شوکه شدن مادر بعد از باز کردن بسته پستی دختر 13 ساله اش !
سایر منابع:
سایر خبرها
امیر را جایگزین شوهرم کردم! / این شیطان اثر بی شرمی من بود !
خیلی چیزها را در زندگی ام پر کرد. با این وجود می دانستم که این شیطان Evil است که مرا به مرداب گناه و خیانت Cheat پیش می برد ولی نمی دانم چرا اختیاری از خود نداشتم و رابطه گناه آلودم را ادامه دادم. یک شب و به طور اتفاقی همسرم، عکس های امیر را در گوشی ام دید و همین داستان زندگی ام را به سمت دیگری کشاند و بحث شدیدی بین ما درگرفت. روز بعد تا شوهرم از خانه خارج شد برای فاصله گرفتن از این ...
زن جوان: خودم را صرف خوشگذرانی مردها کردم
زن جوان گفت: در 22 سالگی به خواست و اجبار پدرم به عقد جوانی 32 ساله درآمدم که متاهل بود. رحمان عاشق همسرش بود اما چون بعد از گذشت 5 سال از زندگی مشترک شان هنوز باردار نشده بود به خواستگاری من آمد و مرا نیز به عنوان همسر دوم خود برگزید. پدرم کارگری می کرد و اوضاع مالی خوبی نداشت از این ازدواج خیلی خوشحال بود. خلاصه من به خانه رحمان رفتم و در 25 سالگی دخترم را به دنیا آوردم ولی همواره ...
رازی که همسر مرد 45 ساله از او پنهان کرده بود
شود چرا که تو را دوست داشتم. خلاصه آن روز همسرم با افشای آن راز گفت: حدود 3 سال قبل از آن که با هم ازدواج کنیم من با مرد دیگری در تهران ازدواج کرده بودم که حاصل آن دختر کوچکی به نام آزاده بود. در حالی که دخترم هنوز یک سال بیشتر نداشت، اختلافات خانوادگی ما شدت گرفت تا جایی که دیگر نتوانستیم یکدیگر را تحمل کنیم و من از او جدا شدم اما هرچه التماس کردم که شوهرم، حضانت دختر خردسالم را به من ...
بی عفت کردن دختر کنکوری به دست مرد متاهل | هربار از حربه تهدید برای تعرض به من استفاده میکرد...
همسرم رابطه داشت از آن روز به بعد بازیچه دست او شده بودم و هر کاری از من می خواست مجبور می شدم به آن عمل کنم. در میان این ملاقات های پنهانی فیلم و عکس هایی نیز با هم گرفته بودیم و من به این امید که با او ازدواج می کنم هیچ وقت نگران آینده ام نشدم اما او هر بار به بهانه های مختلفی خواستگاری از مرا به تاخیر می انداخت. مثلا می گفت پسر عموی پدرم فوت کرده و باید چند ماه دیگر صبر کنی. ...
دام شیطانی آقای کارگردان برای دختران
ویلایی کارگردان 45 ساله رفتم. خانم مربی هم آنجا بود. کارگردان مورد نظر از همان ابتدا با دیدن من حرف های عجیبی زد. از خودش تعریف کرد که ارتباطات ماورایی دارد و بعد هم مدعی شد شیاطین مرا احاطه کرده اند اما گفت نگران نباش چون هنوز دختری نوجوان هستی و روحت پاک است، بزودی از دست آنها رها می شوی و به همه خواسته هایت می رسی. پس از آن خانم مربی با این بهانه که محیط باید خلوت باشد ما را تنها ...
دست شوهر خیانتکارم را رو کردم
خواهر رامین دوست بودم. رامین را از طریق خواهرش می شناختم و دیده بودم و بعد هم با هم ازدواج کردیم. *بچه هم دارید؟ بله یک پسر 10 ساله دارم. *بچه کجاست؟ پیش پدرش است اما دوست دارد پیش من باشد. آمده ام که به قاضی بگویم حضانت بچه را به من بدهد. *بچه خودش هم می خواهد؟ بله می خواهد. البته از تهدیدهای پدرش می ترسد اما دوست دارد با من باشد ...
همراهی والدین در کنار مربیان، عامل پیشرفت کودکان آسیب دیده شنوایی در مدارس عادی
مشهد (پانا) - یک مادر دارای فرزند با آسیب شنوایی گفت همراهی والدین در کنار مربیان، موجب پیشرفت کودکان آسیب دیده شنوایی در مدارس عادی می شود. یک دانش اموز با آسیب شنوایی مشهدی 7 سال با سختی زندگی کرده، اما اکنون یک دختر موفق است. او ورزش ژیمناستیک را به صورت حرفه ای، دنبال می کند و پیشرفت های زیادی را در آموختن داشته است، دختری که ممکن بود حتی نتواند درست به زبان مادری صحبت کند، حالا یک ...
منفورترین مرد ایران را بشناسید ! / زنش را وادار به بی عفتی نزد مردان کرد !
زندگی عاشقانه ای را برایش فراهم کنم. خلاصه یک سال بعد از آغاز زندگی مشترکمان صاحب یک فرزند پسر شدم و تصور می کردم با تولد آراد، زندگی ما زیباتر خواهد شد اما نمی دانم چه حادثه ای رخ داد که این زندگی عاشقانه رنگ باخت و روابط من و انوش سرد و بی روح شد. با این که بیشتر از یک ماه از تولد فرزندم نمی گذشت ولی دیگر همسرم توجهی به نیازهای عاطفی و روحی من نداشت، به گونه ای که هر روز ...
پست ترین مرد ایران را بشناسید ! / زنش را وادار به بی عفتی نزد مردان کرد
کار شوم. اگرچه حقوقش اندک و ناچیز بود اما به دلیل آن که طعم بی پولی را چشیده بودم از پیشنهادش استقبال کردم. دو سال بعد از این ماجرا در حالی که تحصیلاتم به پایان رسیده بود، سالومه مرا برای برادرش خواستگاری کرد. انوش که از وضعیت مالی پدرم خبر داشت، منزلی در بهترین نقطه شهر اجاره کرد و همه اسباب و اثاثیه ام را یک جا خرید تا پدرم مجبور به تهیه جهیزیه نشود. من هم که از این ازدواج در پوست ...
حرف های عجیب گنده لات معروف درباره دستگیری اش
درگیری رخ داد و مرا دستگیر کردند. دو ماهی در زندان بودم و بعد با سپردن وثیقه آزاد شدم. اینبار چرا دستگیر شدی؟ با دوستانم دعوا و کری خوانی داشتیم. رفته بودم مغازه جگرکی و با همان طرفی که برایم کری می خواند درگیر شدم و حالا اینجا هستم. ظاهرا 3 نفر را زخمی کردی؟ دعوا بود دیگر. سنگین ترین حکمی که گرفتی چه بود؟ سنگین ترین حکمی که گرفتم حکم اعدام بود به خاطر افسادفی الارض اما کمی بعد حکم اعدام من شکسته و تبدیل به 7 سال حبس شد. ...
دخترم خبر برنده شدن مرا در گوگل دید!
که در حال حاضر در پاریس هستند، تماس بگیرم. بنابراین، تلاش می کنیم تا دور هم جمع شویم و به نوعی در خانواده جشن بگیریم. اسمیت: خیلی دوست داشتنی به نظر می رسد. من آرزوی یک روز خوب را برای شما دارم و امیدوارم به نحوی بتوانید حداقل از برخی تماس هایی که با شما گرفته می شوند، فرار کنید. آگوستینی: سپاسگزارم، سپاسگزارم. سعی می کنم. لارزلره: از هر دو نفر شما سپاسگزارم. اسمیت: من قطع می کنم تا شما دو نفر روی خط قرار بگیرید. از دون برای سازمان دهی این تماس بسیار سپاسگزارم. سپاسگزارم پیر. خدانگهدار. لارزلره: سپاسگزارم آدام. انتهای پیام ...
آزار و اذیت 3 دختر نوجوان توسط کارگردان سرشناس
به گزارش راهبرد معاصر؛ راز جنایت های سیاه آقای کارگردان از یک سال قبل و با شکایت دختر نوجوانی در پلیس آگاهی تهران فاش شد. نیلا 15ساله که همراه مادرش به پلیس آگاهی آمده بود در شکایتش گفت: از طریق مربی یک آموزشگاه با این کارگردان آشنا شدم. خانم مربی می گفت که این مرد با اهورامزدا در ارتباط است و می تواند رذایل اخلاقی و شیاطین را از انسان ها دور کند. او با این کار روح انسان را پاک می کند. تحت تاثیر ...
روابط نامشروع چیست؟ حکم ورود به منزل در زمان رابطه نامشروع چه می باشد؟
آن ها، همچنین بازرسی اشخاص و اشیاء در جرایم غیرمشهود با اجازه موردی مقام قضایی است. عذاب وجدان خیانت به شوهرم روانیم کرده است/ همسرم بیمار بود که چند شب با دوست پسرم بود+جزییات هما طور که در ماده 55 قانون آیین دادرسی کیفری اشاره شد، فقط جرایم غیرمشهود شامل این ماده می شود. حالا آیا این به این معناست که اگر پلیس از پنجره منزل اشخاص آن ها را در حال ارتکاب رابطه نامشروع مشاهده ...
قربانی اسید پاشی، قاچاقچی مواد مخدر بود
همشهری آنلاین؛ گروه سرنخ: متهمی در طرح پلیس مردی حضور دارد که ماسک به صورت و کلاه به سر دارد. او 7 سال قبل قربانی اسیدپاشی شده و یکی از چشمانش را از دست داده است. این متهم سابقه درگیری و حمل مواد مخدر دارد اما در جریان یکی از درگیری ها هدف اسیدپاشی قرار گرفته و چشمش را از دست داده بود. او در تازه ترین طرح پلیس به جرم حمل و توزیع مواد مخدر دستگیر شده است. گفت و گو با او را می خوانید. به ...
پیشنهاد مهاجرت داشتم ولی به ایران وصلم/ از من می ترسند و مرا به دزدی متهم کردند!
کمک کردم. از اینجا به بعد نشستی در ریاض برگزار شد که تاکید شده بود یک خانم بفرستند. در ریاض کمیته پزشکی فیفا به من پیشنهاد داد برای آنها کار کنم. با اینکه تجربه نداشتم ولی سه ماه بعد در جام جهانی زیر 17 سال بانوان در باکو دعوت شدم. این روند ادامه داشت تا اینکه کفاشیان مرا به شیخ سلمان معرفی کرد و پیشنهاد داد عضو کمیته پزشکی کنفدراسیون فوتبال آسیا شوم. فعالیت های پزشکی من با AFC ادامه داشت تا اینکه ...
خودم را نمی بخشم!
به ظاهر برای رفع خستگی و بیشتر درس خواندن مصرف می کردم، بعد از مدتی مصرفم تفریحی شده بود . زمان هایی هم به ظاهر برای آرامش مصرف می کردم . به طوری که بعد از مدت زمانی وابسته شده بودم؛ هر روز سیگار می کشیدم و تعداد نخ های سیگارم را زیاد می کردم.چند سال بعد از فارغ التحصیلی ام ازدواج کردم، البته انتخاب همسرم از ابتدا اشتباه بود . بعد از دو سال زندگی مشترک به خاطر این که شوهرم دست بزن داشت و مرا کتک ...
همسرم پسرم را لو داد طلاقش می دهم
و از من حمایت کرده است. راضیه از همان اول می دانست که خط قرمز من پسرم است و رویش خیلی حساس هستم. با این حال از زمانی که زندگی مشترک مان آغاز شد، او به پسرم گیر می داد. هر بار که به خانه مان می آمد همسرم دعوا به راه می انداخت. به من اجازه نمی داد که به پسرم پول بدهم. هنوز نیامده می خواست کنترل زندگی مرا به دست بگیرد و مجبور می شدم بابت کارهایم به او جواب پس بدهم. دیگر از رفتارهایش خسته شده بودم. تا ...
شوهرم هر ماه من را جای کرایه به خلوت صاحبخانه می فرستاد و..!
شوهر معتاد یک دختر 24 ساله به خاطر فقر و بی پولی درخواست های تاروا و کثیفی را از او داشت که زندیگ این دختر راه به کلی سیاه کرده بود. به گزارش وقت صبح ،بعد از آن که تحصیل در مقطع راهنمایی را به پایان رساندم دیگر به مدرسه نرفتم و مشغول امور خانه داری شدم. چرا که علاقه زیادی به درس و مشق نداشتم و می خواستم در خانه به مادرم کمک کنم تا این که خودم زندگی مستقلی را تشکیل بدهم. ...
شوهرم هر ماه من را جای کرایه به خلوت صاحبخانه می فرستاد و..!
بعد از آن که تحصیل در مقطع راهنمایی را به پایان رساندم دیگر به مدرسه نرفتم و مشغول امور خانه داری شدم. چرا که علاقه زیادی به درس و مشق نداشتم و می خواستم در خانه به مادرم کمک کنم تا این که خودم زندگی مستقلی را تشکیل بدهم. در حالی که 21 ساله بودم یکی از همسایگانمان مرا برای پسرش خواستگاری کرد. اگرچه آن خانواده را از سال ها قبل می شناختیم، اما هیچ اطلاعی از وضعیت ...
روباه فضای مجازی!
به گزارش بلاغ ، این ها بخشی از اظهارات زن جوانی است که قصد داشت از دومین همسرش طلاق بگیرد و روزگار دیگری را آغاز کند. او که مدعی بود با رفتارهای فسادآلود شوهرش نمی تواند به این زندگی مشترک ادامه دهد، درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری گفت:16 ساله بودم که به طور سنتی پای سفره عقد نشستم و با کرامت ازدواج کردم. او تک پسر خانواده اش بود و5 خواهر بزرگ تر از خودش داشت که همه آن ها ...
خواهرم زندگیم را ویران کرد/ فکرش هم نمی کردم او با همسرم رابطه نامشروع داشته باشد
با حضور در شعبه 240 دادگاه خانواده با بیان اینکه شوهرم لیاقت پاکدامنی من را در زندگی نداشت ، مدعی شد: چهار سال است که از زندگی مشترک ما می گذرد و یک فرزند پنج ماهه داریم. شوهرم متاسفانه با خواهرم رابطه دارد و من این ماجرا را بعد از به دنیا آمدن فرزندمان متوجه شدم. وی در مورد نحوه اطلاع از این موضوع گفت: در دوران نقاهت بارداری در خانه پدر و مادرم بودم. یک شب به همراه برادرم برای برداشتن ...
باورم نمیشد فیلم کثیفی که در گوشی دوستم می دیدم فیلم ...!
از هم جدا شدند. اما به خاطر دو دخترشان با هم در رفت و آمد بودند. دیروز دخترم همراه دامادم برای تفریح از خانه بیرون رفت اما دیگر بازنگشت. چند بار با تلفن همراه آنها تماس گرفتم اما هیچ خبری از آنها نیست. پدر شوهر سابق دخترم نیز خبری از آنها ندارد و حالا ما نگران آنها هستیم. تلاش پلیس برای یافتن ردی از این زن و مرد آغاز شد. تا اینکه دو روز بعد مشخص شد نادر ...
شرط بندی کثیف چند مرد برای تعرض به زن بی گناه
شدم و به سختی توانستم خانه را پیدا کنم. زنگ در را به صدا درآوردم و لحظه ای بعد در به رویم باز شد. با این تصور که زن و شوهر و کودکشان داخل خانه هستند وارد آنجا شدم، اما با ورود به خانه مرد جوانی که خودش را خسرو معرفی کرد به استقبالم آمد وقتی وارد اتاق شدم تازه فهمیدم که او تنهاست؛ خیلی ترسیده بودم و می خواستم آنجا را ترک کنم که خسرو به من حمله کرد و بعد از تعرض مرا تهدید کرد که اگر از این ماجرا ...
در محضر آیت الله حق شناس که سراسر حق شناسی بود | داداش جون! گرفتاری مردم گرفتاری ماست
معنوی بودم. به همین دلیل از شنیدن چنین مطلبی متعجب شدم که قلب این استاد تا چه اندازه لطافت داشته است که با یک انگشتری شبهه ناک در حجاب رفته است! بعد از درس اخلاق، از آقای تاج آبادی پرسیدم که نام ایشان چیست و آیا در قید حیات هستند یا خیر؟ البته مثل اینکه در بین همه طلبه هایی که در جلسه اخلاق حاضر بودند این موضوع بجز من برای فرد دیگری جذابیت نداشت. آقای تاج آبادی به من گفتند: نام این استاد ...
تجاوز به دو دختر توسط دیجی پس از بیهوش کردنشان!
دیگری در حال آزار و اذیت من است. بعد هم از من رمز کارت عابر بانکم را پرسیدند. در همین حالت گیجی بودم که امیر پس از سرقت پول ها، طلاهایم و کارت های عابر بانکم مرا در مقابل خانه مان رها کرد. تا سه روز گیج بودم و حال خوبی نداشتم. وقتی به هوش آمدم به اداره پلیس رفتم اما وقتی وارد تلفن همراهم شدم تا شماره و پیامک های امیر را نشان دهم هیچ اثری از شماره تلفن و پیام های او نبود، آنجا بود که ...
در شب اعطای جایزه مصطفی چه گذشت؟
ها بگویم، از اینکه اجازه دادید بخشی از سفر شما باشم و از اینکه مایه الهام من و جهان بودید، سپاسگزارم. پروفسور امید فرخ زاد، استاد دانشکده پزشکی هاروارد آمریکا و طراح توسعه داروهای نوین بر اساس نانو ذرات پلیمری ، با تاکید بر همکاری در علم و رشته پزشکی برای ساختن جهانی بهتر، گفت: به داشتن همسرم دکتر شادی آریان پور که بزرگ ترین حامی من بوده و دخترم نیکا و پسرم رایان که باعث افتخار و ...
رئیس ایفمارک :پیشنهاد مهاجرت داشتم ولی به ایران وصلم
رئیس ایفمارک گفت: پیشنهاد شده مدیر مرکز پزشکی فیفا در کشوری بسیار خوب بشوم. نمی گویم به این پیشنهاد فکر نکرده ام اما دلم هنوز به ایران وصل است.
قتل نوعروس به طمع سرقت 500 میلیون تومان طلا | قتل نو عروس با کاتر تییز
قبل از ساعت 4 مرخصی گرفتم و راهی خانه همکارم شدم. از قبل یک بسته تهیه کردم و به عنوان اینکه پیک هستم زنگ خانه را زدم. زن جوان مقابل در آمد تا بسته را بگیرد اما من با کاتری که داشتم او را تهدید کرده و وارد شدم. دست و پای زن جوان را با سیم بستم که در این حین فتانه به صورت من چنگ کشید و ماسک از صورتم افتاد. فکر کردم ممکن است مرا شناخته باشد. به همین دلیل با پتو او را خفه کردم و برای اطمینان با کاتر رگ ...
زندانی کردن حقوقدان معروف برای کم کردن رو
غمگین بود و به رغم سابقه نظامی اش نارضایتی عمیق خود را در این باره پنهان نمی کرد. چه بسا انباشت غم و اندوه در ابتلای او به سرطان بی تاثیر نبوده باشد. برخوردم با زنده یاد نعمت احمدی معمولا تصادفی اما بسیار بود. خلق و خویش را می شناختم، ولی چند روز هم بندی در قرنطینه زندان اوین در سال 82 سبب آشنایی عمیق ترم با او شدم. سه، چهار روزی که با مرحوم نعمت در قرنطینه دمخور بودم به خوشی تمام ...