سایر منابع:
سایر خبرها
می گفت می روم آلمان، اما از سوریه سر درآورد/ مجید ما، مجید سوزوکی اخراجی ها نیست/ آخری ها نماز شب می ...
داستان مجید را بسیاری با مجید سوزوکی اخراجی ها مقایسه کرده اند. پسر شروشور و لات مسلکی که پایش را به جبهه می گذارد و به یک باره متحول می شود؛ اما خواهر مجید می گوید مجید قربان خانی، مجید سوزوکی نیست: بااینکه خودش از مجید اخراجی ها خوشش می آمد؛ اما نمی شود مجید ما را به مجید اخراجی ها نسبت داد. برای اینکه مجید سوزوکی به خاطر علاقه به یک دختر به جبهه رفت؛ اما مجید به عشق بی بی زینب همه چیز را به یک باره رها کرد و رفت. ...
برای تبلیغ حجاب بهتر است درباره اش حرف نزنیم!
اسلامی تا تشکیل گروه امنیت اخلاقی نامحسوس که هر بار با حواشی فراوانی روبرو بوده است. همه این ها در حالی است که هرساله این معضل عمیق تر می شود تا این سؤال بارها و بارها تکرار شود که به راستی برای ترویج فرهنگ عفاف و حجاب چه کاری باید انجام داد؟ در میان برنامه های مختلف و پرخرج تلویزیون در موضوعات گوناگون یکی دو سال اخیر برنامه ای با عنوان از لاک جیغ تا خدا از شبکه دوم سیما روی آنتن رفت که ...
عباس دوران: هرگز نمی توانم عقب نشینی کنم
نشینی کنم. یکی می گوید نمی خواهم پرواز کنم و نمی رود. من هم می گویم؛ پس چه کسی برود؟ چه کسی از کشور دفاع کند؟ شهید دوران در مدت دو سال اول جنگ بیش از 120 پرواز عملیات برون مرزی داشته که چنین آماری در تاریخ جنگ های دنیا بی سابقه است. آخرین بار که قرار شد عباس به عملیات بمباران پالایشگاه الدوره برود، طبق معمول سخن خاصی نداشتیم و مانند همیشه که عباس به مأموریت می رفت صحبت کردیم. بعد از شهادتش ...
روایت دیدار با مادری که با خاطره پنج شهید و یک فرزند مفقودش زندگی می کند
همان محل شهادت پسرم ودر سن 52 سالگی از ناحیه سر وپهلو هدف گلوله دژخیمان قرار گرفت وبه شهادت رسید . مادر شهید خود فرزندش را برای اعزام به جبهه ثبت نام کرد فاطمه جلالی از 11فرزندش ، 5 فرزند دارد او می گوید : خانه مان در قنات ملک بود، برادر حاج قاسم سلیمانی اسم پسرم محمود را به دلیل اینکه پدرش در جبهه بود و من هم بیمار بودم از لیست خط زد، دیدم پسرم خیلی گریه می کند گفتم چه شده؟ گفت ...
هویتم را عوض کردم تا پسرانم به سوریه بروند
همان روز زمینی را به نام ما زده بودند. گفتم: خدایا شکرت! به ما فرزندی عطا کردی که هنوز از بیمارستان نیامده ایم بیرون این اتفاق خوب افتاد، پس معلومه بچه با خیر و برکتی است. * بچه داری ام بیست بود با توجه به سن کمی که داشتم اما بچه داری ام بیست بود و به مسائل بهداشتی بچه ها بسیار حساس بودم. خب من وقتی دختر خانه بودم همسر برادرم بچه کوچکی داشت که اغلب کارهایش با من بود و خودم هم ...
دو عنوان از پرفروش ترین مجموعه های روایت فتح منتشر شد
بار دیگر بگذارد نگاهش کنم، بگذارد نگاه کنم توی چشم هایش، اما نگذاشت. در بخشی از کتاب نیمه پنهان 27: صبوری به روایت همسر شهید به قلم لعیا رزاق زاده و تحقیق آذردخت داوری می خوانیم : یک ریوی ارتشی آوردند و ما را سوار کردند و بردند. هفده نفر بودیم؛ من و محمد، دو تا از برادرهایم، مادربزرگم، دوتا پسر عمه و خانم هایشان، عمه ام که پیر و نابینا بود و چندتا زن و بچة دیگر از اقوام. توی جیبم یک ...
زیارتی معادل زیارت امام حسین (ع)/ علل مهاجرت عبدالعظیم (ع) به ری/ درک محضر پنج امام
عبدالعظیم علیه السّلام، حسن نام داشت. وی تنها فرزند پسر زید بود که از بزرگان عصر خودش به شمار می رفته، و در بین بنی هاشم، به بخشش، کَرَم، سخاوت و خدمت به محرومان، شهرت داشته است. وی از سوی منصور عبّاسی به ولایت مدینه گمارده شد؛ ولی پس از مدّتی، مورد خشم او قرار گرفت و به زندان افتاد و در سال 168 ق، در هشتاد سالگی از دنیا رفت. 4. زید فرزند امام حسن علیه السّلام جدّ سوّم حضرت ...
چهره ها در شبکه های اجتماعی (283)
گرامی داشتند. روحشان شاد. کوروش سلیمانی هم با این عکس قدیمی به استقبال این روز رفت. سولماز غنی نگذاشت دو روز از حرفمان بگذرد و با این سلفی هر آنچه که در شماره قبل گفته بودیم را شست و برد! شاید هم گرفتارِ سندرومِ "تعریف" اینجانب شده است، چون یادم نمی آید از کسی تعریف کرده باشد که بعد ها پشیمانم نکرده باشد! مهسا جان مطمئنی بچه خواب است؟ چون در این گرما آدمِ گنده هم شارژش تمام ...
ما قربانی هستیم
ساله ای که می گفت بی کار است و اگر این پرونده تشکیل نمی شد، به استخدام یک نهاد خاص درمی آمد. متهم دیگری بدون اجازه از دادگاه، پس از اتمام دفاعیاتش جلسه را ترک کرد و رفت یا متهم دیگری حدود ساعت 12 ظهر تازه به دادگاه آمد. قاضی جلسه توضیح داد این پرونده 23 یا 24 متهم دارد که چون روحانی هستند در دادگاه ویژه روحانیت محاکمه می شوند. موکلم در سوریه می جنگد در ابتدای این جلسه، قاضی ...
عطر ماندگار موعظه های مرحوم کافی
امکان داشت، منبر می رفت؛ تعداد منابر وی در ماه رمضان، گاهی تا شش منبر هم می رسید که این نیز از برکات و عنایات اهل بیت(ع) در حق اوست. وی واقعاً کثیر المنبر و در این راه، خستگی ناپذیر بود، تب و عشق منبر داشت، گویا می دانست فرصتش کوتاه است و می خواست از این فرصت کوتاه نهایت بهره را برای وعظ ببرد. وی در سال 1342 به خاطر درخواست های مکرر مردم تهران و نیاز شدید آن شهر به تبلیغ دین و روشنگری ...
شهیدی که دست ازموقعیت های خوبش کشید
بچه پرشوری بود. بسیار نترس و مثبت بود. طوری نبود که بگویم از سر بیکاری یا اجبار به سوریه رفت بلکه کاملاً داوطلبانه اقدام به رفتن کرد. **علی آقا حرف برخی ها که می گویند مدافعان حرم برای پول به سوریه می روند را کاملاً رد می کند. چون کارمند شرکت نفت بوده و قطعاً وضع مالی خوبی داشته است؟ خیلی از کسانی که این حرف ها را می زدند وقتی داستان زندگی علی را فهمیدند از حرفشان برگشتند ...
رفت تا افتخار همسر شهید بودن نصیب من شود
به سعادت کسی که کنار مزار پدرت دفن شود، این حرف ها صحبت های همیشگی سجادم بود. چه زمانی حرف از مدافع حرم شدن به میان آمد؟ همسرم چندین بار تلاش کرد برود و هر بار ساک رفتن می بست و به من نمی گفت که مأموریتش مربوط به کجاست. نمی خواست که من را نگران کند. فقط می گفت مأموریت است و من فکر می کردم مثل همیشه مأموریت داخل کشور می رود. چند باری هم تا پای ماشین رفت ولی بازگشت و گفت رفتنم درست نشد ...
مصدق می خواست آبرومندانه برود!/ چرا آیت الله کاشانی رییس مجلس شد؟
ها را نخورید. یعنی همه ساکت باشند. آخر سر هم که به توده ای ها گفت دیگر از دست من کاری ساخته نیست. *ظاهراً تا اواسط روز 30 تیر، همین حرف را به دیگران هم زده بود. اول رفتند اصل 4، بعد رفتند خانه همسایه معظمی، بعد از درخت پائین آمدند و از روی چند تا میز و کرسی رفتند بالا و رسیدند به خانه آقای هریس چیان که پسرش اینجا دیروز پیش من بود که می گفت در شمیرانات بودند. بعد گماشته شان ...
اسم حزب الله لبنان را متوسلیان پیشنهاد داد
، اتاق حاج احمد یک اتاق سه متر در سه متر و قدیمی بود، سقفش هم چوبی بود و روی آن را پلاستیک زده بودند، راه که می رفتی لمبر می خورد، یک طاقچه هم داشت که قرآن، مفاتیح و یک ضبط روی آن بود، ما نشستیم... بعد از صرف شام سرگرم تعریف خاطرات بودیم که زنگ خانه را زدند، حاج احمد هیچ وقت نمی گذاشت اسلحه برداریم و از او محافظت کنیم. سال 60 و 61 هم بکش بکش بچه های سپاه بود، من در پادگان به جعفر جهروتی گفتم یک کلت ...
نسرین مقانلو:از بچگی خیلی شاد و بازیگوش بودم/ما باید پول را بخوریم نه پول ما را !
از من راضی هستند و باعث افتخار آنها هستم. بیو گرافی نسرین مقانلو نسرین مقانلو متاهل و متولد سال 1347در تهران میباشد. او فعالیت بازیگری خود را با فیلم امید در سینما آغاز کرد و با بازی در فیلم همسر بیشتر مورد توجه قرار گرفت. او پس از بازی در فیلم نابخشوده چند سالی را خارج از کشور گذراند. وی سپس به ایران بازگشت و بازی در سینما و تلویزیون را ادامه داد. بازی در فیلم مهمان ...
دیدگاه شهید بهشتی در مورد حجاب به روایت فرزندان
هیات علمی پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران با تاکید بر لزوم عدالت در خانواده ها و ابراز تاسف از عدم برقراری عدالت در جامعه، خانواده ها، مشاغل و تحصیلات، گفت: در آسیب شناسی جامعه به مسایلی برخوردیم که قابل پیشگیری بود اما بسیاری از ارزش هایی که داشتیم از دست رفت چرا که افرادی به عنوان متفکر مسایلی را در مورد زنان و خانواده مطرح کردند که مربوط به قبل از سال 1340 بود. بهشتی اظهار کرد ...
در خانواده شهید بهشتی عدالت بین دختر و پسر رعایت می شد/ زنان باید مانند مردان حق انتخاب گری داشته باشند
.... بسیاری از ارزش های ما از دست رفت؛ چون دیدگاه هایی را در مورد حقوق زنان مطرح کردند که این دیدگاه ها 40 سال پیش مطرح می شد و افرادی از این دست با شهید بهشتی درگیر بودند. شهید بهشتی در فضای آن روز قم، دختر خود را به مهد و مدرسه فرستاد او خاطرنشان کرد: من فرزند ارشد خانواده هستم و در جریان بسیاری از مسایل بودم. مادر ما در تمام فعالیت های شهید بهشتی در قم، تهران و اروپا در کنار ...
آمار رو به رشد جرایم خشن کودکان و نوجوانان ایرانی
نوجوانان با محوریت پرونده قتل ستایش به شرح دیدگاه های خود در این زمینه پرداخته اند که در ادامه می آید. این روزها حادثه هایی که یک طرف یا هر دوسوی آن کودکان و نوجوانان بودند در صدر رسانه های کشور قرار گرفته است که شاید سرآمد آن قتل ستایش، دختربچه افغان به دست پسری 17 ساله باشد. در کنار آن اما مواردی چون همسر و کودک آزاری در خانواده ای مشهدی و درگیری مرگبار دو دانش آموز به خاطر چشم در چشم ...
کتاب صوفی و چراغ جادو تا مربای شیرین به حاضران معرفی شد
... ماجرا از آنجا آغاز می شود که شخصیتی به نام یوسف که یک مجروح جنگی است، پس از مصدومیت، دوباره به جبهه اعزام می شود و این بار بنا به صلاح دید فرمانده گردان قرار می شود مسؤولیت نگهداری و آموزش چند قاطر را برای حمل آذوقه و مهمات به مناطق صعب العبور در ارتفاعات کردستان برای رزمندگان به عهده گیرد. یوسف گردان جدید را که متشکل از چند نوجوان جسور و بازیگوش است تشکیل می دهد و اتفاقاتی که در ...
روایت زندگی یک مدافع حرم از زبان همسرش
. این ها را اعظم اصغری همسر شهید مدافع حرم عبدالرضا مجیری می گوید. متولد سال56 است و از همسرش سه سال کوچک تر. دبیر ریاضی مقطع متوسطه است. سادگی از در و دیوار خانه آنها می بارد. اینجا خبری از تجملات نیست. خانه هنوز همان طور چیده شده که همسرش، آقاعبدالرضا دوست داشته است. از ماجرای آشنایی تان با آقا عبدالرضا بگویید؟ تا روز خواستگاری عبدالرضا را ندیده بودم. به واسطه خواهرشان با هم ...
دلش را به حرم حضرت زینب(س) گره زده بود
شهادت در آنجا بود. آن شب به او اصرار کردم که نرود اما فردای آن روز به من گفت: مادر! این بار امام حسین(ع) مرا طلبیده است. با شنیدن این جمله تنم لرزید. به مهدی گفتم: آیا خوابی دیده ای؟ مادر! تو را به خدا قسم، مرا نترسان. اما مهدی نه تنها از این حرف اندکی شک و نگرانی به دل راه نداد بلکه انگار تا به حال او را به این شادی ندیده بودم . مادر! مرا به حضرت زینب(س) بسپار مادر شهید مهدی ...
در یوم الله انقلاب به روح الله پیوست
دیدم که حرم حضرت زینب (س) با لودر تخریب شده و من داد می زدم که حضرت زینب (س) دستان مرا گرفت و گفت که برای حفظ حرم من باید جان دهید، پس از بیدار شدن به همسرم گفتم من مشکلی با رفتنت ندارم و او 4 بهمن 1394 دوباره رفت و 18 روز بعد در 22 بهمن ماه به شهادت رسید. این همسر شهید در پاسخ به این سوال که آیا همسر شما خبرنگار خبرگزاری قرآنی کشور بودند گفت: بله حدوداً دو سال با این خبرگزاری همکاری ...
گپی با گلاره عباسی و پوریا پورسرخ، هم بازی های خوشحال
بازی شدن شان، اولین همکاری های آنها در نزدیک به 10 سال همکلاسی و آشنایی است. بنابراین این گفتگو ابعاد دیگری هم پیدا کرد. هر چند که هیچ کدام چندان به مسائل مربوط به طالع بینی علاقه مند نبودند. البته با هر دو عزیز درباره زندگی و علایق شان هم حرف زدیم. از جمله با پوریا درباره ازدواجی که نکرده است و با گلاره خانم درباره ازدواج موفق اش با همسر محترم و مهربانی که با نهایت تاسف تن به مصاحبه و ...
دیگر فیلم و سریالی مانند کیف انگلیسی و کلاه پهلوی ساخته نخواهد شد/ جوانی 64 ساله ام
با این که فیلمنامه های بسیاری نوشته و بسیاری از آنها را به پرده سینما و قاب تلویزیون کشانده است، اما می گوید هر کاری که کرده ام تنها وظیفه و ادای دینی به کشورم، اسلام و مردمم بوده است. روزنامه جام جم به بهانه سالروز تولد این کارگردان پیشکسوت (متولد 29 تیر1332) و به پاس چهار دهه فعالیت هنری اش در عرصه سینما و تلویزیون گفت وگویی با او انجام داده است. کیف انگلیسی روایت مدعیان پوشالی است در سال 1373 دیدم که جامعه ما دچار آدم هایی شده که ادعاهای بسیاری در مقابل چشمان مردم می کنند در حالی که به هیچ عنوان قابلیت و ظرفیت انجام آن ادعاها را ندارند لذا با شناختی که از جامعه انگلیس داشتم فیلمنامه کیف انگلیسی را برای سینما نوشتم و باز به دلیل فقر مالی سینما، فیلمنامه را به سریال تبدیل کرده و به تلویزیون آوردم. اصولا ساخت سریال ها و فیلم های تاریخی به دلیل فضاسازی خاص، لباس، وسایل و ابزار و گریم بازیگران هزینه بسیاری را طلب می کند. در کیف انگلیسی، دکتر ادیبان نماد همان آدم هایی است که با ادعاهای بزرگ و مردم پسند خود را به مردم معرفی کرد، حزب تشکیل داد، روزنامه راه انداخت و البته در حرف هایش هم بسیار صادق بود. اما وقتی وارد مافیای قدرت شد مجبور به توجیه یا عقب نشینی از برخی مواضع و شعارهای گذشته خود شد. به نظر من هر فیلم و سریالی دارای روح است. فیلمی که عاری از روح باشد نمی تواند مخاطب خود را پیدا کند. کیف انگلیسی و کلاه پهلوی این روح را داشتند چرا که مخاطب را با خود همراه می کردند. مخاطب با شخصیت های داستان همذات پنداری می کرد. با خنده او می خندید و در قسمت هایی بغض می کرد. به جرات ادعا می کنم دیگر فیلم و سریالی مانند کیف انگلیسی و کلاه پهلوی که بتواند تاریخ معاصر را بصورت تأثیرگذار و خیابان خلوت کن به نمایش بگذارد، ساخته نخواهد شد. جوانی 64 ساله ام در آستانه ورود به 64 سالگی هستم اما احساس پیری نمی کنم. هنوز مانند ایام جوانی فکر می کنم با این تفاوت که تفکرات و اندیشه ام عمیق تر و فهیم تر شده است. در خانواده ای مقید و مذهبی و در فضای روحانیت بزرگ شدم. در 23 سالگی و هنگامی که دانشجوی ارتباطات با گرایش سینما در انگلیس بودم، ازدواج کردم. برعکس دیگران که سعی می کنند بچه خود را در کشورهای اروپایی به دنیا بیاورند تا شناسنامه اروپایی بگیرند، همسرم را به ایران آوردم تا فرزندم در وطن خود به دنیا بیاید. در اروپا از جمله جوانان دانشجویی بودم که میانه خوبی با شاه و رژیم شاه ایران نداشتم. برای ادامه تحصیل باید از انگلیس به آمریکا می رفتم که مصادف شد با وقوع انقلاب اسلامی، لذا از رفتن به آمریکا منصرف و به ایران برگشتم. در سال 1360 به عنوان مشاور کارگردان، در ساخت فیلم گرداب حضور داشتم و فیلم صاعقه را به عنوان اولین کار سینمایی در سال 1363 ساختم. به ناگاه به سبب برخی اندیشه های گوبلزوار که در صنعت سینمای ایران وجود داشت، تمام فیلمنامه های من با بایکوتی ده ساله مواجه شدند. کلاه پهلوی ادای دین بود فکر نوشتن کلاه پهلوی از سال 1361 به ذهنم خطور کرد. سال 1365 کتاب کلاه پهلوی را در نسخه سینمایی نوشته و منتشر کردم. اما به دلیل آن که آن زمان حال و روز سینما از نظر منابع مالی خوب نبود، داستان را به صورت سریال به تلویزیون آوردم. کلاه پهلوی چون به تاریخ معاصر و زمان کشف حجاب توسط رضاخان مربوط می شد، ظرفیت گسترش داستان را داشت. این شد که سریال 54 قسمتی کلاه پهلوی با صرف 10 سال زمان ساخته شد. این سریال از جمله ساخته های تاریخی تلویزیون است که بسیار مظلوم واقع شد و هر کسی از ظن خود درباره آن قضاوت کرد. طیف نخست، سلطنت طلب ها بودند که از کشف حجاب رضاخانی حمایت کردند و هنوز هم طرفدار بی حجابی زنان هستند. غافل از این که آن اقدام با چوب و چماق همراه بود. طیف دوم، دگراندیشان خروج کرده از حاکمیت بودند که با ژِست روشنفکری خواهان کمرنگ شدن مظاهر اسلامی مانند حجاب بودند و حجاب را با عدالت اجتماعی در منافات می دانستند. طیف سوم هم خود را جلوتر از علمای اسلامی می دیدند. این افراد بیشتر حزبی عمل می کردند و درصدد مچگیری از سریال و حتی قطع پخش آن از تلویزیون بودند. به هر حال با سانسور تقریبا 300 دقیقه از کل داستان، سریال کلاه پهلوی مردم را به دهه های اول تا سوم شمسی برد و با بخشی از تاریخ معاصر آشنا کرد. با کلاه پهلوی احساس می کنم وظیفه خود را در ق ...
بنیاد در آینه مطبوعات
؛ فکر میکنم از وقتی بچه ها شهید شده اند، هفته ای یکی دو بار همسرم خوابشان را میبیند. وقتی خواب پسرها را میبیند، طوری رفتار میکند که انگار واقعا آنها را در آغوش گرفته است. در خواب گریه میکند، با پسرها حرف میزند. آرام و قرار ندارد. گاهی بیدارش میکنیم و گاهی میگذاریم با این حس و حال تنها باشد.: فروردین64 بدون محمد های خانه یک هفته مانده بود به عید که خبر شهادت بچه ها را شنیدم ...
ای نور هر دو دیده بی تو چگونه بینم؟
ایستد که قدش بلندتر نشان داده شود. اسبش را برای رفتن زین کرده بود، چیزی جلودارش نبود؛ فقط 24 روز در جبهه ... بعد از 2هفته که آموزش دیده بود یک راست رفت خط مقدم نبردها در عملیات خرمشهر، همانطور که در خواب دیده بود شهید شد. بعد از شهادتش دیگر زندگی مان شبیه قبل نشد، من در خانه قرار نداشتم و مدام می آمدم سر مزارش. مادرش هم روزی یک بار می آمد. کم کم گیوه بافی از رونق افتاد و من هم دیگر چشم هایم سوی کار ...
مرد ثروتمند با پای خود به قتلگاه رفت
.... این بار شاهین تهدیدم کرد که اگر به خواسته شیطانی اش پاسخ ندهم، فیلم و عکس هایی را که از من گرفته پخش خواهد کرد. من هم بلافاصله همه چیز را به شوهرم گفتم. او ابتدا بسیار خشمگین شد و حتی نزدیک بود مرا هم بکشد اما به خاطر بچه هایم مرا بخشید. چند ماهی گذشت تا اینکه شاهین دوباره با من تماس گرفت. این بار همسرم به او پاسخ داد و اول خواهش کرد که دیگر مزاحم زندگی ما نشود، اما او شروع به تهدید کرد. ...
مشخص ترین تاثیر تحریم بر زندگی مردم موضوع بنزین بود
بیست کاهش یافته است. متوسط آلاینده های بنزین در سال های قبل 500 بوده است و 1000که من اشاره کردم مربوط به یک ایستگاه بوده است. بعضی هم ابزار به دست اندازه گیری دقیق می کنند، یک روز مقدار آلاینده ها کمی بالاتر رفته باشد جهت گیری کلی را زیر سوال می برند، این طور نیست؟ بی اخلاقی دراین مساله به اوج رسید و تهمت های آشکار در این مساله به ما زده شد مثلا گفتند همسر من چون بنزین وارد می ...
بغض داوری برای مدافعان حرم ترکید
که سوت طلایی به داور مشهدی کشورمان برسد. برترین داور لیگ پانزدهم پس از دریافت این جایزه گفت که با این جایزه به هدفش رسیده است: من در نیم فصل در جمع داوران گفتم که هدفم کسب عنوان برترین داور است و به هدفم رسیدم، هر کسی می تواند برترین داور فصل شود اما من برای رسیدن به این هدف سخت تلاش کردم. ترکی که به نظر می رسید از بی احترامی به جامعه داوری در ورزشگاه ها دلگیر است، پس از دریافت جایزه پشت سن رفت و ...
دادگاه 21 نفر از حمله کنندگان به سفارت عربستان امروز برگزارشد/ مرور خبرهای مرتبط با این حمله +تصاویر
بار بازگشت به ریاض را از چند روز قبل بسته بودند. ایران و عربستان در بحرانی ترین روزهای خاورمیانه به دو خط موازی بدل شده اند. عربستان در شرایطی بر شیپور تندروی می دمد که از جانب ایران صدای اعتدال به گوش می رسد. محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان که در دو سال گذشته بارها عزم سفری دوجانبه به عربستان را داشته، این روزها در حاشیه کنفرانس امنیتی مونیخ هم به کرات در خصوص رابطه با ریاض مورد سوال قرار ...