سایر منابع:
سایر خبرها
شهیدی که ماندگار زمانه شد
به گزارش سرویس اجتماعی پایگاه خبری تحلیلی گلستان ما و به نقل از نوید شاهد گلستان؛ شهید عبدالزمان طعنه، در دهم تیر 1346 در شهرستان آق قلا دیده به جهان گشود. پدرش قربان محمد راننده بود و مادرش بی بی نام داشت، تا دوم راهنمایی درس خواند و کارگر بود به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. نهم آبان 1365 در دزفول بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید و مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع ...
گفت وگو با بانویی که در زندان صدام اسیر بود | گفتند شوهرت در اسید حل شد
خانه و رتق و فتق کار های بچه های کوچک تر کمک می کرد. کودکی نکرد و همه سال های بچگی اش در مدرسه، کتاب و بچه داری خلاصه شد. خانواده ای مذهبی داشت. پدرش پیش از اینکه به تجارت رو بیاورد، حوزوی بود. مادرش نیز به اندازه قرائت قرآن سواد داشت. پدر خانواده مشتاق حرکت های انقلابی بود و در حرم پشت سر امام خمینی (ره) نماز می خواند و تصاویری از آن زمان دارد. بچه ها هم مسیر خانواده را دنبال کردند. تقوی هم با بنت ...
پیام شهدا| مهربان و دلسوز مردم باشید
به گزارش خبرنگار فرهنگی پایگاه خبری تحلیلی بلاغ ، شهید علی اکبر بابائی ملکی نوزدهم اسفندماه 1342، در شهرستان بابل به دنیا آمد. پدرش محمدعلی و مادرش سکینه نام داشت. تا پایان مقطع ابتدایی درس خواند. به علت علاقه زیاد به دروس حوزوی درس حوزوی خود را خواندند. به عنوان بسیج در جبهه حضور یافت. هفتم اسفندماه 1365، در شلمچه بر اثر جراحات وارده به بدن، شهید شد، مزار او در گلزار اقاملک شهرستان بابل قرار ...
واکنش مهاجرانی به ماجرای حاشیه ساز این روزها: گفتا زکه نالیم که از ماست که بر ماست
بهترین مرکز دوچرخه برقی پایگاه خبری تحلیلی مثلث آنلاین: وزیر ارشاد دولت اصلاحات در یادداشتی نوشت: ملبس شدن به لباس روحانیت، بسیار آسان گیرانه شده است. بدیهی است اگر طلبه ای درست درس خوانده باشد، در مرحله سطح هم که باشد، می داند که نباید به خانم بدحجاب نگاه کند چه رسد به اینکه فیلم و عکس بگیرد. سیدعطاءالله مهاجرانی وزیر ارشاد دولت سید محمد خاتمی با نگارش یادداشتی ...
نماهنگ وقت اذان با نوای حاج عبدالرضا هلالی و محمد اسداللهی منتشر شد
...: اذان یک اعلامیه است. اذان یک یادآوری است. اذان یک پرچم است. این جملاتی است که در ابتدای فراخوان پویش ملی اذان آمده است. در ادامه این فراخوان هم ذکر شده که در شلوغی روزها و شبهای ما، در رفت و آمد و گفت و شنید ما، در زندگی و کسب و کار و درس و مشق و برو و بیای همه ما، اینکه چند لحظه را برای گفتن از کسی که برای بنده هایش کافی است، وقت بگذاری خیلی خوب است. خیلی خوب است که در هرجایی که ...
شهادتم در راه خدا سعادت است
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی هرمز ؛ شهید ماشاءالله حقیقت یادگار حسن و زهرا یکم فروردین 1351 در شهرستان بندرعباس به دنیا آمد. پدر و مادرش که برایش آرزوهای زیادی داشتند، سال 57 وی را برای درس خواندن به مدرسه فرستادند و او با عشق قلم و نوشتن روزهای کودکی اش را سپری کرد. شهریور 59 با آغاز جنگ تحمیلی او هشت ساله بود و آماده رفتن به کلاس دوم بود و فقط تا دوم راهنمایی درس خواند و ...
بازیگر سریال پدر سالار: قرار نبود بازیگر شوم
برقرار کند و با مهربانی سعی می کند حواسش به همه باشد. فکر می کنم اگر قرار بود حیوان باشم، خانم میو می شدم. تولد در یک خانواده هنرمند، چقدر روی بازیگرشدن شما تأثیر داشته است؟ برخلاف تصور خیلی ها که فکر می کنند پدر مرا برای بازیگری معرفی کرده، ایشان اصلا علاقه نداشت من بازیگر بشوم. همیشه می گفت: تو درست خوب است برو پزشک بشو، بازیگران امنیت شغلی ندارند و... پس درستان خوب ...
چشم به راه
... یک جای خالی در دلم بود و آن هم نداشتن او بود..نداشتن پدرم، مخصوصا وقتی می دیدم پدر ِ همکلاسی ام بچه اش را در آغوش می گیرد و می بوسد، یا وقتی با محبت با دخترش حرف می زد در خودم فرو میرفتم. همیشه با خودم میگفتم : کاش.... کاش بود....و نبود... و نبود ... و نمی آمد... گاهی بی صدا گریه می کردم و تقلایی بیهوده برای داشتن را در دلم حس می کردم ...
جدیدترین مصاحبه قاتلان داریوش مهرجویی و همسرش؛ چرا قتل را انکار کردند؟
؟ آقای مهرجویی لباس مرتبی به تن داشت وپشت میزناهارخوری بود، اما غذانمی خورد. اگر اشتباه نکنم خانم روی مبل جلوی تلویزیون نشسته بود. در ورودی باز بود و وارد شدیم. خانم با دیدن ما ترسید و داد زد. بعد هم به سمت اتاق رفت. من و داوود به دنبالش رفتیم که چاقو از دستم افتاد. او پشت در اتاق بود و سعی می کرد مانع ورودمان شود که در را هل داده و وارد شدیم. پرسیدیم طلاها کجاست که خانم جواب داد تازه ...
نامش را معجزه گذاشتم
دلیل به دنیا آمدن نوزادش لغو می کند و می گوید، آمبولانس را برگردانید و خانمی که بابت آمبولانس فرستادید زایمان کرد، یعنی همه چی خوب و خوش و سلامت هست. خانم مهرآور اضافه می کند: با خودم گفتم من باید خودم مطمئن شوم خودم زنگ زدم، اما پیگیری امداد از راه دور هم چیز غیرمعمولی نشان داد، من فقط اشاره کوچک کردم و گفت بچه گریه نمی کند. وی ادامه می دهد: 11 دقیقه و 28 ثانیه درگیر بچه بودیم، از آن ...
عبدی از زبان قمر
هی بلند می شود از توی کتابخانه یک چیزی برمی دارد و هی می نشیند و همین طور باز بلند می شود و می نشیند. تصویری است که می رود و می آید. عربی چیزهایی زیر لب زمزمه می کند. به قمرخانم می گویم: عجب کیفی می کنند آقای دکتر وقتی عربی حرف می زنند. عظیم لبخند می زند، می گوید: خوب این طوری به پدرمان ادای احترام می شود. می پرسم یعنی چه؟ قمرخانم لبخند زیبایی می زنند و می گویند: نه این نیست. ماجرایی هست اینجا، طولانی است باشد برای بعد. صدای دکتر از آن اتاق به گوش می رسد. اللّهم اجعلنا خیراً مما یقولون و اَغْفر لنا ما لایعملون . ...
4 پرده از سرنوشت گمشده کودکان اعضای منافقین+عکس
منافقین جدا شده و به اروپا فرستاده شدند. کودکانی که به اجبار به برخی از خانواده های منافقین که حتی خودشان علاقه ای به بچه دار شدن نداشتند، داده شدند و رن ج این کودکان در این زمینه بسیار بیشتر شد. افرادی که باید با تفکرات فرقه گرایانه سازمان تروریستی منافقین بزرگ می شدند. این افراد در کودکی در سنین بین 3 تا 7 سال از خانواده خود جدا شده اند و از یک تراما و آسیب ناگهانی و شدید در دوران کودکی خود در ...
گفت وگو با بانوی قطع نخاعی که با دهان نقاشی می کشد | یک دنیا دویده ام!
او حرکت می کند سر اوست، کنکور شرکت کرد و درس خواند، نقاشی با دهان را تجربه کرد و حدود 8 سال است به صورت حرفه ای این رشته را دنبال می کند. او تاکنون 8 نمایشگاه انفرادی و 16 نمایشگاه گروهی در داخل و خارج از کشور برگزار کرده است. او توانست وارد کسب و کار الکترونیک شود و مستقل زندگی کند. قرارم با سمانه احسانی نیا که چند سال مانده است دهه سوم زندگی اش را پشت سر بگذارد در خانه خودش است، یک ...
درباره رضا صادقی، نخبه مشهدی ریاضیات و هم دوره ای مریم میرزاخانی
خانواده صادقی در دوران ابتدایی آن قدر از سوی معلم هایش تشویق و تحسین شد که دست آخر خانواده را برای فرصت شکوفایی بیشتر ترغیب کرد تا به مشهد کوچ کنند. به گفته مادرش: اصلا دلیل آمدن ما به مشهد، رضا بود. از ابتدای دبیرستان هم با قبولی در استعداد های درخشان، در جمع همتایان خود قرار گرفت و هم زمان در مسابقات قرآن و نهج البلاغه شهرستان و ناحیه نیز شرکت کرد و در ادامه، طی دوسال متوالی یعنی سوم و چهارم ...
مهدی آذریزدی ؛ مردی که تمام عمرش قصه گفت
نخستین بار، کلاس درس را می بیند، نمی تواند جلوی گریه خود را بگیرد، الفبا را از پدر یاد گرفته بود و با کتاب مانوس بود. پدرش معتقد بود، مدرسه آدم را فاسد می کند و می گفت به فکر آخرت باشید. آرزوی مدرسه رفتن و بچه ها را با کیف و لباس مدرسه دیدن همیشه برای مهدی باقی مانده بود، نان، پنیر، پیاز و سرکه غذای روزگار کودکی خانواده بود و هیچ وقت پولی در خانه نداشتند. خیلی از چیزهای مورد نیازشان را می ...
شهید حجت الاسلام مصطفی ردانی پور
بر سرش باشد هر طلبه ای که به خط می آمد، چندساعتی با او خلوت می کرد و به او درس شهادت و زندگی می داد، سه اصل را برای طلبه لازم می دانست؛ اول مطالعه، دوم در دسته خط شکن باشد و سوم همیشه عمامه اش بر سرش باشد؛ یک روز که برای سرکشی به خط رفته بود طلبه جوانی به او گفت: بچه ها نق می زنند که سفیدی عمامه استتار ستون را به هم می زند، جواب داد: یک گونی بکِش روی عمامه ات، اما وقتی به دشمن رسیدی آن ...
نوروزهای رزمندگان و شهدا و خانواده های شهدا
سنگرها و عطر زدن به لباس ها، حال و هوای عید به جبهه ها آورده شود. رزمندگان خوش ذوق سنگرها را با گل و گیاهان اطراف و شقایق هایی که در دشتها روییده بود، تزیین می کردند تا نشانی بهار به درستی داده شود. مراسم تحویل سال و پس از آن هنگام تحویل سال، بچه ها در یک سنگر جمع می شدند و با هم دعای تحویل سال را می خواندند. بعد از خواندن دعای تحویل سال، برای پیروزی در عملیاتها ...
عباس قادری کیست؟/ لیستی از ترانه و آهنگ های عباس قادری
...، یطوری که در جمع همکلاسی ها و بیشتر در اردوهای پیش آهنگ مدارس آن دوران می خواند و بعدها با فعالیت های هنری در تئاتر ادامه داد ولی فعالیت هنری عباس قادری به طور جدی و حرفه ای از سن 18 سالگی با هدایت راهنمایی انوشیروان روحانی آغاز شد خودش گفته: من از 10سالگی در هرمدرسه ای که درس می خواندم، در برنامه های موسیقی اش فعالیت داشتم. برنامه ای به نام پیشاهنگی بود که بچه ها را به اردو می بردند و ...
غافلگیری در عشق خیابانی
این ها بخشی از اظهارات جوان 25 ساله ای است که دردوراهی عشق و طلاق راهی مرکز انتظامی شده بود. او درباره ماجرای ازدواج خود درپی عشق خیابانی به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری معراج گفت: درکلاس دوم دبیرستان تحصیل می کردم که عاشق حمیرا شدم. او در دبیرستان دخترانه مقابل منزل ما درس می خواند و من هر روز منتظر می ماندم تا او از مدرسه خارج شود. در آن سال ها من نوجوانی ورزشکار بودم و به همین ...
زنان چگونه کسب و کار خانگی ایجاد می کنند؟ | اگر در ابتدای راه اندازی یک شغل هستید، این توصیه ها را ...
. لباس های بازاری در میانگین سنی 10 تا 16سال خیلی ناقص است. وقتی با آقایان تولیدکننده صحبت می کردم اکثرا می گفتند که برای تولید لباس در این سن سرمایه گذاری نمی کنند چرا که نوجوانان نه کودکند و نه بزرگسال و خانواده ها هم برای آنها کمتر خرید می کنند. این موضوع موجب شد که خودم وارد این عرصه شوم. به این موضوع فکر کرده ام که چه چیزی بهتر از این که برای مشکلی که در زندگی آن را لمس کرده ام و مشکل خودم هم هست ...
پرواز مطهر دو برادر عاشق
که ما چیزی از رفتن شان بفهمیم. وصیت نامه هم اگر داشتند، آن روز لباس ها و وسایلش را بردند، چون همه گفتند که حال مادر و خواهرهایش بد است، خانم ها آن روز کیف و لباس و همه چیز را بردند و گفتند اصلاً نباید در خانه باشد و بعد هم ما نرفتیم که ببینیم آن ها را اصلاً کجا بردند و چه شد؟! کار علی آقا به نامه دادن نرسید شهید علی آقا که به جبهه رفت، چشم به راه نامه و خبری از او بودیم، اما ...
دست فروشی که مهر فروخت
: "خانم خانواده نیازمند سراغ دارید؟ اگر سراغ دارید مقداری میوه را به شما می دهم که برایش ببرید". در کمال ناباوری از درخواستی که دارد برای چند لحظه سکوت می کنم، ابتدا خیال میکنم اشتباه شنیده ام ولی نه درست است، پسر جوان قصد کمک به نیازمندی دارد، با همین یک سوال انسانیت و بزرگی را در چهره و وجود این کارگر می بینم، انسانیت و سخاوتمندی که کار هر کسی نیست. درخواستش را قبول می کنم و ...
نگاهی به وصیتنامه یادگار امام، حاج سید احمد خمینی (ره)
نشر امام نیز با صلاحدید حسن آنگونه که تشخیص می دهد است. 5 – کتابهائی که در دفتر فرهنگی است و متعلق به من است در صورتی که خانواده ام (فاطی) احتیاج مادّی داشته باشد بفروشند و پولش را در اختیار او بگذارند ولی بهتر است همۀ بچه ها از آنها استفاده کنند در صورتی که نه احتیاج مادّی باشد و نه بچه ها از آن استفاده می کنند به کتابخانه آیت الله العظمی آقای نجفی سپرده شود تا طُلاب از آن استفاده ...
نگاهی به زندگی سرلشکر شهید مصطفی پژوهنده
ی گردان 183 لشکر 58 ذوالفقار تاریخ شهادت: 31 تیر 1367 سن: 30 سال محل شهادت: کرمانشاه مزار شهید: بهشت رضا (ع) - خرم آباد دفاع پرس : مصطفی پژوهنده در سال 1337 در خرم آباد دیده به جهان گشود. پدرش نصرت، نداف بود و مادرش سکینه نام داشت. وی در خانواده ای متدین پرورش یافت و تا پایان دوره کارشناسی درس خواند؛ سپس در سال 1359 ازدواج کرد و صاحب یک پسر و ...
بی رغبتی مراکز تاریخ پژوهی در گردآوری اسناد جنگ عجیب بود/ خواستگاری در کردستان درگیر با کومله
آمادگی ندارم. گفت: عیب ندارد در جبهه ملبس شوید. خلاصه جشنی برگزار شد و آنها من را معمم کردند. من این بار دیگر معمم رفتم. اصلاً زمین تا آسمان تفاوت داشت. همه موانع برطرف شد. کلی همکاری ها صورت گرفت. یادم است اول سردار لطفیان بودند که به او سردار هدایت می گفتند، او فرمانده قرارگاه حمزه بودکه دوتا مجموعه داشت. ما با و دیدار کردیم. قبل از آن دفتردارش هم من را قبول نمی کرد ولی این دفعه که با لباس ...
رفتار درست و با کلاس تو خواستگاری؛ خانواده پسر بخونن
توسط خانواده عروس را به خاطر داشته باشید و زودتر و دیرتر به منزل آنها نروید. بهتر است یک ربع قبل از رسیدن به خانه عروس تماس بگیرید و بگویید نزدیک خانه آنها هستید تا آنها آمادگی بیشتر و استرس کمتر داشته باشند. لطفا خواستگاری را شلوغ نکنید و از بردن بچه خودداری کنید. جلسه اول خواستگاری اصلا جای حضور بچه ها نیست و در جلسه اول حضور مادر داما و فوقش یک نفر دیگر کافی است، حتما آقای داماد را ...
آقای رییس جمهور! یک روز با حقوق کارمند و کارگر به بازار بروید
در بیاورند و لباس مستاجران را به تن کنند تا کمی حال آنها را درک کنند. مستاجری که می داند با آمدن سال جدید یا باید به دنبال خانه باشد یا پول پیش و کرایه افزایش دهد، حس جشن گرفتن دارد؟ یادمان نرفته این همان مستاجری است که سال ها به او می گفتند خوش نشین اشکالی ندارد برای یک روز وزیر کار یا نه اصلا شخص رئیس جمهور دست سه فرزند یک خانواده را بگیرد، حقوق سرپرست خانواده را در جیب ...
خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال افعی تهران
میزنه و ازش میخواد تا بابک را ببره چون اصلا شرایط نگهداری بچه رو نداره اما الهه میگه خانواده نامزدم دارن میان کیش نمیتونم از بابک مراقبت کنم اما الهه میگه باید برم بهت زنگ میرنم. آرمان بابک را میبره به داروخانه محل کار سایا خواهر الهه و ازش میخواد تا بابکو نگه داره اما اونم نمیتونه. شب تو خونه آرمان از پس بابک برنمیاد و او باعث میشه تلویزیون بیوفته و بشکنه که آرمان خودشو کنترل میکنه تا ...
شهیدی که به خاطر بچه شیعه های سوریه پسرش را ندید
آیه 37 سوره نور دلم را گرم کرده بود و تصمیم گرفتم پای همه سختی هایش بایستم. ما اصالتاً رودسری هستیم. پدرم که بازنشسته شد، چون خیلی به تربیت بچه ها اهمیت می داد و دوست داشت بچه ها در یک شهر مذهبی تربیت شوند، سال 80 به قم آمدیم. خود من هم دانشگاه آزاد قم رشته فقه و مبانی حقوق قبول شدم. قبل از این که اصلاً ایشان به خواستگاری بیایند من یک شب خانمی را در خواب دیدم که گفت پسر خوبی است و در قم ...
پای صحبت های مادر ده فرزندی و مهاجرتی که خبرساز شد!
این موضوع بی تفاوت بودند و بعضی ها هم به تصمیم شان احترام گذاشتند و برایشان در این سفر آرزوی موفقیت کردند. می خواستم فرزندم در ایران متولد شود! حاشیه ها و حرف های مختلفی که پس از مهاجرت این خانواده به وجود آمد باعث شد در عمان با زهرا صادقی ارتباط بگیریم و مصاحبه کوتاهی با او داشته باشیم. سوال اول هم همانی بود که شاید در ذهن بسیاری از هواداران و منتقدان این خانواده شکل گرفت، چرا ...