سایر منابع:
سایر خبرها
قاتل: شیشه کشیدم، فرزندم را کشتم!
گویید؟ وقتی برای ادامه زندگی به تهران آمدم، مادر و دختری در همسایگی ما زندگی می کردند و به من گفتند که همسرت مشکل اخلاقی دارد. من نیز عصبانی شدم و پسرم را به زمین کوبیدم! باور کنید بچه هایم را دوست داشتم و عاشق زندگی ام بودم. از طرفی هم خودم مریض بوده و از درد دست، پا و کمر رنج می بردم وقتی این مادر و دختر متوجه مریضی من شدند به من شیشه دادند تا مصرف کنم و دردم تسکین پیدا کند. با آنان ...
گزارش کامل برنامه نود دیشب(95.01.30)
شروع بازی درست اعلام شد. * گل اول پرسپولیس توسط مهدی طارمی به هیچ عنوان آفساید نبود. * برخورد توپ در محوطه جریمه به دست رامین رضاییان می توانست با تصمیم محسن ترکی اعلام پنالتی شود. * برخورد نوراللهی با آرش برهانی در محوطه جریمه خطایی نبود و به درستی پنالتی گرفته نشد. * گل دوم پرسپولیس که عالیشاه مدعی بود آن را زده توسط فنایی به نام طارمی ثبت شد. ...
رزمنده ای که نامه و پیکرش هم زمان به دست خانواده اش رسید
آنها را بدون کم و کاست در اختیار اقشار مختلف جامعه قرار داده است که در ذیل بخش دیگری از این خاطرات از نظرتان می گذرد. * بهتر است شناسنامه را به او بدهی لطف الله مسافر پدر شهید قربانعلی مسافر بیان می کند: قربانعلی در سال 1346 به دنیا آمد، تا کلاس دوم ابتدایی درس خواند و سپس ترک تحصیل کرد و گفت دوست ندارد که درس بخواند، من که متوجه شدم علاقه ای به ادامه تحصیل ندارد، اصرار ...
صحبت های تند پرویز برومند درباره باشگاه استقلال
بدهد؟ *مگر این استقلال تاکتیک هم دارد؟ پیشکسوت استقلال تأکید کرد: دربی 3 امتیاز داشت، یک تیم از ته جدول آمد، استقلال را گرفت و حالا در صدر جدول است. شما 20 هفته در صدر جدول بودید، اما حالا سوم شده اید، اینها زجرآور نیست؟ مگر می شود یک تیم هم دربی را از دست بدهد، هم قهرمانی را و هم تیمش بد بازی کند، حتما چیزی هست که مردم نمی دانند. پیش خودم مرتب می گفتم اگر دربی را باختند، حداقل ...
مصاحبه با اولین مدافع حرم اهل البیت(ع)، اعزامی از آران و بیدگل
جبهه موافق نبودند. از طرفی چون فرزند آخر خانواده بودم وابستگی زیادی به خانواده داشتم. ولی سرانجام با اصرار و خواهش توانستم خانواده را راضی کنم و به همراه شهید عباس صانعی که از دوستانم بودند برای رفتن به جبهه ثبت نام کردم . به دلیل آن که سنم کم بود مانند اکثر شهدا و جانبازان شناسنامه ام را دستکاری کردم و سال تولدم را از1347به 1345 تغییر دادم .برای اولین بار به همراه 35 نفر به منطقه ی کردستان اعزام ...
ابن سینا ثروت علمی اش را مدیون نماز می داند
به چیز دیگری نمی اندیشیدم و به غیر از فهمیدن به چیز دیگری توجه نداشتم، و به همین طریق پیش می رفتم، تا اینکه حقیقت هر مسئله ای برای من مسلم می شد و هرگاه در مسئله ای حیران بودم و یا نمی توانستم قضیه را بفهمم، به مسجد پناه می بردم، نماز می گزاردم و خالق هستی را ستایش می کردم، در این حال معمای من حل و مشکل برطرف می شد." آنچه در ادامه می آید بخش دوم و پایانی گفتگوی خبرگزاری شبستان با حجت ...
ایرانی هایی که از ترس داعش به اروپا می روند!+تصاویر
سفرهای قاچاقی، قایق ها را می سپارند دست مردم بدبختی که قایقرانی بلد نیستند تا خودشان برانند. مثلا می گویند از این نقطه به این نقطه رانندگی کنید تا برسید گفتم فرهنگم به ایرانی ها نمی خورد فقط کار عرب ها را زودتر از ما فارسی زبان ها راه می اندازند این یکی از تفاوت هایی است که او در مورد برخورد آلمان ها با مهاجران می گوید. طبق حرف های محمد،افرادی شبیه به او برای اقامت گرفتن و ...
کلاه سبزی که خنجر کوئین را از انگلیس به ایران آورد+عکس
زبان گیلکی داد زد این را ول کنی تا فردا صبح هم خسته نمی شود! - دوره اول شما در انگلستان چه سالی به اتمام رسید؟ من سال 51 از انگلستان به ایران برگشتم و 6 سال مربی کماندوهای دریایی نیروی دریایی ارتش ایران را عهده دار بودم و بعد از 6 سال، برای گذراندن دوره عالی ورزش در اوایل سال 57 دوباره به انگلیس رفتم؛ آن موقع هنوز چندان خبری از انقلاب اسلامی نبود و من نام انقلاب ایران را از ...
ملی پوشی که دستفروشی می کند!
گذشته اش اینطور می گوید: سال 65 در بندرعباس از دوران دبیرستان بسکتبال را شروع کردم. از همان سال اول هم برای تیم ملی انتخاب شدم. به خاطر همین سال 67 همراه مادرم بار سفر به تهران را بسته و به پایتخت آمدیم. خدری ادامه داد: سال 79 عضو تیم فتح سپاه تهران بودم. برای بازی با تیم منتخب مشهد به این شهر سفر کرده بودیم که در همان بازی زمین خوردم و یک پایم به شدت ورم کرد. وقتی به دکتر مراجعه کردم گفت ...
ماجرای زندگی دختر بچه سر راهی
پدر خوانده ام فوت کرد. خیلی متاثر و ناراحت بودم و مدام بی تابی می کردم. خیلی دوستش داشتم. در مراسم ختم اش همسرم بعد از 10 سال پرده از این راز مگو برداشت و همه ماجرا را برایم تعریف کرد. حال آن دقایق ام غیر قابل وصف است. شوکه شده بودم. باورم نمی شد کسی را که عاشقانه پدرم می دانستم و دوستش داشتم پدر واقعی ام نبوده است. بعد از اینکه کمی توانستم خودم را پیدا کنم به مادر خوانده ام گفتم که همه ...
روایتی از آغاز 36 سال جانبازی بانوی شهید دفاع مقدس: روزی که دیدگانم برای همیشه تاریک شد
ادامه می آید: یافت در بی بصری یافته خود یعقوب دیده از هر که گرفتد بصیرت دادند... سال ها از آزادی و آرام گرفتن خرمشهر می گذرد: اما هنوز یاد و خاطره خونین شهر را فراموش نمی کنم. خرمشهر مانند درختی بود که هر روز و شاخ و برگش را با بی رحمی جدا می کردند. تمام فصل های خرمشهر فصل پاییز بود که هیچ کس بهارش را یاور نداشت. در سال 59 تمامی پیکر خرمشهر را درد فرا گرفته بود و بعد ...
ماجرای اذان معجزه آسای شهید ابراهیم هادی
کانال های فکه مقاومت کرد اما تسلیم نشد و در 22 بهمن سال 61 بعد از فرستادن بچه های باقی مانده به عقب، تنهای تنها با خدا همراه شد و دیگر کسی او را ندید و این هم آخرین تصویر از پیکر پهلوان بسیجی شهید ابراهیم هادی در کانال قتلگاه فکه گرفته شده توسط تلویزیون عراق، که در نشریه پلاک هشت منتشر شده است. شهید ابراهیم هادی که در میدان جهاد اصغر، حماسه کانال کمیل را با نام پرافتخار خود، گره زد و ...
معیارهای خانم بازیگر برای ازدواج
به شدت لذت می برم. خودم به دنبال علاقه ام رفتم و به تمام جوانان هم توصیه می کنم عشق و علاقه شان را جدی بگیرند و به دنبال حرفه ای بروند که دوستش دارند. فردی که کارش را دوست دارد با دل و جان برای آن زحمت می کشد و با کوچک ترین مشکلات از میدان به در نمی رود و این یکی از اساسی ترین اصول برای موفقیت و کامیابی است. ارتباطتان با مردم چگونه است؟ همیشه سعی می کنم رابطه خوبی با آنها ...
عشق های فراموش شده گروه خشن
در شهرستان ها برای آن دوره می دیدند. چیزی شبیه به طرح دکترا. به مراکز استان ها می رفتیم و کارشناس تئاتر می شدیم. من به خرم آباد در لرستان رفتم و در آنجا کارشناس تئاتر شدم. درحال حاضر بسیاری از بچه های لرستان که در سطح کشور مشغول به کار هستند، که آخرین نفر آنها مرحوم مصطفی عبداللهی بود، از شاگردان آن دوره من بودند. پس از آن به ساری رفتم و دو سالی نیز آنجا بودم و پس از آن برای ادامه تحصیل از ایران ...
سالگرد ازدواج در کنار همسر شهید مدافع حرم
به گزارش افکارنیوز ، آخرین بُرش های زندگی رضا، اولین شهید مدافع حرم شهر سبزوارخواندنی است، آن هم از زبان فرزانه که این برش ها را با اشک و بغضی ممتد پیوند می زند و جذاب ترشان می کند. با رضا دامرودی چطور آشنا شدید؟ ما هردو در دانشگاه جوین درس می خواندیم؛ رضا سال آخرگیاه پزشکی بود و من سال اول مدیریت صنعتی. چه سالی بود؟ آذر89 با هم آشنا شدیم، 17 ...
نُطق و صِدق در همایش همدلی
صدا زد و در بالای سن هدیه ای فرهنگی به آن ها اهداء شد. من آخرین نفر بودم که بالا رفتم و نزدیکترین فرد به مجری برنامه، به همین جهت میکروفون را به من داد تا چند دقیقه ای سخن بگویم.اما من میکروفون را به اولین نفر دادم که سرکار خانم ده مرده بود. ایشان سخنانی کوتاه و با ارزش بیان کردند و سپس جناب آقای عامره و جناب آقای جورمند هم سخنان زیبایی بیان نمودند و میکرفون به دست من رسید. از همراهان روی سن اجازه ...
فرهنگ در رسانه
اتفاق تلخ در زندگی من ایجاد شد. این خاطرات به دورانی برمی گردد که پدرم را از دست داده بودم و تنها کسی که در آن شرایط می توانست تکیه گاهی برایم باشد مادرم بود و همیشه کنارم ایستاد تا بیش از این صدمه بر من وارد نشود. این ملودی از آن اتفاق شکل گرفته و ساخته شده، رفته هم همین طور است و فکر می کنم بخشی از زندگی من است. آن طور که گفتید مردم از آلبوم استقبال کردند و خوشبختانه کار به لحاظ ...
از صلابت ملت و ارتش و سپاه ما
...> این اتفاق نیفتاد. یا وقتی در کشورهای غربی موسیقی زمان جنگ دوم جهانی را پخش می کنند همه به احترام آن می ایستند و با شوق به آن گوش می دهند؛ اما مسؤولان ما خیلی راحت می گویند زمانه موسیقی انقلاب گذشته است. این اظهارات با وجود آن است که در بین توده ها و مردم اتفاقا این موسیقی پایگاه و جایگاه دارد. متاسفانه ما موسیقی انقلاب را دست کم گرفته ایم و با دست خودمان این موسیقی فاخر را کمرنگ کرده ایم؛ لازم ...
90/ استقلال 6 تا هم گل بخورد من باز هواداراش هستم
به هر حال بعد از 3-2 سال حرف و حدیث برای پتروشیمی بازی کردم و از اینکه توانستیم قهرمان شویم خیلی خوشحالم.دیگر بازیکنان تیم خیلی زحمت کشیدند و یک فصل برای این تیم جنگیدند به نظرم قهرمانی لایق آنها بود . 90: در آبادان بهت بی احترامی کردند؟ زیاد نه، من در کل از اینکه ببینم خوزستانی ها به خوزستانی بی احترامی می کنند ناراحت می شوم و غصه می خورم. من با اینکه بچه اهوازم اما همه ...
روایت جانباز 99درصد ارتش از بازداشت به اتهام جاسوسی، همراهی چمران و تیرخلاص عراقی ها
سال قبل جانبازان دفاع مقدس با فرمانده کل قوا که در آن دیدار، مقام معظم رهبری وی را مورد تفقد قرار می دهد. او که بغض امانش را بریده، می گوید من که اینجوری شدم، هنوز یک دست سالم دارم. به مهدی (عج) قسم یک دست دادم اما سه تا دست گرفتم. هنوزم مرد جنگیم. من هنوز سالم هستم و با یک دست می توانم کار کنم. تو این مراسم به سید گفتم اگر نیرو خواستید من هستم و بشمار سه، برای اسلام و نظام جان خودم را ...
ماجرای سقوط دمشق چه بود؟/ فقط رهبر انقلاب می دانست در سوریه چه خبر است
فلان گرفته تظاهرات کنند. مصاحبه کردند، تصویرسازی کردند نشان دادند بچه خونی عکس شهید در دست گرفته، بعد جمعه که می شد مردم نماز جمعه بودند تصاویر خروج از نماز را همراه با تصاویر دست نوشته ای که مربوط به جای دیگر بود نشان می دادند. از ظهر جمعه آتش ریختند که ملت آمدند بیرون از نماهای بسته فوق العاده تکراری مونتاژ شده بود که تفسیر و تحلیل می کردند که تمام ملت سوریه بیرون هستند از طرفی ...
گفتگوی مفصل ویدئویی با - بهنام صفوی - در آستانه انتشار آلبوم - معجزه -
بزرگ جلوه داده گفت: واقعا هیچ دلیلی نداشت که من بخواهم یک بیماری ساختگی برای خودم درست کنم یا مسائل را بزرگتر جلوه دهم چون همه شواهد و مدارک نظیر پزشک معالج و فیلم های جراحی موجود است. از ابتدا دوست نداشتم این مسئله را رسانه ای کنم. من از دو سال و نیم قبل متوجه شدم که با مسئله ای به نام تومور مغزی روبه رو هستم. خیلی ها گفتند که چرا آن زمان عنوان نشد ولی سلیقه و تفکر شخصی من این بود که نمی خواستم ...
ضدقهرمان بودن در نقش اصلی بسیار دشوار است
هم آن را آسان از دست نمی دهم. از زمانی که خودم را شناختم عاشق هنر بودم و از موسیقی، نقاشی و دیگر هنرها لذت می بردم. از همان زمان دوست داشتم بازیگر شوم و می دانستم باید در این رشته تحصیلات آکادمیک داشته باشم. بعد از دوره راهنمایی به دبیرستان رفتم و گرافیک خواندم. به من گفتند ما در اینجا بازیگری درس نمی دهیم، ولی تو می توانی گرافیک بخوانی و در دانشگاه به تحصیل بازیگری بپردازی. به همین خاطر بعد از ...
وقی محمد دولت آبادی می گوید: ازنفسِ نوشتن می ترسم
، لئو تولستوی می گوید، پشت هر سبکی نویسنده اش ایستاده است. یعنی این سبک از قبل نبوده و با این آدم پدید آمده است. حالا اگر ما این ها را فرموله کنیم در واقع دست بچه های مردم را در پوست گردو گذاشته ایم. من یکی با این اتفاق موافق نبودم و یکی هم با جایزه دادن هر ساله. وقتی شما جوایزی برای هر سال می گذارید، افرادی هستند که می خواهند کتابشان به جایزه برسد. جوانند، و حق دارند که اشتیاق داشته باشند. طبیعی است ...
زندگی و آثار محمدتقی شریعتی؛ سقراط خراسان
.... اول قرار بود مراسم در مسجدی معروف برگزار شود که اجازه ندادند. بعد مراسم در منزلی برگزار شد که مهندس بازرگان سخنرانی کرد و بنده هم مقاله ای خواندم. استاد شریعتی هم در آن مجلس بود و در میان مردم نشسته بود و بعد از سخنرانی ما بلند شد و عصا به دست سخنرانی کرد و گفت او به رسول خدا و خاندان او و اهل بیت عشق می ورزید. یک شب من صدای گریه شدید او را شنیدم و چون بچه همسایه مریض بود، فکر کردم که شاید ...
اعترافات یک گنده لات تهران
پیشانی اش ضربه ای وارد کردم اما ناگهان به داخل شمشادها افتادم، [در همان وضعیت] ابراهیم با چاقو ضربه ای به دو پایم زد و با هم درگیر شدیم در همان لحظه برای دفاع از خودم ناگهان چاقو به سینه ابراهیم خورد و افتاد. خیلی ترسیده بودم سریعاً از محل دور شدم و به خاطر جراحت و خونریزی شدید خود را به بیمارستان رساندم که در آنجا دستگیر شدم. بنابراین گزارش سرهنگ کارآگاه آریا حاجی زاده، معاون مبارزه با ...
تسلیت های مجازی به خانواده کودک افغان
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ به نقل از زنان خبر شهیندخت مولاوردی معاون رییس جمهور در امور زنان و خانواده در پی قتل ستایش قریشی- دختر بچه افغان- در کانال تلگرامی خود نوشت: هنوز در حال و هوای خبر جانفشانی معلم فداکار سیستان و بلوچستانی در نجات جان دانش آموزانش بودیم که دیروز خبر تکان دهنده جنایتی که علیه دختر شش ساله مهاجر افغان در ورامین به وقوع پیوسته است جانمان را به درد آورد ...
طارمی بهترین بازیکن شهرآورد بود | رحمتی مشاور من است! | دست آنهایی که این شایعه را درست کرده اند درد ...
به گزارش خبرگزاری فوتبال ایران پارس فوتبال دات کام ؛ البته که یکی دو سالی را مثل همیشه نبود اما برانکو ایوانکوویچ او را از نو ساخت. بعد از هفته های متمادی سکونشینی، با تلاش خود و تفکرات برانکو بدل به بازیکن دیگری شد. ستاره ای که یاد گرفته بود علاوه بر دریبل زدن، بجنگد، تکل بزند و جان بکند. سبک جدیدی از فوتبال که حالا او را بدل به یکی از ستاره های لیگ کرده. او در شهرآورد 82 بار دیگر کیفیت بالای ...
پدر شهید سعید مسافر: اگر مدافعان حرم نبودند، به جای سوریه، باید در تهران می جنگیدیم
بودیم با هم تا پدر و فرزند. من از او خیلی چیزها یاد گرفتم. چگونه خبر شهادتش را به شما دادند؟ من روز چهاردهم فروردین بود که برای فوتبال به سالن رفتم. با سوالات عجیب و غریب دوستان مواجه شدم. جویای احوالات سعید بودند. نیم ساعت از بازی که گذشت از چهره ها خواندم که اتفاقی افتاده. همه می دانستند و من بی اطلاع بودم. ساعت دوی همان شب به من گفتند سعید مجروح شده. تا صبح خوابم نمی برد. حدس ...
دوازده قطره از دریای فضایل جوادالائمه(ع)
...، پا به فرار گذاشتند. امام جواد(ع) از جای خود حرکت نفرمود و بی آنکه وقار و آرامشش را از دست بدهد، در جای خود ایستاده بود؛ تا این که مأمون نزدیک ایشان رسید. از جلالت و متانت آن حضرت تعجب کرد. مرکب را نگه داشت و گفت: تو چرا مثل بچه های دیگر از سر راه من کنار نرفتی؟ حضرت فرمود: ای خلیفه! راه تنگ نبود که لازم باشد آن را برای تو باز کنم. خلافی هم مرتکب نشده بودم که بخواهم از تو فرار کنم و فکر ...