سایر منابع:
سایر خبرها
مهمترین اخبار تالش در سالی که گذشت...
دفتر مدیر عامل رفتند ولی چون در آنجا کسی را نیافتند که شنوای حرف هایشان باشد ، به طرف در ب ورودی شرکت رفته و در آنجا تحصن کردند. عمده اعتراضات در خصوص پرداخت حقوق و مزایای شرکت و همچنین دریافت حقوق 20 میلیونی مدیران این شرکت در این وضعیت رکود شرکت بود. (چهارشنبه 3 تیر )کمک 400 میلیونی مردم تالش به ستاد عتبات در سال 1393 جدایی امام جمعه اسالم در صحبت هایی در این جلسه ...
صفایی فراهانی:مجلس ششم افراطی نام گرفت چون زودتر متوجه مشکلات شد/کنفرانس برلین تسویه حساب اقتدارگریان با ...
نیست بلکه پشتیبانی فکری و تغذیه این نیروها هم مطرح است. او این موضوع را مطرح می کند که پشتیبانی فکری و تغذیه نمایندگان در زمانی که در پارلمان هستند خیلی در تصویب قوانین کارآمد اثرگذار است. صفایی فراهانی در این بخش از صحبت هایش به مجلس ششم اشاره می کند و می گوید: آنچه در رابطه با مجلس ششم مهم است توجه به همین نکته است. در فضای مجلس ششم حداقل به اندازه 500 نفر در کشور بین اصلاح طلبان چهره ...
پرونده های جنجالی سال 94 چه بود؟
جلسه امروز موضوع بابک زنجانی و بحث تفاهم نامه با وی مطرح شد، گفت: ما معتقدیم پول های غیرشمول مصرف شده، در حالی که باید در حوزه سازمان مصرف می شده است. نظری درباره اینکه مرتضوی مطرح کرده واگذاری شرکت های شستا به وی ارتباطی ندارد و وی در آن زمان دادستان تهران بوده، گفت: واقعا این موضوع جای تاسف دارد؛ چرا که تمام ماجرا به وی ارتباط دارد. مجتبی نظری وکیل مدافع سازمان تامین اجتماعی ...
چگونه در سال جدید آسانتر پول دربیاوریم؟
خدمت بلندمدت وقتی برای سال آینده اهدافی را تعیین می کنید بهتر است اول به این موضوع فکر کنید که قرار است در یک چشم انداز بلندمدت تر (مثلا 10 یا 15 ساله) در کجا ایستاده باشید. 10 سال بعد قرار است کسب و کار شما کجا باشد؟ چه مقیاسی داشته باشد؟ در کدام زمینه، کدام بازارها فعالیت کند؟ چرا این چشم انداز مهم است؟ چون اهداف کوتاه مدت قرار است که شما را به سوی این چشم انداز هدایت کنند. ...
آرزویم سفر به کره ماه است!/ بازی در نقش هایی دور از شخصیت خود را دوست دارم
... * دوست دارید در لحظه سال تحویل کجا باشید؟ در کنار خانواده و دو خواهر دوست داشتنی ام؛ شاید جاهای مختلفی را دوست داشته باشم اما هرکجا که باشم باید در کنار خانواده ام باشم. * نظرتان درباره سفره هفت سین چیست؟ از بچگی سفره هفت سین را دوست دارم؛ همیشه با مادر و دو خواهرم همفکری می کنیم که سفره هفت سینمان چه رنگی باشد و بعد به یک توافق برای چیدمان سفره هفت سین می رسیم و... حصاری در بخش پایانی صحبت هایش سالی پر از سلامتی، پرکاری و پرپولی را برای مردم کشورمان آرزو کرد. گفتگو از: مجید افشاری انتهای پیام/ ...
گفت و گو با شاعر خوش قریحه ارومیه ای/ زنبیل داغی را با پیشنهاد استاد شهریار نوشتم
استادش بی تابی می کند. خدایی از استاد شهریار می گوید و ادامه می دهد که بعد از آن دیدار چندین بار به دیدارش رفتم و حتی یکبار خود آن مرحوم به ارومیه آمد و بنده نیز پس از اتمام منظومه زنبیل داغی به محضر وی رفته و شعرم را برایش سرودم که بسیار مورد پسند استاد قرار گرفت به نحوی که با چشمانی اشک آلود به آن گوش می داد و این منظومه مورد تمجید شهریار بزرگ قرار گرفت. از استاد درباره چگونگی ...
نویدهای طیب نیا برای اقتصاد 95-بخش مسکن دیگر پیشران نیست*
کننده است؛ نه به خاطر رقم آن، بلکه به دلیل کیفیت آن. اینکه دولت بدهکار باشد، بد نیست و اصلاً بدهکار بودن می تواند نشان دهنده اعتبار باشد. هرچه یک بنگاه بزرگ تر باشد، بدهی هایش هم بیشتر است. مهم این است که بدهکار خوش حسابی باشد. اما در مورد بدهی های دولت، فرد در مقابل مطالبات خود از دولت هیچ سندی ندارد که معرف طلب باشد؛ سندی که قابلیت خرید و فروش در بازار سرمایه را داشته باشد و بتواند ...
گفت و گو با استاد شجریان؛ ممنوع الکارِ تمام نشدنی
هر روی جامعه، متوجه این ماجرا شده است. به همین خاطر است که حالا به نظر می رسد به من اعتماد دارد. علت این ماجرا به خاطر همین واکنش ها و رفتارهایی است که شاید خیلی های دیگر آن را انجام نمی دادند. اما هزینه ای که ما درباره آن صحبت می کنیم، روی فعالیت های هنری شما تاثیر گذاشته است. شما از انجام کار هنری و مخاطب تان از بهره بردن آن محروم شده اند. - خب من از این مسئله خوشحال نیستم ...
سال 94، متفاوت ترین سال شهاب حسینی
امکانی را برای فیلم سازی چهره های جوان فراهم کرد. خبرآنلاین، با او که به خاطر فیلم آشغال های دوست داشتنی عطای مشاور دبیر جشنواره فیلم فجر بودن را به لقای آن بخشید، درباره این وجه از کارش مصاحبه ای کرده است که در ادامه می خوانید: امسال متفاوت ترین سال برای شهاب حسینی بود. خیلی تغییر دیدیم، در واقع پر کارترین سال شما بود. از بازی درچند فیلم و تهیه کنندگی و سرمایه گذاری تا شروع فعالیت در ...
تونل ها و بزرگراه ها نشانه بحران مدنیت است
کردند همراه بودم و متوجه شدم همه فیلم هایی که در سال 85 درباره تهران ساخته شده برابر تمام فیلم هایی است که از ابتدای اختراع فیلم تا آن زمان ساخته شده است. البته در همین تلاش برای شناخت تهران و اهل تهران شدن و انسجام، اختلالاتی هم وجود داشته و من یکی از مهم ترین آنها را پدیده خانه به دوشی می دانم. تمام مقتضیات شهر به نحوی اداره می شود که افراد در سال های سکونت در تهران چندین بار مجبور به جابه ...
تهران عقب مانده
درباره مسائل مهم تهران مانند آلودگی هوا یا زلزله مطرح می شود، عمق فاجعه را در تصمیم گیری نشان می دهد. یعنی در عین اینکه بسیاری از شرایط اجتناب ناپذیر بوده، در بخش دیگر به دلیل نبود مدیریت دچار مشکل شده ایم؟ یعنی شما اشکال را متوجه مسئولان شهری می دانید؟ منشأ نبود مدیریت را باید در افکار و برنامه های نخبگان شهرسازی و جامعه شناسی و انسان شناسی و سایر گروه هایی دخیل در شهر دید و تا این ...
آنها باغ کاشتند، ما برج
مدیرانی بوده اند، که اگرچه ممکن است امروز درباره کارشان قضاوت نشود یا حتی جلوی قضاوت را بگیرند، اما آنچه جلوی چشمان مردم و در زندگی آنها اتفاق می افتد، کارنامه آنهاست. پیروز حناچی یکی از این مدیران شهری است که سال ها در حوزه شهرسازی تصمیمات مهم داشته و در تصمیم سازی های مهم نیز اثر گذاشته است. از او به عنوان دبیر شورای عالی شهرسازی و معماری درباره اینکه تهرانی که مدیران شهری ساخته اند چقدر جای ...
99 درصد موفقیتم را مدیون پدر و مادرم هستم/ قهرمانی غرب آسیا بهترین خاطره سال 94/ مثل همه تبریزی ها ...
مقابل سرخابی های پایتخت خوشحالم، درست است در آن دیدارها نتوانستیم پیروز شویم ولی باز کردن دروازه تیم های بزرگ ارزشمند است . آناج: الگوی فوتبالی تان چه کسی است؟ در ایران، علی کریمی و خارجی هم استیون جرارد . آناج: با این حساب باید طرفدار لیورپول باشید، اینطور است؟ بلی. آناج: در مورد انتخابی المپیک صحبت کنید، از آقای خاکپور انتقادات زیادی می شد، نظر ...
چرا در خواب ، رویای پرواز کردن می بینیم؟
به گزارش شفا آنلاین ،بارها پیش آمده که در خواب، رویای پرواز کردن را دیده ایم. تعداد دیدن رؤیای پرواز بین انسان ها آن قدر زیاد است که در بین تمام انواع رویاها، رتبه اول را داشته و همین موضوع باعث کنجکاوی دانشمندان شده است. با ما همراه باشید تا دلیل این رویاهای شیرین ولی عجیب را بدانیم. باغی از لذت ها دنیوی جزئیات بی پروا از باغی از لذت های دنیوی اثر هیرونیموس بوش (Hieronymus Bosch ...
رضا یزدانی به خندوانه آمد
به گزارش مشرق، در اولین قسمت از برنامه خندوانه در سال جدید و در اولین شب فروردین ماه رضا یزدانی خواننده به این برنامه آمد و قطعه کی فکرشو می کرد را اجرا کرد. خندوانه در سومین قسمت با تغییراتی همراه بود از جمله اینکه ابتدا شرکت کننده اول وارد استودیو می شد به اجرا [...] به گزارش مشرق ، در اولین قسمت از برنامه خندوانه در سال جدید و در اولین شب فروردین ماه رضا یزدانی خواننده به این برنامه آمد و قطعه کی فکرشو می کرد را اجرا کرد. خندوانه در سومین قسمت با تغییراتی همراه بود از جمله اینکه ابتدا شرکت کننده اول وارد استودیو می شد به اجرا می پرداخت و سپس مخاطب می توانست شرکت کننده بعدی را ببیند. علی لک پوریان که بیشتر در مجموعه های مهران مدیری به ایفای نقش پرداخته است اولین شرکت کننده مسابقه لب آهنگ بود و آنقدر استرس داشت که همان ابتدا در توصیف اوضاع خود به رامبد جوان بیان کرد از شدت اضطراب نمی تواند حرف بزند. اجرای یک قطعه پاپ از محمد علیزاده وی قطعه برگرد از محمد علیزاده خواننده پاپ را انتخاب کرده بود و از همان ابتدا اجرای خود را با شور و انرژی آغاز کرد و به گونه ای لب می زد که مشخص بود برای این قطعه تمرین کرده است و به خوبی توانسته بود بازی و لب خوانی را با هم تلفیق کند. بعد از اجرا تصاویری از حضور او در پشت صحنه برنامه نمایش داده شد و لک پوریان درباره انرژی که باید یک نفر برای خواندن صرف کند اظهار کرد: خوانندگی کار بسیار سختی است و من فکر می کنم خواننده ای که از صحنه پایین می آید و کنسرتش به پایان می رسد خودش هم تمام می شود. همراهی حضار استودیو با خطیبی با تکان دادن دستمال ها بازیگر دومی که در این برنامه حضور یافت اشکان خطیبی بود که قطعه ای از علی زندوکیلی را اجرا کرد. این قطعه سنتی و ریتمیک را خطیبی با حرکات و انرژی زیاد همراه کرد و او هم به خوبی توانسته بود از لب زدن با قطعه بربیاید و به جزییات آواز دقت کند. خطیبی حضار داخل سالن را هم با خود همراه کرد و مخاطبان با تکان دادن دستمال ها به او پاسخ می دادند. این بازیگر تئاتر، تلویزیون و سینما بعد از اجرای خود اظهار کرد: دم گروه دارکوب گرم و دم علی زند گرم. سخت ترین کار جهان این است که آدم ادای یک خواننده دیگر را دربیاورد. وی همچنین در پاسخ به جوان درباره استرس برای اجرا نیز بیان کرد که هیچ گاه در زندگی اش اینقدر اضطراب نداشته است. با پایان اجرا، او و لک پوریان هر دو بر صحنه ظاهر شدند و رامبد جوان زمانی را به آنها اختصاص داد تا بتوانند برای خود تبلیغ کنند. هر نفر یک موتور گازی اشکان خطیبی در تبلیغ خود اظهار کرد: اگر من رای بیاورم هر ایرانی یک خندوانه در منزل خود خواهد داشت و همچنین امید می رود که هر ایرانی یک احلام هم داشته باشد. وی بعد از آن خطاب به رضا یزدانی بیان کرد: اگر حضورم در این برنامه ادامه داشته باشد دومین آهنگ را از یزدانی انتخاب می کنم و اکنون هم در تدارک یک آلبوم با او هستم. لک پوریان نیز در بیان وعده های خود گفت: من رای بیاورم به می دهم. شما خیلی با حیا هستید رامبد جوان با اشاره به وعده ها و صحبت های این دو بازیگر بیان کرد: شما خیلی باحیا هستید، من برای رقابت با عادل فردوسی پور برای برنامه سه ستاره حرکات آکروباتیک داشتم. فصل جدید خندوانه بیشتر با موسیقی همراه شده است و باید دید مسابقه لب اهنگ تا چه حد می تواند طرفداران استندآپ کمدی را به خود جذب کند. در بخشی از این برنامه جوان با نمایش هدیه یکی از مخاطبان خندوانه خبر داد: موزه ای به نام خندوانه برای این هدایا ساخته خواهد شد. Let’s block ads! (Why?) منبع: مشرق کد مطلب : سایر اخبار ...
بیانات رهبری انقلاب در جمع زائران حرم رضوی
بسم الله الرّحمن الرّحیم الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاه و السّلام علی سیدنا و نبینا ابی القاسم محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین الهداه المهدیین المعصومین سیما بقیه الله فی الارضین. اللّهمّ صلّ علی فاطمه بنت محمّد اللّهمّ صلّ علی فاطمه بنت رسولک و زوجه ولیک الطّهره الطّاهره المطهّره التّقیه النّقیه الزّکیه سیده نساء اهل الجنّه اجمعین. [...] بسم الله الرّحمن الرّحیم الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاه و السّلام علی سیدنا و نبینا ابی القاسم محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین الهداه المهدیین المعصومین سیما بقیه الله فی الارضین. اللّهمّ صلّ علی فاطمه بنت محمّد اللّهمّ صلّ علی فاطمه بنت رسولک و زوجه ولیک الطّهره الطّاهره المطهّره التّقیه النّقیه الزّکیه سیده نساء اهل الجنّه اجمعین. اللّهمّ صلّ علی ولیک علی بن موسی صلاهً دائمهً بدوام ملکک و سلطانک، اللّهمّ سلّم علی ولیک علی بن موسی سلاماً دائماً بدوام مجدک و عظمتک و کبریائک. خداوند متعال را سپاسگزاریم که یک بار دیگر این توفیق را به ما عنایت کرد که در آغاز سال هجری شمسی با شما مردم عزیز مشهد و زوّار گرامی و عزیزی که از اکناف کشور به این آستان مقدّس سفر کرده اید، دیدار داشته باشم. اوّلاً سال جدید را مجدّداً به همه ی برادران و خواهران تبریک عرض میکنم. این سال، دارای این خصوصیت است که هم در آغازِ آن، ولادت با سعادت فاطمه ی زهرا (سلام الله علیها) است – برحسب ماه های قمری – و هم بار دیگر در پایان این سال، مصادف است با همین ولادت مکرّم و معزّز. از خداوند متعال میخواهیم که به یمن وجود فاطمه ی زهرا (سلام الله علیها) که بانوی دو سرا و سیده ی نساء عالمین است، این سال را برای ملّت ایران و برای همه ی مسلمانان عالم و محبّان اهل بیت مبارک کند و از برکات این ولادت مکرّم، ان شاءالله همه استفاده کنند و بهره ببرند. تنها کمبودی که امسال در این سفر و در این جلسه احساس میکنیم، فقدان برادر عزیزمان جناب آقای طبسی، (1) عالم مجاهد و مبارز و خدمتگزارِ بااخلاص این بارگاه مقدّس است. وجود ایشان وجود مغتنمی بود؛ جزو سابقین انقلاب محسوب میشدند و فقدان ایشان برای همه ی کسانی که ایشان را می شناختند، به معنای حقیقی کلمه یک ضایعه ی بزرگ است. از خداوند متعال میخواهیم که روح مطهّر ایشان را در سایه ی الطاف حضرت ابالحسن الرّضا (سلام الله علیه) قرار بدهد و از رحمت خود و مغفرت خود برخوردار کند. بحث امروز را از شعار امسال آغاز میکنم و در ادامه ان شاءالله توضیحاتی را برای شما برادران و خواهران عزیزی که تشریف دارید و برای کسانی که این صحبتها را بعداً خواهند شنید عرض خواهم کرد. مایلم بحثی که انجام میگیرد، یک بحث متقن و منطقی باشد؛ امروز بحثهای شعاری جایگاه زیادی در ذهن مردم ما ندارد؛ مردم ما، جوانان ما، آحاد جامعه ی ما فهیمند و به مسائل با چشم منطق و استدلال نگاه میکنند. آنچه عرض میکنیم مایلیم که برای افکار مردم عزیز ما به صورت یک بحث متقن و منطقی عرضه بشود. علّت اینکه [شعار] امسال را هم شعار اقتصادی انتخاب کردیم، (2) یک تحلیل و یک نگاه به مجموعه ی مسائل کشور است. شاید در ذهن بعضی میگذشت که ترجیح دارد که شعار امسال یک شعار فرهنگی باشد، یا یک شعار اخلاقی باشد لکن با توجّه به مجموعه ی مسائل کشور به نظر رسید امسال هم مثل چند سال دیگرِ قبل از این، شعار سال را که باید به صورت گفتمانی در میان مردم و افکار عمومی کشور رواج پیدا کند، یک شعار اقتصادی قرار بدهیم. این تحلیل را من عرض میکنم و مایلم جوانان عزیز ما آنچه را می شنوند پیش خودشان تجزیه وتحلیل کنند و بر روی آن فکر کنند. در این مقطع زمانی، سیاستهای استکبار و بخصوص و به طور خاص سیاستهای آمریکا اقتضا میکند که یک تفکری تزریق بشود در میان ملّت ما؛ اوّل در میان نخبگان جامعه و بعد از آن بتدریج به افکار عمومی منتقل بشود؛ یک تفکر خاصّی تزریق بشود به افکار عمومی. آن سیاستی که مورد نظر آنها است این است که وانمود کنند ملّت ایران بر سر یک دوراهی قرار دارد و چاره ای ندارد جز اینکه یکی از این دو راه را انتخاب کند. آن دوراهی عبارت است از اینکه یا باید با آمریکا کنار بیایند، یا باید به طور دائم فشارهای آمریکا و مشکلات ناشی از آن را تحمّل کنند؛ یکی از این دو را ملّت ایران باید انتخاب کند؛ این چیزی است که آنها میخواهند. [البتّه] کنار آمدن با آمریکا به معنای کنار آمدن با هیچ دولت دیگری نیست. چون دولت آمریکا دارای ثروت، دارای دستگاه های تبلیغاتی وسیع، دارای سلاحهای خطرناک و دارای امکانات بسیاری است، کنار آمدن با دولت آمریکا ناگزیر، به معنای قبول تحمیل های آن دولت است. طبیعت توافق با آمریکا همین است؛ همه جا همین جور است؛ کشورهای دیگر هم که در هر مسئله ای با آمریکا توافق میکنند، معنایش این است که از مواضع خودشان به نفع طرف مقابل عقب نشینی میکنند بدون اینکه طرف مقابل به نفع آنها یک عقب نشینی قابل توجّهی انجام بدهد. در همین توافق اخیر هسته ای هم اگرچه این توافق را ما تأیید کردیم و برگزارکنندگان این توافق را مورد قبول اعلام کردیم و قبول داریم آنها را، لکن اینجا هم همین جور بود؛ وزیر خارجه ی محترم ما در مواردی به بنده گفت که ما [مثلاً] اینجا را یا این خطّ قرمز را دیگر نتوانستیم حفظ کنیم. معنای این همین است؛ یعنی وقتی طرف مقابل یک دولتی مثل آمریکا است که وسایل تبلیغ دارد، امکانات دارد، پول دارد، دیپلماسی فعّال دارد، عوامل گوناگونی در اطراف دنیا دارد، دولتهایی که به آنها فشار می آورد در اختیارش هستند، کنار آمدن با او به معنای صرف نظر کردن از برخی از چیزهایی است که انسان بر آنها پای میفشرد. این یک دوراهی است که طبق سیاستهای آمریکا که میخواهند در ذهن ملّت ما تزریق بکنند، یک دوراهی ناگزیر است؛ یک دوگانه ی اجتناب ناپذیر است: یا باید در مقابل آمریکا و خواستهای او در موارد بسیاری کوتاه بیاییم، یا باید فشارهای آمریکا را، تهدیدهای آمریکا را، ضررهای ناشی از مخالفت با آمریکا را تحمّل کنیم. اینها میخواهند این را به صورت یک گفتمانی در بین نخبگان جامعه ترویج کنند و بتدریج آن را در میان مردم و افکار عمومی سرریز کنند. در داخل کشور و خارج کشور، این فکر را دارند ترویج میکنند و به شکلهای گوناگونی، با بیانهای مختلفی، در وسایل ارتباطجمعی دنیا دارند گسترش میدهند؛ کسانی را میگمارند برای اینکه بتوانند این فکر را در میان ملّت ما گسترش بدهند. البتّه در داخل هم همین طور که عرض کردیم، کسانی هستند که این فکر را قبول دارند و قبول کرده اند و تلاش میکنند که آن را به دیگران هم بقبولانند. درست توجّه کنید تا من توضیح بدهم؛ من حرف طرف مقابل را بگویم، بعد آنچه را اقتضای حق و حقیقت است بیان کنم. حرف طرف مقابل یعنی همان دستگاه تبلیغاتی و فکرساز و جریان ساز، این است که میگوید ایران دارای ظرفیتهای فراوان اقتصادی است و هدف از توافق هسته ای این بود که کشور ایران بتواند از این ظرفیتها استفاده کند؛ خب، این توافق انجام گرفت لکن این توافق کافی نیست و مسائل دیگری هم هست که در آنها هم بایستی ملّت ایران، دولت ایران، مسئولین ایران تصمیم بگیرند و اقدام بکنند؛ مثلاً فرض بفرمایید امروز در منطقه ی غرب آسیا – یعنی همین منطقه ای که غربی ها به آن میگویند خاورمیانه – جنجالها و آشفتگی های بسیاری هست؛ خب، این مشکل برای کلّ منطقه است و اگر میخواهید کشور شما از این مشکل نجات پیدا کند، باید سعی کنید این جنجالها فرو بنشیند. چه کار کنیم؟ با آمریکا همکاری کنیم، همفکری کنیم، جلسه کنیم، بنشینیم، گفتگو کنیم و یک مدلی را طبق میل آمریکایی ها یا طبق توافق آمریکایی ها انتخاب کنیم؛ یکی دیگر هم این است. یا ما مشکلات دیگری داریم، اختلافات زیادی با آمریکا داریم، این اختلافات را باید حل کنیم، این اختلافات بایستی تمام بشود؛ حالا در حلّ این اختلافات، فرض بفرمایید که ملّت ایران مجبور باشد از اصول خود صرف نظر کند، از خطّقرمزهای خود هم صرف نظر کند، بکند؛ طرف مقابل از اصول خود و ارزشهای خود تنازل نمیکند لکن اگر لازم شد، ما باید تنازل کنیم تا مشکلات را برطرف کنیم؛ تا درنتیجه کشور بتواند از ظرفیتهای خود استفاده کند و مثلاً به یک اقتصاد برجسته ای مبدّل بشود. حرفشان این است. بنابراین در قضیه ی هسته ای توافق شد و اسم این را گذاشتیم برجام ؛ برجام دیگری در قضایای منطقه، برجام دیگری در قضایای قانون اساسی کشور؛ برجام 2 و 3 و 4 و الی غیرذلک بایستی به وجود بیاید تا ما بتوانیم راحت زندگی کنیم. این منطقی است که سعی میکنند این منطق را در بین نخبگان جامعه و از سوی نخبگان جامعه به افکار عمومی جامعه منتقل کنند. معنای این حرف چیست؟ معنای این حرف این است که جمهوری اسلامی از مسائل اساسی ای که به حکم اسلام و به حکم برجستگی های نظام جمهوری اسلامی پایبند به آنها است، صرفِ نظر کند: از مسئله ی فلسطین صرف نظر کند، از حمایت از مقاومت در منطقه صرفِ نظر کند، از مظلومان منطقه – مثل ملّت فلسطین، مثل مردم غزّه، مثل مردم یمن، مثل مردم بحرین – پشتیبانی و حمایت سیاسی نکند، و نظام جمهوری اسلامی با تعدیل خواسته های خود، خود را به آنچه طرف مقابل یعنی آمریکا به دنبال تحقّق آن است، نزدیک بکند. معنای این حرف این است که همچنان که امروز بعضی از کشورهای منطقه و دولتهای منطقه، علی رغم حکم اسلام و علی رغم خواست ملّتهایشان با رژیم صهیونیستی کنار آمده اند و مسئله ی فلسطین را تحت الشّعاع مسائل دیگر قرار داده اند، جمهوری اسلامی هم به همین ترتیب عمل کند؛ معنایش این است که همچنان که امروز بعضی از دولتهای عربی با کمال وقاحت، دست دوستی به سمت دشمن صهیونیستی دراز میکنند، جمهوری اسلامی هم با دشمن صهیونیستی کنار بیاید و آشتی کند. البتّه قضیه به اینجاها ختم نمیشود؛ معنای آنچه در آن تحلیل سیاسی دشمن ادّعا میشود، این است که اگر میل آمریکا است، جمهوری اسلامی حتّی از ابزارهای دفاعی خود هم صرفِ نظر کند. می بینید که بر روی مسئله ی موشکها چه جنجالی در دنیا به راه انداخته اند که چرا جمهوری اسلامی موشک دارد، چرا موشک دوربُرد دارد، چرا موشکهای جمهوری اسلامی هدف را دقیق میزنند و هدف قرار میدهند، چرا آزمایش کردید، چرا تمرین نظامی میکنید، و چرا و چرا و چرا. حالا آمریکایی ها در منطقه ی خلیج فارس که چند هزار کیلومتر با کشور آنها فاصله دارد، هر چند وقت یک بار با یکی از کشورهای منطقه رزمایش به راه می اندازند – درحالی که آنها در اینجا هیچ مسئولیتی ندارند – [امّا] جمهوری اسلامی که در خانه ی خود، در محیط خود و در حریم امنیت خود رزمایش میکند، جنجال اینها بلند میشود که چرا رزمایش کردید، چرا اقدام کردید، چرا نیروی دریایی شما یا نیروی هوایی شما این اقدامها را کردند. معنای آن تحلیل دشمن این است که از همه ی اینها بایستی صرفِ نظر بکنیم. قضیه از این هم بالاتر است؛ تدریجاً موضوع را به این خواهند کشاند که اصلاً چرا نیروی قدس تشکیل شده است، چرا سپاه تشکیل شده، چرا سیاستهای داخلی جمهوری اسلامی طبق قانون اساسی، باید با اسلام تطبیق داده بشود؛ مطلب به اینجاها میرسد. شما وقتی در مقابل دشمن، درحالی که میتوانید ایستادگی کنید – که بعداً عرض خواهم کرد – عقب نشینی کردید، دشمن جلو می آید – دشمن متوقّف نمیشود – و کم کم کار را به اینجا میرسانند که اینکه شما میگویید دولت جمهوری اسلامی، مجلس شورای اسلامی و قوّه ی قضائیه باید برطبقِ احکام اسلام و شریعت اسلامی باشد، اینها برخلاف آزادی است و لیبرالیسم اینها را قبول ندارد؛ کم کم به اینجاها میرسد. اگر عقب نشینی کردیم، عقب نشینی به این نقطه ها منتهی خواهد شد که [بگویند] شورای نگهبان چه نقشی در جامعه دارد و چرا باید شورای نگهبان به خاطر مخالفت با شرع قوانین را بردارد؟ حرف اینجا است. این همان چیزی است که بنده بارها عرض کرده ام که این، تغییر سیرت جمهوری اسلامی است. ممکن است صورت جمهوری اسلامی محفوظ بماند امّا از محتوای خود بکلّی تهی بشود؛ دشمن این را میخواهد. بنابر این تحلیل دشمن خواسته و بنابر این تحلیلی که آنها دارند در اذهان نخبگان و افکار عمومی ملّت تزریق میکنند، اگر جمهوری اسلامی و ملّت ایران میخواهد از شرّ آمریکا راحت بشود، باید از محتوای جمهوری اسلامی دست بردارد، از اسلام دست بردارد، از مفاهیم اسلامی دست بردارد، از امنیت خود دست بردارد. آنچه در این تحلیل مفقود است و نادیده گرفته شده است، چند مطلب است که من به یکی از آنها اشاره میکنم و آن این است که در همین توافقی هم که ما با آمریکایی ها در قضیه ی پنج بعلاوه ی یک و مسئله ی هسته ای کردیم، آمریکایی ها به آنچه وعده داده بودند عمل نکردند و کاری را که باید میکردند انجام ندادند. بله، به تعبیر وزیر خارجه ی محترم ما، روی کاغذ کارهایی را انجام دادند امّا از راه های انحرافی متعدّد، جلوی تحقّق مقاصد جمهوری اسلامی را گرفتند. شما نگاه کنید امروز در سرتاسر کشورهای غربی و کسانی که تحت تأثیر آنها هستند، همچنان معاملات بانکی ما دچار مشکل است، بازگرداندن ثروتهای ما در بانک های آنها دچار مشکل است، معاملات گوناگون تجاری ای که احتیاج به دخالت بانک ها دارد دچار مشکل است؛ وقتی دنبال میکنیم، تحقیق میکنیم و میگوییم چرا این جور است، معلوم میشود از آمریکایی ها میترسند. آمریکایی ها گفته اند که ما تحریمها را برمیداریم و روی کاغذ هم برداشتند امّا از طرق دیگر جوری عمل میکنند که اثر رفع تحریمها مطلقاً به وجود نیاید و تحقّق پیدا نکند. بنابراین، کسانی که امید میبندند به اینکه بنشینیم با آمریکا در فلان مسئله مذاکره کنیم و به یک نقطه ی توافقی برسیم – یعنی ما یک تعهّدی بکنیم، طرف مقابل هم یک تعهّدی بکند – از این غفلت میکنند که ما ناگزیر باید به همه ی تعهّدهای خود عمل کنیم [امّا] طرف مقابل با طُرق مختلف، با شیوه های مختلف، با خدعه، با تقلّب سر باز میزند و به تعهّدهایی که کرده است عمل نمیکند. این چیزی است که ما امروز در مقابل چشم خودمان داریم می بینیم؛ یعنی خسارت محض. امّا مسئله از این هم بالاتر است. لازم است من به جوانهای عزیز که رژیم طاغوت را درک نکرده اند و دوران طاغوت را ندیده اند و نمیدانند که چه اتّفاقی با پیروزی انقلاب در این کشور افتاد، چند جمله ای را عرض بکنم. ببینید؛ در این منطقه ای که ما زندگی میکنیم – منطقه ی غرب آسیا – کشور عزیز شما ایران، گُل منطقه است؛ از لحاظ جایگاه راهبردی و به تعبیر رایجْ موقعیت استراتژیکی، یک کشور بی نظیر است؛ از لحاظ منابع فراوان نفت و گاز در همه ی این منطقه و با یک نگاه از همه ی دنیا امتیاز دارد؛ غیر از نفت و گاز، منابع فراوان دیگری هم هست. کشوری است بزرگ، با جمعیتی مستعد و مردمی بااستعداد، با تاریخی غنی. اینجا گُل منطقه است؛ این گُل منطقه یک روزی یکجا و به طور کامل در قبضه ی آمریکا بوده است و هرکاری آمریکایی ها میخواستند نسبت به این کشور و در این کشور انجام بدهند میکردند: غارت میکردند، ثروتهایش را میبردند؛ همه ی کارهایی که یک دولت استعمارگر و یک دولت مستکبر با یک کشور ضعیف انجام میدهد، اینها در این کشور انجام میدادند و اینجا را در قبضه ی خودشان و در پنجه ی اقتدار خودشان داشتند، انقلاب آمده است این کشور را از پنجه ی آنها بیرون کشیده، [لذا] کینه ی انقلاب از دل سیاست آمریکا خارج نمیشود. آن وقتی دشمنی اینها تمام میشود که بتوانند همان سلطه را بار دیگر در این کشور تجدید کنند؛ هدف این است و دنبال این هستند. البتّه سیاستمدارند، دیپلماتند، کار سیاسی را بلدند و میدانند هر هدفی و مقصودی یک راهی دارد و باید بتدریج حرکت کرد و از راهش وارد شد؛ دارند این کار را میکنند. ما باید چشممان باز باشد، ما باید حواسمان جمع باشد. جمهوری اسلامی نه فقط ایران را از دست اینها خارج کرد بلکه با روحیه ی مقاومتی که نشان داد و دلیری ای که نشان داد – که حالا بعد عرض خواهم کرد – موجب تشویق کشورهای دیگر هم شد. امروز شما ببینید در کشورهای متعدّدی در این منطقه و حتّی فراتر از این منطقه مرگ بر آمریکا میگویند، پرچم آمریکا را آتش میزنند. ملّت ایران نشان داد که میتواند مقاومت بکند، ملّتهای دیگر [هم] یاد گرفتند و سررشته از دست آمریکا خارج شده است. آمریکایی ها اعلان کردند که میخواهند خاورمیانه ی بزرگ درست کنند – یک وقت گفتند خاورمیانه ی نوین، یک وقت گفتند خاورمیانه ی بزرگ – مقصود این بود که در این منطقه ی غرب آسیا و در قلب کشورهای اسلامی، دولت جعلی رژیم صهیونیستی را بر همه ی امور این منطقه از لحاظ اقتصادی و سیاسی و فرهنگی مسلّط کنند؛ هدفشان این بود. الان شما نگاه کنید ببینید همانهایی که شعار خاورمیانه ی بزرگ میدادند، در قضیه ی سوریه درمانده اند، در قضیه ی یمن درمانده اند، در قضیه ی عراق درمانده اند، در قضیه ی فلسطین درمانده اند و اینها همه را از چشم ایران می بینند، از چشم جمهوری اسلامی می بینند. دشمنی آنها با جمهوری اسلامی این جوری است؛ اختلاف آنها با جمهوری اسلامی سرِ یک ذرّه و دوذرّه نیست؛ مسئله، مسئله ی اساسی است؛ دارند حرکت میکنند بیایند به این سمت که بلکه بتوانند آن سلطه ی قدیمی خودشان را برقرار کنند. جوانهای عزیز ما رژیم طاغوت را ندیده اند؛ من به شما جوانهای عزیز عرض بکنم که در کشور ما، در طول این حدود پنجاه یا شصت سال – یعنی در دوره ی حکومت پهلوی و مقداری قبل از آن – اوّل انگلیس ها، بعد هم آمریکایی ها زمام امور را در دست داشتند و هر کاری میخواستند میکردند؛ مثلاً حکومت پهلوی را سرِ کار آوردند؛ رضاخان را سرِ کار آوردند و بعد که به جهتی از او دلخور شدند، او را بردند، محمّدرضا را آوردند؛ یعنی در یک کشوری به این بزرگی و با این عظمت، در قبال این ملّت، آمریکایی ها یا انگلیسی ها براحتی رئیس این کشور را به میل خودشان میبرند، یکی را می آورند به جای او، و بین خودشان؛ وضع آنها در ایران این جوری بود. خب، چه جوری توانسته بودند این تسلّط را پیدا کنند؟ در اینجا سنگرهایی به وجود آورده بودند که اوّل رژیم انگلیس، بعد رژیم آمریکا در سالهای بعد یا دهه های بعد، از این سنگرها استفاده میکردند برای دوام سلطه ی خودشان بر این کشور. انقلاب آمد و به دست جوانهای خودش این سنگرها را تخریب کرد، منهدم کرد و به جای آن، سنگرهایی برای حفاظت از انقلاب و برای حفاظت از جمهوری اسلامی و منافع ملّی به وجود آورد. اینها میخواهند بیایند آن سنگرهای تخریب شده ی قبلی را دوباره ترمیم کنند و این سنگرهایی را که به دست انقلاب و انقلابیون و جوانها به وجود آمده است از بین ببرند؛ هدف این است. حالا من چندتا از این سنگرها را برای شما میشمرم. مهم ترین سنگر رژیم های مستکبر – یعنی اوّل انگلیس، بعد آمریکا – در کشور ما عبارت بود از خود رژیم دست نشانده ی طاغوت. رژیم دست نشانده ی طاغوت، سنگر اینها بود؛ به وسیله ی او بود که اینها هر کاری میخواستند در این کشور میکردند؛ هر فعّالیت اقتصادی، هر فعّالیت فرهنگی، هر فعّالیت سیاسی، هر جابه جایی، هر موضع گیری؛ هرجوری که مایل بودند، این کشور را و دولت این کشور را به این طرف و آن طرف میکشاندند؛ یعنی خود رژیم طاغوت مهم ترین سنگر آمریکا و انگلیس در این کشور بوده است. این یک سنگر. خب، انقلاب آمد، این سنگر را نابود کرد، از بین برد و ریشه کن کرد؛ حکومت پادشاهی را در کشور ریشه کن کرد و به جای حکومت پادشاهی و حاکمیت شخصی، حاکمیت مردمی را به وجود آورد. یک روزی بود در این کشور که میگفتند آقا! مملکت صاحب دارد؛ صاحب مملکت کیست؟ اعلیحضرت؛ این بود. این را مکرّر بر زبانها جاری میکردند که آقا، مملکت صاحب دارد؛ کیست صاحب مملکت؟ شاه صاحب مملکت بود، یعنی یک عنصر فاسد، نالایق، وابسته و غالباً تهی از غیرت ملّی، صاحب مملکت بود. خب، جمهوری اسلامی آمد این صاحب غاصب دروغین را کنار زد، مملکت را داد دست صاحبان اصلی اش که ملّتند؛ انتخابات میکنند، حضور پیدا میکنند، میخواهند، اثبات میکنند، نفی میکنند؛ این اوّلین سنگر دشمن بود که جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی این سنگر را درهم ریخت. ولی تنها این نبود، سنگرهای دیگری هم بود؛ عوامل روانی و عوامل عینی، سنگرهایی بودند که من دو سه موردش را برای شما میشمرم. یکی ترس بود، سنگر ترس؛ ترس از قدرتها. در کشور کاری کرده بودند که ترس از قدرت آمریکا بر همه ی دلها حاکم بود؛ عرض کردیم که در این دهه های آخر از آمریکا، قبلش هم ترس از انگلیس؛ هر حادثه ای در کشور اتّفاق می افتاد میگفتند کار انگلیس ها است؛ یعنی انگلیس ها را قدرت مطلق میدانستند. این ترس، مخصوص مردم نبود؛ خود سردمداران رژیم هم میترسیدند از آمریکا. این خاطراتی که عوامل رژیم نوشته اند و بعدها – بعد از انقلاب – این خاطرات منتشر شده است، نشان میدهد که در مواردی خود محمّدرضا و عوامل نزدیک به او از آمریکایی ها عصبانی بودند به خاطر تحقیری که میکردند، به خاطر بی اعتنایی ای که میکردند، امّا چاره ای نداشتند و مجبور بودند انقیاد(3) بکنند؛ مجبور بودند از ترس اطاعت کنند؛ میترسیدند. انقلاب اسلامی آمد و این سنگر ترس را منهدم کرد. امروز در جمهوری اسلامی یک عنصر آگاهِ مطّلعِ متّکی به ارزشهای دینی را شما پیدا نمیکنید که از آمریکا بترسد؛ ملّت ترس را دور انداخت. ملّت نه فقط ترس از آمریکا را بلکه ترس از همه ی جبهه ی استکبار را دور ریخت. در دوران جنگ تحمیلی که هشت سال به طول انجامید – که باز متأسّفانه جوانهای ما آن دوران طلایی را درک نکرده اند، آن دوران نورانی را درک نکرده اند – آمریکا به صدّام کمک میکرد، ناتو به صدّام کمک میکرد، شوروی آن روز به صدّام کمک میکرد، ارتجاع عرب با همه ی بی لیاقتی و ضعفی که داشت، به صدّام کمک میکرد؛ همه کمک میکردند؛ یعنی شرق و غرب یک جبهه ی واحدی شده بودند به نفع صدّام و علیه جمهوری اسلامی؛ جمهوری اسلامی خم به ابرو نیاورد، ایستاد و به توفیق الهی بر همه ی آنها هم غالب شد، بر همه ی آنها پیروز شد؛ بعد از هشت سال جنگ نتوانستند یک وجب از خاک ایران را از ایران جدا کنند. ترس را این جور از بین بردند. بله، من عرض کردم که امروز انسانهای خویشتن دار، انسانهای آگاه، انسانهای متّکی به ارزشهای اسلامی از آمریکا نمیترسند [امّا] چرا، امروز هم ممکن است بعضی ها بترسند امّا این ترس، غیر عقلائی است؛ اگر ترس محمّدرضا از آمریکا عقلائی بود، ترسِ اینها غیر عقلائی است؛ برای خاطر اینکه آنها پشتیبانی مثل مردم نداشتند و امروز جمهوری اسلامی پشتیبانی مثل این ملّت بزرگ دارد. یکی از سنگرهای دشمن برای تسلّط بر کشور ما، عبارت بود از تزریق بی اعتقادی به خود، بی اعتمادی به خود، نداشتن اعتمادبه نفس ملّی؛ در مقابل چشمشان زرق وبرق کشورهای غربی را مشاهده میکردند، پیشرفتهای علمی و پیشرفتهای فنّاوری و زرق وبرق تمدّنی مادّی آنها را میدیدند و در [کشور] خودشان اینها نبود، در کشور این چیزها نبود، عقب ماندگی بود، لذا احساس بی اعتمادی به خود میکردند، احساس ناباوری به خود میکردند. آن روز در دوران پهلوی، یکی از ارکان دولت گفت که ایرانی باید برود لولهنگ بسازد! شماها نمیدانید لولهنگ چیست؛ لولهنگ آفتابه ی گِلی [است]، آن هم نه آفتابه ی از جنس فلز. آن قدیمِ قدیم معمول بود که از جنس گِل آفتابه درست میکردند. میگفت ایرانی لیاقتش همین است که برود لولهنگ بسازد؛ ایرانی را چه به اختراعات! آن روز این جوری میگفتند. یک نفر دیگر از برجستگان آن دوران میگفت که ایرانی اگر بخواهد پیش برود، بایستی از فرق سر تا پا بشود غربی و اروپایی؛ باید همه چیزِ خودش را شبیه آنها بکند، شاید بتواند جلو برود؛ یعنی به خودشان باور نداشتند. خب، انقلاب آمد این ناباوری را بکلّی تبدیل کرد به باور به خود، اعتمادبه نفس ملّی؛ امروز جوان ایرانی میگوید ما میتوانیم. در بسیاری از موارد در پیشرفتهای علمی – غیر از آنچه حالا امروز بحمدالله در دسترس قرار گرفته است و پیشرفتهایی که تحقّق پیدا کرده است – جوانهای ما گاهی اوقات یک فکرهای نویی را مطرح میکنند که دستگاه های مسئول توانایی ندارند اینها را جمع وجور کنند؛ جوان ایرانی اعتمادبه نفس دارد. وقتی باور به خود نبود، پیشرفت هم نیست؛ وقتی باور به خود بود، شعار ما میتوانیم بود، توانایی هم می آید؛ کشور میشود توانا، ملّت میشود توانا. امروز ما این را داریم مشاهده میکنیم. پنجاه سال در این کشور در دوران طاغوت، قبل از انقلاب، دانشگاه وجود داشت؛ در این دانشگاه، هم اساتید متعهّد و خوبی بودند، هم دانشجویان بااستعدادی بودند – حالا تعداد نسبت به امروز کم بود؛ از لحاظ نسبی خیلی کمتر از امروز [بود] لکن همانهایی که بودند، به هرحال جوانهای ایرانی بودند دیگر، جوانهای بااستعداد بودند – [ولی] یک حرکت علمی، یک پدیده ی نوِ علمی در تمام طول این پنجاه سال در ایران وجود ندارد. چرا؟ چون باور نمیکردند که بتوانند، اطمینان نداشتند به خودشان؛ این بی اطمینانی را تزریق کرده بودند در اذهان ملّت. امروز، ما هر روزی در کشور یک نوآوری داریم؛ نوآوری علمی، نوآوری فنّاوری. دشمنان ما وقتی می بینند این نوآوری ها را، عصبانی میشوند. امروز کشور ما با وجود تحریم در رشته های متعدّدی از دانشهای پیشرفته، جزوِ ده کشور اوّل دنیا است. حالا آنچه جلوی چشم مردم است، ابزارهای نظامی و همین وسایل جنگی ای است که شما ملاحظه میکنید در اختیار سپاه و ارتش و دیگران هست. پیشرفتهایی که اینها در زمینه های گوناگون کرده اند، در زمینه ی نانو و در همین زمینه ی هسته ای، به خاطر باور به خود است. یکی از سنگرهای دشمن در ایران، ناباوری ملّت به خود بود، و یکی از سنگرهای بزرگ پیروزی ملّت و جوانان ملّت، باور به خود و روحیه ی ما میتوانیم است. این هم یکی از سنگرهای دشمن بود. یک سنگر دیگر از سنگرهای دشمن، جدایی دین از سیاست بود. به همه باورانده بودند که دین باید در محیط سیاست، در محیط زندگی و در نظام اجتماعی دخالت نکند؛ این را باورانده بودند. حالا آنهایی که با دین سروکار نداشتند که به جای خود، حتّی متدینین و حتّی بعضی از علمای دین باور نمیکردند که اسلام بتواند در مسائل سیاسی دخالت کند؛ این در حالی است که اصل تولّد اسلام در اوّل، با رویکرد سیاسی بود. پیغمبر اکرم اوّلین کاری که در مدینه کرد، حکومت تشکیل داد، امّا این باور را در ذهنها گنجانده بودند و از این سنگر علیه نظام و علیه کشور و علیه مردم فعّالیت میکردند. جمهوری اسلامی آمد و این سنگر را هم منهدم کرد و نابود کرد. امروز درباره ی مسائل کشور از دیدگاه اسلامی و قرآنی، جوانهای ما و دانشجوهای ما در دانشگاه های ما [هم] دارند کار میکنند و تلاش میکنند، چه برسد به علما و حوزه های علمیه و مانند اینها. خب، من که میگویم دشمن ، مقصودم دولت آمریکا است؛ تعارف هم نمیکنیم. البتّه آنها میگویند که ما دشمن شما نیستیم، ما دوست [شما هستیم]. پیام نوروزی به مردم ما داده اند و برای جوانهای ما دلسوزی کرده اند؛ یا در کاخ سفید سفره ی هفت سین پهن میکنند! خب اینها بچّه گول زنی است؛ کسی اینها را باور نمیکند. از آن طرف تحریمها را حفظ میکنند، از آن طرف وزارت خزانه داری آمریکا با طرقی که خودشان دارند و خودشان اقرار کرده اند، جوری عمل میکند که شرکتهای بزرگ، بنگاه های بزرگ و بانک های بزرگ جرئت نکنند نزدیک بیایند و با جمهوری اسلامی معامله کنند؛ از آن طرف این کارها را میکنند – تحریم میکنند و تهدید میکنند – که دشمنی محض است، از آن طرف هم در کاخ سفید سفره ی هفت سین پهن میکنند یا در پیام عید نوروز میگویند ما برای جوانهای ایرانی دنبال اشتغال هستیم! خب، کسی اینها را باور نمیکند. اینها ملّت ما را هنوز نشناخته اند؛ ملّت ایران را نشناخته اند. ملّت ایران ملّت فهیمی است، آگاه است، دشمنان خودش را می شناسد، شیوه های دشمنی را هم می شناسد. بله، ما با مردم آمریکا مشکلی نداریم؛ ما با هیچ ملّتی و با هیچ آحاد مردمی مشکل نداریم؛ ما با سیاستها کار داریم، با سیاستمدارها کار داریم؛ آنها دشمن هستند. من خلاصه کنم مطلب را که اساس آنچه میخواستیم عرض بکنیم از دست نرود. واقعیتهایی وجود دارد: یک واقعیت عبارت است از ظرفیتهای فراوان و سرمایه های فراوانی که در کشور ما وجود دارد؛ هم سرمایه های طبیعی داریم، هم سرمایه های انسانی داریم، هم فرصتهای بین المللی داریم. امروز کشور ما به خاطر این سرمایه ها ظرفیت پیشرفت فوق العاده ای را در درون خود دارد. این یک واقعیت. امروز جمهوری اسلامی به یک قدرت اثرگذار در سطح منطقه و در مواردی در سطح جهان تبدیل شده است؛ این یک واقعیتی است که وجود دارد. قدر خودمان را بدانیم، ارزش و اهمّیت خودمان را بدانیم، عظمت این ملّت را بدانیم. دوّم [اینکه] آمریکا به دلایل واضحی با ما دشمن است؛ همین طور که عرض کردیم، مرادمان سیاستمداران آمریکا و سیاستهای آمریکا است. در قضیه ی برجام بدعهدی کردند و به تحریمهای دیگری ما را تهدید کردند. همین طور که گفتم، وزیر خزانه داری آمریکا بشدّت شب وروز مشغول کار است برای اینکه نگذارند که جمهوری اسلامی از نتایج برجام بهره مند بشود. خب، اینها دشمنی است. مرتّباً تهدید میکنند و مرتّباً به تحریمهای بیشتر تهدید میکنند. انتخابات ریاست جمهوری آمریکا هم چند ماه دیگر – هفت هشت ماه دیگر – شروع خواهد شد و تا نُه ماه دیگر این دولت فعلی آمریکا عوض خواهد شد و هیچ تضمینی وجود ندارد که این دولتی که بعداً به وجود خواهد آمد، همین تعهّدات اندکی را هم که این دولت [فعلی] کرده است عمل بکند. الان نامزدهای ریاست جمهوری آمریکا در سخنرانی های انتخاباتی شان مسابقه گذاشته اند در بدگویی به ایران؛ خب این دشمنی است دیگر؛ دشمنی که شاخ ودم ندارد. وقتی میگوییم آمریکا دشمن است، یک عدّه ای منزعج(4) میشوند که چرا میگویید دشمن؟ دشمن است؛ اینها دشمنی است. این هم یک واقعیت. (5) توجّه کنید، فراموش نکنید که ما گفته ایم ملّت و دولت باید همدل و هم زبان باشند؛ این را یادتان نرود. همه باید کار کنند و به دولت باید کمک کنند. اگر راهنمایی ای هم دارند، راهنمایی را به دولت بکنند. باید به دولت کمک کنند. واقعیت سوّم این است که ابزارهای دشمنی این دشمنِ بظاهر مقتدر نامحدود نیست؛ چند ابزار اساسی دارد که اینها ابزارهای فعّال او است: یکی تبلیغات است – ایران هراسی -، یکی نفوذ است، یکی هم تحریم است. من درباره ی نفوذ، در این چند ماه اخیر مکرّر صحبت کرده ام، تکرار نمیکنم؛ درباره ی تبلیغات هم بحث زیاد است. میخواهم راجع به تحریم صحبت کنم. یکی از سه ابزار مؤثّر دشمن عبارت است از تحریم. دشمن احساس کرده است که کشور ما و ملّت ما از تحریم ضربه میبیند؛ متأسّفانه خود ما هم این برداشت را در او تقویت کردیم. یک جاهایی و در یک برهه ای دائم تحریم را بزرگ کردیم که آقا تحریم است، تحریم است، باید تحریم را برداریم، اگر تحریم باشد این جور به ما ضربه میخورد و مانند اینها؛ از آن طرف هم برداشتن تحریمها را باز تقویت کردیم، بزرگ کردیم، بزرگنمایی کردیم که اگر تحریمها برداشته بشود این اتّفاق خواهد افتاد، آن اتّفاق خواهد افتاد؛ اتّفاقاتی که نیفتاد و اگر همین جور هم پیش برویم نخواهد افتاد. لکن دشمن احساس کرده است که با ابزار تحریم میتواند بر ملّت ایران فشار بیاورد؛ دشمن این را احساس کرده است. پس آنچه در مقابل ما امروز وجود دارد عمدتاً عبارت است از تحریم. ما برای اینکه با تحریم مقابله کنیم چه کار باید بکنیم؟ اوّلِ صحبت عرض کردم که یک دوراهی ای را دشمن نشان میدهد به ما؛ میگوید یا بیایید تسلیم آمریکا بشوید و هر چه او میگوید گوش کنید، یا فشار و تحریم ادامه پیدا میکند؛ این یک دوراهی است که گفتیم غلط و دروغ است، امّا یک دوراهی دیگری وجود دارد: یا بایستی مشکلات تحریم را تحمّل کنیم یا ایستادگی کنیم به وسیله ی اقتصاد مقاومتی. (6) خیلی خب، آمادگی شما خوب است، منتها برای اقتصاد مقاومتی، صِرف آمادگی کافی نیست؛ ما گفتیم اقدام و عمل . البتّه دولت محترم در زمینه ی اقتصاد مقاومتی کارهایی کرده اند؛ ما گفتیم یک ستاد فرماندهی تشکیل بدهید برای اقتصاد مقاومتی، تشکیل دادند و معاون اوّل رئیس جمهور محترم را در رأس آن گذاشتند؛ کارهایی هم کردند، گزارشش را هم به من دادند که من امروز در پیام اوّل سال به ملّت عزیزمان این را گفتم؛ منتها اینها کارهای مقدّماتی است. به من گزارش داده اند که بر اثر فعّالیتهایی که انجام گرفته است، تراز بازرگانی مثبت شده یعنی صادرات غیر نفتی مان از وارداتمان بیشتر است؛ خب، این خبر بسیار خوبی است؛ یا اینکه مثلاً فرض بفرمایید واردات ما از سال گذشته کمتر شده است؛ اینها خبرهای خوبی است، منتها اینها کفایت نمیکند و کار با اینها تمام نمیشود؛ کارهای اساسی باید انجام بگیرد. من چند کار را اینجا ذکر کرده ام که این کارها باید در زمینه ی اقدام و عمل انجام بگیرد. اوّل مسئولین محترم دولتی باید فعّالیتها و زنجیره های اقتصادی مزیت دار کشور را شناسایی کنند و بر آنها متمرکز بشوند؛ بعضی از فعّالیتهای اقتصادی در کشور اولویت دارد، اهمّیت دارد، مثل مادر میماند و از آن، بابهای متعدّد اقتصادی و تولیدی گشوده میشود؛ روی آنها بایست تمرکز کنند؛ آنها را باید شناسایی کنند و نقشه ی راه را مشخّص کنند و تکلیف همه را معلوم بکنند. دوّمین مسئله در این اقدام و عمل ای که ما گفتیم باید مورد توجّه قرار بگیرد، زنده کردن تولید داخلی است. آن طوری که به من گزارش کرده اند، امروز حدود شصت درصد از امکانات تولید ما معطّل است، تعطیل است؛ بعضی ها به کمتر از ظرفیت کار میکند، بعضی ها کار نمیکند؛ بایستی ما تولید را زنده کنیم، تولید را احیاء کنیم. [البتّه این]، راه دارد؛ این راه را خیلی از اقتصاددان های متعهّد بلدند. من به مسئولین محترم دولتی مکرّر گفته ام این منتقدینی را که هستند بخواهید، حرفهایشان را بشنوید؛ گاهی پیشنهادهای خوبی دارند؛ میتوان تولید را احیاء کرد و در کشور به حرکت درآورد. کار سوّم اینکه ما بالاخره تجارت خارجی داریم، واردات داریم، به یک چیزهایی احتیاج داریم که از خارج وارد کنیم، مجبوریم اینها را بخریم، اشکالی هم ندارد، لکن توجّه کنیم که این خریدهای ما، قدرت تولید داخلی ما را تضعیف نکند. فرض بفرمایید ما میخواهیم مثلاً هواپیما وارد بکنیم یا خریداری بکنیم؛ به ما گفته میشود – خود مسئولین دولتی میگویند – که اگر چنانچه فلان درصد از این قیمت را ما در صنایع داخلی هواپیما سرمایه گذاری کنیم، بیشتر از آنکه از خارج بخریم استفاده خواهیم کرد و تولید داخلی هم رشد پیدا میکند. اینکه ما همه چیز را از خارج وارد کنیم و نگاه نکنیم که این خرید ما، این واردات ما چه بلایی سر تولید داخلی می آورد خطا است؛ پس بنابراین در خریدها کاری کنیم که تولید داخلی تضعیف نشود. چهارم؛ ما پولهایی داریم در خارج از کشور؛ [مثلاً] نفت فروخته ایم، پولش را به ما نداده اند. در قضیه ی برجام بنا بر این شد که این پولها برگردد – البتّه اکثرش برنگشته، اغلبش برنگشته و دچار مشکل است؛ دست آمریکایی ها را انسان مشاهده میکند پشت این [قضیه]؛ البتّه انگیزه های دیگری هم وجود دارد، لکن بدجنسی بعضی از دستگاه های آمریکایی موجب شده است که این پولها برنگردد؛ لکن بالاخره برخواهد گشت – وقتی که این پولهای موجود ما در خارج که حالا هر چند ده میلیاردی که هست برگشت، در مصارفی به کار نرود که این پول هدر بشود. این پولی است که وارد کشور میشود، کشور نیاز دارد و در درجه ی اوّل مثلاً تولید است؛ مواظب باشند این پولی که وارد میشود، هدر نرود، از بین نرود، صَرف خریدهای بی مورد، صَرف کارهای بی جا، صرف اسرافها نشود؛ یعنی مدیریت منابع مالی ای که از بانک ها و مراکز خارجی به کشور وارد میشود. مسئله ی پنجم؛ بخشهایی در اقتصاد ما وجود دارد که مهم و دارای اهمّیت است؛ مثلاً بخش نفت و گاز یا بخش تولید موتور که برای خودرو، برای هواپیما، برای قطار، برای کشتی مورد استفاده است، این بخشهای حسّاس و مهم، دانش بنیان بشود. اینکه ما میگوییم اقتصاد دانش بنیان [این است]. جوانهای ما، دانشمندان ما نشان داده اند که میتوانند نوآوری کنند، میتوانند ما را از آن سطحی که در فنّاوری داریم بالاتر ببرند. خب، این کار کوچکی است که موشک بُرد بلند را جوری تنظیم کنند که در دوهزار کیلومتری با انحراف دو متر یا پنج متر به هدف بخورد؟ خب آن مغزی که میتواند این کار را بکند، در موارد گوناگون دیگر هم میتواند؛ مثلاً فرض کنید که سطح موتور خودرو را با یک پیشرفتی بالا ببرد که فرض کنیم مصرفش کم بشود، یا موتور قطار را به فلان شکل به وجود بیاورد؛ میتوانند. همین الان در کشور ما بنگاه های اقتصادی و تولیدی ای وجود دارند که کارهایی که آنها انجام میدهند و تولید میکنند، یا از مشابه خارجی اش بهتر است یا برابر آنها است؛ همین الان داریم؛ خب اینها را باید تقویت کرد. پس بنابراین دانش بنیان شدنِ بخشهای مهمّ اقتصاد داخلی، یکی از کارهایی است که در اقتصاد مقاومتی شرط است و بایستی انجام بگیرد. ششم؛ ما در گذشته روی بعضی از بخشها سرمایه گذاری کرده ایم؛ از آنها بهره برداری بشود و استفاده بشود. ما در زمینه ی نیروگاه سازی در کشور سرمایه گذاری خوبی کردیم؛ در زمینه ی پتروشیمی سرمایه گذاری خوبی کردیم. امروز کشور به نیروگاه احتیاج دارد، کشورهای دیگر هم به نیروگاه ارزانی که ما میسازیم احتیاج دارند. ما دیگر نرویم از بیرون نیروگاه بخریم وارد کنیم، یا افرادی بیاوریم برای ما نیروگاه درست کنند. این قسمتهایی که سرمایه گذاری شده است، برایش تلاش شده است و زحمت کشیده شده است، احیاء بشود و از آنها استفاده بشود. مطلب هفتم؛ در همه ی معاملات خارجی ای که ما انجام میدهیم، انتقال فنّاوری را شرط کنیم. البتّه برادران ما در دولت به ما گفتند که ما این کار را کردیم و میکنیم؛ من تأکید میکنم و تکرار میکنم برای اینکه غفلت نشود. فرض کنید [اگر] یک وسیله ای را یا یک شی ء تولیدی جدیدی را میخواهند بخرند، تولیدشده را نخرند، [بلکه] آن شی ء را با فنّاوری مخصوص خودش تهیه کنند و بیاورند؛ فنّاوری را داخل کشور کنند. در قراردادها این را باید بشدّت مورد توجّه قرار بدهند. مسئله ی هشتم؛ با فساد مبارزه ی جدّی بشود، با ویژه خواری مبارزه ی جدّی بشود، با قاچاق مبارزه ی جدّی بشود؛ اینها دارد به اقتصاد کشور لطمه میزند و ضررش را مردم میبرند. اگر ما در مقابل آن مجموعه ای که فرض بفرمایید با زدوبست هایی در زمینه ی مسائل اقتصادی ویژه خواری میکنند، خودشان را از امتیازات ویژه برخوردار میکنند و یا دچار فساد پولی و مالی و اقتصادی میشوند، سهل انگاری کنیم، قطعاً کشور ضرر خواهد کرد؛ نباید سهل انگاری بشود. البتّه در مقام بیان و در روزنامه ها و جنجال و بخصوص با جهت گیری های سیاسی، حرفهای قشنگ خوبی زده میشود امّا اینها فایده ای ندارد. حالا یک مجرم اقتصادی را مثلاً فرض کنیم دستگیر کردند، روزنامه ها درباره اش بنویسند و عکس و تفصیلات و کارهایی مانند اینها را با اهداف جناحی و سیاسی بکنند، اینها فایده ای ندارد؛ دو صد گفته چون نیم کردار نیست. باید جلوی آن فسادی را که امروز ممکن است پیش بیاید بگیرند و مانع فساد بشوند. قاچاق همین جور است؛ مانع قاچاق [بشوند]. باید با قاچاق، به معنای واقعی کلمه مبارزه کنند. مطلب بعدی بهره وری از انرژی [است]. من یک وقتی هم اینجا در یکی از همین سخنرانی های اوّل سال، چند سال قبل از این، این را گفتم(7) که ادّعا میشود و گفته میشود که اگر ما بتوانیم بهره وری انرژی را ارتقا بدهیم، بالا ببریم و صرفه جویی کنیم، صد میلیارد دلار صرفه جویی خواهد شد؛ مبلغ کمی نیست، مبلغ زیادی است؛ این را جدّی بگیرند. این همه کارهای گوناگون دارد در این مملکت انجام میگیرد، بعضی هایش غیر لازم، بعضی هایش مضر؛ خب کار را در این جور بخشها متمرکز کنند. این شد اقدام و عمل ؛ اقدام یعنی این چیزها – البتّه شنیدم این، مصوبّه ی مجلس هم هست؛ ارتقای بهره برداری از انرژی، مصوبّه ی مجلس شورای اسلامی است – واقعاً بررسی کنند که اگرچنانچه یک چنین چیزی وجود دارد، باید روی این متمرکز بشوند و کار کنند. و [مطلب] دهم؛ به صنایع متوسّط و کوچک نگاه ویژه بکنند. الان چندین هزار کارگاه و کارخانه ی متوسّط و کوچک در کشور هست؛ اگرچنانچه این آماری که به من داده اند و بنده گفتم که شصت درصد از اینها الان دچار بیکاری و تعطیل هستند درست باشد، خسارت است. آن چیزی که در متن جامعه اشتغال ایجاد میکند، تحرّک ایجاد میکند و طبقات پایین را بهره مند میکند، همین صنایع کوچک و متوسّط است؛ اینها را تقویت کنند و پیش ببرند. خب، این ده نقطه ی کار که اگرچنانچه اقدام و عمل بخواهد انجام بگیرد برای اقتصاد مقاومتی، این ده کار میتواند انجام بگیرد. البتّه کارهای دیگری هم میشود انجام داد که مسئولین نگاه میکنند و بررسی میکنند. بنده ده مورد را این جوری پیشنهاد میکنم. این میشود جریان انقلاب، این میشود حرکت انقلابی در کشور، این میشود اقتصاد مقاومتی ای که کشور را نجات خواهد داد. اگر این کارها را بکنیم، ما میتوانیم در مقابل آمریکا بِایستیم و تحریمهای او در ما اثر نکند. ما احتیاج نداریم از ارزشهای خودمان، از خطوط قرمز خودمان، از اصول خودمان صرفِ نظر کنیم تا آمریکا نتواند ما را تحریم بکند؛ ما با دنبال کردنِ همین سیاست اقتصاد مقاومتی، به معنای عملی مسئله و اقدام عملی موضوع، میتوانیم کشور را مصونیت سازی کنیم؛ میتوانیم مصونیت بدهیم کشور را تا دیگر در مقابل تحریم به خودمان نلرزیم که ما را تحریم خواهند کرد. خب تحریم بکند؛ اگر اقتصاد مقاومتی شد، تحریم دشمن تأثیر قابل توجّهی نخواهد کرد. این میشود حرکت انقلابی و حرکت مؤمنی. آن وقت اگر ما این کارها را کردیم، مسئولین محترم دولتی آخر سال 95 میتوانند بیایند گزارش بدهند که ما این چند هزار کارگاه و کارخانه و مزرعه و دامداری و امثال اینها را احیاء کردیم. میتوانند بیایند اینها را بگویند؛ میتوانند به مردم گزارش بدهند، مردم هم ببینند و حس کنند. وقتی مردم حس کردند، آن وقت اعتماد و اطمینان پیدا میکنند. و البتّه باید مردم کمک کنند. من به شما عرض بکنم که مردم – چه افراد سیاسی، چه افراد اقتصادی، چه آحاد مردم – باید به دولت کمک کنند، به مسئولین کشور کمک کنند. این کار البتّه فقط هم کار دولت نیست؛ هر سه قوّه باید با یکدیگر همکاری کنند تا کار پیش برود؛ و مردم هم باید کمک کنند به اینها؛ این کمک لازم است و جدّیت مسئولین بخصوص قوّه ی مجریه هم لازم است. اگر بتوانیم این حرکت را راه بیندازیم، عرض کردیم که این جریان، جریان انقلابی است و هم سرعت خواهد داشت، هم موفّقیت خواهد داشت. ما در هرجایی که کار انقلابی کردیم، اینها را داریم. ببینید! کاری که شهدای هسته ای ما در زمینه های هسته ای که بسیار هم حسّاس است پیشاهنگش بودند، کاری که شهید طهرانی مقدّم پیشاهنگش بود، کاری که شهید کاظمی(8) در زمینه ی سلّول های بنیادی پیشاهنگش بود، کارهای بسیار بزرگی است. در زمینه های فرهنگی [هم] کاری که شهید آوینی پیشاهنگش بود و در این اواخر [هم] مرحوم سلحشور – که اینها پیشروان کار انقلابی در این کشورند – اینها را باید ترویج کرد، اینها را باید تقدیر کرد و نام اینها را باید گرامی داشت. کار انقلابی این است. اینکه من بارها تکرار میکنم که نیروهای انقلابی را و نیروهای حزب اللّهی را باید گرامی بداریم و باید نگه بداریم، به خاطر این است؛ کار وقتی با روحیه ی انقلابی شد، پیشرفت خواهد کرد. من بحث اقتصاد مقاومتی را عرض کردم؛ فقط یک کلمه [هم] در باب مسائل فرهنگی عرض بکنم. میدانید که مسائل فرهنگی به نظر من بسیار مهم است؛ بنده به مسائل فرهنگی اهمّیت بسیار زیادی میدهم و آنچه امروز میخواهم عرض بکنم، همان مطلبی است که به نظرم سال گذشته بود یا سال قبلش بود که در همین جلسه ی اوّل سال عرض کردم(9) که این مجموعه های خودجوش مردمی که کار فرهنگی میکنند – که الان در سرتاسر کشور هزاران مجموعه ی خودجوش مردمی هست که دارند خودشان کار میکنند، خودشان فکر میکنند، خودشان تلاش میکنند و کار فرهنگی میکنند – روزبه روز باید توسعه پیدا کنند؛ دستگاه های دولتی باید به اینها کمک کنند. دستگاه های دولتی، آنهایی که مربوط به فرهنگند، به جای اینکه آغوش خود را به روی کسانی که نه اسلام را قبول دارند، نه انقلاب را، نه نظام اسلامی را، نه ارزشهای اسلامی را [باز کنند]، آغوش خود را به روی بچّه مسلمانها، به روی جوانهای مؤمن، به روی بچّه های انقلابی، به روی بچّه های حزب اللّهی باز کنند؛ اینها میتوانند کار کنند و دارند کار میکنند؛ کارهای فرهنگی باارزشی دارد انجام میگیرد. در همه ی زمینه ها جوانان انقلابی ما میتوانند تلاش کنند، کار کنند. جوانان عزیز! کشور مال شما است، فردا مال شما است، امروز هم مال شما است؛ بدانید شما اگر در میدان باشید، شما اگر با ایمان به خدا و توکل به خدا حرکت کنید، شما اگر باور به خود داشته باشید، آمریکا و بزرگ تر از آمریکا هیچ غلطی نمیتوانند بکنند. پروردگارا! آنچه گفتیم و شنیدیم، برای خودت و در راه خودت قرار بده؛ آن را به کرمت از ما قبول بفرما. پروردگارا! به محمّد و آل محمّد، ارواح شهدای عزیز را از ما راضی کن؛ روح مطهّر امام بزرگوار را از ما راضی کن. پروردگارا! به این ملّت، عزّت روزافزون، شوکت روزافزون، قدرت روزافزون و توانایی های روزافزونِ همه جانبه عنایت بفرما. پروردگارا! ما را از خدمتگزاری به این ملّت و به اسلام و مسلمین و به این کشور زوال میاور. پروردگارا! به محمّد و آل محمّد، آنچه را گفتیم، آنچه را خواستیم و آنچه را تو میدانی که ما به آن احتیاج داریم، ولو بر زبان نیاوردیم، به ما عنایت بفرما. پروردگارا! روح مطهّر برادر عزیزمان مرحوم آقای طبسی (رضوان الله تعالی علیه) را با اولیائت محشور بفرما. والسّلام علیکم ورحمهالله وبرکاته 1) حجّت الاسلام والمسلمین عبّاس واعظ طبسی (تولیت فقید آستان قدس رضوی) 2) اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل 3) اطاعت 4) ناراحت و بی قرار 5) شعار مردم: دولت تدبیر و امید! بصیرت، بصیرت 6) شعار حضار: ای رهبر آزاده / آماده ایم آماده 7) بیانات در جمع زائران و مجاوران حرم رضوی (1388/1/1) 8) دکتر سعید کاظمی آشتیانی (رئیس پژوهشکده ی رویان) 9) بیانات در جمع زائران و مجاوران حرم رضوی در مشهد مقدّس (1393/1/1) منبع خبر : خامنه ای . آی آر کد مطلب : سایر اخبار ...
از احمدی نژاد می ترسیدیم/ احمدی نژاد، حدادعادل را از خودش نمی دانست
انجام شده بود. چکار می توانستیم بکنیم؟ فقط می توانستیم منتظر وزیر پیشنهادی باشیم. خب آن وزیر پیشنهادی هم نهایتا آقای کردان بود که سرنوشت بی نظیری در دولت داشت. اول از هر چیز چطور ایشان رای آورد؟ چون به هر حال در همان مقطع هم صحبت درباره مدرک تقلبی آقای کردان مطرح بود. بله. ولی خیلی جدی نشده بود. خب چطور در آن مقطع رای آورد؟ چرا روی بحث مدرک تقلبی به اندازه کافی ...
مقایسه آئودی S6 کواترو با کادیلاک CTS و لکسس GS F +تصاویر
خیر است. Lieberman چنین نظری دارد: "من GS F را کاوش کردم. مشکل این است، پولی که شما برای GF S می پردازید، باید 640 اسب بخار CTS-V را داشته باشید. فیس و افاده ی برند یک چیز است اما در این مورد خاص صادقانه بگویم کمی مضحک به نظر می رسد!” رتبه ی اول: کادیلاک CTS-V اسپورت رستم داستان ما کادیلاک CTS-V است! نه زیادی سفت است و نه زیادی نرم، فقط خودش است. در پیچ های جاده،CTS بالانسی ماهرانه ...
گسترش ارتباطات تعاملی اولویت سال آینده
شرکت اینترنتیAOL فروخته شد که تنها بعد از سه سال توسط تیم مایکل(team Michael) و همسرش زوچی بیرچ (Xochi Birch )راه اندازی شد. تأثیر یک جامعه در حال تغییر تغییر اینترنت به گونه ای است که بازتابی از یک تغییر بسیار گسترده تر در جامعه داشته است. سال ها است که سیاستمداران برجسته و مفسران اجتماعی در مورد پایان اختلافات صحبت می کنند. در سخنرانی مکنزی استوارت (Mackenzie-Stuart) در دانشکده ...
بسته کتاب نوروزی 2 فروردین 95
امام علی(ع) و نهج البلاغه ایشان داشته، با تکیه بر منابع و ماخذ فراوان که مورد پسند نسل امروز است به معرفی امام علی(ع) از زبان یاران و دشمنان ایشان پرداخته است. همچنین حسن بیگی نویسنده این اثر، در کنار موضوع اصلی داستان سعی کرده است نگاهی انسانی به پذیرش ادیان مختلف از دیدگاه اسلامی و همین طور نشان دادن برتری اخلاق به بسیاری از موضوعات ظاهری مورد اختلاف در ادیان مختلف بپردازد. ...
سود و منفعت بعضی ها در تفرقه انداختن است/ اختلافات جناحی سر ابد و یک روز خالی می شود
فیلم ابد ویک روز دامن زده شده است. بنابراین مخاطب چنین برداشتی خواهد داشت که پرسوناژ افغانی فیلم ابد ویک روز به اصطلاح مثل بدمن داستان است .... بیایید فکر کنیم الان در مرحله فیلمنامه هستیم. یعنی دارم فلاش بک می زنم و شما را به زمانی می برم که ما در مورد کاراکتری که قرار است با سمیه ازدواج کند با سعید صحبت می کردیم. در مورد این مسئله خیلی بحث کردیم اصلا در ابتدا موضوع یک تبعه خارجی یا یک ...
بقعه شیخ صدوق قطب گردشگری جنوب تهران
می دهد و برای جلوگیری از آسیب سیل، قبر را بلندتر از زمین می سازند. همچنین سالخوردگان می گویند; مسجد ماشاالله هم در همین زمان در اثر سیل از بین رفته است و مجدداً آن را بنا کرده اند. درباره تعیین تاریخ آن می گویند مربوط به دو یا سه سال بعد از تعمیر امامزاده طاهر به فرمان ظلّ السلطان، فرزند ناصرالدّین شاه و سرپرستی سراج الملک است. اشعار دور ایوان بقعه سنه 1301 ه . ق را نشان می دهد و دو یا ...
روایت دخل و خرج سالانه نهاد کتابخانه ها/ناشران از مخاطب بریده اند
.... مختارپور در یکی از روزهای پایانی سال 94 در دفتر خود به گفتگو با خبرنگار مهر نشست و درباره موضوعات مختلفی گفتگو کرد. این گفتگو در سه قسمت تنظیم شده که بخش اولش بیشتر شامل موضوعات مالی و اقتصادی نهاد می شود و موضوع سهم نیم درصدی از بودجه شهرداری را در شرایط بعد از تصویب قانون مجلس، دنبال می کند. بخش های دیگر این گفتگو نیز به مرور در خروجی خبرگزاری مهر قرار خواهد گرفت. ...
فال روزانه دوشنبه 02 فروردین 1395
توانید به راحتی عمیق ترین احساسات خود را به زبان بیاورید، برای اینکه امروز فقط نباید در مورد عشق و علاقه تان صحبت کنید، بلکه باید در عمل هم عشق خود را ثابت کنید. پس از انجام دادن کارهای جدید برای نشان دادن علاقه خود ترس نداشته باشید!! و در سال جدید در رفتارتان تجدید نظر کنید. فال روز متولدین مهر: شما در سال گذشته انقدر روی نقش خود در جامعه و یا فعالیت های کاری خود تمرکز کرده بودید که ...
بچه غول آسیب های اجتماعی قابل انکار نیست
من دارم بالای 85 تا 90درصدشان در سن باروری اند. این یعنی خطر زایش، خطر ایجاد و تولد بچه هایی که بی هویتند، محل اسکان اینها چه می شود؟ متوجه شدم روی این موضوعات چندان فکر نشده؛ چه از قبل و چه حتی زمانی که من داشتم اینها را می دیدم. گزارش هایی که در خصوص متکدیان، اجاره دادن بچه های و ...توسط پژوهشگران می آمد، نشان می داد شرایط بسیار حاد است .همان زمان در یک مصاحبه تلویزیونی موضوع فروش نوزادان ...
طبق گزارش یک نهاد رسمی، فساد در دولت روحانی 18درصد بیشتر شد/تاجرها مسئول ارشد دولت شدند/رشد منفی 2درصد ...
بانک ها و چشم انداز اقتصادی دولت پاسخ داد. مصاحبه با وی به دلیل کشیده شدن موضوع به سوابق ایشان در جبهه و مبارزات علیه رژیم طاغوت به درازا کشید، اما مانعی برای یک بحث جدی درباره اقتصاد ایران به خصوص در دوره دولت یازدهم نشد. مشروح گفت و گوی مرتضی رحیمی یگانه با باشگاه خبرنگاران تسنیم (پویا) به شرح زیر است: تسنیم: نرخ بیکاری از سال 92 رشد داشته که سال 92، 10٫4 بوده است و در سال جاری ...
لاک های قاتل را بشناسید!
...؛ اول از همه توجه کنید که تولیدکنندگان ملزم هستند حتما تمام مواد موجود در لاک را روی برچسب آن بنویسند و اگر چنین برچسبی نداشته باشد بهتر است از خریدن لاک صرف نظر کنید چون احتمالا مواد نامناسبی در آن وجود دارد که تولید کننده از درج آن خودداری کرده است. علاوه بر این نبودن برچسب مواد اولیه نشان دهنده غیرمعتبر بودن مارک تولید کننده است. لاک را با دندان پاک نکنید روزبه روز ...
معنای برجام دو و سه، صرف نظر جمهوری اسلامی از مسائل اساسی خود است/آمریکا در توافق هسته ای به وعده هایش ...
دارد انجام می گیرد و در تمام زمینه ها می توانند جوانان انقلابی کار کنند، امروز و فردا برای جوانان است. جوانان بدانند که اگر شما در میدان باشید و اگر باور به خود داشته باشید امریکا و بزرگ از امریکا هیچ غلطی نمی توانند بکنند.
10 کتاب خواندنی برای گوشه گیرها در نوروز!+تصاویر
. توما ، شخصیت اصلی رمان انتقادات فراوانی به کمونیست های چک دارد و همین موجب می شود که او شغلش را از دست بدهد. او طی اتفاقی با ترزا ازدواج می کند اما رابطه با زنان دیگر مانند سابینا را نیز ادامه می دهد. با این وجود می داند که فقط ترزا را دوست دارد و ترزا اما با دانستن این موضوع دچار حالت های پریشانی و کابوس های هولناک ناشی از نبود توما می شود. بار هستی از بودن سخنی می گوید؛ از ذلت ها تا ...
اگر حمایت های رهبری نبود سرمان را می بریدند!/ علاقه هیات های مذاکره کننده 5+1 به کباب و قورمه سبزی/ ...
نیستند نظر شما در این باره چیست؟ در روابط دیپلماتیک آداب معاشرت خیلی مهم است . اعضای هیات های خارجی متاثر از هر فرهنگی که باشند به تشریفات که به معنای آداب معاشرت است مقید هستند. منتها در هر مذاکره وقتی کار جدی می شود و مذاکرات شکل کاری صرف به خود می گیرد، از مرحله تشریفات عبور شده وتنها کار ملاک قرار می گیرد. هنگامی که از مرحله تشریفات عبور می کنیم دیگر فقط محتوی مهم می شود لذا همه با هم راحت ...