سایر منابع:
سایر خبرها
راز قتل زن جوان را چه کسی می داند؟
متهم از زندان را صادر کرد تا بار دیگر تحقیقات از اوانجام شود. متهم صبح دیروز در حضور بازپرس جنایی همچنان منکر جنایت شد اما این بار ادعای جدیدی مطرح کرد و گفت: من قتل را انجام نداده ام اما یکی از دوستانم که با او در کمپ ترک اعتیاد آشنا شده بودم می تواند این قتل را انجام داده باشد. او برای آزار و اذیت همسرم وارد خانه شده و او را به قتل رسانده است. تا الان هم حرفی نزدم چون وقتی دستگیر شدم ...
دسیسه زن جوان برای قتل شوهر
داد این مرد 44ساله کریم نام دارد. همسر این مرد به مأموران گفت: شوهرم دو روز است که از خانه بیرون رفته و از او خبری ندارم. نمی دانم چه اتفاقی برایش افتاده و از سوی چه کسانی کشته شده است. در ادامه تحقیقات دختر 10ساله نادر (مقتول) گفت مادرش با مردی رابطه داشت. به این ترتیب زن جوان بازداشت شد و به قتل شوهرش اعتراف کرد. او گفت: من و شوهرم با هم اختلافات زیادی داشتیم. برای همین در میان این ...
پوگبا: به خانه ام برگشته ام
، هیچ کلمه ای. امروز به کرینگتون بازگشتم و احساسم مثل این بود که به خانه برگشته ام. انگار فقط به تعطیلات رفته بودم. به نظرم می رسد که انگار فقط به تعطیلات رفته بودم و حالا به خانه برگشته ام و از این بابت خوشحالم. حالا همه آن افراد قدیمی را در باشگاه می بینم که هنوز هم در اینجا هستند.صادقانه، احساس خیلی خوبی دارم. *فکر می کنم بعد از حرف هایی که زدی، این سوال خنده داری برای پرسیدن باشد ...
مرد همسرکش از قصاص نجات یافت
...> پس از طلاق من برای کار به بندرعباس رفتم و هر ماه چند روزی را برای دیدن فرزندانم به خانه او می رفتم. برای اینکه کسی مشکوک نشود با پیشنهاد مریم عقد موقت کردیم، اما چند روز بعد دوباره توهم خیانت او به سراغم آمد تا اینکه گوشی تلفن همراهش را بررسی کردم و متوجه شدم با مردان غریبه ارتباط دارد. از عصبانیت نمی دانستم چه کار کنم تا اینکه دست وپای او را با چسب بستم و گلویش را آن قدر فشار دادم تا او جانش را ...
من دنبال یکی از اتاق ها بودم اما خدا کل خانه را در اختیارم گذاشت/ افراد غریبه نمی توانند به خوبی در این ...
چیزهایی دارد. وسایل را برد، اما خدا را شکر خود خانم، چیزیش نشد. بعد این ماجرا اقوام این خانم، آمدند و از او خواستند که برود و کنار آن ها زندگی کند تا دیگر از این مسائل پیش نیاید. او هم قبول کرد و تصمیم گرفت که خانه را بفروشد. سپاه وقتی فهمید که تصمیم به فروش دارد، این خانه را در سال 90خریداری کرد. جالب اینجاست که من برای تشکیل کلاس ها به دنبال یکی از اتاق های این خانه بودم اما خدا کل خانه را در ...
آزار و اذیت دردناک زن جوان توسط دوستان شوهرش
شدن حمید، حیران مانده بودم که چگونه می توانم زندگی خود را به پیش برده و هزینه خانواده ام را تامین کنم. به علّت رفتار نامناسب حمید و غرق شدن او در سراب اعتیاد، دیگر تمام بستگان با ما قطع رابطه کرده بودند و تنها همان دوستان نا اهل حمید بودند که همیشه به خانه ما آمده و پس از مصرف موادشان، از حمید نیز احوالی گرفته و مقداری مواد به او ترزیق می کردند تا بلکه اندکی حالش بهتر شود و دربرخی از روزها نیز ...
آخرین توصیه ریگی به تکفیری ها
اسلامی این کار را کردم. طبق کدام قوانین نه یک دفعه، نه دو دفعه بلکه مصرانه این کار را انجام می دادید؟ به چه دلیلی این حرکت و جرم عظیم را خارج از اسلام و آیات و روایات و خارج از فتوای تمام علمای اهل اسلام، علیه مسلمانان رهبری کردید؟! ریگی: سطحی نگری یا کم علمی موجب این مسائل شد. کم علمی همراه با تعصب مشکلات بسیار بزرگی را به بار می آورد. حتی در طول تاریخ از این قبیل مسائل بوده ...
زندگی تلخ وتکان دهنده دختر جوان +جزییات
سفید برای همیشه در دلم ماند. سنی نداشتم امّا هر شب از خدا می خواستم مرا بکشد تا از دست خانواده ام خلاص شوم. هیچ کدامشان مرا دوست نداشتند. فقط وسیله ای بودم که وقتی دلشان از همه جا پر می شد، عقده هایشان را سر من خالی کرده و آنقدر کتکم می زدند تا آرام شوند. همیشه خدا، بدنم کبود بود و دست و پایم درد می کرد. آن روز هم وقتی از مدرسه باز می گشتم بار دیگرصدای جنگ و دعوای همیشگی پدر ...
رفتارهای زننده دوست همسر سابقم کلافه ام کرده بود
و بیهوش روی زمین افتاد. تلاش های تیم اورژانس برای بازگرداندن او به زندگی هم بی فایده بود. به دنبال اعلام مرگ این مرد، تحقیقات کارآگاهان جنایی پلیس قائمشهر درباره علت و چگونگی وقوع این حادثه آغاز شد. همسر سابق قربانی حادثه که در یکی از واحد های این مجتمع ساکن بود در بازجویی های پلیسی گفت: مدتی قبل به دلیل بروز اختلافاتی از شوهرم جدا شدم. از آن روز به بعد هر بار میهمانی به خانه من می آمد ...
وحشت طاها کوچولو از شکنجه های سیاه
مقابل قاضی هادی سبحانی قرار گرفت، راز این کودک آزاری تلخ را فاش کرد و گفت: همسرم به اتهام مواد مخدر در زندان به سر می برد. برای همین من و طاها همیشه تنها بودیم تا این که چند وقت پیش با پسری 20 ساله به نام سعید آشنا شدم. سعید قصد داشت با من ازدواج کند. برای همین مرتب به خانه من رفت وآمد می کرد. تا این که روز حادثه در حالی که پسرم با سعید در خانه بودند، من برای انجام کاری از خانه بیرون رفتم. چند ...
بررسی ابعاد حقوقی جبران خسارت مادی و معنوی قربانی حادثه شهربازی پارک ارم
...: با وجود این که من در جوانی ورزشکار بودم اما به سختی می توانم نگار را بلند کنم. برای بردن او به مراکز کاردرمانی با مشکلات زیادی روبه رو هستیم و چندین بار نگار از دستم به زمین افتاده. هرچه نیاز بود پزشکان ایرانی انجام دادند وی در پاسخ به این سوال که از دکترهای خارج از کشور هم درمورد نگار مشاوره ای گرفتید، توضیح داد: بله. یکی دوستان ما در آمریکا مرکز فیزیوتراپی دارد. ما مشکل ...
قتل مادر با ضربات محکم پیک نیک
زباله انداختم و به خانه یکی از دوستانم در شهرستان گلپایگان رفتم. دو روز آنجا بودم تا ماموران سر رسیدند و دستگیرم کردند. همسایه های خانه این مادر و پسر وقتی متوجه قتل زن 62 ساله شدند با ماموران کلانتری 152 خانی آباد تماس گرفتند و بعد از آن بازپرس محسن مدیرروستا و تیم جنایی برای بررسی جزییات قتل وارد محل حادثه شدند. بررسی های اولیه نشان می داد که مهناز به علت اصابت ضربات سخت به سرش، جانش را از دست داده ...
رابطه پنهانی، انگیزه قتل همسر صیغه ای + عکس
دو سال قبل همسایه های زنی در غرب تهران خبر دادند درگیری بین او که رعنا نام داشت و مردی که به خانه اش رفت وآمد می کرد، باعث مرگ زن شده است. فردی که با مأموران تماس گرفته بود، گفت: رعنا چندماهی می شد که به این آپارتمان آمده بود و مردی هم به خانه اش رفت و آمد می کرد. امروز صبح (روز حادثه) آنها با هم درگیر شدند و رعنا به قتل رسید. زمانی که مأموران به محل رسیدند، جسد رعنا را مشاهده کردند که ...
شهیدی که دستان روغنی پدرش را با افتخار می بوسید
10 هفته دیگر می آیم عمل کرد. الان نیز در این فکر هستم که قدیر هنوز در مأموریت است. در ادامه، پدر شهید سرلک گفت: قدیر از لحاظ امانتداری حرف نداشت و به بیت المال بسیار حساس بود. در محل کار هم پای سربازان کار می کرد و آن حالت فرماندهی که دستور بدهد و خودش کار نکند وجود نداشت. همه فن حریف بود و آهنگری, سیم کشی و جوشکاری و کارهای فنی را بلد بود و در کارهای فرهنگی سرآمد بود. همه فعالیتهایش ...
زیرساخت های انقلاب مشروطه
های اصلاح طلبانه این دوره راه به جایی نبرد. فکر ایجاد شورای دولتی یا مجلس مصلحت خانه بدون تردید اقدام بجا و درخور ستایش بود؛ اما مشکلات و موانع زیادی بر سر راه این تحول قرار داشت. به عنوان مثال نه مسوولیت ها و وظایف اعضای شورای دولتی تعیین شده بود و به اختیارات آن معلوم و مشخص بود. هر وزیر خود را فقط در مقابل شخص پادشاه مسوول می دید و فقط در پی جلب رضایت او بود. اعضای شورای دولتی هیچ گاه مجاز به ...
تئاتر سلاح مشروطه خواهان بود
بود ما به سه چیز احتیاج داریم: روزنامه، خط آهن و سینما. این حرفی است که مشروطه خواهان قبل از لنین نیز گفته بودند. آن ها می گفتند ما به روزنامه، ارتباطات و تئاتر احتیاج داریم و معتقد بودند، آنچه کتاب ها از نشان دادنش عاجزند صحنه ها توان به تصویر کشیدنش را دارند. طبیعی است که تئاتر در این رابطه سهم مهمی داشت. به رغم همه مخالفت هایی که در این دوره با تئاتر می شد، تئاتری ها به عنوان پیش قراولان تغییر ...
همسر شهید بودن، یک حس ویژه است
...، همه داشته های دنیایی را رها کرد و در اعزام به سوریه شهید شد. آنچه در پی می آید روایتی است از زندگی عاشقانه شهید امیر سیاوشی شاه عنایتی از زبان همسرش ریحانه قرقانی در گفتگو با روزنامه جوان. زندگی به رسم شهدا من انتخاب خود شهید بودم. در محله من را دیده و پسندیده بود. هر دو ساکن محله چیذر بودیم. یک محله سنتی و مذهبی. این محله از قبل انقلاب هم همین طور بود. مردمش زمان انقلاب ...
ماهیّت قتل را درک نمی کردیم
آشنا شدم. او به من علاقه مند شد و نقشه قتل شوهرم را طراحی و اجرا کرد. با اطلاعاتی که لیلا در اختیار پلیس گذاشت، مأموران شهاب را بازداشت کردند. شهاب که چاره ای جز اقرار نداشت به قتل اقرار کرد. او گفت بعد از آشنایی با لیلا تصمیم گرفتم با او ازدواج کنم اما برای این کار ابتدا باید شوهر وی را به قتل می رساندم. برای انجام این کار به کمک احتیاج داشتم چراکه به تنهایی حریف سعید نمی ...
ادعای تازه برای فرار از قتل همسر
تحقیقات درباره مردی که از شش سال قبل به اتهام قتل همسرش در بازداشت به سر می برد، پس از نقض حکم قصاص وی در دیوان عالی کشور بار دیگر به جریان افتاد. به گزارش ، عصر روز 15 آبان ماه سال 89 بود که مردی با مأموران پلیس تماس گرفت و آنها را از ماجرای قتل همسرش با خبر کرد. لحظاتی بعد تیمی از مأموران پلیس آگاهی همراه بازپرس در محل حاضر شدند. جسد متعلق به زنی جوان بود که با اصابت ضربات ...
سرنوشت سیاه دختر روستایی در خلوت پسر همسایه
... شک کرده بودم و موضوع را به دختر عمویم اطلاع دادم. به بهانه آب راهی شهر شدیم و با انجام آزمایش فهمیدم باردار هستم. با روشن شدن این واقعیت تلخ دنیا روی سرم خراب شد. هر چه به داود زنگ می زدم جواب نمی داد. از طرفی می ترسیدم خانواده ام بفهمند چه غلطی کرده ام. آدرس محل کارش را پیدا کردم و مثل دیوانه ها از خانه فرار کردم. به مشهد آمدم و بالاخره با هر بدبختی بود داوود را پیدا ...
روایتی از اعتیاد دختر 17 ساله به شیشه/ افزایش زنان معتاد در وضعیت هشدار قرار دارد
. بگذریم از خیلی از مسائل ! ولی چشم باز کردم دیدم که ساقی شده ام.اوایل فقط مواد پخش می کردم اما کم کم وقتی مشکلات به من فشار آورد برای این که آرام شوم خودم مصرف کننده شدم. تریاک، هروئین، حشیش و هر چه که بخواهی کشیده ام. سعید خانه اش را تغییر داد و با من قطع رابطه کرد. مدتی حال و روز خرابی داشتم. یک بار که کنار خیابان بودم نیروی انتظامی من را به یکی از مراکز ترک برد. مدتی آن جا بودم اما خیلی آن ...
سیاست مثل موجی است که آدم را با خودش می برد، ولی می خواهم خودم باشم/ فیلسوف با نوشته هایش وارد معرکه می ...
بحث فلسفی می کنید؟ نه آنها اصلا فلسفه من را قبول ندارند. بعد هم من در خانه و زندگی شخصی خیلی حرف های فلسفی نمی زنم. مثل همه آدم ها درباره خانه و غذا و مسائل روزمره حرف می زنیم و تا وقتی از من سوال نپرسند، من حرف فلسفی نمی زنم و خب تقریبا همیشه هم از من چیزی نمی پرسند. اصولا من زندگی را زندگی می کنم، فلسفی اش نمی کنم. فلسفه بد نیست ولی نمی گذارد به زندگی ات برسی. زندگی فیلسوفانه زندگی ...
سانسور شوخی جناب خان با انتشار مجدد یک نشریه/ ممنوع الخروجی یک آقازاده بدهکار/ دفاع عارف از روحانی/ ساخت ...
تحولات در گذر است و خبر هیچ گاه متوقف نخواهد شد. خبرهایی رسمی و گاه غیر رسمی؛ خبرهایی که مورد توجه قرار می گیرد یا ممکن است همه به راحتی از کنار آن بگذرند. رسانه های خبری هر یک به فراخور وابستگی جناحی خود، خبرهایی را برجسته می کنند و در مواردی هم از کنار آن می گذرند. اگر خبر به ما هو خبر موضوعیت داشته باشد، وابستگی جناحی نباید در کم رنگ و پر رنگ منتقل کردن آن تأثیری داشته باشد. رصد خانه تابناک ...
آزارهای وحشیانه طاها کوچولو در ارتباط پنهانی زن متاهل با پسر جوان
آشنا شدیم. از آن روز به بعد به خانه آن زن تنها می رفتم تا این که چند روز قبل وقتی کودک او را در آغوش گرفته بودم آن کودک مدام گریه می کرد به همین خاطر مادرش برای آن که او را ساکت کند ضربه ای به صورتش زد که پسر بچه روی زمین افتاد. بنابراین گزارش، در حالی مقام قضایی دوباره کودک مذکور را برای انجام معاینات و آزمایش های تکمیلی به پزشکی قانونی خراسان معرفی کرده است که این زن 31 ساله و جوان غریبه نیز با صدور قرار قانونی روانه زندان شدند تا بررسی های بیشتری درباره ادعاهای آنان صورت گیرد چرا که ضربه های وارده به سر و صورت کودک معصوم مهلک تر از مواردی است که متهمان در ادعاهای خود مطرح می کنند!! ...
سبک آموزش در حوزه باید تغییر کند
که از مدرسه منظم به دروس آزاد حوزه پیوستیم، به شرکت منظم در دروس اساتید و مباحثه خیلی اهمیت می دادیم. اصلا مباحثه مثل نماز واجب بود و حتی یک روز هم ترک نمی شد. با همه فشارهای مالیِ اوائل طلبگی، حضور در درس مهم بود. الان متاسفانه یک مقدار حضور طلاب در دروس کمرنگ شده است. خصوصا با این ابزارهای جدید مثل اینترنت و نرم افزار و ... حالا بعضی ها به مزاح می گویند آیت الله های انواری. حضور در درس و هم نفسی ...
سرنوشت دیوارهای مهربانی چه شد؟
جذب کند، اما اگر این ایده بی ریشه و بی بن و از دانش و تفکر دور باشد، ماندگاری ندارد. آیا کسی از خودش پرسید چگونه این ایده در آینده پیگیری می شود؟ این دیوارها قرار است کجای شهر نصب شود؟ به مردم چگونه درباره اش اطلاع رسانی کنیم؟ تنها کاری که شد، این بود که شهرداری از راه رسید و چند دیوار را رنگ آمیزی کرد و بعد چند میخ به دیوار نصب شد و تعدادی جوک و تمام. دیوار مهربانی خیابان آذربایجان هم ...
آن ها که از به توپ بستن مجلس حمایت کردند
محمدعلی شاه را محدود می کرد. از این رو وی را متغیر کرد و اگر در قبل آن در باطن چیزی در دل داشت، چندان معلوم نبود، اما از این روز به بعد، شبهه ای در ضدیت او با مجلس نماند. به زودی مشخص شد که محمدعلی شاه خواستار برچیده شدن مشروطه می باشد. صدراعظم، صراحتاً در مذاکره با نمایندگان آذربایجان اعلام کرد که شاه [مشروطه] قبول نمی کند نمایندگان نیز در این دیدار در پی آن بودند تا دریابند دولت به ...
مجموعه داستان طنز/ ماجراهای علی غصه خور!
، نه علی مردان خان، نه علی بابا، هیچ کدام شبیه من نیستند. درکوچه و خیابان، زن و مرد، کوچک و بزرگ، رییس و مرئوس و همه و همه، مرا به نام "علی غصه خور" می شناسند! نمی دانم چه کارکنم؟ من همیشه و در همه حال، غصه مردم را می خورم، طوری که ابدا فرصت نمی کنم تا سهمیه چندکیلویی غصه روزانه خود و خانواده ام را بخورم! من شب و روز برای دردها و مشکلات کوچک و بزرگ هموطنان و شهروندان و همسایگانم غصه می خورم، به گونه ...
خبرنگار معروف ایرانی در سوریه: تهران راهم ندادند مستقیم بغداد!
می گرفتم. بعد از دو یا سه سال حس کردم ضعفم پرشده است. دیدم که کار در صداوسیمای لرستان مرا قانع نمی کند. حتی یک بار که خط لوله نفت حومه خرم آباد که ترکید، روز تعطیل بود و من شیفت بودم. تمام کارها را از فیلم برداری و تنظیم و مهمان دعوت کردنش را خودم یک تنه انجام دادم. دیگر احساس می کردم نیاز به مجال و فضای بزرگ تری دارم. آن موقع هدف گذاری من انتقال به تهران بود. فکر می کردم در تهران می توانم گام ...
خانه های سازمانی یا جولانگاه شیاطین؟! +تصاویر
آنها آمده بودم. نکته ای که در بیشتر این خانه ها مشهود بود باز بودن تمام درهای خانه بود. باید این را هم بگویم که این خانه ها هم از شمال به کوچه راه داشتند و هم از جنوب. اصطلاحا دوکله بودند و درهای بالایی و پایینی آنها هم باز بود. شاید این کار به سرعت رفت و آمد این افراد کمک می کند تا در مواقع ضروری به سرعت آنجا را ترک کنند! با انبوهی از سوال و ابهام از آن منطقه خارج شدم و به محل کار برگشتم ...