
خبرنگار کار بلد مصاحبه کردند. با احسان شریعتی برخورد کردم. حال خواهرانش را پرسیدم. هر کدام یک جمله که حکایت از افسوس شدید می کرد در باره دعایی می گفتند. با آقای محمدعلی زم برخورد کردم. کمی حرف زدیم. از سختی هایی که بر او رفته. توقع بیشتری از من داشت و ابراز کرد. رضا امیرخانی هم به جمع مان اضافه شد. با رضا رفیع در مورد آینده روزنامه صحبت کردم. چندین نفر را دیدم که می گفتند از ...
خرده روایت های میهمانان قالی صحن انقلاب
اش درآمد، چیزی شبیه خرناسه ی کش دارِ قبل از مرگ و بعد عذر خواست: نفس کشیدن، غذا خوردن و حتی همین حرف زدنِ معمولی برای ما لب شکری ها خیلی سخت است و به خاطر همین صداهای عجیب که از توی دهان و بینی مان بیرون می زند همیشه خودمان را زندانی می کنیم گوشه ی خانه، مردم حالشان از صورت ما بهم می خورَد دیگر؛ خب تنهاییم، فقط با خودمانیم، مثل قبیله ی جذامی ها. توی روستا همه از ما فرار می کنند، اما گناه ما چیست ...
داودی: در آستانه مسابقات گزینشی وزنه برداری باید درباره ماکارونی با سویا حرف بزنیم!
نمایندگی از 30 نفر از دلاورمردانی که برای پرچم ایران افتخارآفرینی کرده اند، صحبت می کنم. مرادی می گوید سایر فدراسیون ها حقوق یا مکمل به ورزشکاران نمی دهند. شاید این حرف درست باشد و حقوق ندهند اما امکانات در اختیار ورزشکاران رشته های خود قرار می دهند. در ورزشگاه آزادی خانه کشتی و بسکتبال قرار دارد و بروند آنجا را ببینند. چرا مرادی می گوید وضعیت فدراسیون ما خوب است؟ بدترین وضعیت را فدراسیون وزنه برداری ...
خادم امام رضایی که اولین روز خدمتش در رؤیا شروع شد
سال به خاطر کرونا نتوانسته بودیم برویم و عجیب دل تنگ بودیم. چشمم که به ضریح طلایی امام رضا خورد بی اختیار دعا کردم که یا امام رضا تمام زندگی ام را به شما می سپارم. خودتان هر طور که صلاح می دانید مرا در مسیر خدمت به خود قرار دهید. سحرگاه بود که می خواستیم به خانه برگردیم. بچه ها را سوار ماشین کردیم و راه افتادیم. کمی که مسیر را طی کردیم ناگهان بدون اینکه قبل تر در این زمینه باهم صحبت ...
50 مهمان ناخوانده در بدن این مرد جا خوش کرده اند!
از آن دوران روایت گری کنم، بالای سن رفتم و در مورد دفاع مقدس حرف زدم عکس مراسم به دست یکی از همکاران رسیده بود و چند روز بعد با مسوول ایثارگران دانشگاه وارد اتاق من شدند و به من گفتند چرا دانشگاه را در جریان جانبازی و ایثارگری خود نگذاشته ام. مردی با 50 ترکش در بدن در تمام طول مصاحبه خنده از لب های این مرد خستگی ناپذیر دور نمی شود و با خنده سخنانش را ادامه می دهد، می گوید در ...
آیین رونمایی از اولین آلبوم موسیقی حامد ثابت برگزار شد
قدردانی از همکاری و همراهیِ احسان رسول اف، در پایان صحبت های کوتاهش، از احمدرضا اسماعیلی، آهنگساز و نوازنده تازه درگذشته یاد کرد. این آهنگساز گفت: در این سال ها که مشغول کار روی شطحیات بودم، خیلی با احمدرضا در این باره حرف زدم و متاسفم که احمدرضا این جا نیست. محمد پرویزی (منتقد هنری، نویسنده و فیلمساز) نیز در جایگاه سخنران در این رونمایی حاضر شد و از رسالت موسیقی گفت. او که رسالت ...
رابطه استاد با رهبر انقلاب، رابطه عاشق و معشوق بود/ راز تاثیرگذاری منبرهای استاد فاطمی نیا/ ناگفته های ...
سه ماه اخیر خیلی در حالتی بودند که گاهی مواقع در حالت بیهوشی بودند. در یکی از دفعاتی که آقا به هوش آمدند تا چندجمله صحبت کنند، من سریع به منزل تلفن زدم که مادر صحبت کنند و روی اسپیکر گذاشتم که صحبت کنند. خلاصه سلام و علیک کردند و حاج آقا چند لحظه ای به هوش آمدند و گفتند دعا کن من یکبار دیگر به خانه بیایم و عذر این مدتی که بیمار بودم، دست شما را ببوسم و بعد از این حاج آقا از هوش رفتند و مکالمه ای ...
مردم با سعید حنایی همراه و همدل بودند
و استان، کلانتری ها و سایر یگان های پلیس نیز برای حل معمای این پرونده به کار گرفته شدند. فیلم عنکبوت مقدس به این نکته اشاره دارد که از بالا دستور آمده بود ماجرا را پیگیری نکنید؛ در حالی که شما می فرمایید این تأکید وجود داشت که قاتل هر چه سریع تر دستگیر شود. فکر می کنم از قتل پنجم یا ششم به بعد بود که من شروع کردم به انتقاد از دستگاه های امنیتی، انتظامی و قضایی که چه نشسته اید ...
پاتوق های خوشمزه تهران؛ جایی برای دورهمی!
شبانه روز پر از جمعیت اند. هرچند برخی از این پاتوق های خوشمزه شب ها شلوغ ترند و به قول معروف زندگی شبانه دارند. ساعت حول و حوش شش بعد از ظهر است. زن دست دو دخترش را گرفته و به سمت یک راسته فست فودی معروف در مرکز شهر تهران می رود: این دو تا دختر امانم را بریدند بس که گفتند دلمان سیب زمینی سرخ کرده بزرگ می خواهد. هرقدرهم خودم توی خانه سیب زمینی برایشان سرخ می کنم، فایده ندارد. می گویند ...
نظرات برگزیده مخاطبان الف: دولت رئیسی در بازار اجاره مسکن دخالت کند/ چرا برخی به دنبال تخریب زندگی پس از ...
دلار که همه چیز رو گران کرده دولت به جای دستوری اداره کردن کشور بهتر جلو تورم و گرانی دلار رو بگیره *واکنش بدون عمل فایده نداره دولت باید حرف و عملش یکی باشه. *آقای رئیسی مدام توصیه می کنند . بهتر است یک کار عملی انجام شود و با افزایش وام مسکن و سهولت دسترسی به آنها هم مردم خانه دار شوند و هم صنایع مرتبط رشدکنند . ظاهرا" در این کشورفقط افراد پر نفوذ به منابع بانکها دسترسی ...
روز پرکار رئیس جمهور در بام ایران چگونه گذشت؟
به محض رسیدن به فرودگاه سربازانش را به شهرستان ها فرستاد و هر کدام از وزرا نماینده ویژه رئیس جمهور بودند تا به مشکلات مردم در شهرهای مختلف رسیدگی کنند عقب ماندگی و محرومیت ها را شناسایی کنند و تا غروب به دست رئیس جمهور برسانند. از قبل تعریفش را شنیده بودم که دنبال تجمل و استقبال آنچنانی نیست پایش را که از هوپیما زمین گذاشت بلافاصله بعد از یک صحبت کوتاه و بیان اهداف سفر با یک بالگرد ...
آهای آقای مدیر (طنز)
... مرغ ها هم انگار تخم طلا گذاشتن از بس تخم مرغ گرون شده... میوه فروشی هم که قربونش برم نمیشه سمتش رفت، دعا کن همون سیب زمینی و پیاز را بتوانیم تهیه کنیم... ساندویچ هم نمیشه خورد، نان ساندویچی شده 10 هزار تومان... الان هم که دیدی دارم بشکن میزنم، زده به سرم...چون صاحبخانه جان زنگ زد و گفت کرایه را سه برابر می کنی و یا تا سر برج، خانه را خالی کنید خودم می خواهم بیایم... خلاصه برایت بگویم ...
محله ای که قانونش را اراذل تعیین می کردند
، قانون دارد، البته قانونش را اراذل محل تعیین می کنند. این را زمانی متوجه شدم که یکی از کسبه های آن محل در مواجهه با سردار رحیمی رئیس پلیس پایتخت درخواست می کرد تا پلیس نیروی بیشتری به این محله بدهد چرا که به گفته این شهروند زمانی که هوا تاریک می شود (5 عصر به بعد) این اراذل هستند که در آنجا حکمرانی می کنند و اگر کسی خلاف خواسته آنها اقدام کند با تیزی چاقو رو به رو است. یکی از ...
ماجرای کادوی تولد شهید کاظمی به دخترش+ فیلم
این آیه در شب تولدم به او گفتم اگر کنارم هستی برای کادوی تولد یک دوچرخه برایم بگیر، شب تولدم خیلی ناراحت بودم، همه سؤال می کردند که بااین همه کادوی رنگارنگ تولد چرا ناراحتی؟، در پاسخ گفتم بابایم اگر هست باید برایم دوچرخه بیاورد. فاطمه کاظمی گفت: حدود ساعت 12 شب زنگ خانه را زدند و یک دوچرخه آوردند و گفتند شهید کاظمی به خوابمان آمده و سفارش کرده برای دخترش امشب دوچرخه هدیه ببریم. انتهای پیام/63025/آ/ ...
از اعدام نمی ترسم نگران سرنوشت پسرم هستم
زندگی ام رای داد که هر هشت ماه در میان یک سکه بابت بقیه مهریه به همسر دومم بپردازم. بعد چه شد ؟ دامنه این اختلاف ها ادامه داشت و او دیگر نمی خواست با من زندگی کند. قتل او یکدفعه ای و از روی عصبانیتم رخ داد. یک شب قبل از قتل، او با پسرم به خانه ام آمد. خوابیده بودم. آن قدر در زد تا در را باز کردم. خواستم برود و فقط بچه را نزدم بگذارد که قبول نکرد و به اجبار پا به خانه ام گذاشت ...
یحیی ؛ فرمانده سانسورنشده جنگ!
چطور رسیدید به یحیی ؟ من سال ها روزنامه نگاری کرده بودم و سندیت کار همیشه برایم اهمیت زیادی داشت. برای من مهم تر از هر چیزی این بود که کارم خوانده شود و مخاطب عام با آن ارتباط برقرار کند. و خب این موضوعی بود که خیلی ها از آن خبر داشتند. تا اینکه یک روز آقای مرتضی قاضی از بچه های مرکز اسناد دفاع مقدس من را در جریان کاری که قرار بود به صورت آزمایشی و چراغ خاموش درباره تاریخ شفاهی انجام شود، گذاشتند و از من خواستند که همراهی شان کنم. و پیشنهاد، کتاب یحیی بود.... بله، پیشنهاد نوشتن کتابی که سوژه آن آقا رحیم صفوی بود. و شما پذیرفتید! خب من آقارحیم را از قدیم می شناختم و در طول عمر روزنامه نگاری ام چندباری هم مصاحبه هایی با ایشان گرفته بودم. در کل شخصیتشان را می پسندیدم. مشکلی با کار نداشتم و اتفاقا مشتاق انجامش هم بودم. چرا رحیم صفوی؟ ...
تنها فوتسالیست زن شاغل در اروپا؛ لژیونر در خاموشی!
روحیه من وارد کرد به مراتب بیشتر از مشکلات جسمی بود. پس همان زمان، وقتی حدود 20 ساله بودم دوباره به فوتسال بازگشتم اما این بار به عنوان یک دروازه بان! * مسیر شروع دروازه بانی از کجا بود و به کجا انجامید؟ من از لیگ دو کشوری شروع کردم اما آن قدر تمرینات پُرفشاری داشتم که سریعاً پیشرفت کردم، بلافاصله به لیگ یک رفتم و بعد از آن برای حضور در لیگ برتر تست دادم و موفق شدم در این تست ...
احمدی نژاد رفت؛ نوبت ضرغامی شد
اولین سخنان رئیس جمهور احمدی نژاد درباره تکه تکه کردن زمین و واگذاری رایگان هزار متر باغ ویلا به هر خانوار ایرانی در تیر سال 90 بود، سخنی که در همان زمان بسیاری آن را وعده ای عملی نشدنی می دانستند، رئیس جمهور وقت اما بی توجه به این انتقادها وعده داد که این طرح تا پایان سال آماده و در 10 الی 15 منطقه به طور آزمایشی اجرا شود. ما از زمان اعلام این طرح تا یک سال بعد که احمدی نژاد بار دیگر وعده خود را ...
شکایت دختری که در 14 سالگی مطلقه شد از پدر شکاکش
کنار نامزدمان باشیم حتی اگر آن ها نیز به خانه ما آمدند باید همه اعضای خانواده حضور داشته باشند. دختر جوان اظهار کرد: خلاصه یک سال به همین ترتیب سپری شد و خواهرم با پسر خاله ام زندگی مشترک خودشان را آغاز کردند و به خانه بخت رفتند اما من فقط چند بار نامزدم را در جشن های عروسی یا مراسم عزا دیده بودم. با وجود این، روزی فهمیدم نامزدم با بزرگ ترها صحبت کرده است و قصد دارد مرا طلاق بدهد. هنوز هم ...