سایر منابع:
سایر خبرها
من امشب شهید می شوم!
عنوان هدیه برای پدر و مادرم ببری! تعجب کردم از این حرفش. بهش گفتم: اسماعیل. شاید من زودتر از تو به شهادت برسم. گفت: نه، تو شهید نمی شی! در حالی که دستانم در دستان اسماعیل بود دوباره بهم گفت: رضا. یه خواسته دیگه هم ازت دارم. گفتم: چی؟ گفت: می خوام یه ذکری رو بهم یاد بدی که لحظه جون دادنم اون رو زمزمه کنم! گفتم: آخه اینا چه حرف هائیه که داری می زنی؟! با دست زد به شانه ام و گفت: تا اون ذکر رو بهم یاد ...
دورریزهایی که ماکت می شوند
.... پس از آن به سراغ مسئول غرفه ها رفتیم و او هم از پیشنهاد ما استقبال نکرد. فکر می کرد قصد شوخی و تفریح داریم. اما پس از اینکه نمونه کارهایش را دیدند، از او دعوت شد تا در این جشنواره به بچه های کم سن و سال آموزش ساخت ماکت با مواد دورریز را بدهد که این کلاس ها با استقبال خوبی روبه رو شد و آنجا بود که پدر حمیدرضا به استعدادهای پسرش ایمان آورد و او را حمایت کرد. برج میلاد فضایی را در ...
مسابقه دوم رضایت
پنج شنبه دوم اردیبهشت 1395 (روز میلاد حضرت علی(ع) و روز پدر) است. https://telegram.me/joinchat/B06J3j5AvHB9fhmu3BRLhA شرایط برنده شدن: 1- سکونت در شهرستان ورامین و عضویت در گروه تلگرامی رضایت مردم ورامین 2- داشتن نام و تلفن واقعی برای شرکت در مسابقه و گرفتن جایزه 3- بیشترین بازدید از پُست فوروارد شده منتشره در کانال را تا ساعت 24 پنج شنبه دوم ...
عاشقانه های محمدرضا و یک بیماری عجیب/ ما 10نفر در ایران بی نظیریم
صحبت های مادری می نشینم که روایت را می برد به دی ماه 69، روزی که با تولد پسری سفید و موطلایی، خوشبختی پخش شد توی خانواده، و بعد آن قدر لابه لای خاطره های آن روزها قدم می زند که پسر دیگرش هم چهارسال بعد به دنیا می آید؛ یک پسر سبزه رو و چشم ابرو مشکی، لبخند صورت مادر پررنگ تر می شود. بعد سکوت می شود. انگار مادر برای شروع داستان دیگر، تردید می کند. این بار محمدرضای چهارساله وقتی داشت رخت ...
گفتگو با شوهر شکنجه گر اعظم
تحقیقات به سراغ همسایه ها رفت. ساکنان محلی که این خانواده را می شناختند مدعی شدند پدر جوان هانیه و هدیه و شوهر اعظم را می شناسند و چند روزی است متوجه شدند محمد که معتاد است از دو هفته قبل همسر و دو فرزندش را در خانه مسکونی اش حبس کرده است. دستگیری پدر شیشه ای با روشن شدن اینکه عامل این جنایت وحشیانه خانوادگی محمد بوده است، پلیس بلافاصله پس از انتقال مجروحان به بیمارستان ...
امیر دل ها، فاتح اروند و علم کوه
لحظه دیدم محمدرضا به رفیق دیگرمان گفت: باید یه زحمتی بکشی و فردا بچه هامو جای من ببری مهدکودک. رفیق مان هم منظورش را گرفت و گفت: به من چه! من کلی کار دارم. خودت باید ببری شون. محمدرضا گفت: کار چیه؟! اصلاً از فردا دیگه باید شما اونا رو ببری. او هم گفت: اوه! من همین فردا رو هم نمی رسم که ببرم اون وقت می گویی از این به بعد باید شما او را ببری؟! خنده ام گرفت. محمدرضا آنقدر رفتنش را نزدیک می ...
پس از 36 سال پیکر فرزندش را یافت!
گذشت غیر قابل تحمل بود. آنها در اتاقی را که متعلق به برادرم بود بسته بودند تا وسایلش دست نخورده باقی بماند تا بلکه روزی بالااوغلان باز گردد. این ذهنیت ادامه داشت تا اینکه سال های بی خبری از برادرم طولانی شد و صحنه هایی را به خاطردارم که پدر پشت در اتاق بالااوغلان می ایستاد و ساعت ها در سکوت اشک می ریخت. مادر هم لحظه ای آرام و قرار نداشت و هر بار که زنگ در خانه به صدا در می آمد بی اختیار از جا بر ...
دردسر شوهر صیغه ای مادر برای دختر جوانش !
بخورد و بخوابد. با این وضعیت مادرم مجبور بود در خانه های مردم کلفتی کند و شکم من و خواهرم را سیر کند. او چند بار از خانواده پدرم خواست تا کاری انجام بدهند. نصایح پدر بزرگ و مادر بزرگم نیز اثری نداشت. پدرم می گفت باید کاری در خورشان او و با در آمد بالا پیدا کند و هر روز وعده سر خرمن می داد. مادرم که از این شرایط خسته شده بود تقاضای طلاق داد تا او را بترساند ...
ورای هر چیزی سیاست را می بینید
محول می کند که در دوران فیلم برداری، مادری درحال مرگ را پیش روی خود داشته است. مورتی در اینجا یکی از تراژیک ترین فیلم های خود را ساخته و درعین حال قسمت هایی از فیلم به دلیل نقشی که به جان تورتورو داده و روش به صحنه آوردن پلات، تماشاگر را به خنده وامی دارد. تورتورو فهم عمیق سینمای مورتی را به نمایش می گذارد. نقش او هرگز سوگواری و واکنش احساسی فیلم را از بین نمی برد. فیلم مادرم در جشنواره بین المللی ...
طراحی برای یک ازدواج شاد
، این است که تا حد امکان، سعی در بررسی نوع رفتار خاواده طرف مقابل هم داشته باشند. توجه به نوع برخورد پدر و مادر طرف مقابل با یکدیگر، هم چنین برخورد آنان با فرزندان شان (به خصوص فرد مورد نظر شما) اطلاعات زیادی به شما می دهد. اگر پسر یا دختر در خانواده ای پر از مهر و محبت و شاد و پویا رشد کرده باشد، برای همسرش خوشبختی را به ارمغان می آورد. این تفکر را کنار بگذارید که همسر آینده ی شما به طور ...
مجرمان چهارشنبه اعدام می شوند
می دهند. سروش محمدزاده: ظاهرا این رابطه گسسته شده بود و از طرف خانواده دختر هیچ کس به غیر از خواهر بزرگ از ادامه این رابطه خبر نداشت. از آن طرف هم مادر پسر هم به خوبی از ادامه رابطه این دو نفر خبر نداشته است و زمانی که متوجه می شود عکس العمل منفی نشان می دهد. یک دختر و پسر جوان را چگونه می توان به واسطه اینکه شوهر خاله پسر، پدر دختر را کشته است از هم جدا کرد. این دو نفر نسبت ...
مرگ دلخراش کودک 2 ساله هنگام بازی
پسر بچه دو ساله ای هنگام بازی از بالکن طبقه چهارم خانه شان به داخل کوچه سقوط کرد و جان خود را از دست داد. به گزارش جوان، ساعت 15:30 روز چهارشنبه اول اردیبهشت ماه قاضی سعید احمدبیگی بازپرس ویژه قتل دادسرای جنایی تهران با تماس تلفنی مأموران کلانتری 114 غیاثی از مرگ مشکوک کودک دو ساله ای در منطقه محلاتی باخبر شد. لحظاتی پس از آن بازپرس در محل حادثه کوچه لنگرودی حوالی خیابان بهزادی به ...
فرهنگ در رسانه
...> احمدمحمد اسماعیلی شیرین یزدان بخش بازیگر متینی است و چهره ای آرام دارد، بازیگری که چند سالی است کاراکترهای مختلف را روی پرده نقره ای بازی می کند. او درسال های اخیر به واسطه همکاری با بزرگانی نظیر اصغر فرهادی و همایون اسعدیان تبدیل به یک نام معتبر برای ایفای نقش مادران خانواده شده است. سینمای ایران بعد از بازنشستگی بازیگرانی نظیر ژاله علو و شهلا ریاحی با خلأ چنین بازیگرانی مواجه بود و ...
شیعیان افغان بعد از 20 سال جهاد با تکفیری ها به سوریه رسیده اند/ همه اموال مدافعان حرم در افغانستان ...
"ابوحامد" : بچه های فاطمیون بیش از 20 سال است که در راه اسلاب ناب با تکفیر و تروریسم در حال مبارزه هستند". متن پیش رو حاصل میزبانی نسیم آنلاین از خانواده شهیدان سید علی اصغر موسوی و محمد خداپناه و مشروح گفتگو با آنها است. روایتی صادقانه از تولد تا شهادت عزیزان شان و بعضا مشکلات بعد از شهادت؛ که بخش اول آن شامل گفتگو با پدر، مادر ، همسر و فرزند نوجوان شهید سید اصغر موسوی همزمان با سالروز ...
21 روز شکنجه زجرآور برای زن بی پناه
پناه تر از همیشه است و تنها امیدش به تصمیم دادگاه بستگی دارد... امیدواریم روزی برسد که هیچ اعظمی از ترس پدر بچه هایش، آن ها را به بهزیستی نسپارد... روزی برسد که هیچ خواهری آرزوی مرگ برادرش را نکند... روزی برسد که هیچ دختری از پدرش واهمه نداشته باشد بلکه مشتاق آمدنش به خانه باشد... روزی برسد که هیچ زنی به خاطر جنسیتش مجبور نباشد که دیگر رنگ آرامش را به فراموشی بسپارد... و امیدواریم روزی ...
الحرب خدعه
پیدا نمی کند و همه طراحان سیاست خارجی ما موظف هستند که چارچوب بنیادین و راهبردی انقلاب اسلامی را رعایت کنند. این سیاست خارجی برگرفته شده از اصول انقلاب اسلامی است که رمز پایداری و استمرار آن نیز می باشد. دشمنان این انقلاب نیز راهبردها و اصول خود را دارند و ممکن است که رویکردها و تاکتیک های خود را عوض کنند ولی به هر حال به عنوان مثال آمریکای بوش پدر و بوش پسر یا کلینتون و یا اوبامای فعلی به ...
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (252)
در مورد شرایط سخت دوران کودکیش گفته: در 11 سالگی باید لباس های خود را اتو می کردم ، آخه نکبت اتو کردن شرایط سخته؟! وقتی میخوام چراغ اتاق رو خاموش کنم. 5. یه بار رفتم تو پروفایل یکی تو بیوش زده بود دل نبند که تش تلخیه، یه لحظه فکر کردم پروفایل یه خیاره. 6. برای کسی بمیر که حالا اگه برات تب نکرد لااقل یه قولنجی رودلی چیزی کنه. 7. یه بار علیرضا روزگار مییره ...
"آهامومنت" های خاطره انگیز روزهای اخیر بویراحمد و دنا را غنیمت بشماریم
مونده که با اولین ویروس یا دیس اوردر ممکن پاک میشن و تمام. القصه اگر روزهای خاطره انگیز اخیر بویراحمد و دنا رو رو با دقت مرور کنیم "آهامومنت" یا "اورکامومنت" هایی بوده که میتونیم با تحلیل و کشف کردن اونها و دقت به زمان هایی که اتفاقات خارق العاده رخ داده حتی مرز جادوگری رو هم مشاهده کنیم، مثلا بیایم روی همون لحظات زوم بکنیم، زمان رو کش بیاریم، زمان رو باز بکنیم و تمام تک تک لحظات اون لحظه رو بو ...
منوچهر هادی و یکتا ناصر و من سالوادور نیستم !
نقش را قبول کنم و حالا نتیجه فیلم خوشحال ترم می کند. چون احساس کردم که نتیجه کار، نتیجه آبرومندانه ای است و می تواند با طیف های مختلفی از مردم ارتباط بگیرد. با مردم فیلم را دیدید؟ چطور بود؟ یکتا ناصر: خیلی خوب بود؛ جاهایی که فکر می کردیم که مردم خوش شان خواهد آمد، همین گونه بود. چون به سمت لودگی نمی رفت و آقای عطاران هم اصلا دوست ندارد که در بازی هایش دست به هر کاری بزند ...
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (101)
...! 5. یه بار رفتم تو پروفایل یکی تو بیوش زده بود دل نبند که تش تلخیه، یه لحظه فکر کردم پروفایل یه خیاره. 6. برای کسی بمیر که حالا اگه برات تب نکرد لااقل یه قولنجی رودلی چیزی کنه. 7. یه بار علیرضا روزگار مییره جلو آینه آهنگِ NARI NARI NARI رو میخونه، یهو میبینه تو آینه رضا رویگری داره آهنگ IRAN IRAN IRAN رو میخونه. 8. سخت ترین مرحله ی آمپول زدن آنجاست ...
روز پدر کنار خانواده های شهدای منا
، مادر از خاطرات کودکی لاله با پدرش برای ما تعریف کرد و دوباره لاله ادامه داد: تا حالا فکر نمی کردم بدون پدر یعنی چه؟ اما الآن حس می کنم پشتم خالی شده، وقتی متوجه شدم دیگر پدر در کنار من نیست یک لحظه دنیا برایم تمام شد، انگار قسمتی از وجودم از من جدا شد که هیچ کس نمی تواند جایش را پر کند و اگر یک بار دیگر پدرم را ببینم دستش را می بوسم و به او می گویم، که چقدر دوستش دارم. لیلا دختر کوچک ...
برق نگاه پدران برای بازگشت به خانه
...> اگر چه بسیاری از فرزندان و خانواده های ایرانی در شب و روز میلاد با سعادت امام علی(ع) در خانه بزرگترهای فامیل جمع می شوند اما در این میان پدرانی نیز وجود دارند که در اثر بی مهری و بی تفاوتی فرزندانشان در کنج آسایشگاه به امید دیدار دوباره ثمره زندگی شان هستند. از آنجا که روز پدر بهانه خوبی برای عیادت از پدران چشم انتظار سرای سالمندان است، تیم خبری شاخص نیوز، در جمع پدران یکی از مراکز ...
راز بردباری و صبر شیرزن کربلا در برابر مصائب و حوادث تلخ
. آن حضرت از آن پس، تا هنگامی که سن 35 سالگی را پشت سر نهاد، از تربیت و مصاحبت پدر والامقام خویش، علی مرتضی (علیه السلام) برخوردار بود و در این مدت، با تمام وجود، شاهد خانه نشینی و مظلومیت آن مردی بود که از آغاز دعوت رسول اسلام تا لحظه ی رحلت آن پیامبر راستین، شب و روز پروانه وار، گرد شمع وجود محمدی(صلی الله علیه وآله) در طواف بود و برای نشر آئین او، صادقانه تلاش می کرد. زینب ...
بخشش پایانی برای 2 اسیدپاشی و یک جنایت
.... آن روز ساعت 9 صبح رقیه به همراه مادرش برای فک پملب کارگاه خیاطی اش به شهرداری ملارد کرج رفت؛ جایی که شوهر سابقش در آنجا کار می کرد. ناصر کارمند شهرداری بود و چندین سال در آنجا کار می کرد. رقیه پس از انجام کارهایش به همراه مادرش از در شهرداری خارج شد ولی نمی دانست که چه سرنوشتی در انتظارش است. او چند قدم آن ورتر از شهرداری، با شوهرش روبه رو شد. مرد عصبانی که با همسرش اختلاف داشت، از پشت سر ...
آیا فیلم های بیمار سینمای ایران، آثار خوبی هستند؟!
در مرز پیری، در تنهایی به نقطه ای می رسد که احساس می کند چیزی را به خاطر نمی آورد. در واقع آلزایمر یک جور التیام برای فراموشی اتفاق های بد است ،اما همین بیماری شروعی می شود بر زندگی جدید او. دخترش بعد سال ها باز می گردد اما او چیزی به خاطر نمی آورد. زندگی پدر و دختر در مواجهه با آلزایمر پیش می رود. کم کم زن جفا کار هم از راه می رسد. مرد، نیاز به فراموش کردن اتفاق بد و پذیرش شرایط جدید ندارد ...
توپخانه سپاه ثمره فعالیت اوست
شفیع زاده تحصیلات متوسطه را که در دبیرستان امیرخیزی تبریز شروع کرد، دست روزگار سایه ی مهر پدر را از سرش کوتاه کرد. او فرزند بزرگتر خانواده بود و سعی می کرد هرطور که می تواند، با کمک هایش نبود پدر را جبران نماید. با جدیت تمام و احساس مسئولیت بیشتر از گذشته هم درس می خواند و هم در اداره ی خانه هوای مادرش را داشت. از خواهر و برادرها هم غافل نمی ماند. کنار این همه کار، ورزش هم می کرد. خصوصا به ...
سالروز وفات اسوه صبر و استقامت ، حضرت زینب (س) تسلیت باد
اسلام است. ولی زینب با ازدواج که عمل به سنت پیامبر خداست، رسالت بزرگی را که بر دوش دارد فراموش نمی کند. او می داند که باید در تمام صحنه ها و لحظه ها در کنار برادرش باشد. او می داند که به ثمر نشستن قیام حسین و شهادت عزیزانش، نیازمند آزادگی در اسارت، صبر و پایداری، و پیام رسای او به گوش تاریخ بشریت است. از این رو زینب در قرارداد ازدواجش شرط همراهی با برادرش حسین را قید می کند تا از ...
دست نوازش بر سر یتیمان
هیاهو همه شهر را فرا گرفته است، شهرآذین شده است، می آید، پدر حسنین، پدر زینب و کلثوم، پدر یتیمان می آید و به حسن آمدنش شهر را زینت بخشیده اند، قرن ها می گذرد از قدومی که زینت بخش دنیا شد و به یمن آن قدوم حالا روز ولادتش را روز پدر نام نهاده اند و همه به پاس یک عمر خدمت بی دریغ پدرانه به دست بوسی می روند و گاهی هدیه ای به رسم سپاس و قدردانی با خود دارند. اینجا هم جشن است، جشن مولود کعبه ...
تصاویری از شکنجه زن بی پناه و دختران 5 و 7 ساله اش /بعد از 21 روز شکنجه؛اعظم زنده است...
...؛ اعظم بی پناه تر از همیشه است و تنها امیدش به تصمیم دادگاه بستگی دارد... امیدواریم روزی برسد که هیچ اعظمی از ترس پدر بچه هایش، آن ها را به بهزیستی نسپارد... روزی برسد که هیچ خواهری آرزوی مرگ برادرش را نکند... روزی برسد که هیچ دختری از پدرش واهمه نداشته باشد بلکه مشتاق آمدنش به خانه باشد... روزی برسد که هیچ زنی به خاطر جنسیتش مجبور نباشد که دیگر رنگ آرامش را به فراموشی بسپارد... و امیدواریم روزی برسد که همه مردان، مامن زنان و دختران و مادران خود باشند نه موجودی برای ترسیدن... ...
دختر آبادانی
.... وضعیت آن هتل بسیار عجیب بود؛ در عین حالی که در وسط جنگ بودیم اما زندگی هم جریان داشت. زنی میانسال به نام ننه مریم برای همه مادری می کرد به حدی که احساس غربت و دوری از خانواده کمتر آزارمان می داد. از مهربانی و صفای ننه مریم همین بس که وقتی فهمید دلم را به یکی از دختران پرستار باخته ام، آستین همتش را بالا زد و دست مرا در دست او گذاشت که دختری آبادانی بود. قصه اش مفصل است و برای من ...