سایر منابع:
سایر خبرها
زنان سرپرست خانوار و تلاش برای زندگی
کردم و صبح زود برای مدرسه رفتن بچه ها بیدار بودم. زندگی پرفشاری بود؛ کار من زیاد بود و هزینه ها، اجاره خانه، هزینه خوردوخوراک و مدرسه و امور بچه ها، زیادتر. در کنار خیاطی، کارهای دیگر مثل گلدوزی و جواهردوزی را هم یاد گرفتم. در عین حال، توجه به بچه ها، درس و مشق و حال و احوالشان هم بود. گاهی از شدت خستگی، نشسته خوابم می برد. چشمانم ضعیف شده بودند، اما می دانستم که چاره ای ندارم. ادامه ...
ناگفته های مادران فداکار از مصائب و شیرینی پرورش معلولان
که متوجه معلولیت فرزندم شدم، خیلی ناراحت بودم و بی قراری می کردم؛ مشکلاتم زیاد بود و هر راهی که می رفتم و به هر دری که می زدم، بسته بود. همه، حتی پزشک ها هم ناامیدم کرده بودند و می گفتند نمی شود برای فرزندم کاری انجام داد. به جایی رسیده بودم که بی تابی ها و گریه هایم، روی خانواده و فرزندان دیگرم نیز تأثیر گذاشته بود. اما بعد با خودم گفتم که این راه، صحیح نیست و باید به خاطر خانواده و ...
روایت مادرانه از شهادت شهید اغتشاشات غلامرضا بامدی/ به مامان چیزی نگو!
: آقای بامدی پروژه ای است در سنندج، بیا آنجا هم با من کار کن. برای همین سال 88 همسرم تنها آمد سنندج. برای عید نوروز آمدیم او را ببینیم که از این شهر خوشم آمد و خواستم بمانم پیش همسرم. از طرفی سه فرزند کوچک داشتم که بزرگ کردنشان بدون حضور پدر سخت بود. خانواده هم اهواز بودند و یک سالی که تنها مسجد سلیمان بودم خیلی سخت بود. دانشگاه می رفتم و در آموزش و پرورش هم کار می کردم. خلاصه با سختی انتقالی ...
زندگی من از زمانی شروع شد که مادر شدم!
گذاری است، گویا آن قدر برای خداوند ارزشمند شدی که"احساس زیبای مادر شدن" را از دستان خدا هدیه گرفته ای. خانم برادران اضافه می کند: قبل از اینکه ازدواج کنم و صاحب فرزند بشوم، فقط در سودای درس خواندن و دکتری گرفتن و پیشرفت های مادی بودم اما از زمانی که مادر شدم، به احترام مادر شدن وقفه ای در درس خواندنم ایجاد کردم که بعدا متوجه شدم، تمام موفقیت و پیشرفتی که به آن رسیدم، از برکت مادر شدنم بوده ...
توهین زشت ژاله صامتی به خانم بازیگر | دلیل رفتار زشت ژاله صامتی روی آنتن زنده چه بود؟
کوچولو شده ام. ژاله صامتی: یاس ساعت نه و نیم شب به دنیا آمد و خوب به یاد دارم همه خانم های آن بخش چون همان روز زایمان کرده بودند خواب که چه عرض کنم بیهوش بودند. (می خندد) ولی من که 48 ساعت نخوابیده بودم پس از رفتن مادر و همسرم مرتب یاس را از پتویی که در آن پیچیده شده بود در می آوردم و نگاهش می کردم و هر نیم ساعت یک بار او را در آغوش می گرفتم و دوباره روی تختش می گذاشتم. یاس هم مثل من آن شب ...
خیرین کار را به سرانجام رساندند، مسئولین گزارش دادند
برای دخترک خوشحال بودم، برق نگاهش را به یاد می آوردم و چهره معصومش را که در آن سرما یخ زده بود، با خودم کلنجار می روم تا وجدانم را آرام کنم. نمی دانم چرا هیچ مسئولی در طول این 6 ماه از حضور این خانواده خبری نداشته! فقط یک خیابان با کمیته امداد فاصله داشتند. کاش مسئولین که این قدر سریع رسانه ها و خبرنگاران را متهم به تشویش می کنند، همان قدر هم سریع به داد نیازمندان برسند و ...
خانواده قربانی خشونت برادرزاده اش شد
، گفت: من روز درگیری در جایی بودم و مشغول خوردن مشروب بودم. برادرم تماس گرفت و گفت که همسایه بغلی فحاشی می کند. من عصبانی شدم و خیلی هم مست کردم. به گونه ای بود که حالت طبیعی نداشتم. حتی نمی دانم کجا از ماشین پیاده شدم و کِی رسیدم. رئیس اداره مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی البرز درباره مصرف مشروبات الکلی متهم پرونده گفت: متهم می گوید که من آن لحظه مست بودم. اما خانواده شان منکر این ...
افسانه مادری؛ روایتی از بانوی مشهدی و 45 دختر کم توان ذهنی اش
چشمش ایجاد می شود. ازدعاهایش فقط تکان لب هایش مشخص می شود. همان پرستار که گفته بود دعا کند، دوباره رو به ملیکا می گوید: ملیکا چه دعایی کردی؟ بلند بگو تاهمه ما آمین بگوییم. ملیکا باصدایی جدی رو به پرستار می گوید: می خوام عروس بشم... چقدر حاجت گرفتم. کار پر خیر و برکت آفتاب ازمیان نرده های عمودی پنجره وبه صورت نوارهای تیره روشن به انتهای سالن نگهداری دختران می تابد. تخت یکی ازدخترها ...
صور سکوت عمر جنبش های موعودخواهانه ایران را نشان می دهد/ کم کاری ادبیات درباره مسأله موعود
.... یکی از کارهایی که من به طور مستمر در دانشگاه درگیرش بودم انتشار نشریه بود. سال 84 یا 85 من مسئول و سردبیر نشریه دانشجویی کوثر شدم و در سال های بعد هم سردبیر نشریات دانشجویی متعدد دیگری مثل صدف و مهاجر شدم و اینگونه شد که من به مرور، به طور جدی درگیر نوشتن و وارد حوزه روایت و ادبیات شدم. کلاس داستان نویسی هم رفتید؟ خیر. در دانشگاه خودم می نوشتم اما کتابی از من چاپ نشده بود. در ...
آن ها بی منت، زندگی بخشیدند
چشم شان به مادران مهربان است تا شاید ببخشند. می گویند بخشش از بزرگان است؛ هر چند گذشت از قصاص قاتل فرزند حتی برای مادرانی که به بخشش و بزرگی معروف هستند سخت است اما بارها دیده ایم که مادرانی به عشق فاطمه(س) از خون جگرگوشه هایشان گذشتند و عظمت، شکوه و مقام مادر را بیشتر جلوه داده اند. به مناسبت روز مادر با هماهنگی شورای توسعه حل اختلاف خوزستان به سراغ، مادرانی رفتیم که از حکم ...
متهم به قتل در دادگاه: 4 سال از عمرم به خاطر یک اشتباه نابود شد
پشت میله های زندان تباه و زندگی ام را نابود کردم. حالا از قضات درخواست می کنم در صدور رأی تخفیف قائل شوند. بعد از آن شهرام نیز به جایگاه رفت و گفت: من هم اشتباه کردم و اگر آن روز با خسرو همراه نمی شدم الان متهم به قتل نبودم. در مدتی که زندان بودم همسرم از من جدا شد و بچه هایم را هم از من گرفت. از قضات می خواهم تا حد امکان کمکم کنند. در پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند. منبع:روزنامه ایران ...
سالروز تولد فتحعلی اویسی؛ زندگی و زمانه خالق نقش های ماندگار طنازانه
اویسی درباره خود گفته بود: در دهی میان قم و کاشان (که یک کوه با دِه سهراب سپهری فاصله داشت) متولد شدم و به دلیل شغل پدرم بسیاری از مناطق ایران را دیدم و تا اندازه ای با فرهنگ بومی این سرزمین آشنا شدم، هرچند بیشتر عمرم را در تهران بوده ام. متولد 1324 هستم و در رشته بازیگری و کارگردانی سینما از آمریکا فوق لیسانس گرفتم. پیش از آن، دو بار در دانشگاه تهران امتحان دادم که امتحان های شفاهی را قبول شدم، اما در آزمون کتبی رد شدم. اتفاقا استاد سمندریان هم امتحان می گرفت. خیلی دوست داشتم در این رشته تحصیل کنم. سال 1353 به ایران برگشتم. نخستین بازی ام در یک تئاتر تلویزیونی به نام سحر به کارگردانی پرویز تاییدی بود و اولین فیلمی هم که بازی کردم قدغن ساخته علیرضا داودنژاد بود که پس از انقلاب به نمایش درآمد. ...
سرقت 2 میلیاردی به بهانه آموزش ارز دیجیتال
با مرد جوان تماس گرفتم و گفتم اعضای خانواده ام به مسافرت رفته اند و من تنها هستم و از او خواستم برای آموزش به خانه ما بیاید. مرد جوان با کمال رغبت قبول کرد و ساعتی بعد با لپ تاپش به خانه من آمد. خیلی خوشحال بودم از اینکه به زودی وارد این بازار پرسود می شوم و در خیالات خودم سرمایه ام را چند برابر می دیدم، اما فکر نمی کردم او برای سرقت سرمایه ام به خانه ام آمده است. همان ابتدای ورودش دو لیوان چای ...
بخشش عاملان جنایت شیطانی قبل از قصاص
نبود و با بررسی گوشی ژینوس متوجه رابطه پنهانی او با مرد غریبه ای به نام حسین شدند. ژینوس که راه فراری نداشت به این رابطه اعتراف کرد و گفت حسین و دوستش حمید، شوهرش را به قتل رسانده اند. هر دو مرد بازداشت شدند و در شعبه دهم دادگاه کیفری یک تهران پای میز محاکمه ایستادند. پدر و مادر ناصر همان ابتدا قصاص خواستند و سپس حسین در دفاع از خود گفت: مدتی بعد از آشنایی با ژینوس متوجه شدم او شوهر و دو ...
مطهری: اگر زود به جوانان بازی بدهیم تلف می شوند/ شرایط جذب بازیکن سخت شده است
این کار را انجام بدهید آن بچه تلف می شود و اگر خیلی دیر به او فرصت بدهید، نابود خواهد شد. با جوانی که خودش را به من تحمیل کند مشکلی ندارم. یک بازیکن جوان به لیست نساجی اضافه نکردم و تمام بازیکنان امید و جوانان این باشگاه را تحویل گرفتم. ببینید آیا من یک بازیکن جوان به این تیم آوردم؟ به جوانان و استعدادهای خود باشگاه ایمان دارم اما این کار زمان دارد. وی افزود: با زود بازی دادن به بازیکن ...
مطهری: پس از گلزنی بی انگیزه شدیم و حس کردیم بازی تمام است/ بودجه کافی نداریم
به جوان زمان دارد. اگر خیلی زود این کار را انجام بدهید آن بچه تلف می شود و اگر خیلی دیر به او فرصت بدهید، نابود خواهد شد. با جوانی که خودش را به من تحمیل کند مشکلی ندارم. یک بازیکن جوان به لیست نساجی اضافه نکردم و تمام بازیکنان امید و جوانان این باشگاه را تحویل گرفتم. ببینید آیا من یک بازیکن جوان به این تیم آوردم؟ به جوانان و استعدادهای خود باشگاه ایمان دارم اما این کار زمان دارد. *با ...
فیلم سیاهی که زن جوان از رئیسش گرفت / وحشت مدیر یک مرکز آموزشی؛ در مخمصه وحشتناکی افتاده بودم
واریز مبالغ نقدی به حساب بانکی خودشان کردند. من هم که در مخمصه وحشتناکی افتاده بودم به ناچار با پسرم تماس گرفتم و از او خواستم مبلغ 20 میلیون تومان به حساب بانکی م- ر واریز کند. سپس مبلغ 165 میلیون تومان نیز از حساب بانکی خودم به آن ها پرداختم و بدین ترتیب این زوج اخاذ از شکنجه های جسمی و روحی من دست برداشتند و مرا در حالی رها کردند که مدعی بودند به محض این که سراغ پلیس بروم نه تنها آن فیلم سیاه را ...
ثروت را با جعبه جادویی به دست آوردم
به گزارش بولتن نیوز، برای رسیدن به ثروت تلاش های زیادی می کردم اما به پول نمی رسیدم و فهمیدم باید شغلی را انتخاب کنم که علاوه بر تلاش زیاد پول زیادی هم داشته باشد. پس تصمیم خودم را گرفتم که برای رسیدن به ثروت راه درستی را انتخاب کنم و بعد از تحقیق در مورد افراد ثروتمند متوجه شدم بهترین شغل پولساز تجارت است و توانستم با محصول جعبه کادویی به ثروت زیادی برسم. در ادامه همراه باشید تا با این محصول ...
می خواستم فیلمم درباره حاج قاسم وایرال شود/ وجه تمایز عمار
اگر کار ما به درستی انجام نمی شد می توانست اثر عکس بگذارد. به همین دلیل در محیط شهرستان سمنان که ما می خواستیم این پروژه را به سرانجام برسانیم، با حساسیت های بالایی هم مواجه شدیم. نجفی در پاسخ به اینکه چرا سراغ دوران کودکی حاج قاسم برای ساخت فیلم رفته است هم توضیح داد: وقتی تصمیم به ساخت این اثر گرفتم، خیلی دوست داشتم از کلیشه ها خارج شوم . از ابتدا این قرار را با خودم گذاشته بودم که ...
ستاره محبوب یحیی: از بچگی پرسپولیسی بوده ام
بازیکنان قوی در پست من حضور دارند. تیم ملی بودند و هستند و همیشه تاپ بودند. در زندگی ام همیشه دنبال ریسک بودم و هستم. می توانستم در ذوب آهن باشم و در تمامی بازی ها بدون نگرانی حضور داشته باشم اما عاشق رقابت و ریسک هستم. خدا را شکر تا اینجا از عملکرد خودم راضی هستم و سعی می کنم خیلی بهتر از این هم باشم. جو پرسپولیس عالی است. هر کس که می آید خیلی زود با بچه ها هماهنگ می شود و تصور می کنی چند سال ...
برای رسیدن به ثروت شکست ناپذیر بودم
برای رسیدن به ثروت تمام توانم را گذاشتم و به هیچ وجه نمی خواستم در این مسیر شکست بخورم و با خودم تکرار می کردم من شکست ناپذیرم و اجازه نمی دادم افکار منفی من را از رسیدن به هدفم دور کند. با اولین قدم ها فهمیدم راه درستی را انتخاب کردم و من دارم به موفقیت نزدیک و نزدیکتر می شوم. من با شغل زیبای تجارت توانستم به ثروتی برسم که شاید برای افراد زیادی غیر قابل باور بود. در ادامه با محصول پولساز جک بالابر خودرو آشنا می شوید. ...
تلاش بانوی کانوسوار برای بازگشت به روزهای اوج/ افضلی: تمرینات استقامتی زمستان را دنبال می کنیم
...> شرایط مسابقات امسال خاص بود و برای من که چندین سال از رقابت رسمی دور بودم موقعیت مغتنمی بود که در رقابت ها شرکت کنم. قاعدتا دوست داشتم در شرایط بهتری با رقبای بیشتری مسابقه دهم اما در همین فرصت هم توانستم خودم را محک خوبی بزنم. افضلی با اشاره به تمریناتش پیش از مسابقات قهرمانی کشور بیان کرد: تمرینات خوبی پشت سر گذاشتم؛ هم در اردوی تیم ملی تحت نظر مربیان و هم پیش از آن. چند نوبت ...
فرار زن 17 ساله از چنگ همسایه شیطان صفت
روزی پسری به خواستگاری ام آمد. او هم شرایطی مشابه وضعیت مرا داشت و در بهزیستی بزرگ شده بود. تنها تفاوتی که من با شاهین داشتم این بود که او از خانواده ای بدسرپرست بود اما من هیچ وقت پدر و مادرم را ندیدم! وقتی با شاهین به گفت وگو نشستم، مهر و محبت عمیقی را در چشمانش دیدم و متوجه شدم که او هم به خاطر همین بی پناهی کاملا مرا درک می کند! خیلی زود اشک شوق ریختم و دل باخته شاهین شدم و در حالی پای سفره ...
روایت دانش آموز مخترع ملاردی از موفقیت هایش
فرایند کردم. مخترع طرح "ترمز خلأ" تشریح کرد: بعد از گذشت مدتی کوتاه به من خبر رسید که طرح من نه تنها جزو طرح های برگزیده شده بوده، بلکه بین 8 طرح برتر از حدود 600 طرح، قرار گرفته و لازم است در روز برگزاری جشنواره در پارک علم و فناوری پردیس به دفاع از طرح موردنظر بپردازم، پس تصمیم به ساخت نمونه ای از طرح گرفتم اما به دلیل کمبود بودجه فقط توانستم یک نمونه بصری و غیرقابل نصب بر روی خودرو ...
مهسا پوررحمتی، شمشیربازی با هوش شطرنج باز و استقامت دونده
ها چطور مقابله کردی؟ من هم مثل تمام دخترهای دیگر این جملات را شنیده بودم و همچنان می شنوم! اما یاد گرفتم به سختی ها توجه نکنم، همیشه فقط و فقط به موفقیت فکر کنم و برای آن بجنگم. جایی خواندم یک شمشیرباز انعطاف یک ژیمناست، هوش یک شطرنج باز و استقامت یک دونده را می خواهد. . این دقیقا نقطه مقابل خشن بودن شمشیربازی است! به عنوان دختری که سال هاست در این رشته فعالیت دارم ...
واکنش دروازه بان بینی شکسته به رفتار جوانمردانه گل محمدی و شوخی بیرانوند/ پرده برداری عجیب از پنالتی ...
. او در مورد عملکردش گفت: این عملکردم فقط برای الان نبوده و در 12بازی لیگ یک هم همینطور بودم. لطف خدا بود که قرعه مان به پرسپولیس بخورد و دیده شوم چون چند سال است در لیگ دو و یک واقعا عملکرد خوبی داشتم. امیدوارم اتفاقات خوبی بیفتد. آقای قلعه نویی حرف قشنگی می زد. من الان 28 سالم است و در 28سالگی در این بازی دیده شدم. بدی اش این است هیچکس را در این فوتبال نداشتم. مهرابی در مورد ...
روایت یک قاب
نوبت دیدار بعد! کلیپ کوتاهی از برج میلاد گرفتم ولی با کلنجاری که با خودم رفتم استوری نشد! رسیدم سرکوچه کشوردوست. خانم دهقان پور پیام داده بود آدرس، کوچه ی اشک بوس است! ولی من اسنپ را گرفته بودم. یک درب در انتهای کوچه ی کشوردوست بود. نگهبان اشاره کرد که باید به اشک بوس بروم. نشان را زدم ولی موقعیت یاب از کار افتاده بود! به گمانم آمد عمدی است که مکان نما کار نمی کند! همان آدرسی که نگهبان ...
مرد تهرانی قربانی خیانت زنش شد
سوار ماشین کردم. من و حمید آنها را به بیابان های خاتون اباد بردیم و دست و پا و دهان ناصر را با کش بستیم. من واقعا قصد کشتن ناصر را نداشتم فقط می خواستم او را گوشمالی بدهم. به همین خاطر چند ضربه با سنگ به سر او زدم اما یکباره متوجه شدم جان سپرده است .به همین خاطر از ترسم جنازه را میان زباله ها انداختم و فرار کردم. سپس حمید به دفاع پرداخت و گفت: من آن روز در خانه حسین خواب بودم که از من ...
بررسی فصای دانشگاه ها دغدغه جوانترین کارگردان عمار
سید محمد حسینی که یکی از جوانترین کارگردانان مستند جشنواره بود درباره ی مستند خود گفت : ایده ی این مستند کاملا دغدغه مندانه بود و در واقع نقدی به فضای دانشگاهها به خصوص دانشگاه های مهندسی است و چون خودم دانشجوی مهندسی بودم و ازابتدا که وارد دانشگاه شدم فکر می کردم که دانشگاه باید متفاوت از چیزی باشد که الان هست ، در این حوزه مطالعه کردم و با وجود مستنداتی که در این حوزه ساخته شده احساس کردم که ...