سایر منابع:
سایر خبرها
اُمید ایران نگران ما نباش/بودنت افتخاری برای خانواده نوروزی
پتو روی سرم می کشیدم ،دعا می کردم و به اطرافیان می گفتم تا زمان پایان مسابقه به من چیزی نگویید موقع برنده شدن بچه ها به من می گفتند. وی سپس بیان کرد: امید در تماسی که با برادرش داشته است گفته زمان مسابقاتم در المپیک ریو را به مادر و پدرنگویید تا نگران نشود و استرس نگیرند که این موضوع نشان دهنده حس خانواده دوستی پسرم است. نوروزی فرد سپس تاکید کرد:همیشه دعا می کنم که همه ...
شهیدی که پس از 36 سال شناسایی شد
شهید تقی خسروبیگی: در طول زندگی سعی کردم رفتارم طوری باشد که باعث خدشه به شأن شهید و خانواده شهید نشود کارهایی که حتی یک آدم عادی انجام می داد من ملاحظه می کردم، یک زمان دبیر ستاد دانشجویان شاهد و ایثارگر دانشگاه علوم پزشکی قم بودم همان روز اول که دانشجویان وارد ستاد می شدند به همه آن ها می گفتم شما فرزند شهید و جانباز و آزاده هستید شما باید برخی اصول را رعایت کنید تا قداست شهدا حفظ شود. ...
آزادگان می گویند کتابی به روایت آزادگان شهرستان لالی
،کمبود آب آشامیدنی و تشنگی مداوم اسرا،گردش کاروان اسرا در شهرها و برخورد دوگانه مردم عراق با اسرا،شهادت جمعی از اسرا در اسارت، انواع شکنجه های جسمی و روحی در اسارت، زمستان و تابستان در اسارت، شیوع بیماری های مختلف و عدم رسیدگی پزشکی، عزاداری ماه محرم، بازتاب ارتحال حضررت امام (ره) در اردوگاه های عراق،امور دینی و معنوی در اسارت و برگزاری مراسم نماز و دعا و...، زیارت حرم ائمه و معصومین(ع)،حضور منافقین ...
محبت پدرانه به دختران حتی پس از شهادت/ دعوتنامه حضرت زینب(س) برای مدافع حرم +عکس
آنجا کفشش را از پا بیرون آورده و گفته بود اینجا خون شهیدان ریخته و مقدس است. در همان سفر به پدرش گفته بود که میشه من هم یه روزی شهید بشم دوستانش آن روز به جاوید خندیده بودند که شهادت کجا و اینجا کجا؟ یاد و خاطرات جاوید برای مادر همیشه تازه است، گیتی رضایی درباره آخرین تماسش با شهید جاوید می گوید: شب قبل از عملیات زنگ زد و گفت که دیگر برنمی گردد و برایش دعا کنم . مادر همان شب 100 آیت ...
رضا را دعوا کردم به سوریه نرود/بچه ام را سالم می دهم سالم هم می خواهم
.... رضا اولین شهید خانواده و مایه افتخار ماست. من از بعد از شهادتش چفیه به گردنم انداختم که به پسرم بگویم راهش را ادامه می دهم. نه اینکه فکر کنید چون مادرش هستم این حرف را می زنم، اگر جز شهادت نصیب او می شد در حقش ظلم شده بود اما من واقعا لیاقت اینکه مادر شهید شوم را نداشتم. *مامان اگر می خواهی برای من زن انتخاب کنی این مدلی انتخاب کن وقتی 18 سالش بود برای خدمت به سپاه رفت و ...
فرزند کویر از زمین حلب آسمانی شد +تصاویر
. اما سفر این بار با همه مسافرت ها متفاوت بود، شادمانی همه وجود مهدی را گرفته بود. با شهید شنایی راهی شدیم. ما بعداز ظهر ها به حرم می رفتیم بعد از نماز و دعا می نشستیم توی صحن ها مهدی گاهی دعا می خواند، گاهی نصیحت، و گاهی به گنبد طلای آقا خیره می شد و آرام آرام اشک هایش سر می خورد از روی گونه هایش بر روی سنگ فرش ها. چند روزی هنوز نگذشته بود که یک روز شهید شنایی بعد از نماز مغرب و عشاء به ...
انیس الدوله خدمتکاری که تبدیل به ملکه شد
.... اگر بپذیریم این زنی که از سوی انیس الدوله نامه ای به ملکه ویکتوریا فرستاد همان مادام حاجی عباس گلساز است، این اتفاق باید بین سال های 1290 تا 1295 یعنی یکی دو سال بعد از مرگ مهدعلیا رخ داده باشد که مادام همنشین مادر شاه بعد از مرگ او به سمت معلم و مترجم انیس الدوله در حرم سلطنتی زندگی می کرد. مدیریت او بر حرم سلطنتی آن چنان با قدرت بود که شاه نیز در مقابل دستوراتش حرفی نمی زد.به گفته ...
اگر هدف پسرم پول بود، به داعش می پیوست/ از استقبال باشکوه مردم در مراسم تشییع شوکه شدم
می روند متجاوز هستند و شهید محسوب نمی شوند و من در جواب آن ها می گویم امام علی (ع) چرا در مسجد کوفه به شهادت رسید؟ همه اینها به خاطر زنده نگه داشتن دین اسلام است. حالا برخی به ما زخم زبان می زنند اما برای ما تفاوتی ندارد و حرفهای آن ها برای ما بی اثری است، من اگر 10 پسر هم داشتم از دفاع از حرم دریغ نمی کردم و اگر این توان در خود من هم بود حتما به دفاع از حرم دختر امیرالمؤمنین می رفتم. ...
شهید مدافع حرمی که روز و ساعت شهادتش را می دانست+عکس
چند روز پس از شهادت به دست تروریست های تکفیری در شهریار به خاک سپرده شد. مصطفی هرجایی که خطری برای انقلاب بود در آنجا حاضر می شد در این دیدار پدر شهید صدر زاده گفت: مصطفی از سن 11 سالگی فعالیت های فرهنگی را در سطح مسجد و پایگاه شروع کرد که بعد از آمدن ما به شهریار این فعالیت ها به اوج خود رسید.با جوان ها مانوس بود و به بچه ها آموزش می داد و سعی می کرد در کلاس ها و هیئت ها بچه ...
روزی 500 نفر زائر بقعه حضرت رقیه(س) در پاکستان
علاوه بر اینکه نماینده مجلس هستید، متولی حرم یک امام زاده در لاهور هم هستید، درست است؟ بله! من متولی بارگاه حضرت رقیه(س) همسر مسلم بن عقیل و مادر طفلان مسلم هستم. ایشان از بانوان جلیل القدری است که نقش مهمی در واقعه کربلا داشته و همسر و فرزندانش نیز در راه امام حسین(ع) به شهادت رسیده اند. بارگاه این بانوی مکرمه در شهر لاهور قرار دارد و من متولی حرم ایشان هستم. از این بارگاه ...
ماجرای مدافع حرمی که در مرز اسرائیل شهید شد
اینکه خدا نخواست وعده ای که به مادرش داده خلاف شود. همان شب شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) خبر شهادتش به ما رسید. جزو شهدایی هم بود که پیکرش خیلی زود برگشت. نهم آن جا شهید شده بود دو روز بعد اینجا بود. شهید مهدی را اگر قبل از شهادتش در قم 200 نفر می شناخت الان بالای میلیون ها انسان مهدی را می شناسند. نه توی ایران بلکه در همه جا. ما مهمان از خود لبنان هم داشتیم. از برادران عراقی آمده اند. از برادران ...
ضیافتی در سرزمین جنگل و رود/ پاشاکلا روستایی در حوالی بهشت
دیده می شود همان کلاته یا کلات (با فتحه کاف) که در زبان تبری پهلوی به معنای آبادی یا روستا است و پاشا (بزبان ترکی) لقب سلاطین ایرانی در دوره صفویه است. از آنجایی که مادر شاه عباس از (خیرالنساء بیگم یا مهدعلیا دختر میرعبدالله مرعشی خان طبرستان) بود او نگاهی ویژه به این منطقه داشت و پایتخت تابستانی صفویان به حساب می آمد. از این رو امیران ( پاشایان) زیادی به اکثر نقاط ایالت تبرستان فرستاده ...
تسبیح مادر صد راز دارد
به گزارش خبرگزاری بین المللی قرآن(ایکنا) از خراسان جنوبی، تسبیحات حضرت زهرا (س) بزرگ بانوی دوعالم در عین سادگی بسیار قدرتمند و موثر است، به طوری که که پیامبر در زمان سختی تسبیحات اربعه را به ایشان آموخت تا تمام سختی های دنیا بر او آسان شود . با اینکه اذکار وارد شده در منابع اسلامی از آن جهت که ذکر خداوند متعال هستند دارای فضیلت است و موجب پاکی دل و جلای روح می شوند اما بعضی از آنها بر ...
ناگفته های زندگی شهید کوهساری از تولد تا شهادت
به گزارش خبرگزاری بین المللی قرآن(ایکنا) از خراسان رضوی، این روزها که عطر و بوی شهادت همه ایران را فراگرفته است، هر روز شهرمان میزبان پیکر شهدایی است که به دفاع از آرمان خود از جان و مال و خانواده شان می گذرند و به دیاری می روند که خارج از مرزهای این مملکت است؛ می روند تا از حرم دفاع کنند. بانو زینب(س) امروز عباس هایی دارد که جانشان می رود اما اجازه نمی دهند کسانی که از انسانیت بویی ...
اقدام دردناک یک زن جوان با دختر خواهر شوهرش!
تا با دخترم بازی کند اما سرش هنگام بازی به دیوار خورد و بیهوش شد. هلیا به اتاق عمل منتقل شد اما تلاش پزشکان بی نتیجه ماند و هشت روز بعد این کودک بر اثر خونریزی مغزی جان باخت. به این ترتیب پدر و مادر وی به نام های علیرضا و شیرین تحت بازجویی مقدماتی قرار گرفتند و گفتند کراک و شیشه مصرف می کنند و دخترمان را به دو مادربزرگش سپرده بودیم تا از او نگهداری کنند. مادر شیرین ...
کسب و کارهای کوچک آینده بهتری را به نمایش می گذارد
دیدن بساط لبو و باقالی با نشان دادن کارت دانشجویی رشته هنر گفته بود برای کسب درآمد و خرج مادر و دو خواهرش ناچار به کار است، صاحبخانه از همان لحظه به ماموران گفته بود که وی دارد کار می کند و یک دانشجوی این مملکت است و هیچ مزاحمتی ندارد. طبق تعریف منوچهرخان از مستخدم خانه خواسته بود یک سیم برق هم در اختیارش بگذارد. با پخش این خبر بر تعداد مشتری های وی که بیشتر هم دانشجو بودند اضافه شد و چندی بعد اضافه ...
ورق های نادیده از خاطرات خاک خورده جنگ/ خواندن این کتاب ها را از دست ندهید!
: توی یکی از مجالس دعا و مداحی ام برای رزمندگان، متوجه ناآرامی و بی قراری یکی از بسیجی ها شدم... بعد از دعا سراغ فرمانده لشکر را گرفتم. می خواستم راجع به آن جوان ازش بپرسم، اما انتظار نداشتم همان جوان را به عنوان فرمانده لشکر به من معرفی کنند! (سعید عاکف، در انتظار هاجر (این بی بی بزرگوار)، چاپ نوزدهم، مهرماه 1389، انتشارات ملک اعظم، ص36 و 37) انتهای پیام/ندای اصفهان/ ...
استودیو یکی از اتاق های خانه ام است
مجری برنامه های ورزشی چگونه وارد جمع شیدایی ها شد؟ مدت کوتاهی پیش از ماه رمضان، پیشنهاد همکاری در این برنامه به من داده شد. اوایل کمی نگران کمبود وقت و پیش تولید بودم، ولی با تلاشی که همه دست اندرکاران شیدایی داشتند، تجربه موفقی برایم شد و توانستم تا حد زیادی از عهده کار برآیم. در این برنامه با زوج های جوان و حتی میانسال صحبت کردم و به دنبال چالش هایی رفتم که دغدغه من به عنوان یک جوان مجرد و شاید بسیاری از کسانی بود که بتازگی ازدواج کرده بودند و مخاطبان برنامه محسوب می شدند. یکی دیگر از ویژگی های شیدایی این بود که مردم را با جنبه های خصوصی تر زندگی کسانی آشنا می کرد که تا آن موقع فقط ظاهرشان را دیده و بازی هایشان را در فیلم ها شاهد بودند. در واقع من هر شب در برنامه شیدایی با یک قصه نو و تازه و با آدم ها و شخصیت های جدید روبه رو می شدم و همیشه چیزی برای کنجکاوی های شخصی ام به عنوان نماینده مردمی که با مهمانان گفت وگو می کند، وجود داشت. اجرای یک برنامه اجتماعی و خانوادگی با اجرای برنامه های ورزشی چه تناسبی دارد؟ یکی از دلایلی که ترجیح می دهم در حوزه اجتماعی کار کنم، امکان بروز خلاقیت هایی در اجراست و این که به مسائلی بپردازم که سال ها برایشان زحمت کشیده ام. شیدایی تجربه جذابی برای من بود. می توانستم آنچه دغدغه خودم بوده را با مردم و مهمان ها در میان بگذارم و چیزهای جدید یاد بگیرم. به عنوان یک مجری تلویزیونی، برنامه های پربیننده فوتبالی را هم تجربه کرده ام؛ برنامه هایی که به خاطر ذات جذاب بودن فوتبال، از همان ابتدا بیننده زیادی دارند و با آگاهی از این موضوع که برنامه های اجتماعی این اقبال و استقبال را ندارند و سختی کارشان هم بیشتر است، این تغییر را در زندگی حرفه ای ام به وجود آوردم و برای اجرا در عرصه برنامه های اجتماعی وارد میدان شدم. این یک حقیقت است که سبک کار اجتماعی همان ابتدای راه بیننده زیادی ندارد و در مجموع آدم های کمتری اجرای یک مجری تلویزیونی را می بینند. با این حال مصمم بودم این راه سخت را شروع کنم تا بتوانم خلاقیت های فردی خودم را محک بزنم و به منصه ظهور برسانم، چراکه برای رسیدن به این نقطه،وقت زیادی گذاشته و مطالعات گسترده ای داشتم. از تجربه دوباره حضور دوباره تان در شیدایی بگویید؟ واقعیت این است که اصلا احساس نمی کنم به یک برنامه تلویزیونی می روم. حضور در شیدایی برایم دوست داشتنی است و تجربه آن با کارهای قبلی ام متفاوت است. می توانم بگویم انگار از یک اتاق در خانه خودم به اتاق دیگری می روم و مهمان های برنامه، همان کسانی هستند که در خانه خودم از آنها میزبانی می کنم و اگر قرار بود آنها همین امشب مهمان من باشند، همین سوال ها را می پرسیدم. ترکیب مهمانان در سری دوم برنامه شیدایی تغییر کرد. در ماه رمضان میزبان زوج هایی بودیم که برخی هنرمند، بعضی ورزشکار و تعدادی از آنها هم افراد معمولی بودند، ولی به بهانه دهه کرامت و سالروز میلاد حضرت معصومه(س) و امام رضا(ع)، خانواده در جلوه خواهر و برادر بروز پیدا کرد. به نظرم رابطه میان خواهران و برادران بویژه میان ما ایرانی ها یکی از عجیب ترین، جذاب ترین و خاص ترین نوع ارتباط هاست، البته در تمام تاریخ و در بسیاری جوامع همین گونه است، ولی ایرانی ها به خاطر نوع روابط خانوادگی، در این زمینه هم خاص تر هستند. اجرای شما در برنامه شیدایی طنازانه است. چطور به این سبک از اجرا رسیدید؟ من از همان ابتدا یعنی از ماه رمضان و بعد به صورت جدی تر در سری دوم شیدایی تصمیم گرفتم اجرایی متفاوت داشته باشم و طناز بودن را به کار اضافه کنم که ویژگی ایرانی هاست. احساس می کنم در این سبک، راحت تر می شود با مخاطب حرف زد، با او شوخی کرد و نگاهی صمیمانه تر داشت. طی اجرا به این نتیجه رسیدم که مخاطب فهیم شیدایی از این شوخی ها ناراحت نمی شود، بلکه احساس راحتی بیشتری می کند و ترغیب می شود تصاویر بیشتری برای برنامه ارسال کند. این روزها بعضی ها به من می گویند جدی تر باش و برخی هم از کارم راضی هستند. در مجموع احساس می کنم استودیوی شیدایی یکی از اتاق های خانه ام است. فاطمه عودباشی رادیو و تلویزیون ...
غلامرضا صنعتگر: روی کاغذ نوشتم تا خود امام رضا مرا نطلبد، به مشهد نمی روم
روز بود که من را ندیده و حتی صدایم را هم نشنیده بود، به تهران آمد. همان شب که به عیادت من آمده بود، خواب دیدم که در همان هتل در مشهد هستم و نزد پرسنل هتل گلایه می کنم که من دیگر به حرم امام رضا نمی آیم... صبح بیدار شدم و این بار با عنایت خاصه امام رضا، صدای من بعد از 56 روز شفاف بود. به شکل باورنکردنی صدایم مثل روز اول برگشته بود. * در دورانی که مشکلات خاص برای شما پیش آمد کمک خاص و ویژه ...
عبور موفق های تلویزیون از اتوبان رادیو
از چه سالی کار گزارشگری را شروع کردید؟ از سال 1360 وقتی 20 سال بیشتر نداشتم کارم را در رادیو به عنوان گزارشگر آغاز کردم. در رادیو گروهی به عنوان گزارشگران رادیو تشکیل داده بودیم که تمامی فعالیت های سیاسی، فرهنگی، هنری و اجتماعی را در آن پوشش می دادیم. مهم ترین اولویت من در تهیه گزارش، حضور در جبهه و دیدار با خانواده های شهدا بود تا جایی که در خطوط مقدم غرب و جنوب کشور حضور داشتم. خدا بیامرزد همه شهیدان را. با شهیدان آبشناسان، بروجردی، موحد دانش و... گفت وگوها داشته ام. گزارش های من در برنامه های در جبهه چه می گذرد؟ پیام جبهه، خانه و خانواده و راه شب رادیو و سلام صبح بخیر پخش می شد. شنیده ایم از بنیانگذاران رادیو جبهه بوده اید؟ آن موقع با آقایان محمد رحمان نظام اسلامی، حمید خزایی، محمدحسین حرمی، حسین نورشاهی و مهران دوستی گزارش های رادیو جبهه را تهیه می کردیم. گویا طراح برنامه وضعیت قرمز هم بوده اید؟ در هشت سال دفاع مقدس وقتی وضعیت قرمز اعلام می شد، برنامه های روتین شبکه قطع و بعد از برقراری وضعیت سفید ادامه پیدا می کرد. برای همین تصمیم گرفتم ویژه برنامه ای تولید کنم که در این وضعیت بحرانی برای آرامش هر چه بیشتر مردم از رسانه رادیو پخش شود. احساس می کنم این برنامه موفق شد در آن لحظات پراسترس، آرامش نسبی را برای شنوندگانش فراهم کند. آن زمان چون عضو ستاد پشتیبانی و امداد استانداری تهران بودم براحتی می توانستم با مسئولان و دست اندرکاران حراست از آسمان ها گفت وگو و آن را در دل همین برنامه پخش کنم. به خاطر می آورم به محض این که وضعیت قرمز و بمباران می شد، با اولین نیروهای امدادی به محل بروز حادثه می رفتیم و برای مردم گزارش تهیه می کردیم. گزارشگری آن زمان چه فرقی با گزارشگری امروز داشت؟ معتقدم جوان های امروزی خیلی نازپرورده شده اند. ما برای گزارش های چند دقیقه ای روزها وقت می گذاشتیم و حتما به محل مورد نظر می رفتیم، ولی در حال حاضر بیشتر گزارش ها به صورت تلفنی تهیه می شود. یادم هست عملیاتی را با موفقیت پشت سر گذاشته بودیم و مشغول خوردن یک استکان چای بودم. متوجه شدم رزمنده ها برای رساندن خبر سلامت شان به خانواده به دنبال ارتباط تلفنی هستند. ضبط را روی پاترول گذاشتم و رزمنده ها را صدا کردم تا دورم جمع شوند. از آنها خواستم ضمن معرفی خود، خبر سلامت شان را به خانواده هایشان بگویند. یادم هست این صداها در قالب برنامه پیام سلامتی رزمنده ها پخش شد که می توانم به عنوان یکی از کارهای ماندگار در رادیو به آن اشاره کنم که بعدازظهرها ساعت 15 به مدت نیم ساعت روی آنتن رادیو می رفت. برای علاقه مندان به حرفه گزارش و گزارشگری چه توصیه ای دارید؟ گزارش، کاری سخت و طاقت فرساست. گزارشگر باید همانند کسی که در کنار کوره آتش زحمت می کشد گرما را با وجودش حس کند. یعنی همیشه در صحنه باشد تا بتواند پیام را بخوبی به مخاطبش انتقال دهد. کسی نمی تواند ادعای گزارشگری داشته باشد، ولی از راه دور از وقایع مطلع شود. من بعد از گذشت 35 سال کار در عرصه رادیو، هنوز همان عشق و علاقه را به کار گزارش و گزارشگری دارم. متاسفانه در امر آموزش به گزارشگران جوان، از سواد و تجربیات ما استفاده نمی کنند و از دانش کسانی به عنوان استاد بهره می برند که حتی یک گزارش تهیه نکرده اند و فقط و فقط با کاغذ سر و کار دارند. مظلومیت بچه های رادیو بچه های رادیو همیشه مظلوم واقع شده اند. از یک بازیگر تلویزیون شاید بارها فیلم و عکس چاپ شود، ولی از آدم هایی که صدایشان در همه برنامه ها شنیده می شود، نامی برده نمی شود. متاسفانه در برنامه های پرمخاطب تلویزیون مثل خندوانه و دورهمی از هنرمندان رادیویی دعوت به عمل نمی آید که یک دنیا حرف تازه برای مخاطبانشان دارند. امیدوارم این مهم در آینده ای نزدیک محقق شود. معتقدم بچه های رادیو، هنرمندان گمنام این مملکت هستند که مردم فقط صدایشان را می شنوند. متاسفانه حتی در سالروز تاسیس رادیو از هنرمندان تلویزیونی به عنوان مهمان دعوت می کنند. معتقدم کسانی که در تلویزیون موفق تر هستند از اتوبان رادیو عبور کرده اند. زهره زمانی ...
ماماهوت سبک زندگی به روایت عروسک ها
مجموعه ماماهوت که از یکشنبه تا چهارشنبه هر هفته ساعت 19 از شبکه 2 روی آنتن می رود، سبک زندگی ایرانی را نمایش می دهد و به عنوان یک مجموعه عروسکی از آن دست آثاری است که در گروه خانواده و فرهنگ این شبکه برای مخاطبان بزرگسال تولید شده است. رزیتا غفاری به عنوان کارگردان و همسرش عباس صالحی در مقام تهیه کننده و طراح هنری، این مجموعه را تولید کرده اند و در طراحی آن، امیرعلی نبویان نیز همکاری داشته و سرپرست نویسندگان این مجموعه بوده است. فانتزی اما نوستالژیک رزیتا غفاری، عباس صالحی و امیرعلی نبویان طراحان اصلی مجموعه ماماهوت هستند؛ آنها دست در دست هم بخش های مختلف و جزئیات این برنامه را شکل داده اند. عباس صالحی درباره شکل گیری این برنامه به جام جم می گوید: می خواستیم جهان کوچکی داشته باشیم که ابتدا تا انتهای آن تعریف شده باشد؛ یک جغرافیای مشخص و هدفمند که در آن شخصیت هایی با ویژگی های مختلف زندگی کنند و لحن و گفتار مشخصی داشته باشند. بنابراین مرحله به مرحله پیش رفتیم و همراه سرپرست نویسندگان، طراح صحنه و عروسک سازها جزئیات را هماهنگ و متوازن پیش بردیم تا این جهان کوچک با تمام ویژگی هایش، عینی شود. به گفته تهیه کننده ماماهوت، به همه چیز این جهان فکر شده، از آب و هوای آن گرفته تا معماری خانه ها، طاقی و دیوارها و رنگ ها. صالحی اظهار می کند: در ذهن من این جهان کوچک، جایی از ایران بود که مدینه فاضله نیست، اما حس و حال خوبی دارد؛ جایی که فانتزی اما در عین حال نوستالژیک است و یادآور روزهای خوش گذشته. این محله در یک کوچه بیست و چند متری واقع شده که زوایای مختلف دارد؛ مغازه، سقاخانه، باغچه، چای خانه و نیز خانه هایی که در همین فضا بنا شده اند و البته تکنیک پرده آبی هم امکان دسترسی به لوکیشن های بسیار را فراهم کرده است. یک اتفاق تقریبا نادر از زمانی که طرح ساخت چنین مجموعه ای در ذهن رزیتا غفاری و عباس صالحی شکل گرفت تا وقتی که برنامه ماماهوت به شبکه دو تحویل داده شد، تقریبا سه سال طول کشید و به گفته صالحی فقط 100 روز از این سه سال به تصویربرداری اختصاص داشت. این تهیه کننده توضیح می دهد: تحقیقات میدانی گسترده ای داشتیم و پیش تولید سخت و سنگین. ساخت یک اثر عروسکی فرمول مشخصی ندارد، هر گروهی ممکن است به شیوه خاص خودش کار کند. بنابراین ما کارهای موفق دنیا را بررسی کردیم، شیوه ساخت عروسک و ساختار و متن این برنامه ها را هم. بعد از آن مقدمات تولید را فراهم کردیم و عروسک ها، دکور و فضاهای کارمان را ساختیم. سازندگان این مجموعه بعد از چنین پیش تولیدی توانستند در صد روز بیش از 1500 دقیقه ضبط کنند و به گفته صالحی به یک رکورد یا دستاورد تقریبا نادر برسند؛ رکورد ضبط بیشترین میزان تصویر در کمترین زمان ممکن. مهمانانی که نیامدند یکی از بخش های برنامه ماماهوت، گفت وگو با هنرمندان و عمدتا بازیگرانی است که با حضور عروسک رادی و آقای مجری انجام می شود. صالحی و همکارانش دوست داشتند از هر صنفی در این برنامه مهمان داشته باشند، اما خیلی ها حضور در این برنامه را نپذیرفتند. این تهیه کننده ضمن ابراز تاسف، البته به مهمانانش هم کمی حق می دهد و می گوید: می خواستیم بجز بازیگران، از مدیران و مسئولان سایر نهادها هم مهمانانی داشته باشیم، اما شاید برایشان شفاف نبود که چطور به عنوان نماینده یک ارگان می توانند مقابل یک عروسک قرار بگیرند و نمی دانستند نتیجه و خروجی کار چه خواهد شد. غریبه های آشنا عروسک های مجموعه ماماهوت به دو شیوه طراحی شده اند؛ در ساخت برخی از آنها مانند میکروب و آدم به دور، از نمونه های خارجی الهام گرفته شده و برخی دیگر مانند اعضای خانواده کاملا ایرانی طراحی شده اند. برای این مجموعه حدود 40 عروسک ساخته شده که 10 عدد از آنها قابلیت گریم دارند؛ یعنی با عینک، سبیل، لنز، مو و لباس تغییر می کنند و در نقش مردم شهر ظاهر می شوند. به نظر می رسد، برخی از این عروسک ها به برخی شخصیت های مطرح شباهت دارند اما صالحی می گوید این شبیه سازی در ذهن مخاطب اتفاق می افتد و هیچ کدام از این عروسک ها بر اساس چهره فرد خاصی ساخته نشده اند. برخی از این عروسک ها دهان های بزرگ دارند که کمی عجیب و غیرواقعی به نظر می رسد، اما صالحی معتقد است، این دهان ها جزو ویژگی های چنین عروسک هایی محسوب می شود و توضیح می دهد: تکنیک فک زدن این گونه از عروسک ها به ترتیبی است که نیاز به دهان بزرگ دارند، چون سر آنها از یک تکه یکپاره اسفنج ساخته می شود و برای این که دهان شان باز شود، باید برشی به اندازه نیمی از کره سر به دهان اختصاص پیدا کند. صفای عروسک ها رزیتا غفاری، ماماهوت را مجموعه ای برای پرداختن به سبک زندگی توصیف می کند و توضیح می دهد: در همه دنیا سبک زندگی اهمیت پیدا کرده است، چون در عصر جدید، کیفیت زندگی کاهش پیدا کرده و با پیشرفت تکنولوژی، به رفاه نزدیک اما از خوشبختی دور می شویم. سعی کردیم آرامش و خوشبختی و سبک زندگی ناشی از آن را برای جامعه بازتعریف کنیم. از نگاه این بازیگر و کارگردان، عروسک بسیار ساده و بی غل و غش است، امکان مناسبی برای پرداختن به مسائل روز جامعه را فراهم می کند و سادگی و صمیمیت مورد نظر این برنامه ...
این دو برادر چگونه در کنکور درخشیدند
ساوالان خبر : پارسا و کسری دو برادر دوقلو هستند که زمانی که متولد شدند حتی مادر گمان نمی کرد روزی به نوابغ کنکوری اردبیل تبدیل شده و آوازه شان حتی به آن سوی مرزها برسد. به گزارش مهر، در وضعیتی که اوضاع نابه سامان کنکور هر روز دانش آموزان را دچار آشفتگی می کند و حتی نوابغ علمی گاهی در مقابل غول کنکور زانو خم می کنند، این دو برادر مطالعات خود را نه از یک ماه و یک سال قبل بلکه در طول 12 ...
سرکشی به زندگی خصوصی آقای ظریف
روزها عضو انجمن اسلامی برکلی بود و به ظریف می گفت همه می توانند متخصص کامپیوتر شوند، اما کسی نمی تواند برای جمهوری اسلامی یک سیاست مدار خوب باشد تغییر رشته داد و روابط بین الملل را انتخاب کرد. حتی دانشگاهش را هم عوض کرد. به دانشگاه دنور رفت و با کندولیزا رایس، هم دانشگاهی شد. در سال های تحصیل با کنسولگری ایران در آمریکا و نمایندگی ایران در سازمان ملل مرتبط شد. در ابتدا به صورت کارمند محلی و بعدا ...
سه روایت از خانواده شهدای محیط بان
روی آن عبارت "یا علی مولا" حک شده بود. موقع سختی ها بعد از خدا به حضرت علی متوسل می شد. در آخر هم در روز شهادت حضرت علی به خاک سپرده شد. پرویز هرمزی دیگر محیط بان شهید منطقه گنو نیز که جزو نیروهای قراردادی یگان محیط زیست کشور و با سابقه 23 سال خدمت بود، در کنار همکار خود محمد دهقانی به شهادت رسید. فرخنده هرمزی دختر محیط بان 54 ساله هرمزگانی به ایسنا می گوید: تقاضا داریم ...
مستند زندگی یکی از شهدای خان طومان ساخته شد
به گزارش بلاغ ، محمد صادقی، تهیه کننده و کارگردان این مستند گفت: پلاک 33 یک مستند 45 دقیقه ای است. پنج ماه زمان را برای تصویر برداری و شنیدن صحبت های پدر و مادر و دختر خانواده آبیاری به خانه شان در شهریار رفتم. نام مستند برگرفته از همین خانه پر داستان و حماسه است. وی افزود: در این خانه اتفاق ویژه ای می افتد. پدرِ عباس هم رزم تنها پسرش است و هرکدام برای اعزام به سوریه و عراق از هم سبقت ...
فرزندآوری یک حوزه خصوصی نیست
چند سال است که ازدواج کرده اند، خودش تنها دختر خانواده و همسرش تنها فرزند پسر یک خاندان است. از این طرف مادر و پدر خودش دوست دارند که زودتر نوه دار شوند و از طرف دیگر چشم یک خاندان از سمت فامیل شوهرش به این است که یک پسر به جمعشان اضافه شود تا به تصورشان اسم فامیلی زنده نگه داشته شود. جالب اینجاست که همه تا این اندازه عجله دارند اما هیچکس جرئت نمی کند که بپرسد چه خبر؟ حالا بعد از گذشت شش سال از ...
مأموریت ویژۀ امام رضا(ع) چه بود؟
أَنْ نَقْتُلَهُمْ جَمِیعاً!؛ عیون اخبارالرضا/2/266) شجاعت و صراحت امام رضا(ع) در دعوت به امر ولایت و امامت فوق العاده بود •شجاعت و صراحت امام رضا(ع) در دعوت به امر ولایت و امامت فوق العاده بود. وقتی به امام رضا(ع) عرضه داشتند: شما نمی ترسید از اینکه هارون شما را هم مانند پدر گرامی تان امام موسی بن جعفر(ع) به شهادت برساند یا اذیت کند؟ حضرت فرمودند: همان طور که پیامبر اکرم(ص) می ...
مردم سوریه خودشان را مدیون شهدای مدافع حرم می دانند
.... پس باید خوشحال باشید که از محاصره فرار کرده اید؟ نه! اگر آنجا بودم می توانستم به خانواده ام کمک کنم. الان پدر و مادر و دو خواهرم کسی را ندارند که کمک شان کند و تأمین آب برایشان سخت است. یک مرد باید این کارها را انجام دهد. من یک سال بعد از دانشگاهم به سوریه رفتم و خیلی تلاش کردم به شهرم بروم ولی نتوانستم به خانواده ام کمک کنم. در آنجا عقد کرده ام و دو سال می شود که نامزدم را ندیده ...
زندگی متفاوت روحانی با یک دست!
می زند: خدا شما را لعنت کند، چه آدمهای بدی هستید شما! این روحانی هم دوان دوان فرار کرد. با همه این شیطنت ها بازهم دست بردار نبودیم و باز دنبال طلبه رفتیم و کلی التماس کردیم و بالاخره او را برگرداندیم و بعد آنقدر همین روحانی با بچه ها رفیق شده بود که ماهها از ماموریتش می گذشت؛ اما نمی توانست از بچه ها دل بکند به خانه برود. وقتی اکبر کور دعای کمیل می خواند! طلبه ها گلوله انرژی ...
تبریک اینستاگرام هنرمندان به مناسبت میلاد امام رضا (ع)
امامت و ولایت، آقا امام رضا علیه اسلام مبارکباد. . عیدتون مبارک،التماس دعا، یاحق. علی کاظمی بازیگر نوشت: با سلام خدمت شما خوبان وبا تبریک میلاد امام رضا علیه سلام التماس دعا دارم الهی که در شب میلاد امام هشتم همه شما خوبان هر آرزوی دارین برآورده شود من هم آرزوی بهترینها را برایتان دارم خاک پای تک تک شما خوبانم شاد باشید یا حق ...