سایر خبرها
عروسی دختر ناصرالدین شاه با مشت و لگد!
روز عقدکنان... اجازه عقدکنان داده شد و مشغول جشن شدند. فوق العاده عالی و قشنگ تهیه دیده، ولی تقریبا کم جمعیت تر از شیرینی خوران. دوباره آن خیال سرسام و جنون (فشار روحی) در من تولید (ایجاد) و به یک تهدید خارجی همیشه دچار (ترس). و می دیدم در یک گرداب عمیقی افتاده راه خلاصی ندارم... . با گذشتن روزها برای تاج السلطنه، زمانی که او علاقه ای به رسیدن آن نداشت فرا رسید و آن روز عقدکنان بود. او خواسته و ناخواسته باید به عقد پسرکی درمی آمد که قرار بود شوهر آینده او ب ...
دلنوشته دختر شهید گیلانی مدافع حرم: بابا حسین، نگاه کن، زهرای تو چادر سرش گذاشته است
من نشان دادی وقتی در سایه سار آسمان شب می ایستادیم. بابا، ببین نشسته ام زیر نور ماه و گوشواره ای که قبل از رفتنت خریدی، به گوشم هست مثل همه حرف های قشنگی که از یاد نمی برم. حالا دلتنگ همه حرف های گفته و ناگفته تو هستم. دلم برایت که تنگ می شود به خودم در قاب آینه نگاه می کنم، لابد خبر داری که چشم های تو انگار توی صورتم جا مانده است، نگاه کن، ببین، شبیه تو هستم، مگر نه عزیز من؟ اینجا هر ...
با نام افغانستانی به سوریه رفت تا از حرم دفاع کند
مساله ازدواج را مطرح کرده بودند اما حرف جدی زده نشده بود. هفته آخر سربازی به خانه برگشته بود و گفته بود باید برایم به خواستگاری بروید و تا خواستگاری نروید من دنبال گرفتن پارک پایان خدمت نمی روم. گفته بودند شما سربازی را تمام کن بعد ما به خواستگاری می رویم. اما او گفته بود نه اول بروید خواستگاری بعد من سربازی را تمام می کنم. خانواده اش به خانه ما آمدند و چون جوان خوبی بود و از او شناخت ...
غلامان عشق
هنرمندان هم ایراد می گیرد. همسرم در موفقیت هایم تأثیرگذار بوده است. سال ها در خانه کار می کردم و الان هم کار می کنم و خانواده من در این فضا رشد کرده اند. 2پسر و 2 دختر دارم و فرزندانم همه به نوعی کارشناس هنر هستند. دخترم نرگس که مترجم زبان است خطاطی می کند و دختر بزرگم که فارغ التحصیل ادبیات است در زمینه نقاشی فعالیت می کند. همسرم با کارهای من مانوس بوده است و خیلی کمکم کرد تا بتوانم در این سال ها ...
ماجرای خواندنی خواستگاری برای پسر اعدامی
.... راننده فرار کرد، زنی که همدستش بود و من دستگیر شدیم. من حکم اعدام گرفتم که سه سال بعد رای من به حبس ابد تغییر یافت. 12 سال زندانی بودم تا این که مشمول عفو شدم. در این مدت زندگی و جوانی ام را از دست دادم. پدر و برادرم در سال های اول محکومیتم بر اثر سکته فوت کردند. مادرم یک سال قبل از آزادی ام فوت کرد. چطور با همسرت آشنا شدی؟ پنج سال در زندان تبریز بودم و بعد به زندان رجایی ...
آذرخش فراهانی را چقدر میشناسید؟
اساتید موسیقی، یک آلبوم جمع کردم و چند کنسرت هم برگزار کردم. منتها این بار دیگر فضا تغییر کرده بود. آن زمان در سالن های مختلف مثل فارابی و همچنین در کافه ها و برنامه هایی تحت عنوان کنسرت پژوهشی، اجرا داشتیم. بعد از آلبوم هم موسیقی فیلم مالاریا را کار کردم و بعد از همه این ها قطعه هرمز را منتشر کرده ام که پروژه بزرگی است. درست است که شاید آهنگ بامزه و کوتاهی باشد اما در آن هشت خواننده، چهار ...
مروری بر مشکلات بازیگران پیشکسوت/ از رفتن به خانه سالمندان تا دستفروشی
به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا، روزنامه خراسان نوشت: در ادامه این مطلب، مروری کوتاه خواهیم داشت بر شرایط زندگی چند نفر از بازیگران پیشکسوت که بعضی هایشان دیگر در بین ما نیستند. جلوی سینما دستفروشی زرشک می کنم احمدرضا اسعدی، بازیگر و متولد سال 1333 در گرگان است. مرداد ماه سال 94 بود که خبر دستفروشی او جلوی در سینماها، خاطر بسیاری از اهالی هنر را ناراحت کرد. اسعدی مدرک ...
دلیل بچه دارنشدن یا ازدواج بازیگران زن از نظر نیوشاضیغمی +عکس
خانه که فقط آشپزی نیست. به گل و گلدان چطور؟ مثل مهراوه شریفی نیا که عاشق گل و گل کاری است. نه، من گل باز حرفه ای نیستم، اما گیاهان را دوست دارم. هنرهای دیگر چطور؟ مثلاً هیچ وقت خیاطی کرده اید؟ دگمه دوخته ام (خنده)! این ها را قبل از ازدواج با همسرتان طِی کرده بودید که علاقه زیادی به این چیزها ندارید؟ بله. من همه چیز را گفتم. همسرم اینقدر من را درک ...
حال خوش از آن کسانی است که عاشق زینب(س) شده اند
خواستگاری یک دختر شهید آمده است بسیار خوشحال بود. او با هدف به خواستگاری من آمده بود. می گفت از همان شب خواستگاری به پدرت متوسل شدم که اگر لیاقت همسری شما را دارم برای انجام این وصلت دعا کند. می گفت من به پدر شما غبطه می خورم. کاش من نیز در زمان جنگ بودم و در کنار پدر شما به دفاع از اسلام می پرداختم. همان روز از من قول گرفت که برای شهادتش دعا کنم. من ناراحت شدم اما ایشان گفتند که همه ما رفتنی هستیم ...
توصیه آیت الله جاودان برای بهره مندی از دلسوزی امام زمان(عج)
در خانه امیرالمومنین باید باز باشد. خانه امیرالمومنین چسبیده به خانه پیامبر است. اگر کسی به مکه مشرف شده باشد و مدینه را دیده باشد، خانه پیغمبر در مسجد النبی است که قبر مطهر ایشان در آنجاست. بعد هم در کنارش خانه حضرت زهرا یا خانه امیرالمومنین است که قبر حضرت صدیقه آنجاست. اینها دور و برش آهن کشیده اند. الان دیگر از در و دیوار آن خانه ها چیزی باقی نیست اما جایش کاملا چسبیده به هم است. این یکی بود ...
مسعود جعفری جوزانی: من قسم خورده این ملت هستم/ آرزو داشته ودارم روزی فیلم عاشورا را بسازم
حزب توده تا احزاب دیگر (مثل همه جای ایران). مثلا یادم هست در مقطعی که خیلی کوچک بودم و خیلی هم ترسیده بودم، در خانه مان پچ پچ می کردند که قرار است منزل ما را غارت کنند. پدر من آن موقع تهران بود، یک اتومبیل دودج 27 (Dodge ) داشت که در مسیر جوزان به تهران رفت و آمد می کرد. پدرم از تهران برگشت. شرایط این برخوردها به صورتی بود که پدرم دو نفر را در خانه خودمان بزرگ کرد که پدرهایشان کشته شده ...
رضایت از روحانیت در میان هفتاد ساله ها بیش از سی ساله ها است
که در خانه شان چیز اضافه ای ندارد. همه وسایل را گفتند از جمله وسایل آشپزخانه را هم گفتند. دو تا قابلمه نیاز دارد که دو قابلمه هم دارد. اگر مهمان برایشان بیاید و همین دوازده تا استکان را که دارد استفاده می کند. ده دست استکان ندارد که برای هر مهمان از یک مدل دیگر استکان استفاده کند. عمده طلبه ها ، هم انتظار هست و هم اینگونه هستند که زندگیشان را براساس نیاز خودشان و خانواده شان بچینند. ...
استاد معماری دانشگاه آزاد اسلامی: تهران به لکه روغنی تبدیل شده که روی کاغذ پخش شده است
تهران برگشتیم در سفارت ایتالیا در تهران مشغول به کار شد. برخورد خانواده تان با همسر ایتالیایی شما چه بود؟ زمانی که به ایران بازگشتیم، همسرم مورد پسند پدر و مادرم قرار گرفت و به شدت با آنها مأنوس شد، با اینکه او در این کشور غریب است ایران را مثل وطنش دوست دارد و علاقه مند به زندگی در اینجاست. فرزند هم دارید؟ دو دختر دارم که هر دوی آنها در ایران متولد شده ...
شهید نوبخت تفسیر نابی از شجاعت/ شهید می شویم تا اسلام زنده بماند
به دلم برات شده که این رفتن دیگر بازگشتی را در پی ندارد. من خیلی ناراحت شدم ولی او دلداریم داد و گفت مگر قرار نیست این دنیا دار قرار نباشد و مرا بدین گونه آرام کرد. تفسیر نابی از شجاعت آری روزی که به سپاه آمد را هیچوقت از یاد نمی برد، خانواده اش می گویند هیچ روزی برای او بهتر از این روز نبود. او وقتی در سپاه پذیرش شد خیلی احساس غرور می کرد و به همه می گفت که انگار تازه به ...
مصاحبه مفصل با دون کورلئونه ایران! (2)
مانعی برای کارم نبودند. من از ساعت هفت صبح می رفتم بیرون و ساعت یک بعد از نیمه شب به زور می آمدم خانه. ما بیشتر با همکارانمان زندگی کردیم تا با زن و بچه مان. زن من هم خانم بسیار صبور و خوبی بود که مرا تحمل کرد. همه این مسائل را تحمل کرد. پس انگار این نگرانی ای که شما برای وضع جسمی همسرتان دارید پاسخی است به فداکاری های او. می دانید، ایشان سکته کرده و مشکلات جسمی زیادی دارد. واقعا تمام ...
یادم رفته بود یک "زن" هستم
می کنه یا نه. بهناز تا 5 سالگی در بهزیستی بوده. بعد از آن پدرش او را به خانه مادربزرگش می برد. به قول خودش بعد از 5 سال رنگ خانه می بیند: یک ماه توی خونه زندگی کردم. یک ماه خونه دیدم. بعد یک ماه گفتن نمی خوایم نگهت داریم. - الان هم نمی خوان؟ - اگر هم بخوان این بار من نمی خوام. دوستشون ندارم. اینجا راحتم همه با من مهربونن. از ساعت 10 صبح کار می کنیم، گاهی تا غروب ...
سیره تربیتی امام کاظم(ع)
...، تربیت فرزندان صالح و شایسته است. ازدواج تنها یافتن شریک در زندگی مشترک و پیوند ساده میان زن و مرد نیست، بلکه مرد باید مادری شایسته و لایق را برای فرزندان آینده خود برگزیند، امام کاظم(ع) فرموده است: ... واختاروالنطفکم... مادران شایسته ای برای فرزندان آینده تان برگزینید(1) و نیز آن حضرت ویژگیهایی را برای انتخاب همسر فرمود که رعایت آنها شرط موفقیت در زندگی آینده است. برخی از این ...
معلمی که دیگر نمی تواند کتاب بخواند
ادامه می دهد: شب عاشورا بود؛ عاشق نوشابه بودم و برای خودم خیلی سرخوشانه نوشابه خورده بودم داشتم یک فیلم تلویزیونی می دیدم که یک باره جلوی چشمم (یکی از چشمانم) سیاه شد. فکر کردم اشتباه می کنم چند بار چشم هایم را بر هم زدم اما فایده ای نداشت. خانواده ام نیز باور نمی کردند اتفاق ناگواری افتاده باشد همسرم گفت استراحت کن حتما تا فردا خوب می شوی اما تا صبح اتفاقی نیفتاد! آن موقع مثل ها حالا نبود که تمام ...
25 رجب و شهادت موسی بن جعفر علیه السلام
... دلم بوی تو را می دهد. کاش این همه زنجیر را می توانستم پاره کنم و به سویت بشتابم! کاش من هم رها و آسمانی بودم! کاش من هم یکی از این همه کبوتر باشم که به دیوارهای این زندان می کوبند! دارند می آورندت؛ پیچیده در جام ه ای از خون و زنجیر می خواهم دلم را تکه تکه کنم. این آخرین سطر دلتنگی ها و آخرین ترانه اندوه من است. دلم را ...
اشعار شهادت امام کاظم (ع)
هارون من دل خسته سر گشته و حیران چه کنم گلی از خار ندید،این همه آزار که من دیدم از طعنه این مردم نادان چه کنم سرنگو کاش شود خانه هارون پلید که چنین کرد مرا بی سرو سامان چه کنم؟ شعر مصائب حضرت موسی بن جعفر علیه السلام شاعر: صغیر اصفهانی ای موسی بن جعفر که ز قدر و شرف و جاه موسی و شعیبند تو را بنده درگاه در ...
دختر آفتاب مهتاب ندیده
مادر برای تعریف از حجب و حیا و نجابت دخترانش به دوست و آشنا و فامیل، پُز می داد که: دخترامو آفتاب، مهتاب ندیده، اگر تنهایی تا اون سر دنیام برن آب تو دلم تکون نمی خوره. و فامیل و دوست و آشنا هم با لبخند، آفرین، صد البته و گاهی حسادت همراهی و تصدیقش می کردند. یکی از آن دختران آفتاب مهتاب ندیده، منم که بعد از سه سال پشت در دانشگاه ماندن و کنکور دادن یک رشته دهن پُرکن قبول شده بودم و راهی دانشگاهی می ...
داستان تلخ زندگی چند زن کارتن خواب
خانه می بیند: یک ماه توی خونه زندگی کردم. یک ماه خونه دیدم. بعد یک ماه گفتن نمی خوایم نگهت داریم. - الان هم نمی خوان؟ - اگر هم بخوان این بار من نمی خوام. دوسشون ندارم. اینجا راحتم همه با من مهربونن. از ساعت 10 صبح کار می کنیم، گاهی تا غروب، گاهی کمتر. - بهناز بزرگترین آرزوت چیه؟ - اینکه روزی با پدر و مادرم زیر یک سقف زندگی کنم. سمیرا، مسئول ...
راننده تاکسی ، شاهکار دنیرو و اسکورسیزی
...، درواقع تنهای تنهاست. می دانستم که اگر شروع نکنم درباره این شخصیت بنویسم، شروع می کنم به اینکه به خود خود او تبدیل شوم- آن هم اگر تا قبل از آن نشده باشم. بعد از آنکه از بیمارستان مرخص شدم، رفتم به خانه یکی از دوست های سابقم و بی وقفه نوشتم. اولین پیش نویس فیلم نامه شاید 60 صفحه بود، و به محض آنکه تکمیل شد پیش نویس بعدی را شروع کردم که نوشتنش کمتر از دو هفته طول کشید. من آن را برای یک ...
یک سال آموختم و 30 سال زکات علم دادم + تصاویر
به گزارش گلستان ما به نقل از زرین نامه؛ در سال های نه چندان دورِ پیش از انقلاب، پدر و مادرها قبل از اینکه فرزندان خود را برای آموزش رسمی در مدارس ثبت نام کنند، به مکتب خانه ها می سپردند چرا که معتقد بودند مدارس بویی از اسلام نبرده و باید فرزندانشان زیر لوای اسلام و قرآن تربیت شوند تا آدم های شایسته ای بار بیایند. برای دیدار و گفتگو با یکی از این معلم های مکتب خانه ای علی آباد کتول به محله قدیمی ...
تک فرزندی، موجی از تنهایی را برای نسل بعدی به ارمغان می آورد
شغل و هر حیطه ای به نظرم از موهبت های بزرگی است که خداوند به یک زن بخشیده. این حس آنقدر شیرین و خوشایند است که با هیچ چیز دیگری نمی توانم مقایسه اش کنم. همه دوست داشتنی های من یاس: هفده سال دارم در رشته طراحی لباس درس می خوانم و طراحی و دوخت از علایق اصلی ام هستند. به موسیقی هم خیلی علاقه دارم و تار و کمانچه می نوازم. پدر و مادرم از شش سالگی من را به کلاس های موسیقی فرستادند و ...
معلمی که با ده عضو خانواده اش شهید شد
دانشجویی بود و بیشتر اثاثیه خانه را کتاب تشکیل می داد . فاطمه مشوق همسرش برای شرکت فعالانه در جبهه های جنگ تحمیلی بود. او نذر می کرد تا همسرش بتواند به جبهه برود. همیشه نگران بود از اینکه زندگیش به روزمرگی بیفتد خودش می گفت من از صمیم قلب از خدا خواستم زندگیم عادی و معمولی نباشد زندگیم سراسر خدمت به مردم به همراه کار سخت باشد . دلم می خواهد بعد از تحصیل با همسرم به روستاهای محروم کشور برویم و در ...
تخصص داخلی مادر طب در دنیاست
من همان رتبه ای را کسب کردم که دوست داشتم . از آن موقع مورد تشویق خانواده بودم .مشوق من پدر و مادرم بودند و بیشتر سعی می کردم که خودم درس بخوانم. گاهی اوقات پدرم حتی فراموش می کرد که من کلاس چندم هستم و با وجود اینکه در آن زمان کلاس کنکور نبود خودم درس خواندم . پدرم تاجر بازار بود، یک برادر داشتم که به علت سرطان فوت کرد، دو خواهر دارم و دو دختر که هر دو در کانادا مشغول تحصیل و زندگی هستند. ...
خانم ها! مراقب حرف های تان باشید! شنیدن بعضی جملات مرد ها را ویران می کند
شان یکی از این نشانه هاست. آن ها نمی دانند که این انتقاد ها یک درد دل زن و شوهری است بلکه زمانی که می گویید دیدی دوستت چه گفت و چه کرد و... آن ها می شنوند که دوستت دیگر حق ندارد پایش را در این خانه بگذارد و ما هم هرگز به دیدنش نخواهیم رفت. اگر می خواهید چنین استرسی را به همسرتان وارد نکنید، هرگز به خانواده یا دوستانش حمله نکنید و او را از تنهایی بعد از ازدواج نترسانید. ● فداکاری های تان ...
حکایت خواندنی معشوقه ناکام محمدرضا پهلوی+عکس
نشینی های باشکوه، به همه چیز حتی پدرم که آن همه دوستش می داشتم پشت پا زدم. فکر باطل من این بود که تصور می کردم خواهم توانست محمدرضا را مفتون خود کنم و او سرانجام با من ازدواج رسمی خواهد کرد. پروین غفاری درست در زمانی وارد دربار ایران می شود که شاه بعد از دو سال از بازگشت فوزیه به مصر به دنبال زنی می گردد که بتواند تا زمانی که خانواده یا درباریان ملکه بعدی را پیدا می کنند وقتش را پر کند ...
20 زوج را در 12 سال پای سفره عقد نشاندم/ با عشق هر کار سختی آسان می شود
نتیجه رسیده اند که فرد مربوطه باید قبل از همه چیز انسانیت را به حد کافی دارا باشد. اکثر دختران دانا و عاقل بیشتر دنبال پسرانی هستند که با پدر و مادرشان روابط صحیحی داشته باشند و فکر می کنند پسرانی که به خانواده شان احترام قائل باشند بیشتر مورد اعتماد بوده و می توان در طول زندگی به آنها تکیه کرد اما بعضی دختران که می خواهند یک عشق آتشین داشته باشند و مادی گرا فکر می کنند متاسفانه تجربه نشان داده است که اینگونه ازدواج ها اکثرا به طلاق می انجامد و باید بدانند که خانواده نقش بسیار مهمی در ازدواج دارند. انتهای پیام/ ...