سایر خبرها
با نظر وزیر ورزش مخالفم
...> وی درباره برکناری مهدی محمدنبی دبیر پیشین فدراسیون فوتبال و حضور علیرضا اسدی در فدراسیون به جای وی، گفت: ما برای تعامل بیشتر، دبیر کل پیشنهادی از وزارت ورزش را قبول کردیم. کار اسدی خوب بود و من قبول کردم. نبی هم چند سال بود و کار کرد. سعی کردیم با تعاملاتی که داشتیم، کار برای فوتبال بیشتر و بهتر پیش برود. کفاشیان درباره این صحبت کی روش مبنی بر اینکه اسدی با چتر نجات وزارت ورزش وارد ...
مصاحبه با آخوندِ باحال!
چند سال پیش کلیپی دست به دست می شد که در آن روحانی جوانی با لهجه غلیظ خراسانی حرف های بانمک و در عین حال ساختارشکنانه ای می زد. جذابیت سخنرانی اش شادبودن و شوخی های به روزش بود. چند سال بعد از آن کلیپ و کلیپ های دیگرش، با او صحبت کردم. با روی باز از گفت و گو استقبال می کند و قرار ملاقات را برای قبل از یک جلسه سخنرانی در ساعت 6 صبح می گذارد! خوشبختانه شب قبل که برای هماهنگی دوباره تماس ...
والدین راه دور، فرزندان راه دور
آن سال در تئاتر محلی اجرا شود. او سال ها در تئاتر بازی کرده بود اما این دومین تجربه نقش اول وی بود. چارلز و دخترش در زمان تمرین اوقات خوشی داشتند. چارلز می گوید: در تمام مراحل تمرین، می دانستم که در زمان بازی اصلی در تئاتر حضور نخواهم داشت، اما چیزی که پیشاپیش به آن فکر نمی کردم، میزان اندوهی بود که در شب گشایش صحنه به من دست داد، در حالی که دو هزار کیلومتر از دخترم و از محل برگزاری تئاتر دور بودم ...
بردار قهرمان قصه ما: جنگ تاریخ انقضاء ندارد
منطقه مین گذاری شده اسم مین که آمد بند دلم پاره شد دوباره همون ترس یقمو گرفت با صدای بلند گفتم پس شما اینجا چکارمی کنید مگه جانتان را از توی جوب پیدا کردید هر دو خندیدند، ماخیلی وقت است که به شهادت لبیک گفته ایم ،چرخ های ویلچرش را به طرفم سوق می دهد دستش را می گذارد روی شانه ام و می گوید میدونی وقتی یه جوان توی چشمات زل می زنه و با صراحت و بدون این که خم یه ابرو بیاره میگه ما به شهادت لبیک گفتیم ...
پیش بینی ریاست آیت الله جنتی در خبرگان
.... با ایشان درباره زمینه ها و پیامدهای انتخابات اخیر خبرگان گفت وشنودی انجام دادهایم که نتیجه آن را پیش روی دارید. به گزارش روزنامه جوان، انتخابات مجلس خبرگان با تمام فراز و نشیب هایش بهپایان رسید. ارزیابی شما از این انتخابات و ترکیب نمایندگانی که دراین دوره به مجلسراه یافتند، چیست؟ به ویژه اینکه برخی عناصر و جریانات، چون احساس میکردند تصمیم خبرگاندر این دوره ممکن است سرنوشتساز باشد ...
تمام تخلفات میلیاردی اشاره شده مربوط به زمان صدارت آقای روحانی است
داشتند و بازنگرداندند.این تخلفات به دولت آقای احمدی نژاد ربطی ندارد و از نیمه دوم سال 92 و در سال 93 در دولت آقای روحانی اتفاق افتاده است. البته مواضع من نسبت به دولت آقای احمدی نژاد را همه می دانند. نماینده مجلس گفت: همچنین بنده در مخالفت با فاینانس 50 میلیارد دلاری گفتم که مخالف قرض 50 میلیارد دلاری هستم و برخی از رسانه ها 50 میلیارد دلار را ضربدر دلار 3000 تومانی کردند که 150 هزار ...
ما در سایه ها چه می کنیم؟
قرار می دهند. من عاشق بازیگری هستم و عاشق این دست فیلم ها. به نظر استایل دیگری دارند. من از تئاتری می آیم که هیچ مرز و حدودی از استایلی که انجام میدهی ندارد، شما مولیر را بازی می کنی بعد چخوف و بعد آرتور میلر و هیچ کس نمی گوید، :او فقط چخوف را بلد است بازی کند. (خنده) بنابراین این نگرشی است که من به فیلم ها دارم. و با افرادی مثل جاس ویدون شما می توانید این کاراکترها را کشف کنید ...
نکونام: آرزویم قهرمانی استقلال است / با کی روش چه کار داریم؟
حساسی که تیم های ملی مختلف مشغول تدارک برای مرحله نهایی جام جهانی هستند، درست نیست ما دعوا و اختلاف داشته باشیم. کی روش دوست دارد کارش را در آرامش کند و اگر کسی به او کاری نداشته باشد، سرش در کارش خواهد بود. اینقدر در تیم ملی کار دارد که وقت دعوا نداشته باشد منتهی اتفاقاتی می افتد که مجبور می شود تمرکزش را روی کار فنی از دست بدهد. یکی از بهترین مربیان دنیا را آورده ایم. اینقدر هم دلش برای فوتبال ما ...
مبانی هنر انقلاب اسلامی هنگام تشییع پیکر شهید آوینی به وجود آمد/ ژن های معیوبی که فرهنگ ما را زمین گیر ...
امروز رهبر ما موضوع فقه هنر را مطرح می کنند، امری بسیار جدی است؛ و جالب تر این است که چرا این مساله نه در دیدار اهل هنر بلکه در جلسه با اهل حوزه ی علمیه و روحانیون مطرح می شود؟ زیرا یک مطالبه ی بسیار جدی در امر فرهنگ و هنر مطرح است که باید توسط هنرمند انجام شود. اما این نیز زمانی میسر می شود که بستر گسترده ای فراهم باشد نه اینکه در خفگان پیش برویم. اگر امروز رهبر انقلاب بحث فقه هنر را ...
کفاشیان: انتخابات برگزار و بعدا اساسنامه را مصوب می کنیم/ اجازه توهین به کی روش نداده ایم
این پروسه اصلاح اساسنامه بعدا انجام شود و فعلا ما بتوانیم انتخابات را انجام داده و سپس مصوبه را برای پس از انتخابات بگذاریم. چون شاید به قول شما این موضوع طول بکشد اما قطعا چون تا الان 21 روز کاری کمتر باقی مانده پس مصوبه به طور حتم تا 11 اردیبهشت نخواهد رسید. هر چند که اگر با این موضوع نیز موافقت نشود قطعا تا پایان اردیبهشت یک روزی را مشخص خواهیم کرد و انتخابات به طور حتم در همین ماه اردیبهشت ...
کفاشیان:من بارها خواستم استعفا بدهم
.... مجمع تصمیم بگیرد که این مسئول فدراسیون توانایی دارد یاخیر! کفاشیان درباره چگونگی کنار رفتن نبی و روی کار آمدن اسدی خاطرنشان کرد: چند نفر مختلف را پیشنهاد کردند.من اسدی را قبول کردم چون کارشان خوب بود. آقای نبی هم خوب بود. ما سعی کردیم با تعاملاتی که به وجود آوردیم این تغییرات را انجام دهیم. وی در واکنش به صحبتهای کی روش که اعلام کرده اسدی با چتر نجات وارد فدراسیون شده ...
حفظ تماس کودک و والدی که از هم دورند (1)
ها شامل به کار گرفتن تمام منابع مالی، یا برعکس، نگهداشتن سطح متعادل برای شما است و این کار احتمالاً مستلزم صرف زمان خواهد بود. عنصر اصلی، برای آنکه بتوان یک والد راه دور موفق بود، استمرار است. فرزند شما دوست دارد بداند که چه وقت دوباره صدای شما را خواهد شنید و چه زمانی شما را خواهد دید؟ یک جدول منظم زمانی برای تلفن کردن، برای کودک بسیار اهمیت دارد. جمعه صبح، رأس ساعت ده، پای تلفن باش! آنگاه او چشم ...
ابراهیمی:هیچ کس به من اعتماد نکرد/از ابتدای فصل موثر بازی کردم
آن تیم می تواند تراکتورسازی،گسترش فولاد تبریز یا ماشین سازی باشد.مردم تبریز همیشه از تیم های شهرشان حمایت کرده اند. از انها ممنون هستم که در چند بازی اخیر ما را شرمنده کردند و به استادیوم آمدند. مهاجم تیم فوتبال گسترش فولاد درباره اینکه غیبت نصرتی در چند بازی اخیر خیلی به چشم نیامده است گفت:این موضوع را قبول ندارم زیرا ما به نصرتی نیاز داشتیم و داریم.وجود او برای تیم ما نعمت بود و آرزوی ...
پرویز کاظمی: خسارت دوران احمدی نژاد از دوران دفاع مقدس بیشتر بود/ احمدی نژاد تیم نداشت، ناچار به همکاری ...
.... سوم اینکه سال هاست زحمت کشیده ام و مدیر کاروان حج هستم و وزیر شدن باعث می شود که دیگر حج نروم. ایشان موافقت کردند و من هم میثاق نامه را امضا کردم. حاشیة هایی در جلسه رأی اعتماد شما برای پست وزارت رفاه وجود داشت، در این خصوص صحبت کنید. باید داستان پیرمؤذن را بگویم. آقای احمدی نژاد آقایان محصولی، فرشیدی، ناظمی اردکانی و من را برای دریافت رأی اعتماد به مجلس معرفی ...
آخرین پست کی روش بازهم درمورد مشکلات
به گزارش علت ، کارلوس کی روش، سرمربی تیم ملی فوتبال در تازه ترین پست خود در صفحه فیسبوک خود نوشت: تا 30 آوریل(11 اردیبهشت) فدراسیون ایران می تواند استعفای مرا از مربیگری تیم ملی قبول کند یا شرایط اجرای برنامه های اصلی تیم ملی برای آماده سازی در راه جام جهانی را فراهم کند(مشکلاتی که طی 5 سال گذشته در مورد آنها بحث کردیم). حالا باید به کوالامپور بروم تا در مراسم قرعه کشی مرحله نهایی انتخابی جام جهانی روسیه 2018 شرکت کنم. همانطور که گفتم الان زمان حل مشکلات است. نخستین دیدار ایران روز اول سپتامبر برابر قطر یا عراق خواهد بود. 0 0 ...
اخراج 22 کارمند کمیته امداد / مسئولان استعفا دهند / دست روی دست گذاشتن استاندار
پنهان کند، در گفت وگو با خبرنگار کبنانیوز در یاسوج گفت: بیش از 14 سال سابقه کار دارم، عقد کردم و اکنون از کارم اخراج شدم با این وضعیت کاش عقد نمی کردم. یکی دیگر از این کارمندان می گوید: با سابقه طولانی کار در نهاد مقدس کمیته امداد امام خمینی(ره)، دارای خانواده و فرزند هستم و اکنون از کار اخراج شدم، اگر به مسئولان کهگیلویه و بویراحمد بعد از 10 سال کار بگویند شما اخراج هستید، نگران یا ناراحت ...
دستگاه های دولتی به جان تولیدکنندگان افتاده اند
تحت عنوان اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل؛ برخورد شعاری را آفت تحقق اقتصاد مقاومتی دانست و گفت: اگر روزی هزار بار بگوییم اقتصاد مقاومتی، اقتصاد مقاومتی درست نمی شود، اقتصاد مقاومتی باید با عمل انجام شود و به این خاطر است که رهبر معظم انقلاب در خصوص شعار سال فرمودند اقتصاد مقاومتی اقدام و عمل اقدام این است که حداقل شروع کنند و عمل این است که بعد از اینکه گام برداشتند ادامه بدهند و عمل کنند. برهمین اساس ...
روشن: سوبله چوبله که نباید بترسد
خصوص اینکه مظلومی از انتقادات پیشکسوتان استقلال ناراحت است، گفت: پیشکسوت استقلال انتقاد می کند چون تیم مظلومی ثبات ندارد و نتایجش ثابت نیست. شما ببینید این تیم چند بازی در این فصل مساوی کرده و بازی دیروز هم که اصلا خوب نبود. وقتی مظلومی می گوید ما خوب بازی کردیم، معلوم است که پیشکسوتان ناراحت می شوند چون آنها هم فوتبال را خوب می شناسند. توصیه من به آقای مظلومی این است که انتقاد اگر از سمت دوست تو ...
انتخاب داور خارجی برای دربی، صلاح امروز فوتبال
داور مربوطه به هنگام قضاوت علیه یکی از دو تیم مرتکب اشتباهی هم می شد، آن وقت موج اعتراضات درست و نادرست تا مرحله ملقب کردن داور با الفاظ زشت و فلان اسم و نام های سخیف پیش می رفت و این امر سال ها در خاطره ها می ماند، مثل روان شاد حاج ابوالحسن داور یکی از دربی های قبل از انقلاب که به خاطر یک اشتباه بسیار جزئی به تاج ابوالحسن معروف شد. برای جلوگیری از این تبعات بود که من معتقد بودم برای ...
ماجرای فرار از آذربایجان برای حضور در جبهه های ایران
در گفت وگوی تفصیلی با اسکندر حسین اف مطرح شد؛ اسکندر حسین اف از جمله انقلابیون کشور آذربایجان است. او می گوید: مدت ها برنامه ریزی می کردم تا بتوانم به ایران فرار کنم و در جنگ علیه صدام شرکت کنم. یک ماه بدون حقوق در یک روستای مرزی کار کردم تا فقط بتوانم مرز را شناسایی کنم. به گزارش گروه [...] در گفت وگوی تفصیلی با اسکندر حسین اف مطرح شد؛ اسکندر حسین اف از جمله انقلابیون کشور آذربایجان است. او می گوید: مدت ها برنامه ریزی می کردم تا بتوانم به ایران فرار کنم و در جنگ علیه صدام شرکت کنم. یک ماه بدون حقوق در یک روستای مرزی کار کردم تا فقط بتوانم مرز را شناسایی کنم. به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، اسکندر حسین اف از جمله انقلابیون آذربایجان است که دلی مالامال از عشق خمینی دارد. او برای ما از علاقه شدیدش برای شرکت در جبهه های دفاع مقدس و تلاش هایی که برای فرار از کشور آذربایجان و شرکت در این جنگ داشته گفت. مصاحبه ما با اسکندر حسین اف شنیدنی های زیادی از تاثیرات انقلاب اسلامی بر مردم آذربایجان دارد. دین به انتهای خود رسیده بود من اسکندر حسین اف از جمهوری آذربایجان هستم. تحصیلات متوسطه و دانشگاهی را در آذربایجان گذراندم و برای ادامه تحصیل به حوزه علمیه قم آمدم. در ایام پیروزی انقلاب ایران کلاس سوم راهنمایی بودم. ما در شهر جلیل آباد زندگی می کردیم که نزدیک مرزهای ایران است. قبل از انقلاب دین در آذربایجان به انتهای خود رسیده بود. مثلاً شهر ما حدود 130 هزار نفر جمعیت دارد. من از کودکی فقط روخوانی قرآن یاد گرفته بودم. به خاطر همین در شهر من را با تعجب با انگشت به همدیگر نشان می دادند، انگار یک مرجع تقلید دیده اند! یا مثلاً پدرم یک روز در ماه رمضان افطاری می داد و مقید بود که فقط روزه داران در آن شرکت کنند. از جمعیت 130 هزار نفری فقط 30 -40 نفر روزه گرفته بودند که در افطاری شرکت کنند، همه آنها هم پیرزن و پیرمرد بودند. چون من قرآن خوان بودم، همیشه پیش پیرمردها بودم! یادم هست که هر پیرمردی که از دنیا می رفت، بقیه می گفتند یک دین دار دیگر هم رفت و کم کم کل دینداری از بین می رود. بعضی های دیگر هم بودند که می گفتند دین دوباره احیا خواهد شد، دینداری به مو می رسد ولی پاره نمی شود. فقط در ده روز محرم مسلمان می شدند در مدارس و رسانه ها مدام مباحث ضددین مطرح می شد. مارکسیسم و لنینیسم تدریس می شد. تنها چیزی که دین را تا آن زمان نگه داشته بود ده روز اول محرم بود. در این ده روز مردم دوباره مسلمان می شدند. دزد دزدی نمی کرد، مشروب خوار مشروب نمی خورد. ولی دهه عاشورا که تمام می شد دوباره همه کارها شروع می شد. از بس کاریکاتور از آخوندها دیده بودیم، تا اسم آخوند می آمد، یک آدم زشت وحشتناک در ذهنمان می آمد. آخوند را کسی می دانستیم که در قبرستان می نشیند و قرآن می خواند و از مرم پول می گیرد. خلاصه هیچ چیز مثبتی از دین و دینداری و آخوندجماعت در ذهن مردم وجود نداشت. در ابتدا کمونیست ها با انقلاب مخالفت نمی کردند اوایل انقلاب کمونیست ها دشمنی با انقلاب نشان نمی دادند. چون انقلاب از یک طرف ضدغربی بود و از طرف دیگر آنها امید داشتند که به وسیله حزب توده بتوانند انقلاب را مصادره کنند و حکومت را به دست بگیرند. فکر نمی کردند که این انقلاب بتواند روی فکر مردم تأثیر بگذارد. لذا اوایل انقلاب تلویزیون شوروی همه اخبار و مراسمات مربوط به انقلاب مثل ورود امام به ایران را نشان می داد. بنابراین نتیجه ای که حاصل شد این بود که ذهنیت منفی مردم نسبت به روحانیت تغییر کرد. همان آخوندی که سالها تحقیرش می کردند آمده و در کشوری مثل ایران انقلاب کرده و حکومت را به دست گرفته است. مردم با خود می گفتند چطور آخوندی که مرتجع و خرافی است توانسته چنین انقلابی برپا کند و بعد آن را مدیریت کند؟! خود کمونیست ها نفهمیدند که دارند با دست خودشان تبلیغات 70 ساله شان را بر باد می دهند. بعد کم کم متوجه شدند که دارند اشتباه می کنند. لذا شروع کردند به تبلیغات. مثلاً می گفتند که خمینی تربیت شده شوروی است و در تاتارستان روسیه همراه 9 نفر دیگر تربیت شده اند. این هنر کا گ ب است که می تواند حتی مرجع تقلید کمونیست تربیت کند. بعضی دیگر می گفتند که خمینی را انگلیسی ها درست کردند. اختلافات شدیدی درباره ماهیت امام خمینی شکل گرفته بود. من یک کتاب خاطره از آن دعواها دارم. مثلاً یک آخوندی بود که با عصبانیت روی میز می زد و می گفت به قرآن قسم این آدم جاسوس انگلیس است چرا شما نمی فهمید؟ آنها امید داشتند که با برنامه های طولانی مدتشان می توانند ایران را نیز کمونیست کنند و بر آن حکومت کنند، اما حالا می دیدند که برعکس مذهبی های ایران دارند در آذربایجان و شوروی نفوذ می کنند. لذا بعد از انحلال حزب توده ایران که امید داشتند از طریق آن بتوانند بر ایران حکومت کنند، تلویزیون شوروی بمباران تبلیغاتی علیه انقلاب و امام را شروع کرد. آنهایی که مسخره می کردند، مذهبی شدند امام با انقلاب یک روح تازه ای در جامعه آذربایجان دمید. کسانی که تا پیش از این اصل خدا را قبول نداشتند و با من درباره وجود خدا بحث می کردند، حالا مذهبی شده بودند. من بعضی ها را باورم نمی شد که مذهبی بشوند ولی به برکت انقلاب مذهبی شدند. به نظر من این از کرامت امام بود که توانست تصرف روحی در افراد انجام دهد. از این افرادی که با انقلاب ایران متحول شدند تعداد بسیاری وجود دارد. یکی از رفقای ما که الان هم مشغول فعالیت های انقلابی است، قبل از انقلاب ما را به خاطر فعالیت های مذهبی مسخره و تحقیر می کرد. وقتی می دید که من دو سه نفر را جمع کردم و برایشان درباره دین حرف می زنم، می آمد و مسخره بازی می کرد تا نگذارد من حرفم را بزنم. اما همین آدم در اثر نفس قدسی حضرت امام ره متحول شد و الان یک فرد انقلابی است. مخفیانه برنامه های رادیوهای ایران را پیاده می کردیم ما برنامه های مذهبی، سخنرانی ها و خطبه های نماز جمعه رادیو آستارا یا رادیو به یله سوار را ضبط می کردیم و بعد پیاده می کردیم. شب ها ده پانزده نفر مخفیانه جمع می شدیم و مطالب رادیو را پیاده می کردیم. دولت کمونیست اگر از فعالیت های ما مطلع می شد، اذیتمان می کرد. قبل از هسته ما در جلیل آباد، هسته اولیه انقلابیون در نارداران باکو شکل گرفته بود. آنها برای ما ضبط صوت های قوی می آوردند تا بتوانیم برنامه ها را راحت تر ضبط و پیاده کنیم. هفته ای یک بار نیز می آمدند و نوارها و پیاده شده ها را می بردند و در شهرهای مختلف توزیع می کردند. این هسته ها تقریباً در همه شهرهای آذربایجان ایجاد شده بود. یک خاطره طنز هم در این رابطه تعریف کنم. یکی از رفقای ما تعریف می کرد که من نماز جمعه آقای ملکوتی در تبریز را ضبط و پیاده می کردم. وقتی برای مردم صحبت می کردم عیناً حرف های آیت الله ملکوتی را تکرار می کردم. مثلاً آقای ملکوتی مثلاً خطاب به اداره گاز هم حرفی می زد، من در آذربایجان هم همان حرف را عیناً تکرار می کردم؛ مردم نمی فهمیدند چه می گویم، خودم هم نمی فهمیدم ولی می گفتم! دانشجوی یمنی، مبلغ انقلاب ایران در آذربایجان مرحوم حاج علی اکرام اف که رهبر انقلابیون آذربایجان بود تعریف می کرد که در امامزاده ای که در نارداران مدفون است و معروف است که ایشان خواهر حضرت معصومه س است، بعضی ها از باکو به زیارت می آمدند. یک دانشجوی خارجی پزشکی هر هفته به زیارت می آمد. دانشجوها روسی صحبت می کردند. یکی از رفقای ما که روسی بلد بود با او صحبت کرده بود و متوجه شده بود یمنی و شیعه است. با او رفیق شده بود و بعد از مدتی آن فرد یمنی شروع کرده بود مباحثی درباره اسلام و جهان اسلام و نهضت حضرت امام ره مطرح کردن. در آن مقطع امام هنوز در فرانسه بود و به ایران نیامده بود. گویا فرد بسیار آگاهی بوده است و حوادث را پیش بینی می کرده است. می گفت این دانشجوی یمنی همه اخبار را برای ما می گفت و ما بچه های روستا را جمع می کردیم و به حرف های او گوش می دادیم. ما هم آنلاین از طریق تلویزیون و رادیو اخبار انقلاب را گوش می کردیم. مثلا وقتی امام می خواست از پاریس به تهران بیاید به ما گفت نماز بخوانید و دعای توسل بخوانید تا امام به سلامتی به تهران برسد. چون احتمال دارد هواپیما را منفجر کنند. با امثال شما در جای دیگر صحبت می کنم یک روحانی نسبتا باسوادی به نام شیخ محمد ابراهیمی در منطقه ما بود که قدری هم محتاط بود. او از آیت الله شریعتمداری عدول کرده بود و مقلد امام شده بود. من با ایشان فامیل شده بودم و با من راحت تر صحبت می کرد. روزی با ایشان تنها بودم. گفتم رفتم باکو و در آنجا مراسم چهلم حضرت امام برگزار شده بود. شیخ الله شکور پاشازاده که روحانی حکومت و رییس اداره دینی قفقاز بود سخنرانی می کرد و حرف خیلی مهمی زد. گفت من یک رازی که به هیچکس نگفتم می خواهم به شما بگویم. من از وقتی امام را شناختم از ایشان تقلید می کنم. الله شکور پاشازاده این را که گفتم شیخ خندید و گفت یک خاطره هم من برای تو تعریف کنم. چند سال قبل همین جا نشسته بودم که الله شکور پاشازاده آمد و گفت آمدم به تو سر بزنم. ولی من می دانستم که یک کاری دارد. پاشازاده گفت شیخ شنیدم اسم او را می برید. گفتم او کیست؟ گفت آیت الله خمینی. گفتم چه اشکالی دارد؟ گفت شما گفتید که او مرجع تقلید است. گفتم بله. گفت مرجع تقلید نیست، مجتهد هم نیست! گفتم مجتهد بودن را شما می توانی تشخیص بدهی یا من؟ گفت او اجتهاد هم داشته باشد از بین رفته است. گفتم چرا؟ گفت او تا حالا چند هزار زن حامله اعدام کرده! گفتم که من 50 سال است که این تبلیغات کمونیست ها را می شنوم و این حرف ها برایم تازگی ندارد. حرف حساب شما چیست؟ بعد گفت شیخ من شما را دوست دارم. الان حکومت روی شما حساس شده و می دانند که شما دارید چه کار می کنید. می خواست که من از کارهایم در دفاع از امام دست بردارم. آخرش گفت من به شما احترام می گذارم وگرنه با امثال شما در جای دیگر صحبت می کنم. منظور از جای دیگر زیرزمین کا گ ب است که شکنجه گاه کمونیست ها بود. گفتم ممنون که به من احترام می گذاری ولی بدان که روزی که قرار است من در قبر بخوابم، چه بهتر که با شهادت در قبر بخوابم. بکشید ما را در باکو معروف شده بود بزرگان انقلاب مثل شهید مطهری و شهید بهشتی که ترور شدند، در باکو جداگانه مراسم برگزار شد. سخنان امام درباره آنها سریعا در فضای جامعه پخش می شد. مثلا بهشتی یک ملت بود خیلی معروف شد. بکشید ما را هم خیلی معروف شده بود. این تعابیر امام باعث می شد که ما بخاطر این ترورها نسبت به ادامه انقلاب ناامید نشویم. ماجرای کمک های مردمی آذربایجان به جبهه های ایران جنگ ایران و عراق خیلی در آذربایجان پیگیری می شد. تک تک عملیات ها و نتایج آن تحلیل و بررسی می شد. به وصیت نامه ها و خاطرات شهدا خیلی پرداخته می شد. حاج علی اکرام اف در باکو مخفیانه با کنسول ایران اطلاعات و کتابهایی در این زمینه ردوبدل می کردند. شنیده بودند که در جبهه ها دوربین فیلم برداری احتیاج است. از بین مردم پول جمع کرده بودند تا صد تا دوربین بخرند اما آقای احد قضایی که آن موقع کنسول ایران در باکو بود گفته بود که پول را بدهید و نیاز نیست خود دوربین را بخرید. متدینین و حزب اللهی ها نسبت به جبهه های ایران احساس دغدغه می کردند و برای رفع نیاز جبهه ها کمک جمع می کردند. هرکاری کردم تا بتوانم در جبهه های ایران شرکت کنم من مدت ها برنامه ریزی می کردم تا بتوانم به ایران فرار کنم و در جنگ علیه صدام شرکت کنم. یک روستای مرزی بود که یک شرکت ساختمان سازی در آن مشغول بود. من بدون اینکه حقوق بگیرم یک ماه تمام هر روز صبح به آن روستا می رفتم و تا شب کار می کردم. ولی هدفم تنها شناسایی مرز و چگونگی فرار از آن بود. مرز به شدت آهنین و غیرقابل نفوذ بود. یک سیم خاردار بلند بود، بعدش یک منطقه ای بود که هر روز با شن و ماسه آنجا را شانه می کردند، به طوری که یک گنجشک هم پایش را آنجا می گذاشت مشخص بود. بعد از آن یک سیم خاردار دیگر بود، بعدش یک سیم خاردار دیگر. همه این ها را که رد می کردیم تازه پادگان های مرزبانی شروع می شد و به سربازان روسی با آن سگ های معروف شان می رسیدیم. در آن زمان نتوانستم از مرز رد بشوم. بعد به سربازی رفتم. سربازی ام در جایی بود که چتربازانی را برای جنگ افغانستان تربیت می کردند. من در قسمت ساختمان سازی بودم و نمی گذاشتند به قسمت چتربازان بروم. کلی پول جمع کردم و با آشنابازی بالاخره توانستم به قسمت چتربازان بروم. هدفم این بود که با چتربازها به افغانستان بروم و از آنجا فرار کنم و به ایران بیایم و در جنگ شرکت کنم. چون شنیده بودم که ایران و افغانستان مرز آنچنانی ندارد. شانس من تا اینکه به قسمت چتربازان رسیدم، ارسال چترباز به افغانستان کلا تعطیل شد. خلاصه اینکه علیرغم تلاش و علاقه بسیار نتوانستم به ایران بیایم. خیلی تحت تاثیر خاطرات شهدا و قضایایی که از جبهه ها تعریف می کردند بودم و می خواستم خودم هم آن را تجربه کنم. شهدای ایران بین حزب اللهی و انقلابی ها خیلی محبوب بودند. خاطرات شهدا را برای همدیگر تعریف می کردند. شاید کمتر از شما ایرانی ها خاطره از شهدا نشنیده بودیم. مردم تبلیغات کمونیست ها را دروغ می دانستند رسانه های شوروی در جنگ از صدام حمایت می کردند ولی ما رادیو تبریز و رادیو آستارا و... را گوش می کردیم. رسانه های شوروی می گفتند که آیت الله خمینی می خواهد کربلا را به کشور خودش ملحق کند. این تبلیغات روی مردم عادی بی تاثیر نبود ولی اواخر عمر شوروی کار به جایی رسیده بود که هرچی حکومت می گفت مردم می گفتند دروغ است. حزب اللهی های باکو به نیت زیارت به سفارت ایران می رفتند! واقعا هم دروغ های شاخداری می گفتند. یک رفیقی داشتیم که می گفت من میخواهم به نیت زیارت بروم سفارت ایران در باکو را ببینم. یعنی ایران تا این حد مقدس بود برای حزب اللهی های آذربایجان. می گفت رفتم دیدم عکس امام و عکس هایی درباره انقلاب روی سفارت کشیده شده. دیدم که انگار نگاه کردن آزاد است و خیلی خوشحال شدم و داشتم به عکس ها نگاه می کردم که یک نفر آمد و عکس امام را نشان داد و گفت این را می شناسی؟ گفتم بله. گفت میدانی هر روز یک دختر 15 ساله ترک را پیشش می برند؟ گفتم گوش من از این دروغ ها پر است. تا مرزهای شوروی سرجایش بود هیچ ارتباط مستقیمی با ایران نداشتیم. آن اواخر عمر شوروی یک ذره فضا باز شده بود و ارتباطاتی با کنسولگری ایران داشتیم. مثلا نمایشگاه کتاب برگزار می کردند و به ما می گفتند اگر از کتابی خوش تان آمد یواشکی و خیلی خونسرد بردارید و ببرید! کتاب های مذهبی مثل کتب شهید مطهری را می آوردند. یکی از دوستان مان بیش از 200 کتاب از نمایشگاه آورده بود و یک کتابخانه راه انداخته بود. کتاب ها هم البته فارسی بود و ترجمه نشده بود ولی ما از بس با رادیوهای ایران مانوس بودیم، تقریبا فارسی را می فهمیدیم. به خاطر انقلاب به زبان فارسی هم علاقه پیدا کرده بودیم. الان کسی را می شناسم که درس زبان فارسی را نخوانده بود ولی با همین رادیو گوش کردن ها و پیاده کردن سخنرانی ها الان مترجم زبان فارسی شده است. می ترسیدیم که بعد از امام چه خواهد شد؟ برای رحلت امام مراسمات خیلی مفصلی حداقل در 20 شهر آذربایجان برگزار شد. در نارداران باکو هفت روز مراسم برگزار شد که از نقاط مختلف آذربایجان در آن شرکت می کردند. متدینین هم غم عجیبی داشتند و هم یاس و ترس زیادی. می گفتند که بعد از امام سرنوشت انقلاب چه خواهد شد و آیا کسی هست که بتواند مسئولیت این انقلاب را به خوبی به دوش بکشد؟ بعد که آیت الله خامنه ای به رهبری رسیدند و فرمایشات امام درباره ایشان منتشر شد، همه به یک آرامشی رسیدند. می گفتند اگر امام تایید کردند دیگر تمام است. آرم جمهوری اسلامی روی سنگ قبرها حزب اللهی های آذربایجان خیلی دوست داشتند به انقلابی های ایران نشان دهند که ما هم انقلابی هستیم و در کنار شماییم. مثلا وصیت می کردند که روی سنگ قبرشان آرم جمهوری اسلامی حک شود که اگر بعدها مرز باز شد و ایرانی ها به اینجا آمدند ببینند که ما هم طرفدار انقلاب بودیم و با عشق این نظام از دنیا رفتیم. الان کلی سنگ قبر هست که آرم جمهوری اسلامی روی آن نقش بسته است. تو را اینجا فرستادیم آدم بشوی، خمینی را تبلیغ می کنی؟ حاج علی اکرام اف عاشق امام و انقلاب بود. تا حالا من هیچ آذربایجانی را به اندازه ایشان عاشق انقلاب نیافتم. ایشان سه بار به خاطر فعالیت های انقلابی به زندان رفتند. ایشان در زندان مسجد ساخته بود و حدود 200 تا 250 نفر در نماز جماعت آن شرکت می کردند. بعد از نماز جماعت هم تکبیر می گفتند و به نفع انقلاب ایران شعار می دادند. یکی از هم بندان ایشان تعریف می کرد که بخاطر همین کلی از مقامات عالیرتبه به زندان آمده بودند. همه زندانیان را به صف کردند و گفتند اکرام علی اف بیاید جلو. رفت جلو. یکی از مقامات گفت ما تو را اینجا فرستادیم آدم بشوی، آنوقت خمینی را تبلیغ می کنی؟ بعد به حضرت امام توهین کرد. توهین او تمام شده و نشده، اکرام علی اف شروع کرد فحش دادن به حیدر علی اف رییس جمهور آذربایجان. بعد شب آمدند و او را به انفرادی بردند. زمستان باکو خیلی سرد است. داخل سلول آب ریخته بودند و ایشان تا زانو داخل آب بود. از بالا هم لوله فاضلاب را سوراخ کرده بودند تا آب آن به سر و صورت اکرام علی اف بریزد. پتو هم نداده بودند. در سلول یک سوراخی داشت که اکرام علی اف از آنجا اذان می گفت و هر یک ساعت شروع می کرد به شعار دادن: الله اکبر، خمینی رهبر، مرگ بر آمریکا، مرگ بر حیدر علی اف. می آمدند و حسابی کتکش می زدند و یک ساعت بعد دوباره شروع می کرد به شعار دادن. 17روز تمام اینگونه سپری شد. حیدر علی اف گفته بود که انقدر در این شرایط نگهش دارید تا بمیرد. تا اینکه گویا مقام معظم رهبری مقامات آذربایجان را تهدید کرده بود و آنها مجبور شدند ایشان را آزاد کنند. حاج علی اکرام اف بعد از آن دوره زندان به انواع و اقسام بیماری ها مبتلا شد. حاج علی اکرام اف می خواستم بمیرم و توهین به امام را نشنوم یکی از رفقا تعریف می کرد که در زندان بودم و دست هایم بسته بود و افسر زندان شروع کرد توهین به امام خمینی. می دانستم که اگر به سمتش بروم بقیه افسرها هم می ریزند سرم و تا می خورم کتکم می زنند. عقب عقب رفتم و خودم را محکم به پنجره کوبیدم تا از پنجره به پایین بیفتم تا بمیرم و توهین به امام را نشنوم. Let’s block ads! (Why?) منبع: مشرق کد مطلب : سایر اخبار ...
پیوند والد و کودک براساس رابطه از راه دور
مکالمات تلفنی ما برای هر دو رضایت بخش بود. رِی در شش سال گذشته یک والد راه دور بوده است. او اکنون خود را به دخترش نزدیک تر از زمانی که با هم زندگی می کردند، احساس می کند. فاصله بین آنها، که حدود 1600 کیلومتر است، باعث شده که هر دوی آنها رابطه ای را تقویت کنند که به قول ری بیش از آنکه فقط رابطه ی پدر و دختر باشد، رابطه ای دوستانه است. او می گوید: اگر شما واقعاً برای فرزندتان ارزش قائل بوده و ...
خلع ید خریدار آلومینیوم المهدی شایعه است
.... الان در دنیا از نظر حوزه اکتشافی رتبه پانزدهم را داریم درصورتی که اگر کارهای اکتشافی مان را کامل کنیم، معتقد هستم حتما جزء 10 کشور اول دنیا هستیم. به همین دلیل باید قبول کنیم بعضی از این کشورها به عنوان مصرف کننده کالای معدنی تمایل به سرمایه گذاری در ایران دارند. البته باید حواسمان باشد تولید داخلی به خطر نیفتد، حتما تکنولوژی وارد ایران شود و فقط تجارت اتفاق نیفتد و منافع ملی مان حفظ شود. دوم ...
عضویت 20 هزار جوان در یک سایت همسریابی غیرقانونی/ وام 3 میلیونی ازدواج توهین به جوانان کشور است
... از چه تاریخی شما به عنوان مدیرکل دفتر ازدواج و تعالی خانواده وزارت ورزش و جوانان در این وزارتخانه مشغول فعالیت شدید؟ از 7 بهمن حکم بنده داده شد و حدود 2 ماه است که در دفتر ازدواج و تعالی خانواده وزارت ورزش و جوانان مشغول فعالیت هستم. پیش از وزارت ورزش و جوانان چه فعالیت هایی داشتید؟ پیش از مسئولیت هایی مانند قائم مقام معاونت آموزش در سازمان نظام روانشناسی ...
بررسی قراردادهای جدید نفتی از منظر دکتر درخشان/مخازن مشترک بهانه ای برای قراردادهای جدید نفتی
در خلال 143 سال سابقۀ قراردادهای نفتی در ایران، هیچ گاه حضور شرکت ایرانی، شرط لازم برای انعقاد قرارداد با شرکت های نفتی خارجی نبوده است. بااین وجود، در این پیش نویس 13 صفحه ای در هیچ بند یا مادۀ دیگری به الزامات، تعهدات، مسئولیت ها، نحوه تأمین مالی و نقش این شرکت ایرانی در فرآیند اجرای قرارداد اشاره ای نشده است و همین امر از کاستی های جدی این قرارداد نفتی محسوب می شود. با توجه به مبهم بودن بند 4-1 ...
کفاشیان: حرف گودرزی و کی روش را قبول ندارم
...، نه فضا را می شناختم و نه می دانستم اعضای هیئت رئیسه چه کسانی هستند و فضایی برای کار نبود. با این حال در دور دوم شرایط بهتر شد و سعی کردیم تعامل کنیم و کار را پیش ببریم. رئیس فدراسیون فوتبال درباره اینکه در دور دوم حضورش در فدراسیون حق انتخاب دبیرکل هم از او سلب شد، عنوان کرد: اینطور نبود، آنها (وزارت ورزش) چند نفر مختلف را پیشنهاد کردند و من هم اسدی را که از قبل می شناختم را انتخاب ...
برانکو: برنده دربی قهرمان لیگ را مشخص می کند
دربی بود. از نحوه قضاوت بازی مان مقابل ملوان راضی نیستیم سرمربی تیم فوتبال پرسپولیس درباره مسائل داوری و اینکه پس از بازی با ملوان برای اولین بار در خصوص مسائل داوری صحبت کرد، گفت: ما از نحوه داوری راضی نیستیم، چون از اول نحوه و معیارهای انتخاب داوری مشخص نبود. من به عنوان یک فوتبالیست قدیمی و یک مربی این را حس کردم و طبیعی است چنین قضاوتی عصبانیت بازیکنان و مربیان را به دنبال ...
خداداد: کفاشیان از خودش چی یادگار می گذارد؟ / فوتبالیست ها خدا را شکر کنند که زندانی نشدند
نظر زمین باکیفیت است که نداریم! در دوره ریاست صفایی فراهانی بابت عدم پرداخت حق بازیکنان به او انتقاد داشتم اما همان مدیر غیر ورزشی برای تیم ملی کمپ را ساخت و برای فدراسیون ساختمان خرید. زمان دادکان اعلام شد زمینی در شمال کشور به فدراسیون تعلق گرفته و الان نمی دانم قضیه به کجا انجامید اما کفاشیان به عنوان یک ورزشی با سابقه دو و میدانی و سال ها کار در کمیته ملی المپیک چه چیزی برای فوتبال به ...
انتخابات هیات رییسه فوتبال درهاله ای ازابهام!
بود و من قبول کردم. نبی هم چند سال بود و کار کرد. سعی کردیم با تعاملاتی که داشتیم، کار برای فوتبال بیشتر و بهتر پیش برود. کفاشیان درباره این صحبت کی روش مبنی بر اینکه اسدی با چتر نجات وزارت ورزش وارد فدراسیون فوتبال شد، گفت: این را قبول ندارم. اسدی خودش هم آدم باتجربه ای است. بعضی وقتها تغییرات خوب است ولی اسدی که آمد، سعی کرد کارهای نبی را پیش ببرد ولی اخلاقش تندتر بود که کی روش هم ...
ناگفته های صالحی از جلسه سیمان مجلس/یک عده مسئولیتشان عصبانی کردن ما بود،ولی این عصبانیت به نفع ما تمام ...
های شنیده نشده یا دست کم کمتر شنیده شده. رئیس سازمان انرژی اتمی آنقدر سابقه مدیریتی در این 30 سال داشته که هر یک برای خودش کتابی مجزا می طلبد. اینبار از او خواستیم ماجرای سیمان و روح الله حسینیان و اتفاقات مجلس را شرح دهد. شرح کامل آن ماجرا پیش روی شماست. آقای صالحی حضور شما در جلسات کمیسیون برجام و به ویژه آن جلسه معروف سیمان خیلی سر و صدا کرد. قدری حوادث آن روز را با جزئیات برایمان ...
کارگر دیروز، سوگلی امروز آقای وزیر!
محمد نبی را در این پست گرفت. درست در همان ماه جلسه چندساعته کی روش با دبیر جدید فدراسیون برگزار شد که نتیجه این جلسه مصاحبه های تند کی روش و آغاز اختلافاتی بود که تا به امروز ادامه دارد. موضوعی که کاملاً در اظهارنظرهای کی روش در این دو سال مشخص بوده دست های پشت پرده ای بوده که قصد داشته وی را از سرمربی گری تیم ملی کنار بگذارد، به اعتقاد کارشناسان کی روش ورود اسدی به ساختمان ...