سایر منابع:
سایر خبرها
گروگانگیران یک میلیارد برای آزادی پسر 14 ساله مطالبه کردند
گروگان به زاهدان آمده بودند. کارآگاهان در بررسی های خود ردپای یک مجرم حرفه ای را در این پرونده کشف کرده و او را دستگیر کردند. متهم در ابتدا منکر اطلاع از این آدم ربایی شد اما در ادامه به ربودن پسر 14 ساله با همدستی مرد دیگری اعتراف کرد. سرهنگ ابراهیم ملاشاهی، رئیس پلیس آگاهی سیستان و بلوچستان خاطر در رابطه با این خبر گفت: با اعتراف متهم جوان، همدستان او شناسایی شده و کارآگاهان موفق شدند گروگان 14 ساله را آزاد کنند. پرونده متهمان با قرار عدم صلاحیت در اختیار کارآگاهان مبارزه با جرایم جنایی استان آذربایجان شرقی قرار گرفت و پسر نوجوان به آغوش خانواده اش بازگشت. ...
توطئه زن شیشه ای برای دانش آموزان دختر
...> برای پدرم هم دلتنگ می شدم. شاید به خاطر همین دلتنگی ها بود که فریب پسری را خوردم. با او دوست شدم و... . این رابطه ما به ازدواج ختم شد. دوران عقد را سپری می کردیم. او معتادم کرد. یک روز در آرایشگاه با زنی 39 ساله دوست شدم. شیشه می فروخت. داستان زندگی ام را برایش تعریف کردم، می گفت می تواند مثل مادر مراقبم باشد. به پیشنهاد این زن فرار کردم. مرا به خانه اش برد. وضع مالی خیلی خوبی داشت. در آن خانه ...
نقشه گروگان گیری دو میلیونی برای پرداخت هزینه دانشگاه
هماهنگی کارگر افغانی سر قرار حاضر شدند و آدم ربا ها را داخل خودرو سمند شناسایی و دستور ایست دادند. آدم رباها که متوجه حضور پلیس شده بودند فرار کردند. با تعقیب آدم رباها مرد گروگان با متهمان درگیر و دقایقی بعد خودرو متهمان پس از تصادف با خاور متوقف شد.بعد از تصادف آدم رباها ماموران دو مرد آدم ربا را دستگیر و گروگان افغان را دستگیر کردند. صبح امروز با انتقال دو متهم به دادسرای ...
تصادف، گروگانگیران را به دام انداخت
اقدام به تحقیق از برادر گروگان پرداختند. او گفت: برادرم برای انجام کاری به خانه دوستش رفته بود و قرار بود شب به ساختمانی که در آن کار می کنیم برگردد. اما خبری از او نشد تا اینکه با موبایلش به من زنگ زد و درحالی که به شدت ترسیده بود می گفت 2نفر او را گروگان گرفته اند و اگر 2میلیون تومان پول جور نکنم او را می کشند. او آن طرف خط می گفت که 2آدم ربا دستانش را با طناب بسته اند و او را شکنجه کرده اند. ...
زن کُشی به خاطر فعالیت در فضای مجازی
خواستم تا او آن را بنوشد اما او از این کار خودداری کرد و من در حالیکه بسیار عصبانی شده بودم، رشته ای را به دور گردنش انداخته و آنقدر نگه داشتم که بیهوش روی زمین افتاد. صبح روز جنایت بود که با پسرم مهدی تماس گرفته و به او گفتم که به خانه بیاید و بعد از آن از تهران خارج شدم. طی این مدت در شهرهای مختلف می چرخیدم تا اینکه تصمیم گرفتم خودم را به پلیس تسلیم کنم. به گزارش ایسنا، بر اساس اعلام ...
جزئیات گروگانگیری یک میلیاردی پسر 13 ساله
گذاشتم . با حضور ماموران پلیس تحقیقات برای پیدا کردن یونس 13 ساله آغازشد. هیچ کدام از همبازی های یونس او را ندیده بودند. جستجو ها برای یافتن نوجوان 13 ساله در حالی ادامه داشت که ساعت 8 شب همان روز فرد ناشناسی در تماس با پدر یونس ادعا کرد فرزند او را ربوده است و در ازای دریافت 1 میلیارد تومان او را آزاد می کند. با طرح موضوع کودک ربایی و اخاذی یک میلیارد تومانی پرونده در اختیار ...
زن کُشی به خاطر فعالیت در فضای مجازی
کنند و من نیز آن شب به خانه خواهرم رفتم، حوالی ساعت شش صبح روز حادثه پدرم با گوشی تلفن همراهم تماس گرفت و گفت که شب گذشته با مادرم درگیر شده و به این بهانه از من خواست تا به مادرم سر بزنم اما زمانیکه وارد خانه شدم با جسد مادرم روبه رو شدم که رشته ای طناب شکل به دور گردنش قرار داشت و در کف اتاق افتاده بود. با توجه به اظهارات همسر مقتوله، کارآگاهان قصد تحقیق از همسر مقتوله را داشتند؛ اما ...
حمیرا ریگی در دوهزار کیلومتری تهران فرماندار است
طرف و آن طرف زنگ زدیم تا پسر را پیدا کردیم. آوردیم فرمانداری. با پسر صحبت کردم که دختر را بیاورد. خانواده ها را صدا کردم. با پدر دختر حرف زدم که با دختر مهربان باشد، حتی بیشتر از قبل، تا در خانه احساس امنیت کند. از پسر هم قول گرفتم که برود سر کار. اگر سربه راه باشد خودم برایش می روم خواستگاری. برای حمیرا ریگی که می خواهد 78 سال عقب ماندگی را جبران کند شبانه روز معنایی ندارد. او می خواهد تغییر ...
مرگ وحشتناک دو کودک در واژگونی ظرف آب جوش
اند و پزشکان درحال انجام معاینات تخصصی روی آنها هستند. همان لحظه ورود ماموران در بیمارستان پدر کودکان که به شدت شوکه شده بود، در مورد علت سوختگی فرزندانش گفت: ما ساکن شهر سنگ باقرشهر هستیم. آن روز من سر کار بودم که همسرم تماس گرفت و درحالی که به شدت گریه می کرد، گفت که قابلمه آب جوش روی کودکانمان ریخته و آنها دچار سوختگی شده اند. من هم خیلی زود خودم را به بیمارستان رساندم و متوجه شدم که ...
فرهنگ در رسانه
.... این کارگردان در ادامه توضیح داد: حتی این تبلیغات بر روی فروش فیلم نظام هم تاثیرگذار بود. در هر صورت خوشحال هستیم که در انتهای این دوره، حاصل کار رضایت بخش است. جلسه های اولیه ام با سینماداران تلخ بود رییس سازمان سینمایی هم در پاسخ به صحبت های داوودی و ضمن تبریک سال جدید و خوشامد گویی به اعضای شورای نمایش گفت: من هم در ایام نوروز هر روز آمار فروش فیلم ها_ که بسیار خوب بود ...
اعتیاد یک زن به تلگرام جنایت آفرید
که ماجرا به اینجا ختم شود. فورا خود را به خانه رساندم و با جسد مادرم که کف سالن افتاده بود روبه رو شدم. روی شکم مادرم نامه ای بود که پدرم آن را خطاب به من نوشته بود. متن نامه این بود: این روزها مادرت اصلا اهمیتی به من نمی دهد و مدام درحال چت با گوشی موبایلش است، من هم عصبی شدم و در درگیری او را کشتم. من همسرم را کشته ام مرد 41ساله پس از قتل و نوشتن نامه به پسرش، فرار کرده بود ...
زن میانسال سارق اسپورتیج سوار را دستگیر کرد
و من هیچ اموالی را برای خودم ندارم و حتی پدرم به زور با حقوق بازنشستگی زندگی را می چرخاند.من دزد نیستم و بیگناهم. در ادامه با انتقال پسر جوان به پلیس آگاهی او در بازجویی های فنی مدعی شد من به همراه سه دوست دیگرم به سرقت از خانه ها می رفتیم روز دستگیری نیز فکر کردیم آپارتمان خالی است و وقتی من وارد آنجا شدم زن صاحبخانه با داد و فریاد باعث دستگیریم شد و سه همدستم نیز از محل فرار کردند ...
جنگل های ایران در حال عقب نشینی هستند-حمید طراوتی*
بیمار را دیدم و دستوراتی دادم. پس از آن چای آوردند و با پسران بیمار به گفت و گو نشستم. پسر بزرگ بیمار که پنجاه و اندی سن داشت بامن به گفت و گو نشست و نمی دانم چه شد که صحبت به از بین رفتن درختان و نابودی جنگل ها کشید. باز هم صحبت گرم تر شد و من نقل کردم که در کتابی خوانده بودم که سرگرد اسکندانی و ستوان تفرشیان و چند نفر دیگر از دوستان آنها، چنان که در کتاب قیام افسران خراسان ذکر شده، در سال 1323 ...
حدیثی از حضرت علی(ع) درباره ساخت مسجد جمکران
دیگر مرا صدا کردند و فرمودند: در گلّه جعفر کاشانی - چوپان - بُزی است، باید آن بز را بخری. اگر مردم پولش را دادند، با پول آنان خریداری کن، وگرنه پولش را خودت پرداخت کن. فردا شب آن بز را بیاور و در این موضع ذبح کن. آن گاه روز چهارشنبه هجدهم ماه مبارک رمضان، گوشت آن بز را بر بیماران و کسانی که مرض صعب العلاج دارند، انفاق کن که حق تعالی همه را شفا دهد. آن بز، ابلق است. موهای بسیار دارد. هفت ...
ماجرای نونهال 10 ساله روستایی که می خواهد مهندس موشکی شود/ طی ره صد ساله در نوروز+ تصاویر
علتش را پرسیدم با نگاه پر انگیزه ای که افتخار به قدرت موشکی کشور در آن موج می زد گفت، ایران ما در منطقه و سوریه قهرمان است و من به هم شهری شهیدم، محمد ابراهیم توفیقیان که مدافع حرم بود افتخار می کنم و می خواهم مانند او یک قهرمان باشم. مصطفی می گوید وقتی جویا شدم متوجه شدم باوجود سن کمی که دارد اخبار را با دقت از تلوزیون دنبال می کند و شهادت شهید توفیقیان تاثیر روحی خاصی در همه بچه ها ...
جای خالی پدر با سهمیه پٌر نمی شود
شهید علی عهدی پدر 4 دختر و 2 پسر است. به گفته دختر دوم شهید عهدی، وی از نخستین شهدای درگیری با گروهک های منافقان بود. فاطمه هستی عهدی که در زمان شهادت پدر بزرگوارش دوران تحصیل پنجم ابتدایی را سپری می کرد می گوید: پدرم دهمین روز دی ماه سال 60 در عملیات محمد رسول الله(ص) گیلان غرب به مقام شهادت نائل آمد. به گفته وی، در آن موقع حساسیت این منطقه عملیاتی به اعزامی ها اعلام می شده و ...
مشکلات ، شکلات زندگی من است / آرامش را در زمان حال جستجو کنید
می فروخت و از ترس طلبکارها به محل کارش نمی رفت تا آنجایی که مجبور شدم، مادرم را در جریان قرار داده و از خانواده خودم کمک مالی گرفتم، ابتدا خیلی خوشحال شدم اما این شادی پایدار نبود ؛ نیم ساعت بعد همسرم به در مغازه آمد و گفت : چرا به مادرت گفتی ، من بدهکارم ؟سایلت را جمع کن و از خانه من برو . بعدها متوجه شدم، مادرم بعد از این ماجرا صحبتی با عروس خانواده همسرم داشت که البته قضیه بدهکاری ...
هنر کیمیا با زباله ها یا گالری آپاراتی!
...، فکر کردن را به کودکان آموزش می دهد. اینکه کودک با خودش بیندیشد که از یک قطعه دورریختنی می تواند یک کاردستی زیبا درست کند باعث شکوفایی ذهن او می شود. وی در ادامه به تابلوهایی که شبیه طرح های ابر و باد طراحی شده است نیز اشاره کرده و می گوید: گاهی اتفاق می افتد که یک برگ کاغذ را فقط برای اینکه چند لکه رنگی روی آن قرار گرفته دور می ریزیم. اما می توان با این کاغذ ها نیز تابلوهای ...
سرمقاله های روزنامه های 17 فروردین
.... یادکردی از استاد سیدعبدالحسین مختاباد در ستون سرمقاله روزنامه شرق نوشت: روزی که جان فدا کنمت باورت شود؛ دردا که جز به مرگ نسنجند قدر مرد!؟ پیام نوروزی استاد محمدرضا شجریان اندوهی عمیق را در جان و تنم برانگیخت؛ ازیک سو از صحت و سلامت ایشان عمیقا شاد شدم و خداوند را شاکر و نیز دعایم را نثار وجود ذی وجودش کردم که بارخدایا به هیچ عارضه وجود نازک آن هنرمند عزیز ...
داستان شماره 112 یک قدم تا مرگ !
.... زن لاغراندام در بیان قصه تلخ زندگی اش گفت: پدرم بازنشسته و مادرم خانه دار است. دو برادر دارم که سر خانه زندگی خودشان هستند. من با پسر دوست قدیمی پدرم ازدواج کردم. وضع مالی شان توپ توپ است. خانواده ام به خاطر همین موضوع اصرار بر ازدواج ما داشتند. پدرم می گفت اگر دیر بجنبیم این پسر را از دست می دهیم. پدر شوهرم از روز اول می گفت باید هر چه ...
قتل همسر به خاطر عضویت در تلگرام!
موضوع "قتل عمد" و به دستور بازپرس شعبه هفتم دادسرای ناحیه 27 تهران ، پرونده جهت رسیدگی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت. اظهارات پسر مقتوله: پسر مقتوله بنام مهدی ( 22 ساله ) که با حضور در خانه، با جسد مادرش روبرو شده و موضوع را به پلیس خبر داده بود در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: شب گذشته ( 26/12/1394 ) مادرم از من خواست تا به منزل خواهرم بروم تا او و پدرم ...
همسرکشی به خاطر عضویت در شبکه های مجازی
23 این زن به نام مهدی پلیس را در جریان قرار داده است. این پسر گریان که هنوز باور نمی کرد چنین جنایتی رخ داده باشد به افسر بازجو گفت: شب گذشته مادرم از من خواست به خانه خواهرم بروم تا او و پدرم بتوانند در تنهایی درخصوص اختلافاتشان صحبت کنند. من نیز آن شب به خانه خواهرم رفتم و ساعت 6 صبح بود که پدرم با گوشی تلفن همراهم تماس گرفت و ادعا کرد شب گذشته با مادرم درگیر شده و به این بهانه از من خواست ...
قتل همسر به خاطر عضویت در گروه های تلگرام
تلفن همراهم تماس گرفت. او نگران بود و گفت که با مادرم دعوا کرده و خواست خیلی زود به خانه بروم. وقتی وارد خانه شدم میان اتاق پذیرایی با جسد مادرم مواجه شدم در حالی که رشته ای طناب به دور گردنش پیچیده شده بود. وحشت زده پلیس را از ماجرا با خبر کردم. پدرم خانه را ترک کرده بود. وقتی با تلفن همراهش تماس گرفتم گوشی او خاموش بود. بعد از ثبت حرف های پسر جوان بود که جسد به دستور بازپرس به پزشکی قانونی فرستاده ...
زن کُشی به خاطر فعالیت در فضای مجازی
بنوشد اما او از این کار خودداری کرد و من در حالیکه بسیار عصبانی شده بودم، رشته ای را به دور گردنش انداخته و آنقدر نگه داشتم که بیهوش روی زمین افتاد. صبح روز جنایت بود که با پسرم مهدی تماس گرفته و به او گفتم که به خانه بیاید و بعد از آن از تهران خارج شدم. طی این مدت در شهرهای مختلف می چرخیدم تا اینکه تصمیم گرفتم خودم را به پلیس تسلیم کنم. بر اساس اعلام مرکز اطلاع رسانی پلیس آگاهی پایتخت ...
مرگ مرموز دختر شیشه ای
در اختیار پسر 30ساله اش به نام بهزاد بوده است. بهزاد روز 11 فروردین همراه پدرش به پلیس آگاهی تهران بزرگ مراجعه و خودش را تسلیم کارآگاهان کرد. وی در اظهاراتش گفت: از چندماه پیش با فرزانه آشنا شده بودم و حتی مدتی قصد ازدواج با یکدیگر را داشتیم اما به دلایل متعدد، هر دو از این موضوع منصرف شدیم اما کماکان و به اصرار فرزانه با یکدیگر در ارتباط بودیم . بهزاد در ادامه اظهاراتش به ...
پایان 3 زندگی که با رابطه نامشروع شروع شد
در داخلی خانه را باز کردم، اول دیدم کسی درهال نیست،امّاچیزی نگذشت که متوجّه شدم که ازاتاق خواب،صداهایی می آید،هنگامی که درپشت دراتاق خواب، به گوش ایستادم، تازه در کمال ناباوری دریافتم که هرمز با دختری به نام فریبا، که یکی از همکلاسی های دوره دانشگاهی هر دوی ما بود، ارتباط دارد. بدون اینکه آنها متوجّه حضور من در داخل خانه بشوند،گریه کنان به خانه پدری برگشتم، درحالی که پدرم، مطابق معمول ...
قتل همسر به خاطر عضویت در تلگرام
اختلافاتشان صحبت کنند و من نیز آن شب به خانه خواهرم رفتم. حدود ساعت شش صبح پدرم با گوشی تلفن همراهم تماس گرفت و اظهار کرد که شب گذشته با مادرم درگیر شده و به این بهانه از من خواست تا به مادرم سر بزنم. زمانی که وارد خانه شدم با جسد مادرم روبه رو شدم که دور گردنش طنابی پیچیده شده بود. همچنین پدرم در دست نوشته ای انگیزه خود را درباره قتل مادرم نوشته است. با توجه به صحبت های پسر جوان از ...
زن کُشی به خاطر فعالیت در فضای مجازی
صورت خصوصی درباره برخی اختلافاتشان صحبت کنند و من نیز آن شب به خانه خواهرم رفتم، حوالی ساعت شش صبح روز حادثه پدرم با گوشی تلفن همراهم تماس گرفت و گفت که شب گذشته با مادرم درگیر شده و به این بهانه از من خواست تا به مادرم سر بزنم اما زمانیکه وارد خانه شدم با جسد مادرم روبه رو شدم که رشته ای طناب شکل به دور گردنش قرار داشت و در کف اتاق افتاده بود. با توجه به اظهارات همسر مقتوله، کارآگاهان ...
مرور خاطرات دور و نزدیک لیلی گلستان از پدر و عکس های کودکی؛
. کتاب را نشر مرکز تا سه چهار ماه دیگر منتشر خواهد کرد. از دوران کودکی تان بگویید. آیا کودکی و نوجوانی خاصی را پشت سر گذاشته اید که قطعا باید این طور بوده باشد آنهم با پدری مانند ابراهیم گلستان؟ بله کودکی و نوجوانی خاصی داشتم. به شخصه بی گناهم! در یک خانه ای به دنیا آمدم که آدم های خاصی به آن رفت و آمد می کردند و حرف های مهمی می زدند. آدم خیلی جدی ای بودم و هنوز هم هستم. کتاب می خواندم ...
عضویت در تلگرام قتل زن توسط همسرش را رقم زد
چند روز قبل از قتل با همسرم به دلیل عضویت در تلگرام درگیری لفظی پیدا کردم چون من مخالف عضویت همسرم در شبکه های مجازی بودم، بعد از جر و بحث ... به گزارش پایگاه 598 به نقل از تسنیم، حدود ساعت 9 صبح 27 اسفند سال گذشته خبر قتل زن جوانی در خیابان قزوین محدوده [...] چند روز قبل از قتل با همسرم به دلیل عضویت در تلگرام درگیری لفظی پیدا کردم چون من مخالف عضویت همسرم در شبکه های مجازی بودم، بعد از جر و بحث ... به گزارش پایگاه 598 به نقل از تسنیم، حدود ساعت 9 صبح 27 اسفند سال گذشته خبر قتل زن جوانی در خیابان قزوین محدوده خیابان رنجبر از سوی مأموران کلانتری 111 هفت چنار به بازپرس کشیک قتل اعلام شد. با حضور سعید احمدبیگی؛ بازپرس ویژه قتل پایتخت در محل کشف جسد، تحقیقات از پسر جوانی که پلیس را در جریان قتل مادرش گذاشته بود، آغاز شد و پسر 22 ساله درباره جزئیات قتل مادرش به بازپرس گفت: مادر 40 ساله ام به دلیل سوءظن پدرم، با وی دچار اختلافاتی شده بود؛ دیشب قصد داشتم پدر و مادرم را آشتی بدهم به همین خاطر پدرم را به منزل مادرم بردم و تا یک بامداد نزد آنها بودم و پس از ترک کردن آنجا به منزل خواهرم رفتم و پدر و مادرم را تنها گذاشتم که امروز صبح پدرم با من تماس گرفت و گفت مادرم را کشته است، من نیز پس از تماس پدرم به سرعت با یکی از دوستانم خود را به اینجا رساندم و درب منزل مادرم را شکستم. پسر جوان اظهاراتش به بازپرس را اینگونه ادامه داد: با ورود به منزل با جسد مادرم در اتاق خوابش مواجه شدم، دور گردن مادرم یک سیم بسته شده و بدن وی مقداری خونی بود؛ من به سرعت با کمک دوستم جسد مادرم را به پذیرایی منتقل و با چاقو سیم را پاره کردیم و با اورژانس تماس گرفتیم اما متأسفانه دیر شده بود و از فوت مادرم چند ساعت گذشته بود. با بررسی های صورت گرفته از جسد مقتول، آثار دو ضربه چاقو روی بازوی دست چپ مقتول با جراحت عمیق مشاهده شد همچنین یاداشتی از همسر مقتول کشف شد که وی به ارتکاب قتل اعتراف کرده بود. پس از این قتل، تحقیقات برای دستگیری سیاوش (همسر مقتول) آغاز شد تا اینکه وی دیروز با حضور در اداره پلیس آگاهی خودش را تسلیم پلیس کرد و صبح امروز با حضور در دادسرای امور جنایی تهران درباره انگیزه قتل همسرش به بازپرس جنایی تهران گفت: حدود 25 سال از زندگی مشترکم با مریم می گذشت و در طول این مدت، زندگی خوبی با همدیگر داشتیم، و به تازگی موفق به خرید خانه شده بودیم تا اینکه چند روز قبل از قتل با همسرم به دلیل عضویت در تلگرام درگیری لفظی پیدا کردم چون من مخالف عضویت مریم در شبکه های مجازی بودم، بعد از جر و بحث، مریم به منزل مادرش رفت و آنجا بود تا اینکه با وساطت خواهرش مجددا به خانه برگشت. متهم 41 ساله این پرونده ادامه اظهاراتش به بازپرس را اینگونه شرح داد: 26 اسفند مریم به همراه دختر، داماد و پسرم به خانه برگشت که دختر و دامادم ساعتی بعد از آنجا رفتند و پسرم نزد ما ماند، در منزل از همسرم خواستم دیگر سر کارش نرود که همین موضوع باعث شروع درگیری بین ما شد؛ حدود ساعت یک بامداد روز وقوع قتل، مریم از پسرمان خواست که منزل را ترک کند؛ بعد از رفتن پسرم جر و بحث بین ما تا ساعت 3 بامداد ادامه داشت تا اینکه من با ریختن چندین قرص داخل آب از همسرم خواستم تا آب را بنوشد اما مریم از این کار خودداری کرد. سیاوش درباره لحظات ارتکاب قتل نیز به بازپرس پرونده گفت: در این حین مریم به داخل اتاق رفت و جورابی را دور گردنش انداخت و تهدید به خودکشی کرد، من نیز با دیدن این صحنه بسیار عصبانی شدم و با برداشتن چاقوی میوه خوری چند ضربه به دست همسرم زدم و بعد از این اتفاق نیز با همان جوراب مریم را خفه کردم؛ حدود ساعت 6 صبح نیز با گذاشتن یادداشتی به قتل وی اعتراف کردم و پس از این ماجرا در تماس با پسرم اعلام کردم که مادرش را کشته ام، بعد از فرار از خانه چند روز به قزوین رفتم و چند شبی را هم در آزمایشگاهی که 17 سال در آن مشغول به کار بودم، سپری کردم، دو روز نیز به قم رفتم و دیروز خود را به پلیس معرفی کردم. با اعتراف متهم این پرونده به قتل همسرش، وی به دستور سعید احمدبیگی؛ بازپرس ویژه قتل پایتخت بازداشت شد و برای ادامه تحقیقات در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت. Let’s block ads! (Why?) منبع: 598 کد مطلب : سایر اخبار ...