سایر منابع:
سایر خبرها
طوفان شیشه زندگی شکیبا را به باد داد
جلسه دادگاه زن و شوهر پزشک به پایان برسد. زن چادرش را محکم گرفته و در سکوت روی نیمکت راهرو نشسته بود. پسرک نوجوان بر خلاف مادرش ریزاندام بود. داشت آدم هایی را که با عجله پرونده به دست این طرف و آن طرف می دویدند تماشا می کرد. یکباره نگاهی به مادر انداخت و پرسید: پس چرا دادگاه اینقدر کوچک بود؟ چرا قاضی روی میز چکش نمی کوبید؟ چرا... مادر حرفش را قطع کرد و گفت: آن شلوغی و چکش مال فیلم هاست ...
در اینستاگرام وزیرراه وشهرسازی چه می گذرد؟/ انتقاد مظاهریان از روال اشتباه در نظام مهندسی/ واکنش بانک ...
...> درهفته ای که گذشت یک خبرگزاری نوشت: یک کارشناس معتقد است که بخش مسکن تا قبل از انتخابات ریاست جمهوری در سال آینده از رکود خارج نخواهد شد. سعید آگشته اظهار کرد: اقتصاد ایران در همه بخش ها معمولا هفت تا هشت ماه قبل و پنج تا شش ماه بعد از انتخابات ریاست جمهوری وارد رکود می شود. این اتفاق حتی زمان هایی که با اوج فروش و تحرک در کلیه بازارها از جمله بازار مسکن مواجهیم نیز رخ می دهد. به همین دلیل با توجه ...
گزارش فرصت امروز از مرکز خریدی در صادقیه / خرید از پاساژ تهرانی!
مهاجرت و در نهایت ازدیاد جمعیت، فعالیت اقتصادی در محله رونق گرفت و با ایجاد فروشگاه ها و مجتمع های تجاری به صورت منطقه ای اقتصادی درآمد. ساختمان ها و مکان های عمومی در این محله از ابتدا تقریباً موجود نبوده و همگام با گسترش محله ایجاد شده اند، هر چند هم اکنون در برخی موارد نواقصی مثل نبود بزرگراه و پل هوایی در مکان های پرترافیک و پر رفت و آمد به چشم می خورد که مشکلاتی را به همراه داشته ...
رسانه بما هو رسانه/ ابتذال معانی در شبکه های اجتماعی
. زمانی مارکسیست ها می گفتند یک زیربنا داریم یک رو بنا و می گفتند اقتصاد زیربنا است؛ یعنی همه کنش های انسانی تابعی از اقتصاد است، اقتصاد زیرساخت همه رفتارهای انسانی است، بگو از چه طبقه ای هستی تا بگویم چگونه می اندیشی، مارکسیست ها این طور می گفتند، بگو کارمند کجا هستی تا من به تو بگویم چگونه فکر می کنی، بگو چه قدر درآمد داری تا به تو بگویم شیوه زندگیت چگونه خواهد بود. مارکسیست ها می گفتند اقتصاد ...
از کندن پوست سر تا تزریق سیانور؛ روزی که عملیات مهندسی، قرون وسطی را شرمنده کرد+تصاویر
به داخل حمام و به سراغ محسن میرجلیلی رفتیم. مسعود به او گفت که اگر اطلاعات ندی تو را می پزیم. سپس به من گفت که اتو را بیاورم. بعد از آنکه اتو را به برق زد و کاملا گرم شد، ناگهان اتو را به کمر محسن میرجلیلی چسباند. محسن از شدت درد دهانش را به طرز عجیبی باز کرد و از هوش رفت. بوی سوختگی همه جا را گرفته بود، من خیلی ترسیده بودم، مسعود هم ترسیده بود، ولی سعی می کرد خودش را مسلط به کاری که می کند نشان ...
نظر هنرمندان درباره فیلم ایستاده در غبار
ساحت اسطوره های بی بدیل سرزمینم برداری. مردان بزرگی که زندگی شان تماشایی ست و تو چقدر خوب و صادق این زندگی را به تماشا نشسته ای. زندگی و تلاش مردانی که هرگز نخواسته اند به چشم بیایند و دیده شوند اما به خواست و اراده پروردگار فداکاری هایشان تماشایی تر شده است. این قهرمانان حالا در فیلم تو در مقابل چشمان ما راه می روند، لبخند می زنند و زنده اند، آشکارتر از همیشه، روشن و آفتابی. ...
دو روایت نزدیک از زندگی خصوصی محمدرضا پهلوی/عکس
درجه سروانی به مرض سل درگذشت. مادر فرح پس از فوت شوهر ازدواج نکرد و با برادرش زندگی می کرد. چون فریده فقیر بود در خانه برادرش کار می کرد و برادرش به نام قطبی زندگی او را تأمین می کرد. فریده تنها فرزند خود به نام فرح را به همراه داشت که قطبی خرج او را هم می داد... قطبی، فرح را به پاریس فرستاد و او در دانشکده هنرهای زیبا به تحصیل پرداخت، ولی قطبی از عهده هزینه او برنیامد. در آن زمان فرح که دختر ...
چرا پازل چینی مسعود رجوی برای براندازی جمهوری اسلامی شکست خورد؟
فاصله اجرا می شود. نیروی شان هم همان ارتش آزادی بخش بود، تعداد زیادی هم نیروی متفرقه از اروپا، اسیا و ...جمع کرده بودند. نود درصد نیروها هم آموزش دیده بودند،5 تا 10 درصد نیروها آموزش ندیده بودند. نیروهای ورزیده هم بودند، نیروی زن داشتند. گویا نیروهای زن شان خیلی زیاد بوده و کشته های زیادی هم داده بودند. قبلا هم بود ولی در آن عملیات به چشم آمد. این نیرو ...
قتل پدرم و حرف های اقوام مرا دیوانه کرد
ماموران سپس ماجرای این جنایت را به بازپرس کشیک قتل گزارش کردند. در این مرحله بازپرس جنایی همراه گروهی از کارآگاهان اداره دهم جنایی و تیم تشخیص هویت و پزشکی قانونی در محل حاضر شدند. آنها در بررسی صحنه قتل فجیع پیرزن، قیچی و گوشتکوب که لکه های خون روی آن بود را پیدا کردند. پسر خانواده که همان مرد 46 ساله بود با دستور قضایی در محل جنایت بازداشت شد. متهم برای ادامه تحقیقات به دستور بازپرس مرادی در ...
خاطره های ماندگار علامه طباطبایی از لسان دخترشان
آقاسیدمحمدحسین تا بچه ات خوب شود. خودش تعریف کرده بود که وقتی پول را دادم و به خانه برگشتم، دیدم بچه ام شفا گرفته. *وقتی مرحوم علامه تصمیم گرفتند به قم بروند مادرتان بابت اینکه باید زندگی راحت و مرفه شان در تبریز را رها کنند و به قم بروند اعتراض نکردند؟ خیر، 10، 12 ساله بودم که به مادر گفتم اگر الان چشم هایت را ببندی و ببینی در تبریز هستی و خانه و زندگی و همه چیز داری خوشحال می ...
دشمنان از سینما بیشتر از موضوع هسته ای ما می ترسند/ سینما یک زرادخانه تولید پیام و قدرت است/ خاطره ...
. حالا شکل مقاومت کمی تغییر کرده دیگر کسی نمی گوید همه گزینه ها روی میز است تا مقاومت هست. حالا تیرهای جنگی گلوله های سربی، موشک های اتمی شکل دیگری پیدا کرده اند همه آنها با زرق و برق دیگری از طریق مجموع هفت هنر، هنر هفتم، پرده نقره ای سینما بر پیکر مقاومت فرود می آید. فرودی که بر جان این کودک نشسته امروز مردان متخصص دیگری را می طلبد که باید به جای تیرهای جنگی، گلوله های سربی و موشک های ...
ستارخان؛ خیابان خوشمزه تهران مطلب ویژه
رسد فروشگاه های متنوع دیگری از تمام صنوف به چشم می خورد، اما همه باور دارند که ابتدای خیابان ستارخان از میدان توحید تا تقاطع باقرخان به بورس مواد غذایی ، رستوران ، خوراکی ها و آبمیوه فروشی ها تبدیل شده است.این فرصت سرمایه گذاری هم برای مغازه داران فعلی و هم سرمایه گذاران آتی این منطقه شرایط مناسبی محسوب می شود.برای مغازه داران و رستوران داران فعلی از این جهت فرصت مناسبی است که می توانند با ارتقا ...
فرار یک دختر از خود، نه از خانه!
...> کیمیا در حالی که لبخندی تلخ بر چهره داشت گفت: چشم می کشیدم تا خواهر یا برادرم به خانه ما بیاید و یا میهمانی فامیلی جور شود و دور و برمان شلوغ باشد. اما در همین میهمانی ها نیز خواهر و زن داداشم طاقچه بالا می نشستند و بچه های شان در حال بازی و شادی بودند. آن وقت من بیچاره به خاطر این که مادرم بیمار است باید مثل یک کلفت یک خروار ظرف می شستم و کار می کردم. خواهرم روی من حساس بود ...
بخاطر حرف هایی که زده بود کشتمش!
. دیگر خیلی عصبانی شده بودم. چشمانم نمی دید کجا را می زنم و فقط تیغه چاقو را حس می کردم که در کجا فرو می رود. یکدفعه ضربه ای به شکمش زدم. می خواست با دستش چاقو را بگیرد که ضربه دیگری به دستش زدم و بعد از آن یک ضربه دیگر وارد سینه اش کردم و او نقش زمین شد. فکر نمی کردم که مرده باشد. آنجا را ترک کردم و رفتم داخل ماشین دوستم نشستم. فهمید که هراسانم و گفت چرا سراسیمه ای؟ گفتم به تو ربطی ندارد فقط سریع گازش ...
همسرتان را از روی دست هایش بشناسید!
به گزارش 9صبح، در اولین جلسه آشنایی، تنها نازک کاری های شخصیت کسی که می خواهید با او زیر یک سقف بروید نیست که از چشم تان پنهان می ماند. شما نمی توانید مرد یا زنی که برای اولین بار در مقابل تان نشسته را خوب بشناسید و البته نمی توانید وضعیت سلامت جسمش را هم ارزیابی کنید. اما نگران نباشید. برخی بیماری هایی که ممکن است عمر این مرد یا زن زندگی تان را کوتاه کند را نه با آزمایش های پیچیده که تنها با ...
ماجرای تبریک سیدحسن نصرالله به فاطمیون/ اهتزاز پرچم یا علی(ع) توسط نیروهای سیدحکیم بر تپه استراتژیک ...
نشسته و در فکر است. بچه ها داخل سالن بودند. بعد از سلام و علیک پرسیدم که: وضع و اوضاع چطور است؟ سید گفت: الحمد الله خوب است. آنجا همه را جمع می کرد و با بچه ها پدرانه صحبت می کرد. و واقعا پدرانه و دلسوزانه صحبت می کرد. بچه ها را نسبت به موقعیتی که داشتند آگاه می کرد و می گفت: موقعیت، موقعیت کربلا و عاشورا است و اینجا هم می توانید امام حسینی باشید هم می توانید امام را رها کنید. تشخیص آن با خودتان است ...
همه وسایل ناصر را بخشیدم جز شیشه عطرش + صوت
شفاعت می خواستند. مهمانان هر یک در گوشه ای نشسته بودند و ذکر می گفتند. برخی از حاضران هم سرشان را کنار تابوت های شهدا گذاشته بودند و درد دل می کردند. مراسم رو به پایان بود، همسر شهید گوشه ای نشسته بود و به اطراف نگاه می کرد. کنارش می روم و دستم را روی شانه اش می گذارم و با او هم صحبت می شوم. مرضیه زارعی از روزهای اول آشنایی اش با همسرش گفت: از طرف مسجد ...
نگاهی به کمپین تبلیغاتی وب سایت فیلیمو / از تولد به تماشا
شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا) ، رقابت میان کسب وکارهای اینترنتی داخلی رنگ و بوی تازه ای گرفته است. اکثر آنها برای جلب مخاطبان بیشتر و نشان دادن مزیت هایشان سراغ تبلیغات محیطی رفته اند. یکی از کسب وکارهای اینترنتی وب سایت فیلیمو است که چندی است کمپین محیطی را اجرایی کرده است. چند طرح آگهی برای این کمپین طراحی شده که فرصت امروز درصدد بررسی آنها برآمده است. برای تحل ...
چشمم را روی خیلی چیزها بستم تا بازیگری را ادامه دهم
چشمانش می فهمیم که محبت ما را دریافت می کند. اگر می خواهیم فرزندان مهربانی بزرگ کنیم باید مدام به آنها عشق بورزیم. شما دوره ای بسیار پرکار بودید، آن زمان که پسرتان کم سن و سال بود، وقتی سرکار بودید چه کسی از او مراقبت می کرد؟ من، مادرم و خواهرانم در یک ساختمان چند طبقه دور هم زندگی می کردیم و همه اعضای خانواده مراقب پسرم بودند. به همین دلیل او هیچ وقت احساس تنهایی نکرده و خدا ...
آقا مهدی کارگر، ثروتش و خاطره هایش
محل وقوع داستان های شان نوشته شود. نام اصلی او مهدی هاشمی بود، اما همه مهدی کارگر صدایش می کردند، خوش اخلاق بود، حرف زور نمی شنید، می گفت: صبح که میام کرکره های این مغازه رو می کشم بالا می گم خدایا به امید تو، یه زن دارم مثل دسته گل فقط یه نحوه توی گردنشه، دکترها می گن اگه ریشه کنه بالاتر خطرناکه، همونجام بمونه ممکنه خفه بشه، اما امیدم به خداست، دو تا پسر دارم، سربه راه اما دست شون ...
بازی مهره ها در خانه امن
کردم شب ها در بحرین بخوابم. انگلیسی ها در بحرین بودند و وضعیت از دوبی و کویت بهتر بود. این ساختمان ها همه در فضایی مصنوعی بدون هیچ گونه فرهنگی ساخته شده بود. وقتی دیدم قرار است حراج کریستیز برگزار شود، گفتم کشوری با این قدمت و امکانات و جایی مثل طبیعت شمال چرا نباید مرکز هنری خوب داشته باشد؟! به دو دلیل شمال را انتخاب کردم؛ اول اینکه آنجا زمین داشتم. همیشه در ذهنم بود که چطور جنوب فرانسه، ایتالیا و ...
مقاومت برخی مدیران استان در مقابل اقتصاد مقاومتی
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ به نقل از خاورستان بی شک رهنمودهای مقام معظم رهبری به عنوان سکاندار کشتی انقلاب ، هماره نقشه راهی روشن برای به سلامت گذشتن از طوفان هایی است که در کمین انقلاب نشسته و چشم به زوال آن دوخته اند. ژرف اندیشی و نگاه تیزبینانه رهبری، همواره خط مشی حرکت انقلاب را تعیین کرده و افق روشنی برای آن رقم زده است. در این میان، ایشان همه ساله با نگاهی دقیق، اولویت اصلی کشور ...
وقتی حق را شناختی آنگاه هر عمل خوبی خواستی انجام بده
...: خدا ابوالخطاب را لعنت کند! من این گونه نگفتم؛ بلکه من گفتم وقتی حق را شناختی آنگاه هر عمل خوبی خواستی انجام بده، که در این صورت است که از تو قبول می شود؛ همانا خداوند عز و جل می فرماید: هرکس، از زن یا مرد، عمل صالحی انجام دهد در حالی که مومن باشد، آنها کسانی اند که وارد بهشت می شوند و بدون حساب در آنجا روزی دریافت می کنند (غافر/40) و نیز می فرماید هرکس، از زن یا مرد، عمل صالحی انجام دهد در حالی که مومن باشد، قطعا که او را با زندگانی گوارا و دلپسندی حیات می بخشیم ...
2 گل خوشبوی زندگی ام را در 3 ماه از دست دادم
به دستمان رسید. در این مدت فکر می کردم اسیر است و چشم انتظار برگشتنش بودم. در حالی که فکر می کردید همسرتان اسیر است، چطور با خبر شهادتش روبه رو شدید؟ یک روز صبح یکی از همکارانش گفت که جمهیری برگشت. انتظار برگشت خودش را داشتم به همین دلیل خیلی ذوق کردم. گفتم که بالاخره همسرم برگشت. در حالی که من خوشحال بودم، اشک در چشمان همکارانش جمع شد. همان جا فهمیدم چشم انتظاری ام به شهادت تازه دامادم ...
دوگانه ای درباره بازی و بازیگری
بیان شده و به تصویر کشیده می شود و آن قدر در این طنازی ها توسط عطا و دوستش راه به افراط می رود که گاه موضوع اصلی یعنی سرنوشت بازیگر مغضوب در سایه قرار می گیرد، اما همه اینها را باید به لحاظ محتوای فکری زیبای اثر، یعنی دفاع از مظلومیت این قشراز بازیگران این ملک و لحظات کمیک و طنازی که توسط جمشیدی و صامتی ایجاد می شود چشم پوشید. نمایش به واقع گرایی تنه می زند. از مناسباتی روزمره و معمولی سخن به ...
سست شدن پایه های مذهبی از علل اصلی تک زیستی و ازدواج سفید
دخترهای خود را طوری تربیت می کنند که این ها به خاطر هر چیزی زیر بار ظلم و زور نروند و این موضوع می تواند مثبت باشد حالا ما یک جامعه ولخرج و مسئولیت ناپذیر هم داریم که اصلاً به محدودیت های طبقه متوسط عادت نکردند و همه چشم شان به طبقه بالاست؛ غالب طبقه متوسط ما فکر می کنند که وقتی بچه های آنها در دانشگاه دولتی قبول نمی شوند حتماً به دانشگاه آزاد بروند و آنها را حتماً به مدارس خصوصی بفرستند و اینها را به ...
گزارش تکان دهنده ای از انتظار مردم پشت سالن تشریح پزشک قانونی
روی ویترین انتهای سالن را یکی یکی زیر و رو می کند. متصدی از او می پرسد: واسه کی می خواین؟ زنه یا مرده؟ ناگهان صورت زن در هم می شکند و با بغض می گوید: زن. مادرم بوده. سایه سفید پشت پلک هایش با سیاهی میان چشم ها به هم می آمیزد و همراه با اشک فرو می ریزد. برادرش روی ویلچر از راه می رسد. می گوید: دیروز برادرم برای گرفتن ارث و میراث به خانه مادرم رفت و با هم جروبحث کردند. دعوای شان شدید شد و برادرم با ...
گدایی در دوران ایران باستان چگونه بود؟
.... روزی در چهار سوق نیشابور که سرگذر و خیلی شلوغ بود پیرزن شروع به داد و فریاد کرد که وای مردم، همه چیزم را بردند. مردم جمع شدند و از پیرزن سئوال هایی کردند. پیرزن گفت که اهل همدان است و در مرو شوهر کرده حال که در حال گذر از نیشابور بوده، تمام پولش را دزدیده اند. در این میان شوهر پیرزن در سوی دیگر بازار، بانگ بر می دارد که من مرد فقیر و بی چیزی هستم اما سخن این زن مرا تحت تاثیر قرار داد ...
اجرای بدترین قوانین در آمریکا - مالیاتی که فقط از سوی آمریکا قانونی است
اعمال تحریم های 30 درصد موجود در قانون فتکا علیه بانک های خود، این توافق نامه را امضا کرده اند. دولت کانادا نیز همین کار را کرده و حالا خود را به عنوان متهم در دادگاه در برابر دو زن کانادایی متولد آمریکا می بیند. آن ها نماینده ی حدود یک میلیون کانادایی و خانواده های شان هستند که در حال حاضر کاملا بدون حمایت از سوی دولتشان، صداقت اخلاقی و شجاعت خود را در مواجه با قدرت مطلق اقتصادی آمریکا از دست داده اند. موسسه تحقیقاتی اینترنشنال من در حوزه فرصت ها مالی و آزادی های فردی در سراسر جهان فعالیت می کند. انتهای پیام/ + 1 - 0 ...
5 مرداد 1367؛ روزی که فروغ جاویدان ، منافقین را به زباله دان تاریخ فرستاد
کنند و ما هم کارها را به دست مردم می دهیم ٬ ولی در ابتدا آنچه تو گفتی درست است. در آن موقع که شما در ایران بودید چقدر از مردم مخالف خمینی بودند؟ زن: 90 درصد رجوی: این 90 درصد اگر بفهمند که مجاهدین به شهرشان آمده اند حتماً از آنها حمایت می کنند و مردم وقتی که دیدند سپاه و کمیته دیگر نیست حتماً نمی ترسند و وقتی که اسلحه گرفتند خودشان همه کاره می شوند و شما فقط آنها را راهنمایی ...