سایر منابع:
سایر خبرها
جزئیات مرگ فجیع یک دختر 5 ساله در پارک کوهسار شهرک رضویه تهران
آب دیدم. گودال برای آبشار بود و پمپ آبشار در آن قرار داشت. به مامور پارک که آن اطراف بود گفتم پمپ را خاموش کن، دخترم در این آبشار افتاده و وارد آن گودال شده است. مامور خندید و گفت دخترت داخل پمپ جا نمی شود، مگر مرغ است؟ جیغ می زدم و گریه می کردم، بار دیگر التماس کردم خاموش کن مطمئن هستم آنجا افتاده است. یک لحظه دیدم آب آبشار گل آلود شد. گفتم ببین آب رنگی شده انگار خون داخلش است. پمپ از کار افتاد ...
مثله شدن دخترک 5 ساله در پارک کوهسار منطقه 15 ؛ بازی مرگ در پارک های تهران
...> ... سوال ها زیاد است. ممکن بود به جای فاطمه کار هر بچه دیگری به آن پمپ آبشار بکشد. چرا در حالی که می دانستند پمپ آبشار، درپوش ندارد، آن را خاموش نکردند؟ چرا علائم هشدار نصب نشده بود؟ چرا نگهبان به حرف های مادر بی توجهی کرد؟ مادر فاطمه با خشم می گوید: "چون بچه من بچه پایین شهر بود، مرغ و ماهی شد؟ چون محله ما فقیر نشین است، شهردار منطقه 15 اجازه داده که به ما توجه نکنند؟ مادر فاطمه اظ هشدار ...
احضار نماینده حقوقی شهرداری منطقه 15 به دادسرا
دمپایی های فاطمه را پیدا کردم که روی آب شناور بود. به مامور پارک گفتم، دخترم در آب افتاده است اما مسخره ام کرد و گفت امکان ندارد. وقتی ماموران رسیدند، هنوز هم باور نمی کردند که بچه من داخل آب افتاده باشد. مامور پارک هم همچنان اصرار داشت که بچه در این آب کم عمق خفه نمی شود و اصلا به محفظه پمپ که درپوشی نداشت، توجه نمی کرد. تنها شاهدان من دمپایی فاطمه و آبی بود که هر لحظه گل آلود تر می شد که این موضوع ...
نصب فَنس روی پمپ مکش آب پارک بعد از مرگ دلخراش دختر خردسال
.... وی ادامه داد: لحظاتی بعد نیز مادر فاطمه با پلیس تماس گرفته و از آنها درخواست کمک کرده بود، در نهایت وی به سمت حوض رفته و با دیدن یک دمپایی بر سطح آب حوض از نگهبان پارک خواسته بود که پمپ مکش آب را خاموش کند، در ابتدا نگهبان پارک گفته بود که دمپایی از چند روز قبل روی سطح آب است اما پس از اصرارهای فراوان مادر فاطمه، پمپ را خاموش کرده بود و در نهایت مادر فاطمه، فهمید پمپ مکش آب داخل ...
جزئیات مرگ هولناک فاطمه کوچولو در آبنمای بوستان
های زیر آب بیرون آوردند. روز گذشته مادر داغدیده فاطمه به خبرنگار گروه حوادث ایران گفت: در جریان برگزاری مراسم مولودی دخترم در کنارم بود. همین که جشن به پایان رسید. فاطمه برای بازی به سمت بوستان رفت. چند لحظه بعد دنبالش رفتم و دیدم که اثری از او نیست به کنار آبنما آمدم دیدم کفش هایش روی آب افتاده به نگهبان بوستان التماس کردم موتور آبنما را خاموش کند. گفتم این کفش های دختر من است شاید داخل حوضچه ...
جزئیات مرگ هولناک فاطمه در آبنمای بوستان
همسایه به کمک مادر فاطمه آمد. پایین تپه کفش دخترانه ای روی آب بود. با دیدن این صحنه آنها احساس کردند دنیا بر سرشان آوار شده است. مادر دوان دوان خود را به نگهبان بوستان رساند و با خواهش از او خواست پمپ آب حوضچه را خاموش کند. اما انگار هیچ کس صدای پریشان مادر را نمی شنید. با این حال نگهبان وقتی خود را به حوضچه رساند برای اینکه خیال مادر را راحت کند چند باری هم چوبش را داخل حوضچه زد و دور شد ...
بررسی حادثه بوستان کوهسار در شورای شهر
به گزارش سرمدنیوز: رئیس کمیته عمران شورای شهر تهران جزئیات جلسه بررسی گزارش فوت کودک 5 ساله در بوستان کوهسار را تشریح کرد. اقبال شاکری با اشاره به بازدید برخی از اعضای شورای شهر از بوستان کوهسار در برگزاری جلسه ای با حضور مدیران شهری در خصوص حادثه فوت دختری 5 ساله در پمپ آب این بوستان گفت: در این جلسه مسئولان شهرداری منطقه 15، مدیرعامل سازمان پارکها و فضای سبز (مختاری) و چند تن از ...
برکناری شهردار ناحیه و دو مسئول دیگر
24 ساعت از مرگ فجیع دختر پنج ساله در آبشار مصنوعی محله رضویه تهران گذشته بود که واکنش مسئولان راجع به این اتفاق یکی یکی اعلام شد. به گزارش فرهیختگان، گفتنی است تا یک روز پس از این حادثه هنوز درپوشی روی گودال گذاشته نشده بود و حتی محل حادثه با کوچک ترین نماد و نشانه ای از پارک جدا نشد. صحبت های مسئولان شهرداری منطقه 15 نشان از این دارد که حتی 24 ساعت پس از حادثه نیز در جریان ...
قصور شهرداری پارک را قربانگاه فاطمه کرد
سلامت نیوز : یک عضو شورای شهر تهران نسبت به مرگ دختر بچه 5 ساله که چند روز گذشته در گودال آبنمای پارک شهدای گمنام منطقه 15 به دلیل نداشتن حفاظ، به صورت فجیعی جان خود را از دست داد، واکنش نشان داد و گفت: دستگاه قضایی باید برخورد لازم را در این زمینه با شهرداری انجام دهد و به طور قطع شهرداری در حادثه پیش آمده مقصر است. به گزاش سلامت نیوز به نقل از ایلنا،محمد حقانی در واکنش به مرگ فجیع ...
ماجراهای سودیکا مبامبی
رسیدند و تصمیم گرفتند در آنجا خانه ای برای خود بسازند. پس از مدتی آنان صاحب فرزندی شدند، اما نوزادشان بچه ای عادی نبود، وقتی از مادر زاده شد کارد و ترکه و درخت کوچک پربرگی به دست داشت و هنوز بیش از پنج دقیقه از زادنش نگذشته بود که با پدر و مادرش شروع کرد به حرف زدن و به آنان گفت: می بینید من با خود چه آورده ام؟ این کارد و ترکه جادویی هستند. درخت کوچک باید هم اکنون در پشت کلبه کاشته شود. ...
گزارشی از اتاق عقد در حرم حضرت معصومه(س)
و خدمات فرهنگی، مانند پذیرش جلسات دانش آموزی، حرم شناسی، برگزاری مسابقات و اتاق عقد، مقبره ها، بخش کودک و نوجوان و رواق خردسال بود و این مسئله تا کنون نیز به این شکل ادامه داشته است. آشنایی با اتاق عقد حرم حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) از سه سال پیش پیشنهاد اینجاد اتاقی مجزا برای برگزاری عقد به مسئولین حرم داده شد و نهایتاً با یک سری قوانین و شرایط، مورد پذیرش قرار گرفت ...
روستایی در رودبار گیلان که فقط یک دانش آموز و معلم دارد+ تصاویر
تشکر می کنم را آویزه گوشم کرده ام و به یادگار دارم. حال مردم منطقه خواستار احیای دوباره شبانه روزی معدن سنگرود را دارند تا دانش دانش آموزان مناطق دور افتاده بتوانند در آن ادامه تحصیل بدهند و حرف مردم این است معدنی که روزگاری نان بر سر سفره مردم می برد را تعطیل کردید نگذارید برکت تحصیل از زندگی مردم روستایی برود. اما حقیقتی که نمی توان آن را پنهان و کتمان کرد، سرمایه ای است ...
وقتی دخترم سیگارم را روی لبش گذاشت تصمیم گرفتم ترک کنم/ از دانشجوی دانشگاه برتر کشور بودن تا کارتن خوابی
وارد خانه ای قدیمی ساز و دوطبقه در محله تهران سر می شویم؛ خانه ای که هیچ تابلویی بر سر در آن نیست و کاملاً رنگ و بوی یک خانه قدیمی را دارد. اولین طبقه، خیاط خانه است؛ جایی که زنان تازه بهبودیافته، روپوش مدرسه می دوزند و از این راه برای توانمندشدن تلاش می کنند. در طبقه دوم خانه کوچک، حدود بیست تخت دو طبقه پشت سر هم نشسته اند و میزبان زنانی شده اند که بعد از گذراندن روزهای سخت ناامیدی، خستگی و خماری، این روزها بوی امید و انگیزه می دهند. ...
جریان سوختن شهید در چهارشنبه سوری
دخترم ماند. ساعت 12 شب بود، دو تا از دختر هایم مشهد بودند. فاطمه پنهانی به خواهرش که در مشهد بود زنگ زد و گفت: اگر صحبت کنم ممکنه مادر متوجه بشه. من در آشپزخانه بودم و حرف هایشان را می شنیدم، آن یکی هم گفت: من دارم از مشهد می آیم . وقتی قطع کرد به فاطمه گفتم: چه شده؟ محمد شهید شده ؟ گفت: نه شهید نشده . گفتم: راست بگو شوهر تو آمده، رسول آمده، شوهر خواهرت هم آمده، همسایه به من زنگ زده، نمی ...
شکایت نمایندگان مجلس از قاضی پور به کجا رسید؟
مسئله را تکذیب کرده است. اگر اشتباه سهوی از سوی وی صورت گرفته، او چنین موضعی ندارد و وقتی کسی نظرش را اصلاح می کند باید بپذیریم و ادامه ندهیم. به گفته رئیس مجلس نهم، نادر قاضی پور از صحبت های خود پشیمان شده و آنها را تکذیب کرده، این در حالی است که هیچ تکذیبیه ای از آن زمان تاکنون از وی منتشر نشده، هیچ واکنشی مبنی بر پشیمانی از سوی این نماینده دیده نشده و فقط در سخنانی او اعلام کرد صحبت هایش زنان ...
روایت پاهای مصنوعی یک مرد که فقط 23روز در جبهه بود
مجروحان زیاد بود. من سنگر به سنگر می رفتم .تقریبا در همه سنگرها رزمنده ای مجروح افتاده بود .درسنگری یک پای قطع شده دیدم .ترسیده بودم .کمی آن طرفترپسر جوانی لی لی می رفت .تازه متوجه شدم که این پای قطع شده اوست و... جانباز 70 در صد که فقط 23 روز در جبهه ها جنگیده و در این مدت کوتاه هر دو پایش را از دست داده اضافه می کند : خودم را به زحمت به سنگری رساندم و نشستم .حس بدی بود .نیروهای خودی ...
ستوده وار زیستن
بیستم آذر سال 1371، به مناسبت تحقیقی که داشتم بر احوال امیر پازواری می کردم. و دیگر فروردین سال 90 که شرح آن را خواهم آورد. باری، نخستین بار چنان بود که با معرفی استاد بزرگوارم، جناب دکتر شفیعی کدکنی ، همراه زنده یاد احمد محسن پور و جهانگیر اشرفی به خانۀ ستوده در کوچه ای بن بست در خیابان منوچهری تهران رفتیم. آن وقت ستوده 79ساله بود؛ قوی و استوار و استخوان پر. بسیار خوب حرف زد با ما، و هر چه ...
نگاهی به تاریخ جهان همچنان خواندنی است
آن به عمل آورد و یک فصل هم بر آن افزود. به این ترتیب کتاب بار دیگر روانه بازار کتاب شد و آن قدر اعتبار یافت که هنوز پس از گذشت چند دهه همچنان جزو کتاب های خوب تاریخ به شمار می آید. نهرو با مقاومت و پافشاری بر اهداف استقلال طلبانه و مبارزه برای ایجاد هندوستان بزرگ و پس از طی سال ها تحمل مرارت و سختی بعد از استقلال هند، اولین نخست وزیر و رهبر انقلابی هند نو شد. بنابراین بسیاری از تحلیل ها ...
غول آمازون از یک انباری بیرون آمد
خوب است به شرط اینکه مهارتهای پایه و اولیه در جامعه وجود داشته باشد اما باید بگویم نه دانشگاهها و نه خانوادههای ما این مهارتها را به علاقهمندان کسب و کار منتقل نمیکنند. بچههای هم نسل ما در گذشته سه ماه تابستان کار میکردند. حتماً خرید خانه با آنها بود. خب یکسری مهارتهای ابتدایی را یاد میگرفتند. اینکه مثلاً با مغاره دار چطور حرف بزنند، حتی چطور چانه بزنند. مادر من میگفت پدر بزرگ تو مرا وقتی یک ...
رازهای عطاران،از علت بچه دار نشدن تا ازدواج پدرش +تصاویر
پرشین وی: رضا عطاران در میدان ضد، خیابان کوشش (یکی از محله های قدیمی مشهد) متولدشده است. او که فرزند سوم خانواده محسوب می شود اصالتا کاخکی بوده و در کودکی مادر خود را بر اثر زلزله ای در کاخک از دست داده است. عطاران دیپلم خود را در رشته اقتصاد در مشهد گرفت و برای ادامه تحصیل در رشته طراحی صنعتی در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به تهران آمد. با وجود علاقه به رشته تحصیلی اش، به ...
لاک پشت و پلنگ خانه ای می سازند
دوستانش را می دید روان شد. چون لاک پشت به دوستانش شرح داد که فردا با پلنگ مسابقه خواهد داد همه غرق در حیرت شدند اما به او قول دادند که فردا صبح به کمک او بروند. بامداد فردا مسابقه آغاز شد. پلنگ و خدمتکارانش گودال پهنی کندند و آن را با آبی که از رودخانه ی نزدیک می آوردند پر کردند. آن گاه پاها را بالا و پایین بردند و گل را لگد کردند تا برای ساختن دیوار خانه آماده شد. لاک پشت و یارانش ...
میثم ابراهیمی: مافیا ندیده ام ولی رابطه بی تاثیر نیست
یک نفر در حال حرف زدن و درد دل کردن است. این درد دل ها برای همه اتفاق افتاده است. خسته ام ، تو و من ، اونم رفت و... همه این ها سوژه هایی دارد برای اغلب جوانان اتفاق افتاده است و برای همین هم هست که مردم استقبال می کنند. سعی کرده ام در هر ترانه یک حرف تازه و یک تلنگر تازه داشته باشد. هنوز به این نتیجه نرسیده ام که تنوع دادن به مضمون می تواند بهتر باشد. شاید در آینده به این نتیجه برسم. ...
سلطان دارایی
ساخته نشده است، قرار گرفته بودند. آهو دوان دوان از کنار خانه های کوچک گذشت و به طرف خانه ی بزرگ شتافت. کسی در آنجا دیده نمی شد و همه جا در خاموشی فرو رفته بود. آهو با سمهایش به در خانه کوفت و چند بار فریاد زد: آیا کسی در خانه نیست؟ سرانجام لنگه ی در اندکی باز شد و پیرزنی با چهره ای پر چین و چروک در پس آن پیدا شد که نگاهی به بیرون انداخت و با صدایی خشک و گرفته گفت: - چه می خواهی؟ چرا این ...
مروری بر پرده های عاشقی در نماهنگ ارغوان
به همراهی پدر بزرگ با نوجوانان بر می گردد. لبخند وی نشان می دهد که آنها در انتخاب خود راه صحیح را انتخاب کرده اند و مسیر حق را پیش گرفته اند. پرده پنجم در این قسمت نوجوانی که به نوعی رهبر گروه کودکان جهادی است نزد پسر شهید مدافع حرم می آید، وی را در آغوش می گیرد و همراه با این تصویر اشعاری خوانده می شود به این معنا که، دوری خانواده و وطن مدافعان حرم را از راه پیش رو باز ...
حاشیه های داغ مجلس دهم/از درگوشی ها تا گاف در مجلس
بار که مارش سرود جمهوری اسلامی نواخته می شد از جای خود بلند می شدند. پس از یکی دو بار بلند شدن متوجه شدند که این اقدام ارکستر سمفونیک برای تمرین بوده و مراسم رسمی هنوز آغاز نشده است. اولین وزیری که امروز در صحن علنی مجلس برای مراسم افتتاحیه حضور یافته بود، محمدجواد ظریف بود. به فاصله طولانی پس از ظریف طیب نیا وزیر اقتصاد، رحمانی فضلی وزیر کشور، زنگنه وزیر نفت، انصاری معاون پارلمانی رئیس ...
نتوم بایند ماجراجو
...، به راه افتاد و سگ و گربه و گاو مردمانی را که بر سر راه او قرار می گرفتند فرو بلعید. همه ی آنان در شکم بزرگ و جادویی غول فرو رفتند و ناپدید شدند. سرانجام غول به دهکده ای رسید که دو دختر کوچک در بیرون کلبه ی پدرشان بازی می کردند. پدر آن دو دختر در آن نزدیکی به شکار رفته بود. چون فریاد فرزندانش را شنید در حالی که نیزه ی تیز و بلند خود را تکان می داد، غول را دنبال کرد. حالا دیگر ...
طبل آوازخوان و کدو تنبل جادو
دهکده برافروختند و پاره های کدوتنبل را در آن انداختند و سوزانیدند. بزرگ ریش سفیدان گفت: حالا باید خاکستر آن را اینجا و آنجا پخش کنیم تا ذرات آن بار دیگر جمع نشوند و به ما آسیب نرسانند! بچه ها با فریاد و خنده خاکستر کدوتنبل را به باد دادند و باد آن را در سراسر آن سرزمین پخش کرد و همه دانستند که جادو تمام شده است. بعد از آن پسربچه ها به دهکده ی خود برگشتند و به پدر و مادر خود گفتند ...
زمانی که هزار باب علم بر امام علی(ع) گشوده شد
صدا کردند؟ حالا این بار، اَرسَلَتْ حَفصَةُ الی اَبیها. حفصه زن دیگر پیامبر به دنبال پدرش فرستاد. فَلمّا جاءَ غَطی وَجهَهُ. پدر او هم که از در داخل آمد پیامبر رویش را پوشاند. صورتش را پوشاند. باز هم قالَ: أدعوا لی خَلیلی. باز هم اسم نگفت. خب بابا اسمش را بگو. چرا اینجوری رفتار می کردند؟ چرا؟ [برای اینکه] بگویند دوست من فقط یک نفر است. نقل اینجاست این بار و اَرسَلَتْ فاطمةُ علیهاالسلام الی عَلیٍ. خب ...
فواید بی شمار آیت الکرسی
زمین خورد. در این زمان ابلیس ترسید و به قومش گفت :”امشب حادثه ای بزرگ اتفاق افتاده است باشید تا من عالم را بگردم و خبر بیاورم. ابلیس عالم را گشت تا به شهر مدینه رسید مردی را دید و از او سوال کرد: ” دیشب چه حادثه ای اتفاق افتاد؟” مرد گفت “رسول خدا فرمود:” آیه ای از گنج های عرش نازل شد که بت های جهان به خاطر آن آیه همگی با صورت به زمین خوردند. ابلیس بعد از شنیدن ...