سایر منابع:
سایر خبرها
بانوی نوازنده ای که دوست دارد سفیر موسیقی ایران بشود
. خود من پس از 30 سال تدریس چند سالی است که تنظیم کردن را یاد گرفته ام و بازهم مشغول آموختن هستم. یعنی باید موسیقی را خیلی خوب شناخت وبه تمام قابلیت ها و تکنیک های گیتار آشنایی و آگاهی داشت و این کار قطعاً با علاقه، پشتکار و تجربه میسر خواهد شد. شما در خانواده ای بزرگ شده اید که از همان ابتدا موسیقی کلاسیک درآن به گوش می رسید اما شاید حدود چند سالی باشد که نگاه جدی تری به این موسیقی ...
حسین رفیعی: همه می خواهند یا فوتبالیست شوند یا بازیگر!
در کنار هم غذا نمی خوردند. چند سال قبل تا پدر نمی آمد سفره پهن نمی شد، این باعث می شد همه دور هم جمع شوند و در کنار هم غذا بخورند. صبح ها که مرد خانواده می خواست به سر کار برود، همسرش تا دم در او را همراهی می کرد، اما الان یا زن قبل از مرد به سر کار رفته یا اگر خانه دار هم باشد، حتی بیدار نمی شود با همسرش خداحافظی کند! شرایط زندگی تغییر می کند این را باید پذیرفت، اما ما داریم به سمت و سوی اشتباهی ...
پسر شهید چفیه اش را از آقا گرفت تا لباس رزمش کامل شود
. چهار ماهی از شهادت آقا مهدی می گذشت. هنوز با جای خالی آقا مهدی کنار نیامده بودم. جایش خیلی خالی بود. ولی با خبر این دیدار ته دلم آرام شد. دوست داشتم محمد هادی لباسی بپوشد که نشان دهد از بچگی لبیک گویان خدمت آقا می رود. از طرفی هم آقا مهدی همیشه دعا می کرد محمدهادی سرباز ولایت باشد. پس لباس رزم بهترین لباس بود. شب قبل از دیدار محمدهادی را غسل شهادت دادم. روز دیدار که پنج، شش خانواده شهید می ...
هنرمند هرمزگانی چشم انتظار وعده های تحقق نیافته مسئولان/ تئاتر شغل کم درآمدی است/ هنرمندان به حمایت ...
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛کبری مسلمی، مجری و بازیگر تئاتر هرمزگانی در گفتگوی اختصاصی با خبرنگار فرهنگ کده با اشاره به نحوه ی ورود خود به عرصه هنری؛ گفت: در زمان دبیرستان دبیرپرورشی خیلی فعالی داشتم که وی بنده را با هنر آشنا کرد و اوایل به دلیل اینکه قاری قرآن بودم و صوت خوبی در رشته قرائت داشتم موفق شدم زیر نظر استاد مومن ثانی از اساتید برجسته قرآنی بطور جدی به قرائت قرآن بپردازم . ...
4 داستان کوتاه درباره زنان زیرزمین پایتخت
. باشه؛ حتما. تو چند سالته؟ مگه خبرنگاری؟ آره. 26. خیلی وقته میای مترو برای فروشندگی؟ یه ساله که میام. از اولم بدلیجات می فروختم. چی شد که اومدی مترو؟ یعنی جریان زندگی چطوری تو رو کشوند اینجا؟ لطفا از نگاه بالا به پایین با من حرف نزن. من بچه ی شهرستانم اما یه روز مثل تو بودم. من لیسانس کامپیوتر دارم و از خانواده ...
سرگذشت خواندنی یسرا ؛ از جدال با مرگ تا المپیک
شد هواپیماهای جنگی را از داخل آبش دید، بمب هایی که اطراف استخر به زمین می خورد و بیرون رفتن از خانه و تمرین کردن را هر روز مشکل تر می کرد. وقتی جنگ وارد سال چهارمش شد، او و خانواده اش تصمیم گرفتند جدا شوند. دو دختر بزرگ تر باید جا پای چهار میلیون پناهنده دیگری می گذاشتند که تا آن روز سعی کرده بودند از کشور فرار کنند، یسرا در این مورد به سرویس جهانی بی بی سی گفته است: هر دوی ما می ترسیدیم ...
مادر و دختر موتور سوار ایرانی را بشناسید
و به سمت محل استراحت حرکت می کردم. در آن زمان به خاطر اینکه تمرکز نداشتم سنگی را که جلوی راهم بود ندیدم و زمین خوردم. خوشبختانه آسیبم جدی نبود و سریع بهبود یافتم. متأسفانه چند سال به خاطر مشکلات خانوادگی مجبور به ترک این رشته شدم اما بعد از آمدن تیم جدید به فدراسیون دوباره امید تازه ای برای حاضر شدن در پیست پیدا کردم و در حال حاضر به صورت جدی و مداوم تمرین می کنم. اگر روزی بچه های شما ...
اتهام پشت میزنشین ها به مدافعان حرم// دردودل ها و خاطرات یک مدافع حرم
مصاحبه به چند مورد از اتفاقاتی که با آن درگیر بودم اشاره می کنم. اگر یادتان باشد چندی قبل سیامک خرمی بوکسور دلیر و شجاع کشورمان قبل از ورود به رینگ بوکس با مداحی و رجزخوانی برای داعشی ها آن ها را حسابی کنف و عصبانی کرده بود در همان روزها من در عراق دریکی از خطوط مقدم و زیر آتش تروریست های داعش بودم که از طرف فرماندهی به من گفتند حالا که سیامک خرمی چنین کاری کرده شما نمی خواهید این کارش را ...
خانواده هم پای من تلاش کردند / شبکه های اجتماعی تمرکز دانش آموزان را تحلیل برده است
خویشتن خویش باشند و باعث افتخار و سربلندی شهر و حتی کشورشان و دیگر اینکه برای کسب موفقیت های بزرگ و رسیدن به اقیانوس، جرئت ترک ساحل را داشته باشید. اگر هدف والایی دارید اهداف کوچک و بی اهمیت و موانع راه را حذف کنید و به دل دریا بزنید. طی یک سالی که خودتان را برای آزمون کنکور آماده می کردید آیا شده بود خسته شوید و حوصله شما سر برود؟ بله برای هر کس چنین تجربه ای در سال ...
بررسی علل افزایش طلاق توافقی و روند اجرای آن/زندگی هایی که 5 ساعته فرو می پاشد
چیز تو طلاق توافقی مشخصه. از دارایی گرفته تا مهریه، قبل از اینکه دادخواست بدی راجع به همه چیز تصمیمت رو گرفتی. مهریه تو چی شد؟ بخشیدی؟ آره اگه نمی بخشیدم شوهرم طلاقم نمی داد. دارایی چی؟ دارایی مشترک نداشتیم، هیچی بهم نداد. یعنی این همه سال زندگی و آخرش هیچی؟ چی کار می کردم مجبور بودم از حقم بگذرم وگرنه قبول نمی کرد. بچه داشتی؟ نه. خب شاید اگه بچه داشتم ...
کرج قطب شعر ایران در سبک غزل وکلاسیک است
مجنون به لیلی. از دنیای نویسندگی تان بفرمایید؟ از چند سالگی نویسندگی را شروع کردید؟ چگونه این استعداد را کشف کردید؟ راستش اگر خیلی چیزیها اکتسابی باشد یقینا هنر پر قنداقیست که البته در کنار این جوشش کوشش نیز به طور مداوم و جدی لازم است و گرنه انهم خیلی زود خواهد خشکید.یادم است من بچه بودم احساس می کردم کشش خاصی به اهنگین کردن هر چیزی داشتم از اسم بگو تا اتفاقات دیگر مثلا دوم ...
"با حبیب" رفتم... "بدون حبیب" بازگشتم! +عکس
پیشنهاد داد. حبیب آن زمان 25 سال داشت و دبیر آموزش و پرورش بود. آن ها ساکن سوسنگرد بودند و ما ساکن بستان بودیم. او در رشته الهیات دانشگاه مشهد قبول شده بود و قصد ادامه تحصیل داشت. تعیین دو شرط به جای مهریه آن زمان بین عرب ها رسم بود که عروس باید با خانواده شوهر زندگی کند. موقع تعیین مهریه شیخ کرمی گفت: من به جای مهریه دو شرط می گذارم؛ اول این که شما چون در خانواده مذهبی بزرگ شده ای و نمی ...
بسته خبری سفیر سه شنبه 26 مردادماه 1395
...> اگر من رفته بودم و پنجاه سال پیش یک بقالی سر کوچه ای باز می کردم الان بعد از 50 سال درآمد بیشتری داشتم./اعتماد _____________ telegram.me/joinchat/AovqjTxG4fyF_y9_ATG2Ow شبکه خبری سفیر, [14.08.16 21:54] yon.ir/7INo پایگاه امریکایی میدل ایست: اگر امریکا فشارها بر ایران را به هر دلیلی افزایش دهد، ایرانی ها می دانند که دوستی را در مسکو دارند؛ آنها هرگز پل بین خود ...
تلاش و داشتن هدف عامل موفقیتم در کنکور بود
دارند و در مدارس همانجا نیز تحصیل کرده اند را می توان خانواده ای موفق در کنکور دانست. سیده فاطمه موسوی فولادی که خواهرموفقش در عرصه علمی را پشتیبان اصلی اش در کنکور می دانست در گفتگو با خبرنگار نیزوا ، اظهار کرد: با تلاش که در درس خواندن داشتم انتظار کسب چنین رتبه ای هم بود و وقتی نتیجه را از طریق اینترنت دیدم که 65 کشوری در منطقه سه را کسب کردم بسیار خوشحال شدم. این بانوی ...
روایت خواندنی یک آزاده از دوران اسارت/ ساخت هیتر برای از بین بردن شپش لباس اسرا
اردیبهشت 1361 در منطقه فکه به اسارت رژیم بعثی عراق در آمد. در ادامه پای مصاحبه خواندنی این آزاده با خبرنگار اسنا می نشینیم. از ابتدای ورودتان به جبهه بگویید که چند سال در اسارت بوده اید و رفتار عراقی ها با اسرا چگونه بود؟ هشت سال و 4 ماه و چند روز و ساعت در اسارت نیرو های عراقی بودم و در این مدت با اعتقاد راسخی که بچه ها داشتند و عشق به امام خمینی (ره) و ملت ایران که ...
مناظره داغ دو چهره سیاسی که 28 مرداد را کودتا نمی دانند
گرفتار این پیش داوری هستند و فقط از روز 28 مرداد سخن می گویند اما چرا رویدادهای با اهمیت 2 سال و 4 ماه نخست وزیری دکتر مصدق و ناکامی نهضت ملی ایران درباره اش بحثی نمی شود. نکته بعد اینکه هر دو احتمال قیام ملی یا کودتا قابل اعتراض هستند. من معتقدم 28 مرداد نه قیام ملی بود نه کودتا. خبرآنلاین: آقای دکتر زیباکلام شما بفرمایید چرا روز 28 مرداد جمع نقیضین شده است و همه نوع گمانه، تحلیل و خبر ...
دو داستان به مناسبت سالروز بازگشت رزمندگان به وطن
قرارداد تا از پای درنیاید... یادها و خاطرات تلخ و شیرین دوران گذشته، می خواستند به همه وجود حسین هجوم بیاورند و ذهنش را به سال های نچندان دور بکشانند؛ سال هایی که... **** ... شهر" قصرشیرین" و نخلستان های زیبایش، درمیان دود و آتش دشمن غرق شده است. صدای شلیک گلوله ها و انفجار بی امان خمپاره ها و کاتیوشاها، هر چند لحظه یک بار قسمتی از شهر را به لرزه در می آورد و سیاهی و دود ناشی از ...
ازدواج شیرفلکه برکت را باز می کند!
سفره ای که خودم تنهایی پهن کرده بودم بنشانم. دوست داشتم همه چیز را باهم به دست بیاوریم. این زندگی هم یکجاهایی به مو رسید ولی پاره نشد. مثلاً یک بار دیدم همه چیز خانه تمام شده است و نیاز به خرید داشتیم. دقیقه رفتم سر کوچه و تلفن همراهم را زیر قیمت فروختم و برای خانه خرید کردم. ولی چند وقت بعد یک اتفاق خوب افتاد و پولی دستمان رسید که هم گوشی همراه و هم خط تلفن بهتری خریدم. حاج آقای قاسمیان اصطلاحی دارد ...
با خبر آزادی غش و ضعف نکردیم/ جنون بی حد سربازان عراقی در شکنجه
کننده و دردناکی بود. دو نفری که بعد از من بودند، فردوس و شهید حسن ناطق هم زخمی شده بودند. کردها آمدند و اسلحه من را برداشتند و بلند کردند و کشان کشان آوردند تا لب رودخانه در حالیکه من با بدنی خیس و خونین وسط رودخانه افتاده بودم. آنها تلاش می کردند با عجله من را از آنجا بکشند بیرون . همه زخمی شده بودیم و راه رفتن برایمان مشکل شده بود. متاسفانه پیکر شهید را همان جا گذاشتند و فقط اسلحه اش را ...
کارآفرینی حد و مرزی ندارد
. با 6 سال سن، برای این که بتواند کمک خرج خانواده باشد، به مغازه دوچرخه سازی دایی ناتنی اش می رود؛ دایی نامهربانی که حسن هنوز هم زهر شلاق های صبحگاهی اش را که به خاطر دیر رسیدنش به مغازه به کف پاهایش می زد، به یاد دارد. در همان زمان، روزی در حال شستن انجین یکی از موتورهای تعمیری، با چراغ کوره ای که روشن است و بنزینی که کف مغازه می ریزد، آتشی در مغازه می افتد و پای حسن به شدت می سوزد؛ سوختگی شدیدی ...
همراه با شیطان
به گزارش جام جم آنلاین ، آنها همه شرایط را به گونه ای فراهم می کردند که من و برادرم جز درس خواندن به چیز دیگری فکر نکنیم. ما یک گروه شش نفره شامل سه دختر و سه پسر از فامیل بودیم که برای کنکور و قبولی در دانشگاه درس می خواندیم. بزرگ ترین آرزوی من کسب رتبه عالی در کنکور بود. بعد از یک سال استرس و بی خوابی کشیدن و روزی 15 ساعت درس خواندن، سرانجام روز کنکور فرارسید. بیش از همه بچه ها من به ...
از اثر انگشت رضایت مادر تا قبولی در آزمون شهادت
...، بعد از انقلاب، با تشکیل پایگاه بسیج، در ایستگاه های بازرسی روستا، نگهبانی می داد، در کار کشاورزی به ما کمک می کرد. وقتی پسر بزرگ و دامادم قصد رفتن به جبهه را داشتند او هم اسمش را برای رفتن نوشت ولی برادر بزرگش اسم او را خط زد؛ وقتی عیسی فهمید، خیلی ناراحت شد و چند روز خودش را در اتاق خانه زندانی کرد ولی بعد از ماه مبارک رمضان، فردای روز عید فطر در حالی که 18 سال داشت، به جبهه رفت ...
از زندگی در خیابان تا کارگاه صحافی + عکس
به گزارش جام جم آنلاین و به نقل از مهر، 20 سال پیش مثل همه دختران با هزار امید و آرزو ازدواج کرد اما سرنوشت خیلی زود چهره دیگری از زندگی را به او نشان داد. همسرش 2 سال نگذشته درگیر مواد مخدر شد و درست زمانی که تنها پسرش پا به دنیا گذاشت، مشکلات مریم چند برابر شد. خودش می گوید در طول 18 سالی که از زمان مادر شدنش می گذرد هرگز سایه مرد را روی سرش احساس نکرده است و شوهرش را تنها در کلانتری و دادسرا و ...
رضا عطاران و ویشکا آسایش، ترکیب جادویی سینما (2)
آماده باشم. قله هم فتح کرده اید؟ آسایش: بله من قله دماوند را فتح کردم. این علاقه هم به دوران کودکی من بر می گردد که از همان زمان، کوه را دوست داشتم البته در حد پیاده روی تا دربند، درکه، شیرپلا و کوه های معمولی. آن زمان دماوند برای من مثل یک هیولا بود ولی بالاخره توانستم آن را فتح کنم. عطاران: کی فتح کردی؟ آسایش: 23 شهریور سال 93. عطاران: این یکی ...
فاطمه گودرزی: در سینما کسانی که روابطی دارند، همه کار برایشان می شود!
...> تجربه این چنین کارهایی در وهله اول برای خود فرد لذت بخش است. به یاد دارم در چند سال گذشته که تجربه ساخت اولین فیلم کوتاهم را داشتم بعد از پایان یافتن فیلم به مدت یک هفته حس راه رفتن روی ابرها را داشتم. آنقدر این موضوع برایم لذت بخش بود که خواب به چشمانم نمی آمد و گویی پرواز را تجربه کردم. مدام درحال فکر کردن بودم. شب به صحنه فیلمبرداری و صبح زود مشغول کار! عوامل همکاری لازم را با من داشتند. گروه ...
روایت آزادگانی که هرگز سهمی از انقلاب برای خود قائل نشدند
اسراء در آن دو روز از 25 هزار نفر به 45 هزار نفر افزایش یافت؛ این برای ما خیلی دردناک بود.. سخت ترین روز اسارت ما وقتی بود که خبر رحلت امام مان را شنیدیم این آزاده ادامه می دهد: ما آن سال را با ناراحتی سپری کردیم تا اینکه در خرداد سال 68 امام از دنیا رفت و ما یک ضربه ی روحی بسیار بزرگ دیگر را تجربه کردیم. در واقع سخت ترین روز اسارت ما وقتی بود که خبر رحلت امام مان را شنیدیم. . این دو ...
روایتی از ناگفته ها و خاطرات خواندنی یک آزاده خوزستانی
به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس ، 26 مردادماه سال 69 یکی از روزهای به یادماندنی در تاریخ ایران اسلامی بود. روزی که اولین گروه آزادگان ایرانی پس از سال ها اسارت در زندان های رژیم بعث عراق با ورود به کشور به جمع خانواده های خود بازگشتند. به همین مناسبت هرسال چنین روزی به نام آن ها که به گفته مقام معظم رهبری ذخیره بزرگ الهی هستند نام گذاری شده است. غلامرضا شیرالی متولد 1347، نوجوان ...
کار زشت و زننده رمال هوس باز با دختر جوان در زیرزمین
یک اتاق تاریک نشسته بود و چراغ سبز رنگی از سقف اتاقش آویزان بود. از حضور در چنین مکانی وحشت کرده بودم و می خواستم برگردم اما فکرکردن به این که همه مشکلاتم به کمک مرد رمال رفع می شود باعث شد آن وضعیت را تحمل کنم. با خودم گفتم چند دقیقه زیر زمین ترسناک را تحمل می کنم اما در عوض به همه آرزوهایم می رسم. چند دقیقه ای طول کشید تا سفره دلم را برای او باز و همه خواسته هایم را مطرح ...
واکنش حسین ماهینی به حرف وحدیث های شبکه های اجتماعی
همان ماهینی باشم که در اوج مجبور شدم از پرسپولیس بروم. خدا را شکر با توجه به تجربه ای که داشتم پس از بازگشت تیم از اردو و با وجودی که زمان زیادی تا شروع بازی ها نداشتیم توانستم هماهنگ بشوم. مدافع با اخلاق و با تعصب پرسپولیس درباره بازی درخشان خود در دیدار با صبا که خاطر همه را از جناح راست راحت ساخت، گفت: البته دوستان لطف دارند ولی امیدوارم این بازی به طور کل با توجه به فوتبال زیبایی که بچه ...
گروه جیبسی کینگ یا گروه موسیقی محلی !
شاهد خوبی برای این صحبت های من باشد. این نوازنده اظهار کرد: بنده باید بار دیگر به این نکته اشاره کنم که من پایه گذار و مؤسس جیپسی کینگز هستم و اولین بار این نام را من برای گروه استفاده کردم و همان طور که توضیح دادم قبل از این نام گروه را پدرم تحت عنوان لوس ریه س انتخاب کرده بود، البته بعد از مرگ پدرم، به عنوان پسر بزرگ وارث کل ماحصل مادی و معنوی او بودم و گروه را با بقیه اعضای خانواده ...