سایر منابع:
سایر خبرها
رئیس یک قبیله در پاکستان، خدا را قبول نداشت ولی امام خمینی(ره) را قبول داشت!
! شعر سنّی متعصب در وصف امام! در زمان رحلت امام مردم پاکستان واقعا متاثر شده بودند. مردم امام را رهبر خودشان می دانستند و بخاطر همین بسیار ناراحت بودند. مراسمات عزاداری بسیاری برگزار شد. خود من با اینکه کودک بودم گریه می کردم. اگر کسی می پرسید چرا گریه می کنی نمی دانستم چه جواب بدهم ولی حالم خوب نبود و گریه می کردم! کوثر نیازی یکی از شعرای معروف پاکستانی بود که از ...
ماجرای دختر و پسری با ظاهر بسیار نامناسب که ناخواسته وارد علقمه شدند
...، دل از او نمی کنند و این صحنه بسیار برای من جالب و شیرین بود که یک مبلغ تا چه اندازه می تواند اثرگذار باشد. حجت الاسلام قربانی، در پایان سخنان خود، با بیان این که کلیه خادمین و مبلغین حاضر در یادمان، برای خدا و پاسداشت خون شهدا، فعالیت و تلاش می کنند، اظهار داشت: خدا را شاکرم که چنین توفیق بزرگی را نصیب من و دیگر دوستانم نمود و امیدواریم در آخرت مورد شفاعت شهدا و اهل بیت(ع) قرار گیریم. منبع:حوزه نیوز انتهای پیام/ ...
پدر، دخترش هستی را برای شهادت آماده کرده بود/ لباس خلبانی که بوی شهادت می داد
که بنا به موقعیت کاری نشد و اعزامش به اردیبهشت ماه سال 95 افتاد. او میخواست مدافع حرم عمه جان زینب شود ولی شهادت زودتر به استقبالش آمد عشق به ولایت و مردم در رفتارش موج میزد و دائم می گفت که رهبرم سالم باشند و مردم در آرامش برای من کافیست. در کارش خلبان شهید بابایی را الگو قرار میداد و رفتارش برگرفته از رفتار شهدا بود. اصفهان شرق- از عشق به خدمت شهید برایمان بگویید ...
جهان تشیع در سالی که گذشت/ قسمت اول: بهار 1394
مشروعیت رئیس جمهور مستعفی این کشور، موج رسانه ای شیعه هراسانه و ضد ایرانی در رسانه های مصری قوت گرفت. یمن: رژیم سعودی با مشارکت 10 کشور دیگر از جمله پنج کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس از روز ششم فروردین 1394 جنگ علیه یمن را آغاز کردند. تجاوز نظامی آل سعود به مردم مظلوم یمن واکنش های متفاوتی را در صحنه بین المللی به دنبال داشت؛ ایران این تجاوز را محکوم، آمریکا اعلام کرد که این تجاوز با ...
دیدار استاندار مرکزی با خانواده شهید مدافع حرم در اراک
...: برهمه ما واجب است به اندازه توان خود، روحیه خدا باوری، ایمان به معاد، عشق به اهل بیت(ع)، اخلاص و خدمت به مردم شریف را درآحاد ملت، به ویژه جوانان، تقویت کرده و زنده نگهداریم و ازاین طریق نسبت به آرمان های امام و شهدای گرانقدر و رهبر معظم انقلاب ادای دین کنیم. مرتضی انصاریفر افزود: بحث مسئولیت پذیری و پاسخگویی به مشکلات انسان های دیگر ازجمله خدمت به دیگران کاری بوده که شهدا به آن اهمیت می داند. گفتنی است این دیدار عصر روز دوشنبه هشتم فروردین 95 باخانواده شهید سعید مسلمی مدافع حرم اراک که درسال 94 درسوریه به شهادت رسیدند، انجام شد. انتهای پیام/ ...
پیگیری رها شده ها
؛ فقط صدای سوختم ... سوختم... پسرم را می شنیدم. نمی توانستم از شدت حرارت کف زمین راه بروم. در این فکر بودم که زلزله آمده یا آتشفشان شده که به خود آمدم و دیدم یک کامیون در وسط پذیرایی خانه است. اینها صحبت های مادری است که خانه و کاشانه اش را در یک کابوس شبانه از دست داد و بعد از گذشت یک سال همچنان با یاد آوری آن ماجرا، اشک بر چشمانش می نشیند و با غمی دردناک از آن شب سیاه سخن می گوید. ...
صحنه پیوسته به جاست؟!
درونگرا پیش می رفت،نصیر ملکی جو هم با اکسسوار(وسایل صحنه) غول آسایش در کرگدن مثل همیشه نشان داد که نمی خواهد مثل بقیه باشد و متفاوت بودن ،و نه متفاوت نمایی ،را در دستور کار خود قرار داده و همچنان به این روند پایبند است.تمام موسیقی – نمایش های محمد رحمانیان بلااستثنای به عنوان یک گونه جدید یا حداقل کمتر کار شده در تئاتر ایران گیشه پررونقی داشتند و با سالن پر تا شب آخرین اجرا پیش می رفتند.رحمانیان در ...
کاری که یکسره شد
استقبال پر شور مردم این استان روبه رو شد. خرداد که به نیمه رسید سالگرد رحلت امام خمینی (س) با حاشیه هایی همراه شد و عده ای سعی در ایجاد اخلال در سخنرانی رئیس جمهور به بهانه مخالفت با برجام داشتند. جشن دومین سالگرد پیروزی حسن روحانی در انتخابات نیز برگزارشد ولی بازهم برخی نگذاشتند طرفداران دولت به شادی این روز راشب کنند. باید به صدور حکم 10 سال زندان برای مهدی هاشمی نیز اشاره کرد. در این ماه نیز رفت وآمد ...
علی ضیا: سعی کردیم بزرگترین اتفاق موسیقایی تاریخ تلویزیون را رقم بزنیم
همین دلیل از بخش موسیقایی برنامه یکِ یک بازخوردهای زیادی دریافت کردیم و خدا را شکر مخاطبان موسیقی برنامه تحویل سال ما را دوست داشتند. *پروسه تولید این قطعات و ویدئوها از چه زمانی آغاز شد؟ روز اولی که به طرح برنامه فکر کردیم این نکته را مدنظر داشتیم که باید بخش موسیقی برنامه ما پر و پیمان باشد چون مردم دوست دارند در شب عید قطعات جدید و متفاوت بشنوند. یک ایده این بود که قطعات پخش شده را با ...
دعوای سیاسی گره ای از مشکلات حل نمی کند/اساس کار کشور امروز اقتصاد و اشتغال است/لزوم آسیب شناسی بداخلاقی ...
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛به نقل از البرز 24 نماینده منتخب مردم کرج در انتخابات مجلس دهم شورای اسلامی در اولین حضور خود در جمع مسئولین استان البرز ضمن تبریک سال نو همدلی و عملکرد خوب مجموعه نظارتی و شورای نگهبان و استانداری، فرمانداری و ... را در راستای سلامت انتخابات وحضور پر شور مردم و لبیک گفتن به ندای رهبر معم انقلاب را مورد تمجید قرار داد و گفت: این مسیر زیبا متاسفانه توسط برخی از ...
در انفجار روز گذشته در قلب لاهور چه گذشت؟
...، به بالای درختان می رسید. جواد علی که در محدوده پارک سکونت دارد، در توصیف این حادثه به خبرگزاری فرانسه گفت: موج انفجار تا حدی شدید بود که تمامی شیشه های خانه ما ریخت. همه چیز می لرزید. همه جا را دود فرا گرفته بود. بعد از 10 دقیقا من از خانه خارج شدم. اجساد تکه تکه شده به دیوارهای خانه ما چسبیده بود. مردم می گریستند و صدای آژیر آمبولانس ها به گوش می رسید. او افزود: این پارک ...
شهرام قائدی: عید نوروز به عشق مادرم به قیروکارزین می آیم / بغض هایم نمیگذارند بیش از سه کلمه درباره ی ...
و تو هم به من احتیاجی نداری و اصلاً ما به هم گیر نیستیم. با صداقت کامل خدمتتون عرض میکنم که من بیشتر از سه کلمه در مورد شهدا نمیتونم حرف بزنم و حالم به شدت دگرگون میشه. لطیفی در روز سوم برای من دیالوگی ننوشت و همه را خودم نوشتم من در فیلم سینمایی روز سوم تو یک صحنه میخواستیم اون دختر یا به عبارتی اون ناموس وطن رو از بین عراقی ها ببریم بیرون. خب منم مثل برزو ، منم مثل پوریا یا ...
قلعه نویی در تبریز مشکل قلبی پیدا کرد
ویژه نوروزی با تسنیم، در مورد اتفاقات سال 94، اختلافاتش با رسول خطیبی، بازگرداندن امیر قلعه نویی به تیم تراکتورسازی و حضور یا عدم حضور برخی از بازیکنان بزرگ فوتبال ایران در این تیم، صحبت های جالبی را به زبان آورده است که در ادامه می خوانید: سال 94 برایتان چطور گذشت؟ محیط ورزشی شرایط خاص خودش را دارد و امسال یک سال پرتلاطم برای من محسوب می شد که در آن با شاد شدن دل مردم، ما نیز ...
بخشش هایی که میلیاردی می ارزند
84 بنا به تعریف خود مرتکب قتل می شود و اینگونه داستان خود را بازگو می کند؛ روزی با موتور از کنار خیابان می گذشتم. با دیدن صحنه درگیری میان چند نفر، از موتور پیاده شدم و برای جداکردن به سمت آنها دویدم، نمی دانم چه شد، چیزی یادم نمی آید تنها می دانم جوانی که پیچ گوشتی توی شکمش فرو رفته بود روی من افتاده بود؛ پیچ گوشتی ای که از جعبه ابزار موتور من برداشته بودند و من متوجه نشده بودم. زمانی که این فرد ...
پایه ریزی احیای روابط پر رونق ایران و آلمان در سال 94
تین نیوز | ایران و آلمان که تا قبل از تحریم های یکجانبه و غیرقانونی ضد ایرانی سالانه تا پیش از پنج میلیار دلار روابط تجاری داشتند، با استفاده از نتایج مذاکرات منجر به برجام بین تهران و 1+5، سال 1394 مذاکرات گسترده ای را برای احیای روابط پر رونق اقتصادی دو کشور آغاز کردند. *** روابط برلین و تهران در سالی که گذشت برلین در مذاکرات هسته ای منجر به برجام نسبت به فرانسه نقشی بارز و ...
از ناله های مادران شهدا تا گام برداشتن در مقدس ترین خاک
دامن گیر است؛ اما شهدا نمی گذارند لباس هایت خاکی شود خاک اینجا دامن گیر است اما شهدا نمی گذارند لباس هایت خاکی شود دلی پر از آه، اشک و سوز داری، اینجا که باشی نمی دانی با دل گریه کنی یا با دیده اشک بریزی، اینجا که باشی نمی دانی سربند یا زهرا ببندی یا سربند علمدار کربلا، چون شنیده بودم در این مناطق هر کدام یکی از ائمه اطهار معجزه می کردند و به نام یکی از ائمه نامگذاری است. ...
ناگفته های رضا رشیدپور مجری تبریزی از دوران مجری گری اش+ تصاویر
تا جوان با دو، ساه تا دوربین. پرکردن فیلم در یوتیوب و فیس بوک هم بخشی از همان تاثیرگذاری است؟! نه! شما به فضای 88 اشاره کردید و یاس و فشار روحی که بخش بزرگی از مردم را دربر گرفته بود. آن زمان من احساس می کردم که وجود آدمی مثل رضا رشیدپور که دوربین رو به رویش را روشن کند و بگوید که مردم بیاییم حرف بزنیم، حرف های مان را با رعایت چارچوب هایی بزنیم که هزینه های سنگین به ما تحمیل نکند ...
گفتمان اقتصاد مقاومتی و روحیه انقلابی
رهبری در ادبیات سیاسی کشور نشان از اهمیت موضوع و هشیاری بخشیدن به ملت و مسئولین در برابر مکاید دشمن در به هدف قرار دادن فرهنگ این کشور دارد. تاکید چند باره ایشان در خصوص مسائل فرهنگی و استفاده از واژگان و عبارات متعدد در برهه های زمانی مختلف بدان جهت است که همگان خطر دشمن را احساس کرده و بپذیرند که در صحنه نبرد فرهنگی با دشمن قرار دارند. به عبارت دیگر رهبری معظم انقلاب سمت و سوی ...
ارکستر سمفونیک تهران با رهبری لوریس چکناواریان روی صحنه می رود
موسیقی ما- ارکستر سمفونیک تهران، اردیبهشت ماه به مدت هفت شب در تالار وحدت تهران در حالی روی صحنه می رود که لوریس چکناواریان - آهنگساز و رهبرِ شناخته شده - این ارکستر را رهبری خواهد کرد. این اولین اجرای ارکستر سمفونیک بعد از اتفاقات و حاشیه های فراوانی است که در این مدت و با رفتنِ علی رهبری ایجاد شده است. ارکستر سمفونیک تهران با کنسرت مایستری بردیا کیارس در این کنسرت تعدادی از سوئیت ها ...
عصبانیت محمد خاتمی از یک اردوی مختلط
غلامرضا خواجه سروی گفت: وقتی سال 84 وزارت علوم را تحویل گرفتیم، چیزی غیر از یک فضای سیاسی شکست خورده در دانشگاهها به چشم نمی خورد که خیلی از کسانی که در دانشگاهها در حال فعالیت بودند به خاطر افراط در عمل سیاسی و تندروی های بی مورد، جامعه دانشگاهی آنها را منزوی کرده بود. به گزارش میدان72, تفاوت های سیاسی و فرهنگی دولت نهم و دهم با دولتهای پیش از خود، اتفاقا در زمینه دانشگاه نیز ظهور و بروزهای خاص خود را به همراه داشت؛ تفاوت هایی که به مرور و بعد از گذشت تنها چند ماه از آغاز به کار دولت نمایان شد. دگرگونی فضای دانشگاه، تغییر مسیر و سکوت جنجال های به پا شده، کارهای سیاسی صرف، تغییر آهنگین صدای نا متوازن فضای دانشجویی وقت و مواردی از این دست که در ادامه مطلب بدان اشاره خواهد شد، بنایی شد تا با غلامرضا خواجه سروی، معاون فرهنگی وزیر علوم تحقیقات و فناوری دولت دهم و از عناصر تاثیرگذار در همین معاونت در دولت نهم به گفتگو بنشینیم و دورنمای واضح تری از مسائل فوق را ترسیم کنیم. وی در این گفتگو از دوران حضور خود در معاونت فرهنگی وزارت علوم گفت و ارزیابی خود را وضعیت وزارت علوم فعلی می گوید. در ادامه مشروح گفتگوی خبرنامه دانشجویان ایران ؛ با وی را می خوانید: * زمانی که معاونت فرهنگی وزارت علوم را تحویل گرفتید، چه شرایطی داشت و تحلیل شما از شرایط آن روز چیست؟ خواجه سروی: از زمان ورودم به معاونت فرهنگی وزارت علوم؛ چون از سال 84 تا 88 قائم مقام معاونت فرهنگی بودم و از سال 88 تا 92 نیز معاونت فرهنگی بودم. به هر حال آن زمان آقای دکتر خرمشاد حدود دو ماه زودتر از بنده آمده بودند و من به وزارت علوم رفتم؛ اگر بخواهیم خیلی وارد فضای اداری و مالی و ... نشویم و فقط به فضای دانشگاهی بپردازیم، شرایطی که آن زمان حاکم بود، از سال 84 و بعد از روی کار آمدن دولت نهم، کلا یک جو بسیار سیاست زده ای در دانشگاهها حاکم بود و تا جایی که اغلب نیروهای سیاسی حاضر در دانشگاهها از بس که فضا از سیاست و کار سیاسی اشباع شده بود، یک حالت دلزدگی و پس زدگی در فضای سیاسی ایجاد شد و علاوه بر آن، هر چیزی رنگ بوی سیاسی به خودش گرفت. بهت دانشگاه از فضای سیاسی در بن بست فرهنگ آن زمان چیزی غیر از سیاست در دانشگاهها به چشم نمی خورد؛ آن هم یک فضای سیاسی شکست خورده که خیلی از کسانی که در دانشگاهها در حال فعالیت بودند به خاطر افراط در عمل سیاسی و تندروی های بی مورد، جامعه دانشگاهی آنها را منزوی کرده بود و جایگزینی هم نداشتند؛ به نظر می رسید که خیلی از تشکلها در حالت سردرگمی و بهت و حیرت در این فضا به سر می برند. من یادم هست که یکی از چیزهایی که به عنوان شاخصه این فضا آن زمان بحث می شد این بود که بالاخره باید دانشگاه سیاسی داشته باشیم، دانشجوی سیاسی کیست، و می گفتند که دانشجویان برای فعالیت های سیاسی نیاز به منشور دارند یا ندارند و حتی یادم بود که بحثی تحت عنوان اخلاق و منشور اخلاقی اساتید و دانشجویان و حتی منشور اخلاقی کارکنان در آن زمان حتی روی آن کار شد و به تمام دانشگاهها ابلاغ شد اما به نظرم در حوزه دانشجویان و اساتید دیگر شکل نگرفت. آن زمان چیزی غیر از سیاست در دانشگاهها به چشم نمی خورد؛ آن هم یک فضای سیاسی شکست خورده که خیلی از کسانی که در دانشگاهها در حال فعالیت بودند به خاطر افراط در عمل سیاسی و تندروی های بی مورد، جامعه دانشگاهی آنها را منزوی کرده بود و جایگزینی هم نداشتند؛ به نظر می رسید که خیلی از تشکلها در حالت سردرگمی و بهت و حیرت در این فضا به سر می برند. به دنبال این بهت و حیرت و سردرگمی که در فضای فرهنگی و اجتماعی دانشگاهها وجود داشت تقریبا همه فکر می کردند که فضای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی دانشگاهها به بن بست رسیده است و مثل یک لشکر شکست خورده است و دیگر راهی جلوی پای آن نیست. جاهای اصلی نیز در دست کسانی افتاده بود که در واقع نقیض تاسیس تحکیم بودند؛ تحکیم شیراز هم که تشکیل شده بود، جمعیت کمی بودند که هنوز در موضع ضعف بودند. حتی کارکنان وزارت علوم که دلسوز بودند، آن زمان وقتی ما می رفتیم بازدید، می گفتند که آیا شما برنامه ای دارید؟ چه کار می خواهید بکنید؟ خلاصه اینکه فضای بسیار سخت و سنگینی آن زمان بود؛ بالاخره از زیر فشار هشت ساله یکسری سیاست های افراطی که به دانشگاهها وارد شده بود مثل کسی که یک پتک محکم توی سرش زده باشند و گیج باشد؛ این فضای دانشگاهی کشور بود. مصوبه ای که معاونت فرهنگی وزارت علوم را منحل کرده بود وجود چنین فضایی حتی به حدی بود که یادم است دو مصوبه در آن زمان از شورای عالی انقلاب فرهنگی دیدم که معاونت فرهنگی وزارت علوم را حذف کرده بود! اگر اشتباه نکنم، این مصوبه برای سال 78 بود، دقیقا بعد از حوادث کوی دانشگاه. در آن دوران دو حرکت خیلی چشمگیر بوده است؛ یکی اینکه آن زمان به شوخی می گفتیم به سمت تفریحات سالم می روند. خاطرم هست که یکی از اعضای معمم شورای عالی انقلاب فرهنگی برای من تعریف می کرد که بعضی از کارهایی که با حمایت معاونت فرهنگی وزارت علوم آن دوره می کردند، شورای انقلاب فرهنگی راسا دخالت می کرد و آنها را تعطیل می کرد. عصبانیت سیدمحمد خاتمی از یکی از اردوهای مختلط در کنار دریاچه ارومیه برای مثال، اینکه گفتم به سمت تفریحات سالم پیش می رفتند، یک اردوی فرهنگی در کنار دریاچه ارومیه برگزار کردند که ویژگی های خاصی داشت که که دیگر خون اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی از جمله رئیس جمهور وقت که آقای خاتمی بود را به جوش آورد، اختلاط و رقص و آواز بود؛ این یکی از شاخصه های فضای آن زمان بود. یک اردوی فرهنگی در کنار دریاچه ارومیه برگزار کردند که ویژگی های خاصی داشت که که دیگر خون اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی از جمله رئیس جمهور وقت که آقای خاتمی بود را به جوش آورد، اختلاط و رقص و آواز بود؛ این یکی از شاخصه های فضای آن زمان بود. شاخصه دیگر این بود که بحث های سیاسی در فضای دانشگاهی به سمت افراط و خروج از نظام رفتند که در پی اینها، شورای عالی انقلاب فرهنگی آمده و بود طی دو مصوبه، معاونت فرهنگی وزارت علوم را منحل کرده بود و بخش های مختلف آن نیز پراکنده شده بود و افرادش جای دیگری بودند. بر همین اساس بود که معاونت فرهنگی وزارت علوم در دولت نهم، مجددا با مواقت و دستور رئیس جمهور احیا شد و بعدا آن مصوبات را خود به خود لغو کردند و کارهای مهمی انجام شد معاونت فرهنگی در ساختار بماند و الان تبدیل به قانون شده است و شرح وظایف و دستورالعمل دارد و باید ارزیابی شود؛ آن زمان قانون نبود. از زمانی که ما به وزارت علوم آمدیم، شعاری مطرح شد تحت عنوان “ما می خواهیم به سوی دانشگاه تمدن ساز اسلامی حرکت کنیم” و آن هم به هرحال مبتی بر مقدمات بود؛ مقدمات هم این بود که چالش های آموزش عالیآ زمان را از راه به کار بردن روش شناسایی تهدیدها و فرصت ها و نقاط قوت و ضعف، شناسایی شد و برای آن برنامه ای تنظیم و تدوین شد که برآیند و خروجی آن می شد تمدن سازی. از منابع آن هم می شود به کتاب “دانشگاه تمدن ساز اسلامی” اشاره کرد. این شروع تازه ای بود و باعث شد تا دانشگاه ها تا حد زیادی تکلیف خودشان را بدانند و چشم انداز تمدن سازی را قرار بدهند؛ آن هم تمدن سازی نوین ایرانی اسلامی که به این ترتیب در آن بن بست یک دریچه ای باز شد و افق نویی پیش روی دانشگاهها و موسسات آموزش عالی قرار گرفت. به نظرم در آن زمان این شعار و برنامه خیلی خوبی بود که آن مشکلات را پشت سر گذاشت و یکی از ویژگی های این برنامه تقسیم کار بود. تمام تشکلهای دانشجویی، هیئت های، کانون ها و ... _ که در زبان خارجی NGO_ نامیده می شوند، کار سیاسی می کردند؛ حتی شوراهای صنفی دانشجویی، همه کار سیاسی می کردند؛ یا حتی مثلا این نشریات دانشجویی که تخصصی بودن خیلی هاشان کار سیاسی می کردند. تمام تشکلهای دانشجویی، هیئت های، کانون ها و ... _ که در زبان خارجی NGO_ نامیده می شوند، کار سیاسی می کردند؛ حتی شوراهای صنفی دانشجویی، همه کار سیاسی می کردند؛ یا حتی مثلا این نشریات دانشجویی که تخصصی بودن خیلی هاشان کار سیاسی می کردند. به اسم کار فرهنگی فقط کار سیاسی می کردند حتی نهادی درست کرده بودند تحت عنوان “مجامع کانونهای فرهنگی و هنری دانشگاهها” که جالب بود آن هم کار سیاسی می کرد. برای اینکه این فضا بشکند و این معضل حل شود، کاری که انجام شد و مدنظر قرار گرفت، اصل تقسیم کار بود. هر کسی مبتنی بر شرح وظایف خودش فعالیتش را در دانشگاه انجام دهد. من خاطرم هست که شوراهای صنفی یکی از کارهایی که آن زمان می کردند و خودشان را در انجام این کارها صاحب حق می دانستند، نامه می زدند به وزارت علوم که رئیس یک دانشگاهی را عوض کند و جالب این است خودشان هم یک رئیس پیشنهاد می دادند. یا مثلا بعضی از دانشجویان هویتی یا مذاهب اقلیتی خواسته هایی داشتند که بدون در نظر گرفتن خوب یا بدی آن، جایش در دانشگاه نبود؛ مثلا بعضی از دانشجویان کرد در یکی از دانشگاهها درخواست می کردند که می خواهیم در فلان دانشگاه، نماز جمعه اهل سنت برگزار کنیم؛ درست است که دانشگاه مسجد دارد و نماز جماعت هم دارد، اما نماز جمعه حساب و کتاب دارد. بعضی شهرها در کشور است که هم نماز جمعه اهل سنت دارد و هم نماز جمعه خودمان. اصلا بحث روی درست و غلطی آن نیست، حرف این است که اینها از جایگاه خودشان خارج شده بودند؛ شورای سیاست گذاری ائمه جمعه را اصلا برای همین گذاشته اند، این موضوع خیلی به دانشگاه ارتباط پیدا نمی کند. این در خواست ها تا حدی عجیب و غریب بود که من به اینها می گفتم آئین نامه ای که تحت آن فعالیت می کنید را بیاورید تا من ببینم که کجای آن نوشته است که شما می توانید رئیس دانشگاه را تعیین کنید! شما باید مسائل صنفی دانشجویان را حل کنید. البته دانشجویان در تعیین رئیس دانشگاه می توانند نظر بدهند اما نه اینکه برای وزیر تعین تکلیف کنند! البته در آن فضا اینطور صحبت کردن و شنیدن نظرات آنها خیلی جرات می خواست چون خیلی از آنها حکومتی برای خودشان در دانشگاه داشتند. البته به این مسائل به تشکل های همسو نیز برمی خورد؛ مثلا دوستان ما در جنبش عدالتخواه دانشجویی بعضا ما را متهم به محافظه کاری می کردند و ما چاره ای نداشتیم که این راه را ادامه دهیم. ویژگی دیگری که طرح “دانشگاه تمدن ساز ایرانی اسلامی” داشت، این بود که سطح دانشگاههای جمهوری اسلامی ایران را یک پله از اینکه بیاید و احتیاجات کشور را حل بکند،-باتوجه به اینکه دانشگاه مسئول تامین نیازهای جامعه است- سطحش را ارتقا می داد. نتیجه آن هم تبدیل دانشگاه به دانشگاهی در طراز انقلاب اسلامی بود. اگر به انقلاب اسلامی هم نگاه کنیم می بینید که آمده است هم انسان نویی بسازد و هم تمدن نوینی درست کند و بدون این دو هم نمی تواند زنده بماند. بعد از مدتی که این شعار در فضای دانشگاهی مطرح شد و افراد آن را دیدند و مطالعه کردند و به ابهامات آن پاسخ داده شد و به هرحال یک مقدار فضای آن در دانشگاهها دیده شد، دانشگاهها احساس بالندگی کردند و سرعتشان را بیشتر کردند. به همین خاطر هم یکی از مسائلی که خیلی مورد توجه قرار گرفت، توسعه انجمن های علمی دانشجویان بود وقتی که آمدم تعداد این تشکلها تقریبا 660 تا بود که در هنگام تحویل، نزدیک به 8 هزار دفتر بودند. در بخش های دیگری هم رشد داشتیم اما چون قرار شد بر محمل علم کارهایمان را جلو ببریم، این قسمت مورد توجه قرار گرفت، هم مخالفین و موافقین به ما ایراد می گرفتند که سابق معاونت فرهنگی وزارت علوم با کار سیاسی می کرده است و شما هم کار سیاسی کنید. و این مسئله همین آقایون تحکیمی قدیم از ما ایراد می گرفتند، و خیلی از این افراد عین رفاقت از ما فاصله گرفتند و در جلسات شرکت نکردند، تا الان هم ناراحت هستند. هم مخالفین و موافقین به ما ایراد می گرفتند که سابق معاونت فرهنگی وزارت علوم با کار سیاسی می کرده است و شما هم کار سیاسی کنید. و این مسئله همین آقایون تحکیمی قدیم از ما ایراد می گرفتند ولی آن برنامه برنامه موفقی بود بطوری که در برنامه “دانشگاه تمدن ساز”، دانشگاه در حوزه علمی شروع به فعالیت کردند و زمانی که ما وزارت خانه را تحویل گرفتیم عدد مقالات 3300 عدد بود، تحویل دادیم نزدیک به چهل هزار مقاله شد. می آیند و میگویند نفت انقدر بوده است و...، این در حالی است که همه می دانند که بودجه کشور یک چیز معینی است، اصلا شما بگو نفت بشکه ای 300دلار، بودجه که یک چیز معینی است، و در بودجه دانشگاه ها هم همین مسئله بود، که ما با همان بودجه توانستیم کار را جلو بردیم، جشنواره های فرهنگی برگزار کردیم، نشریات دانشجویی را سازماندهی کردیم. به نظرم میرسد یک آرامشی همراه با نشاط در دانشگاه بوجود آید و باید هم همین مدلی باشد، دانشگاه ما ناید مرده باشد و اتفاقات دوره آقای خاتمی نباید در آن اتفا بیافتد. در همان سال، هیات مذهبی، انجمن های صنفی و فرهنگی و سیاسی بوجود آمد، بطوری که انجمن های سیاسی از عدد 123 انجمن به 260 انجمن در آن 8 سال رسید. که به دلیل سرخوردگی که شده بود، تجدید حیات این تشکل ها، کار سختی بود. * یکی از ایرادات اصلی به دولت آقای احمدی نژاد همین مسئله بود که در آن زمان تعداد تشکل های اصلاح طلب در دانشگاه کم شد و همین مسئله باعث بی رمق شدن فضای سیاسی دانشگاه ها شد؟ این مسئله چطور با افزایش تشکل ها درست است؟ خواجه سروی: من این مسئله را بگویم، همین آقای دکتر پزشکیان وزیر بهداشت، آقای توفیقی وزیر علوم و آقای قمی نیز رئیس نهاد رهبری بودند، اینها معین هستند، اینا در سال 83 یک مصوبه گذراندن در هیات نظارت مشترک علوم و بهداشت، آنجا تحکیم علامه را غیر قانونی اعلام کردند؛ وقتی این طیف غیر قانونی اعلام شده، تمام دفاتر تحکیم مشخص می شود عدد آنها پایین می آید، دوره ما هم همان ها هم که از خط خارج شده بودند، اتفاقا ما نگهشان داشتیم، اما خودشان روی مواضع خود پافشای کردند، و این مسئله فقط فحش به نظام و جمهوری اسلامی نبود. مصوبه ای ما تصویب کردیم در سال 87 یا 88، که من معاون نبودم و به عنوان کارشناس بودم، که وزیر، نهاد و نماینده شورای عالی و یک استاد دانشگاه، حق رای داشتند، آنجا یک پرونده ای از همین بقایای تحکیم، که جالب بود پرونده بود که این افراد در حمایت از اسرائیل بیانیه داده بودند؛ این واقعا جالبه، اگر به جمهوری اسلامی فحش می دادی آدم دلش نمی سوخت، اما چرا از اسرائیل حمایت می کنید. این اتفاقات افتاد که میگن چرا تعداد تشکل ها کم شد! جالب بود پرونده بود که این افراد در حمایت از اسرائیل بیانیه داده بودند؛ این واقعا جالبه، اگر به جمهوری اسلامی فحش می دادی آدم دلش نمی سوخت، اما چرا از اسرائیل حمایت می کنید. این اتفاقات افتاد که میگن چرا تعداد تشکل ها کم شد! من شاهد بود که همین نهاد رهبری و وزیر از مدافعان این تشکل ها بودند، ولی ببینید چه اتفاقی افتاد که این تشکل ها غیرقابل تحمل شدند. این کاهش برای این مسائل است؛ همین انجمن فرهنگ و سیاست شیراز است که چندین شعبه دارد، در زمان ما هم بود که کسی کاری با آن نداشت؛ اتفاقا با آقا دکتر زاهدی در دانشگاه شیراز با همین افراد جلسات متعددی داشتیم. یا انجمن ترقی خواه که طرفداران آقای معین هستند کسی جلوی آنها را گرفت. انجمن تهران خیلی مشکلات داشت اما تحمل شد؛ به نظرم این چیزی که دوستان می گویند یک بهره برداری است. در صورتی که این یک مصوبه قانونی است. اما من اینجا بگویم انجمن های اسلامی که مواضع نزدیک به آنها داشتند اما از مواضع افراطی این تشکل ها، مثل حمایت از اسرائیل یا ضدیت با ولایت فقیه تبری جستند، حتی مورد حمایت نهاد رهبری و ما نیز بودند. اما عدد آنها به 20 تشکل نمیرسید و جالبتر اینجا بود که همین تعداد نیز در درون با هم مشکل داشتند. تقاضای مجوز نیز در همین اواخر که اصلا از این طیف نیز نبودند، تقاضا هم نداند. از خود آقای پزشکیان سوال کنید یا نهاد که مصوبه این جلسه است، که آقای توفیقی نیز امضا کرده، آنجا آمده است. دانشگاه ها یکم مخالفت می کردند اما سعید می کردند قانون را رعایت کنند. با این حال عددی که ما اعلام کردیم نشان میدهد ما رشد داشتیم، در زمان ما هم تشکل هایی که تقاضا اعلام موجودیت میکردند، دانشگاه ها نیز طبق قانون به آنها مجوز می دادند. * فضای فرهنگی در این دوره وزارت علوم چگونه بود؟ خواجه سروی: من هشت سال در وزارت علوم بودم و حداقل به اندازه یک کارشناس جز سر در میارم، و با وزارت بهداشت وبقیه جاها ارتباط داشتیم، و حتی رئیس جمهور سابق. یک اصل اساسی در دولت یازدهم است، و آن هم این مسئله است که آموزش عالی در اولویت نیست. اگر این فکر باشد، صحبت درباره مسائل جزئی آموزش عالی چه فایده ای دارد. بعضی از دانشگاه های ما در ایران روسای آنها بعد از دوسال و نیم، مشخص نیست، این بالاخره نباید به مسئول قوه مجریه که رئیس جمهور است بر بخورد؟ این نشان می دهد که دانشگاه در اولویت دولت نیست، دیگه حرف زدن از معاونت فرهنگی و... فایده ندارد. وزارتی که نزدیک به پنج میلیون نفر دانشجو و استاد دارد، بعد می روند از وزارت بهداشت برایش وزیر می آورند، این یعنی چه؟ وزارتی که نزدیک به پنج میلیون نفر دانشجو و استاد دارد، بعد می روند از وزارت بهداشت برایش وزیر می آورند، این یعنی چه؟ آموزش عالی از اولویت های حاکمیت است اما در دولت فعلی اولویت نیست امروز دانشگاهیان ما خیلی مورد توجه نیستند و توجه کردن به معنای سخنرانی و تعریف و تمجید نیست، بلکه باید عملا اتفاق بیافتد. مثلا بودجه بدهند و کار راه بیاندازند. و این را تمام وزرای علوم انجام داده اند و مقام معظم رهبری از آن خوشحال بودند و فرمودند که شما کاری را که می گفتند نمی شود را انجام دادید و کشور به شما افتخار خواهد کرد. ما به شخص وزیر کار نداریم اما آموزش عالی خیلی در اولویت دولت نیست. دانشگاه در اولویت حاکمیت و نظام هست اما در اولویت دولت و قوه مجریه نیست. در اولویت بودن یعنی دانشگاه بر محور علم حرکت کند و خروجی داشته باشد. البته نکته ای در این دولت اتفاق افتاده و آن این است که وزارت علوم تشکل های منحله را احیا کرده است و با آن ژست می گیرد و برای رسیدن به اهداف خود از آنها استفاده می کند و آنها را پیاده نظام خود قرار داده است. در کل دولت یازدهم دانشگاه را خیلی جدی نمی گیرد. بعضا افرادی که اتاق فکر دولت و وزارت علوم هستند این پیشرفت ها را پیشرفت نمی دانند. آقای معین قبل انتخابات در دانشگاه شیراز گفتند کی ما پیشرفت کرده ایم؟ . فرهادی وقت کافی برای اداره وزارتخانه را ندارد حالا وقتی دانشگاه در اولویت دولت باشد وزیری را می گمارند که او فارغ البال باشد. وزیر علوم باید در تمام جلسات هیات امنا شرکت کند و وقت کافی در اختیار ندارد. و آقای فرهادی علی رغم ویژگی های مثبت سابقا در وزارت بهداشت مجموعه گسترده ای را اداره نکرده است. وزارت علوم بسیار پیچیده تر از وزارت بهداشت است. بنابراین خمودگی در تمام بخش های وزارت علوم دیده می شود و گاها کارهایی هم انجام می شود. اتاق فکر وزارت علوم در دست فتنه گران است وزارت علوم را دو دسته اداره می کنند که یکی از آنها اتاق فکری است که افراد فتنه گر هم در آنها هستند و یک بخش آن هم دولتی ها هستند که از مجموعه نگهبانی می کنند. البته معاونت فرهنگی هم گاها راه را برای سوء استفاده های آن اتاق فکر باز کرده است. من چون معاونت فرهنگی را به خوبی می شناسم می دانم که این کارها و سواستفاده ها مربوط به آنها نیست. این کارها مربوط به دوره آقای ظرییفیان و همکارانش است. البته این سواستفاده ها با حمایت انجمن تهران که در وزارت علوم مستقر شده اند انجام می شود. در سال 84 که ما آمدیم یکی از اسناد فراموش شده سند دانشگاه اسلامی بود که احیا شد و نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری نسخه های آن را در دانشگاه ها توزیع کرد. این سند در عمل معطل مانده و اجرا نمی شود و شیوه قوه مجریه ما هم همین است که در ظاهر به این اسناد پایبند هستند اما در عمل به آن را قبول ندارند. الان کسی کدهای اظهارات آقای رئیس جمهور دربیاورد متوجه می شود که نظر نظام چیز دیگری است. من برای اینکه سند دانشگاه اسلامی را پیاده کنم کمیته کارشناسی را تشکیل دادم و کلی جلسات تشکیل دادیم. حالا برجام یک و دو را مطرح کردند. خاتمی قانون حجاب و عفاف را ابلاغ کرده بود حجاب و عفاف قانون دارد و نظر شخصی نیست شواری عالی انقلاب فرهنگی آن را تصویب کرده است. یکی از آنها را در دهه 60 ویکی از آنها سال 77 و زمان آقای خاتمی تصویب شده است و سال 85 شورای انقلاب فرهنگی تغییراتی در آن انجام شد و هرگز مساله حجاب و عفاف سلیقه ای نیست. در دولت احمدی نژاد در اینکه چگونه انجام شود اختلاف سلیقه وجود داشت و برخی معتقد بودند که در دانشگاه ما باید کلاس های دختر و پسر را جدا کنیم که اجرایی هم شد. یک برداشت دیگر این است که دولت باید تلاش کند اقدامات لازم را برای اجرای این قانون فراهم کند یعنی باید برای آن روش پیدا می کردند. مثلا امکان اینکه یک دانشگاه دخترانه و یک دانشگاه امیرکبیر پسرانه را داشته باشیم را فراهم کند. قانون حجاب و عفاف باید تفهیم شود همیشه وقتی این دولت آمده از روش اعتدال استفاده کند دچار افراط وتفریط شده است. من معتقد بودم باید این قانون را ابتدا تفهیم کرد زیرا الان اکثر افراد نمی دانند چنین قانونی داریم. این را باید در مراسم جدید الورودها تفهیم کنند. مثلا اگر مامور حراست به پوشش یک دانشجو ایراد می گیرد، دانشجو ابتدا فکر می کند ایراد گرفتن حراست قانونی نیست ولی وقتی قانون را به او نشان می دهیم می گوید اگر من می دانستم چنین قانونی وجود دارد هرگز آن را انجام نمی دادم. بعضی از فعالین دانشجویی فعال خودشان به من گفتند: که ما قبل از دولت آقای خاتمی به دانشگاه رفته بودیم. مثلا سال 86 هم به همان دانشگاه رفته بودیم. اصلا باورمان نمیشد این همان دانشگاه باشد. البته این روشی که ما میگفتیم که حوصله نمی کشد و وقتمان تمام شده است. اگر خواستید یک مصاحبه دیگر را بگذارید این بحث حجاب و عفاف را حداقل کار هایی که ما کردیم حداقل گزارشش را برای ثبت در تاریخ بدم. که چه اتفاقاتی افتاد. ولی اون روشی که ما به جلو رفتیم اتفاقا باعث شد که عدد دانشجویان با حجاب بیشتر بشود. من نمیدانم این مسئله حل شد یا نه، ولی عدد بدحجاب های ما کاهش پیدا کرد طوری که تقریبا آدم های حساس جامعه منهای علی مطهری مثل همیشه که همه یک چیزی می گویند ایشان چیز دیگری می گوید، تقریبا آدم های حساس در جامعه ما روی این مسئله خیلی حساسند به این نتیجه رسیدند که وضع عفاف و حجاب در دانشگاه بهتر از وضع عفاف و حجاب در جامعه است. این کد از حاج آقای علم الهدی –امام جمعه مشهد- است که ایشان بالاخره در این زمیه ها سخت گیر و با کسی هم شوخی ندارند و خیلی آدم های دیگر. ما بدون اینکه در دانشگاه شناخت ایجاد کنیم و افراد را متقاعد یا توجیه کنیم به اجبار می توانیم کارهایی انجام دهیم ولی شکست میخوریم. آخر دانشگاه خواه ناخواه محیطی است که شما با افرادی طرف هستید که از شما استدلال می خواهند باید متقاعدشان کنید. باید در پرده قرار بگیرند باید بفهمند فوایدش در چیست مضراتش کجاست و اتفاقا قانون عفاف و حجاب هم همین را میگوید. تندروی هایی که در این زمینه شده است را واقعا هیچ وقت طرفدارش نبودم، بالاخره روش کاری من نشان داده است که طرفدار کندروی هم نبوده ام. اتفاقا سر همین مسائل بود که بحث ازدواج دانشجویی را خیلی جدی گرفتیم. یعنی اگر می خواهیم که مثلا مشکل عفاف و حجاب حل شود باید در مورد فضاهای ایجابی دوران جوانی و دانشجویی باید فکر کنیم باید برنامه بدهیم. از این طرف که دانشجو باید چکار کند، کمیتش لنگ است دیگر! بالاخره غریضه و شهوت و دوست داشتن زیبایی و ارتباط با جنس مخالف و این ها را که خدا در وجود آدم ها قرار داده است. اتفاقا آن زمان یک سنجشی شد از دانشگاه ها، 52 درصد از کسانی که بد حجاب بودند گفته بودند که یا ما در سن ازدواج قرار داریم یا از سن ازدواجمان گذشته است، درصد کمی گفته بودند که برای دهن کجی به مسئولین دانشگاه ما این کار را می کنیم. اتفاقا بعدا هم مقام معظم رهبری در بجنورد فرمودند که این ها نشانه عناد با نظام نیست بیخودی این چیز ها را نگویید. فرمایش ایشان هم مبتنی بر تحقیق و شناخت هست همینجوری نگفتند. حتی من بنظرم استنباط شخصی خودم کار تحقیقاتی درست است. آن روالی که ما داشتیم جلو می رفتیم افراط و تفریط در آن اتفاق نمی افتاد نتیجه اش بهتر بود. ولی ببینید عفاف و حجاب یک بحثش بالاخره باید این بحث ایجابی های زندگی جوانان و دانشجوها را باید راه برایش بگذاریم. نمی شود به افراد بگوییم که شهوت به تو فشار می آورد روزه بگیر. حالا بالاخره آدم های مومن و متدین مثل امثال جنابعالی یا بنده که در دانشگاه امام صادق(ع) درس میخواندیم. فکری به حال خودمان کردیم، بقیه که اینجوری نیستند این ها باید راهی برایشان پیدا کرد. اگر راهی برایشان پیدا نکنیم خودشان برای خودشان راه پیدا میکنند راهی که آن ها پیدا می کنند همین است. اتفاقا من یکی از ان چیز هایی که در ان دوران دنبال کردم این بود که باید بحث ازدواج دانشجویی که ایده اش برای نهاد است و فقیرانه و غریبانه برگزار می کند باید مورد حمایت قرار بگیرد. اتفاقا آن زمان حالا که وزارت ورزش و جوانان نبود، می گفتیم سازمان ملی جوانان باید از این حمایت، حتی رفتیم مجلس گفتیم که باید کمیسیون عمران مجلس برای ساخت. خوابگاه های متاهلی بودجه برای دانشگاه ها بگذارد. مکاتباتی که آن زمان با کمیسیون کردم و دعواهایی که کردم هست، حتی نهاد هم شریک بود در پیگیری این کار. نمی شود پدیده های اجتماعی را یک جانبه ببینیم و حکم صادر کنیم، این غلط است. افرادی که مثلا مثل کاندیدای ریاست جمهوری یا بعضی تشکل ها یا کسانی که می خواهند رای بیاورند یا مثلا الان در مسند قدرتند و نمی توانند عملکرد خود را گزارش خوب از آن بدهند چون می خواهند خود را توجیه کنند یا فضاسازی کنند، مثلا حمله می کنند این ها کارهای مختلفی انجام شده و هم در حوزه سیاسی و هم در این حوزه ها که بالاخره ما کارهای خیلی مختلفی انجام دادیم. عفاف و حجاب قانون دارد که قانون خوبی هست و در مبنای مسلک اعتدال هم اتفاقا نوشته شده است و همین دولت هم اگر بخواهد می تواند اجرا کند. نه کند هست نه تند! باید مسولین فرهنگی کشور خیلی حوصله شان زیاد باشد که نتیجه بدهد. به کارهای فرهنگی حداقل ده سال باید زمان بدهیم تا جواب بدهد. ما مثلا یک درخت پسته می کاریم می گوییم که 12 سال بعد بار می دهد، طوری نیست. بعد یک آدم بی حجاب را می خواهیم با حجاب کنیم، امروز میگوییم پس چه شد این پولی که به تو دادم خرج شد چرا نشد؟ چرانشد؟ بالاخره باید دوازده سال پایش بایستیم. کار مهمی است این مسائل. * یک کاری در این مدت که شما مسئولیت داشتید پیگیری شد، بحث تدفین شهدای گمنام در دانشگاهها بود که مخالفین و موافقینی داشت. در این باره مختصری توضیح بدهید. خواجه سروی: ببینید ما که آمدیم وزارت علوم اوایل مثلا در حدود یک سال، بعضا گروه های سیاسی که مشخصا همه انجمن های اسلامی تحکیم، شاخه علامه و بقای آنها با تدفین شهدای در دانشگاه ها مخالفت می کردند. در دانشگاه شریف حتی کتک کاری شد و شیشه ماشین رئیس دانشگاه را شکستند. سرش زخمی شد. دانشگاه لرستان مثلا چنین دعوایی شد در دانشگاه های مختلفی این دعواها شد. دوره ما حدودا یکسالی این دعواها بود بعد تمام شد. تمام هم که شد به لحاظ این بود که خود دانشگاه سوابقشان در وزارت علوم هست در بایگانی ها هست که نامه های متعددی از دانشجوها و اساتید و حتی هیئت رئیسه دانشگاه و شورای دانشگاه های مختلف وزارت علوم می نوشتند که این نشان دهنده این بود که تمایلی وجود دارد برای این کار که شدای گمنام در دانشگاه ها دفن شوند و میتوانم بگویم که این یک عشق به شهدا و عشق است. این پدیده شهید و شهادت و فرهنگ ایثار و یک قدردانی ناچیز از به کسانی است که بهترین سرمایه شان را در راه خدا و پیشرفت این کشور به هرحال هدیه کردند و ارزانی داشتند. به هرحال این دیگر تمایل دانشگاهیان را نشان می داد. جوابی هم که آن زمان به دانشگاه ها میدادیم دستوری از بالا نیست در اختیار خودتان است البته من صراحتا می گفتم من طرفدار این حرف هستم و ما هم تمایل داریم این اتفاق بیفتد غیر از بحث قدردانی از شهدا و دینی که ما به همه شهدا داریم که باید به آنها احترام بگذاریم و به هرحال در بهترین مکان هایی که می توانیم که آنها را ارج بنهیم و دفن کنیم. بارگاه و مزار شهدا را یک منبع الهام منبع تربیت و منبع معنوی برای کار فرهنگی می دانیم. غیر از این مسائل که جزء اعتقادات هست و بخشی هم تعلیم و تربیت هست، این الهام دهنده هست. به هرحال یک پدیده جهانی هست یعنی در تمام کشور ها سربازان گمنامشان را در بهترین مکان ها دفن می کنند و جالب است برخلاف ما که خیلی هم به آن نمی رسیم، آنجا را آب و جارو می کنند، دسته گل می گذارند، عزیز ترین مهمان ها و هیئت ها بلند پایه شان را به آنجا می برند و ادای احترام می کنند. هرکسی پیرو فرهنگ غرب باشد این در فرهنگ غرب هست، اگر پیرو فرهنگ شرق باشد آنجا نیز هست اگر پیرو فرهنگ ژاپن باشد، هست، هند باشد، هست. یعنی هیچ کجای دنیا را پیدا می کنید که این نباشد. بنابراین در کشور ما معنی ندارد که مخالفت کنیم، حالا چه در دانشگاه و منتقدین که مکان بسیار مقدسی است، جایگاهش اتفاقا والاست و یک مکان های تربیتی است نکته اش دراین است بالاخره همه ما در مرقد ائمه اطهار می رویم. یا امامزاده ها، یا مسجد و حسینیه می رویم. حالا غیر از بحث های نماز و ... یک منبع تربیتی برای خودمان می دانیم که اتفاقا بهترین تناسب را با دانشگاه ها دارد و اتفاقا در دوره ما. به ما می گفتند بسیج نیروی نظامی است، چرا در دانشگاه ها هستند درحالی که چه کسی گفته بسیج نیروی نظامی هست؟ بسیج همه جا حضر دارد، در دانشگاه هم همچنین. این ها را من قبلا هم گفتم بعد گفتند که این بسیجی ها که جایشان در پادگان است. این ها حالا میخواهند شهدا را هم بیاورند؛ چه ربطی شهدا به ما و دانشگاه دارند؟! اتفاقا ربط دارد، آن وقت به دانشگاه ها گفتیم که دانشجویان را ببرید توجیه کنید؛ بنا شد که برای اینکه کامل بشود در تمام دانشگاه ها، برای شهدا بنایی را درست کنند که حالا دیگر اسامی را خود دانشگاه ها متفاوت گذاشتند. می گفتند این ها ادامه کار نیروی های نظامی خودشان را می خواهند ماندگار کنند. می خواهند خودشان را بچسبانند به اجساد شهدا در این محیط یک بهانه ای برای ماندن داشته باشند. این استدلال باطل است اصلا سیاسی می دیدند و می خواستند حوزه نفوذ رقیب را کم کنند. * در سال 95 توصیه شما به بخش فرهنگی وزارت علوم چیست؟ خواجه سروی: اگر کسی خواسته باشد یک سند افتخار به جا بگذارد ما یک کاری شروع کردیم که ناتمام ماند، آن هم تاسیس دفاتر دانشجویی در دانشگاه ها بود که بعدا متوقف ماند که نهاد نمایندگی هم درجریان کار بودند؛ اگر این کار را جدی بگیرند خیلی خدمت بزرگی کردند به نسل کنونی که متاسفانه خیلی گرفتاریش زیاد هست. کد مطلب : سایر اخبار ...
شهدای مدافع حرم، مهم ترین سند اثرگذاری برنامه های راهیان نورند
در روزهای سخت تاریخ کشور پس از انقلاب است با رشادت ها و جان فشانی های شهدا و رزمندگان این مرز و بوم آشنا شوند. در کاروان های راهیان نور آن چه بسیار جلوه گری می کند حضور آحاد مردم بویژه نسل نوجوان و جوان در فضای معنوی مناطق عملیاتی جنوب کشور است که هر کدام آنها بارها به این مناطق اعزام شده اند. راهیان نور، پیوند ناگسستنی میان من و شهدا ایجاد کرد محمدی یکی از شهروندانی که بارها ...
شهیدی که با وجود سن کم اش ، نماز شبش ترک نمی شد
دهم . علی با خوشحالی و چشمانی پر از خنده از پدر خداحافظی می کند و برای گذراندن آموزش یک ماهه به مراغه می رود . اگرچه تحمل این دوری از نوجوانی که هر روز صدایش از هر چهار گوشه ی خانه به گوش می رسید برای خانواده سخت بود اما چاره ای جز پذیرفتن نبود . پس از گذشت 30 روز علی به خانه برگشت . آموزشهای سخت نظامی از او مرد کوچکی ساخته بود . پس از چند روز مرخصی این بار به کردستان اعزام ...
ضرورت عزم جدی دولت و ملت در جهت تحقق برنامه ها و طرح های اقتصاد مقاومتی
همه روزهای میهن ما، نوروزی و همه فصول حیات ما، بهاری باشد. وی گفت: سالی که گذشت با تمام فراز و نشیب های آن سالی پر از افتخار، موفقیت و دستاورهای ارزشمند برای ملت بزرگ ایران و نمود فرمایش رهبر معظم انقلاب در مفهوم همدلی و هم زبانی در تمام عرصه ها در کشور مشهود بود. بخشدار قلعه نو افزود: موفقیت های کشور و ملت بزرگ ایران در بحث انرژی هسته ای، تحولات بزرگ اقتصادی، روابط با دنیا ...
روایت یک زوج نجات گر رامسری از خاطرات تلخ و شیرین شان در جمعیت هلال احمر
بی نظیر امدادگران شهرستان رامسر اشاره ای داشته باشم که در همان ساعات اولیه برای کمک رسانی به هم نوعان در جمعیت حضور به عمل آوردند و در طول 10 روز خدمت رسانی شاید کمتر از یک روز توانستند استراحت کنند که این جز عشق خدمت به هم نوع نام دیگری نمی توان برای این کار تعریف کرد و تلخی این حادثه زمانی ملموس تر شد که سازمان هواشناسی اعلام کرد که بارش برف بعد از گذشت 2 روز همچنان ادامه دارد، زیرا به تبع آن ...
نزدیک ترین شعر، نزدیک ترین شاعر
بود برای ارتباط با نسل جوان، حتی در آن اوایل که در دفتر شعر جوان من همکار قیصر بودم خیلی از نیروها را جذب کرد به سمت ادبیات نوجوان و خیلی از نیورها را تربیت کرد. سروش نوجوان واقعاً یک مجله ای بود و هست که تا وقتی سایه ذوق و فضل قیصر بر سر این مجله است، مجله کارآیی دارد. همچنین دوستان دیگری که در کنار قیصر زحمت کشیدند، این جنبه کار قیصر را هم نباید نادیده بگیریم. قیصر بسیار بیشتر از اینکه ...
کوچک زاده: هیچ فردی از من فحاشی سراغ ندارد/ یکی به من گفت شعبان بی مخ، دیگری هم گفت حضرت سلیمان نیستم که ...
در آن روز به نمایندگان مردم این گونه القا شد که این نظر رهبری است که برجام به این صورت به تصویب برسد در حالی که چند روز بعد دیدیم که رهبر معظم انقلاب روی مصوبه مجلس و مصوبه شورایعالی امنیت ملی نامه ای برای اجرایی شدن برجام نوشتند که در آن 9 تذکر به عنوان تبصره به آنچه ما تصویب کردیم، اضافه کردند بنابراین این نمی شود که کسی یک موضوعی را قبول داشته باشد و بعد 9 تبصره بدان بیفزاید از اینجا می توان ...
رای نیاوردن واگرایان از انقلاب مقدمه ای برای شکست پروژه نفوذ دشمن است
حضرت عشق روز به روز تنگ می شود. بنابراین باید تلاش کرد تا افرادی به بهارستان راه یابند که همچون عمار، یاسر و ... در مکتب امام عصر مشق عشق کنند، مقابل ترکش های رسانه ای جانبازی کرده و با نشان دادن درب باغ سبز و بنفش اغوا نشوند، با این مقدمه و ضرورت سوق دادن جامعه به سمت انتخاب اصلح در دوره دوم انتخابات، مصاحبه ای با محسن شکرنیا رئیس شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی آذربایجان غربی شده است، که ...
بازی بهم زن اصلاح طلبان نشدیم / از مسئولیت حزب ندا استعفاء داده ام
به گزارش خزر ، این بار در قسمت دوم یه سراغ پر سروصدا ترین حزب ایران بعد از پیروزی دولت حسن روحانی رفتیم تا بعد از گذشت دوسال از آخرین وضعیت و فعالیت های حزب ندای ایرانیان از نزدیک مطلع شویم. *در ابتدای تشکیل حزب ندا احزاب و شخصیت های اصلاح طلب موضع گیری های تندی داشتند ، اکنون پس از دوسال و پشت سر گذاشتن یک انتخابات وضعیت تعامل و ارتباط حزب ندا با دیگر تشکل ها و مجموعه های اصلاح طلب به ...
یک قدم دیگر به سمت اندازه گیری و ارزیابی موفقیت روابط عمومی
: اولین استراتژی از یادداشت برداشتن نشات می گیرد. نویسندگان جوان می گویند زمانی که بازخوردی دریافت می کنند، همیشه یک دفتر یادداشت دارند. سپس درست پس از دریافت یک نظر که یک واکنش تدافعی را ایجاد می کند، فرد باید تماس چشمی خود را قطع کند و در دفترش نظرات را بنویسد . این کار موجب می شود آرامش خود را بازیابید و جنگ، فرار یا سکون اولیه را آغاز کنید، اما حتی از آن مهم تر این است که زمانی که روز بعد ...
حس دیدن مناطق عملیاتی هیچ گاه با شنیده هایم تعبیر نمی شد
خاک بوده است. این دانشجو اضافه کرد: در این روزها که مسافر و زائر این استان بوده ام آن چیزی را که باید کسب می کردم حاصل نشد و آن هم به دلیل این است که درک جریان دفاع برای یک روز و یک هفته کافی نیست ولی حس آن از همان زمان ورود به یادمان ها تداعی می شود. وی تصریح کرد: بدون شک با توجه به اینکه در این روزها با لمس خود به آنچه که من را به آرامش می رساند رسیدم، بازهم از تعطیلات خود استفاده کرده و برای تازه کردن زیارت و به آرامش رسیدن به این مناطق سفر خواهم کرد. انتهای پیام/72026/و30/ ...