سایر منابع:
سایر خبرها
پاسخ هاشمی به سئوال سرنوشت انقلاب چه می شود؟
مصاحبه مهم و خواندنی رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام؛ سرنوشت انقلاب چه می شود؟ آیت الله هاشمی رفسنجانی پاسخ می دهد: اشتباهاتی در عملکرد می بینم ولی اصل نظام و خدمت به نظام را لازم می دانم این نظام با همه مشکلاتی که دارد، بهترین شکل حکومت در نظام های منطقه وحتی جهان است/کسی مناسب تر از آیت الله خامنه ای نبود. الان هم همین است./ممکن است شرایط به گونه ای بود که اگر مدیریت می شد، جنگ نمی شد/اشتباهاتی در عملکرد می بینم /اکثریت مردم این وضع را قبول ندارند. مردم اصول انقلاب را قبول دارند، سیاسی کاری های مجلس را قبول ندارند، ناعدالتی های قوه قضائیه را قبول ندارند. اشکالاتی به دولت داشتند و نسبت به همین دولت هم دارند/الان بعضی از مجلسی ها و دوستانشان نگران شدند. شخصی در قوه قضائیه روزنامه ها را جمع کرده و گفته که حق ندارید اسم فلانی را ببرید. گویا آقای دعایی در آن جلسه عصبانی شده بود. گفتند حق ندارید تصویر و اسم فلانی و آنهایی را که در فتنه محکوم شدند، بیاورید. گفته بودند که اگر این کار را بکنید، می بندیم. آقای دعایی بلند شد و گفت: اولاً نمی توانید این کار را بکنید و ثانیاً چرا این گونه می کنید؟/اگر ما افراطی های کشورمان را مهار نمی کردیم، بعضی ها از تکفیری ها کم نداشتند/نبریک مرگ ملک عبدالله اوج نگاه افراطی است. متاسفانه مصالح نظام و جهان اسلام را فدای کینه های خود می کنند. در آستانه یوم الله 22 بهمن و در سی و هفتمین بهار آزادی، هفته گذشته بخش اول مصاحبه اختصاصی روزنامه جمهوری اسلامی با آیت الله هاشمی رفسنجانی درباره ضرورت انقلاب و مسیری که تاکنون پیموده است در این روزنامه به چاپ رسید. بخش دوم و پایانی این مصاحبه که در جلسه ای دیگر انجام شد را این روزنامه در شماره روز یک شنبه 26 بهمن منتشر کرده که نظر به اهمیت آن از سوی جماران عینا در پی می آید: اکنون که توفیق ارائه این قسمت از مصاحبه نصیب شده است، لازم میدانیم توجه خوانندگان محترم را به این نکته جلب نمائیم که مطالب مطرح شده در این مصاحبه، انعکاس ابهامات و سئوالاتی است که این روزها در اذهان بسیاری از مردم حتی در حوزه و دانشگاه وجود دارند. در مواجهه با این قبیل سئوالات و ابهامات، یک راه اینست که از کنار آنها عبور کنیم و هیچگونه تلاشی برای پاسخ دادن به آنها و ابهام زدایی از آنها به عمل نیاوریم و راه دیگر اینست که به سراغ کسانی برویم که با تمام وجود برای پا گرفتن انقلاب اسلامی و پیروزی آن تلاش کردند، در معماری نظام حکومتی برخاسته از آن سهم قابل ملاحظه ای داشتند و در نشیب و فرازهای طی شده در بیش از سه دهه و نیم که از عمر این انقلاب و این نظام گذشته است همواره حضوری موثر داشتند. روزنامه جمهوری اسلامی، راه دوم را به این دلیل ترجیح میدهد که اطمینان دارد برای تمام این سئوال ها و ابهامات پاسخ های قانع کننده و توضیحات روشنگری وجود دارد و مسکوت گذاشتن آنها نه تنها مشکلی را حل نخواهد کرد بلکه بر سئوالات و ابهامات خواهد افزود. انتخاب آیت الله هاشمی رفسنجانی برای مطرح ساختن این سئوالات و ابهامات با ایشان به این دلیل است که ایشان بطور کامل از ویژگی های لازم برای ابهام زدائی و پاسخ گوئی به سئوالات برخوردارند و با اشرافی که به دلیل حضور در تمام مراحل انقلاب و شکل گیری نظام جمهوری اسلامی و مسیر طی شده تا امروز داشته و دارند می توانند در این زمینه به بهترین وجه اظهارنظر کنند. این واقعیت، در همین مصاحبه کاملاً مشهود است و شما که آن را میخوانید نیز به همین نتیجه خواهید رسید. برخی نکات مهم که در مصاحبه آمده عبارتند از: * این نظام با همه مشکلاتی که دارد، بهترین شکل حکومت در نظام های منطقه وحتی جهان است * بنی صدر، معجونی بود که صد بار مستبدتر از همه کسانی است که در ذهن شماست. اصلاً در مسائل مشورت پذیر نبود. او با واسطه به امام رسانده بود که من 53 درصد رای دارم و رای شما 47 درصد است و نمی توانید به من امر کنید * آنچه من میفهمم اینست که الآن مصلحت اینست که این نظام را حفظ کنیم و راهش انتخابات در محدوده قانون و نظام است * من، عقیده جدی دارم و اگر نداشتم در این نظام کار نمی کردم. ما که اهل بیتی هستیم و ولایت داریم در این مکتب، می توانیم در کشوری مثل ایران برای گسترش دین کار کنیم * همین الآن هم با همه این عیب هائی که در ذهن شماست، در تمام منطقه مستقل ترین کشور هستیم و پیشرفت هم کردیم * نباید ضرورت انقلاب را منکر شویم و نباید موفقیت انقلاب را منکر شویم ولی نباید خود شیفته شویم و باید به عملکرد خود انتقاد داشته باشیم تا بهتر شود * اگر ما افراطی های کشورمان را مهار نمی کردیم، بعضی ها از تکفیری ها کم نداشتند. اینک توجه شما را به متن این مصاحبه جلب می نمائیم. * بسم الله الرحمن الرحیم، از جناب عالی تشکر می کنم که اجازه داده اید باعث زحمت دوباره شویم و مصاحبه را به مناسبت دهه فجر ادامه دهیم، ضمن اینکه دهه فجر را خدمت جناب عالی تبریک عرض می کنم. در جلسه گذشته بحث ها یک مقدار طولانی شد. درباره اصل ماجرای انقلاب و اینکه اصولی و درست بود و پشیمان نیستیم، صحبت شد که بیانات حضرت عالی خیلی مستوفی، مستدل و خوب بود. سوالات همان جلسه را صریح تر مطرح می کنیم. * یکی اینکه اصلاً ضرورتی داشت که ما انقلاب کنیم یا نه؟ سوال دوم اینکه آیا انقلاب مسیرش را درست رفت یا نه؟ - بله، امروز می خواهیم سوالات بیشتری مطرح کنیم و به همین دلیل قاعدتاً اگر جواب ها مختصرتر باشد، به همه سوال ها می رسیم و همه مطالبی که آقایان در نظر دارند، مطرح می شود. * بسم الله الرحمن الرحیم. من هم مجدداً از حضور حضرت عالی تشکر می کنم و به سهم خودم دهه فجر را تبریک عرض می کنم. آنچه در جلسه قبل مطرح شد، چهار محور بود. یکی ناظر به جهات ثبوتی انقلاب و ضرورت آن بود، مرحله دوم از منظر اثباتی بود که آیا شرایط اقتضا می کرد یا نه؟ منظر سوم این بود که آیا راه را درست طی کرده ایم یا نه؟ حضرت عالی هم مستوفی بحث فرمودید. یک محور دیگر مانده که من آن را با توضیحی مطرح می کنم. همان گونه که آن جلسه هم عرض کردم، معنای این سوالات لزوماً این نیست که ما هم چنین اشکالاتی داریم. محور چهارم این است که با توجه به این همه هزینه ای که تاکنون از نظر مادی و معنوی، هم برای بقا و هم برای حصول انقلاب صورت گرفته، واقعاً بین دستاوردها و هزینه هایی که شده، تناسبی برقرار هست یا نه؟ به عبارت دیگر واقعاً صرف می کرد که انقلاب صورت بگیرد؟ مخصوصاً در سال های اخیر، برخی ها با پرسش هایی مواجه شده اند و پس از مقایسه آنچه که قبل از انقلاب بوده و بعد از انقلاب شده و یا مقایسه جامعه ما و دیگر جوامع، این سوال به صورت جدی برایشان مطرح است. از این نظر آیا هزینه ها ی مادی و معنوی که تاکنون شده، در راستای اهداف انقلاب بود؟ وضعی که اینک در آن قرار داریم، وضعی که به فرض اگر انقلاب نمی شد، در ایران بود و وضع آینده در این پرسش نهفته است. چون بعضی ها می گویند: اگر انقلاب نمی شد، به هر حال کشوری بود ولو با یک رژیم نامشروع و رژیم پهلوی هم برای بقای خودش خدماتی ارایه می داد. یعنی این گونه نبود که بایستد و برای آینده کاری نکند. در وضع فعلی و از نظر اقتصاد، معیشت، فرهنگ، فساد اجتماعی و سیاسی هم مسایلی مطرح شده است. به هر حال سیستمی را طراحی کردیم که براساس آن هشت سال سرنوشت یک کشور و فرصت هایی را که خیلی ارزشمند بوده، در اختیار یک جریان یا شخصی قرار گرفت و همه گونه هم حمایت شد. این هشت سال خوب یا بد که خیلی بد بود گذشت. برای مردم مساله جایگاه روحانیت و ارزش های دینی مهم است و این دغدغه ها، در وجود کسانی است که به این انقلاب تعلق خاطر دارند و در این کشور زحمت کشیده اند. حضرت عالی و امثال حضرت عالی مبارزه کردید و زحمت کشیدید، ولی همه مردم این انقلاب را دوست دارند. الان که در یک فضای صمیمی داریم بحث می کنیم، آیا بین دستاوردهایی که داریم و هزینه هایی که شده و ذهنیتی که نسبت به دین، مذهب، حکومت دینی و دیدگاه ها و شخصیت حضرت امام، وجود دارد، تناسبی هست؟ درست است که الان بلندگو دست کسانی هست که ممکن است خودشان مسبب این وضعیت باشند و همیشه از خوبی ها می گویند و انگار هیچ عیبی نداریم. اما اینها واقعیت های اجتماعی نیست. نگرانی اصلی ما این است که اگر این روند ادامه پیدا کند، واقعاً سرنوشت این انقلاب چه می شود؟ اگر یک سرنوشت مبهم جلوی چشمان ما باشد، واقعاً می ارزید چنین انقلابی صورت بگیرد؟ ممکن است بفرمایید که همه اینها را پیش بینی نمی کردیم و بعدها در عمل اتفاق افتاد و باید از انقلاب دفاع کنیم که من این را قبول دارم. ولی اگر واقعاً شرایط مشابهی در یک کشور و در یک جامعه دیگر بوجود بیاید، آیا حضرت عالی انقلابی را که در ایران واقع شد، تجویز می فرمایید؟ هاشمی رفسنجانی - -بسم الله الرحمن الرحیم، اولاً من از کلیت انقلاب و اهداف متعالی آن دفاع می کنم. ثانیاً نمی خواهم از همه اتفاقاتی که افتاده، دفاع کنم. از همان روز اول هم نسبت به بعضی از مسایل انتقاد داشتیم. وقتی انقلاب شروع شد و ما پیروز شدیم، انتقاد داشتیم که مشخص شده و در تاریخ ثبت است. پس من این گونه فکر نمی کنم که همه آنچه را که عمل شده، درست بود. کارهای بدی هم انجام گرفته است. اولین سوال شما این است که با این هزینه هایی که دادیم، آیا می ارزید انقلاب کنیم یا نه؟ جواب این است که اولاً معلوم نیست انسان همیشه فکر کند که این هزینه ها پیش می آید و ثانیاً احتمالش داده می شد. به هر حال هر کس در هر جا انقلاب می کند، اتفاقاتی به دنبال خواهد داشت. حتی وقتی که پیامبر(ص) آمدند و دین اسلام را آوردند، ادیان دیگر بودند و مردم هم دنبال دینشان بودند. معلوم است که از این اتفاقات می افتد و این نمی شود که انسانی بیاید جامعه ای را دگرگون کند و فکر کند که همه دنبالش می آیند. حتماً عده ای مخالفت می کنند و جنگ و دعوا می شود. در تاریخ اسلام می خوانیم که پیامبر(ص) بعد از حضورشان چقدر جنگ کردند و چقدر کشته در آن زمان در آن منطقه کوچک پیش آمد! آیا می ارزید که این کار را بکنند؟ مگر خود حضرت علی(ع) که آمدند و خلافت را قبول کردند علم غیب ایشان را ندیده می گیریم جنگ جمل، جنگ نهروان و جنگ صفین پیش نیامد؟ اتفاقاً همین، سوالی بود که ده نفر از بهترین شخصیت های آن روز شیعه از حضرت علی(ع) که حالت استیضاح هم داشت، کردند و گفتند که چرا این گونه شد و چرا شما این کار را کردید؟ چرا خلافت را به دیگران واگذار کردید و الان آمدید و شرایط این گونه را تحویل گرفتید و این همه خسارت به بار آمد؟ جوابی که حضرت دادند، بسیار عقلانی و با توجه به مجموعه شرایط بود و بنا شد که آن ده نفر به نمازهای جمعه بروند و مسایل را بگویند. در همین انقلاب، ما که نمی خواستیم با کشور همسایه خود بجنگیم، ولی پیش آمد. ممکن است شرایط به گونه ای بود که اگر مدیریت می شد، جنگ نمی شد. البته شواهد و اسناد تاریخی که بعدها دیدیم، تاکید می کنند که تحمیل کردن جنگ بر ایران حتمی بود. به هر حال جنگیدیم و 8 سال خسارت های فراوان دادیم، مخصوصاً بهترین جوانان کشور را از دست دادیم. اما مقدمه ای شد برای اینکه صدام و حزب بعث از منطقه کَنده شوند. صدام و حزب بعث موجود خطرناکی بودند و ممکن بود همه منطقه را به دردسر بیندازند. اینکه الان بگوییم می ارزید یا نه؟ معنایش این است که هر کاری انسان بکند و در مسیر آن مشکلاتی پیش بیاید، این سوال پیش می آید که آیا می ارزید ما این کار را بکنیم؟ در زمان مبارزه محاسباتی می شد که با آن محاسبات، علیه رژیم پهلوی مبارزه می کردیم و به زندان می رفتیم. حتماً در مراحل مختلف، آن هم در کاری به بزرگی انقلاب اشتباهاتی شده که باید با واقع بینی اشتباهات را بگوییم. من در اصل کار و ضرورت اثرات انقلاب شکّی ندارم. نظام شاهنشاهی را برانداختیم. این را همه می پذیرند که اصلاً نظام شاهنشاهی غلط است و بشر نمی تواند با آن نظام زندگی کند. مگر نظم سلطنتی مثل انگلیس که شاه فقط الگویی برای کار و تشریفاتی است. اما حکومت سلطنتی مساله واقعاً خطرناک است و قانون آن در این شرایط دنیا اصلاً معنایی ندارد. بعد از پیروزی نظام را محکم کردیم. یعنی از روز اول درست کار کردیم تا پایه انقلاب محکم شود. در طول این 35 سال اتفاقاتی افتاد که مربوط به عملکرد است. فکر می کنم حرف های شما هم درباره عملکرد باشد. بله اشتباهاتی در عملکرد می بینم و شاید در هیچ موردی هم ساکت نبودم و خودم دنبال آن بودم و راضی هم نبودم. ولی اصل نظام و خدمت به نظام را لازم می دانم و هنوز هم لازم می دانم. این نظام با همه این مشکلاتی که دارد، بهترین شکل حکومت در نظام های منطقه ای و حتی جهان اسلام است. البته جایی مثل ایران و با این ویژگی ها و با عقاید تشیع پیدا نمی کنید. ما شیعه هستیم و نمی خواهیم مذهب خود را ندیده بگیریم. بالاخره توانستیم حکومتی در این زمان و در بهترین جای منطقه که ایران است، شکل دهیم که مردمش از اول علاقه مند به اهل بیت(ع) بودند. روشن است که اساس کار درست است. یکی یکی عملکردها را بگویید تا درباره آنها بحث کنیم. * به هر حال سیستمی درست کردیم که قانون اساسی دارد. اما گاهی گفته می شود قانون اساسی یک اصل بیشتر ندارد و آن اصل چهار است که تفسیر اصل آن را به دست فقهایی که منصوب هستند، سپردیم. فعلاً کاری به جهات شرعی و غیرشرعی آن نداریم، اما الان ضمانت اجرایی کامل این قوانین، به یک جایگاه و یک نفر بر می گردد. بحث سر مشروعیت و عدم مشروعیت نیست. بحث سر این است که بازده این نحوه سیستم و این قانونگذاری در مقایسه با نظامی که قبلاً بود، چگونه است؟ در گذشته هم قانون بود، اما التزام به قانون نبود. می دانیم که بسیاری از قوانین سابق را بعد از انقلاب تجدیدنظر کردیم و دیدیم همان قانون قبلی درست بود و دوباره برگشتیم. هاشمی رفسنجانی - شما می گویید که اگر یک نفر همه اختیارات را داشته باشد و جوابگو هم نباشد، انحراف از قانون است. اما در ساختار ما چنین نیست. سازمان ما خوب طراحی شده است. یعنی طراحی اش این گونه بود که 80 نفر از مجتهدان عادل که دارای همه شرایط هستند و مردم آنها را انتخاب کردند، در خبرگان برای انتخاب و نظارت بر رهبری حضور دارند. اولاً می خواستیم حق مردم را محفوظ نگه داریم که حفظ کردیم. چون مردم نمایندگان خبرگان را انتخاب می کنند. یعنی اینها نماینده افکار مردم هستند و مثل نمایندگان مجلس، باید افکار مردم را منعکس کنند و اگر این کار را نکنند، در مقابل مردم مسوول هستند. سازمان درستی را تنظیم کردیم تا انسانی را با آن شرایط انتخاب کنند. حتی در قانونی که همین خبرگان نوشتند، راه عزل هم آمده است. وظیفه خبرگان مشخص است. کمیسیون تحقیق درست کردند. کمیسیون تحقیق متشکل از ده نفر از فحول علماست که باید دایماً عملکرد رهبری و سازمان های مربوط به ایشان را زیرنظر بگیرند و به خبرگان گزارش بدهند. یا آنها را به خبرگان دعوت کنند که بیایند و جواب بدهند. ما الان یک بند یک صفحه ای در آیین نامه خبرگان داریم و قانون است که چگونه به این موضوع رسیدگی کنیم. اگر می گویید سازماندهی خوب نشده است، من معتقدم سازماندهی، خیلی خوب شده است. اینکه یک نفر این گونه داشته باشیم، این برای ایران و با مبانی تشیع که ما به آنها معتقد هستیم، تازگی ندارد. نظام ولایی نظر همه فقهاست. البته بعضی ها قبول ندارند و محدود به امور حسبیه می دانند. آیت الله منتظری بهترین و مفصل ترین کتاب ها را درباره ولایت فقیه نوشت. قبلاً هم گفتم در پیش نویس قانون نبود و خود آیت الله منتظری آورد. ایشان رئیس خبرگان بود و این را در دستور آورد و دفاع کردند و تصویب شد. من این را قبول دارم و اگر به مقتضیات آنچه که نوشتیم و قانون قطعی است، عمل شود، بسیار خوب است. یعنی جایی باشد که براساس عدالت، تقوا، مدیریت و همان شرط هایی که در قانون آمده، از شرایط رهبری مواظبت کند تا مقبول باشد و مردم هم او را قبول داشته باشند. این است که می گوییم فصل الخطاب و ضامن عدالت و خیلی چیزهاست و اگر انحراف پیدا شود، این مسایل هم می تواند اتفاق بیفتد. * چیزی که خیلی مهم است، این است که این تئوری پردازی ها در عمل هم درست جواب بدهد. اگر چنین تئوری پردازی هایی بشود و نظریه های خیلی خوبی مطرح شود و روی کاغذ هم بیاید و به عنوان قانون هم مطرح شود، ولی در میدان عمل این امکان وجود داشته باشد که به قوانین عمل نشود و آب از آب تکان نخورد و مملکت به یک طرف دیگر، غیر از آن طرفی که قانون در نظر گرفته، برود، در آنجا چه باید کرد؟ هاشمی رفسنجانی - - هرکار مثبتی که در دنیا بشود، احتمال انحراف در آن پیش می آید. همه کارهای اجتماعی بشر این گونه است. حتی دینی که می آید، اتفاقاتی می افتد، ظلم هایی می شود و جنگ هایی اتفاق می افتد. اگر غیر از این بود که خداوند چنین انسانی را خلق نمی کرد. یعنی همان حرف ملائکه می شد که چرا می خواهید انسان خلق کنید؟! در بشر این گونه، هرکاری کنید، این اتفاق می افتد و احتمالش هست. البته پیش بینی حراست آن هم می شود و در اینجا هم پیش بینی هم شده است. یعنی کاملاً با تجربه پیش بینی شده بود و می بایست درست عمل می شد، همان موقع برای غیر از امام(ره)، شورای پنج نفری در قانون اساسی بود. البته شاید مدیریتش ضعیف می شد، ولی اطمینانش بیشتر بود و ما هم که گرداننده بودیم، به شورا رسیدیم و سه نفر را معرفی کردیم. درست هم انتخاب کردیم. آیت الله خامنه ای، آیت الله موسوی اردبیلی و آیت الله مشکینی بودند. گفتیم اینها شورا باشند و به مجلس خبرگان آوردیم، اول موضوع رهبری فردی یا شورایی بودن مطرح شد و آیت الله خامنه ای از رهبری شورایی حمایت کردند و من هم وقت خواسته بودم که نوبت نرسید و رهبری فردی با اکثریت رای آورد. وقتی فردی رای آورد، نوبت به انتخاب فرد رسید. خودم را می گویم و شاید نظر همه کسانی که رای دادند همین باشد، که کسی مناسب تر از آیت الله خامنه ای نبود. الان هم همین است. من همین مقدار جواب سوال شما را می دهم و شما هم جواب سوال مرا بدهید که اگر فردا آیت الله خامنه ای نباشد، چه کسی را دارید که به عهده بگیرد و مثل ایشان سابقه انقلابی، اجتهاد و آشنایی با همه شرایط کشور و جهان داشته باشند، به خصوص نیروهای مسلح را خوب بشناسند. * اشکال ما همین جاست. همه ما برای سلامتی ایشان دعا می کنیم. اشکال ما همین است که خدای نخواسته اگر مشکلی برای ایشان به وجود بیاید، سرنوشت این نظام اسلامی و نظام ولایت فقیه با این قانون اساسی، می خواهد به دست چه کسی سپرده شود؟ هاشمی رفسنجانی - من می گویم کاری که کردیم، در زمان خودش کار درستی بود. اینکه به دست چه کسی می افتد، یک نگرانی برحق است. امّا اگر اشکالی هست، در عملکرد خبرگان است. اگر خبرگان به وظیفه خودشان درست عمل کنند، در صورت نبودن یک فرد مناسب حتماً می توانند شورایی کنند. چون قانون شوراشدن هم باز است. شاید در آینده بدون شورا نتوانند کار درستی انجام بدهند. البته این کار تا حدودی به مردم هم بر می گردد، چون اگر مردم نمایندگان خود را درست انتخاب کنند، می توان امیدوار بود. اتفاق بد در مجلس و هر جای دیگر که مردم بد انتخاب کنند، می افتد. در دنیا هم می افتد. اصلاً شما جایی را پیدا نمی کنید که در عبور از همه گردنه های مشکل، کاملاً درست عمل کرده باشند. * همانطور که می فرمائید نظام های سیاسی مشکلاتی در عمل پیدا می کنند. ولی در برابر مشکلاتی که پیدا می شود، سعی می کنند نظام را بازسازی کنند. الان 25 سال از بازنگری قانون اساسی گذشته است. حتماً این ساختار یک مشکلاتی دارد که در عمل خودش را نشان می دهد. من دو مثال می زنم، در همان شورای بازنگری قانون اساسی، طرحی آورده شد که به طرح توقیت معروف شد که رهبری ده ساله باشد و بعد از ده سال مجلس خبرگان بنشیند و عملکرد را بررسی کند و اگر تایید شد، تمدید کند و اگر نخواست، کس دیگری را انتخاب کند. یا طرح دیگری به نام نظارت بر عملکرد رهبری آورده شد که آن موقع تقریباً جناح چپ مخالفت کردند و به نتیجه نرسید و در قانون اساسی در همین حد تصویب شد که نظارت بر بقای شرایط باشد. یعنی نظارت در حدی باشد که بگویند شرایط در رهبری باقی است. لذا الان استدلال می کنند و می گویند که مجلس خبرگان اصلاً حق نظارت بر عملکرد ندارد و فقط نظارت بر بقای شرایط است. هاشمی رفسنجانی - این حرف ها کم لطفی به نظام و ظلم به قانون اساسی، رهبری و مقام ولایت فقیه است. * لازمه نظارت بر شرایط این است که نظارت بر عملکرد صورت بگیرد. عرضم این است که اگر آن طرح در شورای بازنگری تصویب می شد، الان دیگر کسی نمی توانست استدلال کند که با این قانون اساسی شما نمی توانید بر رهبری نظارت کنید. اگر در ساختارمان مشکلاتی می بینیم، نباید مقاومت کنیم و به دنبال بازسازی ساختار نباشیم. سوال من این است که حضرت عالی همه مشکلات را مربوط به عملکرد می دانید؟ هاشمی رفسنجانی - همه مربوط به عملکرد است. * یعنی در ساختار هیچ مشکلی نمی بینید؟ هاشمی رفسنجانی - همین را که الان شما مثال زدید، یعنی رهبری ده سال باشد، رای نیارود. خود آیت الله خامنه ای از کسانی بود که به من گفتند: من احساس خفقان می کنم که انسان بخواهد برای همیشه بماند و مردم هم هیچ چاره ای نداشته باشند. مخالف بودند و خیلی ها هم مخالف بودند و بحث کردیم. اما موقت بودن زمان رهبری رای نیاورد. در جمعی رای نیاورد که نخبه های آن روز بودند و امام آنها را انتخاب کرده بودند که این کار را بکنند. * در واقع جامعه مدرسین آن نامه را نوشت و بحث شورا تحت تاثیر قرار گرفت. هاشمی رفسنجانی - بالاخره امام آن کار را کردند. بهترین فرد هم بود که ایشان انتخاب کنند. اگر به خودمان واگذار می شد که خیلی مشکل بود. ما جایگزین امام را خوب و درست کردیم. آن را درست کردیم که مجلس خبرگان این کار را بکند و مجلس خبرگان هم کرد و قانون شد. یعنی الان قانون داریم. آیین نامه را بخوانید. اولین اشکالی که هیات تحقیق در شرایط رهبری ببیند، باید گزارش دهد. اینکه چگونه جلسه تشکیل می دهد و چکار می کند، به طور مفصل آمده است. اینهایی که این حرف را می زنند، از روی عدم آگاهی می زنند. اگر به قوانین خبرگان عمل کنیم، هیچ مشکلی نداریم و بن بستی در کار نیست. خبرگان قانونی گذراندند که هر یک سازمان های زیر نظر رهبری که از آنها خواسته شده باید در هر اجلاس گزارش بدهند و ده سوال از آنها بشود و جواب بدهند. رهبری هم اشکالی به آن نگرفتند. بعد ها دعوت کردیم که بیایند. مثلاً گفتیم که رئیس سازمان صداوسیما بیاید. بعد از مدتی گفتند که ما نمی آییم. به همه گفتیم که بیایند که هیچ کدام نیامدند. در آخر یک مورد آسان پیدا کردیم و گفتیم که رئیس شورای سیاست گذاری ائمه جمعه بیاید. در ابتدا همه خوشحال می شدند، اما وقتی موعد می شد، نمی آمدند. رئیس شورای ائمه جمعه هم نیامد. خودم رئیس مجمع بودم و رفتم گزارش مجمع را دادم و گفتم که سوالات خود را مطرح کنند تا قانون اجرا شود. وقتی که اجرا شد، به آیت الله طبسی که قبلاً خوشحال شده بود و می گفت که ما هم می آییم و گزارش می دهیم، گفتیم که دفعه بعد شما بیایید. ایشان هم خواست بیاید که یک دفعه گفت: من نمی آیم و راضی نیستم. رهبری هم گفته بودند هرکسی که خودش داوطلب باشد، می تواند بیاید. * وقتی مشکل انتخابات پیش آمده بود، حضرت عالی فرمودید افغانستان یک لویی جرگه دارد که مشکلش را حل می کند. اما در داخل کشور ما هر مشکلی که پیش آمد، پیچیدگی اش بیشتر شد. نتیجه این شد که چند نفر حضرت عالی را ردّ صلاحیت کنند. یک مملکت را به دست شخصی بدهند که برای شهرداری یک شهر کوچک هم مناسب نیست. او را تایید صلاحیت و حضرت عالی را ردّ صلاحیت می کنند. هاشمی رفسنجانی - من از درستی ساختار می گویم و شما به عملکرد اشکال می گیرید. مگر قوانین قرآن آسمانی نیست؟ آیا همین الان در عمل به آنهایی که مسلم هستند، تخلف نمی شود؟ آیا در دین خودمان و بین معتقدین همه یکسان هستند؟ حرف ملائکه را به یاد آورید که به خدا می زدند. خداوند بشری ساخته که به او عقل داده و شیطان را هم در وجودش گذاشته که گاهی شیطان و گاهی عقل غلبه می کند. * فرمایش شما کاملاً درست است، ولی نکته این است که اگر به اشتباهات و سوءتدبیر ها رسیدیم، رفع کنیم و اگر بناست نظارت تقویت شود، نظارت را تقویت کنیم. هاشمی رفسنجانی - پیش بینی ها، خوب بود. ممکن است ما هم اشتباهاتی داشته باشیم. در بین روحانیون بهتر از امام نداشتیم که انقلاب کردیم. حدود 14 سال نبودند و مردم و شاگردانش مبارزه را حفظ کردند و نگه داشتند. امام که آمدند و انقلاب پیروز شد، بعد از مدتی خواستیم رئیس جمهور انتخاب کنیم. نظر ما این بود که در کنار بنی صدر، آقای بهشتی هم در انتخابات باشد. اما امام نگذاشتند و جلویمان را گرفتند. شخص امام با مصلحت بینی خودشان جلو ما را گرفتند. می خواهم بگویم شما جایی را پیدا نمی کنید که بشر اشتباه نکند و جایی هم پیدا نمی کنید که بی قانونی نشود. این اتفاق می افتد. فکر می کنم ساختار را خوب طراحی کردیم که براساس آن خوب پیش رفتیم، خوب سازماندهی کردیم و خوب از مشکلات عبور کردیم. * به مناسبت مطلبی که درباره آقای بهشتی و بنی صدر فرموده اید، موضوعی بود که امام معتقد بودند روحانیون در کار اجرایی نیایند و آن وقت می فرمودند که رئیس جمهور نشوند. وقتی بحث آیت الله خامنه ای برای ریاست جمهوری مطرح شد، خدمت شما عرض کردیم که شما با امام صحبت کنید، بلکه امام قبول کنند. شما صحبت کردید و امام از نظرشان برگشتند. سوالی که به این مناسبت می خواهم خدمت شما عرض کنم، این است که الان بعد از 35 سال که از انقلاب و این جریانات و این ریاست جمهوری ها گذشته، به نظر شما آن نظر امام که می گفتند روحانیون وارد کار اجرایی نشوند، درست بود یا کار درست همان بود که برگشتند و روحانیون وارد کار اجرایی شدند؟ کدام درست بود؟ هاشمی رفسنجانی - دومی درست بود. البته باید شرایط تبلیغات قبل از انتخابات عادلانه و مبتنی بر واقعیت ها باشد. آقای بنی صدر به خاطر مخالفتی که با نهضت آزادی و همه مبارزین و ما داشت، یکی، دو سال به همه جای کشور می رفت و سخنرانی می کرد و هر چه می خواست، می گفت و وعده می داد. مردم مشکلاتی در اقتصاد و زندگی داشتند و می دیدند او همان مشکلات را می گوید که به او رای دادند. ولی او معجونی بود که صد بار مستبدتر از همه کسانی است که در ذهن شماست. اصلاً در مسائل مشورت پذیر نبود. امام هم فهمیدند و کار به جایی رسید که او با واسطه به امام رساند که رای من در بین مردم از شما بیشتر است. رای من53 درصد و رای شما 47 درصد است. شما نمی توانید به من امر کنید. تا این مقدار جلو رفت. در جنگ وارد شد و اجازه نمی داد که نیروهای مردمی بیایند. ارتش ما تقریباً دست نخورده بود و معلوم بود که می تواند در مقابل عراق دفاع کند، اما به ارتش هم میدان نمی داد. بنی صدر اشتباهات زیادی داشت که امام به مرور متوجه شدند و فهمیدند. ما قبلاً این گونه آدم ها را بیشتر می شناختیم و با اینها سروکار داشتیم. * آن واسطه چه کسی بود؟ بنی صدر صحبت خود را چگونه به امام رساند که من 53 درصد و شما 47 درصد رای دارید؟ هاشمی رفسنجانی - این را در جلسه ای گفته بود و از آن جلسه به امام گفتند. از آقایانی که بودند، آمدند به من گفتند. فکر می کنم آقای عمید زنجانی گفته بود. دقیقاً یادم نیست. * اگر از همان نقطه ای که جناب عالی مطلب را قطع کردید، دنبال کنیم، بهتر می شود. معمولاً در نظام های سیاسی یا از قبل پیش بینی می کنند و یا اگر پیش بینی نکردند، امکان ترمیم را باز می گذارند. مثلاً در بعضی کشورها دادگاه قانون اساسی دارند که راجع به خود قانون اساسی یا راجع به عملکرد، به آن دادگاه مراجعه می کنند و می توان حتی راجع به اصل قانون اساسی یعنی اصلی که منجر به چنین مسئله ای شده، تجدیدنظر کرد. ما این را به خود مجلس خبرگان واگذار کردیم. به خصوص که مجلس خبرگان کار عجیبی هم انجام داده و آن، این است که برای صلاحیت، کاندیدهای خودش را به نهادی واگذار کرده که مجلس خبرگان باید بر آن نظارت کند. موضوع دوم این است که به نظر می رسد گذشته از خاستگاه مشروعیت نظام که ممکن است درباره آن گفت وگوهای مختلفی وجود داشته باشد، در اندیشه کسانی که در شکل گیری انقلاب مشارکت کرده اند، مسئله رضایت مردم به عنوان عنصر مقوّم انقلاب، حکومت و نظام اسلامی مطرح بود. به این معنا که اگر جامعه در نقطه ای به این رسید که با این سیستم رضایت عمومی تامین نمی شود، باید راهکاری باشد که بتواند با تصمیم گیری خود را ترمیم کند و اگر در جایی گیر کرده است، خود را از بن بست خارج نماید. نگاه شما نسبت به این مسئله چگونه است؟ آیا عنصر رضایت مردم که هم علت موجبه و هم علت مبقیه نظام لااقل در آغاز نهضت و حرکت تلقی می شد، چنان نقش تعیین کننده ای ندارد که به مردم مجال بدهد تا درباره سیستمی که نمی تواند خودش را ترسیم کند، تصمیم بگیرند؟ همچنان که خود امام در بهشت زهرا راجع به تصمیمات گذشتگان برخورد کردند. هاشمی رفسنجانی - شما سه، چهار سوال را مطرح کردید. در مورد مجلس خبرگان که این تصمیم را گرفتیم، اولاً همان موقع بحث زیادی شد که ما برای صلاحیت نامزدها چه کسی را درنظر بگیریم؟ بعضی ها گفتند که مراجع و حوزه باشند. بحث شد که مراجع چه تکلیفی دارند؟ شاید اگر ما به آنها تکلیف کنیم، آنها بگویند که انجام نمی دهیم. ثانیاً آنها چقدر می توانند در این مسائل که وارد نیستند، نظر بدهند؟ این مورد رای نیاورد. بعضی ها گفتند که اگر خودمان انتخاب کنیم، بدتر می شود و می گویند که شما خودتان صلاحیت های خودتان را تایید می کنید. هر جا به ذهن ما رسید، جواب نداد. آخرش به خود شورای نگهبان رسیدیم. گروهی مکلّف بودند که اگر حکمی صادر شود، باید انجام بدهند. این مورد رای آورد. ثانیاً ما همین حالا می توانیم این را عوض کنیم و هیچ مشکلی ندارد. یعنی همه قوانین مربوط به خبرگان مال خودش است و می تواند قانون بگذراند. بنابراین راه خروج همیشه هست. حتی راه خروج قانون اساسی را که قبلاً ننوشته بودند، نوشتیم. الان راه خروج قانون اساسی هم هست و می توانیم همه اصولی را که مردم فکر می کنند مزاحم است، حذف کنیم. یعنی این هست و راهش هم خیلی روشن است که از این راه می توانیم، انجام بدهیم. مسئله رضایت مردم، همیشه جدّی بود که رفراندوم گذاشتیم. دو، سه اصل راجع به رفراندوم هست و می توانیم مسائل مهم را با رفراندوم بگذرانیم. الان در هیچ جا بن بست نداریم. از همه اینها که بگذریم، امام(ره) مجمع تشخیص مصلحت را طراحی کردند که بتواند بر خلاف قانون اساسی و فتواهایی که علما می دهند، مصلحت را تامین کند. اصلاً در ساختار بن بست نداریم. درباره عمل، از ملائکه که بگذرید، احتمال بدی در مورد همه ممکن است. یعنی الان معصوم نداریم. چند روز بعد از پیروزی حضرت موسی(ع)، پیروانش گوساله پرست شدند که خداوند همه را قتل عام کردند. حضرت موسی(ع) با آن همه معجزات و با عبور از نیل، پیامبر مردمی بود که یک دفعه گوساله پرست شدند. حضرت عیسی پیامبری به آن خوبی، آرامی و نجیبی بود که آن روزگار را بر سرش آوردند، با حضرت ابراهیم(ع) چکار کردند؟! اصلاً کجا سراغ دارید که بشر برای یک مدت طولانی در جاده حقیقت مانده باشد؟ * اگر عملکرد افراد می تواند جوری باشد که دور قانونی را در جایی سد کند، یعنی چرخش کار قانون را در جایی سد کند، منجر به ناکارآمدی یک نظام می شود. علی القائده عملکرد بد را باید در قانون پیش بینی کرد، یعنی باید در قانون گذاری پیش بینی کرد. هاشمی رفسنجانی - ما در همه جا پیش بینی کردیم. شما بگویید که در کجا پیش بینی نشده است؟ در مورد رهبری که شخص اول مملکت است، صراحت قانونی داریم که اگر عدالتش مخدوش شود، معزول است و خودش هم حق ندارد دیگر دخالت کند. * اگر در مقام اجرا به جاهایی برخورد کند که دیگر نتواند عملی شود و روح قانونی را تحقق نبخشد، باید برای آن فکری شود. هاشمی رفسنجانی - همه اینها راه حل دارند. مثلاً سیاست های کلی که در مجمع تصویب می شوند و رهبری هم طبق قانون تایید و اعلام می کنند، اگر اجرا نشود، ما ناظر هستیم و ناظر باید جلوی این را بگیرد و متوقفش کند و اگر مجلس یا قوه قضائیه و یا دولت خطا کردند، باید جلوی آن گرفته شود. * حالا می خواهیم از طرف مثبت حرکت کنیم، به این معنا که چنین وقایعی را پشت سر داریم که برای کشور مشکل زا شده است و حتی ارکان و پایه های مقبولیت و قابل دفاع بودن نظام را مورد تزلزل قرار داده است. این دفعه به عنوان یک فرد از شما می پرسیم، فردی که قبل از انقلاب و بعد از انقلاب دنبال اهداف انقلاب بوده است. یعنی داریم با آقای هاشمی رفسنجانی صحبت می کنیم و نه با آقای هاشمی، رئیس مجلس و نه عضو شورای انقلاب و نه رئیس جمهور و نه رئیس مجمع تشخیص. در چنین وضعیتی با توجه به اینکه جناب عالی راهکارهای پیش بینی شده در سیستم را به هر دلیلی ناکافی می دانید، به عنوان یک فرد فکر می کنید آیا زمان اینکه یک فکر جدّی درباره مسیری که کشور طی می کند بشود، فرا نرسیده است؟ هاشمی رفسنجانی - همیشه باید برای بهتر کردن آینده تلاش کرد. خود من اگر به آینده کشور امیدوار نبودم، نمی آمدم نامزد شوم. در سن 80 سالگی معلوم است که میل به این کار ندارم. می خواستم بن بست را بشکنم. حدس می زدم و استخاره هم کرده بودم که نشان می داد پیش نمی روم، ولی خوب آمده بود. فکر می کنم الان وقتش فرا رسیده، چون اکثریت مردم این وضع را قبول ندارند. مردم اصول انقلاب را قبول دارند، سیاسی کاری های مجلس را قبول ندارند، ناعدالتی های قوه قضائیه را قبول ندارند. اشکالاتی به دولت داشتند و نسبت به همین دولت هم دارند. من می گویم وقت آن است که مردم اقدام کنند تا انتخابات درستی انجام شود. البته الان خیلی از شخصیت های مورد قبول مردم وارد انتخابات نمی شوند، چون احساس خطر می کنند. ولی اگر این تفکر عامه وارد میدان شود، این کار انجام می شود. منتها این گونه نخواهد بود که انسان بگوید با یک انتخابات به طرف بهشت رفتیم. چون همان ها دوباره به یک معضل جدید تبدیل می شوند. همان گونه که در اصلاح طلب ها اتفاق افتاد. ما اواخر دولت احساس کردیم که دارند کار می کنند برای اینکه یک دولت تحمیلی بیاورند. به گونه ای عمل کردیم که مردم احساس نکنند رای آنها بی تاثیر است. دولت دیگر که آمد، چه کار کرد، غیر از اینکه پایه های خودش را زد؟ یعنی به گونه ای رفتار کرد که پایه خودش را زد. فرض کنید زمان آقای روحانی را می گویم، همین امروز و پیش از شما یکی از کارخانه دارهای کشور پیش من آمد و گفت که در یکی از استان ها استانداری آوردند که به جرم اینکه من به ستاد شما کمک کردم، کارخانه ذوب آهن مرا تعطیل کرده است. یعنی تا این حد و این گونه استانداری را گذاشتند. می گفت: این شخص تا آخر دوره دولت قبل رئیس یک مجتمع صنعتی در جنوب بود و از آنجا برداشتند و اینجا گذاشتند. هر دولتی بیاید، مشکلات با شدت و ضعف خواهد بود. دوباره افرادی از دغل ها سر بر می آورند. الان این مشکل در جامعه ما هست. آنچه من می فهمم، این است که الان مصلحت است که این نظام را حفظ کنیم که راهش انتخابات در محدوده قانون و نظام است. یعنی مثل آن دفعه مردم وارد شوند. بالاخره ما فداکاری کردیم. من مطمئن شده بودم که نمی توانم. براساس استخاره می گفتم: یا رهبری به من می گوید که نرو، یا شورای نگهبان رد می کند و یا در انتخابات خراب می کنند. ولی خوب شد که این وسط ماندم. مردم هم آماده هستند. یعنی تا گفتیم، مردم آن گونه جمع شدند. افکار عمومی الان مناسب است و این می طلبد که افراد آزاده بیشتر تلاش کنند. الان بعضی از مجلسی ها و دوستانشان نگران شدند. شخصی در قوه قضائیه روزنامه ها را جمع کرده و گفته که حق ندارید اسم فلانی را ببرید. گویا آقای دعایی در آن جلسه عصبانی شده بود. گفتند حق ندارید تصویر و اسم فلانی و آنهایی را که در فتنه محکوم شدند، بیاورید. گفته بودند که اگر این کار را بکنید، می بندیم. آقای دعایی بلند شد و گفت: اولاً نمی توانید این کار را بکنید و ثانیاً چرا این گونه می کنید؟ البته این حالت را منحصر به خودمان نمی دانم. به هر جای دنیا بروید، از این چیزها هست. افغانستانی ها بعد از این همه، به اینجا رسیدند که پنج ماه برای انتخاب افرادشان گرفتار شدند. * در آنجا به نام دین عمل نمی شود. هاشمی رفسنجانی - اتفاقاً در افغانستان هم قانون اساسی اسلامی تصویب کردند. * به عنوان دین و حکومت دینی که نیست. هاشمی رفسنجانی - آنها که حکومت اسلامی شدند. الان عراقی ها چه وضعی دارند؟ آنهایی که مجاهده می کردند، به جان هم افتادند. هر جا بروید، همین است. امام موسی صدر در لبنان خیلی فعال بود. آخرش گفت: من به این نتیجه رسیدم که السّیاسیون تُجّار الدّم ، یعنی سیاسیون تجار خون هستند و از مسائل کنار کشید. * اتفاقاً نکته ای که می خواستم عرض کنم، همین است. یکی از دوستان بسیار عزیز که حضرت عالی هم می شناسید، کتابی در باب حکومت دینی نوشتند که کتاب سال جمهوری اسلامی شد. زمانی که در دبیرخانه خبرگان، مسئول مرکز تحقیقات و مجله بودم، با اعضا خدمت آیت الله خامنه ای رفتیم. من ایشان را که معرفی کردم، آیت الله خامنه ای اشاره کردند که کتابتان را گذاشتم تا بخوانم. ایشان الان مدتی است که از مدرسین حوزه هستند. همین هفته جلسه ای در قم داشتند. چون قبلاً با هم بحث کرده بودیم، اختلاف نظرهایی در این جهت داریم. به هر حال کل فقه شیعه هیچ گاه جز حرکت امام خمینی(ره) روی خوشی به انقلاب و حرکت های انقلابیون نشان نداده است. معنای تلویحی این سخن این است که این هم نتیجه نداده و اشتباه بود. این همان سوال اولی است که در آن جلسه عرض کردم که حضرت عالی می فرمایید در داخل و خارج همیشه همین طور است. بنی عباس 502 یا 503 سال حکومت کردند. کسی هم به فکر انقلاب نبوده و فقهای شیعه هم به فکر نبودند. این بحث به سوال اول برمی گردد که آیا باز هم انقلاب را به کشورهای دیگر توصیه می فرمایید؟ هاشمی رفسنجانی - درباره تکرار انقلاب، این مربوط به مردم آن کشورهاست. در مورد بخش اول صحبت های شما اوّلاً این گونه که این گفته، نیست. مگر قبل از ما علمای نجف انقلاب مشروطه را بپا نکردند؟ چطور ایشان می گوید که علمای شیعه کاری نکردند؟ فاطمی ها در مصر، ادارسه در غرب آفریقا، علویان در گیلان و مراعشه در طبرستان حکومت های محلی داشتند. * به هر حال یک آدم صاحب نظر به این نتیجه رسیده، این حرف ها برای من طلبه گران است. هاشمی رفسنجانی - این حرف انکار بدیهیات است. برای اینکه علمای نجف بودند و علمای تهران هم به آنها کمک می کردند. قاجار را مجبور کردند تا مجلس را تصویب کنند و اجازه شکل گیری مجلس را دادند. مگر اینطور نبود؟ حتی علمای بعدی که مبارزه می کردند، وقتی که پهلوی آمد، به کرمانشاه مهاجرت کردند و دیدند که در آنجا نمی شود و به ترکیه رفتند و مبارزه می کردند. چون می خواستند حکومت را درست کنند یا برگردانند. مگر قبلش جمال الدین اسدآبادی و امثال ایشان چه کار می کردند؟ اگر به گذشته برگردید، در خیلی جاها می بینید که این گونه بوده است. بعضی ها این حرف را بدون سند می گویند. * حضرت عالی دوست دارید همیشه نسبت به آینده امید بدهید. هاشمی رفسنجانی - من عقیده جدی دارم و اگر نداشتم، در این نظام کار نمی کردم. ما که اهل بیتی هستیم و ولایت داریم، در این مکتب می توانیم در کشوری مثل ایران برای گسترش دین کار کنیم. اگر درست عمل کنیم و حکومت موفقی داشته باشیم، می توانیم. همین الان هم با همه این عیب هایی که در ذهن شماست، در تمام منطقه، مستقل ترین و امن ترین کشور هستیم و پیشرفت هم کردیم. مشکل اقتصادی داریم و یا مشکل مجلس و مسائل آنها را نبینید. همین ماهواره ای که الان در مدار زمین می گردد و پیام مخابره هم می کند، دستاورد انقلاب است. کار آن را از اواخر جنگ شروع کردیم. گروهی در جهاد سازندگی کار خود را روی موشک شروع کردند. برای اینکه بتوانند پرتاب کنند. موشک 140 کیلومتری را در اواخر جنگ آزمایش کردند و خودم به آنجا رفتم و آزمایش کردم. در اینجا کسی به ما کمک نکرده است. ماهواره را ساختیم و موشک پرتاب کننده اش را هم ساختیم و دیروز هم اولین پرتاب آزمایشی را انجام دادیم. آن موقع محسن ما در کانادا بود و هنوز دکترایش تمام نشده بود. چون رشته اش به درد اینها و بدنه موشک می خورد، گفتیم که بیاید و در آنجا نماند. جوانان ما زحمت کشیدند که کارهای سوخت جامد به نتیجه رسید و کار را به اینجا رساندند. ما در موشک این همه پیشرفت کردیم که الان به راحتی می توانیم موشک های قاره پیما بسازیم. اگر مشکلات تحریم را درست نکرده بودند، با قدرت خودمان به خیلی جاها می رسیدیم. منتها فعلاً سیاسی شده است. در اکثر صنایع جای خودمان را باز کردیم. در سلول های بنیادین، در نانو و در خیلی چیزها که به ما نمی دادند، راه پیدا کردیم. خرابی های کشور را ساختیم. عراق همان گونه مانده و ما کشور را خوب ساختیم. آب ها را مهار کردیم و کارهای زیادی کردیم و نمی توانیم بگوییم که ایران یک کشور عقب افتاده به آن صورت است. اینها در همین نظام و با همین شکل پیش آمده است. اگر عاقلانه تر رفتار کنیم، بهتر می شویم. ما که با کشورهای دیگر دعوا نداریم. ما که نمی خواهیم از آنها دستور بگیریم، می خواهیم با هم تعامل کنیم، اگر تعامل کنیم و دعوا نکنیم، می توانیم. شرطش رفتار اعتدالی و معقول است. نباید افراط کنیم. از اشتباهات ما این بود که زمانی افراط کردیم. نمی گویم اشتباه نداریم. ولی این دستاوردها هم بود. البته از این اشتباهات را هر انقلابی هم خواهد داشت. برای اینکه انقلابیون بی تجربه و کم تجربه هستند و این کارها را می کنند. من فکر می کنم مجموعاً ما نباید ضرورت انقلاب را منکر شویم و نباید موفقیت انقلاب را منکر شویم. ولی نباید خودشیفته شویم و باید به عملکرد خود انتقاد داشته باشیم تا بهتر شود. * یکی از امتیازات نظام جمهوری اسلامی که ریشه در تفکر تشیع و اهل بیت دارد، این است که تفکر افراطی موجود در دنیای اسلام امروز را که الان در قالب تکفیری سر در آورده، ندارد و یک تفکر اعتدالی دارد. در انتخابات پارسال هم که اعتدال رای آورد، در واقع همان مغز اصلی تفکر تشیع و نظام جمهوری اسلامی رای آورده است. آن چیزی که الان در دنیای اسلام می گذرد، تفکر داعش و النصره و مجموعه تکفیری هاست که همه جا را تهدید می کنند. اما اهل سنت ایران اصلاً با آنان نسبتی ندارند. یکی از مسئولین امنیتی کشور به من می گفت که بیش از 90 درصد سنی ها با ما و با این تفکر هستند. این در میدان عمل است و در غیر عمل شاید جور دیگری هم باشد. می خواستم نظر جناب عالی را از نظر ریشه ای بدانم که چرا در دنیای اسلام این مسایل پیش آمده که الان دارد آبروی اسلام را می برد و مشکلات زیادی درست کرده است؟ آیا خطری از ناحیه آنها نظام جمهوری اسلامی را تهدید می کند؟ در عین حال این کارهای آنها امتیازی برای ماست و شاید دنیا الان متوجه شده باشد که آن نگاهی که به تشیع و انقلاب اسلامی داشت، غلط بوده است. خواستم جناب عالی در این باره یک مقدار توضیح بفرمایید. هاشمی رفسنجانی - یک مقدار همین گونه است که شما می گویید، اما همین هم ارزان به دست نیامد. اگر ما افراطی های کشورمان را مهار نمی کردیم، بعضی ها از تکفیری ها کم نداشتند. چون داعیه حکومت جهانی داشتیم، بعضی ها برای خودشان رسالت می دانستند که کارهای افراطی کنند. خداوند رحم کرد و جنگ آن گونه تمام شد. بعد از جنگ اعتدال را سیاست کشور قرار دادیم و ارتباطمان را با دنیا طبیعی کردیم و کشورمان را ساختیم. افکارمان را متوجه مشکلات اقتصادی ناشی از انقلاب و جنگ کردیم. البته می دانیم کسانی که مخلص هستند، خیلی چیزها را نمی پسندیدند. همان موقع هم مقالاتی را علیه سیاست خارجی می نوشتند، اما مخلصانه می نوشتند و ما هم تحمل می کردیم. من فکر می کنم دلیلی نداریم که با همه دعوا کنیم. اگر ما واقعاً به صورت یک کشور معتدل، عاقل و با همان عقلانیتی که ائمه(ع) ما گفتند، در میدان بودیم، الان با همه این کشورها ارتباط داشتیم و کار می کردیم و اینها برای ما بازار و طرف بودند. ایران این ظرفیت را دارد که به خاطر مردم، خاک و مکتب اسلام و اهل بیت(ع) است. به هر حال ما هم گرفتار افراطی ها بودیم. الان تکفیری ها بیشتر به شیعه می تازند. منتها اکثریت سنی ها با آنها همراه نمی شوند. افراطی های سنی، شیعه را واجب القتل و مهدورالدم می دانند. می توانیم با عمل به اینها نشان بدهیم که این گونه نیستیم که واقعاً هم نیستیم. * نمونه جدید کارهای افراطی آنها پیام تبریک در مرگ ملک عبدالله است. گویا ملاک آنها مخالفت با شماست. چون وقتی حضرت عالی در فوت ملک عبدالله تسلیت گفتید، آنها در نماز جمعه تبریک گفتند. هاشمی رفسنجانی - این کار اوج نگاه افراطی است. متاسفانه مصالح نظام و جهان اسلام را فدای کینه های خود می کنند. * وقتی داعشی ها و تکفیری ها احکام خودشان را اجرا می کنند و گردن می زنند و آدم می سوزانند و کارهای دیگری می کنند، استناداتی به بعضی از کتب فقهی علمای خودشان دارند. متاسفانه درست می گویند، چون چنین فتواهایی هم وجود دارد و این گونه نیست که بدون ماخذ باشد. هاشمی رفسنجانی - بله، متاسفانه در دو طرف افراطیون کارهایی می کنند که احساسات مردم را جریحه دار می کنند. * نکته اصلی این است که بالاخره روحانیت چه سنی و چه شیعه قاعدتاً باید یک غربالگری نسبت به این مسایل انجام بدهد. یعنی در فقه شیعه و سنی افکار و فتواهایی هست که باید به مقتضای شرایط، به روز شوند. مثلاً الان بعضی از انواع اعدام ها را در کشور خودمان اجرا نمی کنیم و می گوییم درست نیست. دلیل آن اقتضائات زمان و مکان است. شاید لازم باشد علمای شیعه و سنی کنار هم بنشینند و در این مساله فکر کنند و مجال را از دست تندروها بگیرند. یعنی این گونه مسایل را ابطال کنند تا دیگر این کارها را نکنند. همزمان با کنگره تکفیری ها در قم، در جلسه ای که با حضور 100 تا 150 نفراز روحانیون و به صورت همزمان برگزار شده بود، گفتم: بحث سر مناسبات انسانی با دنیاست. الان علیه تکفیری ها کنگره تشکیل می دهیم. ولی دو، سه سال قبل در 200 متر آن طرف تر از دفتر ما فتوا و نظر دادند که یک حسینیه شیعیان 12 امامی را که درویش بودند، تخریب کردند. هاشمی رفسنجانی - من قبول دارم و بارها گفتم که هر کاری را خارج از مدار عقل انجام دهیم، بازخورد خواهد داشت. پس من دو بحث با شما داشتم. یک بحث این بود که اصلاً به فکر نباشید که کسی بتواند مدینه فاضله ای درست کند و انسانی که فرشته و جن در وجودش هست، بتواند مدینه فاضله درست کند. این نمی شود. اصلاً خداوند ما را این گونه قرار داده که آزمایش بشویم و خودمان راه را پیدا کنیم. باید تلاش بکنیم و ما واقعاً تلاشمان را کردیم. الان 60 سال است که داریم تلاش می کنیم، برای اینکه به جایی که می توانیم، برسیم. خیلی ها مثل من هستند که این کار را کردند و باز هم می کنند و انتظار آن نتیجه مطلق را هم نداریم. کما اینکه قبل از ما هم هیچ وقت نشده است. کسی را بهتر از حضرت علی(ع) در تاریخ بشر می شناسیم؟ چگونه با ایشان رفتار کردند؟ به تعبیر خودشان، مردم مثل یال اسب به صورت انبوه در خانه ایشان گرفتند که نزدیک بود امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در بین مردم پایمال شوند. به این صورت ایشان را آوردند، اما چند روز بعد دیدیم که همیشه جنگ بود و آدم های متقلب و دنیا طلب آن کارها را کردند. به هر حال اگر ما نقش خود را ایفا کنیم، به جایی می رسیم و اگر کار خوب کرده باشیم، خداوند به ما نتیجه می دهد و اگر هم بد کرده باشیم، باید جزایش را ببینیم. این وضع همه ما و همه تاریخ است. من مایوس نیستم که بتوانیم از این تجربه هایی که جامعه دارد، به یک حالت اعتدال برگردیم که در کشور بوجود بیاوریم. * درباره فقه حکومتی چه می فرمایید؟ هاشمی رفسنجانی - من همان موقع ها به قم رفتم و سخنرانی کردم و گفتم که حوزه این گونه نمی تواند فتوا بدهد و شما بیایید در کنار این حوزه یک حوزه دیگر درست کنید تا طلبه هایی که به سطح اجتهاد رسیدند، وارد این مدرسه شوند و هر کسی در رشته ای خاص درس بخواند. همه رشته های علوم انسانی و رشته های طبیعی و دیگر رشته ها را داشته باشیم تا احکام حکومت اسلامی از آن حوزه در بیاید. الان در حوزه ها از رموز حکومت در همه ابعادش اطلاعات ندارند که بخواهند این کار را بکنند. آدم های خوبی هستند و در کارشان زحمت کشیده اند. ببینید از عروه تا به حال چقدر در موضوعات رساله ها از آنچه که عروه را آقا سید محمدکاظم نوشت، پیشرفت کردیم؟ از این حوزه نمی توان انتظار آن گونه داشت. باید مواد درسی حوزه درست و براساس نیازهای امروز تنظیم شود. این حوزه برای همین کارهایی که می کند، خوب است. ولی باید در کنار این، یک جور دیگر به مسایل بپردازیم. اگر توقع داریم که تمام رفتار نظام، اسلامی باشد، لازم است فقه حکومتی مثل بحث های صلات، خمس، زکات، طهارت و حج توسعه داشته باشد. * از جناب عالی تشکر می کنیم که وقتتان را به روزنامه دادید و امروز هم یک مقدار با سوال های ما اذیت شدید. هاشمی رفسنجانی - نه، مسایل اساسی کشور را باید بررسی کرد و مطمئنم شما دلسوز هستید. از اینکه شما مشکلات را با هدف رفع آنها و بهتر کردن اوضاع کشور می گویید، حقیقتاً لذت می برم. ...
نوروز، آیینی کهن
محمد خسروی هفته نامه آیینه یزد به نام او که راهنمایی دیده ها و دلیل دل ها با اوست. همو که گردش سال و ماه و شبان و روزان به تدبیر اوست و دگرگونی عالم وجود، در کف با کفایت او.. .. تمنا داریم بهترین ها را برایمان مقرر کند. نوروز راز زیبایی شکفتن است. آغاز رستاخیز زمین، لحظه زایش و رویش است و جلوه ای از جمال الهی. مایه عبرت غفلت زدگان است و انبساط خاطر و شادمانی اندیشمندان. هوا به قول حافظ مسیح نفس می شود و نسیم، عنبر افشان. باد بهار تنور لاله را بر می افروزد و غنچه در عرق، غرق می شود و گل به جوش می آید. این مایه شور و نشاط نزد عارفان از آن جهت است که احیا گر هستی جلوه ای از زیبائیهای خویش را به منصه ظهور و بروز رسانده است. سبب این که چرا این روز را نوروز می نامند قول های مختلفی وجود دارد. اما آنچه در همه اقوال مشترک است این است که این روز به نحوی با آفرینش، مدنیت و دادگستری ارتباط دارد. آریاییان معتقد بودند که خداوند جهان را در شش روز آفرید و روز ششم به آفتاب فرمان حرکت داد تا همه موجودات از حرارت و روشنایی آن استفاده کنند و همان روز که آفتاب و افلاک به گردش در آمدند نوروز بود. خیام این موضوع را در نوروز نامه آورده است. شاعران و نویسندگان بزرگ پارسی گوی چون رودکی و منوچهری و فردوسی و سعدی و حافظ و مولوی و دیگران از متقدمین و متاخرین بهاریه ها سروده اند و در وصف نوروز دٌّر شاهوار ادب پارسی را به رشته زر در پیوسته اند که بیان آن اشعار نغز و شیرین را فرصتی در خور و بضاعتی موسع باید. از جمله آیین های نوروزی: میر نوروزی، روزهای مردگان و پنج شنبه آخر سال، خانه تکانی، کاشتن سبزه، سفره هفت سین، پوشیدن لباس نو، دید و بازدید و نوروز اول است جا دارد به یکی از آیین ها اشاره شود از جمله این آیین های کهن پیش از نوروز یاد کردن از مردگان است که به این مناسبت مردمان به گورستان می روند و خوراک می برند و به دیگران می دهند ابوریحان می نویسد... غذا پختن و بر مزار مردگان بردن در قرن چهارم رسم بوده است از خوارزم تا فارس. خوارزمیان پنج روز آخر اسفند و پنج روز دیگری که در پی آن است و ملحق به این ماه، مانند اهالی فارس در روزهای فروردگان برای ارواح مردگان در گورستان غذا می گذارند یکی از صورت های به جا مانده این رسم در شهر و روستا به گورستان رفتن در پنج شنبه آخر سال است به ویژه خانواده هایی که در طول سال عضوی را از دست داده اند رفتن به زیارتگاه ها و زیارت اهل قبور در پنجشنبه و نیز روز پیش از نوروز و بامداد نخستین روز سال، رسمی عام است. در برخی از شهرهای ایران، روز پیش از عید خانواده های عزادار از خویشان و نزدیکان با غذا و حلوا پذایرایی می کنند و نیز رسم است که ایرانیان شیعه در موقع تحویل سال به زیارت امامان و امام زادگان می روند. بهر روی نوروز دارای خاستگاهی سرزمینی، فرهنگی و انسانی است. جشن و شادمانی برخاسته از طبیعت خدا و مجموعه شرایط سرزمین کهن ایران که بی وابستگی به قوم و نژاد و رنگ و زبان، در جان مردم نشسته است و به قول استاد بهاءالدین خرمشاهی، هرسال نو، احساس ما این است که باید از سال گذشته بهتر باشیم نه مرفه تر و خوشبخت تر، که منزه تر شویم و در انجام وظایف انسانی کوشاتر. لحظه تحویل سال بیندیشیم که به قول حافظ: نو ز کجا می رسد، کهنه کجا می رود؟ / گرنه ورای نظر عالم بی منتهاست و باز بیان زیبای مولوی که: هر زمان نو می شود دنیا و ما / بی خبر از نو شدن اندر بقا پس تو را هر لحظه مرگ و رجعتی است / مصطفی فرمود دنیا ساعتی است نوروز ترکیبی از عقل و احساس، اندیشه و هنر و حقیقت و مجاز در فرهنگ ایرانی است. زبان روییدن و سرود و بنفشه و بلبل، سراز چه باید کرد و از کجا آغاز کنیم بیرون می آورد. نشانه ها و نمادها و بهار و نوروز دست اندرکار رمزگشایی از جلوه های حیات آدمی اند تا انسان بهاری شده به کاری نوروزی دست یازد. ای برگ قوّت یافتی تا شاخ را بشکافتی / چون رستی از زندان بگو تا ما در این حبس آن کنیم ای سرو بر سرور زدی تا از زمین سر بر زدی / سرور چه سیر آموختت تا ما در آن سیر آن کنیم بشنو ز گلشن رازها، بی حرف و بی آوازها / برساخت بلبل سازها گر فهم آن دستان کنیم (دیوان شمس) پس سزاست که نوروز و بهاران را درست بفهمیم و خوب درک و دریافت کنیم و توشه حداقلی نوروز این غزل کم نظیر مولوی است که : بیا تا قدر یک دیگر بدانیم / که تا ناگه ز یکدیگر نمانیم چو مؤمن آینه مؤمن یقین شد / چرا با آینه ما روگرانیم کریمان جان فدای دوست کردند / سگی بگذار ما هم مردمانیم غرض ها تیره دارد دوستی را / غرض ها را چرا از دل نرانیم گهی خوشدل شوی از من که میرم / چرا مرده پرست و خصم جانیم چو بعد از مرگ خواهی آشتی کرد / همه عمر از غمت در امتحانیم کنون پندار مردم آشتی کن / که در تسلیم، ما چون مردگانیم چو بر گورم بخواهی بوسه دادن / رخم را بوسه ده کاکنون همانیم خمش کن مرده وار ای دل ازیرا / به هستی متهم ما زین زبانیم نوروز پیش روی را به آحاد هموطنان و همشهریان و فرهنگیان و فرهنگ دوستان و دانش پژوهان و صاحبان اندیشه و دوستداران دانش و فضیلت پیشاپیش تبریک می گوییم و از درگاه خداوند متعال دوام عمر و عزت پایدار برای همگان استدعا داریم. ...
نوروز روز نخستین آفرینش است
فیلسوفان و دانشمندان که گفته اند "نوروز روز نخستین آفرینش است که اهورمزد دست به خلقت جهان زد و شش روز در این کار بود و ششمین روز ، خلقت جهان پایان گرفت و از این روست که نخستین روز فروردین را اهورمزد نام داده اند و ششمین روز را مقدس شمرده اند. چه افسانه زیبایی زیباتر از واقعیت راستی مگر هر کسی احساس نمی کند که نخستین روز بهار، گویی نخستین روز آفرینش است. اگر روزی خدا جهان را آغاز کرده است. مسلماً آن ...
هفت سین پرسپولیسی تشکیل دهید؛ عیدتان مبارک!
.666666 سال نو تون مبارک سین مثل "سروری" پرسپولیس "سرور" اس دق لال نقل قول 2015-03-20 15:56 +21 [20] esi مرجع جان خسته نباشی و عید تبریک میگم برهمه کارگذاران زحمتکش این سایت .برای پرسپولیس در سال جدید پراز موفقیت ارزومندم وبرای هواداران عزیز از درگاه خداوند بزرگ طلب سلامتی میکنم چیزی که خودم از ان محروم هستم وفلج میباشم و دوست داشتید برایم کمی دعا کنید شاید در سال جدید ...
نوروز فرصت احیاء جان در سایه دین/ آزادسازی تکریت نشانه افول داعش
اسلامی زنده کنیم. وی بارش باران بهاری طی روزهای اخیر در نقاط زیادی از کشور را عیدی خداوند به ملت دانست و با اشاره به اینکه بایستی شکرگذار این نعمت بزرگ بود تاکید کرد: در ایام نوروز نباید از شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) غافل شویم و باید حرمت ها را در این ایام حفظ کرده و در طول سال به ایشان توسل جوییم. حوزه علمیه قم منشاء نشر اسلام ناب نماینده ولی فقیه در استان لرستان و ...
نوشتن همیشه برایم سخت است
نخستین داستان محمدرضا صفدری، با عنوان سیاسَنبو ، در سال 58 در شماره هفتم کتاب جمعه شاملو چاپ شد و همین نام بعدها عنوان نخستین مجموعه داستان او شد. بعد از مجموعه سیاسنبو ، صفدری مجموعه داستان تیله آبی را منتشر کرد و بعد از آن رمان من ببر نیستم پیچیده به بالای خود تاکم را. سنگ و سایه تازه ترین کار منتشر شده محمدرضا صفدری است. کتابی که خود صفدری آن را یک بازی بلند نامیده است. نامی که چندان هم بی ...
سخت است عمر آدم از سرزمینش بیشتر باشد
، شاید امسال آخرین سال تحصیلش باشد، مثل یکی دیگر از بچه های روستا که بعد از پایان دوره ابتدایی، خانه نشین شده و دوستانش آبروداری می کنند و اسمش را نمی گویند. روستای صُدیف سنچولی همسایه روستای شندک بارانی است؛ روستایی آرام و خلوت که جمعیت زیادی را از دست داده است. این روستا به جای مدرسه، مسجد نوسازی دارد که برای جمعیت باقی مانده، زیادی بزرگ است. نمای سنگ و گلدسته های طلایی مسجد، در میان انبوه ...
ضرورت تبیین شخصیت و سیره حضرت فاطمه (س)
فیضیه بیان داشت: واقعه یورش نظامیان حکومت شاه به مدرسه فیضیه قم در سالروز شهادت امام جعفر صادق (ع) در سال 1342 هر چند تصویر تلخی بر خاطره انقلاب اسلامی باقی گذارد، اما سرمنشأ بسیاری از رخدادهای سیاسی در روند انقلاب است. دشت آبادی با گرامیداشت بهار فاطمی (س) خاطرنشان کرد: رسول رحمت (ص) همواره یگانه دخترش را پاره وجود، روح و ریحان و جان و جانان خویش می خواند و با تعابیری گوناگون رضایت او ...
نوروز؛ چشیدن طعم وقت و دعوتی برای دریا شدن
در تو خزانست و بهار و انسان را که از جنس خاک است در برابر سنگ مستعد بهار می یابد و پنجره ای را رو به انسان می گشاید تا خاک وجودی خود را رو به روشنی بهار نگاه دارد؛ تا بیابی در تن کهنه، نویی! از بهاران کی شود سرسبز سنگ خاک شو تا گل نمایی رنگ رنگ سال ها تو سنگ بودی دل خراش آزمون را یک زمانی خاک باش با این همه هر شاخ که از سرچشمه لطف و معیشت ...
الا نوروز تقویم جلالی، بیا با آن فر و فرخنده فالی
جهان از هفت خوان تو هزاران داستان دارد ز پشت هفت خوانت هفت سین آورده یی امروز نخستین "سین" سلام ما به یاران باد سلام ما به خاک و آفتاب و باد و باران باد سلام ما به بلبل های یاسین خوان تو بادا که با آیات یاسین یاس را از دل همی رانند که با آیات یاسین یاس هارا می شکوفانند. الا نوروز جان افروز الا پیک ...
آخرین لحظات سال در کنار افلاکیان/ یا مقلب هایی با عطر اُمّ ابیهَا
آخرین های سال که می رسد با عجله به دنبال عبور از آخرین لحظاتیم، از آخرین روزها، از آخرین شب ها، آخرین یادآوری ها، آخرین های نیمه کاره و ... در میان همه این آخرین ها، عده ای آخرین پنج شنبه خود را در کنار نورانی ترین های عبور کرده از زمین می گذرانند. پنج شنبه آخر سال است و لحظاتی که گاهی در کنار کسانی جان می گیرد که این بهار و شاید بهار های زیادی را بدون آن ها سپری کرده ایم. چه خوش ...
افزودن دیدگاه جدید
مرز و بوم، مهربان باشیم! و آخرین عکس از حواشی شام ایرانیِ سروش صحت و رفقا در رستوران سام درخشانی. از پوریا پور سرخ عزیز هم بخاطر این 4 شب تشکر ویژه ای داریم. می دانیم سخت بوده برایش! امیر جان بنده جای شما بودم این آثار سورئال را به عنوان اثر هنری خفن در گالری های شمال تهران می فروختم. باور کن نان در همین چیز هاست این روزها! کم ترین شب زمین؟! یعنی چه؟! عکس ...
تحریم نمی تواند کوچک ترین خللی در روند درمان ایجاد کند
به گزارش خبرگزاری دانا ، در پیام دکتر علی رضا زالی رئیس کل سازمان نظام پزشکی ایران آمده است: نوروز باستانی پیام آور مهربانی و امید، طلیعه بهار دلنشین و برانگیزاننده قلب ها و احوال آدمی است، فرصتی برای تازه شدن و باز نگریستن بر چگونه زیستن است. نوروز جایگاه بلندی در وجدان تاریخی ایرانیان دارد؛ این یادگار ماندگار پاسداشت پاکی ها و نیکی ها و روزی است که خداوند در آن از بندگان پیمان گرفت تا او را ...
چهارگانه لحظه تحویل سال؛ کوتاه اما کلیدی
به گزارش خبرگزاری بین المللی قرآن(ایکنا) از گیلان، در طلیعه بهار هر سال و در آغازین روزهای سال جدید، همواره دعای روح بخش تحویل سال نو را می خوانیم و می شنویم و زبان جان را با فرازهای نورانی این دعای شریف مترنم می سازیم. حال نیکوست که در معنای این دعای دلنشین بیندیشیم و جان و دل خویش را با حقایق و لطایف آن زینت بخشیم. دعای کوتاه تحویل سال نکات آموزنده و سمبلیک فراوانی دارد و فرازهای ...
پیامک های نوروز فاطمی
روزهای بهارم تقدیم به شوق آفرین قلب پیامبر(ص)، فاطمه(ع). سالی پر از برکت را برای شما و خانواده محترمتان آرزومندم. • مهدی جان! تقویم روزگارم با روزگار قلب تو تنظیم است. بهار من هم این روزها بوی فاطمیه گرفته است، مثل بهار تو. سالی پر از برکت را برای شما و خانواده محترمتان آرزومندم. • امسال زمین با اشک بهار در سوگ همسر مولا زنده می شود. خدایا! تو را سوگند به سوز این مادر، دل ما را به ...
روایتی انسان شناسانه از حاجی فیروز
...، ارباب خودم چرا نمی خندی؟ حاجی فیروز را اغلب مژده رسانِ آمدنِ بهار و نوروز می دانند. پیدا شدنِ او در کوی و برزن ظاهراً ملازمِ جشن و شادی و رقص و لبخند است. ولی تمام این کلمه ها، تمام این حاجی فیروزها، بهارها، نوروزها، جشن ها، شادی ها، رقص ها، لبخندها، کلماتی اند هر کدام انباشته از تاریخ و استعاره . همانطور که ما هر سال رخت های تازه ای بر آن رختِ قرمز حاجی فیروز می پوشانیم، هر کدام ...
در همسایگی بهار
... پس بهار با آسمان خویشاوندی دارد و رسولی است که از جانب حضرت ذوالجلال ، با رسالتِ برکت و سرسبزی به زمین می آید ، تا ما ایمان بیاوریم به آغاز فصل رویایی رویش و شکفتن تادل و جان ما را به ضیافت سرچشمه های نور معرفت ببریم . بهار ، فرشی هزار نقش و هزار رنگ از بنفشه و شقایق و یاس و لاله ها و باران های نرم و دل انگیز است با گل های آفتابگردان که دلاویزترین آفتاب را در آب و آینه می گردانند ...
پاسدار میراث گران سنگ علمی فرهنگی و آموزشی باشیم
، این دعوت آشکار به نو شدن روزگار را به جان و دل خریدار باشید و دل و جانتان با رستاخیز زمین تازه گردد. مجموعه دانشگاه آزاد اسلامی این مولود مبارک انقلاب اسلامی و نقطه امید برای سیل مشتاقان تحصیلات عالیه، سی و سومین سال از حیات طیبه خود را در شرایطی آغاز می کند که با لطف و عنایت خداوند سبحان و به برکت انفاس قدسی امام راحل(ره) و خون شهدا تبدیل به بزرگ ترین دانشگاه حضوری جهان شده، سهم بزرگی را در ...
نماز؛ بهار معنوی انسان در مقابل زمستان گناه و ظلمت
سر رسیده و زمین دگرباره حیات یافته و شکوفه ها سرزده و باران رحمت الهی جریان یافته است. نوروز، آغاز زندگی دوباره زمین و زمان به دست مُدَبِّرَ اللَّیْلِ وَ النَّهار است. ازاین رو در فرهنگ ایرانی و اسلامی ملت ایران، نوروز با شکرگزاری و سپاس و ستایش حضرت حق(جلّ اسمه) عجین و همراه بوده است و در لحظه تحویل سال همگان یک صدا و هم دل خداوند متعال را این گونه می خوانند: یا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ ...
ویژه نوروز 94 ؛ زِ کوی یار می آید نسیم بادِ نوروزی
زمان و دگرگونی های دوران را شاهد بوده و پیوسته با آمد و رفت الهام بخش خود پایان فصلی دیگر را به ساکنان این سرزمین کهنسال اعلام کرده است. نوروز، تجدید خاطره بزرگی است. خاطره خویشاوندی انسان با طبیعت. گذشت سال های دراز نه تنها از شکوهمندی سنّتهای نوروزی نکاسته بلکه روشنگر این واقعیت بوده که بزرگ داشت نوروز و گرامی داشتن سنتهای آن با احساس و اندیشه ایرانی، پیوند ناگسستنی یافته است... نوروز ...
فرش قرمز روزنامه زنجیره ای زیر پای یک مفسد اقتصادی!
قوانین نمی شود کاری از پیش برد، تلاش کردم راه های قانونی را برای استفاده همه ملت عزیز میانبر کنم و خیلی وقت ها هم موفق بودم. نه پولی از مملکت خارج کردم و نه مالی دزدیدم. بروید بررسی کنید. یک وام نگرفتم که وثیقه نداشته باشد، یک بار جعل نکردم. البته او که کامش از ارتباط با سیاسیون دوره اصلاحات هنوز هم تلخ است و دست و دلبازی های فراوانش برای مقامات ارشد اصلاح طلب نتوانست برایش منفعتی داشته ...
نوروز و سنت فرهنگی اسلام/ نوروز آیتی از جمال بی مثال الهی
هنگامی که می کوشد تا برای مشرکان و کافران مساله رستاخیز و چگونگی زنده شدن مردگان را تبیین کند، به مساله بهار اشاره می کند و می گوید: همان گونه که در بهار طبیعت دوباره زنده می شود و دانه هایی که در خاک بوده و به ظاهر بی جان و مرده بودند دوباره جان می گیرند و زندگی و حیات دوباره می یابند، همین گونه است، رستاخیز انسان که از آغاز بر می آید و دوباره جان می گیرد و زندگی را پس از دادرسی روز رستاخیز ادامه ...
روزنامه کیهان در یک نگاه
سال راه آمده اما رنج، گریبان او را رها نکرده است. حقیقت شور انگیزی است کلام پیامبر خدا(ص) که فرمود مثال آن چه که خداوند مرا از هدایت و علم برانگیخت، مثال باران فراوان است که به زمین رسد. بخشی از زمین، پاکیزه و نرم و مستعد است، پس آب را می پذیرد و انواع فراوان گیاه و سبزه را می رویاند. و بخشی از زمین سنگ و سخت است که آب را نگاه می دارد و مردم از آن می نوشند و آبیاری و زراعت می کنند. و پاره ای ...
100 توصیه خواندنی قبل از آغاز سفرها
جز در مواقع ضروری، هنگام رانندگی از نور بالا استفاده نکنید، نور بالای خودروی شما به شدت قدرت دید راننده مقابل را کاهش می دهد و سبب تغییر مسیر، انحراف خودرو و برخورد ناگهانی می گردد. 55 . بلافاصله علائم هشدار دهنده را برای رانندگان عبوری برقرار نمایید و 100 متر قبل از محل تصادف، جاده را سنگ چین کرده و دیگر رانندگان را از وضعیت موجود مطلع نمائید. 56 . اگر خودرو شما لیز خورد ...
صدای پای نوروز در سطرهای تاریخ
تکرار ملال آور است و بیهوده عقل تکرار را نمی پسندد: اما احساس تکرار را دوست دارد، طبیعت تکرار را دوست دارد، جامعه به تکرار نیازمند است و طبیعت را از تکرار ساخته اند: جامعه با تکرار نیرومند می شود، احساس با تکرار جان می گیرد و نوروز داستان زیبایی است که در آن طبیعت، احساس، و جامعه هر سه دست اندرکارند. نوروز که قرن های دراز است بر همه جشن های جهان فخر می فروشد، به این دلیل است که یک قرارداد مصنوعی ...
بولتن تئاتر ؛ مجلۀ خبری روزانۀ تئاتر (27اسفند)
عالی کار ساده ای است. با یک نچ از زبان می شود این کار را کرد. تکذیب می کنی. تکذیب کردن با یک نچ ساده است و فهمیدن دشوار است. او ادامه افزود: سفر از نطفه تا عقل که آدمی می کند، وند پیدا می کند. من وقتی با کسی وارد گفت و گو می شوم از این مقدمه و زیرسازی استفاده می کنم. اولین گفته من با طرف مقابلم این است که ماده و روح با هم فرق می کنند. مجید و بهرام و سینا جان رفته من، روح هستند. روح مرتبه ...
حقیقت عمرو تحویل سال
آبادسازی آخرت بهره برد.(همان) براین اساس اگر کسی از عمرش بهره درست نبرد و به کارهای نیک نپردازد در حقیقت به خودش ظلم کرده است؛ چرا که ابدیت خویش را تباه ساخته و در آخرت جسمی بی روح و جان دارد (همان). خداوند در آیات 36 و 37 سوره فاطر کافران در دوزخ را سرزنش می کند که چرا از عمر خویش برای پندگیری و آخرت سازی استفاده نکردند. عمر حقیقی، گردش در مدار حقیقت محمدی(ص) سال و ماه که عمر انسانی را ...
درخواست سردار نقدی برای محاکمه صحرایی یونسی/ یک خاطره جدید، این بار علیه هاشمی رفسنجانی/ پیاده روی ...
ژورنالیستی تحلیل کردند و با بزرگ منشی این موضوع را پذیرفتند که بی نهایت قدردان این درجه از صبوری، مدارا و انتقاد پذیری ایشان هستم. جایی که ملت ایران پیشروتر از ایشان بودند... 2- این عکس برای شماره نوروز خیلی تلخ نیست فکر می کنم در طول تاریخ مردم ایران هیچوقت به اندازه سال 93 به لطف موبایل و ماهواره و اینترنت، قتل و خونریزی ندیدند. 3- اصلاً چیزی مانده که کسی را تکان بدهد؟ به نظرتان این جامعه کمی ...
پیام نوروزی مدیر کل آموزش و پرورش شهرستانهای استان تهران
تحسین دین مبین اسلام نیز بوده است. نوروز همواره فرصتی جهت زدودن کژی ها و ناراستی ها و ایجاد تحول در روش ها و رهایی از روزمرگی ها و پالایش روح و روان از گرد و غبار گناهان و رهایی از روزمرگی در کار و زندگیست. مزرعه وسیع تعلیم و تربیت همواره نیازمند تحول است و تشنه ی باران امید واعتدال و نسیم تدبیر و خردورزی وبستر اعتدال و قانونمندی ...و البته این فرصت بزرگ با استمداد از ...
اس ام اس تبریک عید نوروز (22)
...> سعادت روح سلامت تن سرمستی بهار سکوت دعا سرور جاودانه این است هفت سین آریایی نوروز مبارک... ::::::::::::::اس ام اس عید نوروز, پیام تبریک نوروز:::::::::::::::: با آرزوی 12 ماه شناخت صحیح 52 هفته معرفت آسمانی 365 روز صداقت 8760 ساعت مهربانی 52500 دقیقه توکل به خدا 3105000 ثانیه غرق در لذت بخش ترین عشق هستی... سال نو مبارک ...