سایر منابع:
سایر خبرها
اخبار حوادث
جزئیات آدم ربایی از زبان جراح تبریزی آدم ربایانی که در تبریز اقدام به سرقت و آدم ربایی کرده بودند، با هوشیاری پلیس در کمتر از 12 ساعت دستگیر شدند. مردی که ربوده شده بود درباره این واقعه گفت: پزشک هستم و در 27 خرداد سال 1393 پس از ویزیت و انجام اعمال جراحی، از بیمارستان محل خدمتم بیرون آمدم و با خودرو شخصی در اتوبان پاسداران تبریز در حال حرکت بودم. وی ادامه داد: در این حین خودرو ...
حق تعالی اراده فرموده است که وجود آقای خامنه ای را از دیگران متمایز کند
، ندارند، به اشتباه در نسبت مبتلا می شوند. بنده در حدود 62- 63 سال پیش به تبعیت از مرحوم والدم رضوان الله تعالی علیه از تهران به مشهد مقدس هجرت کردم. آن زمان در مدرسه مروی تهران حجره داشتم و در سطح مشغول تحصیل سطح بودم. در مشهد یکی از علما و مدرسین رسمی بود که شنیدم در لمعه خیلی مسلط است. مرحوم حاج سید احمد مدرس یزدی. فرزندی هم داشت به نام آقا سید جلال که بعد از پدر بزرگوارش مرد فاضلی شد و ...
بادیگارد بهترین فیلم حاتمی کیاست
.... برای بادیگارد هم می دانستم از سال حدود 85 این دغدغه اش بوده است. برای بادیگارد هم که از من دعوت کرد و همدیگر را دیدیم عنوان کرد که تمام لحظاتی که می نوشته به من فکر می کرده. اما در پیش تولید مچ دستم شکست. موقعی که تمرین موتورسواری می کردم بر اثر اشتباهی، دست من شکست و شاید اولین بار است که این را خودم عنوان می کنم – شاید در حاشیه عنوان شده باشد- فردای روز جراحی به آقای حاتمی کیا گفتم اگر ...
فروافتادن حجاب ها: مانیفست کمونیستی
فرهنگ جهانی بوده است. مارکس در همان لحظه تاریخی می نوشت که رسانه های همگانی در حال گسترش بودند. مارکس به همان روال گوته که در سال آخر زندگی اش در صحبت با اکرمان فرهنگ جهانی را ادبیات جهانی توصیف کرده بود به آن می پرداخت. حالا که حدودا صدوپنجاه سال بعدتر می نویسم فکر می کنم صحیح است که آن چیز جدید فرهنگ جهانی خوانده شود. مارکس نشان می دهد چگونه این فرهنگ به طور خودبه خودی از بازار جهانی ...
شاه چرا در روز فرار گریه کرد؟+تصاویر
. دیدم که داشت ناله می کرد و می رفت و پایش کشیده نمی شد که برود. دستش از روی دست من که به نرده آویزان شده بودم، رد شد.دستش را گرفته بود به لبه نرده پلکان و خودش را به زور می کشید بالا. من هر جور بود دوربینم را میزان کردم و آخرین عکس شاه را در خاک ایران گرفتم .بعد هم پشت عکس نوشتم: آخرین عکس انقراض سلطنت در ایران. لحظه ای آخر حضور محمد رضا شاه در ایران *با توجه به اینکه به تناسب ...
رقص عاشقانه ها در دل اروند
...> * من همیشه زنده ام محمدیاسر رگنی می گوید: سال 62 وقتی برای اولین بار نیروهای طرح لبیک داشتند به جبهه می رفتند من هم تصمیم گرفتم به جبهه بروم ولی برادر ابراهیم اسلامی از فرماندهان گردان امام محمدباقر (ع) لشکر ویژه 25 کربلا به من و چند نفر از بچه ها گفت: شما چند نفر در محل بمانید تا محل خالی نشود. در آن اعزام چند نفر از بچه های خطیرکلا به جبهه اعزام شدند و من هم به دستور آقای اسلامی ...
گفتگو / بازیگری و کارگردانی در اسارت
اینکه در چه تاریخی به اسارت دشمن درآمدید؟ و تا چه مدت در اسارت باقی ماندید؟ در دوران اسارت در کدام اردوگاه عراق بودید ؟ عباسی هستم به تاریخ 60/10/15 در منطقه علمیاتی غرب کشور به نام شیاکوه به همراه همرزمانم که در محاصره قرار گرفته بودیم به اسارت دشمن در آمدیم و در تاریخ 69/6/5 از اسارت آزاد شده و به کشور بازگشتیم، زمان اسارت دو ماه در اردوگاه الارمادی شهر الانبار و بعد از آن حدود 8 سال و ...
آنچه درباره "بیل گیتس" نمی دانستید!
در نیویورک بود و نفر یکی مانده به آخری بودم که رسیدم، و نشستم و او آخرین نفری بود که رسید. او بغل دست من نشست و از او پرسیدم که آیا می خواهد که شب برای رقص بیرون برویم، ولی آن شب قرار بود که با یک عدۀ دیگر بیرون برود. چند هفتۀ بعد او را در پارکینگ دیدم و گفتم: "چند هفتۀ دیگر می توانی بیرون بیایی؟" و او گفت، خوب چیزی که من گفتم خیلی به مذاقش خوش نیامده بود." هیچکدام از آنها در ابتدا فکر ...
نیکی کریمی، ستاره ای که جنبه شهرت را داشت!
سرگذشت زندگی مارلون براندو را به صورت پاورقی در مجله فیلم و بعد به صورت کتاب منتشر کرد، کتابی که هم برایش به عنوان یک بازیگر درس بود و هم به عنوان یک مترجم و نویسنده. همان سال ها و در اوج سال های اولیه جوانی در اوج شهرت قرار گرفت و با اکثر کارگردان های بزرگ کار کرد اما هیچ گاه گم نشد و گیریم کمی مغرور، اما همین غرور هم زیبنده او بود و باعث شده است برای خود حریمی درست کند تا زندگی توأمان ...
کمند امیرسلیمانی: هیچ چیز را به خودم ترجیح نمی دهم
...، نپذیرفتم که پدرم را از دست داده ام و برایش گریه و شیون نکردم. وقتی دیدم نیست فهمیدم از الان به بعد پدرم نیست و من پدر ندارم. یا مثلا من یادم هست مادرم یک عمل جراحی داشتند و آن زمان مننوجوان بودم، پزشکی که باید مادرم راعمل می کردند اصفهان بودند، مادر و پدرم رفتند اصفهان و آن موقع ها که موبایل هم نبود تا هر لحظه از حال شان باخبر شویم، فقط بعد از عمل متوجه شدیم که عمل شان انجام شده و از ...
امتحانی سخت تر از کنکور؛ رقص عاشقانه ها در دل اروند
...> * من همیشه زنده ام محمدیاسر رگنی می گوید: سال 62 وقتی برای اولین بار نیروهای طرح لبیک داشتند به جبهه می رفتند من هم تصمیم گرفتم به جبهه بروم ولی برادر ابراهیم اسلامی از فرماندهان گردان امام محمدباقر (ع) لشکر ویژه 25 کربلا به من و چند نفر از بچه ها گفت: شما چند نفر در محل بمانید تا محل خالی نشود. در آن اعزام چند نفر از بچه های خطیرکلا به جبهه اعزام شدند و من هم به دستور آقای اسلامی ...
تقید به خواندن نماز شب پیش از تکلیف
رسیدگی کند. اما در همین حال شیطان را لعنت کردم و فرزندم را راهی جبهه کردم. محمدعلی متولد 14 فروردین ماه 1344 بود و سال 1364 در بمباران دشمن در عملیات خیبر به شهادت رسید. در حوزه علمیه هم درس می خواند اما از لباس روحانیت خوف داشت می گفت: ترسم از این است که نتوانم حق این لباس را به خوبی ادا کنم. به بازی های کودکانه علاقه نداشت/ فعالیت در مسجد در ادامه یکی ...
ولایتی محرم رهبر است/ به برجام رای منفی دادم/ مرگ بر آمریکا پاک شدنی نیست/ احمدی نژاد خودش را هدر داد/ ...
... محمد صادقی تاکید کرد: ولایتی از نظر من جز ثابت قدم ترین یاران مقام معظم رهبری است. وی با بیان این که ولایتی نقاط ضعفی نیز دارد و به او نیز گفته ام، اظهار کرد: در این قضیه بنا بود بنده مسئول و نماینده کار های ولایتی باشم اما بعد از این که وارد شدم، عنان کار را از ما گرفتند. بنده، دکتر بروجردی و دیگران را کنار زدند و به صورت علنی حاشیه نشین شدم و در هفته آخر نزدیک به انتخابات اصلا در ...
آزاده عبدالرحیم ناظمی:بازگویی خاطرات، یاد اسارت را برایم تازه می کند
پایگاه اطلاع رسانی آزادگان ایران : در ادامه مصاحبه با آزاده ناظمی را می خوانیم: عبدالرحیم ناظمی هستم. در سال 44 در بولخار استان اصفهان به دنیا آمدم. در مرداد ماه سال 65، در صف سربازان لشکر 14 امام حسین علیه السلام اصفهان حاضر شدم. در عملیات های کربلای سه، اسکله امید، پدافند هزار قله کردستان حضور داشتم و در عملیات کربلای 4 در منطقه اروند رود به اسارت درآمدم. البته در رابطه با نحوه اسارتم عرض کنم که من به همراه دوستم در نیزارها پنهان شده بودیم. من از ناحیه کتف چپ مجروح شده بودم و شرایط سختی بود. بعد از گذشت یک روز در نیزار، دوستم طاقت خود را از دست داد و دا ...
شیردل سپاه؛ که فدای حضرت زینب (س)شد / همسر شهید:همسرم برای ادای دین به ائمه اطهار رفت
.... مثلاً هر چیزی می خواست بخرد، اول نگاه می کرد اگر من و امیرعلی داشتیم، بعد برای خودش می خرید. در عین حال که سعی می کرد به زندگی اهمیت بدهد، می گفت که به زندگی دلبستگی ندارم و تنها چیزی که دل من را می لرزاند امیرعلی است که بدجور من را پایبند می کند. و گاهی می گفت شما هم همینطور. به او می گفتم خوب امیرعلی پسرت است و همه باباها بچه هاشان را دوست دارند، می گفت نه نمیخواهم... وقتی ...
همزمان سه برادر در جبهه بودیم/برادرم را در فاو جا گذاشتم
: در سال 1364 به عنوان تک تیرانداز وارد عملیات والفجر8 شدم و در ساعت 4 صبح, زمانی که رزمنده ها خواب بودند دشمن بمبی حامل عامل شیمیایی به سویمان شلیک کرد بلافاصله پس از اصابت این بمب به زمین و بلند شدن فریاد رزمنده ها ما نیز از خواب برخاستیم و به سرعت ماسکمان را بر روی صورت گذاشتیم اما اندکی دیر شده بود و در جریان انفجار این بمب بویی شبیه به بوی خیار به مشاممان رسید و بعد از دو ساعت دچار سوزش پوست و ...
با وجود فرماندهانی چون شهید قاجاریان سپاه همواره خدمتگزار مردم است
...: بنده زمانی که مسئول بسیج نیشابور بودم در اوایل جنگ شهید قاجاریان به عنوان بسیجی به جبهه اعزام و در جبهه لباس سپاه را پوشید. حضور او در جبهه به صورت یک رزمنده عادی شروع و در ادامه فرمانده دسته، فرمانده گردان، فرمانده خط و فرمانده تیپ 21 امام رضا (ع) را بر عهده داشت. رئیس کانون کارآفرینان برتر استان خراسان رضوی با بیان اینکه شهید قاجاریان هنوز حال و هوای روزهای دفاع مقدس را حفظ کرده ...
محمدصادقی:نظریه شورایی کردن رهبری خطرناک است/ نباید سرنوشت کشور را به برجام گره زد/ شعار "مرگ بر آمریکا" ...
بستری شدم که مجددا در عملیات رمضان نیز مجروح شدم . کاندیدای دهمین دوره مجلس شورای اسلامی از حوزه انتخابیه شیراز با اشاره به این که هیچ پرونده و برگ جبهه ای تا کنون استفاده نکرده ام، افزود : در عملیات فاو و در شلمچه دوبار شیمیایی شدم و بعد از این که دانشجوی سال 4 و 5 پزشکی شدم، در بیمارستان های ابن سینا و شهید بقایی مشغول به کار شدم . محمد صادقی با اشاره به این که در دوران ...
انقلاب اسلامی آتش زیر خاکستر است/ ما ثروتمند نشدیم، ادای ثروتمندان را درآوردیم/ روایتی از سفر به کانادا ...
رفتن شاه و فرهنگ شاه و آمدن امام خمینی(ره) و فرهنگ ایشان بود، فرهنگ امامی که برگرفته شده از فرهنگ انبیای الهی است. خدیجه آبادی کارشناس ارشد نهج البلاغه، مدیر گروه معارف اسلامی در دانشگاه فرهنگیان تبریز در گفت وگو با خبرنگار فرهنگی آناج، از چند و چون انقلاب فرهنگی، فرهنگ اسلامی و خاطرات خود از کانادا می گوید؛ آناج: لطفا بفرمایید اهمیت فرهنگ در جامعه چیست و چرا دشمن با انقلاب ...
سردار کاظم محمودی نراقی شهید شاخص سال 1394 استان مرکزی
شهر نراق در فصل برداشت محصولات- 1359 پدرش کشاورز بود و مادرش قالی بافی می کرد. این فرزند از بچگی در مزرعه کندقه حومه شهر بخصوص در فصل تابستان که اوج کار کشاورزی است کمک حال پدر بود. پدر سخت تلاش می کرد تا فرزندانش در آرامش به تحصیل بپردازند . تحصیلات کاظم دوره دبستان را در مدرسه فاضل نراقی و دوره متوسطه را در دبیرستان حاج عباس معصومی در شهر نراق سپری و خرداد 1357 دیپلم ...
افتادن سنگ 20تنی از روی تریلی/ پل عابر پیاده مدرن در چین/ نحوه فیلمبرداری در دوران قدیم
در شبکه گردی عصرایران مطالب متنوعی در حوزه های سیاسی و اجتماعی گردآوری شده است که در ادامه می توانید بخوانید و ببینید: 1- واکس می زنم پرویز پرستویی در صفحه اینستاگرام خود تصویر پسر بچه ای را در حال واکس زدن کفش منتشر کرد و نوشت: ساعت حدود شش صبح در فرودگاه به همراه دو نفر از دوستانم منتظر اعلام پرواز بودیم. پسرکی حدوداً هفت ساله جلو آمد و گفت: واکس می خواهی؟ ...
از مجنون تا الزهرا به دنبال شهادت
خدمت به اسلام و انقلاب و اعتلای میهن اسلامی مان و در سخت ترین شرایط سپری کرد و هیچگاه از انتخاب خود پشیمان نشد و تا آخرین قطره خون و نفس به آرمان های انقلاب اسلامی وفادار ماند و با افتخار 80 ماه حضور مستمر در جبهه با کوله باری از تجربه و 25 درصد جانبازی ، در سال 1362 فرمانده گروهان و در 1363جانشین گردان، در 1365 فرمانده گردان فجر، در 1368 جانشین عملیات تیپ، سال 1379 مسئول عملیات تیپ و در سال 1389 ...
تو معلول نیستی خود زندگی هستی
نداشته هایش آنقدر حالش خوب باشد که وقت خداحافظی یادتان برود. این همان دختری است که 30سال می شود که نه می تواند راه برود، نه می تواند دست هایش را به خوبی تکان بدهد و... . فریبا معصومی، معلول هنرمند اهل فومن است و در آنجا به همراه پدر و مادرش زندگی می کند. چند روزی را به دلیل داشتن نمایشگاه کارهای هنری اش مهمان پایتخت نشینان شده تا هنرنمایی اش را به رخ خیلی از ماها بکشد. وقتی میز فروش اش را ...
دمپایی بپوشید و سوپراستار بشوید!
کار را به او واگذار می کردم. اما فرد مناسبی در دسترس نبود. دلیل دیگر این رویکرد این است که من هیچ گاه دغدغه کامل به بازیگری نداشتم . یادم می آید در اولین کاری که در تلویزیون با آن شناخته شدم. برایم پول درآوردن مهم بود تا با دستمزدش بتوانم خرج اجرای نمایشم را به دست بیاورم. هیچ گاه بازیگری در زندگی اولویت اول نبوده است .یادم می آید در سال های اواخر دهه هفتاد یک بار به کل بازیگری را ول کردم و رفتم به ...
کمین های مخوف 3 بچه محل در ارابه سیاه
شماره پلاک، صاحب خودروی سیاهرنگ شناسایی شد و کارآگاهان پی بردند این خودرو در چند نوبت، به صورت قولنامه ای فروخته شده است و آخرین بار جوان 23 ساله ای به نام شهاب آن را در اسلامشهر خریده است. عکسی از شهاب به دست آمد که جوان دانشجو با دیدن آن ادعا کرد وی راننده همان خودروی سیاهرنگ بوده است و همین سرنخ کافی بود تا شهاب روز 12 شهریورماه سال جاری در مخفیگاهش واقع در اسلامشهر دستگیر شود. شهاب ...
امام آقای منتظری را ناآشنا به مصالح نظام می دانست
قرار دهند و به کیفر اعمال پلیدشان برسانند. آقای منتظری کم کم شروع به مخالفت با دستگیری ها کرد و در مصاحبه های خود، این نهادها را به باد انتقاد گرفت و در آن شرایط بحرانی، خوراک تبلیغاتی برای دشمنان کشور فراهم آورد. امام بارها در این مورد تذکر دادند، اما ایشان همچنان به این شیوه ادامه داد. خود من بارها به ایشان التماس کردم: دست از مخالفت با نظرات امام بردارد و آب به آسیاب دشمن نریزد و راه خود را از ...
چهارده پله
باز شد و دختر بچه کوچکی بیرون آمد. پنجره ماشین را پایین کشیدم و تمام داستان را تعریف کردم. حتی چندین بار به پاهایم اشاره کردم و ناتوانی خود را به زبان آوردم . چند لحظه بعد دخترک که حالا بارانی و کلاه نیز به تن کرده بود همراه با مردی برگشت. مرد پس از احوالپرسی با لحنی خوش شروع به کار کرد. من در داخل ماشین راحت و آرام نشسته بودم و آن ها زیر باران و توفان بدون وقفه تلاش می کردند. اگر چه ته دلم متاسف ...
خواب شهادت پسرم را دیدم
حسین خاکدامن در سن 16 سالگی عازم جبهه های نبرد با دشمن متجاوز شد و پس از گذشت حدود یک سال از حضورش در جبهه، در منطقه دارخوین آبادان و در تاریخ 1361/10/27 به درجه رفیع شهادت نائل گردید. شب دامادی حسین! وقتی فرمان امام(ره) مبنی بر حضور در جبهه را شنید، تصمیم گرفت عازم جبهه شود. هرچه برای رفتن به جبهه اصرار می کرد، من و پدرش مخالف بودیم. می گفت مملکت و ناموسمان در خطر است. یک ...
آشنایی با نخستین فرمانده زنجان در دوران دفاع مقدس/خوابی که پدر برای قامت دید و تعبیر شد/ من پاسدار خون ...
بگوئید هر چه زودتر خودش را به من برساند.شهید قامت بیات با شنیدن در خواست پدر خود را سریعا با موتور به پدر رسانده و چند لحظه ای همدیگر را ملاقات می کنند و در این حین پدر خواب خودش را برای پسرش بازگو می کند ولی شهید قامت بیات تنها سکوت کرده و لبخند شادی بر لب می نشاند و سپس بعد از خداحافظی دوباره به خط بر می گردد و این دیدار آخرین دیدار پدر و پسر بود و سرانجام دلاور و سردار زنجان به فیض شهادت نائل می ...
بنیاد در آینه مطبوعات
ژاندارمری راه ما را سد کرد و پس از درگیری با مأموران پاسگاه یک نفر از انقلابیون ما به شهادت رسید و بنده نیز از ناحیه پهلو با اصابت تیر توسط مأموران با اسلحه ژ 3 مجروح شده و توسط جمعی از مردم به بیمارستان اعزام شدم و به یاری خداوند متعال توانستم پس از پانسمان و عمل جراحی به طور معجزه آسا از دست ساواک رهایی یابم. نیازی خاطرنشان کرد: این وضعیت در بازه زمانی سال 57 بود، تا اینکه یک باره شایعه کردند، امام با ...