سایر منابع:
سایر خبرها
زن آرایشگر با همدستی مدیر کمپ ترک اعتیاد، شوهرش را ربود
مرد میانسال به نام حمید ادامه داد: روز ششم خرداد پس از اینکه کارم به عنوان شیفت شب تمام شده بود به خانه آمدم. ساعاتی بعد زنگ خانه به صدا درآمد، وقتی برای بررسی به بالکن رفتم همسرم ژیلا در را به روی من بست. دقایقی بعد نیز سه مرد قوی هیکل وارد خانه شده و به زور مرا با خود بردند. وقتی به خودم آمدم داخل یک کمپ ترک اعتیاد بودم. سرانجام پس از 13 روز با پرداخت پول به یکی از کارمندان کمپ توانستم با پدر و ...
کار زشت و زننده رمال هوس باز با دختر جوان در زیرزمین
به گزارش سرویس حوادث " جام نیوز "، دائم کابوس می دیدم و نگرانی شدیدی داشتم. تا این که از طریق یکی از دوستانم با مردی فالگیر آشنا شدم و شنیدم او با قدرت جادویی اش می تواند من را بدون دردسر به خواسته ام برساند. همه دوستانم از او تعریف می کردند و می گفتند معجون هایش معجزه می کند. به همین خاطر آدرسش را گرفتم و پس از تعیین وقت قبلی وارد محل کارش در زیرزمین نیمه تاریک یک خانه قدیمی شدم. او ...
مردی که به جوان معتاد در خانه اش پناه داده بود،چرا جنازه اش را در بیابان رها کرد؟
به دادسرای جنایی تهران احضار شد. مرد 63 ساله زمانی که مقابل بازپرس منافی آذر از شعبه سوم دادسرای جنایی ایستاد، گفت: من کارگاه مبل دارم و وضع مالی ام نیز خوب است. با مرد جوان نیز در پارک روبه روی خانه آشنا شده بودم. او می گفت پدرش، وی را از خانه بیرون کرده است. بنابراین با خواهش از من خواست شب به او جایی برای استراحت بدهم. از آنجا که قبلاً نیز به افراد بی خانمان کمک کرده بودم قبول کردم که فقط همان ...
درخواست قطع دست برای دو سارق حرفه ای
در جایگاه حاضر شد. او که شش سابقه محکومیت دارد، اتهامش را قبول نکرد و گفت: من این اتهام را قبول ندارم چون در سرقت ها نقشی نداشتم. تازه از شهرستان آمده بودم که با سعید آشنا شدم. او به من گفت می خواهد باری حمل کند و از من کمک خواست. با هم مقابل خانه ای رفتیم و او وارد خانه شد و بعد با یک تلویزیون بیرون آمد. من اصلا نمی دانستم تلویزیون سرقتی است، اگر می دانستم همراهش نمی رفتم. متهم درباره ...
هنوز هم رزق و روزی با خداست
اینکه صدای موسیقی رو خوب پخش کنیم قبلا آکورد رو با همون صدا ضبط می کنیم و بعد هنگام اجرا صدای ساز دهنی با صدای آکورد یعنی صدای زیر اصلی همراه شده و ایجاد طنین و اکو می کند، البته هستند کسانی که به اندازه خیلی ابتدایی کار را یاد می گیرند و بعد کل موسیقی رو بدون استفاده از صدای زیر یا مادر از دستگاه تقویت شده پخش می کنند و در اصل ادای اجرا را درمی آورند، البته همان بعضی ها هم چند آهنگ را آنقدر تمرین ...
سمبل 14ساله مقاومت در اردوگاه رُمادی / افتخار نماینده صلیب سرخ به کودک انقلابی ایران
صورت خونین و بدنی زخمی به میان بقیه می انداختند. به راستی که اسیران ما در اردوگاه هایی که بیش از اردوگاه و زندان به سلاخ خانه هایی شبیه است که جان را از روحشان جدا می کند، معنی واقعی زندگی را فهمیده اند! آن ها خوب فهمیدند بعد از کربلا چه به روز آزادگان در بند آمد؛ نوجوانان ما در پشت حصارهای سرسخت عراق زینب وار به پرستاری از دوستان خود می پرداختند، به قول احمدرضا وقتی یک زخمی را می ...
روس ها حتی فاضلاب پوتین را جمع آوری می کنند!/ از ژن خدا تا دیجیتال دراگز ؛ بیوتروریسم انتحاری چیست؟
می کند و می گوید: یکی از بزرگان بیوتروریسم آمریکا می گفت ما به بودجه ای نیازمند بودیم. رئیس جمهور مخالفت می کرد. گفت یک فکری کردیم تا رئیس جمهور را متوجه اهمیت موضوع کنیم. گیت های کاخ سفید خیلی پیچیده است. یک پاکت درست کردم و عامل بیولوژیک غیر بیماریزا (شبیه عامل بیولوژیک اصلی) را داخل آن گذاشتم و بعد برای جلسه به کاخ سفید رفتم از همه گیت های چک و بازرسی گذشتم و نامه را وارد جلسه کردم و نشان دادم ...
معجزه شهید زرین از زبان مالک اشتر جبهه ها/ دلاوری که 3000 بعثی را به درک واصل کرد
با بی سیم صحبت می کرد. بلافاصله بی سیم چی را زدم یک دفعه گوشی از دستش افتاد و فرمانده وحشت زده فرار کرد که همان لحظه او را هم زدم که یکباره لشکر دشمن به هم ریخته و حالا دیگر نیروهای خودی هم توانسته بودند عقب نشینی کنند. شهید زرین می گوید: در همین لحظات بود که دیگر جای من لو رفته بود و یک خمپاره به محل اختفایم اصابت کرد. چند متر بالا رفتم و زمین خوردم و دل وروده ...
قصه گفتن بلد نیستیم
یکباره برایتان به وجود آمد؟ خیلی تصادفی پیش آمد. باعث و بانی این ماجرا هم مانی حقیقی بود. وقتی که تازه درگیر اژدها شده بود، این ایده را با من مطرح کرد و گفت خیلی دلش می خواهد که بعد از اژدها برود دنبال این ماجرا. من قول ندادم. گفتم ببینم چی می شه. خیلی هم به موقع بود البته. چون که تازه از یک مشغله ی سنگینی فارغ شده بودم و درگیر هیچ کاری نبودم و داشتم می رفتم یک مسافرت طولانی. گفتم بروم سر فرصت ...
شکسپیر، چخوف، فیروز و دیگران
اصلاً همین ارجاع آگاهانه و ساختار ترکیبی و گنجاندن فرآیند شکل گیری دست مایه ها در درون متن باشد. به این ترتیب، به ظواهر متن چخوف و بن مایه های شکسپیری وفادار ماندم در عین آن که رنگ فرهنگ و جغرافیا و مسائل روزگار خودم را هم به این ترکیب افزودم. مثلا شکسپیر دلقک نمایش های عامیانه قرون وسطایی را می گیرد و در ساختمان شاه لیر با زبان شاعرانه خودش استفاده می کند. این دلقک، که در شاه لیر ناظر غمگین ...
آمریکا نمی گذاشت اخبار نسل کشی منتشر شود/ پروژه ای درباره پول دارهای تهرانی دارم
شیمی درس خواندید، چه شد که عکاس و خبرنگار شدید؟ اتفاقاً با توجه به رشته تحصیلی ام همه فکر می کردند باید دکتر و مهندس شوم، اما علی رغم فکر آنها من خبرنگار و عکاس شدم. به طور اتفاقی بلیت ارزان قیمت پیدا کردم به آمریکا رفتم. در آنجا دوربین عکاسی خریدم. در این سفر به آمریکا از مردم عکاسی می کردم. با توجه به اینکه رشته تحصیلی ام شیمی بود، به مواد شیمیایی برای چاپ عکس دسترسی داشتم ...
آب و محیط زیست از اولویت های دولت روحانی است
را بعد از قاچاق اسلحه و مواد مخدر و انسان به خود اختصاص داده است. آن زمان روابط ما با عربستان بد نبود و امیدواریم که دوباره درست شود. در موضوعی مثل محیط زیست نباید بین کشورها تنش باشد. اینها منافع مشترک ما است. آن زمان آقای فیصل وزیر خارجه عربستان سعودی از ما برای شرکت در یک اجلاس بین المللی دعوت کردند. من به آنجا رفتم و در رابطه با محیط زیست سخنرانی کردم. در آنجا آقای سعود الفیصل از ...
همه دنیا جیپسی کینگز را به نام من می شناسند
پاول ریه س افزود: این برای من خیلی جالب است که تعدادی از منتقدان با استناد به برخی از سایت ها به من می گویند از اسم گروه جیپسی کینگز سوء استفاده کرده ام و حتی به عنوان خواننده نیز در این مجموعه حضور نداشتم درحالی که خیلی از دوستان و همراهان همیشگی گروه کولی ها خوب می دانند که این من بودم که به دست نیکلاس گیتار دادم و به او نوازندگی را یاد دادم. از یک مقطعی هم نیکلاس تشخیص داد که از گروه اصلی ما ...
جدایی بخاطر تلگرام!/ دردسر عظیم پیام های عاشقانه مرد غریبه
از روی کنجکاوی بعضی پیام های او را پاسخ می دادم و بیشتر اوقات به پیام ها و درخواست هایش توجهی نداشتم تا این که همسرم به طرز رفتار و سرگرمی تمام وقت من با تلفن همراه شک کرد و چند نوبت به طور مخفیانه تصاویر و پیام های تلفن همراهم را بررسی و در نهایت به طور قاطع در رابطه با برخی ارتباطات مجازی ام از من بازخواست کرد. در ابتدا سعی کردم او را متقاعد کنم گاهی دست یابی به عکس و اطلاعات دیگران در ...
توقع از خودم رتبه بهتری بود/ کنکور هم اول راه است و هم آخر راه
درس خواندن داشتید؟ شاید به شکل تعریفی شیوه خیلی متفاوتی نداشتم و درس خواندم همان روال معمولی بود؛ روزهایی که مدرسه می رفتم حدود 5تا 6 ساعت مطالعه می کردم و در روزهای تعطیل هم حدود 12 تا 13 ساعت مطالعه داشتم. برای انتخاب رشته چه برنامه ای دارید ؟ در یزد ماندگار می شوید؟ انتخاب اصلی و اولم رشته علوم قضایی دانشگاه تهران است. برای انتخاب دوم رشته حقوق یزد را انتخاب می کنم ...
دلسوزی که به اتهام قتل منجر شد
فوت کرده و تازه آرامش به اعضای خانواده ما بازگشته بود، نمی خواستم این اتفاق جدید که نقشی در آن نداشتم، شرایط خانه را به قبل برگرداند، به همین دلیل دست به این کار زدم و احتمال می دهم که آن پسر به دلیل مصرف مواد مخدر فوت کرده باشد. سجاد منافی آذر؛ بازپرس این پرونده پس از اظهارات امیر، دستور بازداشت موقت وی را صادر کرد و تحقیقات در رابطه با آن تا مشخص شدن علت نهایی فوت پسر جوان و اعلام نظریه کارشناسان پزشکی قانونی ادامه دارد. ...
با حبیب رفتم... بدون حبیب بازگشتم/ سه ماه در سلول انفرادی
اوایل فکر می کردیم این تحرکات فقط در مرز است و همان جا تمام می شود، اما عراقی ها هر روز در حال پیشروی بودند. هرگاه به پشت بام می رفتیم، عراقی ها را می دیدیم. تعداد زیادی از همسایه ها شهر را ترک کرده بودند و به روستاها و شهرهای اطراف رفته بودند. پدرم اجازه نمی داد ما شهر را ترک کنیم و می گفت عراقی ها چند روز بعد عقب نشینی می کنند و به شهر وارد نمی شود. برادرم و حبیب هرگاه از خط مقدم برمی گشتند، می گفتند شما نمی دانید آن جا چه خبر است توپ و تانک عراقی ها مثل مور و ملخ در مرز پراکنده است و شما نمی توانید این جا بمانید. ...
ماجرای بشقاب پرنده ها در آسمان تهران
مراقبت فرودگاه مهرآباد تهران بود.در ادامه وقایع آن شب را که به سبک داستانی تهیه شده است، از زبان وی مطالعه خواهید کرد: ساعت 11-10 شب بود که یک خانم زنگ زده و گفت با مسؤول برج کار دارم . بعد از اینکه من گوشی را برداشتم، گفت یک چیزی در آسمان بالای خانه اش ایستاده که مثل موتور ماشین، چهار پره و هشت پره می شود. گفتم خانه شما کجاست؟ گفت کنار بولینگ عبدو- که آن موقع در جاده شمیران بود- در انتهای خیابان ...
دردسر عشوه گری دختر یک سرایدار برای پسر پولدار
استفاده کنم؟ مهسا دستش را با مهربانی دور کمرم حلقه کرد: آره عزیزم... حتما. این را گفت و تلفن بی سیم را به دستم داد. گوشی را به دست گرفتم و شماره تلفن خانه مان که مدت ها به علت بدهی مسدود بود را گرفتم و فیگوری گرفته و دهانم را به گوشی نزدیک کردم که یعنی دارم صحبت می کنم! لحظاتی بعد تلفن را به مهسا داده و گفتم: ددی هنوز گرفتارن مهسا جون، مثل اینکه جلسه مهمش هنوز تموم نشده ...
رجل سیاسی اصلاح و تفسیر می خواهد/قانون انتخابات باید اصلاح شود
است ،امروزه مکررا از وسایل الکترونیک استفاده می کنیم، برای مثال به عابر بانک مراجعه می کنیم، در خانه توسط اینترنت انتقال وجه می دهیم یا خرید می کنیم، در این موارد زمان به مقدار کافی در اختیار است، اگر به عابر بانک مراجعه شود، اگر آن صندوق بعد از دریافت کارت شما بر نمایشگر خود بنویسد "متاسفیم این دستگاه کار نمی کند"شما به عابر بانک دیگر مراجعه می کنید یا روز دیگری را به این کار اختصاص می دهید، پس ...
فاطمه گودرزی: در سینما کسانی که روابطی دارند، همه کار برایشان می شود!
... *دست کم گرفتن بیننده به نظر نمی آید؟ نه به هیچ وجه قصدشان توهین به تماشاچی نیست. این اتفاق ممکن است به دلیل اتفاقاتی مثل نبود بازیگر جوان و یا نیامدنشان برای بازی در فیلم باشد. من خودم اطلاع دارم که بسیاری از جوانان حرفه ای ما که در سینما هستند حاضر نیستند در تلویزیون بازی کنند. یا جوانانی که هستند، ولی همیشه نقش دوم را بر عهده داشتند و فیلمساز این ریسک را نمی کند نقش یک به آنها ...
پسر عاشق پیشه محاکمه می شود
. ساعتی بعد از آن بود که مقابل خانه رامین رفتم و علت کارش را سؤال کردم. به او گفتم برای چه من را کتک زدی که مشاجره بین ما بالا گرفت. آنجا بود که رامین به من حمله کرد و برای دفاع از خودم دست به چاقو بردم. خواستم ضربه ای به دستش بزنم تا زخمی شود، اما مدام جایش را تغییر می داد که ناگهان ضربه به گردنش خورد. وقتی خونریزی را دیدم ترسیدم و از آنجا فرار کردم. متهم گفت من اصلاً قصد کشتن او را نداشتم و ...
دستگیری مرد سالخورده در پرونده قتل جوینده کار
و از شهرستان برای کار به تهران آمده است. فرشید کاری پیدا نکرده بود که قرار شد در کارگاه من شروع به کار کند. روز حادثه فرشید را داخل پارک دیدم و قرار شد روز بعد در کارگاه من شروع به کار کند. شب حادثه او دوباره به سراغم آمد و گفت برای خواب جایی ندارد و از من خواست در زیرزمین خانه ام بخوابد. وقتی التماس کرد، دلم برای او سوخت و قبول کردم. صبح وقتی از خواب بیدار شدم به سراغش رفتم تا او را به کارگاه ...
رابطه غیراخلاقی زن متاهل با دوست شوهرش منجر به قتل شد
کار به ایران آمدم و به عنوان نظافتچی در خانه های مردم کار می کردم. درآمد بدی نداشتم تا اینکه دوستم فرمان اکرم را به من معرفی کرد. او می گفت اکرم دختر خوبی است.من هم پیشنهاد فرمان را پذیرفتم ولی چون شناسنامه نداشتم نتوانستم ازدواجم را با اکرم ثبت کنم، فقط او را عقد دائم در آوردم. اما دو روز بعد از ازدواجمان فهمیدم که فرمان پنج سال با اکرم دوست بوده است. می خواستم او را طلاق بدهم اما چون ...
تکواندو به من یاد داد، حق تسلیم شدن ندارم!
می کردم و فعالیت های دیگر هم انجام می دادم اما از یک جایی به بعد، دقیقا آن زمانیکه برایش جنگیدم و به مرحله ای رسیدم که برای خودم هدف گذاری کردم! تکواندو را از بین علایق و استعداد هایی که داشتم، انتخاب کردم و تبدیل به اولویت زندگی ام شد. یادم است، اولین هدف من مسابقات قهرمانی کشور بود تا بتوانم از آنجا به تیم ملی نوجوانان راه پیدا کنم و خب بعدتر که در این مسیر بیشتر جلو رفتم، المپیک هدف بزرگ من شد ...
داستان: "یا ضامن آهو، کمکم کن تا ..."
، کیف دستی کوچک و مشکی رنگ او از دستش رها شد و بر زمین افتاد. حسین خواست به صورت عکاس سیلی بزند، اما نتوانست و دستش در هوا معلق ماند. او با چهره ای بغض کرده و عصبی، دو دِل بود که چه کارکند... پس از چند لحظه، گیج و درمانده، یقه عکاس را رها کرد و به سرعت از در نمایشگاه خارج شد. عکاس، بهت زده و هراسان، زیرلب با خود زمزمه کرد:" دست خودم نبود... نمی دونم چه طور شد؛ ترسیدم؛ ترسیدم!" و ناگهان به ...
حاشیه ها بالا گرفت؛ این گروه جیبسی کینگ اصلی است یا گروه موسیقی محلی اسپانیا !!
ها به من می گویند از اسم گروه جیپسی کینگز سو استفاده کرده ام و حتی به عنوان خواننده نیز در این مجموعه حضور نداشتم در حالیکه خیلی از دوستان و همراهان همیشگی گروه کولی ها خوب می دانند که این من بودم که به دست نیکلاس گیتار دادم و به او نوازندگی را یاد دادم.از یک مقطعی هم نیکلاس تشخیص داد که از گروه اصلی ما جدا شود. به هر حال این خیلی نامناسب است تا برای کسی که من به او خوانندگی را یاد دادم جملات ...
دری به روی دوست
ناتمام قبل از اسارت که خیلی دوستش داشتی و می خواستی روی صحنه اجرایش کنی. می دانی که کدام را می گویم؛ نمایشنامه دری به روی دوست؛ همان متن پر احساس که موضوعش را با انتظار شروع کرده ای؛ انتظار شیرینی که نمی دانم چرا برای اولین بار، منقلبم کرد و بغض سنگینی راه گلویم را گرفت و فشرد، طوری که بعد از گذشت هفت سال، هوس کردم ساز قدیمی را به صدا دربیاورم، اما به محضی که به طرفش رفتم، با تمام وجود احساس خطرکردم ...
روایت خاطرات حجت الاسلام ابوترابی از زبان آزادگان قزوینی
استفاده می کنند و مورد مصرف جبهه ندارد، لذا خود ایشان هم مدتی مشغول به بلوک زدن شد و سایر بچه ها هم قبول کردند که این کار را انجام دهند که همگی از سلول خارج و به وضع عادی بازگشتند. علی اکبرشاهی می گوید: در یک دوره ای از ایام اسارت، عراقی ها شدیدا با اقامه نماز جماعت بچه ها مخالفت می کردند و بعد هم به بهانه های مختلف تلاش می کردند که خواندن نماز برای بچه ها به قدری سخت شود که منجر به ...
زن آرایشگر شوهرش را دزدید تا جدا شود
پایین نبود، در این حین ناگهان همسرم درب بالکن را از پشت به رویم بست و سه مرد جوان ظاهرا معتاد پس از ورود به خانه به اجبار، من را به داخل ماشینی بردند و داخل ماشین نیز یک نفر دیگر حضور داشت، بعد از این ماجرا این چهار نفر من را به یک کمپ ترک اعتیاد منتقل کردند و پزشک آنجا از من آزمایش اعتیاد گرفت، پزشک کمپ با منفی اعلام کردن جواب آزمایش به مسئولان کمپ گفت نیازی به بستری شدن من در آن جا نیست. ...