سایر منابع:
سایر خبرها
شخصیت جامع الاطراف نهضت اسلامی
تشکیلات بود و من نیز همان جا مشغول کارهایی بودم... مرحوم چمران هم با من به اهواز آمد. در یک هواپیما، با هم وارد اهواز شدیم... چند روز بعد از این که رفتیم آن جا، (شاید بعد از دو، سه هفته) نامه ی امام در رادیو خوانده شد که فلانی و آقای چمران، در کلّ امور جنگ و چه و چه نماینده ی من هستند. (11/6/72) مصطفی چمران را می توان چهره ای جامع اضداد دانست که چنین عظمتی را در کمتر شخصیتی در تاریخ معاصر این ...
گفتگو با سروش حبیبی؛ ابر مرد ترجمه ایران
کار می کردم. عصرها در انتشارات دانشگاهی، که امروز به انتشارات دانشگاه صنعتی شریف معروف است؛ به ویراستاری کتاب های علمی مشغول بودم. بعد به خانه می رفتم و بعد از شام باز به کار برای خودم یعنی ترجمه کتاب برای ناشران مشغول می شدم. حالا چطور؟ چه ساعاتی در شبانه روز را به مطالعه و ترجمه اختصاص می دهید و روزی چند ساعت درگیر خواندن و چند ساعت درگیر نوشتن و ترجمه اید؟ ساعات کار من ...
مخالفت اولیای دم با آزادی قاتل مادر
معتقد بودم حق با پدرم است. روز حادثه سر این موضوع با مادرم بحث کردم و بعد هم آن قدر عصبانی شدم که نتوانستم خودم را کنترل کنم و مادرم را به قتل رساندم. برای اینکه کسی متوجه نشود چه کرده ام، جسد مادرم را لای پتو گذاشتم و از خانه خارج کردم. هرچند پشیمان شده بودم، اما نمی توانستم چیزی را به عقب بازگردانم و مجبور بودم که جسد را از خانه خارج کنم. حالا هم از خواهران و برادرانم عذرخواهی می کنم و ...
روایتی تلخ از زندانیان جرایم غیرعمد زنان، در مشهد
... زندگی او با ازدواجش آغاز می شود جایی که تصمیم می گیرد با یک مرد معلول ازدواج کند: همسرم دست راستش قطع شده بود و شرایط کار و فعالیت نداشت. وقتی باهم ازدواج کردیم من شدم سرپرست خانواده و حاصل ازدواج ماه سه دختر و یک پسر بود. همسرم به دلیل مشکلات جسمی که داشت توانایی کار کردن نداشت و با این وضعیت من بعد از ازدواج با همراهی بهزیستی وارد کار خیاطی شدم و توانستم کارگاهی برای خودم ...
8سال کلافگی برای مردی که مادرش را کشته و بدلیل عدم پرداخت تفاضل دیه،اعدام نشده
چاقو گردن مادرمان می گذاشت، حتی یکبار مادرم از وی شکایت کرد و کامران به زندان محکوم شد. اما مادرم رضایت داد و از زندان آزادش کرد. در نهایت وی با کمال بی رحمی اورا کشت. کامران نیز وقتی در جایگاه ایستاد، گفت: قتل مادرم را قبول دارم. اما از درگیری های او و پدرم خسته شده بودم. او همیشه قهر می کرد و از خانه بیرون می رفت و روز حادثه عصبانی شدم و با چاقو وی را کشتم. در پایان سه قاضی عالیرتبه با هم وارد شور شدند و قرار شد مرد محکوم به مرگ را در صورت پرداخت نکردن تفاضل دیه با قرار وثیقه از زندان آزاد کنند. ...
روایت هکر 20 ساله و 8 سال زندان
، بیشتر دوست داشتم خودم یاد بگیرم. اگر واقعا فرد چیزی را بخواهد می تواند یاد بگیرد، مخصوصا در اینترنت هر چیزی که می خواستم پیدا می کردم و فرا می گرفتم. با جستجو تفاوت بین نسخه های قدیم و جدید را یدا می کردم و خودم را به روز می کردم. در انجمن ها رفت و آمد می کردم و تلاش می کردم تا هر روز بیشتر بیاموزم و بتوانم کاری کنم. تا این که بعد از یک سال به کسب درآمد از اینترنت مشغول شدم و کار و تفریحم محدود به ...
یک نیمه شب در کنار دختر و پسرهای فرحزاد/ تیپ های خاص که شب ها رونمایی می شوند
. موضوع قانون شکنی ها در فرحزاد تا جایی پیش رفته که به نوشته یکی از خبرگزاری ها، همه ساکنان فعلی این منطقه از دوربین فراری هستند و تا دوربین دست کسی می بینند از دیدرس خارج می شوند. آتیلا که از مشتریان قهوه خانه های فرحزاد است می گوید: من خودم چند باری که تا نیمه شب فرحزاد بودم دیدم که بعضی دختر پسرها میان بدون مشکل میرن توی سفره خونه ها! حتی می تونم بگم که وضعیت پوشش مناسبی هم ...
ناگفته ها و روایت های چهره های اطلاعاتی بازنشسته از سازمان مجاهدین خلق
زندان کادرسازی کرده بود. بیرون از زندان چیزی وجود نداشت. از سال 56 به بعد دیگر نه خبری از سازمان بود و نه کادر جدی ای وجود داشت. این هسته درون زندان بود که خودش را به بیرون آورده است. نخستین مشکل آنان این بود که یک سازمان مخفی با مشی مسلحانه با پیروزی انقلاب چگونه می خواهد در فضای باز فعالیت کند و خود را با فضای مردم و کشور هماهنگ کند، خلاصه این کار برای سازمان، سخت بود. سرعت انقلاب بسیار بالا تر ...
کنجکاوی های هکر 20 ساله حساب های بانکی/ 8 سال زندان در انتظار شایان ماه عسل
: متاسفانه نتوانستم دیپلم بگیرم و بیشتر درگیر برنامه های اینترنتی بودم. علیخانی دوباره از شایان اجازه گرفت که دلیل حضورش را بیان کند و شایان با کمال میل قبول کرد و گفت که با کارهایی که انجام دادم، هکر نام گرفتم . بعد از پخش آیتم قهرمان زندگی علیخانی از شایان سوال کرد: قهرمان زندگی تو چه کسی است و شایان در جواب گفت: پدرم قهرمان زندگیم است؛ چرا که با وجود همه کارهای اشتباهی که کردم ...
از ترک تحصیل به دلیل نداشتن لباس تا خردکردن نان در آب جوش به جای شیرخشک
وضعیت نامناسب سرویس بهداشتی بی در و پیکر که کمتر رنگ و بویی از بهداشت دارد، نخستین صحنه ای است که می بینم، چندین پله را باید به سختی بالا برویم تا به درب ورودی منزل مسکونی خانه رسید، فراست خانم با اندام نحیف در حالی که پسرش کاروان یک ساله را در بغل دارد با شنیدن صدای ما به استقبالمان می آید. پدر خانواده بیش از 8 سال است با مشکلات تنگی نفس دست و پنجه نرم می کند، بیماری که او را خانه ...
فاسدترین ملکه دربار ایران+عکس
بود که کندی هم چند دور با فرح رقصید و محمدرضا هم درحالی که دست هایش را دور کمر ژاکلین حلقه کرده بود با او رقصید. (22) چند سال بعد در آستانه انقلاب، همین موضوع تکرار شد. فرح با کارتر در شب ژانویه (11 دی ماه 1356) در کاخ نیاوران رقصید و همین مسئله یکی از شعارهای مردم ایران در تظاهرات روزانه آنها شد. پی نوشت ها: (1) ژان لو روریه یا ژان لوروریه و احمد فاروقی، ایران بر ...
یک جمله ی زیبای چینی
خانواده ی چینی پسری هم سن وسال من داشتند که بعداً فهمیدم اسمش یانگ است. خانواده ی بلغاری هم پسر جوانی داشتند که هیکلش درست مثل وزنه بردار ها بود و دختری دبستانی. پسر بلغاری تا مرا می دید، لبخند گَل وگشادی می زد و دست تکان می داد. من هم لبخند وِلِنگ وبازی می زدم و برایش دست تکان می دادم. راستش خیلی دلم می خواست با او آشنا بشوم، اما نمی دانستم چه طوری. تنها که بودم، با انگلیسی ...
نوزادانی که به دنیا نیامده فروخته می شوند
لزوماً کودکان خیابانی نیستند که والدین آن ها مشخص نباشد. حدود 80 درصد از این کودکان بدسرپرست هستند. برای نمونه، خانواده آن ها دچار اعتیاد یا اختلال روانی یا مجرم هستند و نمی توانند از فرزندان خود نگه داری کنند. همچنین، کودکانی که والدین خود را در تصادف از دست داده اند و در حال حاضر سرپرست مشخصی ندارند، به مراکز بهزیستی انتقال داده می شوند. ازاین رو، نمی توان بچه هایی که پدر و مادر دارند را به راحتی ...
امام حسن(ع) با مرد گستاخ شامی چگونه رفتار کرد
خاندان بودند، معاویه بعد از کشته شدن عثمان در سال 35 قمری و به خلافت رسیدن حضرت علی(ع) به تبلیغ علیه آن حضرت پرداخته بود و این روند در زمان امام حسن(ع) نیز ادامه داشت و این در حالی بود که بسیاری از مردم حتی امام را ندیده بودند. مردی از اهالی شام می گوید: روزی در مدینه شخصی را دیدم با چهره ای آرام و بسیار نیکو و دارای حسن جمال که تا به حال چنین مردی ندیده بودم و به طرز زیبایی هم لباس ...
سیاست زدگی یا سیاست زدایی در مباحثه ی سعید حجاریان و مصطفی ملکیان
وجود داشته باشد که ما به آن راه نداریم و ما آگاه بر خفایا نیستیم. کاملا درست است اگر من فضیلت گرا باشم. اما اخلاق فضیلت گرا، فقط اخلاق تصمیم گیری است و اخلاق داوری نیست. اصلا یکی از فرق های عمده اخلاق فضیلت گرا با دو نظام اخلاقی دیگر این است که مکتب اخلاقی پیامدگرایی و مکتب اخلاقی وظیفه گرایی نه تنها برای تصمیم گیری در عمل خودم به درد می خورند که برای داوری روی اعمال دیگران هم به کار می آیند. اما ...
صبور باشید منصورغافلگیرتان می کند!
یاسر با وجود نقش آفرینی های گزیده اش از عالم سینما هم به دور نمانده و علاوه بر بازی در فیلم های سینمایی چون روز سوم و توفیق اجباری خود، تهیه کنندگی فیلم اسب سفید پادشاه را هم عهده دار شده است. با او به بهانه بازی در مجموعه پادری گفت وگو کردیم و از تجربه همکاری دوباره اش با محمدحسین لطیفی پرسیدیم. از قبول حضور برای بازی در نقش منصور بگویید. ویژگی های اصلی این نقش که شما را به قبول آن ترغیب کرد چه بود؟ حقیقتش را بخواهید در ابتدای مراحل شروع و پیش تولید کار اصلا خبر نداشتم که من هم قرار است در این مجموعه بازی کنم و آقای لطیفی مرا برای نقش منصور در نظر گرفته اند؛ بلکه گمان می کردم که کار قرار است با حضور همان بازیگران سری اول ادامه پیدا کند. اما بعد با من هم تماس گرفتند و در خصوص نقش با هم صحبت کردیم. متوجه شدم منصور شخصیتی است که با نقش آفرینی های قبلی ام به گونه ای متفاوت است و دو سه وجه متمایز از هم دارد. در واقع در ابتدا شخصیتی است که بسیار موجه و متین است و در ادامه تغییراتی می کند که در خصوصش توضیح بیشتری نمی توانم بدهم و مخاطبان خودشان باید شاهدش باشند. همه این عوامل دست به دست هم داد و در کنار حضور شخص محمدحسین لطیفی در مقام کارگردان کار و متن خیلی خوب کوروش نریمانی، باعث شد که با افتخار حضور در این مجموعه را بپذیرم. سابقه دوستی و همکاری قبلی تان با لطیفی چقدر در قبول این نقش تاثیرگذار بود؟ من همواره در انتخاب نقش ها بسیار حساس هستم و همیشه برایم این قضیه مهم بوده که انتخاب های درستی داشته باشم. محمدحسین لطیفی به نگاه من فرد بسیار هوشمندی است و نگاه خاصی دارد که باعث می شود نیاز مخاطبش را بدرستی شناسایی کرده و سریال هایی مطابق با همان نیازها بسازد. شما اگر چشم اندازی به گذشته داشته باشید و مجموعه هایی چون وفا و صاحبدلان را به خاطر بیاورید، قطعا این حرفم را تائید می کنید که همه این مجموعه ها جدای از مناسبتی بودنشان بشدت مورد استقبال قرار گرفته اند. خب اینها همه در انتخاب من و اطمینان به کار ایشان تاثیر دارد؛ اما این را هم در نظر بگیرید که من در شش سال گذشته در هیچ یک از ساخته های اخیر لطیفی بازی نکرده ام و در واقع رفاقتمان سایه ای بر فعالیت هنری مان نینداخته است. من هرگز به خودم اجازه نمی دهم که در عالم دوستی از ایشان درخواست نقش کنم و انتخاب درست برای هر دوی ما در وهله اول اهمیت است. به هر حال، به تشخیص ایشان این نقش فرصت خوبی برای همکاری دوباره بود. چالش های حضور در این مجموعه که در واقع سری دوم و ادامه مجموعه دودکش محسوب می شود، برای شما به عنوان بازیگری که تازه به کار ملحق شدید چه بود؟ نمی ترسیدید نقش تان اقبال مخاطبان را در پی نداشته باشد؟ اضافه شدن یک شخصیت جدید به مجموعه ای که همه شخصیت های دیگرش از قبل برای مخاطبان معرفی شده و دیده شده اند، کار بسیار سختی است . هم به لحاظ قبول کردن برای مخاطبان و هم نقش آفرینی برای خود بازیگر چالشی جدی محسوب می شود؛ چرا که اگر مورد حمایت تیم و گروه بازیگران قرار نگیری هرگز نمی توانی اتفاقاتی را که در ذهن داری به مرحله اجرا در بیاوری. لذا جا دارد از زحمات و حمایت خوب تمام اعضای این مجموعه تشکر کنم بخصوص از بهنام تشکر، چرا که کمک های زیادی به من کرد و همه اعضا با آرامش شان بستر کار بهتر را برایم فراهم کردند. به نظر می رسد منصور نقش متفاوتی در کارنامه کاری تان محسوب می شود و به لحاظ جدی بودنش در تمایز با نقش های قبلی تان است؛ چقدر این تفاوت را قبول دارید؟ شخصیت منصور پیچیدگی های خاص خود را دارد و متاسفانه هیچ توضیح اضافه ای در مورد شخصیتش نمی توانم بدهم. فقط این را می گویم که در ادامه تغییرات زیادی خواهد داشت و از مخاطبان می خواهم که صبور باشند و با اعتمادی که به کار دارند دست از قضاوت های عجولانه بردارند؛ چرا که در قسمت های بعدی حسابی غافلگیر خواهند شد. البته گریم تان هم بسیار متفاوت است و با چهره ای که در مجموعه های قبلی داشتید فرق می کند؛ به طوری که خیلی از مخاطبان در قسمت های نخست نتوانسته بودند شما را تشخیص بدهند. در مورد گریم هم برایمان توضیح بدهید. بله گریم کار بسیار خوب است و برای این نقش چهره ای بسیار متفاوت تر از کار های قبلی ام تعریف شد که بسیار هم دوستش دارم و باید از طراح و مجری گریم این کار هم تشکر بکنم. در واقع این چهره متفاوت باعث شد که منصور علاوه بر رفتار به لحاظ ویژگی های بصری اش هم متمایز شود. این اتفاقی بود که تاثیر خوبش را در نقش هم شاهدیم. با توجه به این گزیده کاری تان در انتخاب نقش ها، آیا به لحاظ بازی در میان دو حوزه سینما و تلویزیون هم مرزی قائل هستید؟ خب سینما حوزه ای است که خیلی حرفه ای تر است و حساسیت های بیشتری را هم می طلبد. در واقع کارها باید بسیار هدفمندتر باشند تا به دل مخاطب بنشینند. اما این حقیقت را نادیده نگیریم که تلویزیون رسانه ای است که مخاطب 70 میلیونی دارد و به لحاظ حسی بودن، ارتباط مردم با آن خیلی بیشتر است. این برایم خیلی مهم تر است و دلم می خواهد اگر در مناسبتی بخصوص ماه رمضان مجموعه ای با بازی من پخش می شود، لبخندی را هم به لب مخاطبانم بیاورم و این مساله برایم بسیار ارزشمند است. و دلتان نمی خواهد روزی نقشی جدی و حتی منفی را تجربه کنید؟ قطعا همین طور است و به عنوان یک بازیگر تج ...
افشا شد: پاداش 1 میلیارد و 400 میلیون تومانی در دولت احمدی نژاد
میلیونی عضو هیأت مدیره یک بانک ماجرای خارق العاده ای است؟ پس اجازه دهید سری بزنیم به اسناد مالی برخی بنگاه های اقتصادی، اسنادی که دست بر قضا محرمانه هم نیستند و برچسب افشاگری ندارند، اما صفرهای آن خیلی بیشتر از اخبار اخیر است. پاداش های میلیاردی هیأت مدیره ها در سال 91 در پایان سال 1391، پاداش اعضای هیأت مدیره بانک ملت، برابر 2314000000 ریال برابر 231 میلیون تومان بوده که با ...
استاد اخلاقی که در موعظه طناز بود +تصاویر
...> *ماجرای طلبگی مدیر حوزه علمیه آیت الله مجتهدی آیت الله احمد مجتهدی تهرانی در این رابطه بیان داشت: یادم می آید وقتی تازه طلبه شده بودم موهای سرم را کوتاه کرده بودم و محاسنم را گذاشته بودم. وقتی که به خانه رفتم، دایی من، لب و لوچه اش را آویزان کرد و با اشاره به من گفت این چه قیافه ای است که برای خودت درست کرده ای؟ و پدرم به من گفت: من ندارم خرج تو را بدهم و حتی دیگران می گفتند از خر ...
ترس، سرباز اصلی است
انگشت به خودم وصله زده ام؟ نهایتا ماجرا با مذاکره حل شد و گذاشتند که من به سفرم ادامه بدهم. بعد از این اتفاق فکر کردم که چقدر روزبه روز این زیر نگاه بودن برای ما سخت و تلخ و تلخ تر می شود. در ایران به تازگی و در غرب، از مدت ها پیش دوربین های مداربسته همه جا ما را زیرنظر دارند. جز زیرنظرگرفته شدن توسط این دوربین ها، ما می دانیم تمام چیزهایی که در کامپیوتر یا موبایلمان ذخیره می کنیم در جای عجیبی به ...
اکسیژنم آرزوست...
همه چیز درست شده است و از این به بعد فقط بوی گل و بلبل است و شادمانی. منتظر بودم تا بچه هایی که مدرسه شان خراب شد تا شهر هایی مثل اهواز، آبادان و اندیمشک هر روز قشنگ تر شود، غبار جنگ از دیوار هایش پاک شود و بچه های روزهای موشک و خمپاره صد هزار تا صدآفرین بگیرند، زمان گذشت و خبری نشد... سال ها بعد که مادر شده بودم برای نوشتن نمایش نامه ای به جنوب کشور سفر کردم. آبادان و اهواز شهر هایی بود که نه تنها ...
خانم بازیگر: این روزها خبرنگاران را بیشتر درک می کنم
کارگردانانی است که کار کردن با او مطمئن است. از میان رسانه های تئاتر، سینما و تلویزیون بازی در کدام را ترجیح می دهید؟ از آنجا که پنج، شش سال درگیر کار تصویر بودم ، دوست دارم خودم را دوباره در تئاتر محک بزنم ؛ چرا که بازی روی صحنه جسارت می خواهد و تماشاچی هیچ اشتباهی را از بازیگر نمی پذیرد. در کل هر بازیگری دوست دارد تمام عرصه ها را تجربه کند و هر کدام از آنها جذابیت خودشان را ...
رهاوردی از ده ویژگی اخلاقی امام مجتبی علیه السلام
که پرسیدم: فردی که اول پاسخ داد که بود؟ گفتند: ابن عباس. پرسیدم: دومی که بود؟ گفتند: ابن عمر. سپس گفتم: آن کودک که از همه بهتر و درست تر پاسخ داد که بود؟ گفتند: او حسن بن علی بن ابی طالب بود .(10) * مهربانی مهربانی با بندگان خدا از ویژگیهای بارز ایشان بود. اَنس می گوید که روزی در محضر امام بودم. یکی از کنیزان ایشان با شاخه گلی در دست وارد شد و آن را به امام تقدیم کرد. حضرت گل ...
مرد 2 زنه همسر اولش را کشت
دعوایتان شد؟ بله، زنم وقتی دید داد و فریاد می کنم، شال و کلاه کرد تا از خانه برود و باز هم گفت طلاق می خواهد. من هم جلویش را گرفتم و اجازه ندادم از خانه بیرون برود. بعد هم با چوبی که در خانه بود به جانش افتادم و دست و پاهایش را کبود کردم. چرا این کار را کردی؟ خسته شده بودم، نمی توانستم تحمل کنم که او از من جدا شود و به من خیانت کند. من هم طوری او را زدم که تا چند روز ...
ازدواج شهید چمران در آمریکا/بر سر همسر و فرزندان شهید چمران چه آمد؟
طور که همه روایت ها قرائت می کنند، ظاهرا پروانه اول با مصطفی به مصر و بعد به لبنان می رود اما شرایط جنگی لبنان و فعالیت چریکی مصطفی او را وادار می کند که به همراه سه فرزندش به آمریکا بازگردد. در سایتی به نام باز چمران ، مطلبی به نقل از ربابه صدر، خواهر امام موسی صدر، دراین باره آمده است که صحت و سقم آن نیاز به تأیید دارد. در این مطلب آمده است: روزی که چمران خانواده اش را به فرودگاه می برد، من ...
کودکانی که سرنوشتشان با کوره پزخانه ها گره خورده است
نمی کند اما زمانی که پدر و مادرش 18 ساعت از شبانه روز را کار می کنند، از خواهر و برادرهایش مواظبت می کند و تمام کار خانه را انجام می دهد. تنها آرزویی که او دارد این است که بتواند بیشتر از کلاس ششم درس بخواند. با حسرت می گوید: مدرسه ما خیلی دور است اما دوری مدرسه مهم نیست. هرجایی که مدرسه باشد حاضرم بروم اما زمانی که کلاس ششم تمام شود دیگر نمی توانم ادامه تحصیل بدهم، زیرا مدرسه ای برای مقاطع ...
گلاره عباسی: آدم باحالی نیستم
خصوصی داشته باشد و بعد از پایان آن پروژه با خود بگویید کاش بازیگر نمی شدم و حرفه آن کاراکتر را انجام می دادم؟ نه. واقعا پیش نیامده. یکی از مشکلات فیلم ها این است که شغل های محدودی برای بازیگران درنظر گرفته می شود. معمولا ما یا دکتر هستیم یا وکیل یا معلم یا هیچ کاره. من فیلمی دیدم که شغل یکی از بازیگران غریق نجات بود. به نظرم رسید کارگردان چقدر خلاقیت داشته که این شغل را برای یکی از کاراکترهای زن ...
در روز جهانی پیوند اهدای عضو ابتکار پای درد و دل خانواده های پذیرنده قلب نشسته است؛
طرف دیگر موجب می شود بسیاری از خانواده ها به سراغ مراحل بعد از پیوند نروند و در این بین بیمار جان خود را از دست می دهد. هرچند عملکرد صحیح هیات امناها و برخی خیرین در تامین هزینه های بیماران پیوندی قابل ستایش است. حمیدرضا می گوید: با آن شرایطی که پدرم داشت باید هرچه زودتر آمپول و داروها را تامین می کردم. سرانجام یک داروخانه پیدا کردم، وقتی وارد آن شدم مردم با لهجه های متفاوتی دیده می شدند. کاملا ...
مادر هوس بازی که خواستگار دخترش را به قتل رساند
یادم می آوردم، بی اختیار جیغی کشیده و تمام بدنم چونان بیدی شروع به لرزیدن می کرد! چیزی در حدود دو هفته، پیوسته همین شرایطبرمن حاکم بود، دو روز اول که در بیمارستان و تحت نظر پزشک بودم، بعد نیز به پیشنهاد مادرم، برای اینکه به دلیل شرکت درمجلس ترحیم پدر ، حالم وخیم تر نشود، به خانه دوست مادرم رفتم و به این ترتیب،به غیر از مجلس چهلم پدر، نتوانستم درهیچ یک از مراسم دیگر او، شرکت کنم. ...
کدام استان موقعیت شغلی بیشتری دارد؟/صحبت های دختران و پسران تحصیلکرده بیکار+نمودار
بتواند شغل مناسبی بعد از اتمام دوره کارشناسی ارشد پیدا کند. مهدی که می گفت فارغ التحصیل علوم سیاسی است. برای یافتن کار از خانه بیرون زده بود و در میدان انقلاب می خواست تاکسی به مقصد ونک سوار شود. او می گفت که دو سال از فارغ التحصیلی اش گذشته و کارت پایان خدمت هم دارد اما نمی تواند هیچ شغلی پیدا کند. مهدی نسبت به رشته تحصیلی که خوانده بود پشیمان بود و می گفت که اگر به گذشته ...
برادرم را پارسال بردند تلویزیون امسال بردند قبرستان
واقعه و برادرش انجام دادیم. در ادامه مصاحبه ما را با این مرد جوان می خوانید. *خودت را معرفی می کنی؟ علی هستم و 29 سال سن دارم. *به چه جرمی اینجا هستی؟ برادرم را کشته ام. باور کنید دست خودم نبود. او همیشه مرا عصبانی می کرد و خانواده را با این کارهایش آزار می داد. در روز حادثه هم مست بود. عرق خورده بود و باعث شد من او را بکشم. *چقدر درس خوانده ای ...