سایر منابع:
سایر خبرها
روایتی در 3 اپیزود به مناسبت روز جانباز
یکی از رزمندگان دفاع مقدس به مناسبت سالروز ولادت حضرت ابوالفضل العباس و روز جانباز، روایتی داستانی را منتشر کرده است. به گزارش اعتدال، حمیدرضا نظری نوشت: سرباز، با چهره ای برافروخته، درحضور افراد گردان بر سر فرمانده فریاد زد که دلش برای نوزادش تنگ شده و نیاز به مرخصی اضطراری دارد ... و اما فرمانده، تنها یک لبخند زد و در سکوت سرش را پایین انداخت. او به خاطر موقعیت حساس منطقه ...
نام من ریچل کوری است / روایت خواندنی از زندگی دختری که به دنبال حقیقت بود/ ریچل کوری در غزه چه دید؟
بولدوزر کاترپیلار دی -9 وسیله ای که مخصوص تخریب خانه ها ساخته شده است. به قتل رسید.سه دهه قبل از آن، پدرش در ویتنام برای ارتش آمریکا بولدوزر رانده بود. مرگ ریچل اولین مورد از قتل های زنجیره وار غربی ها در نواز غزه در بهار 2003 بود. درست درهنگامی که در عراق جنگ بود. تام هارن دال بریتانیایی، 22 ساله در 11 آوریل با گلوله کشته شد، و یک بریتانیایی دیگر جیمز میلر، فیلمبردار 34 ساله در 16 مه به قتل رسید ...
دل نوشته همسر شهید برای تربیت دردانه پسرش تا صبوری مادری لبخند بر لب
داشتی در مصلی قدس این شهرستان با حضور مسئولان، خانواده های شهدا و مردم همیشه در صحنه تاریخ نظام جمهوری اسلامی به ویژه حماسه اسلامی ششم بهمن برگزار شد. صبوری اش را از شهید پسرش با لبخند بر لب نشان می داد هنگام ورود به این مجلس بزرگ و پر از معنویت هم گام با مادر این شهید بزرگوار شدم که در زمان دست دادن به وی و گفتن استطاعت صبر از خداوند، صبوری اش را از شهادت پسرش با لبخند لب ...
پذیرایی شهدا از زائران سرزمین های نور/ سرم تا صبح روی زانوی شهید بود
به گزارش خبرگزاری فارس از مازندران، پای صحبت های رزمندگان و خانواده های شهدا که می نشینی، خاطرات تلخ و شیرینی بیان می کنند که می توان از این خاطرات منشوری از سیره شهدا به نسل جدید و آینده ارائه کرد، آنها که چه از کودکی و چه در دوران رزمندگی با شهید مأنوس بودند، می توانند بهترین راوی در معرفی شهیدشان باشند. خبرگزاری فارس در استان مازندران پای صحبت ها و خاطرات رزمندگان و خانواده شهدا ...
قلب این جانباز و آزاده در سمت راست سینه اش می تپد!
جبهه ها راخالی نگذارند. بیشتر بچه های جبهه و جنگ می دانستند که این 34 نفر باهم به دفترسپاه رفته بودند و درساختمان قرمزرنگی که نزدیک شرکت دخانیات بود ثبت نام کرده بودند. اینجا پادگان 21 حمزه در افسریه است و همه نیروها را به خط کرده اند. سکوتی سنگین فضای پادگان را پرکرده و دلهره ای غریب به جان بچه ها افتاده. صدای خش دارمرد کوتاه قد که لباس خاکی سربازی به تن کرده تا اخر دسته می ...
سوره ی الرحمن را بخوان ان شاءالله شهیدت به سلامت بر می گردد/ در دلش غوغایی بود
دوران هشت سال دفاع مقدس نیز بیش از 2 هزار نفر افغانستانی در راه آرمان های انقلاب اسلامی به شهادت رسیدند. *** جوان است و در سرش هزاران آرزو می پروراند و برای رسیدن به این آرزوها تمام تلاش خود را می کند. حال چگونه می شود که همین جوان همه آرزوهایش را زیر پا می گذارد و با تمام خواسته ها و تمایلات درونی خود مبارزه می کند و راه رفتن را بر می گزیند؟ ( اینجا و اینجا ) را نیز بخوانید ...
وقتی از گردانی 300نفره تنها یک اتوبوس بازگشت
صدا کنند با اصابت و انفجار چندین گلوله در زیر پای دشمن تعدادی از نیروها مجروح و شهید شد ند بچه ها بیاد سفارشم بودند و با وجود درد و رنج ناشی ازترکش ها و لزوم امداد رسانی به نیروهای مجروح کوچکترین سروصدایی نکردند . تنها چند نفر موجی به دلیل آسیب روحی و روانی کمی سر و صدا کردندکه با درایت سایر نیروها ساکت شدند و بحمدالله ، دشمن متوجه حضور رزمندگان گردان در زیر پای خودش نشدبه هزار مشقت و ...
گردان تخریب، نخبگان دوران جنگ بودند / ضریب هوشی بالا، اعتمادبه نفس و ایثارگری از ویژگی های گردان تخریب
پایگاه اطلاع رسانی آزادگان ایران : مشهد، رزمندگان گردان تخریب لشگر ویژه شهدا عصر امروز با حضور در منزل رزمنده و جانباز حمید چراغی، به بازخوانی نقش تخریب در دوران دفاع مقدس و همچنین عملکرد 168 شهید گردان تخریب لشگر ویژه شهدا پرداختند. در این مراسم پژوهشگر دفاع مقدس با بیان اینکه در دوران دفاع مقدس مبنا را بر نبرد مردم پایه گذاری کردیم، گفت: از جمله بخش های سخت جنگ، تخریب و ...
التماس می کردم تلفن را قطع نکن!
نشسته ایم. بخش نخست و دوم این گفتگو طی روزهای قبل منتشرشده است و اکنون بخش پایانی ارائه خواهد شد. مرخصی برای خدمت محرم در فکه همسرم از قبل از ازدواج، محرم ها را به فکه می رفت. این روند بعد از ازدواج هم ادامه داشت و تا شهادتش ترک نشد. از چند روز قبل از تاسوعا و عاشورا با دوستانش به فکه می رفتند تا مقدمات پذیرایی از مهمانان شهدا را آماده کنند. فکه یکی از ...
سرگذشت جانباز و آزاده دفاع مقدس، سید حمیدرضا میرمحمد صادقی
نشر آرما چاپ و رونمایی شد، از نگاه آدم هایی است که قرار بوده تا زمانی نامعلوم در بند زندگی کنند و در جریان اتفاقات آن دوران، به طور طبیعی برخی اوقات پر از غم و غصه است و گاهی نیز لحظات با شادی و خنده همراه می شود. میرمحمدصادقی اظهار داشت: در قسمت نخست کتاب تلاش کردم خواننده را با خود همراه کنم که کجا بودم و چگونه و در چه مکانی و زمانی اسیر شده و سپس به اردوگاه آورده شدم و پس از آنکه به ...
چشمان نابینایی که 34 سال هنوز با خاطرات آن دوران بینا است
اعزام شدم . وی ادامه داد: پس از اعزام بعد از آموزش کوتاهی در کرمان در تاریخ 16 دیماه سال 61 اعزام به جبهه شدیم و حدوداً در 2 عملیات شرکت کردم، عملیات والفجر مقدماتی در بهمن 61 بود به این صورت که ما در گردان پشتیبانی بودیم و چون عملیات لو رفته بود؛ متاسفانه خط درست شکسته نشد و تلفات زیادی داشتیم. این یادگار هشت سال جنگ تحمیلی گفت: می بایستی بعد از اینکه خط توسط گردان پشتیبانی ...
ماجرای شهادت بیسیم چی گردان غواصان لشکر امام حسین به روایت فرمانده!
...> عملیات آغاز شد تا به تنگه پرماجرای ام الرصاص رسیدیم. از زمین و آسمان گلوله می بارید و از چند جهت آتش عراقی ها روی سرمان می ریخت اما بچه ها با شجاعت و صلابت و اقتدار دفاع می کردند. زمان زیادی از شروع عملیات نگذشته بود که متوجه شدم، سیم گوشی بیسیم که دستم بود، به جایی گیر کرده است. برگشتم رو به آقای فاتحی. به او گفتم: حسن چرا نمیایی؟ گفت: اوستا من تیر خوردم! گفتم: خوب من هم تیر خوردم، بچه ...
90/ قصه مترو
صدای بلند فریاد می زد جعفر سقا اومده. آب نبود؟ بعد رزمندگان هر کدام بشکه های 20 لیتری را بیرون می آوردند در زیر باران گلوله و ترکش خمپاره های دشمن این جعفر بود که آب آن بخش وسیع را برای رزمندگان تامین می کرد. چندین بار ترکش خورده بود اما بعد از سه چهار روز برگشته بود تا کار سقایی را ادامه دهد. خدا خیرش بدهد شهامت عجیبی داشت و همه بچه ها می گفتند اگر جعفر سقا نباشد که از تشنگی هلاک می شویم! جنگ که ...
ازجانباز چه میدانید/ می گویند دردهایتان را نگویید
پاسدار شدنم نگذشته بود که جنگ آغاز شد. برادرم اعزام شد و وصیت نامه اش را به من داد. به او گفتم تو زن و بچه داری، چرا می روی؟ بگذار من بروم. برادرم گفت: روی حرف من حرف نزن، این پیش تو امانت بماند که اگر اتفاقی پیش آمد به خانواده بدهی. خدا را شکر، برادرم سالم برگشت. جنگ در حال شدت گرفتن بود؛ خرمشهر سقوط کرد و جاده آبادان ماهشهر هم زیر آتش نیروهای عراقی بود. اولین بار ...
روایتی از دردهای یک زن جانباز 65 درصد
خانه دار هستیم. در دوران کودکی به مدرسه نرفتم و یک بار از نهضت سواد آموزی برایمان کلاس آموزشی گذاشتند من فقط تا کلاس اول درس خواندم و دیگر ادامه تحصیل ندادم. در دوران کودکی چون در روستا زندگی می کردیم یا در خانه کار می کردیم یا در مزرعه پدری مشغول بودیم. تیار: از خاطرات آن دوران بگویید؟ من تقریبا سی و پنج سالم بود که انقلاب شروع شد، آن زمان ما انقلاب اسلامی را برای ...
باز هم سخن از پایی که جاماند/زندگی پرفراز و نشیب جانباز قطع نخاعی کرمانی
جلوی آمریکا سر خم نکرده اند، از این پس هم سر خم نمی کنند؛ جلوی آمریکا سر خم نکنند الان هم دوران سختی است. اینجاست که انسان به اجر وافر جانبازان پی می برد؛ امام خامنه ای در "11 دی" سال 70 در جمع گروهی از خانواده های شهدا، مفقودان، آزادگان و جانبازان استان بوشهر فرمودند "جانبازان عزیز هم شهدای زنده ما هستند؛ چون مثل شهید به میدان جنگ رفته اند و مثل شهید ضربت خورده اند؛ منتها کرامت الهی آن ...
دانشجو تحلیل سیاسی نداشته باشد، تحملش خیلی سخت است
دانشجو آمدند گفتند امروز خطرناک است، این جا نیایید. من گفتم نه؛ برنامه ام را تعطیل نمیکنم. لذا وارد شدم. دانشگاه خلوت بود، هیچ کس تقریباً نبود، خیلی تک و توک آدم دیده میشد؛ چون وضع خطرناکی بود. از آن مسیری که میآمدیم، دانشجویان به مسجد آمدند. شاید آن روز ده نفر در مسجد جمع نشده بودند؛ همه فرار کرده بودند. به نظرم نماز را خواندیم و رفتیم؛ یعنی ما هم در حقیقت قدری ترسیدیم. متعاقب آن، مدّتی دانشگاه ...
منزل اول ما پاسداران ، سپاه است / پاسدار سرباز اسلام و کشور است
انقلاب حضور فعال داشتیم، پس از پیروزی انقلاب اسلامی جنگ 8 ساله بر ما تحمیل شد و با حضور پیاپی در جنگ و پذیرفتن مسوولیت در این جنگ در سال 60وارد سپاه شدم . قبل از آن هم چند باری به جبهه اعزام شدم و یک بار مجروحیت سخنی از ناحیه پا برای من ایجاد شد که بعد از آن توسط دوستانمان عضو سپاه شدم و برای سری های بعدی به عنوان پاسدار اعزام شدم. جانیاز هم هستید ؟ بله ، در منطقه مریوان در سال 60 ...
مدافعان حرم برای جنگ در سوریه چقدر پول می گیرند؟
رزمندگان و شهدا چه شکلی هستند؟ و شهادت چه ویژگی هایی لازم دارد؟ سؤال همه کسانی است که سال ها تنها چند تصویر و فیلم و خاطره از شهدا دیده و شنیده اند. آقای عبداللهی معتقد است تصویری که از شهدا و رزمندگان ارائه می شود دقیق نیست و اغراق دارد: شب عملیات فرمانده یگان به یکی از بچه ها که بدنش خال کوبی داشت گیر داد. او هم ناراحت شد و گفت مگر به این چیزهاست. اما کمتر از 10 ساعت بعد شهید شد. امثال ما که ...
روزنامه های چهارشنبه
اختیار تکفیری هاست، نوشت: معاون روابط عمومی و تبلیغات سپاه کربلای مازندران از بازگشت تمام رزمندگان مازندرانی مستقر در سوریه به کشور خبر داد. حسینعلی رضایی با اشاره به اینکه 12پیکر شهدای مازندرانی هنوز در اختیار تکفیری ها است، بیان کرد: در این مناطق هنوز درگیری وجود دارد و باید با آزادسازی مناطق دست یافتن به پیکر شهدا میسر شود. این روزنامه همچنین در صفحه نخست به بررسی عنوان های سرافراز و ...
مجتبی مروتی جانباز 70 درصدی جنگ تحمیلی از شیرینی تلخی جنگ می گوید؛
گروه درنگ-زهرا داستانی: غریب به60 بار است که زیر تیغ جراحی رفته و آخرین عملش همین چند سال گذشته بوده و هنوز هم نمی تواند درست نفس بکشد. 22 ساله بود که به جنگ رفت و خمسه خمسه چهره اش را در هم کشیده اما می گوید خاطره ای بد از جبهه و جنگ در ذهن ندارد. در اولین روزهای آغازین جنگ تحمیلی راهی جبهه و جنگ می شود و تنها پس از یک ماه با صورتی زخمی به خانه باز می گردد. صورتی که هنوز پس از 60 بار عمل ...
انقلاب "جنسی" سوم در راه ایران است
انقلاب جنسی در حال اتفاق افتادن است. وقتی شما شبکه های اجتماعی مثل اینستاگرام را می آورید تکنولوژی بالا رفته و آن زیرساخت تولید سرمایه را هم دارد و برای همین آن بچه و آن خانواده و آن خانم و آقا چون بلد نیستند از اینستاگرام چگونه استفاده کنند، تغییراتی در نظام جنسی جامعه ایجاد می کند. فیس بوک و موبایل هم همینطور هستند. این ها خیلی پنهان نیست و هشدار ها بسیار جدی است منتهی چرا مسئولین توجه ...
احداث باغ موزه دفاع مقدس کاشان در انتظار زمین
خصوصیات برادران شهیدش است. همرزم شهید اکبر وارانی نیز در پایان این دیدار با اشاره به اینکه از زمان کودکی تا دبیرستان با اکبر بوده است گفت: در جبهه با اکبر در یک گردان بودند که اکبر در گروهان خط شکن لشکر 27 نجف بود. حسن ربانی افزود:اکبر در عملیات کربلای پنج که با رمز مبارک یازهرا(س) بود و همه ترکش ها در این عملیات به پهلوها خورد به شهادت رسید. شایان ذکر است: شهید اکبر وارانی سال 65 طی عملیات کربلای پنج در منطقه شلمچه و اصغر نیز در خردادماه همان سال در منطقه عملیاتی فکه به شهادت رسیدند که جنازه این شهیو والامقام نیز هنوز مفقود الاثر است. انتهای پیام/ ...
نه قیصر ، نه سلطان، نه ژنرال؛ من محمود یاوری هستم!
، اما مدیر باشگاه رضایت نامه ام را نداد؛ البته تیمسار صادقی آدم بسیار خوبی بود،ولی تحت تاثیر برخی اطرافیان قرار گرفته بود. و پایان دوران فوتبال حرفه ای همزمان شد با آغاز دوران مربیگری یا وقفه ای بین این دوران افتاد؟ وقفه ای نیفتاد، زیرا چند روز بعد مرا به عنوان مربی تیم شهربانی که در واقع تیم دوم پاس محسوب می شد، انتخاب کردند و نگذاشتم سقوط کند. یعنی از همان تجربه ...
روایت یک مجروحیت
، چشمم سوز بر داشت. از همه چیز آزاد شدم. احساس کردم که دو نفر زیر بغلم را گرفته اند و به بالا می برند. احساس شادی داشتم. شاید به خدا نزدیک می شدم. نمی دانم چه شد که زیر بازوانم خالی شد، از ارتفاعی که رفته بودم، ول شدم پایین. سرم محکم خورد به کف کانال و فریاد زدم سهراب، صدای عباسی را می شنیدم که می گفت: سید را زدند... چشمم را که باز کردم، چند نفر پرستار و دکتر، بالای سرم بودند. ...
آدم زرنگ از نظر سردار سلیمانی
در کنار شغل آزادش دنبال می کرد، در سال 92 در حالی که دو فرزند داشت، به مشهد مقدس می رود و خود را به عنوان یک افغانی جا می زند تا موفق به اعزام به سوریه شود. مصطفی صدرزاده در جبهه دفاع از حرم، استعداد و توانایی های بسیاری از خود بروز می دهد، به گونه ای که مسئولان، فرماندهی گردان عمار تیپ فاطمیون را برعهده او می گذارند. شهید صدرزاده ارتباط و دوستی عمیقی با مجاهدان افغانی گردان برقرار می کند و ...
عزت و شرف هر کشوری با دفاع از ارزش های آن حفظ می شود/ چه کسی حاضر است برای متاع دنیا جان خود را فدا کند؟
الکن است. با رزمندگان دیگر خداحافظی می کردم همه خندان و شاد بودند و به هم نوید پیروزی را می دادند و از خداوند کمک می خواستند. یکی از دوستانم به نام علی حاج نقی حالتی گریان داشت، چرا؟ زیرا او نمی توانست با ما به خط مقدم بیاید. مسئول دسته او را برای حفاظت چادر انتخاب کرده بود. یکی دیگر از رزمندگان با قرآن کوچکی سایر رزمندگان را بدرقه می کرد. او هم گریان بود زیرا مسئول تدارکات گردان بود و ...
فقط در مناسبت ها به یاد جانبازان می افتند/حفظ و تقویت آرمان های امام راحل و شهیدان دشمن را ناکام می ...
. در یکی از خاطرات این جانباز 70 درصد که در کتاب محور کوه خان نوشته شده، آمده است: یک گلوله خمپاره خورد توی چاله آب گیر یکی از کشاورز ها. هرچه آب انبار کرده بود، هدر رفت. عجیب بود، جنگ این قدر به این آدم ها نزدیک بود، اما باز عین خیالشان نبود. یکی از کشاورز ها توی زمینی که نزدیک میدان مین بود، گندم می کاشت. موقع پاشیدن بذر، میدان مین را هم کشت کرده بود. ترسیدم ناغافل برود توی میدان مین و ...
هزینه های سرسام آور درمان، کمر جانبازان را شکسته است/ مسئولان از یاری جانبازان غفلت نکنند
و نحوه مجروحیتش گفت: بنده در حالی که 18 سال داشتم در پاسخ به ندای امام راحل که فرمودند کسانی که می توانند سلاح به دست بگیرند به جبهه ها بروند، عازم جبهه حق علیه باطل شدم و در عملیات فتح المبین در فروردین ماه سال 61 در منطقه شوش و دشت عباس حضور یافتم و در همان عملیات از ناحیه پهلو مجروح شدم، هرچند از قافله شهدا عقب ماندم اما بحمدلله آثار به جا مانده از دوران جنگ برایم مانند تلنگری است که باعث می ...
فرهنگ در رسانه
نژاد در دوره 10 ساله ی ضرغامی معاونت اداری و مالی سازمان صداوسیما را عهده دار بود که در دوره سرافراز بخش مالی این معاونت حذف شد و معاونت سرمایه انسانی هم بعد از گذشت یک سال و چند ماه با عنوان مرکز سرمایه انسانی به ریاست جعفری تغییر کرد. همچنین در بخش مرکز نظارت و ارزیابی سازمان صداوسیما در دوره ضرغامی تا سرافراز تغییراتی انجام شد که در پی این تغییرات، رضا خاشعی جایگزین عبدالکریم خیامی شد. صادق ...