خانه
سایر منابع:
با دوستان خود به اشتراک بگذارید
می پسندم
0
سایر خبرها
هر چه گریه کردم فایده نداشت /مرد شیطان صفت درخلوتگاهی آزار و اذیتم کرد
تنها بود/ زمانی که به منزل آمدم از دیدن وضعیت همسرم وحشت کردم پسر 18 ساله گفت: هر چه گریه کردم فایده نداشت / مرد شیطان صفت درخلوتگاهی به من تجاوز کرد رفتار باور نکردنی وغیر انسانی زن جوان و نامزدش با پسر بچه ای در حیاط پشتی خانه شان + عکس متهمان حادثه شوم برای دختر فراری در شهریار گفت وگو با زن بیوه که برای ازدواج مجدد دست به کار بسیار کثیفی زده بود +عکس به مغازه دوست صمیمی همسرم رفتم/ حرفی به من زد که دنیا روی سرم خراب شد ...
قصه تلخ یک نوعروس در کلانتری + عکس
سال ها رنج و تلاشش را این طوری دادند و آبرو و حیثیت مان را به بازی گرفتند. زن جوان افزود: خدا بیامرزد پدرم، دوسال قبل به خاطر بیماری جان خودش را از دست داد. وضعیت زندگی ما پس از مرگ او قاراش میش شده بود. مادرم کار می کرد تاچرخ زندگی مان را بچرخاند. من هم تصمیم گرفتم کار کنم. می خواستم کمک خرج خانه باشم و از طرفی پشتوانه مادرم بشوم. دنبال کار می گشتم که به محل کار ...
ازدواج عجیب جوان تهرانی با دوخواهر
دوستانه و خواهرانه با او نداشتم مدتی بعد من با یک پسر جوان که در کافی شاپ کار می کرد، آشنا شدم و اووقتی در جریان زندگی ام قرار گرفت از من خواستگاری کرد و گفت قصد ازدواج با من دارد . شوهرم بعد از مدتی من را با خانواده اش آشنا کرد و با وجود مخالفت های زیاد ما باهم ازدواج کردیم. اوایل زندگی خوبی داشتیم تا اینکه با گذشت 3 سال رفتار های همسرم تغییر کرد زنگ های مشکوک زیادی داشت و بعضی شب ها هم ...
نوعروس جوان در کلانتری
دیدم عروس صاحبکار پدرم شده ام. همه چیز آن قدر زود اتفاق افتاد که خودم نیز مانده بودم چه کار کنم. از خوشحالی در پوست خودمان نمی گنجیدیم. فقط یک مشکل وجود داشت و آن هم این که امید قبلا ازدواج کرده و همسرش را طلاق داده بود. مادرم می گفت ایرادی ندارد، اینها آشنا هستند و تازه اگر مشکلی هم باشد صاحبکار پدرت نمی آید سر ما را کلاه بگذارد و از این حرف ها . زن جوان خودش را روی ...
ایده های معلول دیواندره ای قربانی عدم حمایت مسئولان
... معلولیت توانسته خلئی درزندگی شما ایجاد کند؟ بله قبل از اینکه معلول شوم ازدواج کردم و حاصل این ازدواج یک دختر است که امسال در کلاس دوم درس می خواند. اما دو سال بعد از معلول شدنم همسرم من و دخترم را تنها گذاشت و درخواست طلاق داد در آن موقعیت نمی دانستم باید چکار کنم. هرکاری کردم تا همسرم برگردد حتی نصف خانه را به اسمش زدم اما بعداز یک مدت دوباره درخواست طلاق داد و با تقسیط ...
دلم می خواهد روزی از این شیرزن گیلانغربی تندیسی ساخته شود
سرویس کرمانشاه: قرار یک مصاحبه گذاشتیم. آن هم تلفنی. تنها یک بار او را دیده بودم. اما همان یک بار دیدن، انگیزه ای مضاعف داد تا بیشتر با او آشنا شوم. می خواستم به دفتر نشریه بیاید، قبل از حضور در دفتر نشریه، دعوت کرد تا ساعتی مهمان خانه اش باشیم. آدرس را گرفتیم و در روز موعود به همراه یکی دو تن از همکارانم به سمت بهار به راه افتادیم. او که 12 سال مسئولیت ورزش بانوان استان کرمانشاه را در دوران ...
به مغازه دوست صمیمی همسرم رفتم/ حرفی به من زد که دنیا روی سرم خراب شد
. ناصر و دوستش تقریباً هر روز همدیگر را می دیدند و با هم به ورزش یا تفریح می رفتند. من هم خیالم جمع بود که همسرم اهل رفیق بازی بی حد و اندازه نیست و با آدم درست و حسابی در ارتباط است. چند ماه بعد از ازدواج مان، پدرم بخشی از ارث و میراث خودش را تقسیم کرد و ما توانستیم یک آپارتمان نقلی و خودرویی مناسب بخریم. از آن به بعد آماده می شدیم که سر خانه و زندگی خودمان برویم. اما یک روز دوست ناصر حرف ...
گفت وگو با زن بیوه که برای ازدواج مجدد دست به کار بسیار کثیفی زده بود +عکس
: رضا با همسرم در خانه تنها بود/ زمانی که به منزل آمدم از دیدن وضعیت همسرم وحشت کردم پسر 18 ساله گفت: هر چه گریه کردم فایده نداشت / مرد شیطان صفت درخلوتگاهی به من تجاوز کرد رفتار باور نکردنی وغیر انسانی زن جوان و نامزدش با پسر بچه ای در حیاط پشتی خانه شان + عکس متهمان حادثه شوم برای دختر فراری در شهریار گفت وگو با زن بیوه که برای ازدواج مجدد دست به کار بسیار کثیفی زده بود +عکس به مغازه دوست صمیمی همسرم رفتم/ حرفی به من زد که دنیا روی سرم خراب شد ...
چالش دخترانه سه سینماگر
خودتان به فیلم چه بود؟ میرکریمی: دختر من که مشاورم بود و وقتی فیلمنامه را در خانه تعریف کردم خیلی آن را دوست داشت. بعد از طرح موضوع این فیلم دخترم برای اولین بار فیلمی را به من نشان داد که با موبایلش گرفته بود؛ فیلمی از یک قرار کافی شاپی که یک نفر از آنها قرار بود به خارج از کشور برود. وقتی این فیلم را دیدم حس دوگانه ای به من دست داد. اولا که فهمیدم چقدر از این دنیا دور و بی اطلاعم و بعد این ...
همسر شهید بودن، یک حس ویژه است
بودند و زمان جنگ هم رزمنده. امیرم متولد 15 خرداد سال 1367بود، به قول خودش روز قیام خونین مردم علیه طاغوت به دنیا آمده بود. همسرم بعد از سه سال تحقیق پیشنهاد ازدواجش را با خانواده من مطرح کرد. امیر خادم امامزاده علی اکبر چیذر بود و من را هم در آستان امامزاده دیده بود. من و امیر در تاریخ 13خرداد ماه 1392با هم عقد کردیم. دو سال و نیم عقد بودیم و تازه قرار بود زندگی مان را شروع کنیم که به ...
رضا با همسرم در خانه تنها بود/ زمانی که به منزل آمدم از دیدن وضعیت همسرم وحشت کردم
را از دست ندهید: رضا با همسرم در خانه تنها بود/ زمانی که به منزل آمدم از دیدن وضعیت همسرم وحشت کردم پسر 18 ساله گفت: هر چه گریه کردم فایده نداشت / مرد شیطان صفت درخلوتگاهی به من تجاوز کرد رفتار باور نکردنی وغیر انسانی زن جوان و نامزدش با پسر بچه ای در حیاط پشتی خانه شان + عکس متهمان حادثه شوم برای دختر فراری در شهریار گفت وگو با زن بیوه که برای ازدواج مجدد دست به کار بسیار کثیفی زده بود +عکس به مغازه دوست صمیمی همسرم رفتم/ حرفی به من زد که دنیا روی سرم خراب شد ...
مصاحبه متفاوت و جذاب با خبرنگار فعال شهرستان کنگان+ عکس
همسرتون درباره ازدواج با یک خبرنگار چی بوده و هست* خانمم پشیمونه؛ ولی پشیمونی دیگر سودی ندارد( شوخی). از من و شغلم و اعتبار و احترامی که در سطح جامعه ایجاد شده راضیه ولی از درامدم ناراضی. ( دختر کوچکی دارم خیلی پر خرج است؛ یعنی هر موقع از بیرون میام میگه بابا جون چی برام خریدی؟ بهش میگم بابا جون مگه من رئیس بانک مرکزی هستم که .... *اگر انتخاب با شما بود دوست داشتید در ...
مرگ، حق همسرم بود
کردند اما یک سال بیشتر نگذشته بود که او دخترم را در خانه اش کشت. من فقط قصاص می خواهم. پس از مادر مقتول، متهم 35 ساله پشت جایگاه ایستاد. او قتل را حق همسرش دانست و گفت: چند سال پیش به شکل قانونی به ایران آمدم و مشغول به کار شدم. وضع مالی خوبی داشتم و پس از مدتی از طریق صاحبکارم با مقتول آشنا شدم. او سرپرستی پسرش را به شوهر سابقش سپرده بود و تنها زندگی می کرد. وقتی با هم ازدواج کردیم خانه ای ...
اولین فرمانده سپاه یاسوج بعد از انقلاب+عکس
.... تازه سه روز از عروسی اش گذشته بود که دست زنش را گذاشت تو دست مادر، سرش را انداخت پایین و گفت: دلم می خواهد دختر خوبی برای مادرم باشی. بعد هم آرام و بی صدا رفت منطقه. بدون عمامه، بدون سمت، مثل یک بسیجی، اول ستون راهی عملیات شد. عملیات والفجر دو، عملیات در منطقه حاج عمران و تپه های برهانی شروع شده بود.. بعد از مدتی نیروها از هر طرف محاصره می شوند. مصطفی ردانی پور زیر لب قرآن می خواند. دشمن بالای ...
روایتی از زندگی 2 زن در خیابان خراسان
.... سپیده، مددکار اجتماعی، دو قوطی آبمیوه با خودش برایشان آورده است. توی راه تأکید می کند باید فکری به حال مهسا کنیم. مهسا که حالا در آستانه 19سالگی در خانه مددجویی زندگی می کند و سه سال از پاکی اش می گذرد. مریم با چادری گلدار از پله ها پایین می آید و ما را به طبقه دوم می برد. یک اتاق 30متری که با روفرشی طوسی رنگی فرش شده، یک تلویزیون کوچک و بوفه ای که اسباب بازی های گلناز، دختر سه ...
حبس دختر فراری برای برده داری
دختری که در رؤیای پیدا کردن زندگی راحت از خانه گریخته بود، فکرش را هم نمی کرد مجبور شود مثل برده ها برای زنی شیاد کار کند. به گزارش ، چند روز قبل دختر جوانی به اداره پلیس رفت و از زن ناشناسی به اتهام آدم ربایی شکایت کرد. دختر 22 ساله در توضیح ماجرا گفت: من همراه خانواده ام در تهران زندگی می کنیم. مدتی است با مادر و پدرم اختلاف دارم تا اینکه دو هفته قبل با مادرم مشاجره لفظی کردم و به ...
خبرنگاری را دوست دارم
کاربردی کاملاً اتفاقی رشته خبرنگاری را دیدم و انتخاب کردم اما نمی دانم چه اشتباهی رخ داد که در رشته عکاسی خبری قبول شدم. این رفتن به رشته عکاسی خبری کمی مرا مردد کرد. بین عکاسی و خبرنگاری مانده بودم. و آخرسر بخشی از سال های جوانی در همین تردیدها گذشت. و از سال 85 کاملاً خبرنگار شدم. هنوز پدر و مادرم ناراحت سختی شغل من هستند. ازدواج که کردم هم اوایل تصمیم داشتم خانه دار شوم ...
بی صدا رفت و بی صورت بازگشت
رجب بودم، می گفتند جانبازی که شما دنبالش هستید یک سوم صورتش را از دست داده، نمی تواند به خوبی حرف بزند، اما همین باعث می شد تا برای دیدنش مشتاق تر شوم، وقتی وارد خانه اش شدم و او را دیدم، تنها سوالی که در ذهنم بی جواب ماند این بود که دو سوم دیگری که می گویند از صورت این مرد باقی مانده، کجاست؟ وارد خانه که شدیم مردی به استقبالمان آمد که تنها پیشانی و ابروهایش کمی طبیعی به نظر می رسید ...
حجت الاسلام حسینی قمی: در اسلام ملیت و قومیت ملاک برتری محسوب نمی شود + گزارش تصویری
موسی ابن جعفر علیه السلام بروند. دختری که پدرش 14 سال در زندان رژیم است مردم جرئت می کنند به خواستگاریش بروند؟ به جرم مخالفت با حکومت عباسی ها! کسی جرئت نمی کرد نزدیک این خانواده ی نورانی بشوند. ایشان 27 ساله بودند، بدون ازدواج در این شرایط سخت اما اوج عفاف و پاکدامنی را در حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها می بینیم پس می توانیم ایمانمان را در شرایط سخت حفظ کنیم. سومین ویژگی حضرت فاطمه ...
خواهران غریب آسایشگاه کهریزک
پدربزرگ و مادربزرگم زندگی می کردم. بعد از مدتی پدربزرگ مادربزرگم از دنیا رفتند و من به ناچار مدتی با عمه و زن عمویم زندگی می کردم. تا 9 سالگی سالم بودم. اما یک شب تب شدیدی کردم و همان تب باعث شد که سلامتی ام را از دست بدهم و دچار معلولیت شوم. آن روزها همچنان عمه ام در خانه پدربزرگم از من نگهداری می کرد که یک روز قرار شد پدرم من را به خانه اش ببرد. اما پدرم ازدواج کرده بود برای من خیلی سخت ...
از قتل همسرم پشیمان نیستم
به گزارش خبرنگار ما، تیرماه سال 92 بود که مأموران پلیس از قتل زنی جوان در یکی از محله های تهرانسر با خبر و در محل حاضر شدند. جسد متعلق به زنی 34 ساله به نام مریم بود که با فشار بر عناصر حیاتی گردن به کام مرگ رفته بود. یکی از همسایه ها که پلیس را از ماجرا با خبر کرده بود، گفت: مریم و شوهر افغانی اش از مدتی قبل در این خانه اجاره ای زندگی می کنند. آنها معمولاً با هم مشاجره می کردند و ساعتی قبل هم ...
زندگی عاشقانه ای که شهادت نتیجه اش بود
...> همسر شهید از آخرین دیدار می گوید: مدتی بود که پیگیر رفتن بود، حتی یک شب گفت احتمالا تا آخر هفته تاریخ اعزام مشخص می شود، ماه رمضان بود و من آن شب تا سحر نخوابیدم. خیلی نگران بودم. ساعت هشت صبح زنگ زدم و پرسیدم که تاریخ اعزامت مشخص شد؟ گفت هنوز خبر خاصی نیست. گوشی را قطع کردم و خوشحال شدم که فعلا خبری نیست و تا زمانی که وقت رفتنش برسد من فرصت دارم که خود را آماده کنم. همان روز ساعت یک تماس گرفت و گفت ...
در دختر به دنبال کشف دنیای فرزندم بودم
رضا میرکریمی: کارگردان فیلم دختر هدف از ساخت این فیلم را درک دنیای دخترش عنوان کرد. رضا میرکریمی به مهر گفت: من به عنوان پدر به دنبال کشف دنیای دخترم بودم و آنقدر این پدر را بیشتر درک می کردم و دنیایش را می شناختم که تصویر باورپذیرتری از او ارائه شده و البته این به نظرم موفقیت فیلم است. در پایان یکی از سانس ها وقتی جلوی در سینما ایستاده بودم، یک خانواده چهار نفره بیرون آمدند که ...
مسئولان وزارت نفت می توانند بال بال زدن فرزندانم را تصور کنند؟/ بانیان این همه مشکلات را نمی بخشم
فعلی دانشگاه صنعت نفت مدرک لیسانس من هم که از دانشگاه شیراز بود در گرو مرکز آبادان قرار گرفت و لذا فارغ التحصیل های ارشد دانشگاه نفت از زمان ریاست ایشان، کاملا چهار میخه شدند! آیا این انصاف است که من متخصص که طی تحصیل 3 ساله در اهواز، به دور از خانواده و تحمل فشار مالی مخصوصا تحمل فشار روحی از سوی بچه هایم بویژه دخترم که شدیدا به من وابسته بود، حالا پس از فارغ التحصیل شدن که حدود 2 سال ...
قتل آنلاین
2میلیون ونیم می گرفتم اما با دست خودم همه چیز را خراب کردم. چطور با همسرت آشنا شدی؟ سال 87 بود که از شهرستان به تهران آمدم. تازه فوق دیپلم گرفته بودم. می خواستم در مقطع لیسانس درس بخوانم. برای همین به تهران آمدم و درسم را در رشته مهندسی ادامه دادم. وقتی به تهران آمدم، خانه ای برای خودم اجاره کردم. صاحبخانه ام هم مادربزرگ سارا بود که خودش در طبقه بالا زندگی می کرد. برای همین در ...
دوست دارم تجربه خودم از جنگ را بسازم/ فیلمنامه سیاسی نمی نویسم
در طول ساخت فیلم به فیلمنامه غلبه کرده است یعنی من به عنوان پدر به دنبال کشف دنیای دخترم بودم و آنقدر این پدر را بیشتر درک می کردم و دنیایش را می شناختم که تصویر باورپذیرتری از او ارائه شده و البته این به نظرم موفقیت فیلم است. در پایان یکی از سانس ها وقتی جلوی در سینما ایستاده بودم یک خانواده چهار نفره بیرون آمدند که پسر و دختر جوان داشتند و همه شان احساس می کردند حرفشان در فیلم زده شده ...
قتل هولناک مرد مزاحم
رفتی؟ خانه دار بودم و شوهرم از صبح تا شب سر کار بود. دوست داشتم سرکار بروم اما شوهرم مخالف کار کردن من بود. رابطه ات با همسرت چطور بود؟ وقتی با هم ازدواج کردیم عاشق هم بودیم، اما با به دنیا آمدن دو فرزندمان و بیشتر شدن کار همسرم از هم دور شدیم. پنج ماه بود که شوهرم شب ها دیروقت و خسته به خانه برمی گشت و حتی با هم صحبت هم نمی کردیم. چطور با منصور آشنا شدی؟ یکبار ...
دختر نوجوان؛ طعمه هوس های تلگرامی
: با یک ماشین به خانه برگشتیم. در رابطه با اتفاقات افتاده هم با کسی صحبت نکردیم؛ اما مزاحمت های سیاوش شروع شده بود. او مدام با تلفنم تماس می گرفت و با ارسال عکس هایی که برایش فرستاده بودم، مرا تهدید می کرد. من که دیگر تحمل نداشتم، موضوع را خاله ام گفتم و بعد از آن مادرم را هم در جریان این حادثه قرار دادیم. مادرم با شنیدن این موضوع، اشک می ریخت و بی قرار بود و دائما خودش را نفرین می کرد که چرا برایم گوشی خریده است. دستم را گرفت و به کلانتری آمدیم تا از این مرد مزاحم شکایت کنیم. ...
ازدواج با فیش حقوقی !
در امتداد تاریکی/ او مرا دوست نداشت و تنها به توصیه مادرش با فیش حقوقی من ازدواج کرده بود ولی من در جست و جوی یک ... به گزارش ، این ها بخشی از اظهارات زن 36 ساله ای است که با در دست داشتن شکوائیه ای به کلانتری طبرسی جنوبی مشهد مراجعه کرده بود تا از طریق قانون حق و حقوق خودش را پیگیری کند. این زن با بیان این که از یک سال قبل همسرم مرا رها کرده و من در خانه پدرم ...
ازدواج پس از 45 دقیقه آموزش!
آنها از جمله ازدواج سایه می اندازد و آنها شاید سال ها بعد و بعد از ازدواج یا حتی بعد از تولد بچه تازه به اشتباه بودن تصمیم خود پی ببرند. مائده زن 29 ساله ای که شش سال قبل از همسرش جدا شده در مورد مشاوره پیش از ازدواج می گوید: در مرکز بهداشت و درمان تجریش یک روز از صبح تا حدود ساعت سه، همه کارهای تست اعتیاد و آزمایش و کلاس های تنظیم خانواده را انجام دادیم و البته یادم نمی آید در آن کلاس 45 دقیقه ...
