سایر منابع:
سایر خبرها
پیشنهاد بی شرمانه همسایه به دختر جوان/ چادرم را محکم روی سرم نگه داشتم
به گزارش سرویس حوادث " جام نیوز "، مادرم مدتی در خانه های مردم کلفتی می کرد. او بعد از تولد برادر کوچکم، دچار کمردرد و بیماری شد. به عنوان بچه بزرگ خانواده احساس مسئولیت می کردم. هر کاری از کارگری روی زمینهای کشاورزی گرفته تا مغزکردن پسته و گردو و شکستن قند انجام می دادم و کمک خرج خانه بودم. ما در مشهد غریب هستیم و فامیل و آشنای درست وحسابی نداریم. وقتی خسته و کوفته از سر کار به خانه ...
اقدام زشت وغیر انسانی پسر جوان در اتاق خواب/خواهرم بی گناه است +عکس
نوبت دفاع به روناک رسید وی گفت: دانشجوی ترم سوم رشته حقوق بودم که برادرم پدرم را کشت و من هم به زندان افتادم اما دستی در این قتل نداشتم. وی افزود: صبح با صدای فریاد پدرم از خواب بیدار شدم و دیدم که پدر و برادرم با هم درگیر هستند. محسن گلوی پدرم را گرفته بود و سپس چند ضربه چاقو به او زد. بعد از قتل، برادرم گریه کرد و از من و مادرم خواست تا همدستی با او را گردن بگیریم. ما هم به خاطر نجات ...
توطئه خانوادگی برای کشتن شوهر
دوازدهم دی ماه سال 92 پسر جوانی در ورامین به اداره پلیس خبر داد پدر 43 ساله اش به نام ابراهیم که کارمند شرکت واحد است از خانه خارج و ناپدید شده است. این در حالی بود که همان روز جسدی در بیابان های اطراف ورامین که با مشخصات این مرد مطابقت می کرد، پیدا شد. با کشف جسد ابراهیم، تیم ویژه ای از کارآگاهان برای رازگشایی مرگ او که با ضربات چاقو کشته شده بود، تشکیل شد. بازجویی از اعضای خانواده ...
قتل پدر به خاطر پیامک های عاشقانه
شویم تا این که با کمک پسرم و دخترم نقشه کشیدیم وی را به قتل برسانیم. صبح روز جنایت وقتی ابراهیم از خواب بیدار شد پسرم مرا بیدار کرد و گفت: این بهترین فرصت است، پدر را بکشیم. زمانی که ابراهیم مشغول کار بود، پسرم از پشت به وی حمله کرد، سپس من نیز به کمکش رفتم و با چاقویی که در دست داشتم دو یا سه ضربه به وی زدم و بعد چاقو را به محسن دادم، پسرم نیز چند ضربه زد. دخترم نیز به کمکمان آمد و ...
گریه های بی امان قاتل پدر و خواهر
شدم آرین دخت هنوز زنده بوده است. قسمتی از طناب را هم بریدم و به میله لوستر بستم که همه فکر کنند خواهرم خودکشی کرده است. من خانه را ترک کردم و همراه دوستانم به سینما رفتم. شب را در خانه یکی از دوستانم ماندم و روز بعد وقتی به خانه برگشتم با داد و فریاد از همسایه ها کمک خواستم. من با پلیس تماس گرفتم و به دروغ گفتم وقتی وارد خانه شده ام با جنازه حلق آویز خواهرم روبه رو شدم و با قیچی طناب را پاره کردم و ...
مرحوم پدرم از شهادت آقای قدوسی خبر داشتند/ماجرای شفا یافتن بیمار
...! شما فرزند چندم مرحوم علامه هستید؟ ما دو برادر و دو خواهر بودیم که دو برادرم به رحمت خدا رفتند و درواقع من دختر بزرگ خانواده هستم. البته قبل از تولد برادر بزرگم (عبدالباقی) مادرم چند فرزند به دنیا آورد که همه از دنیا رفتند. مرحوم حاج آقا و مادرم که از تبریز عازم نجف می شوند یک فرزند پسر داشتند که در همان خردسالی در نجف مرحوم می شود. بعد از آن مادرم فرزندان دیگری به دنیا می آورد که ...
اعترافات پسری که بخاطر تماشای تلویزیون خواهر و پدرش را کشت!
پایگاه خبری تحلیلی کیاپرس(Kiapress.ir): مرد جوان که به خاطر کنترل تلویزیون جنایتی تلخ را در خیابان ایتالیای تهران رقم زده بود، در دادگاه کیفری به دفاع از خود پرداخت. تحقیقات جنایی برای کشف راز این جنایت ، از عصر 16 فروردین سال گذشته و به دنبال کشف جسد مرد میانسال و دختر جوانش آغاز شد. جسد پدر و دختر در خانه شان در خیابان ایتالیا توسط پسر خانواده پیدا شد. حسن 65 ساله با ضربه چاقو ...
گریه های سوزناک یک مرد از دست زن بیوه در کلانتری
که به منزل پدرم دعوت شدیم. شیما برای مخالفت با رفتن به منزل پدرم سر و صدایی به راه انداخت. در این هنگام بود که سیلی محکمی به گوشم نواخت و به قول خودش گربه را دم حجله کشت! آن روز همه حرف ها و نصیحت های پدر و مادرم را در ذهن مرور کردم ولی مجبور به سکوت بودم و نمی توانستم هیچ عکس العملی نشان بدهم. از همان روز به بعد به مردی زن ذلیل تبدیل شدم که تنها خواسته های همسرم را اجرا می کردم او نیز ...
ماجرای خواستگاری احمد توکلی از همسرش
ساله بودم که وارد دانشگاه شدم. بین دو ترم دانشگاه از شیراز به تهران و پیش پدر و مادرم در منزل خواهرم رفتم. مادرم به من گفت که دخترخاله ام یک خواستگار دانشجوی مهندسی و مذهبی برایش آمده و ممکن است ازدواج کند، می خواهی یواشکی با خاله جان صحبت کنم. من هم جواب دادم چرا یواشکی، بلند بلند صحبت کنید! پس از جلب رضایت پدرم، گفتم خودم به بهشهرمی روم تا صحبت های مقدماتی را بکنم. یک دفتر چهل ...
آیا ارزشش را داشت میثم این کار را با خواهر خود بکند؟
، پرونده برای رسیدگی دراختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت. پسر خانواده به نام میثم (26 ساله) در بازجویی ها به کارآگاهان گفت: پس از ورود به خانه با صحنه جنایت روبه رو شده و موضوع را به پلیس اطلاع داده است. این جوان به کارآگاهان گفت: شب گذشته در منزل یکی از دوستان خود به نام اشکان بودم و حتی با یکدیگر به سینما رفتیم تا اینکه روز بعد پس از دیدن مسابقه فوتبال به خانه آمدم. البته ...
نقشه شوم پدر و مادر برای آزار و اذیت دختر 19 ساله توسط پسر دایی
آمده است، من ناراحت شدم چون من خواستگار داشتم؛ مصطفی پسر همسایه خواستگارم بود؛ اما پدر و مادرم با دلایلی که من را قانع نکرد او را رد کردند. یک روز که تازه از مدرسه آمده بودم صدای زنگ در آمد، مادرم در حیاط را باز کرد، پسردایی ام و خانواده اش بودند؛ من به استقبالشان نرفتم اما از پنجره اتاقم به داخل حیاط نگاه می کردم؛ پدر و دایی ام با یکدیگر حرف می زدند سپس مادرم هم به جمع آنها پیوست. ...
نتیجه زندگی عاشقانه شهربانو، شهید علی صیاد شیرازی بود
شیرازی ادامه داد: مدیریت خانواده و زندگی تماما به عهده مادرم بود او با وجود هشت فرزند خیاطی و بافندگی می کرد و کمک خرجی برای پدر بود اما همیشه پس اندازی کوچک در زندگی داشت که در اختیار همسایه ها می گذاشت. وی خاطر نشان کرد : مادرم زنی شجاع و مومنی بود و در زمان کشف حجاب مدت ها در خانه مانده بود تا مبادا به زور بی حجاب شود و دل حضرت زهرا (س) را به درد آورد. خواهر شهید گفت: به دنیا آمدن ...
قتل پدر به خاطر پیامک های عاشقانه
تحقیقات به شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. صبح امروز مادر و دو فرزندش به ریاست قاضی اصغر عبدالهی پای میز محاکمه قرار گرفته و به دفاع از خود پرداختند. محسن اظهار کرد: من به تنهایی قتل راانجام دادم و مادر و خواهرم در آن نقشی نداشتند. پدرم همیشه در خانه درگیری راه می انداخت. او با زن دیگری دوست شده بود و می خواست مادرم را طلاق دهد.روز جنایت بر سر همین موضوع درگیر ...
دخترنوجوان در دام شیطانی مرد میانسال
اینجا به پلیس فتا برویم. شهره گفت: ترس من و مادرم این است که چه طوری این ماجرا را به پدرم اطلاع بدهیم. قرار شد کارشناس مشاوره پلیس با پدرم صحبت کند. دختر 16ساله در پایان گفت: به همه پدرها و مادرها می گویم جو خانه خود را با لج بازی و غرور و به خاطر مسایل پوچ و پیش پا افتاده متشنج نکنند و با بچه های خود دوست باشند. البته دخترها هم باید مراقب باشند و از اعتماد پدر و مادر خود سوءاستفاده ...
قتل پدرم و حرف های اقوام مرا دیوانه کرد
شاهد قتل پدرم، مادر و پسر برادرم بود که نتوانسته بود با پدرش به آمریکا برود. آن موقع که پدرم کشته شد پسر برادرم به نام آرش نمی دانست موضوع از چه قرار است و هیچ وقت نگفت که چه شد و آن بلا که سر پدرم آمد چه بود یعنی به نوعی اصلا چیزی از حادثه یادش نبود. مادرم نیز بدون هیچ دلیلی جلوی زبانش را گرفت. به نظر شما این کار او درست بود. با پیش آمدن این ماجرا من تنها یک چیز به ذهنم رسید. یا اینکه او خودش قاتل ...
خواستگاری ویژه احمد توکلی و شرح حال 23صفحه ای
تربیت فرزندان مطالبی را نوشتم. دفتر را برداشتم و به منزل خاله ام رفتم. هر چند آدم کم رویی نبودم اما هرکار کردم سر حرف را باز کنم، نشد. موقعی که داشتم از خانه شان می رفتم، بالای پله ها به خاله ام گفتم که آمده ام از بهیجه خواستگاری کنم و همه خواسته هایم را در این دفتر نوشته ام. خاله جان با تعجب پرسید این چه طرز خواستگاری کردن است؟ من هم گفتم، عقاید و داستان زندگی مرا بخواند، اگر پسندید ...
پای پلیس به خواستگاری باز شد
اتاق خبر: از کلاس چهارم ابتدایی کارگری میکنم. مادرم می گوید تو با این همه پشتکار باید پسر می شدی. سرتان را درد نیاورم، بچه بودم که پدرم در حادثه سقوط از ارتفاع کمرش شکست و خانه نشین شد.
قتل خواهر و پدر به خاطر کنترل تلویزیون
...، مسیر تحقیقات پلیس را تغییر دهد، اما پس از یک روز به جرم خود اعتراف کرد. او در بازجویی ها گفت: روز حادثه به خانه آمدم و دیدم خواهرم در حال تماشای سریال ماهواره ای است. من می خواستم سریال شبکه تلویزیونی خودمان را ببینم. سر این موضوع با آرین دخت درگیر شدم و در یک لحظه به خاطر عصبانیت او را خفه کردم. قصد داشتم فرار کنم که پدرم سر رسید و چون می دانستم او مرا تحویل پلیس می دهد، پدرم را به ...
سه مرد شیطان صفت به زور وارد خانه ام شدند - آنها به زور مادرم را وادار به سکوت کردند
آثار کبودی روی دست و شانه شاکی شهادت داده است. این اخبار را از دست ندهید: فیلمی را دیدم که دوستم با همسرم بود / فکرش لحظه ای رهایم نمی کرد اقدام وحشیانه و زشت پدر در خانه/ دختران سراسیمه به کوچه دویدند آزار واذیت وحشیانه دختر جوان توسط دو پسر بی رحم+عکس عروسی که در شبکه های اجتماعی حاشیه ساز شد+ عکس شوهرم خبر ندارد که من به رضا دلبسته شدم و با او بودم اقدام بسیار زشت پرستار تهرانی با زنان بی هوش + تصاویر ...
ازدواج در تلگرام، طلاق در کلانتری
.... تا به خودم آمدم سیلی دیگری هم نوش جان کردم و با چشمانی گریان به خانه رفتم. پدر و مادرم نگران شدند. مانده بودم چه بگویم. دروغی سر زبانم آمد و وانمود کردم دو جوان موتورسوار قصد زورگیری داشته اند و چون مقاومت کرده ام کتکم زده اند. چند روزی از این ماجرا گذشت. این بار خواهرش زنگ زد و گفت همسرت را از خانه دوستش بیرون بکش و ... . با عصبانیت دوباره به خانه دوستش رفتم. نامزدم ...
این گزارش بوی خون می دهد/مروری بر قتل هایی که در هفته گذشته اتفاق افتاد
18 پانزدهم فروردین به خاطر تماشای تلویزیون با خواهرم درگیر شدم و او با چاقوی آشپزخانه از به سمت من حمله کرد که چاقورا از او گرفتم و داخل اتاق حبسش کردم. اما بعد درحالی که بسیار عصبانی شده بودم، به داخل اتاق رفتم و او را با انداختن کش به گردنش خفه کردم . قصد داشتم برای صحنه سازی خواهرم را حلق آویز کنم اما موفق به این کار نشدم . در همین زمان پدرم وارد خانه شد و به داخل آشپزخانه رفت؛ چراغ ...
فیلمی را دیدم که دوستم با همسرم بود / فکرش لحظه ای رهایم نمی کرد
مدتی قبل به او مشکوک شدم و تهدیدش کردم تا اینکه از 3 نفر از دوستانم خواستم او را پس از ربودن به خانه ام بیاورند. وی درباره انگیزه جنایت گفت: همه چیز از وقتی شروع شد که به زنی جوان علاقه مند شده و با او ازدواج کردم. اما همسر اولم مدام بهانه می گرفت و از هوویش هم بدگویی می کرد تا اینکه یک روز، فیلم سیاهی در اختیارم گذاشت که ادعا کرد دوستم با همسر دومم رابطه دارد. هر چند تصاویر فیلم واضح ...
2 گل خوشبوی زندگی ام را در 3 ماه از دست دادم
ایامی که پدر جبهه بود همه کارهای خانه را به عهده می گرفت و اجازه نمی داد مادرم برای خرید بیرون برود. ارتباط شدیدی با افراد فقیر داشت و احترام خاصی برای آنها قائل بود و بیشترین ارتباطش با آنها بود، می گفت آنها خیلی بزرگند. گفتید محمدعلی تک پسر بود، چطور خانواده را راضی به رفتن کرد؟ به خاطر شهادت دایی ام، مادربزرگم می گفت تو دیگر نرو ما سهم مان را داده ایم. روزی برادرم با موتور بیرون رفت ...
او به مقصدها رسید و ما هنوز آواره ایم
است از جانباز آزاده اسدالله خانی از زندگی تا شهادت برادرش شهید نعمت الله خانی. از جهاد تا جهاد ما در خانواده هشت خواهر و دو برادر بودیم. پدر راننده بود و کشاورزی هم می کرد. بعد از پیروزی انقلاب برای خدمت به جهاد سازندگی رفت و در نهایت هم بازنشسته جهاد سازندگی شد. برادرم شهید نعمت الله خانی متولد سال 1344 و فرزند اول خانواده بود. با پیروزی انقلاب اسلامی من و برادرم در مسجد محله مان بسیجی ...
از "فیلمی را دیدم که دوستم با همسرم بود" تا "اقدام بسیار زشت پرستار تهرانی با زنان بی هوش"
این اخبار را از دست ندهید: فیلمی را دیدم که دوستم با همسرم بود / فکرش لحظه ای رهایم نمی کرد اقدام وحشیانه و زشت پدر در خانه/ دختران سراسیمه به کوچه دویدند آزار واذیت وحشیانه دختر جوان توسط دو پسر بی رحم+عکس عروسی که در شبکه های اجتماعی حاشیه ساز شد+ عکس شوهرم خبر ندارد که من به رضا دلبسته شدم و با او بودم اقدام بسیار زشت پرستار تهرانی با زنان بی هوش + تصاویر ...
اقدام وحشیانه وخشن دو جوان موتور سوار با دختر جوان+عکس
پرونده وارد عمل شوند. 110 این اخبار را از دست ندهید: زمانی که به هوش آمدم از دیدن پسر جوان که بالای سرم بود وحشت کردم ماجرای تلخ دختری که همراه با پدر و مادرش به دست داعش افتاد + عکس ماجرای مهناز و پانسیون دختران در جردن + عکس برگزاری پارتی مختلط برای ساخت کلیپ در یکی از باغ های تهران اقدام وحشیانه وخشن دو جوان موتور سوار با دختر جوان+عکس آزار واذیت وحشیانه پسر بچه بی گناه توسط مردان گرگ صفت +عکس خانم دکتر جوان در تله سرایدار برج /مرد افغان دهانم را گرفت وبه زور وارد خانه شد ...
اقدام وحشیانه و زشت پدر در خانه/ دختران سراسیمه به کوچه دویدند
گذشته بود و آنها را به قتل رسانده بودم. با اعترافات این مرد برای او قرار قانونی صادر شد و تحقیقات تکمیلی درخصوص این جنایت هولناک ادامه دارد. همشهری 110 این اخبار را از دست ندهید: فیلمی را دیدم که دوستم با همسرم بود / فکرش لحظه ای رهایم نمی کرد اقدام وحشیانه و زشت پدر در خانه/ دختران سراسیمه به کوچه دویدند آزار واذیت وحشیانه دختر ...
زمانی که به هوش آمدم از دیدن پسر جوان که بالای سرم بود وحشت کردم
به گزارش سرویس حوادث " جام نیوز "، وقتی بزرگ شدم با تمام دست و پا چلفتی بودنم در کنکور شرکت کردم و در رشته مورد علاقه ام قبول شدم. روزی که نتیجه ها اعلام شد، همه خوشحال بودند به جز مادرم. مادرم با نگرانی می گفت: "همیشه مواظب این بچه بودم، زخم و زیلی بود. حالا توی شهر غریب اونم شهری مثل تهران من چه خاکی تو سرم بریزم؟ " پدر هم فیلسوفانه چنین جواب می داد:وقتی چشم تو دنبالش نباشه، سعی می کنه حواسش رو ...
بازیگران یکی یکی می روند / در جم چه خبر است؟ / این خانم هم رفت + تصاویر
بود / فکرش لحظه ای رهایم نمی کرد اقدام وحشیانه و زشت پدر در خانه/ دختران سراسیمه به کوچه دویدند آزار واذیت وحشیانه دختر جوان توسط دو پسر بی رحم+عکس عروسی که در شبکه های اجتماعی حاشیه ساز شد+ عکس شوهرم خبر ندارد که من به رضا دلبسته شدم و با او بودم اقدام بسیار زشت پرستار تهرانی با زنان بی هوش + تصاویر ...
از ماجرای دوچرخه تا در آوردن درجه های نظامی
دو برادر دیگر نیز داشتم که همه با هم مشغول به بنایی بودیم. ✳️پدرم حضور در جبهه را وظیفه خود می دانست دکتر خسروبیگی ادامه داد: در آن زمان پدر بنده در بخش فنی مهندسی پادگان ارتش بودند و نیازی نیز به حضور فیزیکی ایشان در جبهه شاید نبود، اما بعد از اینکه سه ماه از جنگ گذشته بود تصمیم گرفتند تا در جبهه حاضر شده و از اسلام و ایران دفاع کنند. وی گفت: آذر ماه سال 59 بود که ایشان به ...